منابع تاریخ غزنوی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
(۶۳ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
{{الگو:نیازمند ویرایش فنی}}
+
غزنویان نخستین خاندان حکومتگر ایرانی پس از [[اسلام]] اند که تاریخ های سلسله ای مفصل و گرانباری درباره آنها نگاشته شده و به یادگار مانده است. از این روی سرگذشت روزگار آنان را بیش از پیش  باید در تاریخ های سلسله ای جستجو کرد و آن گاه در دیگر گونه های منابع از جمله تاریخ های عمومی، محلی، وزارت، تذکره ها، آثار ادبی، و دیگر نوشته های مرتبط.
با آنکه خاندان سامانی در زمره نخستین خاندانهای فرمانروای ایرانی پس از اسلام است که به تالیف و ترجمه آثار علمی و ادبی در قلمرو خود اهتمام ویزه ای داشته و هم از جمله  نخستین ترجمه[[ تاریخ  طبری]] زیر نظر دانمشند این خاندان بلعمی انجام پذیرفت. از این رو رخدادهای روزگار فرمانروایی آنان را باید در منابع دیگر بویژه تاریخ های عمومی، تاریخ های خاندانی و سلسله های نزدیک به زمانه ی آنان و بویژه در برخی از تاریخهای محلی جستجو کرد. همچنین تاریخ های وزارت، جغرافیا، و آثار ادبی نیز برای شناخت زمانه این سلسله می تواند سودمند باشد.
 
  
 +
==تاریخ سلسله ای==
  
== تاریخ های سلسله ای ==
+
نخستین تاریخ دودمانی غزنویان کتاب '''تاریخ یمینی''' نوشته '''ابونصر محمدبن عبدالجبار عتبی''' است. اصل کتاب به عربی است اما در سال 602ق ناصح بن ظفر جرذقانی آن را به فارسی ترجمه کرد . این ترجمه از نثری متصنع و متکلف برخوردار است و پیش از متن اصلی عربی مورد استفاده مورخان و محققان بعدی بوده است. تاریخ یمینی که نام خود را از یمین الدوله محمود غزنوی گرفته است عمدتاً شامل شرح کشورگشایی های محمود غزنوی و پدرش سبکتکین می باشد.
  
در میان تاریخ های سلسله ای  تنها نمونه هایی که با زمانه سامانیان پیوند دارد و می تواند برای پژوهشگر سودمند باشد تاریخ های مربوط به خاندان غزنوی است. چه غزنویان ارتباط تنگاتنگی با سامانیان داشته برآمده ی از تشکیلات سیاسی و نظامی آنها بوده و سپس رقیب و جانشین آنها شده اند.  
+
درخشانترین تاریخ روزگار غزنوی، بلکه برجسته ترین تاریخ نگاری های [[ایران]] با نوشتن '''تاریخ مسعودی''' معروف به '''[[تاریخ بیهقی]]''' می باشد. این کتاب همانگونه که از نامش پیداست سرگذشت روزگار سلطان مسعود غزنوی است اما مناسبت به مسایل فراوان از دیگر ادوار پیش از سلطان یاد شده، بویژه رخدادهای مرتبط با سامانیان و [[آل بویه]] و قراخانیان و سیمجوریان و خوارزمشاهیان مقتدم و.... پرداخته است. '''ابوالفضل بیهقی''' نویسنده کتاب خود از دبیران دستگاه دیوانسالاری دوران غزنوی است. او در گزارش رویداد دقت و حوصله فراوانی به خرج می دهد و بسیاری از جزییات دقیق را برای خواننده بازگو می کند و تا آنجا که برای یک نویسنده دولتی ممکن بوده است جانب انصاف و بی طرفی را رعایت کرده است. اصل کتاب 30 جلد بوده و 5 جلد می باشد که به گزارش روزگار سلطان مسعود غزنوی می پردازد.
  
تاریخ یمینی نوشته ابو نصر محمد بن عبدالجبار عتبی(تالیف 412) هر چند در اصل سرگذشت فرمانروایی یمین الدوله محمود غزنوی است اما از آنجا که رویدادهای مربوط به شکل گیری خاندان غزنوی و برآمدن و جدائی آنان از خاندان سامانی و رویدادهای مربوط به فروپاشی سامانیان و جانشین شده غزنویان به جای آنان را نیز در بر می گیرد می تواند برای شناخت بخشی از تاریخ سامانی،که بیشتر نیمه پایانی حکومت آنهاست سودمند می باشد. عتبی با آنکه مورخی نسبتا دقیق است اما از آنجا که مورخ دربار غزنوی است و این خاندان در رقابت با سامانیان به فرمانروایی رسیده است طبیعتا می تواند موضع کاملا بی طرفانه ای نسبت به خاندان سامانی داشته باشد.
+
'''تاریخ های سلسله ای سلجوقیان''' نیز برای بخشهایی از تاریخ غزنویان به ویژه شکست آنان از سلجوقیان و مناسبات بازماندگان خاندان غزنوی با دولت سلجوقی می تواند مفید باشد.
  
برخلاف عتبی ،ابوالفضل بیهقی آفریننده اثر گراقندر و بی مانند تاریخ مسعودی(تاریخ بیهقی) با توجه به فاصله زمانی بیشتر نسبت به عتبی با سلسلهی سامانی و کشمکشهای آنان با غزنویان تا اندازه ای بیشتری موضع بی طرفانه تری دارد هر چند بخشی از این بی طرفی هم به شخصیت و روش تاریخ نگایر بیهقی بر می گردد . بخش باقیمانده تاریخ بیهقی مربوط به زمانه ای است که سالها از فروپاشی سامانیان گذشته است و از این رو گزارش کار سامانیان مستقیما در دستور کار بیهقی نیست .اما از آنجا که بیهقی در کتاب خود مثالها و نمونه هایی از رویدادهای تاریخی پیش از روزگار مورد بحث خود را برای روشن تر کردن گفتار خود به مناسبت نقل می کند در چنین جاهایی گاهی گزارشهایی از فرمانروایی سامانی و زمانه ای آنها را نیز برای روشن تر کردن ذهن خواننده ازائه می دهد. نظر به نزدیکی زمان بیهقی با دوره سامانی روایات او در این زمینه بوِزه آنچه مربوط به سالهای پایانی این خاندان است می تواند برای پژوهشگر تاریخ سامانیان تا اندازه ی زیادی موثق و دقیق باشد.
+
== تاریخ های عمومی ==
 +
'''زین الاخبار''' عبدالحی بن ضحاک گردیزی از جمله نخستین تاریخهای عمومی است که به شرح حال و روزگار غزنویان از آغاز تا جلوس مودود بن مسعود پرداخته است. این اثر نخستین تاریخ عمومی به زبان فارسی به شمار می رود.
 +
 
 +
نویسنده گمنام '''مجمل التواریخ و القصص''' نیز که از جمله تواریخ عمومی فارسی است و در حدود سال 520 تالیف یافته است نیز اشاراتی مختصر به تاریخ غزنویان تا زمان خود و به ویژه درگیری های آنان با سلجوقیان می نماید.
 +
 
 +
همچنین باید از''' طبقات ناصری''' اثر گرانقدر''' منهاج الدین بن سراج الدین جوزجانی''' یاد کرد که در اوایل قرن هفتم هجری در هندوستان نوشته شده است. این کتاب به ویژه از جهت استفاده از منابعی نظیر قسمت های گمشده تاریخ بیهقی و برخی وقایع نامه های مربوط به قراختائیان و غوریان که امروزه از میان رفته اند جایگاه برجسته ای دارد . طبقات ناصری هم برای بررسی دوران پیدایش دولت غزنوی و اجداد این خاندان و هم مساله مناسبات غزنویان و غوریان از اهمیت به سزایی برخوردار است.
 +
 
 +
'''الکامل فی التاریخ''' [[عزالدین ابن اثیر|ابن اثیر]] نیز به جهت استفاده از منابع گمشده ای مانند '''تجارب''' ابن فندق و احتمالاً '''ملک نامه''' (کتابی درباره تاریخ اوایل کار سلجوقیان) همچون طبقات ناصری علیرغم اینکه سالها پس از سقوط غزنویان نوشته شده است منبعی ارزشمند برای مطالعه تاریخ ایران در روزگار مورد بحث به شمار می رود.  
 +
 
 +
در کنار این منابع، برخی تاریخ های عمومی دیگر نیز اطلاعات مفیدی درباره غزنویان به دست می دهند که مهمترین آنها عبارتند از : مجمع ''الانساب شبانکاره ای، جامع التواریخ رشید فضل الله همدانی، المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم ابوالفرج بن الجوزی، مختصر الدول ابن عبری.''
 +
 
 +
==تاریخ های محلی==
  
 +
درمیان تاریخ های محلی آن بخش از تاریخ ها که در سرزمین های شرق و شمال شرق ایران از جمله خراسان ، سیستان، ماورالنهر و خوارزم و مازندران نگارش یافته است برای بررسی تاریخ غزنویان اهمیت بیشتری دارد . در این میان نخست باید از''' تاریخ سیستان''' مجهول المولف نام برد از آنجا که زمان زندگی مولف اصلی کتاب مقارن با سالهای پایانی اقتدار غزنویان و آغاز چیرگی سلجوقیان در ایران است پاره ای اطلاعات درباره هر دو خاندان به دست می دهد. اما آنچه اهمیت بیشتری در این زمینه دارد این است که به هر صورت سیستان در کنار [[خراسان]] اصلی ترین قلمرو غزنویان است و از این رو توصیفات مولف از سیستان قرن چهارم و پنجم می تواند در روشن شدن پاره ای مسایل سیاسی اجتماعی عصر غزنوی سودمند باشد.
 +
در میان تاریخهای خراسان '''تاریخ بیهق''' ابوالحسن علی بن زید بیهقی معروف به '''ابن فندق''' برای بررسی اوضاع غزنوی اهمیت بیشتری دارد. نویسنده که خود در تاریخ گمشده اش ، '''مشارب التجارب'''، قطعاً بخش مهمی از وقایع غزنوی را آورده بود، چه کتاب اخیر ذیلی بر تاریخ یمینی بوده است. در تاریخ بیهق نیز به مناسبت گزارشهای ارزشمندی از اوضاع زمانه غزنویان به دست می دهد. او ضمن مناسبتهای مختلف اشاراتی به اقدامات سیاسی  نظامی غزنویان به ویژه در خراسان می کند.
  
== تاریخ های عمومی ==
+
به اعتقاد پژوهندگان و اهل فن تاريخ‌نگارى، بيهقى شيوه دقيق علمى را در نگاشتن تاريخ بكار برده و از آغاز كار در ديوان رسالت غزنوى مقدمات اين كار بزرگ را فراهم آورده و به مطالعه كتب معتبر تاريخى اهتمام ورزيده است و سال‌ها به ثبت و ضبط وقايع روزانه و تعليق و يادداشت كردن آن‌ها بر تقويم‌ها پرداخته، بدان گونه كه هر چه از خامه تواناى او تراوش كرده يا از مشهودات خود اوست كه در طى روزگار با دقت تمام تعليق مى ‌كرده يا اطلاعاتى است كه با كنجكاوى بسيار از اشخاص مطلع بدست مى‌ آورده يا منقولاتى از كتاب‌ها است كه غالباً نام آن‌ها را ذكر مى‌كند.
نبود تاریخ  خاندانی ویژه سامانیان را بیشتر باید از گزارشهای تاریخی عمومی جبران کرد. چه تاریخهایی که به روزگار سامانیان نزدیک ترند و چه آنها که سالها از فروپاشی این خاندان نگاشته اند .
+
بيهقى معيار گردآورى اخبار را راستگويى و ثقه بودن گوينده و گواهى دادن خرد بر درستى آن مى‌داند و در اين ‌باره مى‌ نويسد:« و اخبار گذشته را دو قسم گويند كه آن را سه ديگر نشناسند: يا از كسى ببايد شنيد و يا از كتابى ببايد خواند. و شرط آن است كه گوينده بايد كه ثقه و راستگوى باشد و نيز خرد گواهى دهد كه آن خبر درست است...».
''زین الاخبار گردیزی''
+
بيهقى براى پندآموزى و عبرت ‌اندوزى هر جا مناسب ديده، داستانى تاريخى براى آراستن تاريخ و آگاه ساختن خوانندگان مى ‌آورد و از آن جمله است، داستان فضل ربيع و [[مأمون]]، قصه نصر احمد در علاج خشم خود، داستان مأمون و [[امام رضا علیه السلام|امام رضا]] (علیه السلام).
در این زمینه  باید از یاد کرد که هم از نظر زمانی و هم از نظر جغرافیایی به روزگار سامانیان بسیار نزدیک است. گردیزی که خود مورخی از دوران غزنوی است فصل جداگانه ای از کتابش را به سامانیان اختصاص داده و گزارش رویدادهای مربوط به فرمانروایی هر یک از امیران سامانی را از آغاز تا پایان این سلسله را ارائه نموده است. با توجه به نزدکی زمانی و مکانی این مورخ با روزگار سامانی و حضور او در قلمرو غزنویان که خود جانشینان سامانیان در شرق  ایران به حساب می آِند،گزارشهایش درباره این خاندان و مناسباتشان با دیگر دولتهای پیرامون می تواند نسبتا دقیق و سودمند باشد
+
 
'' تجارب الامم ابن مسکویه''
+
تاريخ بيهقى آيينه روشن عصر غزنوى است كه نويسنده آن با باريك ‌بينى و ژرف‌نگرى بيشتر جلوه‌ هاى زندگى اجتماعى را با خامه تواناى خود بر دفتر ايام نقش بسته است. شش مجلد بدست آمده از تاريخ بيهقى، در بر گيرنده حوادث روزگار پادشاهى امير مسعود فرزند سلطان محمود غزنوى است و جنگ با تركمانان و شكست دندانقان و بر تخت نشستن طغرل سلجوقى و تعريف ولايت خوارزم و تاريخ آن، از هنگام انقراض آل مأمون و افتادن آن سرزمين بدست سلطان محمود و حكمرانى آلتون تاش حاجب، در آن سامان تا چيرگى سلجوقيان. علاوه بر اين گونه مطالب كه اساس كار مورخ است، آگاهى‌ هاى سودمندى هم از سامانيان و صفاريان و طاهريان و سلجوقيان در اين اثر نامدار مى‌توان يافت، همچنين نام گروهى از شاعران پارسى ‌گو و تازى‌ گو و نزديك به چهارصد و پنجاه بيت از اشعارشان نيز در اين كتاب آمده است.
که پیش از این زین الاخبار گردیزی به رشته نگارش درآمده است از انجا که نویسنده ی آن نسبت به گردیزی تا اندازه ی زیادی از حوادث قلمرو سامانیان دور است ،در دولت رقیب آنان یعنی آل بویه تاریخ خود را نگشاته است طبیعتاً نمی توانسته است جانب بی طرفی کامل را در گزارش کارهای سامانیان نگه دارد اما به هر روی به دلیل همزمانی نویسنده با بخش مهمی از تاریخ سامانیان تا گزارشهایش از این خاندان ،به ویژه انچه مربوط به مناسبات آنان با دیگر دولت های اسلامی، از جمله آل بویه و دستگاه خلافت عباسی است ،می تواند برای پژوهشگر راهگشا باشد.  
+
 
مجمل التواریخ و القصص: در همین زمینه ولی فاصله زمانی بیشتر می توان از این کتاب نام برد که از نویسنده ی ناشناخته است که گزارشهای اندک اما سودمندی درباره سامانیان و پیوندهای آنان با برخی دیگر از قدرت های معاصرشان به دست می دهد.  
+
تاريخ بيهقى، اندوخته بزرگى از امثال و حكم دارد و محقق كتاب چهارصد سخن از اين دست را از سراسر كتاب استخراج كرده و در فهرستى به ترتيب الفبايى در آخر كتاب آورده است، برخى از اين مثل‌ها بندرت در كتاب‌هاى ديگر ديده مى ‌شود.
''الکامل ابن اثیر''
+
دكتر على ‌اكبر فياض كه عمر خود را در تصحيح تاريخ بيهقى به پايان برده است، درباره ارزش كار بيهقى از نظر تاريخ‌نگارى و نويسندگى در مقدمه عالمانه خود بر تاريخ بيهقى چنين نگاشته ‌اند:« اين كتاب از جهت موضوع نمونه‌اى از تاريخ ‌نويسى خوب و از حيث انشا، مثالى از بلاغت زبان ماست. بيهقى موجد فن تاريخ نيست، پيش از او به زبان فارسى تاريخ‌ها نوشته‌اند؛ ولى در همه مورخين قديم ما شايد، هيچ كس به قدر بيهقى؛ معنى تاريخ را درست نفهميده و به شرايط و آداب تاريخ ‌نويسى استشعار نداشته است. ابداعى كه بيهقى در اين فن آورده، حتى در نظر خود او بى‌ سابقه بوده است».
مانند بسیاری دوره های دیگر در شش قرن نخست تاریخ ایران پس از اسلام ،برای تاریخ روزگار سامانی نیز اثری گرانبهاست که حجم قابلتوجهی از گزارشهای مربوط به دوران مورد بحث را در اختیار پژوهشگر قرار می دهد این امر نشان می دهد که این مورخ پر تلاش و تیز بین مانند بسیاری موارد دیگر، در این موضوع نیز به بیشتر منابع قابل دسترسی ، که پاره ای  از آنها امروزه از میان رفته اند ، مراجعه و اطلاعات مربوطه را در کتاب خود بازتاب داده است.
+
همچنین از آنجا که بخشی از دیوانسالاران برجسته دولت غزنوی اصلاً از اهالی بیهق بوده اند ، نویسنده اشارات مفید و مفصلی به زندگی آنان و خاندانشان نموده که برای روشن شدن بخشهایی از تاریخ غزنوی می تواند مفید باشد.  
 +
 
 +
بخشهای برجای مانده '''تاریخ نیشابور''' ابوعبدالله محمد نیشابوری معروف به '''الحاکم نیشابوری''' که عمدتاً شرح حال علمای دینی نیشابور است و به ویژه ذیلهای آن نظیر ذیل ابوالحسن عبدالغفار فارسی بنام السیاق فی التاریخ نیشابور نیز برخی گزراشهای پراکنده از روزگار غزنوی به دست می دهد. همچنین روضات الجنات فی اوصاف مدینه هرات  نوشته معین الدین زمچی اسفزاری هر چند منبعی متاخر و مربوط به اواخر قرن نهم هجری(تالیف897 هجری) است اما به دلیل توصیف تاریخ خراسان پاره ای گزارشها درباره غزنویان در آن به چشم می خورد.
 +
علاوه بر این تاریخ های محلی ماوراءالنهر و خوارزم به ویژه تاریخ بخارای نرشخی و اضافات آن و تاریخ های محلی مازندران مانند تاریخ طبرستان ابن اسفندیار گاه دارای گزارشات ارزنده ای درباره عصر غزنوی به ویژه مناسبات دولتهای محلی ولایات یاد شده با دودمان غزنوی می باشند.
  
''طبقات ناصری منهاج سراج''
+
==تاریخ های وزارت==
 +
 +
تاریخ های وزارت نیز برای بررسی عصر غزنوی اهمیت ویژه ای دارند از جمله باید از کتاب ارزشمند '''نسایم الاسحار من لطائم الاخبار''' نوشته '''ناصرالدین منشی کرمانی''' یاد کرد که شرح حال وزرای دولتهای ایرانی و خلافت [[عباسیان|عباسی]] تا 718هجری است. این جهت اطلاعات سودمندی درباره عصر غزنوی به دست می دهد.
 +
'''سیف الدین حاجی بن عقیلی''' نیز در '''آثار الوزراء''' علاوه بر این که استفاده گسترده ای از مطالب نسایم الاسحار کرده است در شرح وزیران عصر غزنوی پاره از اطلاعات را نیز از منابع دیگر از جمله کتاب مفقوده'' مقامات ابونصر مشکان'' گزارش کرده است.
  
مورخ هم روزگار او منهاج الدین بن سراج جوزجانی ،معروف به مناهج سراج است که خود برخاسته از سرزمین خراسان است و حدود دو قرن پس از فروپاشی سامانیان کتاب خود، طبقات ناصری را در هندوستان نوشته است ،نیز پاره ای گزارشهای مختصر از اوضاع  زمانه این خاندان به دست می دهد.
+
==آثار سیاستنامه ای==
 +
 +
در کنار تاریخ های وزارت باید از آثار سیاستنامه ای و مانند آنها یاد کرد که علاوه بر روشن کردن بخشهایی از ساختار سیاسی و دیوانی عصر غزنوی، پاره ای گزارشهای ارزشمند درباره سلاطین، امرا، وزراء و رویدادهای آن عصر به دست می دهند. مهمترین این آثار '''سیرالملوک''' یا '''سیاستنامه''' [[خواجه نظام الملک طوسی]] است. او هر چند به عصر سلجوقی تعلق داشت اما در روزگار جوانی با دیوانسالاری غزنوی پیوسته بود و نمونه غزنوی خود پذیرفته است. در سیاست نامه نظام الملک از میان چند پادشاه ایرانی پیش و پس از اسلام که به عنوان نمونه های پادشاهی برای شاهان بعدی معرفی شده اند یکی هم سلطان محمود غزنوی است که خواجه به مناسبت های مختلف داستانهایی از زندگی و روزگار او برای خوانندگان کتاب خود گزارش می کند.
  
== تاریخ های محلی ==
+
'''قابوسنامه کیکاوس بن اسکندر بن وشمگیر زیاری''' نیز هم از جهت مناسبات زیاریان وغزنویان و هم به دلیل اقامت چند ساله نویسنده آن در دربار مودودبن مسعود غزنوی دارای برخی اطلاعات از روزگار غزنوی است.  
در کنار تاریخ های عمومی، تاریخ های محلی نیز اطلاعات ارزمشندی درباره سامانیان در بر دارند.
 
''تاریخ بخارای ابوبکر محمد بن جعفر نرشخی''
 
نرشخی کتاب خود را در حدود 332 هجری و به نام امیر نوح دوم سامانی و به زبان عربی تالیف کرد. این روی اصل کتاب او می توانسته است حوادث سامانیان از آغاز تا بینانگذاری این خاندان تا سال نگارش کتاب را در برداشته باشد. اما از آنجا که بعداً این کتاب به فارسی ترجمه و در جریان ترجمه و سپس تلخیص این کتاب مطالب پس از سال 332 به آن افزوده شد، امروزه این کتاب یکی از ارزشمندترین آثار تاریخ نگاری برای پژوهش درباره خاندان سامانی بویژه ننیمه نخست فرمانروایی آنهاست.
 
''تاریخ سیستان''
 
از نویسنده ی نانشناخته نیز برای شناخت دوره سامانی دارای اهمیت است با آنکه این کتاب پس از فروپاشی سامانیان نوشته شده است اما از آنجا که از یکسو بخش بزرگی از سیستان در قلمرو سامانیان قرار داشت و از سوی دیگر این خاندان جانشینان صفاریان به حساب می آیند و نظر به اهتمام نویسندگان تاریخ سیستان در گردآوری گزارشهای مربوط به هر دو موضوع (سیستان و صفاریان)  طبیعتا ً به این مناسبت ها ،گزارشهای سودمندی نیز از زد و خوردهای سامانیان و صفاریان و همچنین حضور سامانیان در بخش هایی از سیستان به دست می دهد.
 
''تاریخ طبرستان ابن اسفندیار''
 
از آنجا که طبرستان سرزمین همجوار خراسان بزرگ و در همسایگی قلمرو سامانیان بود طبیعتاً می تواند مورد توجه این خاندان قرار گرفت و برخوردهای فراوانی میان خاندانهای محلی این سرزمین با سامانیان پدید آمد که دستمایه بخشی از گزارشهای ابن اسفندیار از خاندانهای یاد شده در تاریخ طبرسرتان قرار گرفته است.
 
از دیگر تاریخ های محلی می توان تاریخ اولیاء الله آملی، تاریخ طبرستان و رویان و مازندران سید ظهیر الدین مرعشی یاد کرد.
 
  
== دیوانسالاری ==
+
==تذکره های رجال دینی==
  
دیوانسالاری سامانیان از جمله نخستین نمونه های موفق و برجسته ی دیوانسالارای ایرانی پس از اسلام است. جایگاه دیوانسالاری این خاندان و راس آنها وزیران مورد توجه بسیاری از نویسندگان پس از اسلام، بوِیژه آنها که اختصاصاً به تاریخ وزارت و وزراء پرداخته اند قرار گرفته است. از این روی تاریخ های وزارت بخش مهمی از منابع تاریخ سامانیان را تشکیل می دهد.
+
در میان تذکره ها به ویژه تذکره های رجال دینی که به اوضاع زمانه غزنویان نیز مربوط است کتاب '''الانساب''' سمعانی از اهمیت بیشتری برخوردار است. چه مولف علاوه بر شرح حال و نسب برخی از فرمانروایان روزگاران گذشته از جمله روزگار غزنوی را نیز در کتاب خود ضبط کرده است.
''نسائم الاسحار من لطائم الاخبار ناصر الدین منشی کرمانی ''
+
'''[[وفیات الاعیان]]''' ابوالعباس احمد معروف به [[ابن خلکان]] نیز همچون الانساب از جهت برداشتن شرح حال برخی عالمان و همچنین امرا و فرمانروایان عصر غزنوی می تواند منبع سودمندی برای تاریخ عصر غزنوی باشد.
 +
تذکره معروف [[یاقوت حموی]] بنام '''ارشاد الاریب الی معرفه الادیب''' که به مناسبت نام اثر دیگر مولف '''([[معجم البلدان (کتاب)|معجم البلدان]])''' به '''معجم الادبا''' معروف است نیز شامل شرح حال دانشمندان اسلامی و به ویژه شاعران و ادیبان است. این کتاب نیز همانند نمونه های پیشین شرح حال بخشی از دیوانسالارن و ادبای عصر غزنوی را نیز در بر می گیرد.
  
 +
==تذکره های ادبی==
  
به دلیل تقدم نسبت به آثار مربوطه ی دیگر ازاهمیت بیشتری برخوردار است. دیگر تاریخ های وزارت که پس از نسائیم الاسحار به رشته تحریر درآمده اند.
+
از آنجا که روزگار غزنوی از دورانهای مهم ادب ایرانی و اسلامی است طبیعتاً منابع ادبی و به ویژه تذکره های ادبی مرتبط با این دوره می تواند اطلاعات سودمندی هم از اوضاع فرهنگی و هم گاه از اوضاع سیاسی آن روزگار به دست دهد. در این میان نخست باید از اثر ارزشمند '''یتیمه الدهر فی محاسن اهل العصر''' نوشته محمد ثعالبی و تتمه آن به قلم خود مولف یاد کرد که به زبان عربی است در بخشی از این کتاب گزارش های سودمندی درباره زندگی و شعر شاعران عصر غزنوی و نمونه اشعار آنان وجود دارد که علاوه بر روشن شدن بخشی از تاریخ ادبی آن روزگار پاره ای  از مسایل سیاسی اجتماعی آن عصر نیز از خلال شرح حال ها و نمونه شعرهای شاعران قابل دست یابی است. ذیل ابوالحسن علی باخزری بر '''یتیمه الدهر''' بنام '''دمیه القصر و عصره اهل العصر''' در همین زمینه می تواند مفید باشد.
''' در موضوع وزارت و وزیران سامانی مطلب چندان چشمگیر ندارند اما به هر روی مراجعه به متون اخیر از جمله آثار الوزراء سیف الدین حاجی بن نظام عقیلی،و دستورالوزراءغیاث الدین بن همام الدین خواندمیر برای سنجش و تکمیل مطالب مربوطه خالی از فایده نیست.'''
+
علاوه بر این، اکثر تذکره های ادبی فارسی به ویژه آنها که در قلمرو ادب فارسی نگاشته شده نیز از آنجا که غالباً به شعرا و نویسندگان روزگار غزنوی پرداخته اند هر یک به فراخور حال می تواند آگاهیهایی را دباره عصر غزنوی در اختیار محقق قرار دهد که در میان آن می توان به '''لباب الالباب''' سدید الدین محمد عوفی و '''تذکرة الشعرای''' دولتشاه سمرقندی اشاره کرد.
  
== جغرافیای تاریخی ==
+
==نوشته های ادبی==
  
روزگار سامانیان از جمله درخشان ترین دوره های فرهنگ و تمدن ایرانی است در زمانه آنان و دولتهای هم روزگارشان آثار ارزشمندی در زمینه جغرافیای تاریخی جهان و به ویژه قلمرو خلافت اسلامی پدید آمد. توصیفات دل انگیز جغرافی نویسان مسلمان معاصر سامانیان از قلمرو این خاندان فرهنگ پرور ایرانی ،از جمله ایالات خراسان، ماورالنهر و خوارزم، در واقع گزارش بخشی از تاریخ و جغرافیا و به ویژه اوضاع اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی سرزمین های تابع دولت مورد بحث می باشد. از این رو پژوهشگر تاریخ سامانی ناگزیر به بهره بردن از آثار جغرافیایی معاصر سامانیان از جمله مسالک و ممالک ابن خرداذبه ،المسالک و الممالک ابو اسحاق ابراهیم اصطخری،صوره الارض ابن حوقل بغدادی، احسن التقاسیم فی معرفه الاقالیم ابوعبدالله محمد بن احمد مقدسی، حدود العالم من المشرق الی المغرب از نویسنده ی ناشناخته می باشد.اثر از جمله نخستین آثار جغرافیایی پس از اسلام به زیان فارسی است و در سال 372ه و در دربار یکی از خاندانهای محلی شرق ایران به زیان فارسی نوشته شده است از آنجا برای تاریخ سامانیان اهمیت بیشتری دارد که هم زمان با این سلسله و در شرق ایران نوشته شده است و گزارشهای او از ایالات شرقی ایران و همچنین قبایل ترک که نقش مهمی در تکاپوهای سیاسی نظامی این روزگار در قلمرو سامانسان دارند، اثری ارزشمند و گاه منحصر به فرد است. در قلمرو سامانیان آثار جغرافیای ارزشمند دیگری نیز تالیف یافته که متاسفانه پاره ای از آنها به دست ما نرسیده است. از جمله انها آثار جیهانی است که به جز رساله ای مختصر منسوب به او به نام اشکال العالم چیزی دیگری از آنها برجای نمانده است.
+
همچنین باید از پاره ای نوشته های ادبی و کتب [[شعر]] یاد کرد که به گونه های مختلف با اوضاع و احوال روزگار غزنوی پیوستگی داشته و اطلاعات متنوع در اختیار خواننده قرار می دهد. در میان نوشته های ادبی می توان '''چهار مقاله'''  نظامی عروضی سمرقندی، '''جوامع الحکایات و لوامع الروایات''' سدید الدین محمد عوفی، '''اعراض السیاسه فی اغراض الریاسه''' سمرقندی، '''راس مال الندیم''' ابوالعباس احمد کاشانی (به زبان عربی) از اهمیت بیشتری برخوردارند. دیوانهای شعر عصر غزنوی نیز در زمره آثار برجسته شعر فارسی به ویژه از لحاظ فنی به شمار می آیند. این آثار از آنجا که در بخشهایی به مدح پادشاهان، امیران و دیوانسالاران غزنوی اختصاص دارند می توانند اطلاعات سومند و منحصر به فردی را درباره اوضاع سیاسی و به ویژه زندگی درباری در اختیار محقق قرار دهند. از میان خیل عظیم شاعران عصر غزنوی دیوانهای فراوانی برجای مانده است که از جمله می توان دیوانها و آثار عنصری بلخی، [[منوچهری دامغانی]]، فرخی سیستانی، [[سنائی|سنایی غزنوی]]، سید حسن غزنوی، مسعود سعد سلمان و... نام برد.
  
 +
==تحقیقات مستقل==
  
 +
درباره تاریخ ایران در روزگار غزنوی پاره ای تحقیقات مستقل نیز صورت گرفته است. از جمله پژوهشهای متقدم در این زمینه می توان به اثر محمدناظم به نام '''زندگی و زمانه سلطان محمود غزنوی''' (به زبان انگلیسی) و '''تاریخ دیالمه و غزنویان''' عباس پرویز اشاره کرد. اما بی شک کاملترین تحقیقی که تا امروز درباره غزنویان نوشته شده است '''تاریخ غزنویان'''  کلیفورد ادموند باسورث می باشد.
 +
<center>
 +
{| class="wikitable" align="center" border="1" cellpadding="4" cellspacing="0" style="text-align: center; font-weight: normal; font-size: 85%; margin: auto;"
 +
|-
 +
!ردیف||نام کتاب||مؤلف||نوع||اهمیت موضوع||دیدگاه مولف||مناسب استفاده
 +
|-
 +
||1||تاریخ یمینی||ابونصرمحمدبن عبدالجبار عتبی در سال 602ناصح بن ظفر جرذقانی به فارسی ترجمه کرد||تاریخ سلسله ای|| || ||شامل کشورگشایی های محمود غزنوی و پدرش سبکتکین می باشد
 +
|-
 +
||2||تاریخ مسعودی معروف به تاریخ بیهقی||ابوالفضل بیهقی||تاریخ سلسله ای||سرگذشت روزگار سلطان مسعود غزنوی است ولی از ادوار پیشین و مناسبات آنان نیز سامانیان و آل بویه بیان شده است||نویسنده کتاب خود از دبیران دستگاه دیوانسالاری دوران غزنوی است او در گزارش رویدادها دقت و حوصله فراوانی به خرج می دهد و بسیاری از جزئیات را برای خواننده بازگو می کند و جانب انصاف و بی طرفی را رعایت کرده است||
 +
|-
 +
||3||زین الاخبار||عبدالحی بن ضحاک گردیزی||تاریخ سلسله ای||شرح حال و روزگار غزنویان از آغاز تا جلوس مودودبن مسعود||نخستین اثر تاریخ عمومی به زبان فارسی به شمار می رود||
 +
|-
 +
||4||مجمل التواریخ و القصص||مولف ناشناخته||تاریخ سلسله ای||اشاراتی مختصر به تاریخ غزنویان تا زمان خود و به ویژه درگیری های آنان با سلجوقیان می نماید|| ||
 +
|-
 +
||5||طبقات ناصری||منهاج الدین بن سراج الدین جوزجانی||تاریخ سلسله ای||استفاده از منابعی نظیر قسمتهای گمشده تاریخ بیهقی و برخی وقایع مربوط به قراخانیان و غوریان|| ||پیدایش دولت غزنویان و مناسبات غزنویان و غوریان.
 +
|-
 +
||6||تاریخ سیستان||مجهول المولف||تاریخ محلی||پاره ای اطلاعات راجع به غزنویان و سلجوقیان در اختیار محقق قرار می دهد|| ||برای مسایل سیاسی و اجتماعی عصر غزنوی می تواند سودمند باشد
 +
|-
 +
||7||تاریخ بیهق||ابوالحسن علی بن زید بیهقی معروف به ابن فندق||تاریخ محلی||منبعی ارزشمند برایدوران غزنویان||استفاده از مشارب التجارب،بخش مهمی از وقایع تاریخ غزنویان را آورده است و همچنین ذیلی بر تاریخ یمینی بوده است||اقدامات سیاسی و نظامی غزنویان به ویژه در خراسان
 +
|-
 +
||8||تاریخ نیشابور||ابوعبدالله محمد نیشابوری معروف به الحاکم نیشابوری||تاریخ محلی||شرح حال علمای دینی نیشابور|| ||ذیل های کتاب نظیر ابوالحسن عبدالغافر فارسی بنام السیاق فی التاریخ  برخی گزارشهای پراکنده از روزگار غزنویان را برای پژوهشگر فراهم می کند.
 +
|-
 +
||9||نسایم الاسحار من لطائم الاخبار||ناصرالدین منشی کرمانی||تاریخ وزارت||شرح حال وزرای دولتهای ایرانی و خلافت عباسی|| ||اطلاعات سودمندی درباره وزرای عصر غزنوی به دست می دهد
 +
|-
 +
||10||آثار الوزراء||سیف الدین حاجی بن نظام عقیلی||تاریخ وزارت||اطلاعات سودمندی درباره وزرای عصر غزنوی به دست می دهد||علاوه بر این که استفاده گسترده ای از مطالب نسایم الاسحار کرده است در شرح وزیران عصر غزنوی پاره از اطلاعات را نیز از منابع دیگر از جمله کتاب مفقوده'' مقامات ابونصر مشکان'' گزارش کرده است||
 +
|-
 +
||11||سیرالملوک یا سیاستنامه||خواجه نظام الملک طوسی||سیاست نامه ای|| ||او هر چند به عصر سلجوقی تعلق داشت اما در روزگار جوانی با دیوانسالاری غزنوی پیوسته بود و نمونه غزنوی خود پذیرفته است.||
 +
|-
 +
||12||قابوسنامه||کیکاوس بن اسکندر وشمگیر زیاری||سیاست نامه ای||هم از جهت مناسبات زیاریان  وغزنویان و هم به دلیل اقامت چند ساله نویسنده آن در دربار مودودبن مسعود غزنوی دارای برخی اطلاعات از روزگار غزنوی است.|| ||
 +
|-
 +
||13||الانساب سمعانی|| ||تذکره های رجال دینی||| ||چه مولف علاوه بر شرح حال و نسب برخی از فرمانروایان روزگاران گذشته از جمله روزگار غزنوی را نیز در کتاب خود ضبط کرده است.||
 +
|-
 +
||14||وفیات الاعیان||ابوالعباس احمد معروف به ابن خلکان||تذکره های رجال دینی||شرح حال برخی علما|| ||
 +
|-
 +
||15||ارشاد الاریب الی معرفه الادیب معروف به معجم الادبا||یاقوت حموی||تذکره های رجال دینی||شرح حال دانشمندان اسلامی و به ویژه شاعران و ادیبان است .این کتاب نیز همانند نمونه های پیشین شرح حال بخشی از دیوانسالارن و ادبای عصر غزنوی را نیز در بر می گیرد.|| ||
 +
|-
 +
||16||یتیمه الدهر فی محاسن اهل العصر||ابومنصور محمد ثعالبی||تذکره های ادبی||بخشی از این کتاب گزارش های سودمندی درباره زندگی و شعر شاعران عصر غزنوی و نمونه اشعار آنان وجود دارد که علاوه بر روشن شدن بخشی از تاریخ ادبی آن روزگار پاره ای  از مسایل سیاسی اجتماعی آن عصر نیز از خلال شرح حال ها و نمونه شعرهای شاعران قابل دست یابی است|| ||ذیل ابوالحسن علی باخزری بر یتیمه الدهر بنام دمیه القصر و عصره اهل العصر در همین زمینه می تواند مفید باشد.
 +
|}
  
 
[[رده:منابع تاریخ اسلام]]
 
[[رده:منابع تاریخ اسلام]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۱ اوت ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۱۶

غزنویان نخستین خاندان حکومتگر ایرانی پس از اسلام اند که تاریخ های سلسله ای مفصل و گرانباری درباره آنها نگاشته شده و به یادگار مانده است. از این روی سرگذشت روزگار آنان را بیش از پیش باید در تاریخ های سلسله ای جستجو کرد و آن گاه در دیگر گونه های منابع از جمله تاریخ های عمومی، محلی، وزارت، تذکره ها، آثار ادبی، و دیگر نوشته های مرتبط.

تاریخ سلسله ای

نخستین تاریخ دودمانی غزنویان کتاب تاریخ یمینی نوشته ابونصر محمدبن عبدالجبار عتبی است. اصل کتاب به عربی است اما در سال 602ق ناصح بن ظفر جرذقانی آن را به فارسی ترجمه کرد . این ترجمه از نثری متصنع و متکلف برخوردار است و پیش از متن اصلی عربی مورد استفاده مورخان و محققان بعدی بوده است. تاریخ یمینی که نام خود را از یمین الدوله محمود غزنوی گرفته است عمدتاً شامل شرح کشورگشایی های محمود غزنوی و پدرش سبکتکین می باشد.

درخشانترین تاریخ روزگار غزنوی، بلکه برجسته ترین تاریخ نگاری های ایران با نوشتن تاریخ مسعودی معروف به تاریخ بیهقی می باشد. این کتاب همانگونه که از نامش پیداست سرگذشت روزگار سلطان مسعود غزنوی است اما مناسبت به مسایل فراوان از دیگر ادوار پیش از سلطان یاد شده، بویژه رخدادهای مرتبط با سامانیان و آل بویه و قراخانیان و سیمجوریان و خوارزمشاهیان مقتدم و.... پرداخته است. ابوالفضل بیهقی نویسنده کتاب خود از دبیران دستگاه دیوانسالاری دوران غزنوی است. او در گزارش رویداد دقت و حوصله فراوانی به خرج می دهد و بسیاری از جزییات دقیق را برای خواننده بازگو می کند و تا آنجا که برای یک نویسنده دولتی ممکن بوده است جانب انصاف و بی طرفی را رعایت کرده است. اصل کتاب 30 جلد بوده و 5 جلد می باشد که به گزارش روزگار سلطان مسعود غزنوی می پردازد.

تاریخ های سلسله ای سلجوقیان نیز برای بخشهایی از تاریخ غزنویان به ویژه شکست آنان از سلجوقیان و مناسبات بازماندگان خاندان غزنوی با دولت سلجوقی می تواند مفید باشد.

تاریخ های عمومی

زین الاخبار عبدالحی بن ضحاک گردیزی از جمله نخستین تاریخهای عمومی است که به شرح حال و روزگار غزنویان از آغاز تا جلوس مودود بن مسعود پرداخته است. این اثر نخستین تاریخ عمومی به زبان فارسی به شمار می رود.

نویسنده گمنام مجمل التواریخ و القصص نیز که از جمله تواریخ عمومی فارسی است و در حدود سال 520 تالیف یافته است نیز اشاراتی مختصر به تاریخ غزنویان تا زمان خود و به ویژه درگیری های آنان با سلجوقیان می نماید.

همچنین باید از طبقات ناصری اثر گرانقدر منهاج الدین بن سراج الدین جوزجانی یاد کرد که در اوایل قرن هفتم هجری در هندوستان نوشته شده است. این کتاب به ویژه از جهت استفاده از منابعی نظیر قسمت های گمشده تاریخ بیهقی و برخی وقایع نامه های مربوط به قراختائیان و غوریان که امروزه از میان رفته اند جایگاه برجسته ای دارد . طبقات ناصری هم برای بررسی دوران پیدایش دولت غزنوی و اجداد این خاندان و هم مساله مناسبات غزنویان و غوریان از اهمیت به سزایی برخوردار است.

الکامل فی التاریخ ابن اثیر نیز به جهت استفاده از منابع گمشده ای مانند تجارب ابن فندق و احتمالاً ملک نامه (کتابی درباره تاریخ اوایل کار سلجوقیان) همچون طبقات ناصری علیرغم اینکه سالها پس از سقوط غزنویان نوشته شده است منبعی ارزشمند برای مطالعه تاریخ ایران در روزگار مورد بحث به شمار می رود.

در کنار این منابع، برخی تاریخ های عمومی دیگر نیز اطلاعات مفیدی درباره غزنویان به دست می دهند که مهمترین آنها عبارتند از : مجمع الانساب شبانکاره ای، جامع التواریخ رشید فضل الله همدانی، المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم ابوالفرج بن الجوزی، مختصر الدول ابن عبری.

تاریخ های محلی

درمیان تاریخ های محلی آن بخش از تاریخ ها که در سرزمین های شرق و شمال شرق ایران از جمله خراسان ، سیستان، ماورالنهر و خوارزم و مازندران نگارش یافته است برای بررسی تاریخ غزنویان اهمیت بیشتری دارد . در این میان نخست باید از تاریخ سیستان مجهول المولف نام برد از آنجا که زمان زندگی مولف اصلی کتاب مقارن با سالهای پایانی اقتدار غزنویان و آغاز چیرگی سلجوقیان در ایران است پاره ای اطلاعات درباره هر دو خاندان به دست می دهد. اما آنچه اهمیت بیشتری در این زمینه دارد این است که به هر صورت سیستان در کنار خراسان اصلی ترین قلمرو غزنویان است و از این رو توصیفات مولف از سیستان قرن چهارم و پنجم می تواند در روشن شدن پاره ای مسایل سیاسی اجتماعی عصر غزنوی سودمند باشد. در میان تاریخهای خراسان تاریخ بیهق ابوالحسن علی بن زید بیهقی معروف به ابن فندق برای بررسی اوضاع غزنوی اهمیت بیشتری دارد. نویسنده که خود در تاریخ گمشده اش ، مشارب التجارب، قطعاً بخش مهمی از وقایع غزنوی را آورده بود، چه کتاب اخیر ذیلی بر تاریخ یمینی بوده است. در تاریخ بیهق نیز به مناسبت گزارشهای ارزشمندی از اوضاع زمانه غزنویان به دست می دهد. او ضمن مناسبتهای مختلف اشاراتی به اقدامات سیاسی نظامی غزنویان به ویژه در خراسان می کند.

به اعتقاد پژوهندگان و اهل فن تاريخ‌نگارى، بيهقى شيوه دقيق علمى را در نگاشتن تاريخ بكار برده و از آغاز كار در ديوان رسالت غزنوى مقدمات اين كار بزرگ را فراهم آورده و به مطالعه كتب معتبر تاريخى اهتمام ورزيده است و سال‌ها به ثبت و ضبط وقايع روزانه و تعليق و يادداشت كردن آن‌ها بر تقويم‌ها پرداخته، بدان گونه كه هر چه از خامه تواناى او تراوش كرده يا از مشهودات خود اوست كه در طى روزگار با دقت تمام تعليق مى ‌كرده يا اطلاعاتى است كه با كنجكاوى بسيار از اشخاص مطلع بدست مى‌ آورده يا منقولاتى از كتاب‌ها است كه غالباً نام آن‌ها را ذكر مى‌كند. بيهقى معيار گردآورى اخبار را راستگويى و ثقه بودن گوينده و گواهى دادن خرد بر درستى آن مى‌داند و در اين ‌باره مى‌ نويسد:« و اخبار گذشته را دو قسم گويند كه آن را سه ديگر نشناسند: يا از كسى ببايد شنيد و يا از كتابى ببايد خواند. و شرط آن است كه گوينده بايد كه ثقه و راستگوى باشد و نيز خرد گواهى دهد كه آن خبر درست است...». بيهقى براى پندآموزى و عبرت ‌اندوزى هر جا مناسب ديده، داستانى تاريخى براى آراستن تاريخ و آگاه ساختن خوانندگان مى ‌آورد و از آن جمله است، داستان فضل ربيع و مأمون، قصه نصر احمد در علاج خشم خود، داستان مأمون و امام رضا (علیه السلام).

تاريخ بيهقى آيينه روشن عصر غزنوى است كه نويسنده آن با باريك ‌بينى و ژرف‌نگرى بيشتر جلوه‌ هاى زندگى اجتماعى را با خامه تواناى خود بر دفتر ايام نقش بسته است. شش مجلد بدست آمده از تاريخ بيهقى، در بر گيرنده حوادث روزگار پادشاهى امير مسعود فرزند سلطان محمود غزنوى است و جنگ با تركمانان و شكست دندانقان و بر تخت نشستن طغرل سلجوقى و تعريف ولايت خوارزم و تاريخ آن، از هنگام انقراض آل مأمون و افتادن آن سرزمين بدست سلطان محمود و حكمرانى آلتون تاش حاجب، در آن سامان تا چيرگى سلجوقيان. علاوه بر اين گونه مطالب كه اساس كار مورخ است، آگاهى‌ هاى سودمندى هم از سامانيان و صفاريان و طاهريان و سلجوقيان در اين اثر نامدار مى‌توان يافت، همچنين نام گروهى از شاعران پارسى ‌گو و تازى‌ گو و نزديك به چهارصد و پنجاه بيت از اشعارشان نيز در اين كتاب آمده است.

تاريخ بيهقى، اندوخته بزرگى از امثال و حكم دارد و محقق كتاب چهارصد سخن از اين دست را از سراسر كتاب استخراج كرده و در فهرستى به ترتيب الفبايى در آخر كتاب آورده است، برخى از اين مثل‌ها بندرت در كتاب‌هاى ديگر ديده مى ‌شود. دكتر على ‌اكبر فياض كه عمر خود را در تصحيح تاريخ بيهقى به پايان برده است، درباره ارزش كار بيهقى از نظر تاريخ‌نگارى و نويسندگى در مقدمه عالمانه خود بر تاريخ بيهقى چنين نگاشته ‌اند:« اين كتاب از جهت موضوع نمونه‌اى از تاريخ ‌نويسى خوب و از حيث انشا، مثالى از بلاغت زبان ماست. بيهقى موجد فن تاريخ نيست، پيش از او به زبان فارسى تاريخ‌ها نوشته‌اند؛ ولى در همه مورخين قديم ما شايد، هيچ كس به قدر بيهقى؛ معنى تاريخ را درست نفهميده و به شرايط و آداب تاريخ ‌نويسى استشعار نداشته است. ابداعى كه بيهقى در اين فن آورده، حتى در نظر خود او بى‌ سابقه بوده است». همچنین از آنجا که بخشی از دیوانسالاران برجسته دولت غزنوی اصلاً از اهالی بیهق بوده اند ، نویسنده اشارات مفید و مفصلی به زندگی آنان و خاندانشان نموده که برای روشن شدن بخشهایی از تاریخ غزنوی می تواند مفید باشد.

بخشهای برجای مانده تاریخ نیشابور ابوعبدالله محمد نیشابوری معروف به الحاکم نیشابوری که عمدتاً شرح حال علمای دینی نیشابور است و به ویژه ذیلهای آن نظیر ذیل ابوالحسن عبدالغفار فارسی بنام السیاق فی التاریخ نیشابور نیز برخی گزراشهای پراکنده از روزگار غزنوی به دست می دهد. همچنین روضات الجنات فی اوصاف مدینه هرات نوشته معین الدین زمچی اسفزاری هر چند منبعی متاخر و مربوط به اواخر قرن نهم هجری(تالیف897 هجری) است اما به دلیل توصیف تاریخ خراسان پاره ای گزارشها درباره غزنویان در آن به چشم می خورد. علاوه بر این تاریخ های محلی ماوراءالنهر و خوارزم به ویژه تاریخ بخارای نرشخی و اضافات آن و تاریخ های محلی مازندران مانند تاریخ طبرستان ابن اسفندیار گاه دارای گزارشات ارزنده ای درباره عصر غزنوی به ویژه مناسبات دولتهای محلی ولایات یاد شده با دودمان غزنوی می باشند.

تاریخ های وزارت

تاریخ های وزارت نیز برای بررسی عصر غزنوی اهمیت ویژه ای دارند از جمله باید از کتاب ارزشمند نسایم الاسحار من لطائم الاخبار نوشته ناصرالدین منشی کرمانی یاد کرد که شرح حال وزرای دولتهای ایرانی و خلافت عباسی تا 718هجری است. این جهت اطلاعات سودمندی درباره عصر غزنوی به دست می دهد. سیف الدین حاجی بن عقیلی نیز در آثار الوزراء علاوه بر این که استفاده گسترده ای از مطالب نسایم الاسحار کرده است در شرح وزیران عصر غزنوی پاره از اطلاعات را نیز از منابع دیگر از جمله کتاب مفقوده مقامات ابونصر مشکان گزارش کرده است.

آثار سیاستنامه ای

در کنار تاریخ های وزارت باید از آثار سیاستنامه ای و مانند آنها یاد کرد که علاوه بر روشن کردن بخشهایی از ساختار سیاسی و دیوانی عصر غزنوی، پاره ای گزارشهای ارزشمند درباره سلاطین، امرا، وزراء و رویدادهای آن عصر به دست می دهند. مهمترین این آثار سیرالملوک یا سیاستنامه خواجه نظام الملک طوسی است. او هر چند به عصر سلجوقی تعلق داشت اما در روزگار جوانی با دیوانسالاری غزنوی پیوسته بود و نمونه غزنوی خود پذیرفته است. در سیاست نامه نظام الملک از میان چند پادشاه ایرانی پیش و پس از اسلام که به عنوان نمونه های پادشاهی برای شاهان بعدی معرفی شده اند یکی هم سلطان محمود غزنوی است که خواجه به مناسبت های مختلف داستانهایی از زندگی و روزگار او برای خوانندگان کتاب خود گزارش می کند.

قابوسنامه کیکاوس بن اسکندر بن وشمگیر زیاری نیز هم از جهت مناسبات زیاریان وغزنویان و هم به دلیل اقامت چند ساله نویسنده آن در دربار مودودبن مسعود غزنوی دارای برخی اطلاعات از روزگار غزنوی است.

تذکره های رجال دینی

در میان تذکره ها به ویژه تذکره های رجال دینی که به اوضاع زمانه غزنویان نیز مربوط است کتاب الانساب سمعانی از اهمیت بیشتری برخوردار است. چه مولف علاوه بر شرح حال و نسب برخی از فرمانروایان روزگاران گذشته از جمله روزگار غزنوی را نیز در کتاب خود ضبط کرده است. وفیات الاعیان ابوالعباس احمد معروف به ابن خلکان نیز همچون الانساب از جهت برداشتن شرح حال برخی عالمان و همچنین امرا و فرمانروایان عصر غزنوی می تواند منبع سودمندی برای تاریخ عصر غزنوی باشد. تذکره معروف یاقوت حموی بنام ارشاد الاریب الی معرفه الادیب که به مناسبت نام اثر دیگر مولف (معجم البلدان) به معجم الادبا معروف است نیز شامل شرح حال دانشمندان اسلامی و به ویژه شاعران و ادیبان است. این کتاب نیز همانند نمونه های پیشین شرح حال بخشی از دیوانسالارن و ادبای عصر غزنوی را نیز در بر می گیرد.

تذکره های ادبی

از آنجا که روزگار غزنوی از دورانهای مهم ادب ایرانی و اسلامی است طبیعتاً منابع ادبی و به ویژه تذکره های ادبی مرتبط با این دوره می تواند اطلاعات سودمندی هم از اوضاع فرهنگی و هم گاه از اوضاع سیاسی آن روزگار به دست دهد. در این میان نخست باید از اثر ارزشمند یتیمه الدهر فی محاسن اهل العصر نوشته محمد ثعالبی و تتمه آن به قلم خود مولف یاد کرد که به زبان عربی است در بخشی از این کتاب گزارش های سودمندی درباره زندگی و شعر شاعران عصر غزنوی و نمونه اشعار آنان وجود دارد که علاوه بر روشن شدن بخشی از تاریخ ادبی آن روزگار پاره ای از مسایل سیاسی اجتماعی آن عصر نیز از خلال شرح حال ها و نمونه شعرهای شاعران قابل دست یابی است. ذیل ابوالحسن علی باخزری بر یتیمه الدهر بنام دمیه القصر و عصره اهل العصر در همین زمینه می تواند مفید باشد. علاوه بر این، اکثر تذکره های ادبی فارسی به ویژه آنها که در قلمرو ادب فارسی نگاشته شده نیز از آنجا که غالباً به شعرا و نویسندگان روزگار غزنوی پرداخته اند هر یک به فراخور حال می تواند آگاهیهایی را دباره عصر غزنوی در اختیار محقق قرار دهد که در میان آن می توان به لباب الالباب سدید الدین محمد عوفی و تذکرة الشعرای دولتشاه سمرقندی اشاره کرد.

نوشته های ادبی

همچنین باید از پاره ای نوشته های ادبی و کتب شعر یاد کرد که به گونه های مختلف با اوضاع و احوال روزگار غزنوی پیوستگی داشته و اطلاعات متنوع در اختیار خواننده قرار می دهد. در میان نوشته های ادبی می توان چهار مقاله نظامی عروضی سمرقندی، جوامع الحکایات و لوامع الروایات سدید الدین محمد عوفی، اعراض السیاسه فی اغراض الریاسه سمرقندی، راس مال الندیم ابوالعباس احمد کاشانی (به زبان عربی) از اهمیت بیشتری برخوردارند. دیوانهای شعر عصر غزنوی نیز در زمره آثار برجسته شعر فارسی به ویژه از لحاظ فنی به شمار می آیند. این آثار از آنجا که در بخشهایی به مدح پادشاهان، امیران و دیوانسالاران غزنوی اختصاص دارند می توانند اطلاعات سومند و منحصر به فردی را درباره اوضاع سیاسی و به ویژه زندگی درباری در اختیار محقق قرار دهند. از میان خیل عظیم شاعران عصر غزنوی دیوانهای فراوانی برجای مانده است که از جمله می توان دیوانها و آثار عنصری بلخی، منوچهری دامغانی، فرخی سیستانی، سنایی غزنوی، سید حسن غزنوی، مسعود سعد سلمان و... نام برد.

تحقیقات مستقل

درباره تاریخ ایران در روزگار غزنوی پاره ای تحقیقات مستقل نیز صورت گرفته است. از جمله پژوهشهای متقدم در این زمینه می توان به اثر محمدناظم به نام زندگی و زمانه سلطان محمود غزنوی (به زبان انگلیسی) و تاریخ دیالمه و غزنویان عباس پرویز اشاره کرد. اما بی شک کاملترین تحقیقی که تا امروز درباره غزنویان نوشته شده است تاریخ غزنویان کلیفورد ادموند باسورث می باشد.

ردیف نام کتاب مؤلف نوع اهمیت موضوع دیدگاه مولف مناسب استفاده
1 تاریخ یمینی ابونصرمحمدبن عبدالجبار عتبی در سال 602ناصح بن ظفر جرذقانی به فارسی ترجمه کرد تاریخ سلسله ای شامل کشورگشایی های محمود غزنوی و پدرش سبکتکین می باشد
2 تاریخ مسعودی معروف به تاریخ بیهقی ابوالفضل بیهقی تاریخ سلسله ای سرگذشت روزگار سلطان مسعود غزنوی است ولی از ادوار پیشین و مناسبات آنان نیز سامانیان و آل بویه بیان شده است نویسنده کتاب خود از دبیران دستگاه دیوانسالاری دوران غزنوی است او در گزارش رویدادها دقت و حوصله فراوانی به خرج می دهد و بسیاری از جزئیات را برای خواننده بازگو می کند و جانب انصاف و بی طرفی را رعایت کرده است
3 زین الاخبار عبدالحی بن ضحاک گردیزی تاریخ سلسله ای شرح حال و روزگار غزنویان از آغاز تا جلوس مودودبن مسعود نخستین اثر تاریخ عمومی به زبان فارسی به شمار می رود
4 مجمل التواریخ و القصص مولف ناشناخته تاریخ سلسله ای اشاراتی مختصر به تاریخ غزنویان تا زمان خود و به ویژه درگیری های آنان با سلجوقیان می نماید
5 طبقات ناصری منهاج الدین بن سراج الدین جوزجانی تاریخ سلسله ای استفاده از منابعی نظیر قسمتهای گمشده تاریخ بیهقی و برخی وقایع مربوط به قراخانیان و غوریان پیدایش دولت غزنویان و مناسبات غزنویان و غوریان.
6 تاریخ سیستان مجهول المولف تاریخ محلی پاره ای اطلاعات راجع به غزنویان و سلجوقیان در اختیار محقق قرار می دهد برای مسایل سیاسی و اجتماعی عصر غزنوی می تواند سودمند باشد
7 تاریخ بیهق ابوالحسن علی بن زید بیهقی معروف به ابن فندق تاریخ محلی منبعی ارزشمند برایدوران غزنویان استفاده از مشارب التجارب،بخش مهمی از وقایع تاریخ غزنویان را آورده است و همچنین ذیلی بر تاریخ یمینی بوده است اقدامات سیاسی و نظامی غزنویان به ویژه در خراسان
8 تاریخ نیشابور ابوعبدالله محمد نیشابوری معروف به الحاکم نیشابوری تاریخ محلی شرح حال علمای دینی نیشابور ذیل های کتاب نظیر ابوالحسن عبدالغافر فارسی بنام السیاق فی التاریخ برخی گزارشهای پراکنده از روزگار غزنویان را برای پژوهشگر فراهم می کند.
9 نسایم الاسحار من لطائم الاخبار ناصرالدین منشی کرمانی تاریخ وزارت شرح حال وزرای دولتهای ایرانی و خلافت عباسی اطلاعات سودمندی درباره وزرای عصر غزنوی به دست می دهد
10 آثار الوزراء سیف الدین حاجی بن نظام عقیلی تاریخ وزارت اطلاعات سودمندی درباره وزرای عصر غزنوی به دست می دهد علاوه بر این که استفاده گسترده ای از مطالب نسایم الاسحار کرده است در شرح وزیران عصر غزنوی پاره از اطلاعات را نیز از منابع دیگر از جمله کتاب مفقوده مقامات ابونصر مشکان گزارش کرده است
11 سیرالملوک یا سیاستنامه خواجه نظام الملک طوسی سیاست نامه ای او هر چند به عصر سلجوقی تعلق داشت اما در روزگار جوانی با دیوانسالاری غزنوی پیوسته بود و نمونه غزنوی خود پذیرفته است.
12 قابوسنامه کیکاوس بن اسکندر وشمگیر زیاری سیاست نامه ای هم از جهت مناسبات زیاریان وغزنویان و هم به دلیل اقامت چند ساله نویسنده آن در دربار مودودبن مسعود غزنوی دارای برخی اطلاعات از روزگار غزنوی است.
13 الانساب سمعانی تذکره های رجال دینی چه مولف علاوه بر شرح حال و نسب برخی از فرمانروایان روزگاران گذشته از جمله روزگار غزنوی را نیز در کتاب خود ضبط کرده است.
14 وفیات الاعیان ابوالعباس احمد معروف به ابن خلکان تذکره های رجال دینی شرح حال برخی علما
15 ارشاد الاریب الی معرفه الادیب معروف به معجم الادبا یاقوت حموی تذکره های رجال دینی شرح حال دانشمندان اسلامی و به ویژه شاعران و ادیبان است .این کتاب نیز همانند نمونه های پیشین شرح حال بخشی از دیوانسالارن و ادبای عصر غزنوی را نیز در بر می گیرد.
16 یتیمه الدهر فی محاسن اهل العصر ابومنصور محمد ثعالبی تذکره های ادبی بخشی از این کتاب گزارش های سودمندی درباره زندگی و شعر شاعران عصر غزنوی و نمونه اشعار آنان وجود دارد که علاوه بر روشن شدن بخشی از تاریخ ادبی آن روزگار پاره ای از مسایل سیاسی اجتماعی آن عصر نیز از خلال شرح حال ها و نمونه شعرهای شاعران قابل دست یابی است ذیل ابوالحسن علی باخزری بر یتیمه الدهر بنام دمیه القصر و عصره اهل العصر در همین زمینه می تواند مفید باشد.