بنی سلیم: تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) |
|||
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | + | «بنى سُلیم»، فرزندان «سُلیم بن منصور» از قبایل عدنانى ساکن در [[حجاز]] بودند.<ref>کتاب النسب، ص۲۵۳؛ جمهرة انسابالعرب، ص۲۶۱.</ref> «[[غزوه کدر|غزوه کُدر]]» در دفع فتنه این قبیله گزارش شده است. به نظر برخی مفسران، [[شأن نزول]] بعضی آیات [[قرآن کریم]] در رابطه با قبیله بنىسلیم میباشد. | |
− | + | == تاریخ بنیسلیم == | |
− | + | بنی سلیم عمدتاً در مناطق بالای [[نجد]]، نزدیک [[مدینه]] و سپس خیبر در همسایگی [[غطفان]] و هوازن و در میان زمینهای سنگی با آبهای فراوان و معادن متعدد و زمینهای حاصلخیز زندگی میکردند، از این رو مردمانی ثروتمند و در ارتباط کامل با [[یهود|یهودیان]] مدینه و بزرگان [[مکه]] بودند، به ویژه آنکه منازل سُلمیها در مسیر عبور کاروانهای تجاری عرب بود. | |
− | + | سُلمیها همچون بسیاری از قبایل [[شبه جزیره عربستان]]، [[بت پرستی|بت پرست]] بودند. در برخی منابع از بت [[سواع|سُواع]] به عنوان بت بنی سلیم یاد شده است.<ref>اسدالغابه، ج۲، ص۱۴۹. </ref> آنان همچنین مسئولیت نگهداری از بت [[عزّی|عُزّی]] را (که بتخانهای در نزدیکی [[مکه]] داشت) نیز بر عهده داشتند.<ref>تاریخ طبری، ج۲، ص۳۴۰.</ref> | |
+ | در تاریخ صدر اسلام، «[[غزوه کدر|غزوه کُدر]]» در دفع فتنه این قبیله انجام شد. به [[پیامبر اسلام]] صلی الله علیه و آله خبر داده شد که گروهی از قبیله "[[غطفان]]" و "بنی سُلیم" در مکانی به نام "قرارة الکُدر" گرد آمده و آماده نبرد با مسلمانان گردیدند. آن حضرت برای خاموش کردن شعلههای فتنه و فساد، مسلمانان را بسیج و خود فرماندهی آنان را بر عهده گرفت و به سوی قرارة الکدر حرکت کرد. در این [[غزوات پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله|غزوه]]، پیامبر اکرم و مسلمانان، بدون هیچ گونه درگیری با دشمنان به همراه غنایم جنگی به [[مدینه]] مراجعت کردند.<ref>المغازی (واقدی)، ج ۱، ص ۱۸۲؛ تاریخ ابن خلدون، ج ۱، ص ۴۱۴؛ فروغ ابدیت (جعفر سبحانی)، ج ۱، ص ۵۳۳.</ref> | ||
+ | |||
+ | از [[اسلام]] بنی سلیم نیز گزارشهایی موجود است. بنابر گزارشی قیس بن نسیبه، سُلمی پس از [[جنگ خندق]]، در [[مدینه]] نزد [[پیامبر اسلام|پیامبر]] صلی الله علیه و آله آمد. وی که فردی آگاه و پارسا بود پس از طرح پرسشهایی درباره آسمانهای هفت گانه و ساکنان آنها از حضرت، هنگامی که با پاسخهای پیامبر مواجه شد به حقانیت او [[ایمان]] آورد و در بازگشت به نزد بنی سلیم کلام پیامبر را از سخنان رومیان، [[ایران|ایرانیان]]، اشعار عرب و پیشگویی کاهنان برتر شمرد و آنان را به اسلام فرا خواند. برخی منابع از این واقعه به «وفد (هیئت) سلیم» یاد کردهاند.<ref>الطبقات، ابن سعد، ج۱، ص۳۰۷.</ref> | ||
+ | |||
+ | با [[رحلت پیامبر اسلام]] و [[ارتداد]] بسیاری از نومسلمانان، گروهی از بنی سلیم بر اسلام خود ماندند و حتی در سرکوب سپاه مرتد طُلیحه به همراه مُعَنِ بن حاجز، امیر خود که از سوی [[ابوبکر]] منصوب شده بود به [[خالد بن ولید]] پیوستند. در مقابل این گروه، بسیاری از بنی سلیم و از جمله بزرگان آنان از اسلام بازگشتند.<ref>تاریخ طبری، ج۲، ص۴۹۳. </ref><br />پس از آن در حوادث و جریانات دوره [[خلفای نخستین|خلفا]] نیز از بنی سلیم گزارشهای متعددی در دست است. برخی از آنان از کارگزاران خلفا شدند. برخی نیز در فتوحات شرکت کردند. برخی از آنان در [[شام]] و در سپاه [[بنی امیه|اموی]] قرار گرفتند که حضور بنی سلیم در [[جنگ صفین|صفین]] و جنگ مَرْج راهط (طرفداران [[مروان بن حکم|مروان]] و [[عبدالله بن زبیر|ابن زبیر]]) از این موارد است.<ref>الطبقات، ابن سعد، ج۲، ص۶۶.</ref> | ||
+ | |||
+ | == بنیسلیم در شأن نزول == | ||
+ | بنی سُلیم معتقد بودند که [[فرشتگان]] دختران [[خداوند]] هستند که از [[ازدواج]] خدا با [[جن|جنیان]] متولد شدهاند؛ از این رو بنا به نقل [[ابن عباس]]، آیه ۱۵۸ [[سوره صافات]] {{متن قرآن|«وَجَعَلُوا بَینَهُ وَبَینَ الْجِنَّةِ نَسَبًا وَلَقَدْ عَلِمَتِ الْجِنَّةُ إِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ»}} درباره پندار باطل قبایلى چون بنىسلیم نازل شده که بین خداوند و جنیان پیوند خویشاوندى قائل بودند.<ref>الدرالمنثور، ج۷، ص۱۳۳.</ref> | ||
+ | |||
+ | از دیگر [[بدعت|بدعتهای]] اینان، به تأخیر انداختن ماههای [[حرام]] بود. چون ترک جنگ در سه ماه متوالی حرام یعنی [[ذی القعده]]، [[ذی الحجه]] و [[ماه محرم|محرّم]] بر آنان سخت بود، سلیم در کنار [[غطفان]] و هوازن گاه با جابجایی دو ماه محرم و [[ماه صفر|صفر]]، ایام پس از ذی الحجه را ماه صفر اعلام میکردند و بدین شکل حرمت جنگ را در ماه پس از ذی الحجه (محرم) برمی داشتند و این امر را یک سال در میان انجام میدادند. خداوند با نزول آیه ۳۷ [[سوره توبه]]: {{متن قرآن|«اِنَّمَا النَّسِیءُ زیادَةٌ فِی الکُفرِ یُضَلُّ بِهِ الَّذینَ کَفَروا یُحِلّونَهُ عامـًا ویُحَرِّمونَهُ عامـًا لِیواطِئوا عِدَّةَ ما حَرَّمَ اللّهُ فَیُحِلّوا ما حَرَّمَ اللّهُ زُیِّنَ لَهُم سوءُ اَعمالِهِم واللّهُ لا یَهدِی القَومَ الکافِرین»}}، چنین بدعتی را کفری افزون بر دیگر کفرهای آنان دانسته است.<ref>جامع البیان، مج ۶، ج۱۰، ص۱۶۹.</ref> | ||
+ | |||
+ | بر اساس روایتى، مقصود از [[ارتداد|مرتدان]] در آیه ۵۴ [[سوره مائده]] {{متن قرآن|«یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا مَنْ یرْتَدَّ مِنْکمْ عَنْ دِینِهِ فَسَوْفَ یأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ یحِبُّهُمْ وَیحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْکافِرِینَ یجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَلَا یخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ...»}} قبایلى چند، از جمله بنىسلیم دانسته شده است.<ref>غررالتبیان، ص۲۴۸؛ تفسیر مبهمات القرآن، ج۱، ص۴۰۴.</ref> | ||
+ | |||
+ | برخى مفسران نیز، نزول آیه ۲۵ [[سوره توبه]] {{متن قرآن|«لَقَدْ نَصَرَکمُ اللَّهُ فِی مَوَاطِنَ کثِیرَةٍ وَ یوْمَ حُنَینٍ إِذْ أَعْجَبَتْکمْ کثْرَتُکمْ فَلَمْ تُغْنِ عَنْکمْ شَیئًا وَضَاقَتْ عَلَیکمُ الْأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ ثُمَّ وَلَّیتُمْ مُدْبِرِینَ»}} را درباره بنىسلیم و دیگر قبایلى دانستند که در [[غزوه حنین]] پس از هجوم دشمن از میدان نبرد فرار کردند.<ref>مجمعالبیان، ج۵-۶، ص۲۹.</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
− | |||
==منابع== | ==منابع== | ||
− | * فرهنگ قرآن، | + | *فرهنگ قرآن، جلد ۶. |
− | + | *"بنی سلیم"، دائرةالمعارف قرآن کریم. | |
+ | *تاریخ پیامبر اسلام، محمدابراهیم آیتی. | ||
[[رده:قبایل]] | [[رده:قبایل]] | ||
+ | [[رده:شخصیتهای شان نزول آیات قرآن]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۶ فوریهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۲۶
«بنى سُلیم»، فرزندان «سُلیم بن منصور» از قبایل عدنانى ساکن در حجاز بودند.[۱] «غزوه کُدر» در دفع فتنه این قبیله گزارش شده است. به نظر برخی مفسران، شأن نزول بعضی آیات قرآن کریم در رابطه با قبیله بنىسلیم میباشد.
تاریخ بنیسلیم
بنی سلیم عمدتاً در مناطق بالای نجد، نزدیک مدینه و سپس خیبر در همسایگی غطفان و هوازن و در میان زمینهای سنگی با آبهای فراوان و معادن متعدد و زمینهای حاصلخیز زندگی میکردند، از این رو مردمانی ثروتمند و در ارتباط کامل با یهودیان مدینه و بزرگان مکه بودند، به ویژه آنکه منازل سُلمیها در مسیر عبور کاروانهای تجاری عرب بود.
سُلمیها همچون بسیاری از قبایل شبه جزیره عربستان، بت پرست بودند. در برخی منابع از بت سُواع به عنوان بت بنی سلیم یاد شده است.[۲] آنان همچنین مسئولیت نگهداری از بت عُزّی را (که بتخانهای در نزدیکی مکه داشت) نیز بر عهده داشتند.[۳]
در تاریخ صدر اسلام، «غزوه کُدر» در دفع فتنه این قبیله انجام شد. به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله خبر داده شد که گروهی از قبیله "غطفان" و "بنی سُلیم" در مکانی به نام "قرارة الکُدر" گرد آمده و آماده نبرد با مسلمانان گردیدند. آن حضرت برای خاموش کردن شعلههای فتنه و فساد، مسلمانان را بسیج و خود فرماندهی آنان را بر عهده گرفت و به سوی قرارة الکدر حرکت کرد. در این غزوه، پیامبر اکرم و مسلمانان، بدون هیچ گونه درگیری با دشمنان به همراه غنایم جنگی به مدینه مراجعت کردند.[۴]
از اسلام بنی سلیم نیز گزارشهایی موجود است. بنابر گزارشی قیس بن نسیبه، سُلمی پس از جنگ خندق، در مدینه نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمد. وی که فردی آگاه و پارسا بود پس از طرح پرسشهایی درباره آسمانهای هفت گانه و ساکنان آنها از حضرت، هنگامی که با پاسخهای پیامبر مواجه شد به حقانیت او ایمان آورد و در بازگشت به نزد بنی سلیم کلام پیامبر را از سخنان رومیان، ایرانیان، اشعار عرب و پیشگویی کاهنان برتر شمرد و آنان را به اسلام فرا خواند. برخی منابع از این واقعه به «وفد (هیئت) سلیم» یاد کردهاند.[۵]
با رحلت پیامبر اسلام و ارتداد بسیاری از نومسلمانان، گروهی از بنی سلیم بر اسلام خود ماندند و حتی در سرکوب سپاه مرتد طُلیحه به همراه مُعَنِ بن حاجز، امیر خود که از سوی ابوبکر منصوب شده بود به خالد بن ولید پیوستند. در مقابل این گروه، بسیاری از بنی سلیم و از جمله بزرگان آنان از اسلام بازگشتند.[۶]
پس از آن در حوادث و جریانات دوره خلفا نیز از بنی سلیم گزارشهای متعددی در دست است. برخی از آنان از کارگزاران خلفا شدند. برخی نیز در فتوحات شرکت کردند. برخی از آنان در شام و در سپاه اموی قرار گرفتند که حضور بنی سلیم در صفین و جنگ مَرْج راهط (طرفداران مروان و ابن زبیر) از این موارد است.[۷]
بنیسلیم در شأن نزول
بنی سُلیم معتقد بودند که فرشتگان دختران خداوند هستند که از ازدواج خدا با جنیان متولد شدهاند؛ از این رو بنا به نقل ابن عباس، آیه ۱۵۸ سوره صافات «وَجَعَلُوا بَینَهُ وَبَینَ الْجِنَّةِ نَسَبًا وَلَقَدْ عَلِمَتِ الْجِنَّةُ إِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ» درباره پندار باطل قبایلى چون بنىسلیم نازل شده که بین خداوند و جنیان پیوند خویشاوندى قائل بودند.[۸]
از دیگر بدعتهای اینان، به تأخیر انداختن ماههای حرام بود. چون ترک جنگ در سه ماه متوالی حرام یعنی ذی القعده، ذی الحجه و محرّم بر آنان سخت بود، سلیم در کنار غطفان و هوازن گاه با جابجایی دو ماه محرم و صفر، ایام پس از ذی الحجه را ماه صفر اعلام میکردند و بدین شکل حرمت جنگ را در ماه پس از ذی الحجه (محرم) برمی داشتند و این امر را یک سال در میان انجام میدادند. خداوند با نزول آیه ۳۷ سوره توبه: «اِنَّمَا النَّسِیءُ زیادَةٌ فِی الکُفرِ یُضَلُّ بِهِ الَّذینَ کَفَروا یُحِلّونَهُ عامـًا ویُحَرِّمونَهُ عامـًا لِیواطِئوا عِدَّةَ ما حَرَّمَ اللّهُ فَیُحِلّوا ما حَرَّمَ اللّهُ زُیِّنَ لَهُم سوءُ اَعمالِهِم واللّهُ لا یَهدِی القَومَ الکافِرین»، چنین بدعتی را کفری افزون بر دیگر کفرهای آنان دانسته است.[۹]
بر اساس روایتى، مقصود از مرتدان در آیه ۵۴ سوره مائده «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا مَنْ یرْتَدَّ مِنْکمْ عَنْ دِینِهِ فَسَوْفَ یأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ یحِبُّهُمْ وَیحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْکافِرِینَ یجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَلَا یخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ...» قبایلى چند، از جمله بنىسلیم دانسته شده است.[۱۰]
برخى مفسران نیز، نزول آیه ۲۵ سوره توبه «لَقَدْ نَصَرَکمُ اللَّهُ فِی مَوَاطِنَ کثِیرَةٍ وَ یوْمَ حُنَینٍ إِذْ أَعْجَبَتْکمْ کثْرَتُکمْ فَلَمْ تُغْنِ عَنْکمْ شَیئًا وَضَاقَتْ عَلَیکمُ الْأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ ثُمَّ وَلَّیتُمْ مُدْبِرِینَ» را درباره بنىسلیم و دیگر قبایلى دانستند که در غزوه حنین پس از هجوم دشمن از میدان نبرد فرار کردند.[۱۱]
پانویس
- ↑ کتاب النسب، ص۲۵۳؛ جمهرة انسابالعرب، ص۲۶۱.
- ↑ اسدالغابه، ج۲، ص۱۴۹.
- ↑ تاریخ طبری، ج۲، ص۳۴۰.
- ↑ المغازی (واقدی)، ج ۱، ص ۱۸۲؛ تاریخ ابن خلدون، ج ۱، ص ۴۱۴؛ فروغ ابدیت (جعفر سبحانی)، ج ۱، ص ۵۳۳.
- ↑ الطبقات، ابن سعد، ج۱، ص۳۰۷.
- ↑ تاریخ طبری، ج۲، ص۴۹۳.
- ↑ الطبقات، ابن سعد، ج۲، ص۶۶.
- ↑ الدرالمنثور، ج۷، ص۱۳۳.
- ↑ جامع البیان، مج ۶، ج۱۰، ص۱۶۹.
- ↑ غررالتبیان، ص۲۴۸؛ تفسیر مبهمات القرآن، ج۱، ص۴۰۴.
- ↑ مجمعالبیان، ج۵-۶، ص۲۹.
منابع
- فرهنگ قرآن، جلد ۶.
- "بنی سلیم"، دائرةالمعارف قرآن کریم.
- تاریخ پیامبر اسلام، محمدابراهیم آیتی.