زيارت: تفاوت بین نسخهها
(←منابع: افزودن 2 رده) |
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) جز |
||
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | {{ | + | {{خوب}} |
− | + | '''«زیارت»''' دیدار و ملاقات و به دیدار کسی رفتن را گویند. و در عرف به دیدار کسی رفتن، به جهت تکریم و تعظیم یا انس گیری است. «زیارت» از جمله موضوعاتی است که در [[حدیث|روایات]] اسلامی مورد تأکید و تأیید قرار گرفته است. | |
− | == مفهوم زیارت == | + | ==مفهوم زیارت== |
− | + | واژه «زيارت» از ريشه «زور» به معناى ميل كردن به چيزى و روى گردانى از چيزى ديگر است و از اين رو، ديدارهايى كه داراى اين مضمون و حامل اين پيام باشند، زيارت ناميده مى شوند. | |
− | + | [[ابن فارس|ابن فارِس]] در اين باره مى گويد: الزاء و الواو و الراء، أصل واحد يدلّ على الميل والعدول... و من الباب الزائر لأنّه إذا زارك فقد عدل عن غيرك.<ref>معجم مقاييس اللغة، ج ۲، ص ۳۶.</ref> زاء و واو و راء (زور)، از يك ريشه اند كه بر تمايل و انصراف، دلالت مى كنند... و زائر نيز از همين ريشه است زيرا وقتى زائر، تو را زيارت كند، از ديگرى روى گردانده است. | |
− | + | [[ابن منظور]] نيز اين معنا را تأييد كرده، مى گويد: زار فلان فلانا أى مال إليه والتزوير: كرامة الزائر و إكرام المزور للزائر.<ref>لسان العرب، ج ۴، ص ۳۳۵.</ref> فلانى، فلانى را زيارت كرد؛ يعنى به او روى آورد. تزوير نيز به معناى بزرگ شمرده شدن زائر و اِكرام او توسط زيارت شونده است. | |
− | + | [[فخرالدین طریحی|طُرَيحى]] هم مى گويد: وَالزيارة فى العرف: قصد المزور إكراما له وَ تعظيما له وَاستئناسا به.<ref>مجمع البحرين، ج ۲، ص ۷۹۲.</ref> زيارت در عرف، آهنگِ زيارت شونده را كردن، به منظور تكريم و بزرگداشت او و همدم بودن با اوست. | |
− | + | گفتنى است كه معناى عرفى «زيارت» نيز ريشه در اصل لغوى آن، يعنى ميل و عدول دارد. بنابراين مفهوم واژه «زيارت»، با معناى واژه هايى مانند: رؤيت، مشاهده و اِبصار، متفاوت است، زيرا در اين واژه ها، تنها مفهوم ديدار منظور است ولى در واژه «زيارت»، ديدار همراه با ميل و محبت و اُنس و اِكرام، مورد توجه قرار دارد. | |
− | در [[ | + | انسان، ذاتا موجودى اجتماعى است كه با همنوع خود، اُنس مى گيرد و رابطه اجتماعى برقرار مى نمايد. از اين رو، ديدار همراه با ميل و محبت انسانها با يكديگر، ريشه در [[فطرت]] آنها دارد و زيارت، در واقع تأمين كننده يكى از نيازهاى فطرى [[انسان]] است. اين نياز فطرى پس از [[مرگ]] محبوب انسان نيز ادامه دارد، هر چند ممكن است از شدت آن، كاسته گردد. به دليل همين نياز فطرى، زيارت [[قبر|قبور]] دوستان و نزديكان، كمابيش، در ميان همه اقوام و ملل جهان مرسوم است. |
− | + | یکی از راههای بزرگداشت مفاخر و صاحبان کمال، زیارت آنان است که در حقیقت موجب بقا و استمرار حیات علمی، هنری و معنوی آنان می گردد. افزون بر این که عامل پیوند نسل حاضر و نسلهای آینده با نسلهای گذشته و وسیله ارتباط روحی با آنان و کمالاتشان است.<ref>ادب فنای مقربان (شرح زیارت جامعه کبیره)، ج۱، ص۱۷ و ۲۱.</ref> | |
− | + | ==زیارت در دین اسلام== | |
− | + | در دین [[اسلام]] به صورت خاصی از این واقعیت بشری بهره برداری شده است و برای دیدار و [[زیارت قبور]] پیشوایان و فداکاران بزرگ، [[آداب و سنن اسلامی|آداب]] و زیاراتی رسیده است که رعایت آن آداب و خواندن آن زیارتها و توجه به مضامین آنها و تأمل در آنها می تواند به صورتی شگفت انگیز، شخصیت ساز و حماسه گستر باشد و این موضوع - چنان که معلوم است - اختصاص به [[شیعه]] ندارد. علمای بزرگ [[اهل سنت]] نیز درباره ی زیارت [[پیامبر اسلام|پیامبر اکرم]] صلی الله علیه و آله و آداب آن، دهها کتاب و رساله نوشته اند. همچنین فلاسفه نیز به این واقعیت توجه کرده اند، از جمله [[ابن سینا]] شرحی مفصل نوشته است در جواب [[ابوسعید ابوالخیر|شیخ ابوسعید ابوالخیر]]، درباره ی اهمیت و فایده ی زیارت قبور صالحان و مردم بزرگ و کامل. | |
− | + | خداوند در [[قرآن]] به پیامبر فرمان میدهد که هیچگاه بر جنازه منافق [[نماز میت|نماز]] نگذار و بر جنازه آنها به [[دعا]] نایست که آنها به خدا و رسولش کافر شدند و در حال [[فسق]] و بدکارى مردند. آنجا که میفرماید: {{متن قرآن|«وَلاتُصَلِّ عَلى أَحَدٍ مِنْهُمْ ماتَ أَبَداً وَلاتَقُمْ عَلى قَبْرِهِ إِنَّهُمْ کفَرُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ ماتُوا وَ هُمْ فاسِقُونَ»}}.<ref>[[سوره توبه]]، آیه ۸۴.</ref> از این [[آیه|آیه]] جواز زیارت قبور به روشنى فهمیده مى شود چنانچه ایستادن بالاى قبر [[مومن|مؤمن]] و دعاکردن براى او مشروعیت دارد چون آن را در ردیف [[نماز میت]] مى آورد و این کار را فقط درباره [[منافقان]] ممنوع مى کند.<ref> [http://lib.ahlolbait.ir/parvan/resource/39316/%D8%AA%D9%81%D8%B3%D9%8A%D8%B1-%D9%83%D9%88%D8%AB%D8%B1/preview/2551/%D8%AC-4/&sa=false&#!page=547 تفسیر کوثر، ج۴، ص۵۴۹].</ref> | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | + | در مذهب [[شیعه]]، مکتب زیارت، یکی از آموزنده ترین و سازنده ترین مکاتب بوده است، زیرا بزرگان شیعه نوعا [[شهادت در راه خدا|شهید]] شده اند و در زیارتهای آنان دو مضمون همواره ذکر شده است که خواندن و توجه به آن دو مضمون در حال زیارت و صفای دل و کنار تربت شهید، تأثیری غیرقابل انکار دارد. آن دو مضمون، یکی مربوط به این جهت است که این شهیدان، در راه [[الله|خدا]] از همه چیز خود گذشتند و پیوستن به ابدیت را در جوار رحمت حق، بر چند صباح دیگر عمر ترجیح دادند و در راه ابدیت مطلق و پیوند زدن هستی خود با آن بیکرانها تأمل و تردید روا نداشتند و از این جهت به والاترین مفهوم بلوغ [[انسان]]، در عرصه ی رابطه ی «انسان - خدا» و «انسان - ابدیت» دست یافتند. مضمون دوم مربوط است به این جهت که این شهیدان در راه اقامه ی [[عدالت|عدل]] و ایستادگی در برابر جباران و ستمگران و [[امر به معروف و نهی از منکر]] جان خود را باختند و از این جهت به والاترین مفهوم بلوغ انسان، در عرصه ی رابطه ی «انسان - جامعه» دست یافتند.<ref>حماسه غدیر صفحه ۳۰۳-۳۰۴.</ref> | |
− | + | ==انواع زیارت== | |
− | + | #[[زیارت اهل قبور]] | |
+ | #[[زیارت برادر دینی]] | ||
+ | #زیارت [[پیامبر اسلام|پیغمبر اسلام]] صلی الله علیه و آله | ||
+ | #[[زیارت جامعه کبیره]]: متن معروفی مشتمل بر اوصاف [[معصوم|معصومین]] علیهم السلام. | ||
+ | #زیارت حاج: رفتن به دیدار کسی که از [[حج]] بازگشته باشد. | ||
+ | #زیارت قبور معصومین | ||
+ | #[[زیارت وارث]]: از زیارت معروفه حضرت ابی عبدالله الحسین علیه السلام. | ||
+ | #زیارت بیت: حج [[کعبه|خانه خدا]] را زیارت بیت گویند. | ||
− | زیارت | + | ==زیارت در روایات== |
− | + | روایات فراوانی از منابع [[شیعه]] در مورد زیارت وارد شده است که بر اهمیت و ارزش آن سفارش کرده اند که به برخی از آنها اشاره می شود: | |
− | * | + | *۱- [[شیخ مفید]] نقل مى کند: [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله در حیات خود، دستور داد که مسلمین به زیارت قبر [[حضرت حمزه علیه السلام|حمزه]] علیه السلام بروند و خود آن حضرت پیوسته کنار قبر حمزه و سایر شهداء مى آمد و پس از رحلت آن حضرت، [[حضرت فاطمه]] سلام الله علیها کنار قبر حمزه علیه السلام رفت و آمد مى کرد و مسلمین نیز پیوسته کنار قبر حمزه مى آمدند و شهداء را یاد مى کردند.<ref>سیرت پیامبر اعظم و مهربان، ص۲۱۹.</ref> |
− | * | + | *۲- از [[حضرت محمد]] صلی الله علیه و آله روایت شده: «من زار قبرى بعد موتى کان کمن هاجر الىّ فى حیاتى فان لم تستطیعوا فابعثوا الىّ بالسلام فانه یبلغنى: هر که قبر مرا بعد از مردنم زیارت کند مانند کسى است که به جانب من در زندگیم هجرت کرده باشد، پس اگر نمى توانید به زیارت من بیائید به طرف من سلام بفرستید به من می رسد».<ref> [http://lib.ahlolbait.ir/parvan/resource/39271/%D8%A7-%D9%8A%D8%A8-%D8%A7%D9%84%D8%A8%D9%8A%D8%A7%D9%86-%D9%81%D9%8A-%D8%AA%D9%81%D8%B3%D9%8A%D8%B1-%D8%A7%D9%84%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86%E2%80%8F/preview/2252/%D8%AC-1/&sa=false&#!page=199 أطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۲۰۱].</ref> |
− | * | + | *۳- از [[امام رضا]] علیه السلام روایت شده که فرمود: «من زارنى على بُعد دارى و مزارى اتیتُه یوم القیمة فى ثلاث مواطن حتى اخلصه من اهوالها اذا تطایر الکتب یمینا و شمالا و عندالصراط و عندالمیزان: هر که مرا با دورى خانه و مزار من زیارت کند [[روز قیامت]] در سه موضع نزد او بیایم و او را از هول و هراس نجات دهم در وقت دادن نامه ها به راست و چپ و هنگام صراط و هنگام میزان».<ref> [http://lib.ahlolbait.ir/parvan/resource/39271/%D8%A7-%D9%8A%D8%A8-%D8%A7%D9%84%D8%A8%D9%8A%D8%A7%D9%86-%D9%81%D9%8A-%D8%AA%D9%81%D8%B3%D9%8A%D8%B1-%D8%A7%D9%84%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86%E2%80%8F/preview/2252/%D8%AC-1/&sa=false&#!page=195 أطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۱۹۸].</ref> |
− | * | + | *۴- از حضرت محمد صلی الله علیه و آله نقل شده است که فرمود: هر کس قبر مرا زیارت کند من نیز او را حتماً [[شفاعت]] خواهم کرد.<ref> [http://lib.ahlolbait.ir/parvan/resource/39275/%D8%A8%D9%8A%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%B9%D9%84%D9%88%D9%85-%D9%88-%D9%85%D8%B3%D8%A7%D8%A6%D9%84-%D9%83%D9%84%D9%8A-%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86%E2%80%8F/preview/2305/%D9%85%D8%AD%D8%AA%D9%88%D8%A7%D9%8A-%D9%83%D8%AA%D8%A7%D8%A8/&sa=false&#!page=657 بیان در مسائل قرآن، ص۶۸۳].</ref> |
+ | |||
+ | *۵- [[رسول خدا]] صلى الله علیه و آله و سلم فرمودند: «من زارنی فی حیاتی و بعد موتی کان فی جواری یوم القیامه: کسی که مرا در حیات و بعد از مرگم زیارت کند در روز قیامت در جوار و همسایگی من خواهد بود».<ref> [http://lib.ahlolbait.ir/parvan/resource/79248/-%D8%AA%D9%81%D8%B5%D9%8A%D9%84-%D9%88%D8%B3%D8%A7%D9%8A%D9%84-%D8%A7%D9%84%D8%B4%D9%8A%D8%B9%D9%87-%D8%A7%D9%84%D9%8A-%D8%AA%D8%AD%D8%B5%D9%8A%D9%84-%D9%88%D8%B3%D8%A7%D8%A6%D9%84-%D8%A7%D9%84%D8%B4%D9%8A%D8%B9%D8%A9/preview/48832/%D8%AC-14/&sa=false&#!page=326 وسائل الشیعه]، ج۱۴، أَبوَابُ المَزَارِ وَ مَا ینَاسِبُهُ، باب ۳ روایت ۱۹۳۳۵.</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
− | <references/> | + | <references /> |
+ | ==منابع== | ||
− | + | *[[فرهنگ قرآن (کتاب)|فرهنگ قرآن]] (کلیات راهیابی به موضوعات و مفاهیم قرآن کریم)، اکبر هاشمی رفسنجانی و جمعی از محققان مرکز فرهنگ و معارف قرآن؛ قم: مؤسسه بوستان کتاب قم، چاپ دوم، ۱۳۸۳. | |
− | * فرهنگ قرآن ( | + | *حماسه غدیر، محمدرضا حکیمی؛ تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی. |
− | * حماسه غدیر، محمدرضا | + | *[[تفسیر آسان (کتاب)|تفسیر آسان]]، محمدجواد نجفى خمینى؛ تهران: انتشارات اسلامیه، چاپ اول، ۱۳۹۸ق. |
− | * [[ | + | *تفسیر کوثر، جعفرى یعقوب. |
− | * تفسیر | + | *سیرت پیامبر اعظم و مهربان، محمد محمدى اشتهاردى؛ قم: انتشارات ناصر، چاپ اول، ۱۳۸۵ش. |
− | * | + | *[[اطیب البیان فی تفسیر القرآن (کتاب)|أطیب البیان فی تفسیر القرآن]]، سید عبدالحسین طیب؛ تهران: انتشارات اسلام، چاپ دوم، ۱۳۷۸ش. |
− | * [[ | + | *بیان در علوم و مسائل کلى قرآن، نجمى هاشم زاده هریسى. |
− | * | + | *[[وسائل الشیعه]]، شیخ حر عاملی، قم: مؤسسه آل البیت لإحیاء التراث، چاپ اول، ۱۴۰۹هجری. |
− | * [[وسائل الشیعه]]، | ||
[[رده:زیارت]] | [[رده:زیارت]] | ||
[[رده:آداب و سنن]] | [[رده:آداب و سنن]] | ||
[[رده:صفات پسندیده]] | [[رده:صفات پسندیده]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۵ مهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۴۵
«زیارت» دیدار و ملاقات و به دیدار کسی رفتن را گویند. و در عرف به دیدار کسی رفتن، به جهت تکریم و تعظیم یا انس گیری است. «زیارت» از جمله موضوعاتی است که در روایات اسلامی مورد تأکید و تأیید قرار گرفته است.
مفهوم زیارت
واژه «زيارت» از ريشه «زور» به معناى ميل كردن به چيزى و روى گردانى از چيزى ديگر است و از اين رو، ديدارهايى كه داراى اين مضمون و حامل اين پيام باشند، زيارت ناميده مى شوند.
ابن فارِس در اين باره مى گويد: الزاء و الواو و الراء، أصل واحد يدلّ على الميل والعدول... و من الباب الزائر لأنّه إذا زارك فقد عدل عن غيرك.[۱] زاء و واو و راء (زور)، از يك ريشه اند كه بر تمايل و انصراف، دلالت مى كنند... و زائر نيز از همين ريشه است زيرا وقتى زائر، تو را زيارت كند، از ديگرى روى گردانده است.
ابن منظور نيز اين معنا را تأييد كرده، مى گويد: زار فلان فلانا أى مال إليه والتزوير: كرامة الزائر و إكرام المزور للزائر.[۲] فلانى، فلانى را زيارت كرد؛ يعنى به او روى آورد. تزوير نيز به معناى بزرگ شمرده شدن زائر و اِكرام او توسط زيارت شونده است.
طُرَيحى هم مى گويد: وَالزيارة فى العرف: قصد المزور إكراما له وَ تعظيما له وَاستئناسا به.[۳] زيارت در عرف، آهنگِ زيارت شونده را كردن، به منظور تكريم و بزرگداشت او و همدم بودن با اوست.
گفتنى است كه معناى عرفى «زيارت» نيز ريشه در اصل لغوى آن، يعنى ميل و عدول دارد. بنابراين مفهوم واژه «زيارت»، با معناى واژه هايى مانند: رؤيت، مشاهده و اِبصار، متفاوت است، زيرا در اين واژه ها، تنها مفهوم ديدار منظور است ولى در واژه «زيارت»، ديدار همراه با ميل و محبت و اُنس و اِكرام، مورد توجه قرار دارد.
انسان، ذاتا موجودى اجتماعى است كه با همنوع خود، اُنس مى گيرد و رابطه اجتماعى برقرار مى نمايد. از اين رو، ديدار همراه با ميل و محبت انسانها با يكديگر، ريشه در فطرت آنها دارد و زيارت، در واقع تأمين كننده يكى از نيازهاى فطرى انسان است. اين نياز فطرى پس از مرگ محبوب انسان نيز ادامه دارد، هر چند ممكن است از شدت آن، كاسته گردد. به دليل همين نياز فطرى، زيارت قبور دوستان و نزديكان، كمابيش، در ميان همه اقوام و ملل جهان مرسوم است.
یکی از راههای بزرگداشت مفاخر و صاحبان کمال، زیارت آنان است که در حقیقت موجب بقا و استمرار حیات علمی، هنری و معنوی آنان می گردد. افزون بر این که عامل پیوند نسل حاضر و نسلهای آینده با نسلهای گذشته و وسیله ارتباط روحی با آنان و کمالاتشان است.[۴]
زیارت در دین اسلام
در دین اسلام به صورت خاصی از این واقعیت بشری بهره برداری شده است و برای دیدار و زیارت قبور پیشوایان و فداکاران بزرگ، آداب و زیاراتی رسیده است که رعایت آن آداب و خواندن آن زیارتها و توجه به مضامین آنها و تأمل در آنها می تواند به صورتی شگفت انگیز، شخصیت ساز و حماسه گستر باشد و این موضوع - چنان که معلوم است - اختصاص به شیعه ندارد. علمای بزرگ اهل سنت نیز درباره ی زیارت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و آداب آن، دهها کتاب و رساله نوشته اند. همچنین فلاسفه نیز به این واقعیت توجه کرده اند، از جمله ابن سینا شرحی مفصل نوشته است در جواب شیخ ابوسعید ابوالخیر، درباره ی اهمیت و فایده ی زیارت قبور صالحان و مردم بزرگ و کامل.
خداوند در قرآن به پیامبر فرمان میدهد که هیچگاه بر جنازه منافق نماز نگذار و بر جنازه آنها به دعا نایست که آنها به خدا و رسولش کافر شدند و در حال فسق و بدکارى مردند. آنجا که میفرماید: «وَلاتُصَلِّ عَلى أَحَدٍ مِنْهُمْ ماتَ أَبَداً وَلاتَقُمْ عَلى قَبْرِهِ إِنَّهُمْ کفَرُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ ماتُوا وَ هُمْ فاسِقُونَ».[۵] از این آیه جواز زیارت قبور به روشنى فهمیده مى شود چنانچه ایستادن بالاى قبر مؤمن و دعاکردن براى او مشروعیت دارد چون آن را در ردیف نماز میت مى آورد و این کار را فقط درباره منافقان ممنوع مى کند.[۶]
در مذهب شیعه، مکتب زیارت، یکی از آموزنده ترین و سازنده ترین مکاتب بوده است، زیرا بزرگان شیعه نوعا شهید شده اند و در زیارتهای آنان دو مضمون همواره ذکر شده است که خواندن و توجه به آن دو مضمون در حال زیارت و صفای دل و کنار تربت شهید، تأثیری غیرقابل انکار دارد. آن دو مضمون، یکی مربوط به این جهت است که این شهیدان، در راه خدا از همه چیز خود گذشتند و پیوستن به ابدیت را در جوار رحمت حق، بر چند صباح دیگر عمر ترجیح دادند و در راه ابدیت مطلق و پیوند زدن هستی خود با آن بیکرانها تأمل و تردید روا نداشتند و از این جهت به والاترین مفهوم بلوغ انسان، در عرصه ی رابطه ی «انسان - خدا» و «انسان - ابدیت» دست یافتند. مضمون دوم مربوط است به این جهت که این شهیدان در راه اقامه ی عدل و ایستادگی در برابر جباران و ستمگران و امر به معروف و نهی از منکر جان خود را باختند و از این جهت به والاترین مفهوم بلوغ انسان، در عرصه ی رابطه ی «انسان - جامعه» دست یافتند.[۷]
انواع زیارت
- زیارت اهل قبور
- زیارت برادر دینی
- زیارت پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله
- زیارت جامعه کبیره: متن معروفی مشتمل بر اوصاف معصومین علیهم السلام.
- زیارت حاج: رفتن به دیدار کسی که از حج بازگشته باشد.
- زیارت قبور معصومین
- زیارت وارث: از زیارت معروفه حضرت ابی عبدالله الحسین علیه السلام.
- زیارت بیت: حج خانه خدا را زیارت بیت گویند.
زیارت در روایات
روایات فراوانی از منابع شیعه در مورد زیارت وارد شده است که بر اهمیت و ارزش آن سفارش کرده اند که به برخی از آنها اشاره می شود:
- ۱- شیخ مفید نقل مى کند: رسول خدا صلی الله علیه و آله در حیات خود، دستور داد که مسلمین به زیارت قبر حمزه علیه السلام بروند و خود آن حضرت پیوسته کنار قبر حمزه و سایر شهداء مى آمد و پس از رحلت آن حضرت، حضرت فاطمه سلام الله علیها کنار قبر حمزه علیه السلام رفت و آمد مى کرد و مسلمین نیز پیوسته کنار قبر حمزه مى آمدند و شهداء را یاد مى کردند.[۸]
- ۲- از حضرت محمد صلی الله علیه و آله روایت شده: «من زار قبرى بعد موتى کان کمن هاجر الىّ فى حیاتى فان لم تستطیعوا فابعثوا الىّ بالسلام فانه یبلغنى: هر که قبر مرا بعد از مردنم زیارت کند مانند کسى است که به جانب من در زندگیم هجرت کرده باشد، پس اگر نمى توانید به زیارت من بیائید به طرف من سلام بفرستید به من می رسد».[۹]
- ۳- از امام رضا علیه السلام روایت شده که فرمود: «من زارنى على بُعد دارى و مزارى اتیتُه یوم القیمة فى ثلاث مواطن حتى اخلصه من اهوالها اذا تطایر الکتب یمینا و شمالا و عندالصراط و عندالمیزان: هر که مرا با دورى خانه و مزار من زیارت کند روز قیامت در سه موضع نزد او بیایم و او را از هول و هراس نجات دهم در وقت دادن نامه ها به راست و چپ و هنگام صراط و هنگام میزان».[۱۰]
- ۴- از حضرت محمد صلی الله علیه و آله نقل شده است که فرمود: هر کس قبر مرا زیارت کند من نیز او را حتماً شفاعت خواهم کرد.[۱۱]
- ۵- رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم فرمودند: «من زارنی فی حیاتی و بعد موتی کان فی جواری یوم القیامه: کسی که مرا در حیات و بعد از مرگم زیارت کند در روز قیامت در جوار و همسایگی من خواهد بود».[۱۲]
پانویس
- ↑ معجم مقاييس اللغة، ج ۲، ص ۳۶.
- ↑ لسان العرب، ج ۴، ص ۳۳۵.
- ↑ مجمع البحرين، ج ۲، ص ۷۹۲.
- ↑ ادب فنای مقربان (شرح زیارت جامعه کبیره)، ج۱، ص۱۷ و ۲۱.
- ↑ سوره توبه، آیه ۸۴.
- ↑ تفسیر کوثر، ج۴، ص۵۴۹.
- ↑ حماسه غدیر صفحه ۳۰۳-۳۰۴.
- ↑ سیرت پیامبر اعظم و مهربان، ص۲۱۹.
- ↑ أطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۲۰۱.
- ↑ أطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۱۹۸.
- ↑ بیان در مسائل قرآن، ص۶۸۳.
- ↑ وسائل الشیعه، ج۱۴، أَبوَابُ المَزَارِ وَ مَا ینَاسِبُهُ، باب ۳ روایت ۱۹۳۳۵.
منابع
- فرهنگ قرآن (کلیات راهیابی به موضوعات و مفاهیم قرآن کریم)، اکبر هاشمی رفسنجانی و جمعی از محققان مرکز فرهنگ و معارف قرآن؛ قم: مؤسسه بوستان کتاب قم، چاپ دوم، ۱۳۸۳.
- حماسه غدیر، محمدرضا حکیمی؛ تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی.
- تفسیر آسان، محمدجواد نجفى خمینى؛ تهران: انتشارات اسلامیه، چاپ اول، ۱۳۹۸ق.
- تفسیر کوثر، جعفرى یعقوب.
- سیرت پیامبر اعظم و مهربان، محمد محمدى اشتهاردى؛ قم: انتشارات ناصر، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
- أطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب؛ تهران: انتشارات اسلام، چاپ دوم، ۱۳۷۸ش.
- بیان در علوم و مسائل کلى قرآن، نجمى هاشم زاده هریسى.
- وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، قم: مؤسسه آل البیت لإحیاء التراث، چاپ اول، ۱۴۰۹هجری.