ملا قربانعلی زنجانی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
(یک نسخهٔ میانیِ همین کاربر نمایش داده نشده است)
سطر ۱: سطر ۱:
 
{{منبع الکترونیکی معتبر}}
 
{{منبع الکترونیکی معتبر}}
  
ملا قربانعلي زنجاني معروف به حجت‌الاسلام مرجع تقليد قدرتمند و پرنفوذ عصر مشروطه در حدود سال 1246ق در يکي از روستاهاي زنجان به نام ارغين چشم به جهان گشود. پدرش کشاورزي معتقد و شيفته اهل بيت عصمت عليهم السلام موسوم به علي عسکر بود و مادرش سارا (نرگس) نام داشت.
+
{{شناسنامه عالم
 +
|نام کامل = ملا قربانعلی زنجانی
 +
||تصویر=[[پرونده:Zanjani.jpg|200px|center]]
 +
|زادروز =  ۱۲۴۶ قمری
 +
|زادگاه =  زنجان
 +
|وفات =    ۱۳۲۸ قمری
 +
|مدفن =  [[کاظمین]]
 +
|اساتید =  [[شیخ محمدحسن نجفی]]، [[شیخ مرتضی انصاری|شیخ مرتضی انصاری]]، [[سید حسین کوه کمره ای|سید حسین کوه‌کمری]]،...
 +
|شاگردان =  سید یونس اردبیلی، شیخ عبدالکریم زنجانی‌، آخوند ملا فتحعلی زنجان،...
 +
|آثار = حاشیه بر تبصرة المتعلمین، حاشیه بر مکاسب، رساله سؤال و جواب، رساله توضیح‌المسائل،...  
 +
}}
  
در اوايل کودکي از زادگاهش به زنجان آمد و پس از طي تحصيلات مقدماتي، در مدرسه نصرالله خان به تحصيل علوم ديني پرداخت و مقدمات علوم اسلامي را نزد اساتيد آن ديار از جمله آخوند ملاعلي قارپوزآبادي فراگرفت.
+
'''ملا قربانعلی زنجانی''' معروف به «حجت‌الاسلام» (۱۲۴۶-۱۳۲۸ ق)، از فقها و [[مرجعیت|مراجع]] تقلید [[شیعه]] در قرن ۱۴ قمری و از حامیان [[مشروطیت|مشروطه]] مشروعه بود. او از محضر عالمان بزرگی چون [[صاحب جواهر|صاحب ‌جواهر]] و [[شیخ مرتضی انصاری|شیخ مرتضی انصاری]]، کسب فیض نمود و علاوه بر [[فقه]] و [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]]، در [[عرفان]] و [[حکمت]] نیز اطلاعات وافری داشت.  
  
در سال 1266ق که با شروع فتنه بابيان در زنجان و وقوع آشوب در شهر، مجال درس و بحث از عالمان ديني گرفته شده بود ملا قربانعلي زنجاني براي ادامه تحصيل و شرکت در درس خارج عازم عتبات شد.<ref>علي ابوالحسني، سلطنت علم و دولت فقر: سيري در زندگاني...، ج1، [بي‌جا، بي‌نا]، 1374، ص19-42.</ref> اما چون راه [[عراق]] بسته بود ابتدا مدتي را در بروجرد گذراند و سپس راهي [[نجف]] اشرف شد و در آن شهر از محضر عالمان بزرگي چون صاحب ‌جواهر، شيخ مرتضي انصاري، شيخ راضي نجفي و حاج سيد حسين کوه‌کمري کسب فيض نمود.
+
==تحصیلات و اساتید==
 +
ملا قربانعلی زنجانی در حدود سال ۱۲۴۶ق. در یکی از روستاهای زنجان به نام ارغین چشم به جهان گشود. در اوایل کودکی از زادگاهش به زنجان آمد و پس از طی تحصیلات مقدماتی، در مدرسه نصرالله خان به تحصیل علوم دینی پرداخت و مقدمات [[علوم اسلامی|علوم اسلامی]] را نزد اساتید آن دیار از جمله آخوند ملاعلی قارپوزآبادی فراگرفت.
  
ايشان در غربت ساليان درازي را در نهايت تنگدستي سپري نمود و با پشتکار فراوان به درجه اجتهاد نائل گشت و با درگذشت استاد ارجمندش شيخ مرتضي انصاري در سال 1281ق به زنجان بازگشت و دنباله کار استاد خود آخوند قارپوزآبادي را در تأسيس و تکميل حوزه علميه زنجان بدست گرفت و به تربيت شاگردان و ترويج و اجراي قوانين اسلام پرداخت.<ref>ابراهيم موسوي ‌زنجاني، تاريخ زنجان: علما و دانشمندان، تهران: کتابفروشي مصطفوي، 1352، ص 66-67.</ref> از حوزه علميه او در زنجان و از محضر پرفيضش نيز فقها و مراجع تقليد نامدار و دانشمندان بنامي همچون سيد يونس اردبيلي، شيخ عبدالکريم زنجاني‌ نجفي و آخوند ملا فتحعلي زنجاني برخاسته هر کدام به سهم خويش در ترويج اسلام و روشن‌سازي افکار مسلمين کوشيدند.
+
در سال ۱۲۶۶ق. که با شروع فتنه [[بابیه|بابیان]] در زنجان و وقوع آشوب در شهر، مجال درس و بحث از عالمان دینی گرفته شده بود، ملا قربانعلی زنجانی برای ادامه تحصیل و شرکت در درس خارج عازم [[عتبات عالیات|عتبات]] شد.<ref>علی ابوالحسنی، سلطنت علم و دولت فقر: سیری در زندگانی...، ج۱، ص۱۹-۴۲.</ref> اما چون راه [[عراق]] بسته بود ابتدا مدتی را در بروجرد گذراند و سپس راهی [[نجف]] اشرف شد و در آن شهر از محضر عالمان بزرگی چون [[صاحب جواهر|صاحب ‌جواهر]]، [[شیخ مرتضی انصاری|شیخ مرتضی انصاری]]، شیخ راضی نجفی و [[سید حسین کوه کمره ای|سید حسین کوه‌کمری]] کسب فیض نمود.
  
از ويژگي هاي شخصيت حجت‌الاسلام دانش فراوان در [[احکام]] و مسائل شرعيه، محفوظات گسترده، قوه استقلال و فقاهت عميق بود. او بر فقه تسلط کامل داشت و شايد تنها مرجع تقليد آن دوران بود که هئيت استفتائيه نداشت و خود همه سؤالهاي شرعي و استفتائات را کتباً پاسخ مي‌داد.
+
==تدریس و شاگردان==
 +
ایشان در غربت سالیان درازی را در نهایت تنگدستی سپری نمود و با پشتکار فراوان به درجه [[اجتهاد]] نائل گشت و با درگذشت استاد ارجمندش [[شیخ مرتضی انصاری|شیخ انصاری]]، در سال ۱۲۸۱ق. به زنجان بازگشت و دنباله کار استاد خود آخوند قارپوزآبادی را در تأسیس و تکمیل [[حوزه علمیه]] زنجان بدست گرفت و به تربیت شاگردان و ترویج و اجرای قوانین [[اسلام]] پرداخت.<ref>ابراهیم موسوی ‌زنجانی، تاریخ زنجان: علما و دانشمندان، تهران: کتابفروشی مصطفوی، ۱۳۵۲، ص ۶۶-۶۷.</ref>
  
ايشان علاوه بر [[فقه]] و اصول در عرفان و حکمت نيز اطلاعات وافري داشت. از ديگر ويژگي هايش دوري کامل او از دنيا و لذات آن بود. زهد و پارسايي و زندگي کاملاً ساده او و عدم علاقه به مال‌اندوزي ايشان همه مردم را شيفته خود ساخته بود. آن عالم بزرگوار در سراسر عمر تأهل اختيار نکرد.
+
از حوزه علمیه او در زنجان و از محضر پرفیضش نیز فقها و مراجع تقلید نامدار و دانشمندان بنامی همچون سید یونس اردبیلی، شیخ عبدالکریم زنجانی‌ نجفی و آخوند ملا فتحعلی زنجانی برخاسته و هر کدام به سهم خویش در ترویج اسلام و روشن‌سازی افکار مسلمین کوشیدند.
  
از جمله خصائص مهم آخوند زنجاني عزت نفس و مناعت طبع وي در قبال ارباب قدرت بود. احتشام‌السلطنه يکي از حکام زنجان در روزگار ناصرالدين‌شاه در خاطرات خود مي‌نويسد: «آخوند ملا قربانعلي زنجاني مردي وارسته، فقيه، عالم و مورد توجه عموم مردم بود و ابداً با هيچ حکومتي رفت و آمد نمي‌کرد».<ref>خاطرات احتشام‌السلطنه به کوشش محمدمهدي موسوي، [تهران]: زوار، 1367، ص86.</ref> حجت‌الاسلام در طول دوران زعامت ديني خود از عوامل حکومت قاجار نه حاکمي را پذيرفت و نه به حضور حاکمي رفت. او رجال ديواني قاجار را عادل نمي‌دانست و با هيچ يک از پادشاهان قاجار ملاقات نکرد.
+
==آثار و تألیفات==
 +
از تألیفات آخوند ملا قربانعلی زنجانی می‌توان به این کتب اشاره نمود:  
  
در حيات سياسي ايشان برخورد شديد با دو حاکم خودکامه عصر استبداد در زنجان مانند مهدي خان وزير‌همايون و سعدالسلطنه ديده مي‌شود. يکي ديگر از ويژگيهاي فکري، عقيدتي و سياسي آخوند ملا قربانعلي زنجاني خصلت مشروعه‌خواهي ايشان است. او يکي از فقيهان بزرگ عصر قاجار و مشروطيت است که در جريان نهضت مشروطه‌خواهي اصل قضيه را مشکوک مي‌پنداشت و آن را تحريکي از سوي دولتهاي استعماري روس و انگليس براي تأمين مقاصد خاص خودشان تلقي مي‌کرد.<ref>خاطرات احتشام‌السلطنه به کوشش محمدمهدي موسوي، [تهران]: زوار، 1367، ص86.</ref> در انقلاب مشروطه حجت‌الاسلام شيخ فضل‌الله نوري، آقا سيد محمدکاظم يزدي و ميرزا حسن مجتهد تبريزي معتقد بودند که قانون اساسي و ديگر قوانين حقوقي و جزايي بايد مطابق با قوانين اسلام و شرع باشد به همين دليل پيشنهاد کردند عنوان حکومت، مشروطه مشروعه باشد و شيخ فضل‌الله نوري سردمدار نهضت مشروطه مشروعه يا مشروعه‌خواهي گرديد.
+
# رساله سؤال و جواب،
 +
# رساله مفصل توضیح‌المسائل،
 +
# حاشیه بر تبصرةالمتعلمین فی احکام‌الدین،
 +
# حاشیه بر [[مکاسب (کتاب)|مکاسب]].
  
رويارويي و نبرد دو انديشه مشروطه و مشروعه محدود به [[تهران]] نبود و در شهرهاي بزرگ ديگر نيز وجود داشت. در رشت آيت‌الله حاج ملا محمد خمامي ‌رشتي در زنجان آخوند ملا قربانعلي زنجاني و در تبريز ميرزا محمدحسن مجتهد تبريزي از حاميان مشروطه مشروعه بودند. با مخالفت هاي حجت‌الاسلام، انديشه مشروطه‌خواهي در زنجان رونق چنداني نيافت و از اين روي طرفداران مشروطيت بر آن شدند تا مردم زنجان را به نهضت مشروطه‌خواهي ملحق نمايند و بدين منظور از سوي محمدولي خان سپهدار تنکابني دو تن از مشروطه‌خواهان رشت که در قزوين استقرار يافته بودند وارد زنجان شدند و به تبليغ مشروطه در بين مردم پرداختند.
+
==ویژگی‌های علمی و اخلاقی==
 +
از ویژگی های شخصیت حجت‌الاسلام، دانش فراوان در [[احکام]] و مسائل شرعیه، محفوظات گسترده، قوه استدلال و فقاهت عمیق بود. او بر [[فقه]] تسلط کامل داشت و شاید تنها [[مرجعیت|مرجع]] تقلید آن دوران بود که هئیت استفتائیه نداشت و خود همه سؤالهای شرعی و استفتائات را کتباً پاسخ می‌داد.  
  
کم کم آرامش شهر از بين رفت و مردم دچار اختلاف عقيده شدند. آخوند ملا قربانعلي زنجاني به عظيم‌زاده اردبيلي و علي‌اکبر خان زنجاني دو مأمور اعزامي پيغام داد که براي برقراري مجدد آرامش شهر، زنجان را ترک نمايند ولي آنان به رغم اين توصيه دارالحکومه را تصرف کردند و زمام امور شهر را در دست گرفتند و آتش جنگ را شعله‌ور ساختند.
+
از دیگر ویژگی هایش دوری کامل او از دنیا و لذات آن بود. [[زهد]] و پارسایی و زندگی کاملاً ساده ایشان و عدم علاقه به مال‌اندوزی، همه مردم را شیفته خود ساخته بود. آن عالم بزرگوار در سراسر عمر تأهل اختیار نکرد.
  
در پي اين اقدام مردم زنجان با رهنمودهاي حجت‌الاسلام موفق شدند دارالحکومه را از دست مشروطه‌خواهان خارج نمايند ولي بعد از مدت کوتاهي محمدعلي ‌شاه از سلطنت خلع شد و مشروطه‌خواهان قدرت را در دست گرفتند. <ref>همان، ص175-177.</ref> آنان پس از برقراري حکومت به تصفيه حساب با مخالفان مشروطه پرداختند. طرفداران استبداد هر يک به گوشه‌اي پناه بردند ولي حاميان مشروطه مشروعه مانند شيخ فضل‌الله نوري و آخوند ملا قربانعلي زنجاني همچون کوه مقاوم و استوار پا برجاي ايستادند.
+
از جمله خصائص مهم آخوند زنجانی [[عزت نفس]] و مناعت طبع وی در قبال ارباب قدرت بود. احتشام‌السلطنه یکی از حکام زنجان در روزگار ناصرالدین‌شاه در خاطرات خود می‌نویسد: «آخوند ملا قربانعلی زنجانی مردی وارسته، [[فقیه|فقیه]]، عالم و مورد توجه عموم مردم بود و ابداً با هیچ حکومتی رفت و آمد نمی‌کرد».<ref>خاطرات احتشام‌السلطنه به کوشش محمدمهدی موسوی، [تهران]: زوار، ۱۳۶۷، ص۸۶.</ref>  
  
در سال 1327ق مشروطه‌خواهان قوايي را به سرکردگي سه تن از سرداران مشروطه به نامهاي سردار معتضد، سردار بهادر بختياري و يپرم ‌خان ارمني جهت سرکوب مخالفان مشروطه به اردبيل و زنجان روانه ساختند. آنها اين بزرگوار را دستگير و به عتبات عاليات تبعيد نمودند.  
+
حجت‌الاسلام در طول دوران زعامت دینی خود از عوامل حکومت قاجار نه حاکمی را پذیرفت و نه به حضور حاکمی رفت. او رجال [[دیوان (تشکیلات اداری)|دیوانی]] قاجار را عادل نمی‌دانست و با هیچ یک از پادشاهان قاجار ملاقات نکرد.
  
اين مجاهد نستوه و بزرگوار در سال 1328ق تنها و غريبانه در [[کاظمين]] دار فاني را وداع گفت و تا آخرين لحظه عمر براي تحقق حکومت مشروعه پايداري نمود. از تأليفات آخوند ملا قربانعلي زنجاني مي‌توان به رساله سؤال و جواب، رساله مفصل توضيح‌المسائل، حاشيه بر تبصره المتعلمين في احکام‌الدين و حاشيه بر مکاسب اشاره نمود.
+
==فعالیت‌های سیاسی==
 +
در حیات سیاسی ایشان برخورد شدید با دو حاکم خودکامه عصر استبداد در زنجان مانند مهدی خان وزیر‌ همایون و سعدالسلطنه دیده می‌شود.  
  
 +
یکی دیگر از ویژگیهای فکری، عقیدتی و سیاسی آخوند ملا قربانعلی زنجانی، خصلت مشروعه‌خواهی ایشان است. او یکی از فقیهان بزرگ عصر قاجار و [[مشروطیت|مشروطیت]] است که در جریان نهضت مشروطه‌خواهی اصل قضیه را مشکوک می‌پنداشت و آن را تحریکی از سوی دولتهای استعماری روس و انگلیس برای تأمین مقاصد خاص خودشان تلقی می‌کرد.<ref>خاطرات احتشام‌السلطنه به کوشش محمدمهدی موسوی، [تهران]: زوار، ۱۳۶۷، ص۸۶.</ref> در انقلاب مشروطه حجت‌الاسلام، [[شيخ فضل الله نورى|شیخ فضل‌الله نوری]]، [[سید محمدکاظم طباطبائی یزدی|سید محمدکاظم یزدی]] و [[میرزا حسن مجتهد تبریزی]] معتقد بودند که قانون اساسی و دیگر قوانین حقوقی و جزایی باید مطابق با قوانین [[اسلام]] و [[شرع]] باشد، به همین دلیل پیشنهاد کردند عنوان حکومت، مشروطه مشروعه باشد و شیخ فضل‌الله نوری سردمدار نهضت مشروطه مشروعه یا مشروعه‌خواهی گردید.
 +
 +
رویارویی و نبرد دو اندیشه مشروطه و مشروعه محدود به [[تهران]] نبود و در شهرهای بزرگ دیگر نیز وجود داشت. در رشت آیت‌الله حاج ملا محمد خمامی ‌رشتی، در زنجان آخوند ملا قربانعلی زنجانی و در [[تبریز]] میرزا محمدحسن مجتهد تبریزی از حامیان مشروطه مشروعه بودند. با مخالفت های حجت‌الاسلام، اندیشه مشروطه‌خواهی در زنجان رونق چندانی نیافت و از این روی طرفداران مشروطیت بر آن شدند تا مردم زنجان را به نهضت مشروطه‌خواهی ملحق نمایند و بدین منظور از سوی محمدولی خان سپهدار تنکابنی دو تن از مشروطه‌خواهان رشت که در قزوین استقرار یافته بودند وارد زنجان شدند و به تبلیغ مشروطه در بین مردم پرداختند. کم کم آرامش شهر از بین رفت و مردم دچار اختلاف عقیده شدند. آخوند ملا قربانعلی زنجانی به عظیم‌زاده اردبیلی و علی‌اکبر خان زنجانی دو مأمور اعزامی پیغام داد که برای برقراری مجدد آرامش شهر، زنجان را ترک نمایند؛ ولی آنان به رغم این توصیه، دارالحکومه را تصرف کردند و زمام امور شهر را در دست گرفتند و آتش جنگ را شعله‌ور ساختند.
 +
 +
در پی این اقدام مردم زنجان با رهنمودهای حجت‌الاسلام موفق شدند دارالحکومه را از دست مشروطه‌خواهان خارج نمایند ولی بعد از مدت کوتاهی محمدعلی ‌شاه از سلطنت خلع شد و مشروطه‌خواهان قدرت را در دست گرفتند.<ref>همان، ص۱۷۵-۱۷۷.</ref> آنان پس از برقراری حکومت به تصفیه حساب با مخالفان مشروطه پرداختند. طرفداران استبداد هر یک به گوشه‌ای پناه بردند ولی حامیان مشروطه مشروعه مانند شیخ فضل‌الله نوری و آخوند ملا قربانعلی زنجانی همچون کوه مقاوم و استوار پا برجای ایستادند.
 +
 +
در سال ۱۳۲۷ق، مشروطه‌خواهان قوایی را به سرکردگی سه تن از سرداران مشروطه به نامهای سردار معتضد، سردار بهادر بختیاری و یپرم ‌خان ارمنی جهت سرکوب مخالفان مشروطه به اردبیل و زنجان روانه ساختند. آنها این بزرگوار را دستگیر و به [[عتبات عالیات|عتبات عالیات]] تبعید نمودند. 
 +
 +
==وفات==
 +
مرحوم ملا قربانعلی زنجانی این فقیه مجاهد نستوه، تا آخرین لحظه عمر برای تحقق حکومت مشروعه پایداری نمود و سرانجام در سال ۱۳۲۸ق. تنها و غریبانه در [[کاظمین]] دار فانی را وداع گفت. 
 
==پانویس==
 
==پانویس==
<references/>
+
<references />
 
 
 
==منابع==
 
==منابع==
* ويدا معزي‌نيا، ملا قربانعلي زنجاني، در دسترس در [http://www.iichs.org/index.asp?id=1007&doc_cat=7 موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران]، تاریخ بازیابی 8 آذرماه 1392.
+
*"ملا قربانعلی زنجانی"، ويدا معزی نيا، در دسترس در: [http://www.iichs.org/index.asp?id=1007&doc_cat=7 موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران]، تاریخ بازیابی: ۸ آذرماه ۱۳۹۲.
 
 
 
[[رده:مراجع تقلید]]
 
[[رده:مراجع تقلید]]
 
[[رده:فقیهان]]
 
[[رده:فقیهان]]
 
[[رده:مجتهدین]]
 
[[رده:مجتهدین]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۳ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۰۶:۱۸

این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon-computer.png
محتوای فعلی مقاله یکی از پایگاه های معتبر متناسب با عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)


Zanjani.jpg
نام کامل ملا قربانعلی زنجانی
زادروز ۱۲۴۶ قمری
زادگاه زنجان
وفات ۱۳۲۸ قمری
مدفن کاظمین

Line.png

اساتید

شیخ محمدحسن نجفی، شیخ مرتضی انصاری، سید حسین کوه‌کمری،...

شاگردان

سید یونس اردبیلی، شیخ عبدالکریم زنجانی‌، آخوند ملا فتحعلی زنجان،...

آثار

حاشیه بر تبصرة المتعلمین، حاشیه بر مکاسب، رساله سؤال و جواب، رساله توضیح‌المسائل،...


ملا قربانعلی زنجانی معروف به «حجت‌الاسلام» (۱۲۴۶-۱۳۲۸ ق)، از فقها و مراجع تقلید شیعه در قرن ۱۴ قمری و از حامیان مشروطه مشروعه بود. او از محضر عالمان بزرگی چون صاحب ‌جواهر و شیخ مرتضی انصاری، کسب فیض نمود و علاوه بر فقه و اصول، در عرفان و حکمت نیز اطلاعات وافری داشت.

تحصیلات و اساتید

ملا قربانعلی زنجانی در حدود سال ۱۲۴۶ق. در یکی از روستاهای زنجان به نام ارغین چشم به جهان گشود. در اوایل کودکی از زادگاهش به زنجان آمد و پس از طی تحصیلات مقدماتی، در مدرسه نصرالله خان به تحصیل علوم دینی پرداخت و مقدمات علوم اسلامی را نزد اساتید آن دیار از جمله آخوند ملاعلی قارپوزآبادی فراگرفت.

در سال ۱۲۶۶ق. که با شروع فتنه بابیان در زنجان و وقوع آشوب در شهر، مجال درس و بحث از عالمان دینی گرفته شده بود، ملا قربانعلی زنجانی برای ادامه تحصیل و شرکت در درس خارج عازم عتبات شد.[۱] اما چون راه عراق بسته بود ابتدا مدتی را در بروجرد گذراند و سپس راهی نجف اشرف شد و در آن شهر از محضر عالمان بزرگی چون صاحب ‌جواهر، شیخ مرتضی انصاری، شیخ راضی نجفی و سید حسین کوه‌کمری کسب فیض نمود.

تدریس و شاگردان

ایشان در غربت سالیان درازی را در نهایت تنگدستی سپری نمود و با پشتکار فراوان به درجه اجتهاد نائل گشت و با درگذشت استاد ارجمندش شیخ انصاری، در سال ۱۲۸۱ق. به زنجان بازگشت و دنباله کار استاد خود آخوند قارپوزآبادی را در تأسیس و تکمیل حوزه علمیه زنجان بدست گرفت و به تربیت شاگردان و ترویج و اجرای قوانین اسلام پرداخت.[۲]

از حوزه علمیه او در زنجان و از محضر پرفیضش نیز فقها و مراجع تقلید نامدار و دانشمندان بنامی همچون سید یونس اردبیلی، شیخ عبدالکریم زنجانی‌ نجفی و آخوند ملا فتحعلی زنجانی برخاسته و هر کدام به سهم خویش در ترویج اسلام و روشن‌سازی افکار مسلمین کوشیدند.

آثار و تألیفات

از تألیفات آخوند ملا قربانعلی زنجانی می‌توان به این کتب اشاره نمود:

  1. رساله سؤال و جواب،
  2. رساله مفصل توضیح‌المسائل،
  3. حاشیه بر تبصرةالمتعلمین فی احکام‌الدین،
  4. حاشیه بر مکاسب.

ویژگی‌های علمی و اخلاقی

از ویژگی های شخصیت حجت‌الاسلام، دانش فراوان در احکام و مسائل شرعیه، محفوظات گسترده، قوه استدلال و فقاهت عمیق بود. او بر فقه تسلط کامل داشت و شاید تنها مرجع تقلید آن دوران بود که هئیت استفتائیه نداشت و خود همه سؤالهای شرعی و استفتائات را کتباً پاسخ می‌داد.

از دیگر ویژگی هایش دوری کامل او از دنیا و لذات آن بود. زهد و پارسایی و زندگی کاملاً ساده ایشان و عدم علاقه به مال‌اندوزی، همه مردم را شیفته خود ساخته بود. آن عالم بزرگوار در سراسر عمر تأهل اختیار نکرد.

از جمله خصائص مهم آخوند زنجانی عزت نفس و مناعت طبع وی در قبال ارباب قدرت بود. احتشام‌السلطنه یکی از حکام زنجان در روزگار ناصرالدین‌شاه در خاطرات خود می‌نویسد: «آخوند ملا قربانعلی زنجانی مردی وارسته، فقیه، عالم و مورد توجه عموم مردم بود و ابداً با هیچ حکومتی رفت و آمد نمی‌کرد».[۳]

حجت‌الاسلام در طول دوران زعامت دینی خود از عوامل حکومت قاجار نه حاکمی را پذیرفت و نه به حضور حاکمی رفت. او رجال دیوانی قاجار را عادل نمی‌دانست و با هیچ یک از پادشاهان قاجار ملاقات نکرد.

فعالیت‌های سیاسی

در حیات سیاسی ایشان برخورد شدید با دو حاکم خودکامه عصر استبداد در زنجان مانند مهدی خان وزیر‌ همایون و سعدالسلطنه دیده می‌شود.

یکی دیگر از ویژگیهای فکری، عقیدتی و سیاسی آخوند ملا قربانعلی زنجانی، خصلت مشروعه‌خواهی ایشان است. او یکی از فقیهان بزرگ عصر قاجار و مشروطیت است که در جریان نهضت مشروطه‌خواهی اصل قضیه را مشکوک می‌پنداشت و آن را تحریکی از سوی دولتهای استعماری روس و انگلیس برای تأمین مقاصد خاص خودشان تلقی می‌کرد.[۴] در انقلاب مشروطه حجت‌الاسلام، شیخ فضل‌الله نوری، سید محمدکاظم یزدی و میرزا حسن مجتهد تبریزی معتقد بودند که قانون اساسی و دیگر قوانین حقوقی و جزایی باید مطابق با قوانین اسلام و شرع باشد، به همین دلیل پیشنهاد کردند عنوان حکومت، مشروطه مشروعه باشد و شیخ فضل‌الله نوری سردمدار نهضت مشروطه مشروعه یا مشروعه‌خواهی گردید.

رویارویی و نبرد دو اندیشه مشروطه و مشروعه محدود به تهران نبود و در شهرهای بزرگ دیگر نیز وجود داشت. در رشت آیت‌الله حاج ملا محمد خمامی ‌رشتی، در زنجان آخوند ملا قربانعلی زنجانی و در تبریز میرزا محمدحسن مجتهد تبریزی از حامیان مشروطه مشروعه بودند. با مخالفت های حجت‌الاسلام، اندیشه مشروطه‌خواهی در زنجان رونق چندانی نیافت و از این روی طرفداران مشروطیت بر آن شدند تا مردم زنجان را به نهضت مشروطه‌خواهی ملحق نمایند و بدین منظور از سوی محمدولی خان سپهدار تنکابنی دو تن از مشروطه‌خواهان رشت که در قزوین استقرار یافته بودند وارد زنجان شدند و به تبلیغ مشروطه در بین مردم پرداختند. کم کم آرامش شهر از بین رفت و مردم دچار اختلاف عقیده شدند. آخوند ملا قربانعلی زنجانی به عظیم‌زاده اردبیلی و علی‌اکبر خان زنجانی دو مأمور اعزامی پیغام داد که برای برقراری مجدد آرامش شهر، زنجان را ترک نمایند؛ ولی آنان به رغم این توصیه، دارالحکومه را تصرف کردند و زمام امور شهر را در دست گرفتند و آتش جنگ را شعله‌ور ساختند.

در پی این اقدام مردم زنجان با رهنمودهای حجت‌الاسلام موفق شدند دارالحکومه را از دست مشروطه‌خواهان خارج نمایند ولی بعد از مدت کوتاهی محمدعلی ‌شاه از سلطنت خلع شد و مشروطه‌خواهان قدرت را در دست گرفتند.[۵] آنان پس از برقراری حکومت به تصفیه حساب با مخالفان مشروطه پرداختند. طرفداران استبداد هر یک به گوشه‌ای پناه بردند ولی حامیان مشروطه مشروعه مانند شیخ فضل‌الله نوری و آخوند ملا قربانعلی زنجانی همچون کوه مقاوم و استوار پا برجای ایستادند.

در سال ۱۳۲۷ق، مشروطه‌خواهان قوایی را به سرکردگی سه تن از سرداران مشروطه به نامهای سردار معتضد، سردار بهادر بختیاری و یپرم ‌خان ارمنی جهت سرکوب مخالفان مشروطه به اردبیل و زنجان روانه ساختند. آنها این بزرگوار را دستگیر و به عتبات عالیات تبعید نمودند.

وفات

مرحوم ملا قربانعلی زنجانی این فقیه مجاهد نستوه، تا آخرین لحظه عمر برای تحقق حکومت مشروعه پایداری نمود و سرانجام در سال ۱۳۲۸ق. تنها و غریبانه در کاظمین دار فانی را وداع گفت.

پانویس

  1. علی ابوالحسنی، سلطنت علم و دولت فقر: سیری در زندگانی...، ج۱، ص۱۹-۴۲.
  2. ابراهیم موسوی ‌زنجانی، تاریخ زنجان: علما و دانشمندان، تهران: کتابفروشی مصطفوی، ۱۳۵۲، ص ۶۶-۶۷.
  3. خاطرات احتشام‌السلطنه به کوشش محمدمهدی موسوی، [تهران]: زوار، ۱۳۶۷، ص۸۶.
  4. خاطرات احتشام‌السلطنه به کوشش محمدمهدی موسوی، [تهران]: زوار، ۱۳۶۷، ص۸۶.
  5. همان، ص۱۷۵-۱۷۷.

منابع