حسن معاشرت: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(حسن معاشرت در روایات)
 
(۳۶ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
{{الگو:منبع الکترونیکی پایگاه معتبر}}
+
{{متوسط}}
 +
یکى از عوامل استحکام اجتماع و خانواده، که در [[آیات]] و روایات متعدد بر آن تأکید شده، '''حسن معاشرت''' است. حسن معاشرت عامل مهمی است که سبب ایجاد محبت و تحکیم بین انسانی می‌شود. خوش خلقی، حضور در [[مسجد|مساجد]]، [[تشییع جنازه|تشییع جنازه]]، [[عیادت بیماران|عیادت]] مریض، [[قرض]] دادن، [[احترام]] گذاشتن و هر عملی که مورد تایید [[فطرت]] بشریست، در حیطه حسن معاشرت می گنجد.
 +
==ریشه لغوی حُسن==
 +
حُسْن (به ضم حاء و سکون سین) از واژگان [[قرآن کریم]] به معنی زیبایی و نیکویی است.<ref>المفردات فی غریب القرآن، ص ۲۳۵. </ref> در قاموس گوید: «الْحُسْنُ‌: الجَمَال» (زیبائی)<ref>قاموس المحیط، ج ۴، ص ۲۱۳. </ref> و در صحاح گفته: «الْحُسْنُ‌: نقیضُ الْقُبْحِ» (نیکی).<ref>صحاح تاج اللغة، ج ۵، ص ۲۰۹۹. </ref>
  
 +
==ریشه لغوی معاشرت==
 +
معاشرت، واژه ای عربی برگرفته از عشره به معنای آمیختن و مصاحبت است.<ref>مجمع البحرین، ج 3، ص 403.</ref> معاشرت در اصطلاح به معنای ارتباط، [[دوستی]]، رفت و آمد داشتن با كسی<ref>فرهنگ بزرگ سخن، ج7، ص 7126.</ref>، گفت و شنید كردن با هم <ref>فرهنگ فارسی، ج3، ص 4212.</ref>، با هم زیستن، همدمی، رفاقت، با كسی زندگی كردن، خوردن و آشامیدن با هم و نشست و برخاست است<ref>لغت نامه دهخدا، ج13، ص 18632.</ref> براین اساس، هرگونه روابط كوتاه مدت یا بلندمدت میان افراد یك جامعه می بایست در چارچوب قوانین و آدابی شكل گیرد تا این روابط و معاشرت، سالم اسلامی باشد.
  
 +
==حسن معاشرت در قرآن==
 +
در قرآن كریم، به طور كلى به دو دسته از آیات درباره حسن معاشرت بر مى خوریم که به تعدادی از آن اشاره می کنیم:
  
{<I>منبع اين نوشتار يک سايت است. آن را با نوشته خودتان جايگزين کنيد.</I>}
+
===حسن معاشرت با عموم مردم===
 +
آداب معاشرتی که به عموم افراد و اعضاى جامعه مربوط مى شوند، درباره آداب مختلفى سخن مى گویند كه به كیفیت رفتن به خانه دیگران، یا تناول از غذاى دیگران، یا كیفیت برخورد و ملاقات با دیگران و نظایر این ها مربوط مى شوند و در این زمینه ها توصیه ها و دستوراتى دارند كه بر شخص [[مسلمان]] و مؤمن رعایت آن ها ضرورى و یا دست كم مطلوب است.  
 +
====سلام كردن و انس گرفتن====
 +
یك مسلمان هنگامى كه مى خواهد وارد خانه دیگران شود، این كار، از نظر اسلام، آدابى دارد كه باید آن ها را رعایت كند. نخستین مورد از آداب ورود به خانه دیگران و یا حتى برخورد و ملاقات با دیگران، [[سلام]] و است.
  
'''منبع:''' سایت تربیت
+
سلام كردن به صاحب خانه و انس گرفتن با او، كه طبعاً با نوعى احوال پرسى و تعارفات انجام مى گیرد، جزو نخستین و مهم ترین آداب اسلامى است كه هنگام رفتن به منزل دیگران لازم است رعایت شود و نمى توان سرزده و بى سر و صدا وارد خانه مردم شد، بلكه در گام نخست و قبل از هر چیز باید با نرمى و آرامش، او را متوجه ورود خود كرد و با او ارتباط دوستانه و انس برقرار نمود تا وحشت زده، مضطرب و نگران نشود، به او گمان بد نبرد و عكس العمل نامطلوبى از خود نشان ندهد. سپس با سلام و درود و سپاس، محبت و همدلىِ خود را به وى منتقل كرد و او را از خود كاملا مطمئن ساخت.
  
'''نویسنده:''' گروهی از محققان و پژوهشگران
+
{{متن قرآن|«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُيُوتًا غَيْرَ بُيُوتِكُمْ حَتَّىٰ تَسْتَأْنِسُوا وَتُسَلِّمُوا عَلَىٰ أَهْلِهَا ۚ ذَٰلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ»}} (ای اهل ایمان! به خانه هایی غیر از خانه های خودتان وارد نشوید تا آنکه اجازه بگیرید، و بر اهل آنها سلام کنید، [رعایت] این [امور اخلاقی] برای شما بهتر است، باشد که متذکّر شوید)<ref>[https://wiki.ahlolbait.com/%D8%A2%DB%8C%D9%87_27_%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87_%D9%86%D9%88%D8%B1#%D8%A7%D9%86%D8%B5%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%86 سوره نور، آیه 27.]</ref>
  
يكى از عوامل استحكام اجتماع مسلمين در تمام ابعاد، حسن معاشرت است و لذا روايات دستور العمل ارائه نموده‌اند به بعضى از روايات توجه نمائيم.
+
====جواب سلام====
 +
یكى دیگر از آداب معاشرت در اسلام، جواب سلام است كه مى توان گفت: از یك نظر، اهمیت بیش ترى نسبت به سلام كردن دارد و در قرآن كریم، مورد تأكید قرار گرفته است. [[خداوند]] در آیه اى مى فرماید:
 +
{{متن قرآن|«وَإِذَا حُيِّيتُمْ بِتَحِيَّةٍ فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا»}} (و هنگامی که به شما درود گویند، شما درودی نیکوتر از آن، یا همانندش را پاسخ دهید)<ref>[https://wiki.ahlolbait.com/%D8%A2%DB%8C%D9%87_86_%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87_%D9%86%D8%B3%D8%A7%D8%A1#%D8%A7%D9%86%D8%B5%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%86 سوره نساء، آیه 86.]</ref>
  
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ حَدِيدٍ عَنْ مُرَازِمٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام عَلَيْكُمْ بِالصَّلَاةِ فِي الْمَسَاجِدِ وَ حُسْنِ الْجِوَارِ لِلنَّاسِ وَ إِقَامَةِ الشَّهَادَةِ وَ حُضُورِ الْجَنَائِزِ إِنَّهُ لَا بُدَّ لَكُمْ مِنَ النَّاسِ إِنَّ أَحَداً لَايَسْتَغْنِي عَنِ النَّاسِ حَيَاتَهُ وَ النَّاسُ لَابُدَّ لِبَعْضِهِمْ مِنْ بَعْضٍ
+
====جا دادن به تازه وارد در مجلس====
 +
یكى دیگر از آداب معاشرت، كه در قرآن كریم به آن سفارش شده، این است كه در محافل و مجالس، جمع و جور بنشینند تا جاى نشستن براى كسانى كه وارد مجلس مى شوند، باشد و یا هنگامى كه كسى وارد مجلس شد، برایش جا باز كنید تا بتواند در جاى مناسبى بنشیند.
 +
{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا قِيلَ لَكُمْ تَفَسَّحُوا فِي الْمَجَالِسِ فَافْسَحُوا يَفْسَحِ اللَّهُ لَكُمْ ۖ وَإِذَا قِيلَ انْشُزُوا فَانْشُزُوا»}} (ای مؤمنان! هنگامی که گویند: در مجالس [برای نشستن دیگر برادرانتان] جا باز کنید، پس جا باز کنید، تا خدا برای شما [در بهشت] جا باز کند. و چون گویند: برخیزید، بی درنگ برخیزید)<ref>[https://wiki.ahlolbait.com/%D8%A2%DB%8C%D9%87_11_%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87_%D9%85%D8%AC%D8%A7%D8%AF%D9%84%D9%87#%D8%A7%D9%86%D8%B5%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%86 سوره مجادلة، آیه 11.]</ref>
  
مرازم گويد: حضرت صادق عليه السلام فرمود: بر شما باد به [[نماز]] در مسجدها، و به نيكى به همسايگان، و اداى شهادت، و حاضر شدن در تشييع جنازه ها، زيرا شما ناچاريد از زيستن با مردم، و براستى كسى نيست كه تا زنده است از مردم بى نياز باشد و ناچار مردم بايد با همديگر سازش داشته باشند.
+
===حسن معاشرت با پیامبر صلی الله علیه و آله===
 +
آیاتى هستند كه در اصل، عمومى نیستند و آدابى را مطرح مى كنند كه به [[رسول اكرم]] صلی الله علیه و آله و سلم مربوط مى شوند.<ref>این دسته از آیات نیز توسعه پذیرند و می تواند دیگران ([[اهل بیت علیهم السلام]]) را هم دربر گیرد..</ref>
  
(اصول كافى جلد 4 صفحه: 447 رواية: 1)
+
====پیشى نگرفتن====
 +
پیشى گرفتن بر [[خدا]] و رسول خدا صلی الله علیه و آله، شكل هاى مختلفى دارد كه بعضى از آن ها [[حرام]] و بعضى دیگر، مذموم و نكوهیده اند و بهتر است انجام نشوند. بنابراین، در زمینه هر كارى، پیش از آن كه یك مسلمان از جانب خود، حكمى صادر كند، لازم است دریابد كه خدا و رسول درباره آن، چه مى گویند و مطیع فرمان آنان باشد.
  
مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ وَ أَبُو عَلِيٍّ الْأَشْعَرِيُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ جَمِيعاً عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ وَهْبٍ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام كَيْفَ يَنْبَغِي لَنَا أَنْ نَصْنَعَ فِيمَا بَيْنَنَا وَ بَيْنَ قَوْمِنَا وَ فِيمَا بَيْنَنَا وَ بَيْنَ خُلَطَائِنَا مِنَ النَّاسِ قَالَ فَقَالَ تُؤَدُّونَ الْأَمَانَةَ إِلَيْهِمْ وَ تُقِيمُونَ الشَّهَادَةَ لَهُمْ وَ عَلَيْهِمْ وَ تَعُودُونَ مَرْضَاهُمْ وَ تَشْهَدُونَ جَنَائِزَهُمْ
+
{{متن قرآن|«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ وَرَسُولِه»}} (ای اهل ایمان! بر خدا و پیامبرش [در هیچ امری از امور دین و دنیا و آخرت] پیشی مگیرید)<ref>[https://wiki.ahlolbait.com/%D8%A2%DB%8C%D9%87_1_%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87_%D8%AD%D8%AC%D8%B1%D8%A7%D8%AA#%D8%A7%D9%86%D8%B5%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%86 سوره حجرات، آیه 1.]</ref>
  
[[معاوية بن وهب]] گويد: به حضرت صادق عليه السلام عرض كردم: چگونه براى ما با مردمى كه با ما آميزش دارند شايسته است رفتار كنيم؟ گويد كه در پاسخ فرمود: امانت آن ها را بايشان بپردازيد، و ( در هنگام نياز ) گواهى بر سود و زيانشان بدهيد، و بيمارانشان را عيادت كنيد و در جنازه مرده هاشان حاضر شويد ( و در مراسم تشييع و دفن و كفن آن ها شركت كنيد ).
+
====حسن مصاحبت====
 +
* صدای بلند ممنوع
 +
در حضور پیامبر صلی الله علیه و آله، صداى مؤمنان نباید بلندتر از صداى پیغمبر صلی الله علیه و آله باشد، آهنگ سخن گفتنشان نباید درشت تر از آهنگ سخن ایشان باشد، كه این یك نوع بى ادبى است.
  
([[اصول كافى]] جلد 4 صفحه: 447 رواية: 2)
+
{{متن قرآن|«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَرْفَعُوا أَصْوَاتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ»}} (ای مؤمنان! صدایتان را بلندتر از صدای پیامبر نکنید)<ref>[https://wiki.ahlolbait.com/%D8%A2%DB%8C%D9%87_2_%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87_%D8%AD%D8%AC%D8%B1%D8%A7%D8%AA#%D8%A7%D9%86%D8%B5%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%86 سوره حجرات، آیه 2.]</ref>
 +
* خطاب ناشایست ممنوع
 +
وقتى پیغمبر صلی الله علیه و آله را صدا مى زنند، آرام و آهسته و با ادب او را صدا بزنند نه با داد و فریاد و بى ادبانه.
  
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ وَ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ جَمِيعاً عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ حَبِيبٍ الْخَثْعَمِيِّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام يَقُولُ عَلَيْكُمْ بِالْوَرَعِ وَ الِاجْتِهَادِ وَ اشْهَدُوا الْجَنَائِزَ وَ عُودُوا الْمَرْضَى وَ احْضُرُوا مَعَ قَوْمِكُمْ مَسَاجِدَكُمْ وَ أَحِبُّوا لِلنَّاسِ مَا تُحِبُّونَ لِأَنْفُسِكُمْ أَمَا يَسْتَحْيِي الرَّجُلُ مِنْكُمْ أَنْ يَعْرِفَ جَارُهُ حَقَّهُ وَ لَايَعْرِفَ حَقَّ جَارِهِ
+
{{متن قرآن|«وَلَا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ»}} (و آن گونه که با یکدیگر بلند سخن می گویید با او بلند سخن نگویید)<ref>[https://wiki.ahlolbait.com/%D8%A2%DB%8C%D9%87_2_%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87_%D8%AD%D8%AC%D8%B1%D8%A7%D8%AA#%D8%A7%D9%86%D8%B5%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%86 سوره حجرات، آیه 2.]</ref>
  
[[حبيب خثممى]] گويد: شنيدم از حضرت صادق عليه السلام كه مى فرمود: بر شما باد به پارسائى و كوشش در اطاعت، و بر سر جنازه ها حاضر شويد، و بيمارها را عيادت كنيد و با مردم در مساجد حضور بهم رسانيد، و براى مردم چيزى را دوست داريد كه براى خودتان دوست داريد، آيا شرم نكند يكى از شما كه همسايه اش حق او را بشناسد ولى او حق همسايه اش را نشناسد.
+
{{متن قرآن|«إِنَّ الَّذِينَ يُنَادُونَكَ مِنْ وَرَاءِ الْحُجُرَاتِ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ»}} (یقیناً کسانی که تو را از پشت اطاق ها صدا می کنند، بیشترشان معرفت و آگاهی [به حرمت و عظمت تو] ندارند.)<ref>[https://wiki.ahlolbait.com/%D8%A2%DB%8C%D9%87_4_%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87_%D8%AD%D8%AC%D8%B1%D8%A7%D8%AA#%D8%A7%D9%86%D8%B5%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%86 سوره حجرات، آیه 4.]</ref>
 +
* مزاحمت ممنوع
 +
وقت او را نگیرید، مزاحم او نشوید و بعد از اینکه دعوت شدید، در خانه او گعده نگیرید.
  
(اصول كافى جلد 4 صفحه: 448 رواية: 3)
+
{{متن قرآن|«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلَّا أَنْ يُؤْذَنَ لَكُمْ إِلَىٰ طَعَامٍ غَيْرَ نَاظِرِينَ إِنَاهُ وَلَٰكِنْ إِذَا دُعِيتُمْ فَادْخُلُوا فَإِذَا طَعِمْتُمْ فَانْتَشِرُوا وَلَا مُسْتَأْنِسِينَ لِحَدِيثٍ»}} (ای مؤمنان! به خانه های پیامبر جز آنکه برای خوردن غذایی به شما اجازه دهند وارد نشوید، چشم انتظار فرا رسیدن وقت خوردن آن هم نباشید [که پی در پی آوردنش را بخواهید و از این جهت اسائه ادب کنید]؛ ولی هنگامی که دعوت شدید وارد شوید، و چون غذا خوردید و بی آنکه [پس از صرف غذا] سرگرم سخن گردید، پراکنده شوید)<ref>[https://wiki.ahlolbait.com/%D8%A2%DB%8C%D9%87_53_%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87_%D8%A7%D8%AD%D8%B2%D8%A7%D8%A8#%D8%A7%D9%86%D8%B5%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%86 سوره احزاب، آیه 53.]</ref>
  
مقصود اين است كه همه مسلمانان با هر عقيده و مذهب كه دارند بايد اين حقوق را نسبت به هم رعايت كنند.
+
==حسن معاشرت در روایات==
 +
در روایات اهل بیت علیهم السلام توصیه ها و دستورالعمل هایی برای حسن معاشرت با مردم بیان شده‌ است:
  
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ وَهْبٍ قَالَ قُلْتُ لَهُ كَيْفَ يَنْبَغِي لَنَا أَنْ نَصْنَعَ فِيمَا بَيْنَنَا وَ بَيْنَ قَوْمِنَا وَ بَيْنَ خُلَطَائِنَا مِنَ النَّاسِ مِمَّنْ لَيْسُوا عَلَى أَمْرِنَا قَالَ تَنْظُرُونَ إِلَى أَئِمَّتِكُمُ الَّذِينَ تَقْتَدُونَ بِهِمْ فَتَصْنَعُونَ مَا يَصْنَعُونَ فَوَ اللَّهِ إِنَّهُمْ لَيَعُودُونَ مَرْضَاهُمْ وَ يَشْهَدُونَ جَنَائِزَهُمْ وَ يُقِيمُونَ الشَّهَادَةَ لَهُمْ وَ عَلَيْهِمْ وَ يُؤَدُّونَ الْأَمَانَةَ إِلَيْهِمْ
+
* عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِی بْنِ حَدِیدٍ عَنْ مُرَازِمٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام {{متن حدیث|عَلَیکمْ بِالصَّلَاةِ فِی الْمَسَاجِدِ وَ حُسْنِ الْجِوَارِ لِلنَّاسِ وَ إِقَامَةِ الشَّهَادَةِ وَ حُضُورِ الْجَنَائِزِ إِنَّهُ لَا بُدَّ لَکمْ مِنَ النَّاسِ إِنَّ أَحَداً لَایسْتَغْنِی عَنِ النَّاسِ حَیاتَهُ وَ النَّاسُ لَابُدَّ لِبَعْضِهِمْ مِنْ بَعْضٍ}}؛<ref>اصول کافى، جلد۴، صفحه:۴۴۷، روایة:۱.</ref> مرازم گوید: [[امام صادق علیه السلام|حضرت صادق]] علیه السلام فرمود: بر شما باد به نماز در مسجدها، و به نیکى به همسایگان، و اداى شهادت، و حاضر شدن در تشییع جنازه ها، زیرا شما ناچارید از زیستن با مردم، و براستى کسى نیست که تا زنده است از مردم بى نیاز باشد و ناچار مردم باید با همدیگر سازش داشته باشند.
 +
* مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِیلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ وَ أَبُو عَلِی الْأَشْعَرِی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ جَمِیعاً عَنْ صَفْوَانَ بْنِ یحْیى عَنْ مُعَاوِیةَ بْنِ وَهْبٍ قَالَ قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام {{متن حدیث|کیفَ ینْبَغِی لَنَا أَنْ نَصْنَعَ فِیمَا بَینَنَا وَ بَینَ قَوْمِنَا وَ فِیمَا بَینَنَا وَ بَینَ خُلَطَائِنَا مِنَ النَّاسِ قَالَ فَقَالَ تُؤَدُّونَ الْأَمَانَةَ إِلَیهِمْ وَ تُقِیمُونَ الشَّهَادَةَ لَهُمْ وَ عَلَیهِمْ وَ تَعُودُونَ مَرْضَاهُمْ وَ تَشْهَدُونَ جَنَائِزَهُمْ}}؛<ref>همان، روایة:۲.</ref> معاویة بن وهب گوید: به حضرت صادق علیه السلام عرض کردم: چگونه براى ما با مردمى که با ما آمیزش دارند شایسته است رفتار کنیم؟ گوید که در پاسخ فرمود: امانت آن ها را بایشان بپردازید، و (در هنگام نیاز) گواهى بر سود و زیانشان بدهید، و بیمارانشان را عیادت کنید و در جنازه مرده هاشان حاضر شوید (و در مراسم تشییع و دفن و کفن آن ها شرکت کنید).
 +
* روایت فوق از طریق دیگری به صورت زیر نیز نقل شده است: مُحَمَّدُ بْنُ یحْیى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِی بْنِ الْحَکمِ عَنْ مُعَاوِیةَ بْنِ وَهْبٍ قَالَ {{متن حدیث|قُلْتُ لَهُ کیفَ ینْبَغِی لَنَا أَنْ نَصْنَعَ فِیمَا بَینَنَا وَ بَینَ قَوْمِنَا وَ بَینَ خُلَطَائِنَا مِنَ النَّاسِ مِمَّنْ لَیسُوا عَلَى أَمْرِنَا قَالَ تَنْظُرُونَ إِلَى أَئِمَّتِکمُ الَّذِینَ تَقْتَدُونَ بِهِمْ فَتَصْنَعُونَ مَا یصْنَعُونَ فَوَ اللَّهِ إِنَّهُمْ لَیعُودُونَ مَرْضَاهُمْ وَ یشْهَدُونَ جَنَائِزَهُمْ وَ یقِیمُونَ الشَّهَادَةَ لَهُمْ وَ عَلَیهِمْ وَ یؤَدُّونَ الْأَمَانَةَ إِلَیهِمْ}}؛<ref>همان، روایة:۴.</ref> معاویة بن وهب گوید: به حضرت عرض کردم: چگونه شایسته است براى ما که با قوم خود (یعنى شیعیان) و مردمانی که با ما آمیزش دارند و شیعه نیستند رفتار کنیم؟ فرمود: نگاه کنید به پیشوایان خود آنان که از آن ها پیروى کنید و هر طور آن ها رفتار کنند شما نیز همان طور رفتار کنید، به خدا سوگند آن ها عیادت بیمارانشان را مى کنند، و بر سر جنازه هاشان حاضر گردند و بسود و زیان آن ها گواهى دهند و امانت هاى آن ها را به آنها رد کنند.
 +
* مُحَمَّدُ بْنُ یحْیى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَینِ بْنِ سَعِیدٍ وَ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ جَمِیعاً عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ حَبِیبٍ الْخَثْعَمِی قَالَ {{متن حدیث|سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام یقُولُ عَلَیکمْ بِالْوَرَعِ وَ الِاجْتِهَادِ وَ اشْهَدُوا الْجَنَائِزَ وَ عُودُوا الْمَرْضَى وَ احْضُرُوا مَعَ قَوْمِکمْ مَسَاجِدَکمْ وَ أَحِبُّوا لِلنَّاسِ مَا تُحِبُّونَ لِأَنْفُسِکمْ أَمَا یسْتَحْیی الرَّجُلُ مِنْکمْ أَنْ یعْرِفَ جَارُهُ حَقَّهُ وَ لَایعْرِفَ حَقَّ جَارِهِ}}؛<ref>همان، روایة:۳.</ref> حبیب خثعمى گوید: شنیدم از حضرت صادق علیه السلام که مى فرمود: بر شما باد به پارسائى و کوشش در اطاعت، و بر سر جنازه ها حاضر شوید، و بیمارها را عیادت کنید و با مردم در مساجد حضور بهم رسانید، و براى مردم چیزى را دوست دارید که براى خودتان دوست دارید، آیا شرم نکند یکى از شما که همسایه اش حق او را بشناسد ولى او حق همسایه اش را نشناسد؟
 +
* أَبُو عَلِی الْأَشْعَرِی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ وَ مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِیلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ جَمِیعاً عَنْ صَفْوَانَ بْنِ یحْیى عَنْ أَبِی أُسَامَةَ زَیدٍ الشَّحَّامِ قَالَ {{متن حدیث|قَالَ لِی أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام اقْرَأْ عَلَى مَنْ تَرَى أَنَّهُ یطِیعُنِی مِنْهُمْ وَ یأْخُذُ بِقَوْلِی السَّلَامَ وَ أُوصِیکمْ بِتَقْوَى اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ الْوَرَعِ فِی دِینِکمْ وَ الِاجْتِهَادِ لِلَّهِ وَ صِدْقِ الْحَدِیثِ وَ أَدَاءِ الْأَمَانَةِ وَ طُولِ السُّجُودِ وَ حُسْنِ الْجِوَارِ فَبِهَذَا جَاءَ مُحَمَّدٌ صلى الله علیه و آله و سلم أَدُّوا الْأَمَانَةَ إِلَى مَنِ ائْتَمَنَکمْ عَلَیهَا بَرّاً أَوْ فَاجِراً فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله علیه و آله کانَ یأْمُرُ بِأَدَاءِ الْخَیطِ وَ الْمِخْیطِ صِلُوا عَشَائِرَکمْ وَ اشْهَدُوا جَنَائِزَهُمْ وَ عُودُوا مَرْضَاهُمْ وَ أَدُّوا حُقُوقَهُمْ فَإِنَّ الرَّجُلَ مِنْکمْ إِذَا وَرِعَ فِی دِینِهِ وَ صَدَقَ الْحَدِیثَ وَ أَدَّى الْأَمَانَةَ وَ حَسُنَ خُلُقُهُ مَعَ النَّاسِ قِیلَ هَذَا جَعْفَرِی فَیسُرُّنِی ذَلِک وَ یدْخُلُ عَلَی مِنْهُ السُّرُورُ وَ قِیلَ هَذَا أَدَبُ جَعْفَرٍ وَ إِذَا کانَ عَلَى غَیرِ ذَلِک دَخَلَ عَلَی بَلَاؤُهُ وَ عَارُهُ وَ قِیلَ هَذَا أَدَبُ جَعْفَرٍ فَوَ اللَّهِ لَحَدَّثَنِی أَبِی علیه السلام أَنَّ الرَّجُلَ کانَ یکونُ فِی الْقَبِیلَةِ مِنْ شِیعَةِ عَلِی علیه السلام فَیکونُ زَینَهَا آدَاهُمْ لِلْأَمَانَةِ وَ أَقْضَاهُمْ لِلْحُقُوقِ وَ أَصْدَقَهُمْ لِلْحَدِیثِ إِلَیهِ وَصَایاهُمْ وَ وَدَائِعُهُمْ تُسْأَلُ الْعَشِیرَةُ عَنْهُ فَتَقُولُ مَنْ مِثْلُ فُلَانٍ إِنَّهُ لاَدَانَا لِلْأَمَانَةِ وَ أَصْدَقُنَا لِلْحَدِیثِ}}؛<ref>همان، روایة:۵.</ref> زید شحام گوید: حضرت صادق علیه السلام به من فرمود: به هر کس از مردم ببینى پیروى از من کنند و بگفتار من عمل کنند سلام مرا برسان، و من بشما سفارش کنم که نسبت به خداى عزوجل تقوى داشته باشید و در دین خود پارسا باشید و در راه خدا کوشش کنید، و بر راستگوئى و بادا امانت و طول دادن سجده و نیکى با همسایه شما را سفارش مى کنم زیرا [[پیامبر اسلام|محمد]] صلى اللّه علیه و آله همین دستورات را آورده است هر که به شما امانت سپرده به او پس بدهید نیک رفتار باشد یا بد کردار، زیرا رسول خدا صلى اللّه علیه و آله دستور مى داد که سوزن و نخ را نیز بصاحبش پس دهید، و با فامیل خود پیوند داشته باشید، و به جنازه مرده هاشان حاضر شوید، و بیمارانشان را عیادت کنید، و حقوقشان را بپردازید، زیرا هرکس از شما که در دینش پارسا باشد و راستگو باشد و امانت را به صاحبش برگرداند و اخلاقش با مردم خوب باشد گویند: این جعفرى است و این مرا شاد کند و از جانب او شادى در (دل) من آید و گویند: این روش پسندیده جعفر (بن محمد) است به خدا سوگند پدرم براى من حدیث کرد که مردى از شیعیان على علیه السلام در قبیله اى بود و زینت آن قبیله به شمار مى رفت، از همه آن ها در پرداخت امانت بهتر بود، و حقوقشان را بهتر مراعات مى کرد، و در گفتار راستگوتر بود، و در سفارشات و همه وصیت هاى اهل قبیله و سپرده هاشان را آنان به دو مى سپردند و چون از او پرسش مى کردى مى گفتند: کیست مثل فلان کس؟ او در پرداخت امانت و راستگوئى از همه ما بهتر است.
 +
* عَلِی بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِیزٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ {{متن حدیث|قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ علیه السلام مَنْ خَالَطْتَ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تَکونَ یدُک الْعُلْیا عَلَیهِمْ فَافْعَلْ}}؛<ref>همان، صفحه:۴۴۹، روایة:۱.</ref> [[محمد بن مسلم]] گوید: [[امام باقر علیه السلام|حضرت باقر]] علیه السلام فرمود: با هر که آمیزش دارى اگر توانى دست عطایت را بسر آنها کشى و به آنها خیرى برسانى بکن.
 +
* عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ إِسْمَاعِیلَ بْنِ مِهْرَانَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حَفْصٍ عَنْ أَبِی الرَّبِیعِ الشَّامِی قَالَ دَخَلْتُ عَلَى أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام وَ الْبَیتُ غَاصٌّ بِأَهْلِهِ فِیهِ الْخُرَاسَانِی وَ الشَّامِی وَ مِنْ أَهْلِ الْآفَاقِ فَلَمْ أَجِدْ مَوْضِعاً أَقْعُدُ فِیهِ فَجَلَسَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام وَ کانَ مُتَّکئاً ثُمَّ قَالَ {{متن حدیث|یا شِیعَةَ آلِ مُحَمَّدٍ اعْلَمُوا أَنَّهُ لَیسَ مِنَّا مَنْ لَمْ یمْلِک نَفْسَهُ عِنْدَ غَضَبِهِ وَ مَنْ لَمْ یحْسِنْ صُحْبَةَ مَنْ صَحِبَهُ وَ مُخَالَقَةَ مَنْ خَالَقَهُ وَ مُرَافَقَةَ مَنْ رَافَقَهُ وَ مُجَاوَرَةَ مَنْ جَاوَرَهُ وَ مُمَالَحَةَ مَنْ مَالَحَهُ یا شِیعَةَ آلِ مُحَمَّدٍ اتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ وَ لَاحَوْلَ وَ لَاقُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ}}؛<ref>همان، روایة:۲.</ref> ابى الربیع شامى گوید: وارد شدم بر حضرت صادق علیه السلام دیدم که اطاق پر از جمعیت است از خراسانى و شامى و سایر بلاد و من جائى که بنشینم نیافتم، حضرت صادق علیه السلام تکیه کرده بود پس روى دو پا نشست و فرمود: اى شیعه آل محمد آگاه باشید که از ما نیست آن کس که هنگام خشم نتواند خوددارى کند، و (از ما نیست) کسی که با هم نشین خود خوش رفتارى نکند، و با هم خوى خود خوش خلقى نکند، و با رفیق خود رفاقت نکند، و با همسایه خود خوش ‍ همسایگى نکند، و با هم خوراک خود مراعات خوراک نکند، اى شیعه آل محمد تا بتوانید از خدا بپرهیزید و لا حول و لا قوة الا بالله.
 +
* عَلِی بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیرٍ عَمَّنْ ذَکرَهُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ «إِنّا نَراک مِنَ الْمُحْسِنِینَ» قَالَ {{متن حدیث|کانَ یوَسِّعُ الْمَجْلِسَ وَ یسْتَقْرِضُ لِلْمُحْتَاجِ وَ یعِینُ الضَّعِیفَ}}؛<ref>همان، روایة:۳.</ref> حضرت صادق علیه السلام در تفسیر گفتار خداى عزوجل (که درباره یوسف علیه السلام فرماید:) «ما تو را از نیکوکاران دانیم» ([[سوره یوسف]]، آیه ۳۶) فرمود: براى واردین جا باز مى کرد، و به نیازمندان وام مى داد، و به ناتوانان کمک مى کرد.
 +
* مُحَمَّدُ بْنُ یحْیى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنِ الْحَجَّالِ عَنْ دَاوُدَ بْنِ أَبِی یزِیدَ وَ ثَعْلَبَةَ وَ عَلِی بْنِ عُقْبَةَ عَنْ بَعْضِ مَنْ رَوَاهُ عَنْ أَحَدِهِمَا علیهما السلام قَالَ {{متن حدیث|الِانْقِبَاضُ مِنَ النَّاسِ مَکسَبَةٌ لِلْعَدَاوَةِ}}؛<ref>همان، روایة:۵.</ref> برخى از راویان از امام باقر یا امام صادق علیهما السلام حدیث کرده اند که فرمود: ترش روئى به مردم دشمنى ببار آرد.
 +
* مُحَمَّدُ بْنُ یحْیى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ عَلَاءِ بْنِ الْفُضَیلِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ {{متن حدیث|کانَ أَبُو جَعْفَرٍ علیه السلام یقُولُ عَظِّمُوا أَصْحَابَکمْ وَ وَقِّرُوهُمْ وَ لَایتَهَجَّمْ بَعْضُکمْ عَلَى بَعْضٍ وَ لَاتَضَارُّوا وَ لَاتَحَاسَدُوا وَ إِیاکمْ وَ الْبُخْلَ کونُوا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِینَ الصَّالِحِینَ}}؛<ref>همان، روایة:۴.</ref> و نیز امام صادق علیه السلام فرمود: که امام باقر علیه السلام مى فرمود: یاران خود را بزرگ شمارید و احترام شان کنید و برخى از شما بر برخى دیگر هجوم نبرید، و بهم زیان نزنید و بر هم حسد نورزید و از بخل بپرهیزید تا از بندگان با اخلاص (و شایسته) خدا باشید.
 +
* عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْحَجَّالِ عَنْ ثَعْلَبَةَ بْنِ مَیمُونٍ عَمَّنْ ذَکرَهُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ کانَ عِنْدَهُ قَوْمٌ یحَدِّثُهُمْ إِذْ ذَکرَ رَجُلٌ مِنْهُمْ رَجُلًا فَوَقَعَ فِیهِ وَ شَکاهُ فَقَالَ لَهُ أَبُو عَبْدِاللَّهِ علیه السلام {{متن حدیث|وَ أَنَّى لَک بِأَخِیک کلِّهِ وَ أَی الرِّجَالِ الْمُهَذَّبُ}}؛ ثعلبة بن میمون از مردى که نامش را برده حدیث کند که گفت: مردمى نزد حضرت صادق علیه السلام بودند و حضرت براى آن ها حدیث می کرد، در این میان مردى از آن ها نام مردى را به بدى یاد کرد و گله او را به حضرت صادق علیه السلام نمود، حضرت به او فرمود: کجا برایت برادرى تمام عیار بدست آید، و کدام مردى است که مهذب و پاک از همه عیوب باشد؟ <ref>همان، صفحه:۴۶۸، روایة:۱.</ref>
 +
* مُحَمَّدُ بْنُ یحْیى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنْ عَلِی بْنِ الْحَکمِ وَ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ عَلِی بْنِ أَبِی حَمْزَةَ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام {{متن حدیث|لَاتُفَتِّشِ النَّاسَ فَتَبْقَى بِلَا صَدِیقٍ}}؛<ref>همان، صفحه:۴۶۹، روایة:۲.</ref> ابوبصیر گوید: حضرت صادق علیه السلام فرمود: از درون مردم کاوش و جستجو مکن که بى رفیق و دوست بمانى.
 +
* عَلِی بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیرٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ یحْیى عَنِ الْحُسَینِ بْنِ إِسْحَاقَ عَنْ عَلِی بْنِ مَهْزِیارَ عَنْ عَلِی بْنِ فَضَّالٍ عَنْ فَضَالَةَ بْنِ أَیوبَ جَمِیعاً عَنْ مُعَاوِیةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ عَمْرِو بْنِ عِکرِمَةَ قَالَ دَخَلْتُ عَلَى أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام {{متن حدیث|فَقُلْتُ لَهُ لِی جَارٌ یؤْذِینِی فَقَالَ ارْحَمْهُ فَقُلْتُ لَارَحِمَهُ اللَّهُ فَصَرَفَ وَجْهَهُ عَنِّی قَالَ فَکرِهْتُ أَنْ أَدَعَهُ فَقُلْتُ یفْعَلُ بِی کذَا وَ کذَا وَ یفْعَلُ بِی وَ یؤْذِینِی فَقَالَ أَ رَأَیتَ إِنْ کاشَفْتَهُ انْتَصَفْتَ مِنْهُ فَقُلْتُ بَلَى أُرْبِی عَلَیهِ فَقَالَ إِنَّ ذَا مِمَّنْ یحْسُدُ النَّاسَ عَلَى مَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ فَإِذَا رَأَى نِعْمَةً عَلَى أَحَدٍ فَکانَ لَهُ أَهْلٌ جَعَلَ بَلَاءَهُ عَلَیهِمْ وَ إِنْ لَمْ یکنْ لَهُ أَهْلٌ جَعَلَهُ عَلَى خَادِمِهِ فَإِنْ لَمْ یکنْ لَهُ خَادِمٌ أَسْهَرَ لَیلَهُ وَ أَغَاظَ نَهَارَهُ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله علیه و آله و سلم أَتَاهُ رَجُلٌ مِنَ الْأَنْصَارِ فَقَالَ إِنِّی اشْتَرَیتُ دَاراً فِی بَنِی فُلَانٍ وَ إِنَّ أَقْرَبَ جِیرَانِی مِنِّی جِوَاراً مَنْ لَا أَرْجُو خَیرَهُ وَ لَا آمَنُ شَرَّهُ قَالَ فَأَمَرَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله علیه و آله و سلم عَلِیاً علیه السلام وَ سَلْمَانَ وَ أَبَاذَرٍّ وَ نَسِیتُ آخَرَ وَ أَظُنُّهُ الْمِقْدَادَ أَنْ ینَادُوا فِی الْمَسْجِدِ بِأَعْلَى أَصْوَاتِهِمْ بِأَنَّهُ لَاإِیمَانَ لِمَنْ لَمْ یأْمَنْ جَارُهُ بَوَائِقَهُ فَنَادَوْا بِهَا ثَلَاثاً ثُمَّ أَوْمَأَ بِیدِهِ إِلَى کلِّ أَرْبَعِینَ دَاراً مِنْ بَینِ یدَیهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ وَ عَنْ یمِینِهِ وَ عَنْ شِمَالِهِ}}؛<ref>همان، صفحه:۴۸۹، روایة:۱.</ref> عمرو بن عکرمه گوید: وارد شدم بر حضرت صادق علیه السلام و به آن حضرت عرض کردم: همسایه اى دارم که مرا بیازارد فرمود: تو با او خوش رفتارى کن، من گفتم: خدایش رحم نکند! پس آن حضرت روى از من برگردانید، گوید: من نخواستم با آن وضع از حضرت جدا شوم از این رو عرض کردم: با من چنین و چنان مى کند و مرا آزار مى دهد! فرمود: گمان مى کنى که اگر با او آشکارا دشمنى کنى (و تو نیز مانند او درصدد آزارش برآئى) مى توانى از او انتقام بکشى؛ (و شر او را از خود دور کنى؟ و محتمل است مقصود این باشد: که اگر آشکارا با او دشمنى کنى آیا در مقام مخامصه مى توانى ستم و آزار او را بر خودت ثابت کنى بطورى که از تو بپذیرد؟) عرض کردم: آرى من بر او مى چربم، فرمود: این همسایه تو از کسانى است که به مردم رشک برد از آن چه خداوند به آن ها داده و تفضل کرده، پس چون نعمتى براى کسى دید، اگر اهل و عیالى داشته باشد به آن ها تعرض کند و (از ناراحتى که ناشى از حسدى است که در درون اوست) آن ها را بیازارد، و اگر خاندانى ندارد (که آن ها را آزار کند) به خدمتکارش مى پیچد، و اگر خدمتکار نداشته باشد شب ها را به بیدارى بسر برد و روزها را به خشم بگذراند، همانا مردى از انصار خدمت رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم آمده عرض کرد: من خانه اى در فلان قبیله خریدارى کرده ام، و نزدیکترین همسایه من در آن خانه کسى است که خیرى از او به من نرسد و از شرش آسوده نیستم؟ پس رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم و به سلمان و اباذر (راوى گوید:) دیگرى را هم فرمود که من فراموش کردم و گمان دارم که مقداد بود دستور داد که با بلندترین آوازشان در مسجد فریاد زنند که: هر که همسایه اش از آزار او آسوده نباشد ایمان ندارد، پس آن ها سه بار آن را گفتند، سپس با دست اشاره کرد که تا چهل خانه است از برابر و پشت سر و طرف راست و سمت چپ (یعنى تا چهل خانه از چهار طرف همسایه هستند).
 +
* مُحَمَّدُ بْنُ یحْیى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یحْیى عَنْ طَلْحَةَ بْنِ زَیدٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِیهِ علیه السلام قَالَ {{متن حدیث|قَرَأْتُ فِی کتَابِ عَلِی علیه السلام أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله علیه و آله و سلم کتَبَ بَینَ الْمُهَاجِرِینَ وَ الْأَنْصَارِ وَ مَنْ لَحِقَ بِهِمْ مِنْ أَهْلِ یثْرِبَ أَنَّ الْجَارَ کالنَّفْسِ غَیرُ مُضَارٍّ وَ لَا آثِمٍ وَ حُرْمَةُ الْجَارِ عَلَى الْجَارِ کحُرْمَةِ أُمِّهِ ...}}؛<ref>همان، صفحه:۴۹۰، روایة:۲.</ref> حضرت صادق از پدرش علیهما السلام حدیث کند که فرمود: من در کتاب [[امام علی علیه السلام|على]] علیه السلام خواندم: که [[پیامبر اسلام|رسول خدا]] صلى الله علیه و آله نامه اى میان مهاجر و انصار و دیگران از مردم مدینه که با آنان پیوند داشتند نوشت (و همه امضاء کردند) که: همسایه مانند خود انسان است که نه زیان به او رسد و نه گناهکار شود و (دیگر این که) احترام همسایه مانند احترام مادر است.
 +
* عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ إِسْمَاعِیلَ بْنِ مِهْرَانَ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ أَبِی رَجَاءٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ {{متن حدیث|حُسْنُ الْجِوَارِ یزِیدُ فِی الرِّزْقِ}}؛<ref>همان، روایة:۳.</ref> حضرت صادق علیه السلام فرمود: خوش همسایگى (و خوش رفتارى با همسایه) روزى را زیاد کند.
 +
* عَنْهُ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ صَالِحِ بْنِ حَمْزَةَ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ عَبْدٍ صَالِحٍ علیه السلام قَالَ {{متن حدیث|قَالَ لَیسَ حُسْنُ الْجِوَارِ کفَّ الْأَذَى وَ لَکنَّ حُسْنَ الْجِوَارِ صَبْرُک عَلَى الْأَذَى}}؛<ref>همان، صفحه:۴۹۲، روایة:۹.</ref> [[امام موسی کاظم علیه السلام|حضرت موسى بن جعفر]] علیه السلام فرمود: خوش همسایگى تنها به این نیست که از آزار همسایه خوددارى کنى بلکه بر آزار او نیز شکیبائى کنى.
 +
* عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الْبَجَلِی عَنْ عُبَیدِ اللَّهِ الْوَصَّافِی عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ {{متن حدیث|قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله علیه و آله مَا آمَنَ بِی مَنْ بَاتَ شَبْعَانَ وَ جَارُهُ جَائِعٌ قَالَ وَ مَا مِنْ أَهْلِ قَرْیةٍ یبِیتُ وَ فِیهِمْ جَائِعٌ ینْظُرُ اللَّهُ إِلَیهِمْ یوْمَ الْقِیامَةِ}}؛<ref>همان، صفحه:۴۹۳، روایة:۱۴.</ref> و نیز فرمود علیه السلام: که رسول خدا صلى الله علیه و آله فرموده: بمن ایمان ندارد کسى که سیر بخوابد و همسایه اش گرسنه باشد، و فرمود: اهل یک آبادى که شب را بگذرانند و در ایشان گرسنه اى باشد روز قیامت خداوند به آن ها نظر رحمت نیفکند.
 +
* عَلِی بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ النَّوْفَلِی عَنِ السَّکونِی عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ {{متن حدیث|قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله علیه و آله إِذَا أَحَبَّ أَحَدُکمْ أَخَاهُ الْمُسْلِمَ فَلْیسْأَلْهُ عَنِ اسْمِهِ وَ اسْمِ أَبِیهِ وَ اسْمِ قَبِیلَتِهِ وَ عَشِیرَتِهِ فَإِنَّ مِنْ حَقِّهِ الْوَاجِبِ وَ صِدْقِ الْإِخَاءِ أَنْ یسْأَلَهُ عَنْ ذَلِک وَ إِلَّا فَإِنَّهَا مَعْرِفَةُ حُمْقٍ}}؛<ref>همان، صفحه:۴۹۶، روایة:۳.</ref> حضرت صادق علیه السلام فرمود: رسول خدا صلى الله علیه و آله فرموده: هرگاه یکى از شماها برادر مسلمانش را دوست دارد از نام او خودش و نام پدر و نام تیره و فامیلش را بپرسد، زیرا که از جمله حقوق واجب و صدق و صفاى در دوستى اینست که از او این ها را بپرسد، و گرنه این شناسائى احمقانه است.
  
[[معاوية بن وهب]] گويد: به حضرت عرض كردم: چگونه شايسته است براى ما كه با قوم خود ( يعنى شيعيان ) و مردماني كه با ما آميزش دارند و شيعه نيستند رفتار كنيم؟ فرمود: نگاه كنيد به پيشوايان خود آنان كه از آن ها پيروى كنيد و هر طور آن ها رفتار كنند شما نيز همان طور رفتار كنيد، به خدا سوگند آن ها عيادت بيمارانشان را مى كنند، و بر سر جنازه هاشان حاضر گردند و بسود و زيان آن ها گواهى دهند و امانت هاى آن ها را به آن ها رد كنند.
+
==حسن معاشرت در سیره پیامبر صلی الله علیه و آله==
 +
در قرآن کریم پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله برای ما الگو معرفی شدند. رفتار ایشان مهم ترین ملاك و معیار حسن معاشرت با مردم است كه خداوند برآن تاكید كرده است.
 +
*مباشرت در انجام کارهای شخصی
 +
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله کارهای شخصی را خودشان انجام می‌دادند. نقل شده که اگر نیاز به دوختن کفش بود، خود ایشان می‌دوختند. لباس خود را وصله می‌زدند. اگر نیاز به شیر داشتند، خود ایشان گوسفند را می‌دوشیدند و شخصاً لوازم منزل را از بازار خریداری می‌کردند.
 +
*تواضع
 +
ایشان بسیار [[متواضع]] بودند. با غلامان هم غذا می‌شدند. بر روی زمین می‌نشستند.
 +
*تقدم در سلام
 +
به همه سلام می‌کردند و تقدم در سلام داشتند. خیلی از اصحاب سعی می‌کردند بتوانند زودتر سلام بکنند ولی معمولاً غافلگیر می‌شدند. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از دور اسم می‌برد فلانی سلام علیکم.
 +
*کریم الطبع
 +
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله کریم الطبع بودند. یعنی منشی بزرگوارانه داشتند. خوش معاشرت و کم خرج بودند.
 +
*سخی الطبع
 +
ایشان دست و دل باز بودند، [[اسراف]] نمی‌کردند امّا سخی بودند.
 +
*بسیار مهربان
 +
مهربانی و محبت ایشان به قدری بود که دوست و دشمن به آن اعتراف داشتند.
 +
*خوش بو و نظیف
 +
نوشتند که مردم گاهی به بوی خوش حضرت، ایشان را می‌شناختند. می‌دیدند بوی خوشی می‌آید، می‌فهمیدند پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در نزدیکی‌ آن‌ها است.
 +
*انتخاب کارهای دشوار برای خود
 +
پیامبر صلی الله علیه و آله همواره بین دو کار، دشوارترین را برای خود انتخاب می‌کردند.
  
(اصول كافى جلد 4 صفحه: 448 رواية: 4)
+
==حسن معاشرت در سیره علما==
 +
===[[امام خمینی]]===
 +
یکی از نزدیکان امام می‌گوید: بخشی از زیباترین فراز زندگی امام چگونگی ارتباط و علاقه امام با مردم بود... علاقه‌ی امام به مردم یک علاقه‌ی عادی نبود، یک عشق بود... امام برای مردم می‌سوخت و مانند یک پدر مهربان همیشه برای فرزندان پاک خود سعادت آرزو می‌کرد.
 +
امام بارها در کنار تلویزیون که صحنه‌های دلخراش فقر و محرومیت نشان داده می‌شد، گریه می‌کردند.<ref>فرازهائی از ابعاد روحی، اخلاقی و عرفان امام خمینی،  ص ۳۷.</ref>
 +
===[[سید علی قاضی|آیت الله قاضی]]===
 +
ایشان بسیار مراقب احوال شاگردان خویش و مقیّد به آداب و حقوق اسلامی بودند. آیت‌الله محسن ملایری این طور نقل می‌کند که: وقتی به نجف رفته بودم ایشان از منزل برای ما غذا می‌آوردند و با اصرار لباس‌های مرا برای شستن به منزل بردند و فرمودند: پدر شما به ما خیلی نزدیک بود و حق رفاقت ایشان اقتضا می‌کند تا زمانی که شما در [[نجف]] هستید غذای ظهرتان به عهده ما باشد.»<ref> اسوه عرفان (گفته‌ها و ناگفته‌ها درباره‌ی آیت‌الله قاضی)، ص ۱۳۷.</ref>
  
أَبُو عَلِيٍّ الْأَشْعَرِيُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ وَ مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ جَمِيعاً عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَبِي أُسَامَةَ زَيْدٍ الشَّحَّامِ قَالَ قَالَ لِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام اقْرَأْ عَلَى مَنْ تَرَى أَنَّهُ يُطِيعُنِي مِنْهُمْ وَ يَأْخُذُ بِقَوْلِيَ السَّلَامَ وَ أُوصِيكُمْ بِتَقْوَى اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ الْوَرَعِ فِي دِينِكُمْ وَ الِاجْتِهَادِ لِلَّهِ وَ صِدْقِ الْحَدِيثِ وَ أَدَاءِ الْأَمَانَةِ وَ طُولِ السُّجُودِ وَ حُسْنِ الْجِوَارِ فَبِهَذَا جَاءَ مُحَمَّدٌ صلى الله عليه و آله و سلم أَدُّوا الْأَمَانَةَ إِلَى مَنِ ائْتَمَنَكُمْ عَلَيْهَا بَرّاً أَوْ فَاجِراً فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه و آله و سلم كَانَ يَأْمُرُ بِأَدَاءِ الْخَيْطِ وَ الْمِخْيَطِ صِلُوا عَشَائِرَكُمْ وَ اشْهَدُوا جَنَائِزَهُمْ وَ عُودُوا مَرْضَاهُمْ وَ أَدُّوا حُقُوقَهُمْ فَإِنَّ الرَّجُلَ مِنْكُمْ إِذَا وَرِعَ فِي دِينِهِ وَ صَدَقَ الْحَدِيثَ وَ أَدَّى الْأَمَانَةَ وَ حَسُنَ خُلُقُهُ مَعَ النَّاسِ قِيلَ هَذَا جَعْفَرِيٌّ فَيَسُرُّنِي ذَلِكَ وَ يَدْخُلُ عَلَيَّ مِنْهُ السُّرُورُ وَ قِيلَ هَذَا أَدَبُ جَعْفَرٍ وَ إِذَا كَانَ عَلَى غَيْرِ ذَلِكَ دَخَلَ عَلَيَّ بَلَاؤُهُ وَ عَارُهُ وَ قِيلَ هَذَا أَدَبُ جَعْفَرٍ فَوَ اللَّهِ لَحَدَّثَنِي أَبِي عليه السلام أَنَّ الرَّجُلَ كَانَ يَكُونُ فِي الْقَبِيلَةِ مِنْ شِيعَةِ عَلِيٍّ عليه السلام فَيَكُونُ زَيْنَهَا آدَاهُمْ لِلْأَمَانَةِ وَ أَقْضَاهُمْ لِلْحُقُوقِ وَ أَصْدَقَهُمْ لِلْحَدِيثِ إِلَيْهِ وَصَايَاهُمْ وَ وَدَائِعُهُمْ تُسْأَلُ الْعَشِيرَةُ عَنْهُ فَتَقُولُ مَنْ مِثْلُ فُلَانٍ إِنَّهُ لاَدَانَا لِلْأَمَانَةِ وَ أَصْدَقُنَا لِلْحَدِيثِ
+
یکی از شاگردان ایشان نقل کرده که ایشان را دیدم که کاهو‌های پلاسیده‌ی سبزی فروشی را که کسی نمی‌برد می‌خرد. بعد که علت آنرا سؤال کردم فرمودند این شخص انسان فقیری است این‌ها را کسی از او نمی‌خرد من آنها را بر می‌دارم که هم به او کمکی کرده باشم و هم این که عادت نکند بر اینکه بدون کار پولی از کسی بگیرد.»<ref>سیمای فرزانگان، ص ۳۴۹.</ref>
 +
===[[محمدتقی بهجت فومنی|آیت‌الله بهجت]]===
 +
ایشان در درس خارج فقه به طلاب فرمودند: آیا می‌توانیم سالم بار خود را به منزل برسانیم و در عین حال به امور مسلمانان و مؤمنین بی‌تفاوت باشیم. آیا امکان دارد بدون اهتمام به امور مسلمانان به مقصود خود برسیم؟!»<ref>در محضر آیه الله العظمی بهجت، ص ۵۱.</ref>
 +
===[[سید رضا بهاءالدینی|آیت الله بهاءالدینی]]===
 +
یکی از شاگردان ایشان نقل می‌کند یک شب که به قصد [[نماز جماعت]] ایشان می‌رفتم ماشینی از کنارم عبور کرد و مقداری آب گل آلود به عبای من ریخت. ناراحت شدم و با عصبانیت گفتم: مگر چشم نداری؟ شعورت کجاست؟!
  
[[زيد شحام]] گويد: حضرت صادق عليه السلام به من فرمود: بهر كس از مردم ببينى پيروى از من كنند و بگفتار من عمل كنند سلام مرا برسان، و من بشما سفارش كنم كه نسبت به خداى عزوجل تقوى داشته باشيد و در دين خود پارسا باشيد و در راه خدا كوشش كنيد، و بر راستگوئى و بادا امانت و طول دادن سجده و نيكى با همسايه شما را سفارش مى كنم زيرا محمد صلى اللّه عليه و آله همين دستورات را آورده است هر كه به شما امانت سپرده به او پس بدهيد نيك رفتار باشد يا بد كردار، زيرا رسول خدا صلى اللّه عليه و آله دستور مى داد كه سوزن و نخ را نيز بصاحبش پس دهيد، و با فاميل خود پيوند داشته باشيد، و به جنازه مرده هاشان حاضر شويد، و بيمارانشان را عيادت كنيد، و حقوقشان را بپردازيد، زيرا هركس از شما كه در دينش پارسا باشد و راستگو باشد و امانت را به صاحبش برگرداند و اخلاقش با مردم خوب باشد گويند: اين جعفرى است و اين مرا شاد كند و از جانب او شادى در ( دل ) من آيد و گويند: اين روش پسنديده جعفر ( بن محمد ) است به خدا سوگند پدرم براى من حديث كرد كه مردى از شيعيان على عليه السلام در قبيله اى بود و زينت آن قبيله به شمار مى رفت، از همه آن ها در پرداخت امانت بهتر بود، و حقوقشان را بهتر مراعات مى كرد، و در گفتار راستگوتر بود، و در سفارشات و همه وصيت هاى اهل قبيله و سپردهاشان را آنان به دو مى سپردند و چون از او پرسش مى كردى مى گفتند: كيست مثل فلان كس؟ او در پرداخت امانت و راستگوئى از همه ما بهتر است.
+
بعد از نماز که آقا چند کلمه‌ای صحبت کردند، ناگهان فرمودند: برای طلبه‌ای که نان [[امام زمان]] (علیه‌السّلام) می‌خورد زشت است که فحش بدهد گیرم تاکسی، اشتباهی کرد و لباس شما هم کثیف شد، باید او را جسارت کنیم. باید با مردم مدارا کرد.»<ref>آیت بصیرت (حاج آقا رضا بهاءالدینی)، ص ۶۰.</ref>
  
(اصول كافى جلد 4 صفحه: 448 رواية: 5)
+
==پانویس==
 +
{{پانویس}}
 +
==منابع==
  
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِيزٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ عليه السلام مَنْ خَالَطْتَ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تَكُونَ يَدُكَ الْعُلْيَا عَلَيْهِمْ فَافْعَلْ
+
* گروهی از محققان و پژوهشگران، سایت تربیت.
 +
* محمدتقی مصباح یزدی: اخلاق در قرآن، جلد سوم.
 +
* سایت ایمانور
 +
* ویکی فقه
 +
* سایت شیخ حسین انصاریان
  
[[محمد بن مسلم]] گويد: حضرت باقر عليه السلام فرمود: با هر كه آميزش دارى اگر توانى دست عطايت را بسر آن ها كشى و به آن ها خيرى برسانى بكن.
+
[[رده:اخلاق اجتماعی]]
 
 
(اصول كافى جلد 4 صفحه: 449 رواية: 1)
 
 
 
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ مِهْرَانَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حَفْصٍ عَنْ أَبِي الرَّبِيعِ الشَّامِيِّ قَالَ دَخَلْتُ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام وَ الْبَيْتُ غَاصٌّ بِأَهْلِهِ فِيهِ الْخُرَاسَانِيُّ وَ الشَّامِيُّ وَ مِنْ أَهْلِ الْآفَاقِ فَلَمْ أَجِدْ مَوْضِعاً أَقْعُدُ فِيهِ فَجَلَسَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام وَ كَانَ مُتَّكِئاً ثُمَّ قَالَ يَا شِيعَةَ آلِ مُحَمَّدٍ اعْلَمُوا أَنَّهُ لَيْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ يَمْلِكْ نَفْسَهُ عِنْدَ غَضَبِهِ وَ مَنْ لَمْ يُحْسِنْ صُحْبَةَ مَنْ صَحِبَهُ وَ مُخَالَقَةَ مَنْ خَالَقَهُ وَ مُرَافَقَةَ مَنْ رَافَقَهُ وَ مُجَاوَرَةَ مَنْ جَاوَرَهُ وَ مُمَالَحَةَ مَنْ مَالَحَهُ يَا شِيعَةَ آلِ مُحَمَّدٍ اتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ وَ لَاحَوْلَ وَ لَاقُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ
 
 
 
[[ابى الربيع شامى]] گويد: وارد شدم بر حضرت صادق عليه السلام ديدم كه اطاق پر از جمعيت است از خراسانى و شامى و ساير بلاد و من جائى كه بنشينم نيافتم، حضرت صادق عليه السلام تكيه كرده بود پس روى دو پا نشست و فرمود: اى شيعه آل محمد آگاه باشيد كه از ما نيست آن كس كه هنگام خشم نتواند خوددارى كند، و ( از ما نيست ) كسي كه با هم نشين خود خوش رفتارى نكند، و با هم خوى خود خوش خلقى نكند، و با رفيق خود رفاقت نكند، و با همسايه خود خوش ‍ همسايگى نكند، و با هم خوراك خود مراعات خوراك نكند، اى شيعه آل محمد تا بتوانيد از خدا بپرهيزيد و لا حول و لا قوة الا بالله.
 
 
 
(اصول كافى جلد 4 صفحه: 449 رواية: 2)
 
 
 
از روايات فوق معلوم گشت اهتمام اولياء خدا به حضور در مساجد و تشييع جنازه و عيادت مريض و اين ها از مصاديق حسن معاشرت است.
 
 
 
و از موارد ديگر حسن معاشرت قرض دادن و در مجالس شلوغ به ديگرى جا دادن تا او هم از [[نماز جماعت]] يا آن مجلس استفاده نمايد و با خوش‌ رويى اين وظائف را انجام دهد.
 
 
 
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَمَّنْ ذَكَرَهُ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ إِنّ انَراكَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ قَالَ كَانَ يُوَسِّعُ الْمَجْلِسَ وَ يَسْتَقْرِضُ لِلْمُحْتَاجِ وَ يُعِينُ الضَّعِيفَ
 
 
 
حضرت صادق عليه السلام در تفسير گفتار خداى عزوجل ( كه درباره يوسف عليه السلام فرمايد: ) ( ما تو را از نيكوكاران دانيم ) ( [[سوره يوسف]] آيه 36 ) فرمود: براى واردين جا باز مى كرد، و به نيازمندان وام مى داد، و به ناتوانان كمك مى كرد.
 
 
 
(اصول كافى جلد 4 صفحه: 450 رواية: 3)
 
 
 
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ الْحَجَّالِ عَنْ دَاوُدَ بْنِ أَبِي يَزِيدَ وَ ثَعْلَبَةَ وَ عَلِيِّ بْنِ عُقْبَةَ عَنْ بَعْضِ مَنْ رَوَاهُ عَنْ أَحَدِهِمَا عليهما السلام قَالَ الِانْقِبَاضُ مِنَ النَّاسِ مَكْسَبَةٌ لِلْعَدَاوَةِ
 
 
 
برخى از راويان از يكى دو [[امام باقر]] و صادق عليهما السلام حديث كرده اند كه فرمود: ترش روئى به مردم دشمنى ببار آرد.
 
 
 
(اصول كافى جلد 4 صفحه: 450 رواية: 5)
 
 
 
و احترام گذاشتن به همديگر از مصاديق حسن معاشرت است.
 
 
 
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ عَلَاءِ بْنِ الْفُضَيْلِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام قَالَ كَانَ أَبُو جَعْفَرٍ عليه السلام يَقُولُ عَظِّمُوا أَصْحَابَكُمْ وَ وَقِّرُوهُمْ وَ لَايَتَهَجَّمْ بَعْضُكُمْ عَلَى بَعْضٍ وَ لَاتَضَارُّوا وَ لَاتَحَاسَدُوا وَ إِيَّاكُمْ وَ الْبُخْلَ كُونُوا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ الصَّالِحِينَ
 
 
 
و نيز فرمود عليه السلام: كه امام باقر عليه السلام مى فرمود: ياران خود را بزرگ شماريد و احترام شان كنيد و برخى از شما بر برخى ديگر هجوم نبريد، و بهم زيان نزنيد و بر هم حسد نورزيد و از بخل بپرهيزيد تا از بندگان با اخلاص ( و شايسته ) خدا باشيد.
 
 
 
(اصول كافى جلد 4 صفحه: 450 رواية: 4)
 
 
 
توجه دادن امام عليه السلام كه دوست بدون عيب پيدا نمى‌ شود پس به دنبال عيوب همديگر نباشيم تا بدون رفيق گرديم.
 
 
 
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْحَجَّالِ عَنْ ثَعْلَبَةَ بْنِ مَيْمُونٍ عَمَّنْ ذَكَرَهُ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام قَالَ كَانَ عِنْدَهُ قَوْمٌ يُحَدِّثُهُمْ إِذْ ذَكَرَ رَجُلٌ مِنْهُمْ رَجُلًا فَوَقَعَ فِيهِ وَ شَكَاهُ فَقَالَ لَهُ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام وَ أَنَّى لَكَ بِأَخِيكَ كُلِّهِ وَ أَيُّ الرِّجَالِ الْمُهَذَّبُ
 
 
 
[[ثعلبة بن ميمون]] از مردى كه نامش را برده حديث كند كه گفت: مردمى نزد حضرت صادق عليه السلام بودند و حضرت براى آن ها حديث مي كرد، در اين ميان مردى از آن ها نام مردى را ببدى ياد كرد و گله او را به حضرت صادق عليه السلام نمود، حضرت به او فرمود: كجا برايت برادرى تمام عيار بدست آيد، و كدام مردى است كه مهذب و پاك از همه عيوب باشد.
 
 
 
(اصول كافى جلد 4 صفحه: 468 رواية: 1)
 
 
 
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ وَ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام لَاتُفَتِّشِ النَّاسَ فَتَبْقَى بِلَا صَدِيقٍ
 
 
 
[[ابوبصير]] گويد: حضرت صادق عليه السلام فرمود: از درون مردم كاوش و جستجو مكن كه بى رفيق و دوست بمانى.
 
 
 
(اصول كافى جلد 4 صفحه: 469 رواية: 2)
 
 
 
'''<I> حسن معاشرت نسبت به همسايه</I>'''
 
 
 
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ إِسْحَاقَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مَهْزِيَارَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ فَضَالَةَ بْنِ أَيُّوبَ جَمِيعاً عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ عَمْرِو بْنِ عِكْرِمَةَ قَالَ دَخَلْتُ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام فَقُلْتُ لَهُ لِي جَارٌ يُؤْذِينِي فَقَالَ ارْحَمْهُ فَقُلْتُ لَارَحِمَهُ اللَّهُ فَصَرَفَ وَجْهَهُ عَنِّي قَالَ فَكَرِهْتُ أَنْ أَدَعَهُ فَقُلْتُ يَفْعَلُ بِي كَذَا وَ كَذَا وَ يَفْعَلُ بِي وَ يُؤْذِينِي فَقَالَ أَ رَأَيْتَ إِنْ كَاشَفْتَهُ انْتَصَفْتَ مِنْهُ فَقُلْتُ بَلَى أُرْبِي عَلَيْهِ فَقَالَ إِنَّ ذَا مِمَّنْ يَحْسُدُ النَّاسَ عَلَى مَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ فَإِذَا رَأَى نِعْمَةً عَلَى أَحَدٍ فَكَانَ لَهُ أَهْلٌ جَعَلَ بَلَاءَهُ عَلَيْهِمْ وَ إِنْ لَمْ يَكُنْ لَهُ أَهْلٌ جَعَلَهُ عَلَى خَادِمِهِ فَإِنْ لَمْ يَكُنْ لَهُ خَادِمٌ أَسْهَرَ لَيْلَهُ وَ أَغَاظَ نَهَارَهُ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه و آله و سلم أَتَاهُ رَجُلٌ مِنَ الْأَنْصَارِ فَقَالَ إِنِّي اشْتَرَيْتُ دَاراً فِي بَنِي فُلَانٍ وَ إِنَّ أَقْرَبَ جِيرَانِي مِنِّي جِوَاراً مَنْ لَا أَرْجُو خَيْرَهُ وَ لَا آمَنُ شَرَّهُ قَالَ فَأَمَرَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آله و سلم عَلِيّاً عليه السلام وَ سَلْمَانَ وَ أَبَاذَرٍّ وَ نَسِيتُ آخَرَ وَ أَظُنُّهُ الْمِقْدَادَ أَنْ يُنَادُوا فِي الْمَسْجِدِ بِأَعْلَى أَصْوَاتِهِمْ بِأَنَّهُ لَاإِيمَانَ لِمَنْ لَمْ يَأْمَنْ جَارُهُ بَوَائِقَهُ فَنَادَوْا بِهَا ثَلَاثاً ثُمَّ أَوْمَأَ بِيَدِهِ إِلَى كُلِّ أَرْبَعِينَ دَاراً مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ وَ عَنْ يَمِينِهِ وَ عَنْ شِمَالِهِ
 
 
 
[[عمرو بن عكرمه]] گويد: وارد شدم بر حضرت صادق عليه السلام و به آن حضرت عرض كردم: همسايه اى دارم كه مرا بيازارد فرمود: تو با او خوش رفتارى كن، من گفتم: خدايش رحم نكند! پس آن حضرت روى از من برگردانيد، گويد: من نخواستم با آن وضع از حضرت جدا شوم از اين رو عرض كردم: با من چنين و چنان مى كند و مرا آزار مى دهد!
 
 
 
فرمود: گمان مى كنى كه اگر با او آشكارا دشمنى كنى ( و تو نيز مانند او درصدد آزارش برآئى ) مى توانى از او انتقام بكشى؛ ( و شر او را از خود دور كنى؟ و محتمل است مقصود اين باشد: كه اگر آشكارا با او دشمنى كنى آيا در مقام مخامصه مى توانى ستم و آزار او را بر خودت ثابت كنى بطورى كه از تو بپذيرد؟ ) عرض كردم: آرى من بر او مى چربم، فرمود: اين همسايه تو از كسانى است كه به مردم رشك برد از آن چه خداوند به آن ها داده و تفضل كرده، پس چون نعمتى براى كسى ديد، اگر اهل و عيالى داشته باشد به آن ها تعرض كند و ( از ناراحتى كه ناشى از حسدى است كه در درون اوست ) آن ها را بيازارد، و اگر خاندانى ندارد ( كه آن ها را آزار كند ) به خدمتكارش مى پيچد، و اگر خدمتكار نداشته باشد شب ها را به بيدارى بسر برد و روزها را به خشم بگذراند، همانا مردى از انصار خدمت رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم آمده عرض كرد: من خانه اى در فلان قبيله خريدارى كرده ام، و نزديكترين همسايه من در آن خانه كسى است كه خيرى از او به من نرسد و از شرش آسوده نيستم؟ پس رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم و به سلمان و اباذر ( راوى گويد: ) ديگرى را هم فرمود كه من فراموش كردم و گمان دارم كه مقداد بود دستور داد كه با بلندترين آوازشان در [[مسجد]] فرياد زنند كه:
 
 
 
هر كه همسايه اش از آزار او آسوده نباشد ايمان ندارد، پس آن ها سه بار آن را گفتند، سپس با دست اشاره كرد كه تا چهل خانه است از برابر و پشت سر و طرف راست و سمت چپ ( يعنى تا چهل خانه از چهار طرف همسايه هستند ).
 
 
 
(اصول كافى جلد 4 صفحه: 489 رواية: 1)
 
 
 
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ طَلْحَةَ بْنِ زَيْدٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِيهِ عليه السلام قَالَ قَرَأْتُ فِي كِتَابِ عَلِيٍّ عليه السلام أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه و آله و سلم كَتَبَ بَيْنَ الْمُهَاجِرِينَ وَ الْأَنْصَارِ وَ مَنْ لَحِقَ بِهِمْ مِنْ أَهْلِ يَثْرِبَ أَنَّ الْجَارَ كَالنَّفْسِ غَيْرُ مُضَارٍّ وَ لَا آثِمٍ وَ حُرْمَةُ الْجَارِ عَلَى الْجَارِ كَحُرْمَةِ أُمِّهِ الْحَدِيثُ مُخْتَصَرٌ
 
 
 
حضرت صادق از پدرش عليهما السلام حديث كند كه فرمود: من در كتاب على عليه السلام خواندم: كه رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم نامه اى ميان مهاجر و انصار و ديگران از مردم [[مدينه]] كه با آنان پيوند داشتند نوشت ( و همه امضاء كردند ) كه: همسايه مانند خود انسان است كه نه زيان به او رسد و نه گناهكار شود و ( ديگر اين كه ) احترام همسايه مانند احترام مادر است. و اين مختصر حديث است.
 
 
 
(اصول كافى جلد 4 صفحه: 490 رواية: 2)
 
 
 
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ مِهْرَانَ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ أَبِي رَجَاءٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام قَالَ حُسْنُ الْجِوَارِ يَزِيدُ فِي الرِّزْقِ
 
 
 
حضرت صادق عليه السلام فرمود: خوش همسايگى ( و خوش رفتارى با همسايه ) روزى را زياد كند.
 
 
 
(اصول كافى جلد 4 صفحه: 490 رواية: 3)
 
 
 
عَنْهُ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ صَالِحِ بْنِ حَمْزَةَ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ عَبْدٍ صَالِحٍ عليه السلام قَالَ قَالَ لَيْسَ حُسْنُ الْجِوَارِ كَفَّ الْأَذَى وَ لَكِنَّ حُسْنَ الْجِوَارِ صَبْرُكَ عَلَى الْأَذَى
 
 
 
حضرت موسى بن جعفر عليهما السلام فرمود: خوش همسايگى تنها به اين نيست كه از آزار همسايه خوددارى كنى بلكه بر آزار او نيز شكيبائى كنى.
 
 
 
(اصول كافى جلد 4 صفحه: 492 رواية: 9)
 
 
 
عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الْبَجَلِيِّ عَنْ عُبَيْدِ اللَّهِ الْوَصَّافِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عليه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آله و سلم مَا آمَنَ بِي مَنْ بَاتَ شَبْعَانَ وَ جَارُهُ جَائِعٌ قَالَ وَ مَا مِنْ أَهْلِ قَرْيَةٍ يَبِيتُ وَ فِيهِمْ جَائِعٌ يَنْظُرُ اللَّهُ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ
 
 
 
و نيز فرمود عليه السلام: كه رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرموده: بمن ايمان ندارد كسى كه سير بخوابد و همسايه اش گرسنه باشد، و فرمود: اهل يك آبادى كه شب را بگذرانند و در ايشان گرسنه اى باشد [[روز قيامت]] خداوند به آن ها نظر رحمت نيفكند.
 
 
 
(اصول كافى جلد 4 صفحه: 493 رواية: 14)
 
 
 
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ النَّوْفَلِيِّ عَنِ السَّكُونِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آله و سلم إِذَا أَحَبَّ أَحَدُكُمْ أَخَاهُ الْمُسْلِمَ فَلْيَسْأَلْهُ عَنِ اسْمِهِ وَ اسْمِ أَبِيهِ وَ اسْمِ قَبِيلَتِهِ وَ عَشِيرَتِهِ فَإِنَّ مِنْ حَقِّهِ الْوَاجِبِ وَ صِدْقِ الْإِخَاءِ أَنْ يَسْأَلَهُ عَنْ ذَلِكَ وَ إِلَّا فَإِنَّهَا مَعْرِفَةُ حُمْقٍ
 
 
 
حضرت صادق عليه السلام فرمود: رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرموده: هرگاه يكى از شماها برادر مسلمانش را دوست دارد از نام او خودش و نام پدر و نام تيره و فاميلش را بپرسد، زيرا كه از جمله حقوق واجب و صدق و صفاى در دوستى اينست كه از او اين ها را بپرسد، و گرنه اين شناسائى احمقانه است.
 
 
 
(اصول كافى جلد 4 صفحه: 496 رواية: 3)
 
 
[[رده:صفات پسندیده]]
 
[[رده:صفات پسندیده]]
 +
[[رده:مقاله های مرتبط به دانشنامه]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۹ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۵:۲۵

یکى از عوامل استحکام اجتماع و خانواده، که در آیات و روایات متعدد بر آن تأکید شده، حسن معاشرت است. حسن معاشرت عامل مهمی است که سبب ایجاد محبت و تحکیم بین انسانی می‌شود. خوش خلقی، حضور در مساجد، تشییع جنازه، عیادت مریض، قرض دادن، احترام گذاشتن و هر عملی که مورد تایید فطرت بشریست، در حیطه حسن معاشرت می گنجد.

ریشه لغوی حُسن

حُسْن (به ضم حاء و سکون سین) از واژگان قرآن کریم به معنی زیبایی و نیکویی است.[۱] در قاموس گوید: «الْحُسْنُ‌: الجَمَال» (زیبائی)[۲] و در صحاح گفته: «الْحُسْنُ‌: نقیضُ الْقُبْحِ» (نیکی).[۳]

ریشه لغوی معاشرت

معاشرت، واژه ای عربی برگرفته از عشره به معنای آمیختن و مصاحبت است.[۴] معاشرت در اصطلاح به معنای ارتباط، دوستی، رفت و آمد داشتن با كسی[۵]، گفت و شنید كردن با هم [۶]، با هم زیستن، همدمی، رفاقت، با كسی زندگی كردن، خوردن و آشامیدن با هم و نشست و برخاست است[۷] براین اساس، هرگونه روابط كوتاه مدت یا بلندمدت میان افراد یك جامعه می بایست در چارچوب قوانین و آدابی شكل گیرد تا این روابط و معاشرت، سالم اسلامی باشد.

حسن معاشرت در قرآن

در قرآن كریم، به طور كلى به دو دسته از آیات درباره حسن معاشرت بر مى خوریم که به تعدادی از آن اشاره می کنیم:

حسن معاشرت با عموم مردم

آداب معاشرتی که به عموم افراد و اعضاى جامعه مربوط مى شوند، درباره آداب مختلفى سخن مى گویند كه به كیفیت رفتن به خانه دیگران، یا تناول از غذاى دیگران، یا كیفیت برخورد و ملاقات با دیگران و نظایر این ها مربوط مى شوند و در این زمینه ها توصیه ها و دستوراتى دارند كه بر شخص مسلمان و مؤمن رعایت آن ها ضرورى و یا دست كم مطلوب است.

سلام كردن و انس گرفتن

یك مسلمان هنگامى كه مى خواهد وارد خانه دیگران شود، این كار، از نظر اسلام، آدابى دارد كه باید آن ها را رعایت كند. نخستین مورد از آداب ورود به خانه دیگران و یا حتى برخورد و ملاقات با دیگران، سلام و است.

سلام كردن به صاحب خانه و انس گرفتن با او، كه طبعاً با نوعى احوال پرسى و تعارفات انجام مى گیرد، جزو نخستین و مهم ترین آداب اسلامى است كه هنگام رفتن به منزل دیگران لازم است رعایت شود و نمى توان سرزده و بى سر و صدا وارد خانه مردم شد، بلكه در گام نخست و قبل از هر چیز باید با نرمى و آرامش، او را متوجه ورود خود كرد و با او ارتباط دوستانه و انس برقرار نمود تا وحشت زده، مضطرب و نگران نشود، به او گمان بد نبرد و عكس العمل نامطلوبى از خود نشان ندهد. سپس با سلام و درود و سپاس، محبت و همدلىِ خود را به وى منتقل كرد و او را از خود كاملا مطمئن ساخت.

«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُيُوتًا غَيْرَ بُيُوتِكُمْ حَتَّىٰ تَسْتَأْنِسُوا وَتُسَلِّمُوا عَلَىٰ أَهْلِهَا ۚ ذَٰلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ» (ای اهل ایمان! به خانه هایی غیر از خانه های خودتان وارد نشوید تا آنکه اجازه بگیرید، و بر اهل آنها سلام کنید، [رعایت] این [امور اخلاقی] برای شما بهتر است، باشد که متذکّر شوید)[۸]

جواب سلام

یكى دیگر از آداب معاشرت در اسلام، جواب سلام است كه مى توان گفت: از یك نظر، اهمیت بیش ترى نسبت به سلام كردن دارد و در قرآن كریم، مورد تأكید قرار گرفته است. خداوند در آیه اى مى فرماید: «وَإِذَا حُيِّيتُمْ بِتَحِيَّةٍ فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا» (و هنگامی که به شما درود گویند، شما درودی نیکوتر از آن، یا همانندش را پاسخ دهید)[۹]

جا دادن به تازه وارد در مجلس

یكى دیگر از آداب معاشرت، كه در قرآن كریم به آن سفارش شده، این است كه در محافل و مجالس، جمع و جور بنشینند تا جاى نشستن براى كسانى كه وارد مجلس مى شوند، باشد و یا هنگامى كه كسى وارد مجلس شد، برایش جا باز كنید تا بتواند در جاى مناسبى بنشیند. يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا قِيلَ لَكُمْ تَفَسَّحُوا فِي الْمَجَالِسِ فَافْسَحُوا يَفْسَحِ اللَّهُ لَكُمْ ۖ وَإِذَا قِيلَ انْشُزُوا فَانْشُزُوا» (ای مؤمنان! هنگامی که گویند: در مجالس [برای نشستن دیگر برادرانتان] جا باز کنید، پس جا باز کنید، تا خدا برای شما [در بهشت] جا باز کند. و چون گویند: برخیزید، بی درنگ برخیزید)[۱۰]

حسن معاشرت با پیامبر صلی الله علیه و آله

آیاتى هستند كه در اصل، عمومى نیستند و آدابى را مطرح مى كنند كه به رسول اكرم صلی الله علیه و آله و سلم مربوط مى شوند.[۱۱]

پیشى نگرفتن

پیشى گرفتن بر خدا و رسول خدا صلی الله علیه و آله، شكل هاى مختلفى دارد كه بعضى از آن ها حرام و بعضى دیگر، مذموم و نكوهیده اند و بهتر است انجام نشوند. بنابراین، در زمینه هر كارى، پیش از آن كه یك مسلمان از جانب خود، حكمى صادر كند، لازم است دریابد كه خدا و رسول درباره آن، چه مى گویند و مطیع فرمان آنان باشد.

«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ وَرَسُولِه» (ای اهل ایمان! بر خدا و پیامبرش [در هیچ امری از امور دین و دنیا و آخرت] پیشی مگیرید)[۱۲]

حسن مصاحبت

  • صدای بلند ممنوع

در حضور پیامبر صلی الله علیه و آله، صداى مؤمنان نباید بلندتر از صداى پیغمبر صلی الله علیه و آله باشد، آهنگ سخن گفتنشان نباید درشت تر از آهنگ سخن ایشان باشد، كه این یك نوع بى ادبى است.

«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَرْفَعُوا أَصْوَاتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ» (ای مؤمنان! صدایتان را بلندتر از صدای پیامبر نکنید)[۱۳]

  • خطاب ناشایست ممنوع

وقتى پیغمبر صلی الله علیه و آله را صدا مى زنند، آرام و آهسته و با ادب او را صدا بزنند نه با داد و فریاد و بى ادبانه.

«وَلَا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ» (و آن گونه که با یکدیگر بلند سخن می گویید با او بلند سخن نگویید)[۱۴]

«إِنَّ الَّذِينَ يُنَادُونَكَ مِنْ وَرَاءِ الْحُجُرَاتِ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ» (یقیناً کسانی که تو را از پشت اطاق ها صدا می کنند، بیشترشان معرفت و آگاهی [به حرمت و عظمت تو] ندارند.)[۱۵]

  • مزاحمت ممنوع

وقت او را نگیرید، مزاحم او نشوید و بعد از اینکه دعوت شدید، در خانه او گعده نگیرید.

«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلَّا أَنْ يُؤْذَنَ لَكُمْ إِلَىٰ طَعَامٍ غَيْرَ نَاظِرِينَ إِنَاهُ وَلَٰكِنْ إِذَا دُعِيتُمْ فَادْخُلُوا فَإِذَا طَعِمْتُمْ فَانْتَشِرُوا وَلَا مُسْتَأْنِسِينَ لِحَدِيثٍ» (ای مؤمنان! به خانه های پیامبر جز آنکه برای خوردن غذایی به شما اجازه دهند وارد نشوید، چشم انتظار فرا رسیدن وقت خوردن آن هم نباشید [که پی در پی آوردنش را بخواهید و از این جهت اسائه ادب کنید]؛ ولی هنگامی که دعوت شدید وارد شوید، و چون غذا خوردید و بی آنکه [پس از صرف غذا] سرگرم سخن گردید، پراکنده شوید)[۱۶]

حسن معاشرت در روایات

در روایات اهل بیت علیهم السلام توصیه ها و دستورالعمل هایی برای حسن معاشرت با مردم بیان شده‌ است:

  • عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِی بْنِ حَدِیدٍ عَنْ مُرَازِمٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَلَیکمْ بِالصَّلَاةِ فِی الْمَسَاجِدِ وَ حُسْنِ الْجِوَارِ لِلنَّاسِ وَ إِقَامَةِ الشَّهَادَةِ وَ حُضُورِ الْجَنَائِزِ إِنَّهُ لَا بُدَّ لَکمْ مِنَ النَّاسِ إِنَّ أَحَداً لَایسْتَغْنِی عَنِ النَّاسِ حَیاتَهُ وَ النَّاسُ لَابُدَّ لِبَعْضِهِمْ مِنْ بَعْضٍ؛[۱۷] مرازم گوید: حضرت صادق علیه السلام فرمود: بر شما باد به نماز در مسجدها، و به نیکى به همسایگان، و اداى شهادت، و حاضر شدن در تشییع جنازه ها، زیرا شما ناچارید از زیستن با مردم، و براستى کسى نیست که تا زنده است از مردم بى نیاز باشد و ناچار مردم باید با همدیگر سازش داشته باشند.
  • مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِیلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ وَ أَبُو عَلِی الْأَشْعَرِی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ جَمِیعاً عَنْ صَفْوَانَ بْنِ یحْیى عَنْ مُعَاوِیةَ بْنِ وَهْبٍ قَالَ قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام کیفَ ینْبَغِی لَنَا أَنْ نَصْنَعَ فِیمَا بَینَنَا وَ بَینَ قَوْمِنَا وَ فِیمَا بَینَنَا وَ بَینَ خُلَطَائِنَا مِنَ النَّاسِ قَالَ فَقَالَ تُؤَدُّونَ الْأَمَانَةَ إِلَیهِمْ وَ تُقِیمُونَ الشَّهَادَةَ لَهُمْ وَ عَلَیهِمْ وَ تَعُودُونَ مَرْضَاهُمْ وَ تَشْهَدُونَ جَنَائِزَهُمْ؛[۱۸] معاویة بن وهب گوید: به حضرت صادق علیه السلام عرض کردم: چگونه براى ما با مردمى که با ما آمیزش دارند شایسته است رفتار کنیم؟ گوید که در پاسخ فرمود: امانت آن ها را بایشان بپردازید، و (در هنگام نیاز) گواهى بر سود و زیانشان بدهید، و بیمارانشان را عیادت کنید و در جنازه مرده هاشان حاضر شوید (و در مراسم تشییع و دفن و کفن آن ها شرکت کنید).
  • روایت فوق از طریق دیگری به صورت زیر نیز نقل شده است: مُحَمَّدُ بْنُ یحْیى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِی بْنِ الْحَکمِ عَنْ مُعَاوِیةَ بْنِ وَهْبٍ قَالَ قُلْتُ لَهُ کیفَ ینْبَغِی لَنَا أَنْ نَصْنَعَ فِیمَا بَینَنَا وَ بَینَ قَوْمِنَا وَ بَینَ خُلَطَائِنَا مِنَ النَّاسِ مِمَّنْ لَیسُوا عَلَى أَمْرِنَا قَالَ تَنْظُرُونَ إِلَى أَئِمَّتِکمُ الَّذِینَ تَقْتَدُونَ بِهِمْ فَتَصْنَعُونَ مَا یصْنَعُونَ فَوَ اللَّهِ إِنَّهُمْ لَیعُودُونَ مَرْضَاهُمْ وَ یشْهَدُونَ جَنَائِزَهُمْ وَ یقِیمُونَ الشَّهَادَةَ لَهُمْ وَ عَلَیهِمْ وَ یؤَدُّونَ الْأَمَانَةَ إِلَیهِمْ؛[۱۹] معاویة بن وهب گوید: به حضرت عرض کردم: چگونه شایسته است براى ما که با قوم خود (یعنى شیعیان) و مردمانی که با ما آمیزش دارند و شیعه نیستند رفتار کنیم؟ فرمود: نگاه کنید به پیشوایان خود آنان که از آن ها پیروى کنید و هر طور آن ها رفتار کنند شما نیز همان طور رفتار کنید، به خدا سوگند آن ها عیادت بیمارانشان را مى کنند، و بر سر جنازه هاشان حاضر گردند و بسود و زیان آن ها گواهى دهند و امانت هاى آن ها را به آنها رد کنند.
  • مُحَمَّدُ بْنُ یحْیى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَینِ بْنِ سَعِیدٍ وَ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ جَمِیعاً عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ حَبِیبٍ الْخَثْعَمِی قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام یقُولُ عَلَیکمْ بِالْوَرَعِ وَ الِاجْتِهَادِ وَ اشْهَدُوا الْجَنَائِزَ وَ عُودُوا الْمَرْضَى وَ احْضُرُوا مَعَ قَوْمِکمْ مَسَاجِدَکمْ وَ أَحِبُّوا لِلنَّاسِ مَا تُحِبُّونَ لِأَنْفُسِکمْ أَمَا یسْتَحْیی الرَّجُلُ مِنْکمْ أَنْ یعْرِفَ جَارُهُ حَقَّهُ وَ لَایعْرِفَ حَقَّ جَارِهِ؛[۲۰] حبیب خثعمى گوید: شنیدم از حضرت صادق علیه السلام که مى فرمود: بر شما باد به پارسائى و کوشش در اطاعت، و بر سر جنازه ها حاضر شوید، و بیمارها را عیادت کنید و با مردم در مساجد حضور بهم رسانید، و براى مردم چیزى را دوست دارید که براى خودتان دوست دارید، آیا شرم نکند یکى از شما که همسایه اش حق او را بشناسد ولى او حق همسایه اش را نشناسد؟
  • أَبُو عَلِی الْأَشْعَرِی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ وَ مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِیلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ جَمِیعاً عَنْ صَفْوَانَ بْنِ یحْیى عَنْ أَبِی أُسَامَةَ زَیدٍ الشَّحَّامِ قَالَ قَالَ لِی أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام اقْرَأْ عَلَى مَنْ تَرَى أَنَّهُ یطِیعُنِی مِنْهُمْ وَ یأْخُذُ بِقَوْلِی السَّلَامَ وَ أُوصِیکمْ بِتَقْوَى اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ الْوَرَعِ فِی دِینِکمْ وَ الِاجْتِهَادِ لِلَّهِ وَ صِدْقِ الْحَدِیثِ وَ أَدَاءِ الْأَمَانَةِ وَ طُولِ السُّجُودِ وَ حُسْنِ الْجِوَارِ فَبِهَذَا جَاءَ مُحَمَّدٌ صلى الله علیه و آله و سلم أَدُّوا الْأَمَانَةَ إِلَى مَنِ ائْتَمَنَکمْ عَلَیهَا بَرّاً أَوْ فَاجِراً فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله علیه و آله کانَ یأْمُرُ بِأَدَاءِ الْخَیطِ وَ الْمِخْیطِ صِلُوا عَشَائِرَکمْ وَ اشْهَدُوا جَنَائِزَهُمْ وَ عُودُوا مَرْضَاهُمْ وَ أَدُّوا حُقُوقَهُمْ فَإِنَّ الرَّجُلَ مِنْکمْ إِذَا وَرِعَ فِی دِینِهِ وَ صَدَقَ الْحَدِیثَ وَ أَدَّى الْأَمَانَةَ وَ حَسُنَ خُلُقُهُ مَعَ النَّاسِ قِیلَ هَذَا جَعْفَرِی فَیسُرُّنِی ذَلِک وَ یدْخُلُ عَلَی مِنْهُ السُّرُورُ وَ قِیلَ هَذَا أَدَبُ جَعْفَرٍ وَ إِذَا کانَ عَلَى غَیرِ ذَلِک دَخَلَ عَلَی بَلَاؤُهُ وَ عَارُهُ وَ قِیلَ هَذَا أَدَبُ جَعْفَرٍ فَوَ اللَّهِ لَحَدَّثَنِی أَبِی علیه السلام أَنَّ الرَّجُلَ کانَ یکونُ فِی الْقَبِیلَةِ مِنْ شِیعَةِ عَلِی علیه السلام فَیکونُ زَینَهَا آدَاهُمْ لِلْأَمَانَةِ وَ أَقْضَاهُمْ لِلْحُقُوقِ وَ أَصْدَقَهُمْ لِلْحَدِیثِ إِلَیهِ وَصَایاهُمْ وَ وَدَائِعُهُمْ تُسْأَلُ الْعَشِیرَةُ عَنْهُ فَتَقُولُ مَنْ مِثْلُ فُلَانٍ إِنَّهُ لاَدَانَا لِلْأَمَانَةِ وَ أَصْدَقُنَا لِلْحَدِیثِ؛[۲۱] زید شحام گوید: حضرت صادق علیه السلام به من فرمود: به هر کس از مردم ببینى پیروى از من کنند و بگفتار من عمل کنند سلام مرا برسان، و من بشما سفارش کنم که نسبت به خداى عزوجل تقوى داشته باشید و در دین خود پارسا باشید و در راه خدا کوشش کنید، و بر راستگوئى و بادا امانت و طول دادن سجده و نیکى با همسایه شما را سفارش مى کنم زیرا محمد صلى اللّه علیه و آله همین دستورات را آورده است هر که به شما امانت سپرده به او پس بدهید نیک رفتار باشد یا بد کردار، زیرا رسول خدا صلى اللّه علیه و آله دستور مى داد که سوزن و نخ را نیز بصاحبش پس دهید، و با فامیل خود پیوند داشته باشید، و به جنازه مرده هاشان حاضر شوید، و بیمارانشان را عیادت کنید، و حقوقشان را بپردازید، زیرا هرکس از شما که در دینش پارسا باشد و راستگو باشد و امانت را به صاحبش برگرداند و اخلاقش با مردم خوب باشد گویند: این جعفرى است و این مرا شاد کند و از جانب او شادى در (دل) من آید و گویند: این روش پسندیده جعفر (بن محمد) است به خدا سوگند پدرم براى من حدیث کرد که مردى از شیعیان على علیه السلام در قبیله اى بود و زینت آن قبیله به شمار مى رفت، از همه آن ها در پرداخت امانت بهتر بود، و حقوقشان را بهتر مراعات مى کرد، و در گفتار راستگوتر بود، و در سفارشات و همه وصیت هاى اهل قبیله و سپرده هاشان را آنان به دو مى سپردند و چون از او پرسش مى کردى مى گفتند: کیست مثل فلان کس؟ او در پرداخت امانت و راستگوئى از همه ما بهتر است.
  • عَلِی بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِیزٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ علیه السلام مَنْ خَالَطْتَ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تَکونَ یدُک الْعُلْیا عَلَیهِمْ فَافْعَلْ؛[۲۲] محمد بن مسلم گوید: حضرت باقر علیه السلام فرمود: با هر که آمیزش دارى اگر توانى دست عطایت را بسر آنها کشى و به آنها خیرى برسانى بکن.
  • عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ إِسْمَاعِیلَ بْنِ مِهْرَانَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حَفْصٍ عَنْ أَبِی الرَّبِیعِ الشَّامِی قَالَ دَخَلْتُ عَلَى أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام وَ الْبَیتُ غَاصٌّ بِأَهْلِهِ فِیهِ الْخُرَاسَانِی وَ الشَّامِی وَ مِنْ أَهْلِ الْآفَاقِ فَلَمْ أَجِدْ مَوْضِعاً أَقْعُدُ فِیهِ فَجَلَسَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام وَ کانَ مُتَّکئاً ثُمَّ قَالَ یا شِیعَةَ آلِ مُحَمَّدٍ اعْلَمُوا أَنَّهُ لَیسَ مِنَّا مَنْ لَمْ یمْلِک نَفْسَهُ عِنْدَ غَضَبِهِ وَ مَنْ لَمْ یحْسِنْ صُحْبَةَ مَنْ صَحِبَهُ وَ مُخَالَقَةَ مَنْ خَالَقَهُ وَ مُرَافَقَةَ مَنْ رَافَقَهُ وَ مُجَاوَرَةَ مَنْ جَاوَرَهُ وَ مُمَالَحَةَ مَنْ مَالَحَهُ یا شِیعَةَ آلِ مُحَمَّدٍ اتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ وَ لَاحَوْلَ وَ لَاقُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ؛[۲۳] ابى الربیع شامى گوید: وارد شدم بر حضرت صادق علیه السلام دیدم که اطاق پر از جمعیت است از خراسانى و شامى و سایر بلاد و من جائى که بنشینم نیافتم، حضرت صادق علیه السلام تکیه کرده بود پس روى دو پا نشست و فرمود: اى شیعه آل محمد آگاه باشید که از ما نیست آن کس که هنگام خشم نتواند خوددارى کند، و (از ما نیست) کسی که با هم نشین خود خوش رفتارى نکند، و با هم خوى خود خوش خلقى نکند، و با رفیق خود رفاقت نکند، و با همسایه خود خوش ‍ همسایگى نکند، و با هم خوراک خود مراعات خوراک نکند، اى شیعه آل محمد تا بتوانید از خدا بپرهیزید و لا حول و لا قوة الا بالله.
  • عَلِی بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیرٍ عَمَّنْ ذَکرَهُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ «إِنّا نَراک مِنَ الْمُحْسِنِینَ» قَالَ کانَ یوَسِّعُ الْمَجْلِسَ وَ یسْتَقْرِضُ لِلْمُحْتَاجِ وَ یعِینُ الضَّعِیفَ؛[۲۴] حضرت صادق علیه السلام در تفسیر گفتار خداى عزوجل (که درباره یوسف علیه السلام فرماید:) «ما تو را از نیکوکاران دانیم» (سوره یوسف، آیه ۳۶) فرمود: براى واردین جا باز مى کرد، و به نیازمندان وام مى داد، و به ناتوانان کمک مى کرد.
  • مُحَمَّدُ بْنُ یحْیى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنِ الْحَجَّالِ عَنْ دَاوُدَ بْنِ أَبِی یزِیدَ وَ ثَعْلَبَةَ وَ عَلِی بْنِ عُقْبَةَ عَنْ بَعْضِ مَنْ رَوَاهُ عَنْ أَحَدِهِمَا علیهما السلام قَالَ الِانْقِبَاضُ مِنَ النَّاسِ مَکسَبَةٌ لِلْعَدَاوَةِ؛[۲۵] برخى از راویان از امام باقر یا امام صادق علیهما السلام حدیث کرده اند که فرمود: ترش روئى به مردم دشمنى ببار آرد.
  • مُحَمَّدُ بْنُ یحْیى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ عَلَاءِ بْنِ الْفُضَیلِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ کانَ أَبُو جَعْفَرٍ علیه السلام یقُولُ عَظِّمُوا أَصْحَابَکمْ وَ وَقِّرُوهُمْ وَ لَایتَهَجَّمْ بَعْضُکمْ عَلَى بَعْضٍ وَ لَاتَضَارُّوا وَ لَاتَحَاسَدُوا وَ إِیاکمْ وَ الْبُخْلَ کونُوا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِینَ الصَّالِحِینَ؛[۲۶] و نیز امام صادق علیه السلام فرمود: که امام باقر علیه السلام مى فرمود: یاران خود را بزرگ شمارید و احترام شان کنید و برخى از شما بر برخى دیگر هجوم نبرید، و بهم زیان نزنید و بر هم حسد نورزید و از بخل بپرهیزید تا از بندگان با اخلاص (و شایسته) خدا باشید.
  • عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْحَجَّالِ عَنْ ثَعْلَبَةَ بْنِ مَیمُونٍ عَمَّنْ ذَکرَهُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ کانَ عِنْدَهُ قَوْمٌ یحَدِّثُهُمْ إِذْ ذَکرَ رَجُلٌ مِنْهُمْ رَجُلًا فَوَقَعَ فِیهِ وَ شَکاهُ فَقَالَ لَهُ أَبُو عَبْدِاللَّهِ علیه السلام وَ أَنَّى لَک بِأَخِیک کلِّهِ وَ أَی الرِّجَالِ الْمُهَذَّبُ؛ ثعلبة بن میمون از مردى که نامش را برده حدیث کند که گفت: مردمى نزد حضرت صادق علیه السلام بودند و حضرت براى آن ها حدیث می کرد، در این میان مردى از آن ها نام مردى را به بدى یاد کرد و گله او را به حضرت صادق علیه السلام نمود، حضرت به او فرمود: کجا برایت برادرى تمام عیار بدست آید، و کدام مردى است که مهذب و پاک از همه عیوب باشد؟ [۲۷]
  • مُحَمَّدُ بْنُ یحْیى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنْ عَلِی بْنِ الْحَکمِ وَ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ عَلِی بْنِ أَبِی حَمْزَةَ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام لَاتُفَتِّشِ النَّاسَ فَتَبْقَى بِلَا صَدِیقٍ؛[۲۸] ابوبصیر گوید: حضرت صادق علیه السلام فرمود: از درون مردم کاوش و جستجو مکن که بى رفیق و دوست بمانى.
  • عَلِی بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیرٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ یحْیى عَنِ الْحُسَینِ بْنِ إِسْحَاقَ عَنْ عَلِی بْنِ مَهْزِیارَ عَنْ عَلِی بْنِ فَضَّالٍ عَنْ فَضَالَةَ بْنِ أَیوبَ جَمِیعاً عَنْ مُعَاوِیةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ عَمْرِو بْنِ عِکرِمَةَ قَالَ دَخَلْتُ عَلَى أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فَقُلْتُ لَهُ لِی جَارٌ یؤْذِینِی فَقَالَ ارْحَمْهُ فَقُلْتُ لَارَحِمَهُ اللَّهُ فَصَرَفَ وَجْهَهُ عَنِّی قَالَ فَکرِهْتُ أَنْ أَدَعَهُ فَقُلْتُ یفْعَلُ بِی کذَا وَ کذَا وَ یفْعَلُ بِی وَ یؤْذِینِی فَقَالَ أَ رَأَیتَ إِنْ کاشَفْتَهُ انْتَصَفْتَ مِنْهُ فَقُلْتُ بَلَى أُرْبِی عَلَیهِ فَقَالَ إِنَّ ذَا مِمَّنْ یحْسُدُ النَّاسَ عَلَى مَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ فَإِذَا رَأَى نِعْمَةً عَلَى أَحَدٍ فَکانَ لَهُ أَهْلٌ جَعَلَ بَلَاءَهُ عَلَیهِمْ وَ إِنْ لَمْ یکنْ لَهُ أَهْلٌ جَعَلَهُ عَلَى خَادِمِهِ فَإِنْ لَمْ یکنْ لَهُ خَادِمٌ أَسْهَرَ لَیلَهُ وَ أَغَاظَ نَهَارَهُ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله علیه و آله و سلم أَتَاهُ رَجُلٌ مِنَ الْأَنْصَارِ فَقَالَ إِنِّی اشْتَرَیتُ دَاراً فِی بَنِی فُلَانٍ وَ إِنَّ أَقْرَبَ جِیرَانِی مِنِّی جِوَاراً مَنْ لَا أَرْجُو خَیرَهُ وَ لَا آمَنُ شَرَّهُ قَالَ فَأَمَرَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله علیه و آله و سلم عَلِیاً علیه السلام وَ سَلْمَانَ وَ أَبَاذَرٍّ وَ نَسِیتُ آخَرَ وَ أَظُنُّهُ الْمِقْدَادَ أَنْ ینَادُوا فِی الْمَسْجِدِ بِأَعْلَى أَصْوَاتِهِمْ بِأَنَّهُ لَاإِیمَانَ لِمَنْ لَمْ یأْمَنْ جَارُهُ بَوَائِقَهُ فَنَادَوْا بِهَا ثَلَاثاً ثُمَّ أَوْمَأَ بِیدِهِ إِلَى کلِّ أَرْبَعِینَ دَاراً مِنْ بَینِ یدَیهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ وَ عَنْ یمِینِهِ وَ عَنْ شِمَالِهِ؛[۲۹] عمرو بن عکرمه گوید: وارد شدم بر حضرت صادق علیه السلام و به آن حضرت عرض کردم: همسایه اى دارم که مرا بیازارد فرمود: تو با او خوش رفتارى کن، من گفتم: خدایش رحم نکند! پس آن حضرت روى از من برگردانید، گوید: من نخواستم با آن وضع از حضرت جدا شوم از این رو عرض کردم: با من چنین و چنان مى کند و مرا آزار مى دهد! فرمود: گمان مى کنى که اگر با او آشکارا دشمنى کنى (و تو نیز مانند او درصدد آزارش برآئى) مى توانى از او انتقام بکشى؛ (و شر او را از خود دور کنى؟ و محتمل است مقصود این باشد: که اگر آشکارا با او دشمنى کنى آیا در مقام مخامصه مى توانى ستم و آزار او را بر خودت ثابت کنى بطورى که از تو بپذیرد؟) عرض کردم: آرى من بر او مى چربم، فرمود: این همسایه تو از کسانى است که به مردم رشک برد از آن چه خداوند به آن ها داده و تفضل کرده، پس چون نعمتى براى کسى دید، اگر اهل و عیالى داشته باشد به آن ها تعرض کند و (از ناراحتى که ناشى از حسدى است که در درون اوست) آن ها را بیازارد، و اگر خاندانى ندارد (که آن ها را آزار کند) به خدمتکارش مى پیچد، و اگر خدمتکار نداشته باشد شب ها را به بیدارى بسر برد و روزها را به خشم بگذراند، همانا مردى از انصار خدمت رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم آمده عرض کرد: من خانه اى در فلان قبیله خریدارى کرده ام، و نزدیکترین همسایه من در آن خانه کسى است که خیرى از او به من نرسد و از شرش آسوده نیستم؟ پس رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم و به سلمان و اباذر (راوى گوید:) دیگرى را هم فرمود که من فراموش کردم و گمان دارم که مقداد بود دستور داد که با بلندترین آوازشان در مسجد فریاد زنند که: هر که همسایه اش از آزار او آسوده نباشد ایمان ندارد، پس آن ها سه بار آن را گفتند، سپس با دست اشاره کرد که تا چهل خانه است از برابر و پشت سر و طرف راست و سمت چپ (یعنى تا چهل خانه از چهار طرف همسایه هستند).
  • مُحَمَّدُ بْنُ یحْیى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یحْیى عَنْ طَلْحَةَ بْنِ زَیدٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِیهِ علیه السلام قَالَ قَرَأْتُ فِی کتَابِ عَلِی علیه السلام أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله علیه و آله و سلم کتَبَ بَینَ الْمُهَاجِرِینَ وَ الْأَنْصَارِ وَ مَنْ لَحِقَ بِهِمْ مِنْ أَهْلِ یثْرِبَ أَنَّ الْجَارَ کالنَّفْسِ غَیرُ مُضَارٍّ وَ لَا آثِمٍ وَ حُرْمَةُ الْجَارِ عَلَى الْجَارِ کحُرْمَةِ أُمِّهِ ...؛[۳۰] حضرت صادق از پدرش علیهما السلام حدیث کند که فرمود: من در کتاب على علیه السلام خواندم: که رسول خدا صلى الله علیه و آله نامه اى میان مهاجر و انصار و دیگران از مردم مدینه که با آنان پیوند داشتند نوشت (و همه امضاء کردند) که: همسایه مانند خود انسان است که نه زیان به او رسد و نه گناهکار شود و (دیگر این که) احترام همسایه مانند احترام مادر است.
  • عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ إِسْمَاعِیلَ بْنِ مِهْرَانَ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ أَبِی رَجَاءٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ حُسْنُ الْجِوَارِ یزِیدُ فِی الرِّزْقِ؛[۳۱] حضرت صادق علیه السلام فرمود: خوش همسایگى (و خوش رفتارى با همسایه) روزى را زیاد کند.
  • عَنْهُ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ صَالِحِ بْنِ حَمْزَةَ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ عَبْدٍ صَالِحٍ علیه السلام قَالَ قَالَ لَیسَ حُسْنُ الْجِوَارِ کفَّ الْأَذَى وَ لَکنَّ حُسْنَ الْجِوَارِ صَبْرُک عَلَى الْأَذَى؛[۳۲] حضرت موسى بن جعفر علیه السلام فرمود: خوش همسایگى تنها به این نیست که از آزار همسایه خوددارى کنى بلکه بر آزار او نیز شکیبائى کنى.
  • عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الْبَجَلِی عَنْ عُبَیدِ اللَّهِ الْوَصَّافِی عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله علیه و آله مَا آمَنَ بِی مَنْ بَاتَ شَبْعَانَ وَ جَارُهُ جَائِعٌ قَالَ وَ مَا مِنْ أَهْلِ قَرْیةٍ یبِیتُ وَ فِیهِمْ جَائِعٌ ینْظُرُ اللَّهُ إِلَیهِمْ یوْمَ الْقِیامَةِ؛[۳۳] و نیز فرمود علیه السلام: که رسول خدا صلى الله علیه و آله فرموده: بمن ایمان ندارد کسى که سیر بخوابد و همسایه اش گرسنه باشد، و فرمود: اهل یک آبادى که شب را بگذرانند و در ایشان گرسنه اى باشد روز قیامت خداوند به آن ها نظر رحمت نیفکند.
  • عَلِی بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ النَّوْفَلِی عَنِ السَّکونِی عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله علیه و آله إِذَا أَحَبَّ أَحَدُکمْ أَخَاهُ الْمُسْلِمَ فَلْیسْأَلْهُ عَنِ اسْمِهِ وَ اسْمِ أَبِیهِ وَ اسْمِ قَبِیلَتِهِ وَ عَشِیرَتِهِ فَإِنَّ مِنْ حَقِّهِ الْوَاجِبِ وَ صِدْقِ الْإِخَاءِ أَنْ یسْأَلَهُ عَنْ ذَلِک وَ إِلَّا فَإِنَّهَا مَعْرِفَةُ حُمْقٍ؛[۳۴] حضرت صادق علیه السلام فرمود: رسول خدا صلى الله علیه و آله فرموده: هرگاه یکى از شماها برادر مسلمانش را دوست دارد از نام او خودش و نام پدر و نام تیره و فامیلش را بپرسد، زیرا که از جمله حقوق واجب و صدق و صفاى در دوستى اینست که از او این ها را بپرسد، و گرنه این شناسائى احمقانه است.

حسن معاشرت در سیره پیامبر صلی الله علیه و آله

در قرآن کریم پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله برای ما الگو معرفی شدند. رفتار ایشان مهم ترین ملاك و معیار حسن معاشرت با مردم است كه خداوند برآن تاكید كرده است.

  • مباشرت در انجام کارهای شخصی

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله کارهای شخصی را خودشان انجام می‌دادند. نقل شده که اگر نیاز به دوختن کفش بود، خود ایشان می‌دوختند. لباس خود را وصله می‌زدند. اگر نیاز به شیر داشتند، خود ایشان گوسفند را می‌دوشیدند و شخصاً لوازم منزل را از بازار خریداری می‌کردند.

  • تواضع

ایشان بسیار متواضع بودند. با غلامان هم غذا می‌شدند. بر روی زمین می‌نشستند.

  • تقدم در سلام

به همه سلام می‌کردند و تقدم در سلام داشتند. خیلی از اصحاب سعی می‌کردند بتوانند زودتر سلام بکنند ولی معمولاً غافلگیر می‌شدند. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از دور اسم می‌برد فلانی سلام علیکم.

  • کریم الطبع

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله کریم الطبع بودند. یعنی منشی بزرگوارانه داشتند. خوش معاشرت و کم خرج بودند.

  • سخی الطبع

ایشان دست و دل باز بودند، اسراف نمی‌کردند امّا سخی بودند.

  • بسیار مهربان

مهربانی و محبت ایشان به قدری بود که دوست و دشمن به آن اعتراف داشتند.

  • خوش بو و نظیف

نوشتند که مردم گاهی به بوی خوش حضرت، ایشان را می‌شناختند. می‌دیدند بوی خوشی می‌آید، می‌فهمیدند پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در نزدیکی‌ آن‌ها است.

  • انتخاب کارهای دشوار برای خود

پیامبر صلی الله علیه و آله همواره بین دو کار، دشوارترین را برای خود انتخاب می‌کردند.

حسن معاشرت در سیره علما

امام خمینی

یکی از نزدیکان امام می‌گوید: بخشی از زیباترین فراز زندگی امام چگونگی ارتباط و علاقه امام با مردم بود... علاقه‌ی امام به مردم یک علاقه‌ی عادی نبود، یک عشق بود... امام برای مردم می‌سوخت و مانند یک پدر مهربان همیشه برای فرزندان پاک خود سعادت آرزو می‌کرد. امام بارها در کنار تلویزیون که صحنه‌های دلخراش فقر و محرومیت نشان داده می‌شد، گریه می‌کردند.[۳۵]

آیت الله قاضی

ایشان بسیار مراقب احوال شاگردان خویش و مقیّد به آداب و حقوق اسلامی بودند. آیت‌الله محسن ملایری این طور نقل می‌کند که: وقتی به نجف رفته بودم ایشان از منزل برای ما غذا می‌آوردند و با اصرار لباس‌های مرا برای شستن به منزل بردند و فرمودند: پدر شما به ما خیلی نزدیک بود و حق رفاقت ایشان اقتضا می‌کند تا زمانی که شما در نجف هستید غذای ظهرتان به عهده ما باشد.»[۳۶]

یکی از شاگردان ایشان نقل کرده که ایشان را دیدم که کاهو‌های پلاسیده‌ی سبزی فروشی را که کسی نمی‌برد می‌خرد. بعد که علت آنرا سؤال کردم فرمودند این شخص انسان فقیری است این‌ها را کسی از او نمی‌خرد من آنها را بر می‌دارم که هم به او کمکی کرده باشم و هم این که عادت نکند بر اینکه بدون کار پولی از کسی بگیرد.»[۳۷]

آیت‌الله بهجت

ایشان در درس خارج فقه به طلاب فرمودند: آیا می‌توانیم سالم بار خود را به منزل برسانیم و در عین حال به امور مسلمانان و مؤمنین بی‌تفاوت باشیم. آیا امکان دارد بدون اهتمام به امور مسلمانان به مقصود خود برسیم؟!»[۳۸]

آیت الله بهاءالدینی

یکی از شاگردان ایشان نقل می‌کند یک شب که به قصد نماز جماعت ایشان می‌رفتم ماشینی از کنارم عبور کرد و مقداری آب گل آلود به عبای من ریخت. ناراحت شدم و با عصبانیت گفتم: مگر چشم نداری؟ شعورت کجاست؟!

بعد از نماز که آقا چند کلمه‌ای صحبت کردند، ناگهان فرمودند: برای طلبه‌ای که نان امام زمان (علیه‌السّلام) می‌خورد زشت است که فحش بدهد گیرم تاکسی، اشتباهی کرد و لباس شما هم کثیف شد، باید او را جسارت کنیم. باید با مردم مدارا کرد.»[۳۹]

پانویس

  1. المفردات فی غریب القرآن، ص ۲۳۵.
  2. قاموس المحیط، ج ۴، ص ۲۱۳.
  3. صحاح تاج اللغة، ج ۵، ص ۲۰۹۹.
  4. مجمع البحرین، ج 3، ص 403.
  5. فرهنگ بزرگ سخن، ج7، ص 7126.
  6. فرهنگ فارسی، ج3، ص 4212.
  7. لغت نامه دهخدا، ج13، ص 18632.
  8. سوره نور، آیه 27.
  9. سوره نساء، آیه 86.
  10. سوره مجادلة، آیه 11.
  11. این دسته از آیات نیز توسعه پذیرند و می تواند دیگران (اهل بیت علیهم السلام) را هم دربر گیرد..
  12. سوره حجرات، آیه 1.
  13. سوره حجرات، آیه 2.
  14. سوره حجرات، آیه 2.
  15. سوره حجرات، آیه 4.
  16. سوره احزاب، آیه 53.
  17. اصول کافى، جلد۴، صفحه:۴۴۷، روایة:۱.
  18. همان، روایة:۲.
  19. همان، روایة:۴.
  20. همان، روایة:۳.
  21. همان، روایة:۵.
  22. همان، صفحه:۴۴۹، روایة:۱.
  23. همان، روایة:۲.
  24. همان، روایة:۳.
  25. همان، روایة:۵.
  26. همان، روایة:۴.
  27. همان، صفحه:۴۶۸، روایة:۱.
  28. همان، صفحه:۴۶۹، روایة:۲.
  29. همان، صفحه:۴۸۹، روایة:۱.
  30. همان، صفحه:۴۹۰، روایة:۲.
  31. همان، روایة:۳.
  32. همان، صفحه:۴۹۲، روایة:۹.
  33. همان، صفحه:۴۹۳، روایة:۱۴.
  34. همان، صفحه:۴۹۶، روایة:۳.
  35. فرازهائی از ابعاد روحی، اخلاقی و عرفان امام خمینی، ص ۳۷.
  36. اسوه عرفان (گفته‌ها و ناگفته‌ها درباره‌ی آیت‌الله قاضی)، ص ۱۳۷.
  37. سیمای فرزانگان، ص ۳۴۹.
  38. در محضر آیه الله العظمی بهجت، ص ۵۱.
  39. آیت بصیرت (حاج آقا رضا بهاءالدینی)، ص ۶۰.

منابع

  • گروهی از محققان و پژوهشگران، سایت تربیت.
  • محمدتقی مصباح یزدی: اخلاق در قرآن، جلد سوم.
  • سایت ایمانور
  • ویکی فقه
  • سایت شیخ حسین انصاریان