زید بن حارثه: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ویرایش)
 
(۷ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
{{بخشی از یک کتاب}}
+
زید بن حارثه پسر خوانده [[پیامبر اسلام|پیامبر اکرم]] صلی الله علیه و آله است که پس از [[امام علی علیه السلام|علی بن ابیطالب]] علیه السلام و [[خدیجه کبری|حضرت خدیجه]] سلام الله علیها، [[ایمان]] آورد و با آن حضرت [[نماز]] خواند. زید تنها [[صحابی]] پیامبر است که نام او در [[قرآن|قرآن کریم]] در آیه ۳۷ [[سوره احزاب]] آمده است. او در [[جنگ موته|جنگ مؤته]] به شهادت رسید.
  
 +
==خانواده زید==
  
 +
زید بن حارثة بن شُراحیل الکلْبى، پدرش «حارثه» و مادرش «سعدی» نام داشت. وی در حالی که حدود هشت سال داشت برای دیدار از قبیله مادری خود به قبیله «بنی معن» رفت. در همان ایام قبیله بنی معن مورد هجوم دشمن قرار گرفت و جمعی از افراد قبیله از جمله زید به اسارت دشمن درآمدند. زید، کنْیه‌اش ابو اُسامه است به نام پسرش [[اسامة بن ‌زيد|اُسامه]] و شهادتش در [[جنگ موته|جنگ مؤته]] واقع شد، در همان جائى که [[جعفر طیار|جعفر بن ابى طالب]] علیه السلام شهید گشته.
  
 +
==زید در خانه پیامبر==
  
زيد بن حارثة بن شُراحيل الكَلْبى، و او همان است كه در زمان جاهليت اسير شد حكيم بن حزام او را در بازار عُكاظ از نواحى [[مكه]] بخريد از براى خديجه آورد؛ خديجه رضى الله عنها او را به [[رسول خدا]] صلى الله عليه و آله و سلم بخشيد. حارثه چون اين بدانست خدمت رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم آمد و خواست تا فديه دهد و پسر خود را برهاند، حضرت فرمود: او را بخوانيد و مختار كنيد در آمدن با شما يا ماندن به نزد من.
+
حکیم بن حزام زید را که به بازار عُکاظ (از نواحى [[مکه]]) برای فروش آورده بودند، خرید و براى [[خدیجه کبری|خدیجه]] آورد؛ و خدیجه رضى الله عنها او را به [[رسول خدا]] صلى الله علیه و آله و سلم بخشید. پیامبر که در آن هنگام هنوز به پیامبری مبعوث نشده بود، بیدرنگ زید را در راه خدا آزاد کرد و سپس وی را با مهر و ملاطفت در خانه خود نگه داشت.  
  
زيد گفت: هيچ كس را بر محمد صلى الله عليه و آله و سلم اختيار نكنم! حارثه گفت: اى فرزند! بندگى را بر آزادگى اختيار مى‌نمائى و پدر را مهجور مى‌گذارى؟ گفت: من از آن حضرت آن ديده‌ام كه ابداً كسى را بر آن حضرت اختيار نخواهم كرد. چون حضرت رسول صلى الله عليه و آله و سلم اين سخن از زيد شنيد او را به حجر مكه آورد و حضار را فرمود: اى جماعت! گواه باشيد كه زيد فرزند من است، ارث از من مى‌برد و من ارث از او مى‌برم. چون حارثه اين بديد از غم فرزند آسوده گشت و مراجعت كرد. از آن وقت مردم او را زيد بن محمد صلى الله عليه و آله و سلم نام كردند. اين بود تا خداوند [[اسلام]] را آشكار نمود و اين آيه مباركه فرود شد: «ما جَعَلَ اَدْعِيآءَكُمْ اَبْنآءَكُمْ...».<ref> [[سوره احزاب]](33)، آيه 4-6.</ref>
+
سال‌ها بعد زید در موسم [[حج]] عده‌ای از مردم قبیله خود را دید، از طریق آنان خبر سلامت خود را به پدر و مادرش رساند و گفت: به پدرم بگویید که من در اینجا نزد مهربانترین پدرها بسر می‌برم. حارثه چون این بدانست خدمت رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم آمد و خواست تا فدیه دهد و پسر خود را برهاند. پس به سرای محمد امین درآمد و گفت: «ای پسر عبدالمطلب! ای بزرگزاده [[قریش]]! ما برای بردن فرزند خود، پیش تو آمده‌ایم. بر ما منت گذار، قیمت او را بستان و او را به ما بازگردان!»، حضرت فرمود: او را بخوانید و مختار کنید در آمدن با شما یا ماندن به نزد من. زید گفت: هیچ کس را بر [[پیامبر اسلام|محمد]] صلى الله علیه و آله و سلم اختیار نکنم! حارثه گفت: اى فرزند! بندگى را بر آزادگى اختیار مى‌نمائى و پدر را مهجور مى‌گذارى؟ گفت: من از آن حضرت آن دیده‌ام که ابداً کسى را بر آن حضرت اختیار نخواهم کرد. چون حضرت رسول صلى الله علیه و آله و سلم این سخن از زید شنید او را به حجر [[مکه]] آورد و حضار را فرمود: اى جماعت! گواه باشید که زید فرزند من است، [[ارث]] از من مى‌برد و من ارث از او مى‌برم. چون حارثه این بدید از غم فرزند آسوده گشت و مراجعت کرد.
  
چون حكم برسيد فى قَوْلِهِ تعالى: «اُدْعُوهُمْ لابائهِمْ» كه فرزند خوانده را به اسم پدرش بخوانند، اين هنگام زيد بن حارثه خواندند و ديگر زيد بن محمد صلى الله عليه و آله و سلم نگفتند.<ref> [[بحارالانوار]]، 22/172 و 215.</ref>
+
زید در خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله بود تا هنگامیکه آن حضرت [[مبعث حضرت محمد صلی الله علیه و آله|مبعوث]] برسالت شد، زید بدان جناب [[ایمان]] آورده و دومین مردی بود که اسلام اختیار کرد و با آن حضرت نماز خواند.
  
و آيه شريفه «ما كانَ محمَّدٌ اَبا اَحدٍ من رِجالِكمْ»(443)نيز اشاره به همين مطلب است نه آن كه مراد آن باشد كه پدر حسن و حسين نيست؛ چه آن‌ها پسران [[رسول خدا]] صلى الله عليه و آله و سلم مى‌باشند به حكم «اَبْنآئَنا»<ref> سوره احزاب، آيه 40.</ref> در آيه [[مباهله]] و غيره. و زيد، كُنْيَه‌اش ابواُسامه است به نام پسرش اُسامه و شهادتش در مؤته واقع شد در همان جائى كه جعفر بن ابى طالب عليه السلام شهيد گشته.<ref> [[سوره آل عمران]](3)، آيه 61.</ref>
+
==نام و نشان زید در قرآن==
  
==پانویس ==
+
نام زید بن حارثه به عنوان تنها [[صحابی]] پیامبر اکرم به صراحت در [[قرآن|قرآن کریم]] ذکر شده است: «وَإِذْ تَقُولُ لِلَّذِی أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیهِ وَأَنْعَمْتَ عَلَیهِ أَمْسِک عَلَیک زَوْجَک وَاتَّقِ اللَّهَ وَتُخْفِی فِی نَفْسِک مَا اللَّهُ مُبْدِیهِ وَتَخْشَى النَّاسَ وَاللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشَاهُ فَلَمَّا قَضَىٰ '''زَیدٌ''' مِنْهَا وَطَرًا زَوَّجْنَاکهَا لِکی لَا یکونَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ حَرَجٌ فِی أَزْوَاجِ أَدْعِیائِهِمْ إِذَا قَضَوْا مِنْهُنَّ وَطَرًا ۚ وَکانَ أَمْرُ اللَّهِ مَفْعُولًا»<ref>[[سوره احزاب]]، آیه 37.</ref> و [یاد کن] زمانی را که به آن شخص که خدا به او نعمت [اسلام] بخشیده بود، و تو هم به او احسان کرده بودی، می گفتی: همسرت را برای خود نگه دار و از خدا پروا کن. و تو در باطن خود چیزی را پنهان می داشتی که خدا آشکار کننده آن بود و [برای بیان فرمان خدا نسبت به مشروعیت ازدواج مطلقه پسر خوانده] از مردم می ترسیدی و در حالی که خدا سزاوارتر بود که از او بترسی، پس هنگامی که «زید» نیاز خود را از همسرش به پایان برد [و او را طلاق داد] وی را به همسری تو درآوردیم تا برای مؤمنان نسبت به ازدواج با همسران پسر خوانده هایشان زمانی که نیازشان را از آنان به پایان برده باشند سختی و حرجی نباشد؛ و همواره فرمان خدا شدنی است.
 +
 
 +
و [[شأن نزول]] برخی آیات قرآن کریم نیز به زید بن حارثه مربوط می شود؛ از زمانی که پیامبر اکرم زید را فرزند خوانده خود اعلام نموده بود، مردم او را زید بن محمد (صلى الله علیه و آله) می گفتند. این بود تا خداوند [[اسلام]] را آشکار نمود و این آیه مبارکه نازل شد: {{متن قرآن|«ما جَعَلَ اَدْعِیآءَکمْ اَبْنآءَکمْ...»}}.<ref>[[سوره احزاب]]، آیه ۴.</ref>
 +
 
 +
چون حکم برسید فى قوله تعالى: «اُدْعُوهُمْ لآبائهِمْ...»<ref>سوره احزاب، آیه ۵.</ref> که فرزند خوانده را به اسم پدرش بخوانند، این هنگام زید بن حارثه خواندند و دیگر زید بن محمد نگفتند.<ref>[[بحارالانوار]]، ۲۲/۱۷۲ و ۲۱۵.</ref>
 +
 
 +
و آیه شریفه «ما کانَ محمَّدٌ اَبا اَحدٍ من رِجالِکمْ»<ref>سوره احزاب، آیه ۴۰.</ref> نیز اشاره به همین مطلب است، نه آن که مراد آن باشد که پدر [[امام حسن علیه السلام|حسن]] و [[امام حسین علیه السلام|حسین]] نیست؛ چه آن‌ها پسران [[رسول خدا]] صلى الله علیه و آله و سلم مى‌باشند به حکم «اَبْنائَنا و اَبنائکم»<ref>[[سوره آل عمران]]، آیه ۶۱.</ref> در [[آیه مباهله|آیه مباهله]].
 +
 
 +
==پانویس==
 
<references />
 
<references />
(5). بحارالانوار، 21/50.
 
  
===منبع===
+
==منابع==
 +
 
 +
*حاج شیخ عباس قمی، [[منتهى الآمال (کتاب)|منتهی الآمال]]، باب اول: در تاریخ حضرت خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله.
 +
*زید بن حارثه کلبی، [http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%D8%B2%DB%8C%D8%AF+%D8%A8%D9%86+%D8%AD%D8%A7%D8%B1%D8%AB%D9%87+%DA%A9%D9%84%D8%A8%DB%8C&SSOReturnPage=Check&Rand=0 دانشنامه رشد]، بازیابی: 27 اردیبهشت 1393.
 +
*درسهایی از تاریخ تحلیلی اسلام (2)، رسولی محلاتی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تهران، 1371، ص271، در دسترس در [http://www.hawzah.net/fa/book/bookview/45256/21262 پایگاه اطلاع رسانی حوزه]، بازیابی: 27 اردیبهشت 1393.
  
حاج شیخ عباس قمی, منتهی الآمال قسمت اول، باب اول: در تاريخ حضرت خاتم الانبياء
 
 
[[Category:اصحاب اهل البیت علیهم السلام]]
 
[[Category:اصحاب اهل البیت علیهم السلام]]
 +
[[Category:اصحاب پیامبر]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۹ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۰۵

زید بن حارثه پسر خوانده پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله است که پس از علی بن ابیطالب علیه السلام و حضرت خدیجه سلام الله علیها، ایمان آورد و با آن حضرت نماز خواند. زید تنها صحابی پیامبر است که نام او در قرآن کریم در آیه ۳۷ سوره احزاب آمده است. او در جنگ مؤته به شهادت رسید.

خانواده زید

زید بن حارثة بن شُراحیل الکلْبى، پدرش «حارثه» و مادرش «سعدی» نام داشت. وی در حالی که حدود هشت سال داشت برای دیدار از قبیله مادری خود به قبیله «بنی معن» رفت. در همان ایام قبیله بنی معن مورد هجوم دشمن قرار گرفت و جمعی از افراد قبیله از جمله زید به اسارت دشمن درآمدند. زید، کنْیه‌اش ابو اُسامه است به نام پسرش اُسامه و شهادتش در جنگ مؤته واقع شد، در همان جائى که جعفر بن ابى طالب علیه السلام شهید گشته.

زید در خانه پیامبر

حکیم بن حزام زید را که به بازار عُکاظ (از نواحى مکه) برای فروش آورده بودند، خرید و براى خدیجه آورد؛ و خدیجه رضى الله عنها او را به رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم بخشید. پیامبر که در آن هنگام هنوز به پیامبری مبعوث نشده بود، بیدرنگ زید را در راه خدا آزاد کرد و سپس وی را با مهر و ملاطفت در خانه خود نگه داشت.

سال‌ها بعد زید در موسم حج عده‌ای از مردم قبیله خود را دید، از طریق آنان خبر سلامت خود را به پدر و مادرش رساند و گفت: به پدرم بگویید که من در اینجا نزد مهربانترین پدرها بسر می‌برم. حارثه چون این بدانست خدمت رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم آمد و خواست تا فدیه دهد و پسر خود را برهاند. پس به سرای محمد امین درآمد و گفت: «ای پسر عبدالمطلب! ای بزرگزاده قریش! ما برای بردن فرزند خود، پیش تو آمده‌ایم. بر ما منت گذار، قیمت او را بستان و او را به ما بازگردان!»، حضرت فرمود: او را بخوانید و مختار کنید در آمدن با شما یا ماندن به نزد من. زید گفت: هیچ کس را بر محمد صلى الله علیه و آله و سلم اختیار نکنم! حارثه گفت: اى فرزند! بندگى را بر آزادگى اختیار مى‌نمائى و پدر را مهجور مى‌گذارى؟ گفت: من از آن حضرت آن دیده‌ام که ابداً کسى را بر آن حضرت اختیار نخواهم کرد. چون حضرت رسول صلى الله علیه و آله و سلم این سخن از زید شنید او را به حجر مکه آورد و حضار را فرمود: اى جماعت! گواه باشید که زید فرزند من است، ارث از من مى‌برد و من ارث از او مى‌برم. چون حارثه این بدید از غم فرزند آسوده گشت و مراجعت کرد.

زید در خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله بود تا هنگامیکه آن حضرت مبعوث برسالت شد، زید بدان جناب ایمان آورده و دومین مردی بود که اسلام اختیار کرد و با آن حضرت نماز خواند.

نام و نشان زید در قرآن

نام زید بن حارثه به عنوان تنها صحابی پیامبر اکرم به صراحت در قرآن کریم ذکر شده است: «وَإِذْ تَقُولُ لِلَّذِی أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیهِ وَأَنْعَمْتَ عَلَیهِ أَمْسِک عَلَیک زَوْجَک وَاتَّقِ اللَّهَ وَتُخْفِی فِی نَفْسِک مَا اللَّهُ مُبْدِیهِ وَتَخْشَى النَّاسَ وَاللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشَاهُ فَلَمَّا قَضَىٰ زَیدٌ مِنْهَا وَطَرًا زَوَّجْنَاکهَا لِکی لَا یکونَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ حَرَجٌ فِی أَزْوَاجِ أَدْعِیائِهِمْ إِذَا قَضَوْا مِنْهُنَّ وَطَرًا ۚ وَکانَ أَمْرُ اللَّهِ مَفْعُولًا»[۱] و [یاد کن] زمانی را که به آن شخص که خدا به او نعمت [اسلام] بخشیده بود، و تو هم به او احسان کرده بودی، می گفتی: همسرت را برای خود نگه دار و از خدا پروا کن. و تو در باطن خود چیزی را پنهان می داشتی که خدا آشکار کننده آن بود و [برای بیان فرمان خدا نسبت به مشروعیت ازدواج مطلقه پسر خوانده] از مردم می ترسیدی و در حالی که خدا سزاوارتر بود که از او بترسی، پس هنگامی که «زید» نیاز خود را از همسرش به پایان برد [و او را طلاق داد] وی را به همسری تو درآوردیم تا برای مؤمنان نسبت به ازدواج با همسران پسر خوانده هایشان زمانی که نیازشان را از آنان به پایان برده باشند سختی و حرجی نباشد؛ و همواره فرمان خدا شدنی است.

و شأن نزول برخی آیات قرآن کریم نیز به زید بن حارثه مربوط می شود؛ از زمانی که پیامبر اکرم زید را فرزند خوانده خود اعلام نموده بود، مردم او را زید بن محمد (صلى الله علیه و آله) می گفتند. این بود تا خداوند اسلام را آشکار نمود و این آیه مبارکه نازل شد: «ما جَعَلَ اَدْعِیآءَکمْ اَبْنآءَکمْ...».[۲]

چون حکم برسید فى قوله تعالى: «اُدْعُوهُمْ لآبائهِمْ...»[۳] که فرزند خوانده را به اسم پدرش بخوانند، این هنگام زید بن حارثه خواندند و دیگر زید بن محمد نگفتند.[۴]

و آیه شریفه «ما کانَ محمَّدٌ اَبا اَحدٍ من رِجالِکمْ»[۵] نیز اشاره به همین مطلب است، نه آن که مراد آن باشد که پدر حسن و حسین نیست؛ چه آن‌ها پسران رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم مى‌باشند به حکم «اَبْنائَنا و اَبنائکم»[۶] در آیه مباهله.

پانویس

  1. سوره احزاب، آیه 37.
  2. سوره احزاب، آیه ۴.
  3. سوره احزاب، آیه ۵.
  4. بحارالانوار، ۲۲/۱۷۲ و ۲۱۵.
  5. سوره احزاب، آیه ۴۰.
  6. سوره آل عمران، آیه ۶۱.

منابع

  • حاج شیخ عباس قمی، منتهی الآمال، باب اول: در تاریخ حضرت خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله.
  • زید بن حارثه کلبی، دانشنامه رشد، بازیابی: 27 اردیبهشت 1393.
  • درسهایی از تاریخ تحلیلی اسلام (2)، رسولی محلاتی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تهران، 1371، ص271، در دسترس در پایگاه اطلاع رسانی حوزه، بازیابی: 27 اردیبهشت 1393.