علی ستاری بروجردی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (صفحه‌ای جدید حاوی ' {{بخشی از یک کتاب}} آيت خدمت '''مقدمه''' شهرستان بروجرد، از توابع استان لرستان، از...' ایجاد کرد)
 
(منبع)
 
(۱۰ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
 +
'''حجت الاسلام شیخ علی ستاری بروجردی''' (۱۳۰۹ - ۱۳۸۰ ش) از روحانیون مجاهد و فعال [[ایران]] معاصر است. او در تاریخ شکوهمند نظام مقدس اسلامی، یاوری امین برای [[امام خمینی]]، پشتیبانی صادق برای رزمندگان [[اسلام]]، خادمی دلسوز برای محرومان بود. ویژگی های اخلاقی، از ایشان عالمی وارسته و عارف ساخت که سال ها در سیر و سلوک و [[عرفان]] و [[تهذیب نفس]] و خودسازی چیزی کم نگذاشته بود.
 +
 
{{بخشی از یک کتاب}}
 
{{بخشی از یک کتاب}}
آيت خدمت
 
 
'''مقدمه'''
 
 
شهرستان بروجرد، از توابع استان لرستان، از نادر شهرهاي كشور پهناور ايران است، كه علما و فرهيختگان بزرگي از دامان اين شهرستان برخاسته‌اند و خدمات شاياني به جامعه علمي و فرهنگ اسلام و تشيع نموده‌اند. تاريخ پرافتخار [[اسلام]]، مملو از مجاهدت و ايثار انسان هاي وارسته‌اي است كه با تأسي به اسلاف پاك خود در تحقق اهداف مقدس الهي و اشاعه فرهنگ غني تشيع، نقش مؤثري ايفا نموده‌اند و اين كه ما راويان حكايت يكي از آنانيم، حكايت روشن و درخشان عالمي كه جز به انجام وظيفه و عمل به تكليف شرعي نينديشيد و چه خوب زندگي خود را وقف سرافرازي اسلام نمود.
 
 
و در اين راه، خستگي و ستوه به آستان بلند همتش راهي پيدا نكرد. او در تاريخ شكوهمند نظام مقدس اسلامي ياوري امين براي امام راحل، پشتيباني صادق براي رزمندگان اسلام، خادمي دلسوز براي محرومان و عالمي معتقد به ولايت مطلقه فقيه بود و آن هنگام كه دفتر عاشورائيان گشوده بود، فرزند خويش (حسين) را در گرماي شورآفرين شهادت، فداي اسلام و [[قرآن]] نمود و سرانجام خود نيز با كوله‌باري از [[اخلاص]] و ايثار و تعهد و تعبد از اين عالم خاكي پركشيد و به جوار رحمت حق شتافت.
 
 
'''ميلاد و كودكي'''
 
 
حجت الاسلام حاج شيخ علي ستاري، در تاريخ 1309/6/4 ش. در روستاي ونايي در 17 كيلومتري بروجرد، در خانواده‌اي روحاني ديده به جهان گشود. هنوز بيش از ده روز از ولادتش نگذشته بود كه والده مكرمه‌اش، دار فاني را وداع گفت. پدرش مرحوم شيخ عبدالستار كه از علماي بزرگوار بود، كودك ده روزه خود را در روستاي كفشگران به دايه سپرد. و بدين گونه اولين سفر پرستوي مهاجر آغاز شد و تا پايان دوره شيرخوارگي، دور از خانه در روستاي مذكور بسر برد.
 
 
او در سنين كودكي در محضر و مكتب والد ارجمندش به فراگيري علوم قرآني همت گماشت و طولي نكشيد كه در كوي و برزن و دشت و دمن زبانش به ذكر [[قرآن]] جاري شد. او در همان اوايل كودكي مجدانه مشغول به تحصيل و تلاش و كوشش شد و در كارهايي كه در روستا به كمك پدر و اعضاي خانواده مي شتافت و در كنار تحصيلش در كارهاي كشاورزي و دامداري و امورات خانواده كمك مي كرد و تا 18 سالگي مشغول اين كارها بود. پس از آن به دليل علاقه زيادي كه به روحانيت داشت، مصمم به ادامه اين راه شريف شد.
 
 
'''ويژگي هاي اخلاقي'''
 
 
حاج شيخ علي ستاري، عالمي عارف و فرزانه و وارسته، روستازاده‌اي دانشمند از خيل ايثارگران و مجاهدان بود كه بر بلنداي قله زيباي خرد و عاطفه ايستاد. او خوب فهميده بود كه «...لن تنالوا البرّ حتّي تنفقوا ممّا تحبّون...» و عاشقانه محبوب‌ترين سرمايه، يعني جان گرانقدرش را بي پيرايه و سخاوتمندانه [[انفاق]] نمود.
 
 
از ويژگي هاي او كه هميشه بدان توجه داشت، ساده زيستن و درس ساده زيستي بود. او با ساده زيستي و پارسايي در كلبه محقرش به عافيت طلبان و منفعت خواهان آموخت كه بايد خود را رها كرد و از سد عظيم خودخواهي، خودمحوري، تجمل گرايي، اسراف و تبذير و دنياطلبي گذر كرد، تا به معبود خود رسيد.
 
 
از ويژگي هاي ديگر او تواضع بي حد و حصر ايشان بود. گويي در درياي بيكران تواضع و فروتني شناور بود و هرگز به دنبال آوازه و اشتهار - كه عامل سقوط و دوري انسان ها از اصالت و هويت ديني، اخلاقي و اجتماعي است - نبود. اين جمله از اوست كه «همين آوازه‌ها و اشتهار باعث سد راه كارهاي خير مي شود و نمي گذارد كه انسان در اوج آسمان‌ها به پرواز درآيد و به خداي خود برسد.» و براي اين كه انسان بتواند انسان بشود، بايد از خيلي چيزها، خيلي منيت‌ها و خيلي از آرزوها، بگذرد.
 
 
و از ويژگي هاي ديگر استاد ستاري آرمان گرايي بود. او به همگان آموخت كه براي نيل به آرمان‌هاي مقدس انساني بايد راحتي و رفاه را بر خود [[حرام]] كرد و به ميدان مبارزه آمد و بي شائبه نام و نان، خود را وقف خدمت به مردم نمود. چرا كه معتقد بود: «گر مرد رهي، ميان خون بايد رفت».
 
 
ويژگي هاي اخلاقي از ايشان عالمي وارسته و عارف ساخت كه سال ها در سير و سلوك و عرفان و [[تهذيب نفس]] و خودسازي چيزي كم نگذاشته و از او انساني والامقام ساخته بود. او در عين حال بسيار گمنام و ناشناخته بود.
 
 
از ديگر خصوصيات اخلاقي استاد ستاري مي توان به توكل وي توجه كرد كه در تمام كارها اراده ايشان متكي به نيروي الهي بود. او كارها را با توكل بر خداوند شروع مي كرد و به پايان مي رساند و اگر خداي ناكرده مشكلي پيش مي آمد، بدون هيچ گونه ناراحتي مي فرمود: «هر چه مصلحت خداوند باشد، همان خواهد شد.» استاد در يكي از سفرهاي زيارتي كه به [[مكه]] به عنوان مسئول و هم روحاني كاروان بود؛ پول‌هاي افراد كاروان نزد ايشان بود و اتفاقاً پول‌هايي كه نزد ايشان بود، به سرقت رفت همه نگران بودند ولي استاد بسيار روحيه اي آرام داشت و به دوستان سفارش مي كرد: «توكل بر خدا كنيد، نگران نباشيد، خدا خودش همه چيز را درست مي كند.» دوستانش مي گفتند: وقتي استاد اين طور با اطمينان حرف زد، ما چيزي نگفتيم و اذن مرخصي گرفتيم همين كه بلند شديم و خواستيم از آنجا خارج شويم ناگهان بعضي از رفقاي ديگر گفتند: به آقاي ستاري بگوييد يك آقايي آمده با شما كاري دارد. تا اين مطلب را به حاج آقاي ستاري گفتيم، ايشان فرمود: راهنمايي كنيد تا بيايد. ايشان وارد منزل شد و بعد از مدتي رو به آقاي ستاري كرد و گفت: مدتي است كه من سهم وجوهات خود را نپرداخته‌‌ام خواستم شما زحمت بكشيد حساب كنيد تا خدمتتان تقديم كنم هر جور كه صلاح مي بينيد، مصرف كنيد.
 
 
جالب اينجاست كه جناب آقاي ستاري وقتي كه حساب كردند دقيقاً به اندازه مقدار پولي بود كه به سرقت رفته بود و بعد از آن، اين پول را تقديم به آقاي ستاري كردند و رفتند و ما از حاج آقاي ستاري سؤال كرديم كه قبلاً ايشان را مي شناختيد؟ فرمود: حتي در طول عمرم يك بارهم با ايشان ملاقات نداشته‌ام و اصلاً ايشان را نمي شناختم.
 
 
برخي از دوستانش خاطره ديگر نقل مي كنند: در سفري كه با آقاي ستاري داشتيم براي مشرف شدن به مكه، اتفاقاً هواپيمايي كه سوار بوديم يك هواپيماي روسي بود و مدتي از پرواز نگذشته بود كه هواپيما دچار مشكل و نقص فني شد؛ به طوري كه هر لحظه احتمال سقوط هواپيما بود. در چهره همه مسافرين و خلبانان و مهمانداران آثار ترس و اضطراب نمايان بود، ولي آقاي ستاري روحيه‌اي آرام داشت و زير لب چيزهايي با خود مي گفت و مسافرين و اطرافيان خود را به توكل بر خدا و آرامش دعوت مي كرد.
 
 
مهماندار هواپيما كه خانم روسي بود، نقل مي كند: ديگر هواپيما به جايي رسيده بود كه فاصله‌اش با زمين كم شده بود و هر لحظه احتمال سقوط و برخورد با زمين نزديكتر مي شد؛ اين جا بود كه من ديدم آقاي ستاري دستانش را بالا گرفت و با خود چيزي گفت. شايد باورتان نشود، فقط همين اندازه بگويم هواپيمايي كه مي رفت هر لحظه سقوط كند، ناگهان اوج گرفت و به طرف بالا رفت و بعد از مدتي حالت طبيعي خود را حفظ كرد و به راه خود ادامه داد و همه مسافرين صحيح و سالم به مقصد رسيدند و هواپيما در فرودگاه جده به زمين نشست و من رفتم از اين آقا سؤال كردم: شما وقتي كه دستانتان را بالا گرفتيد، با خود چه گفتيد كه اين اتفاق افتاد و هواپيما نجات پيدا كرد؟!
 
 
ايشان به من رو كرد و گفت: «ما مسلمان ها هميشه با توكل بر خدا و با توسل به [[اهل بيت]] علیهم السلام از هر خطري مي توانيم نجات پيدا كنيم. خداوند در هر حال، حافظ بندگان خويش است».
 
 
از خصوصيات بارز اخلاقي ايشان حُسن خلق بود كه براي اطرافيان بسيار تحسين برانگيز بود. اخلاق بسيار نيكو و جذابي داشت. هر كسي كه با ايشان برخورد مي كرد، بسيار دوست داشت كه بتواند دوباره با ايشان ارتباط برقرار كند و اين رابطه دوستي ادامه پيدا كند. حسن خلق ايشان در سفرها كه با افراد مختلف داشتند، بسيار نمايان بود و بسيار نقل مي شود كه مي گويند: استاد ستاري در سفرهايي كه با ما داشتند، آن قدر خوش اخلاق و خوش رفتار بودند كه انسان آرزو مي كرد كه اي كاش پيش مي آمد دوباره با ايشان همسفر مي شديم!
 
 
استاد در سفرها هميشه سعي مي كرد كه همه كارها را خودشان به تنهايي انجام بدهد تا ديگران بيشتر از اين سفر لذت ببرند و بيشتر به آن ها خوش بگذرد. مخصوصاً در سفرهاي زيارتي كه دوستان با ايشان بودند نقل مي كنند: استاد ستاري با تأسي به استاد فرزانه‌اش حضرت امام قدس سره هميشه به اين نكته توجه خاص داشت و سعي مي كرد زودتر از ديگران برگردد و از آن طرف هم ديرتر از ديگران از منزل خارج شود تا بيشتر كارهايشان را بتواند انجام دهد و ديگران از اين فرصتي كه پيش آمده، بتوانند بيشتر استفاده كنند و به [[دعا]] و نيايش بپردازند و زماني كه از ايشان سؤال شد كه: شما چرا اين كار را مي كنيد؟ مي فرمود: همان طور كه امام بزرگوار فرموده‌اند: «خدمت به زائرين اهل بيت، ثوابش كمتر از [[زيارت]] و توسل نيست».
 
 
نقل مي شود شبي نماز شبش ترك نشد و دعا و توسل وي قطع نگرديد. و همچنين به نقل از دوستان و نزديكان ايشان: استاد بيش از چهل سفر به [[مكه]] مكرمه مشرف شده است (به نحو روحاني كاروان يا نيابت)؛ سفرهايي متعدد به عتبات عاليات داشت، گاهي با وسيله نقليه و گاه با پاي پياده به اين اماكن مشرف شده است.
 
 
نقل مي كنند: استاد ستاري در سفرهايي كه براي ديدن دوستان مي رفت مرتباً در سفر و در طول مسير، ذكر خدا مي گفت و [[قرآن]] را تلاوت مي كرد.
 
 
'''تحصيل علوم ديني'''
 
 
آقاي علي ستاري در 18 سالگي به دليل علاقه شديدي كه به تبليغ دين اسلام و روحانيت داشت، به سفارش پدر بزرگوارش كه از علماي بزرگ و صاحب نام بود، به انگيزه تبليغ دين [[اسلام]] و حل مشكلات مردم فقير و مستضعف به شهر بروجرد هجرت كرد. او قريب به يك سال و نيم در حوزه علميه بروجرد به تحصيل و [[تهذيب نفس]] مشغول بود و از محضر علماي بروجرد كسب فيض نمود. اما اقامت در بروجرد نتوانست روح تشنه ستاري را سيراب كند. لذا با كسب اجازه از پدر بزرگوارش هجرتي ديگر آغاز كرد و در جوار مرقد ملكوتي [[امام علی]] علیه السلام رحل اقامت افكند. او كه عاشق امامت و جان نثار ولايت بود، بارها فاصله بين [[نجف]] اشرف و [[كربلا]] را به اتفاق تعدادي ديگر از علما و فضلا، از آن جمله: شهيد سيد مصطفي خميني، پياده پيمود.
 
 
'''استادان'''
 
 
حاج شيخ علي ستاري بروجردي از مصاحبت با ارباب فضل و كرامت و از محضر اساتيد والامقامي همچون امام خميني در [[عرفان]] و سير و سلوك و تقوا و پرهيزگاري بهره برد. امام راحل از ايشان شخصيتي ممتاز و معنوي ساخته بود. به طوري كه ستاري در تمام مسائل، امين امام محسوب مي شد.
 
 
همچنين وي از محضر آيت الله العظمي حكيم كه ايشان هم مردي وارسته، دانشمند زاهد و عابدي بود و سال ها عمر بابركت خود را در تحصيل علم و عرفان و سير و سلوك گذرانده بود، كسب فيض نمود و همچنين از محضر آيت الله سيد ابوالقاسم خوئي استفاده كرد. استاد ستاري سال ها در محضر آيت الله خوئي در دروس خارج [[فقه]] و [[اصول]] كسب فيض نمود. از ديگر استادان وي مي توان از آيت الله سيد عبدالهادي شيرازي و همچنين آيت الله مسمع و ميرزا باقر زنجاني نام آورد كه هر كدام از مفاخر جهان اسلام بشمار مي رفتند و از بُعد [[زهد]]، [[تقوا]] و عرفان و سير و سلوك زبانزد عام و خاص بودند. او خود را به مراتب بالاي علمي رساند به طوري كه در مسائل شرعي به احتياط عمل مي كرد.
 
 
'''دوستان و همدرسان'''
 
 
از دوستان و همدرسان استاد ستاري مي توان از علماي برجسته اي همچون شهيد آيت الله سيد مصطفي خميني ياد كرد كه علاوه بر درس و بحث، در ارتباطات خانوادگي هم بسيار زياد با هم شفيق و رفيق بودند؛ به طوري كه اين دو بزرگوار در تمام زمينه‌ها خصوصاً در سفرها همكاري هاي تنگاتنگي داشتند. مي گويند: در سفر [[مكه]] كه قرار بود حاج آقا مصطفي خميني تشرف شود. نزد امام رفتند، امام به ايشان فرمود: اگر حاج آقاي ستاري با شما باشد، خيلي خوب است.
 
 
و باز نقل مي كنند: در سفرهاي زيارتي به [[كربلا]] و [[كاظمين]] و [[سامرا]] اكثراً با حاج آقاي ستاري بودند. حاج آقاي ستاري در مصاحبه‌اي كه براي كنگره بزرگداشت حاج آقا مصطفي خميني انجام شده و در كتاب «يادها و يادمان ها» به چاپ رسيده است، نقل مي كند: ما چندين بار با پاي پياده مسير بين كربلا و [[نجف]] و كاظمين و سامرا را كه در بعضي اوقات سه روز طول مي كشيد، طي مي كرديم. اين هم سفري، عمق رابطه نزديك استاد ستاري با بيت حضرت امام و به خصوص با شهيد مصطفي خميني را نشان مي دهد.
 
 
از ديگر دوستان استاد ستاري مي توان به واعظ معروف و دلسوخته امام زمان، حجة الاسلام والمسلمين حاج شيخ احمد كافي قدس سره ياد كرد. از استاد ستاري نقل مي كنند: وقتي كه حاج مصطفي خميني و حاج آقاي كافي را شهيد كردند، فرمود: «ديگر من تنها شده‌ام!» و مدت ها استاد ستاري از فراق اين دوستان شفيقش غمگين و ناراحت بود.
 
 
از همدرسان ايشان مي توان از حجة الاسلام سيد محمدرضا لواساني و آيت الله سيد عباس خاتم يزدي - كه از بزرگان و نماينده مردم يزد در مجلس خبرگان رهبري بود - و همچنين آية الله راستي كاشاني، آية الله غلامرضا رضواني - امام جماعت مسجد سيد عزيزالله در بازار بزرگ تهران و عضو شوراي نگهبان - و حاج شيخ عبدالعلي قرهي نام برد.
 
 
'''اجازات علمي و مالي'''
 
 
استاد ستاري مشهور به [[عرفان]] و [[زهد]] بود و در [[صداقت]] و [[امانتداري]] كم‌نظير بود؛ به طوري كه از طرف اكثر علماي عظام اجازه دريافت وجوهات داشت كه در ذيل به اجازه آيات عظام اشاره مي شود.
 
 
حضرت [[امام خمینی]] قدس سره در اين باره مي فرمايد: «از نظر مالي آقاي ستاري از خود آدم مطمئن‌تر است.» و در جاي ديگر دارد كه هرگاه مردم به مرحوم حاج سيد مصطفي خميني جهت تحويل وجوهات مراجعه مي كردند، ايشان مي فرمود: «به حاج آقاي ستاري تحويل بدهيد».
 
 
و آن قدر آقاي ستاري مردي متواضع و بدون اشتهار و آوازه بود كه تا زمان عروج ملكوتي ايشان، حتي نزديكانش از اين همه اجازات ايشان از علماي عظام بي اطلاع بودند و بعداً آشكار شد.
 
 
اسامي مشايخ اجازات ايشان از اين قرار است:
 
 
* 1. امام خميني قدس سره، در تاريخ 11 [[جمادی الاول]] 1401 ق؛
 
 
* 2. آيت الله خوئي، در تاريخ 26 [[جمادی الثانی]] 1380 ق؛
 
 
* 3. آيت الله سيستاني كه در تاريخ 28 [[ذی الحجه]] 1415 ق. صادر فرموده‌اند.
 
 
* 4. آيت الله سيد علي خامنه‌اي كه در تاريخ 25 [[صفر]] 1416 ق. صادر فرموده‌اند.
 
 
* 5. آيت الله اراكي كه در تاريخ 19 ذي الحجة 1414 ق. صادر فرموده‌اند.
 
 
* 6. آيت الله محمدتقي بهجت كه در تاريخ 1415 ق. مطابق با 1374/2/5 ش. صادر فرموده‌اند.
 
 
* 7. از طرف آيت الله فاضل لنكراني كه در 27 [[ذی القعده]] 1416 ق. صادر فرموده‌اند.
 
 
* 8. از طرف آيت الله سيد عبدالهادي شيرازي كه در 29 جمادي الثاني 1380 ق. صادر فرموده‌اند.
 
 
* 9. آيت الله محمدرضا گلپايگاني.
 
 
'''شاگردان'''
 
 
استاد ستاري فردي بسيار فعال و تلاشگر در زمينه خدمت به مردم بود؛ وي تدريس به صورت عمومي را كمتر بدست آورد ولي افراد بسياري را تشويق و كمك كرد درس طلبگي فرابگيرند و در مناطق خود به تبليغ دين بپردازند.
 
 
با كمك، پيگيري و راهنمايي‌هاي دلسوزانه ايشان افراد زيادي به [[قم]] آمده و به تحصيل علوم ديني پرداختند و از نظر علمي و معنوي به درجاتي رسيدند؛ علاوه بر روستاي خود وي كه هميشه روحاني دائم دارد و [[نماز جماعت]] در آن روستا برگزار مي شود. امامان جمعه بعضي از بخش ها از اين روستا برخاسته‌اند و اين ها از بركات وجود حاج شيخ علي ستاري است.
 
  
'''فعاليت‌هاي ايشان'''
+
{{شناسنامه عالم
 +
||نام کامل = علی ستاری بروجردی
 +
||تصویر= [[پرونده:Satari.jpg|۲۲۰px|center]]
 +
||زادروز = ۱۳۰۹ شمسی
 +
|زادگاه = بروجرد
 +
|وفات =  ۱۳۸۰ شمسی
 +
|مدفن = ‎[[قم]] - گلزار شهدا
 +
|اساتید =  [[سید محسن حکیم]]، [[آیت الله سید ابوالقاسم خویی|سید ابوالقاسم خوئی]]، [[امام خمینی]]، ...
 +
|شاگردان =
 +
|آثار =
 +
}}
 +
==ولادت و کودکی==
 +
شیخ علی ستاری، در تاریخ ۱۳۰۹/۶/۴ ش. در بروجرد، در خانواده‌ای روحانی دیده به جهان گشود. هنوز بیش از ده روز از ولادتش نگذشته بود که مادرش، دار فانی را وداع گفت.
  
'''<I>1. فعاليت فرهنگي:</I>'''
+
او در سنین کودکی در محضر و مکتب والد ارجمندش، شیخ عبدالستار که از علمای بزرگوار بود، به فراگیری [[علوم قرآنی|علوم قرآنی]] همت گماشت و طولی نکشید که زبانش به ذکر [[قرآن]] جاری شد. او در همان اوایل کودکی مجدانه مشغول به تحصیل و تلاش شد و در کنار تحصیلش در کارهای کشاورزی و دامداری و امورات خانواده کمک می کرد.
  
استاد ستاري با برخورداري از بينش فرهنگي «تعليم و تربيت» را نياز زمان تشخيص داده بود و به مانند معلمي آگاه، مديري دلسوز و مدبري متعبد، [[دين]] و دانش را به هم آميخت و به اعتلا و ارتقاي آموزش و پرورش فرزندان اين سرزمين انديشيد. ايشان با فراهم كردن زمينه كارهاي زيربنايي مثل ساختن دبيرستان دخترانه احمديه در روستاي وناي كه تا آن روز مردم خيلي به علم و دانش و همچنين نسبت به تعليم و تربيت دختران، اين آينده سازان و اين مادران الگوي آينده جامعه اسلامي بهايي نمي دادند و حتي اگر كساني هم مي خواستند دختران خود را به دبيرستان بفرستند، چون راه دور بود و مي خواستند دختران به بروجرد براي ادامه تحصيل بروند و با مشكلات زيادي روبرو بودند، از ادامه تحصيل بازمي ماندند و به همين خاطر استعدادهاي بالا و سرشار از بين مي رفت. ولي با كار زيربنايي استاد ستاري اين جو را شكست و گفت: دختر و پسر فرقي ندارد و همه مي توانند با فراگيري [[دين]] و دانش در تمام زمينه‌هاي انساني افتخار بيافرينند. دختران هم مي توانند با تحصيل دانش، مادران خوبي براي فرزندان خود باشند و فرزندان امت مسلمان را بر پايه اسلام راستين تربيت كنند. ساختن دبستان دخترانه [[حضرت فاطمه]] سلام الله علیها و همچنين مدرسه [[امام علی]] علیه السلام از ديگر كارهاي ايشان بود.
+
==تحصیلات و استادان==
 +
آقای علی ستاری در ۱۸ سالگی به دلیل علاقه شدیدی که به تبلیغ [[دین اسلام|دین اسلام]] و روحانیت داشت، به سفارش پدر بزرگوارش که از علمای بزرگ و صاحب نام بود، به انگیزه تبلیغ [[دین]] و حل مشکلات مردم فقیر و مستضعف به شهر بروجرد هجرت کرد. او قریب به یک سال و نیم در [[حوزه علمیه]] بروجرد به تحصیل و [[تهذیب نفس]] مشغول بود و از محضر علمای بروجرد کسب فیض نمود. اما اقامت در بروجرد نتوانست روح تشنه ستاری را سیراب کند. لذا با کسب اجازه از پدر بزرگوارش هجرتی دیگر آغاز کرد و در جوار مرقد ملکوتی [[امام علی]] علیه السلام رحل اقامت افکند.  
  
'''<I>2. فعاليت سياسي:</I>'''
+
شیخ علی ستاری بروجردی از مصاحبت با ارباب فضل و کرامت و از محضر اساتید والامقامی همچون [[امام خمینی|امام خمینی]] در [[عرفان]] و [[سیر و سلوک|سیر و سلوک]] و [[تقوا]] و پرهیزگاری بهره برد. امام راحل از ایشان شخصیتی ممتاز و معنوی ساخته بود. به طوری که ستاری در تمام مسائل، امین امام محسوب می شد.
  
استاد ستاري به دليل قداست و كياستي كه داشت، از همان اوايل شروع نهضت مقدس در سال 1342 ش. [[محرم]] راز از امام و بيت امام گرديد و سفير حضرتش در كشورهاي مسلمان و [[شيعه]] نشين همسايه بود. بارها مخفيانه از [[نجف]] به ايران مي آمد و پيك حضرت امام بود. در دوران خفقان ستمشاهي نام او در ليست سياه ساواك قرار گرفت و چندين بار دستگير و بازداشت شد. ولي هر بار با زيركي خاصي از چنگ ساواك نجات پيدا مي كرد و به فعاليت خود ادامه مي داد تا بالاخره در سال 1355 ش. به كشور عزيز ايران برگشت و در شهر كريمه [[اهل بيت]] [[حضرت معصومه]] سلام الله علیها اقامت نمود. حضرت امام هنگام مراجعت حاج آقا ستاري به ايران، فرمود: «شما كه به قم مي رويد خوبست همانجا بمانيد. اخوي من حاج آقاي پسنديده از من بهتر است. شما در خدمت ايشان باشيد».
+
همچنین وی از محضر [[سید محسن حکیم|آیت الله حکیم]] که ایشان هم مردی وارسته، دانشمند [[زهد|زاهد]] و عابدی بود و سال ها عمر بابرکت خود را در تحصیل علم و عرفان و سیر و سلوک گذرانده بود، کسب فیض نمود و همچنین از محضر آیت الله [[آیت الله سید ابوالقاسم خویی|سید ابوالقاسم خوئی]] استفاده کرد. استاد ستاری سال ها در محضر آیت الله خوئی در دروس خارج [[فقه]] و [[اصول فقه|اصول]] کسب فیض نمود.  
  
در اسفند 1355 ش. حاج آقا ستاري به قم مشرف شد و به خاطر مزاحمت هاي رژيم، سه بار مجبور به جابجايي منزل خويش گرديد و به طور آشكار و پنهان رسالت خويش را به انجام رساند.
+
از دیگر استادان وی می توان از آیت الله [[سید عبدالهادی شیرازی|سید عبدالهادی شیرازی]] و همچنین آیت الله مسمع و میرزا باقر زنجانی نام آورد که هر کدام از مفاخر جهان اسلام بشمار می رفتند و از بُعد زهد، تقوا و عرفان و سیر و سلوک زبانزد عام و خاص بودند. او خود را به مراتب بالای علمی رساند به طوری که در مسائل شرعی به احتیاط عمل می کرد.
  
در دوران تبعيد امام، از ياران باوفاي امام و نماينده ويژه ايشان در [[حج]] بود تا اين كه انقلاب كبير ايران به رهبري [[امام خمینی]] به ثمر رسيد. هنگام اقامت حضرت امام در [[قم]]، استاد ستادي از نزديكان و ملازمان ايشان بود و بعد از پيروزي انقلاب به فرمان امام به اتفاق حاج آقاي شاهرودي، كميته انقلاب اسلامي را در بروجرد تشكيل داد. با آغاز جنگ تحميلي عراق عليه ايران، استاد ستاري نيز با سه فرزند خود لباس رزم پوشيد و همگام با رزمندگان اسلام در ميادين جنگ حضور پيدا كرد تا سرانجام فرزند عزيز و دلبندش حاج محمدحسين ستاري را - كه ديده بان لشكر علي بن ابي طالب علیه السلام بود - در راه [[قرآن]] و [[اسلام]] تقديم نمود و به افتخار شهادت فرزند نائل آمد.
+
از دوستان و هم‌درسان استاد ستاری می توان از علمای برجسته ای همچون شهید [[مصطفی خمینی|سید مصطفی خمینی]] یاد کرد که علاوه بر درس و بحث، در ارتباطات خانوادگی هم بسیار زیاد با هم شفیق و رفیق بودند؛ به طوری که این دو بزرگوار در تمام زمینه‌ها خصوصاً در سفرها همکاری های تنگاتنگی داشتند. می گویند: در سفر [[مکه]] که قرار بود حاج آقا مصطفی خمینی مشرف شود، نزد امام رفتند، امام به ایشان فرمود: اگر حاج آقای ستاری با شما باشد، خیلی خوب است.
  
فعاليت هاي حاج آقاي ستاري در زمان جنگ در جبهه‌ها محدود نبود بلكه او به امر امام به كشورهاي شيخ نشين خليج فارس مي رفت و كمك هاي نقدي و جنسي آن ها را به سمت جبهه‌ها گسيل مي داشت كه طي چند مرحله، چهارصد دستگاه جيپ، لنكروز و آمبولانس، مملو از البسه و لوازم مورد نياز جنگ به جبهه‌هاي حق عليه باطل رسانيد. به همين جهت از طريق عوامل آمريكا، ورود ستاري به كشورهاي خليج فارس، خصوصاً كويت ممنوع گرديد.
+
== اجازات علمی و مالی ==
 +
استاد ستاری مشهور به [[عرفان]] و [[زهد]] بود و در [[صداقت]] و [[امانت‌داری]] کم‌نظیر بود؛ به طوری که از طرف اکثر علمای عظام اجازه دریافت وجوهات داشت که در ذیل به اجازه آیات عظام اشاره می شود. حضرت [[امام خمینی]] قدس سره در این باره می فرماید: «از نظر مالی آقای ستاری از خود آدم مطمئن‌تر است.» و در جای دیگر دارد که هرگاه مردم به مرحوم حاج سید مصطفی خمینی جهت تحویل وجوهات مراجعه می کردند، ایشان می فرمود: «به حاج آقای ستاری تحویل بدهید».
  
با عروج ملكوتي حضرت امام، لطمه جبران ناپذيري بر روح و جسم ستاري وارد شد. ستاري با تمام وجود، عاشق سيره و سنت امام بود و جدايي مراد از مريد به منزله جدايي روح از جسم بود. ستاري هر چند در زمان حضرت امام نيز تصدي هيچ يك از امور اجرايي را نداشت، اما همچنان با اعتقاد راسخ به «ولايت مطلقه فقيه»، و رهبري حضرت آيت الله خامنه‌اي به تمام معنا عالمي سياستمدار، عارفي زاهد، مجاهدي پرتوان و سربازي گمنام در خدمت اسلام و انقلاب اسلامي بود. او هميشه مي فرمود: «بهترين افتخار من اين است كه لباس سربازي [[امام زمان]] عجل الله تعالی فرجه شریف را به تن دارم».
+
اسامی [[مشایخ|مشایخ]] اجازات ایشان از این قرار است:
  
'''<I>3. فعاليت‌هاي اجتماعي و عمراني:</I>'''
+
. امام خمینی قدس سره، در تاریخ ۱۱ [[جمادی الاول]] ۱۴۰۱ ق؛
  
استاد ستاري سرمايه عمر خويش را با خدا سودا كرده بود. او در خدمت به مردم لحظه‌اي مضايقه نكرد و زمان بسياري را به اين كار اختصاص مي داد. هر چند خود دنياي آرامي داشت، اما لحظه‌اي آرام نبود. همواره در راه زدودن چهره كريه فقر از جامعه در حركت و تلاش بود، قدم هاي استوارش هميشه براي محرومين و مستمندان در تكاپو و جنبش، چشمان نافذش همواره به دنبال كشف آثار حرمان و عقب ماندگي در جستجو و قلب دردمندش نه براي خود كه براي هموطنانش پيوسته در تپش و تلاطم بود. او با صبر و شكيبايي در كار ساختن جامعه‌اي نمونه بدور از ستيز و كشمكش بود و سينه‌اي به فراخناي جهان آكنده از قصه‌ها و غصه‌ها و درد [[دين]] داشت. اما هيچ گاه آن همه راز دل را بر زبان جاري نكرد.
+
. [[آیت الله سید ابوالقاسم خویی|آیت الله خوئی]]، در تاریخ ۲۶ [[جمادی الثانی]] ۱۳۸۰ ق؛
  
او عمر گرانقدر خود را وقف ساختن و تأسيس نهادها و مؤسسات خيريه كرد. از جمله در تأسيس و تكميل دبيرستان احمديه در روستاي وفايي، بيمارستان قلب در بروجرد، بيمارستان [[حضرت فاطمه]] زهرا سلام الله علیها، دبيرستان [[امام علی]] علیه السلام دبستان يازده كلاسه حضرت حضرت زهرا سلام الله علیها، حسينيه بقية الله عجل الله تعالی فرجه شریف، توسعه مساجد خاتم الانبياء صلی الله علیه و آله در بروجرد، مسجد [[امام زمان]] عجل الله تعالی فرجه شریف، در روستاي كپرجودكي، مسجد روستاي بركت آباد، مسجد [[امام صادق]] علیه السلام در روستاي وفايي، مسجد روستاي دره نقدي، حسينيه روستاي گلچهران و توسعه حوزه هاي امام صادق علیه السلام و ولي عصر عجل الله تعالی فرجه شریف بروجرد و مؤسسات خيريه در شهرستان هاي قم، اصفهان، مشهد، تهران صدها ميليون تومان هزينه كرد و با اين همه، خود از داشتن يك وسيله نقليه محروم بود. و در وصيت نامه‌اش نوشت: «من غير از خانه قم (كه بسيار كوچك است) يك زمين زراعي كوچك كه ارزش سهم من از آن به صد هزار تومان مي رسد، چيزي ندارم». البته نام نيك استاد شيخ علي ستاري براي هميشه بر فراز مراكز درماني، آموزشي و عبادي بروجرد و بقيه شهرستان ها و روستاها خواهد درخشيد.
+
. [[سید علی حسینی سیستانی|آیت الله سیستانی]] که در تاریخ ۲۸ [[ذی الحجه]] ۱۴۱۵ ق. صادر فرموده‌اند.
  
'''آثار نيك'''
+
*۴. [[سید علی حسینی خامنه ای|آیت الله خامنه‌ای]] که در تاریخ ۲۵ [[صفر]] ۱۴۱۶ ق. صادر فرموده‌اند.
  
شيخ علي ستاري با آن تصميمي كه براي خدمت به مردم گرفته بود، هرگز مجالي پيدا نكرد تا كتابي را تأليف كند. با آن همه توانايي هاي علمي كه داشت، معتقد بود كه انسان ها بايد با كار و در عمل نشان بدهند كه چه بايد كرد؟ او مرد ميدان عمل بود. او با توكل بر خداوند در كارهايي كه احتياج به آموختن داشت، آن قدر دقيق بود و زود فرامي گرفت مثل اين كه سال ها در اين رشته كار كرده است.  
+
. [[آیت الله محمد علی اراکی|آیت الله اراکی]] که در تاریخ ۱۹ ذی الحجة ۱۴۱۴ ق. صادر فرموده‌اند.
  
برخي دوستان نزديك او مي گويند: در كار ساخت و ساز، ايشان بسيار ماهرانه نقشه مي كشيد و بر طبق همان نقشه، ساختمان ها را بنا مي كردند؛ به طوري كه هر كسي مي ديد، مي گفت: حاج آقاي ستاري يك معمار و يك مهندس ساختمان است كه سال ها كار كرده و مهارت اندوخته است.
+
*۶. [[آیت الله بهجت]] که در تاریخ ۱۴۱۵ ق. مطابق با ۱۳۷۴/۲/۵ ش. صادر فرموده‌اند.
  
'''پرواز تا بر دوست'''
+
*۷. از طرف [[آیت الله محمدفاضل لنکرانی|آیت الله فاضل لنکرانی]] که در ۲۷ [[ذی القعده]] ۱۴۱۶ ق. صادر فرموده‌اند.
  
سرانجام قلب انساني وارسته كه در پيمودن راه پرفراز و نشيب كمال، خستگي و ستوه را هرگز احساس نمي كرد؛ و خود را سرباز [[امام زمان]] عجل اله تعالی فرجه شریف مي دانست، در مورخ 80/2/2 بر اثر سكته قلبي از حركت بازايستاد و با آرامش [[روح]] و اطمينان، همچون مقتداي خويش، به رحمت بيكران حضرت حق پيوست و در جوار تربت پاك فرزند شهيدش در گلزار شهيدان قم به انتظار شفاعت سالار شهيدان حسين بن علي علیه السلام در خاك آرميد. خدايش با انبيا و اوليا محشور گرداند.
+
*۸. از طرف آیت الله سید عبدالهادی شیرازی که در ۲۹ جمادی الثانی ۱۳۸۰ ق. صادر فرموده‌اند.
  
غم اين عزيز براي مردم شهيدپرور شهرستان بروجرد و روستاي ايشان سنگين بود؛ در اين مناطق سه روز عزاي عمومي اعلام شد و تمام مغازه‌ها و مدارس تعطيل شد. و در يك كلام:
+
*۹. [[سید محمدرضا موسوی گلپایگانی|آیت الله گلپایگانی]].
  
رفت ستاري كه مردي عاشق وارسته بود × سال ها پيش از وفات خود به [[حق]] پيوسته بود
+
== فعالیت‌های ایشان ==
 +
'''<I>۱. فعالیت سیاسی:</I>'''
  
از همه وابستگي‌هاي جهان بركنده دل × بر خدا و اولياء حق فقط دل بسته بود
+
استاد ستاری به دلیل قداست و کیاستی که داشت، از همان اوایل شروع نهضت مقدس در سال ۱۳۴۲ ش. محرم راز امام و بیت امام گردید و سفیر حضرتش در کشورهای مسلمان و [[شیعه]] نشین همسایه بود. بارها مخفیانه از [[نجف]] به [[ایران]] می آمد و پیک [[امام خمینی|حضرت امام]] بود. در دوران خفقان ستمشاهی نام او در لیست سیاه ساواک قرار گرفت و چندین بار دستگیر و بازداشت شد. ولی هر بار با زیرکی خاصی از چنگ ساواک نجات پیدا می کرد و به فعالیت خود ادامه می داد تا بالاخره در سال ۱۳۵۵ ش. به کشور عزیز ایران برگشت و در شهر کریمه اهل بیت [[حضرت معصومه]] سلام الله علیها اقامت نمود. حضرت امام هنگام مراجعت حاج آقا ستاری به ایران، فرمود: «شما که به [[قم]] می روید خوبست همانجا بمانید. اخوی من حاج آقای پسندیده از من بهتر است. شما در خدمت ایشان باشید». در اسفند ۱۳۵۵ ش. حاج آقا ستاری به قم مشرف شد و به خاطر مزاحمت های رژیم، سه بار مجبور به جابجایی منزل خویش گردید و به طور آشکار و پنهان رسالت خویش را به انجام رساند.
  
تا كند [[معراج]] از خود تا خدا، يك يك ز پاي × بندهاي بندگي غير را بگسسته بود
+
در دوران تبعید امام، از یاران باوفای امام و نماینده ویژه ایشان در [[حج]] بود تا این که انقلاب کبیر ایران به رهبری [[امام خمینی]] به ثمر رسید. هنگام اقامت حضرت امام در قم، استاد ستادی از نزدیکان و ملازمان ایشان بود و بعد از پیروزی انقلاب به فرمان امام به اتفاق حاج آقای شاهرودی، کمیته انقلاب اسلامی را در بروجرد تشکیل داد.
  
دسته وارسته و داراي حسن عاقبت × اهل علمند و عمل، اين مرد، از آن دسته بود
+
با آغاز جنگ تحمیلی [[عراق]] علیه ایران، استاد ستاری نیز با سه فرزند خود لباس رزم پوشید و همگام با رزمندگان اسلام در میادین جنگ حضور پیدا کرد تا سرانجام فرزند عزیز و دلبندش حاج محمدحسین ستاری را - که دیده بان لشکر علی بن ابی طالب علیه السلام بود - در راه [[قرآن]] و [[اسلام]] تقدیم نمود و به افتخار [[شهادت در راه خدا|شهادت]] فرزند نائل آمد.
  
از جواني تا به پيري با تلاش و پشتكار × بر كمر در راه دين، دامان همت بسته بود
+
فعالیت های حاج آقای ستاری در زمان جنگ در جبهه‌ها محدود نبود بلکه او به امر امام به کشورهای شیخ نشین خلیج فارس می رفت و کمک های نقدی و جنسی آن ها را به سمت جبهه‌ها گسیل می داشت که طی چند مرحله، چهارصد دستگاه جیپ، لنکروز و آمبولانس، مملو از البسه و لوازم مورد نیاز جنگ به جبهه‌های حق علیه باطل رسانید. به همین جهت از طریق عوامل آمریکا، ورود ستاری به کشورهای خلیج فارس، خصوصاً [[کویت|کویت]] ممنوع گردید.
  
داد نيكو امتحانِ مال و جان و آبرو × كز همه اقبال و ادبار جهان وارسته بود
+
با عروج ملکوتی حضرت امام، لطمه جبران ناپذیری بر روح و جسم ستاری وارد شد. ستاری با تمام وجود، عاشق سیره و سنت امام بود و جدایی مراد از مرید به منزله جدایی روح از جسم بود. ستاری هر چند در زمان حضرت امام نیز تصدی هیچ یک از امور اجرایی را نداشت، اما همچنان با اعتقاد راسخ به «[[ولایت فقیه|ولایت مطلقه فقیه]]»، و رهبری [[آیت الله خامنه‌ای|حضرت آیت الله خامنه‌ای]] به تمام معنا عالمی سیاستمدار، عارفی زاهد، مجاهدی پرتوان و سربازی گمنام در خدمت اسلام و انقلاب اسلامی بود. او همیشه می فرمود: «بهترین افتخار من این است که لباس سربازی [[امام زمان]] عجل الله تعالی فرجه شریف را به تن دارم».
  
خوب آمد در جهان و خوب ماند و خوب رفت × قدر خوبي را به دنيا، خوب چون دانسته بود
+
'''<I>۲.</I>''' '''<I>فعالیت فرهنگی:</I>'''
  
آن كه عمري بود كارش، ياري افتادگان × بر چنين تجليل و تكريمي به حق شايسته بود
+
استاد ستاری با برخورداری از بینش فرهنگی «تعلیم و تربیت» را نیاز زمان تشخیص داده بود و به مانند معلمی آگاه، مدیری دلسوز و مدبری متعبد، [[دین]] و دانش را به هم آمیخت و به اعتلا و ارتقای آموزش و پرورش فرزندان این سرزمین اندیشید. ایشان با فراهم کردن زمینه کارهای زیربنایی مثل ساختن دبیرستان دخترانه احمدیه در روستای ونایی که تا آن روز مردم خیلی به علم و دانش و همچنین نسبت به تعلیم و تربیت دختران، این آینده سازان و این مادران الگوی آینده جامعه اسلامی بهایی نمی دادند و حتی اگر کسانی هم می خواستند دختران خود را به دبیرستان بفرستند، چون راه دور بود و می خواستند دختران به بروجرد برای ادامه تحصیل بروند و با مشکلات زیادی روبرو بودند، از ادامه تحصیل بازمی ماندند و به همین خاطر استعدادهای بالا و سرشار از بین می رفت. ولی با کار زیربنایی استاد ستاری این جو را شکست و گفت: دختر و پسر فرقی ندارد و همه می توانند با فراگیری [[دین]] و دانش در تمام زمینه‌های انسانی افتخار بیافرینند. دختران هم می توانند با تحصیل دانش، مادران خوبی برای فرزندان خود باشند و فرزندان امت مسلمان را بر پایه [[اسلام]] راستین تربیت کنند. ساختن دبستان دخترانه حضرت فاطمه سلام الله علیها و همچنین مدرسه امام علی علیه السلام،دبیرستان امام علی علیه السلام، دبستان یازده کلاسه حضرت حضرت زهرا سلام الله علیها از دیگر کارهای ایشان بود.
  
با دلي آرام چون روح خدا رفت از جهان × بس كه از قيد علايق همچنان او، رسته بود
+
'''<I>۳. فعالیت‌ اجتماعی و عمرانی:</I>'''
  
در كمال بندگي اين عالم پرهيزگار × بر خدا تنها اميدش با دل بشكسته بود.
+
استاد ستاری در خدمت به مردم لحظه‌ای مضایقه نکرد و زمان بسیاری را به این کار اختصاص می داد. همواره در راه زدودن چهره کریه فقر از جامعه در حرکت و تلاش بود، قدم های استوارش همیشه برای محرومین و مستمندان در تکاپو و جنبش، چشمان نافذش همواره به دنبال کشف آثار حرمان و عقب ماندگی در جستجو و قلب دردمندش نه برای خود که برای هموطنانش پیوسته در تپش و تلاطم بود. او با صبر و شکیبایی در کار ساختن جامعه‌ای نمونه بدور از ستیز و کشمکش بود و سینه‌ای به فراخنای جهان آکنده از قصه‌ها و غصه‌ها و درد [[دین]] داشت. اما هیچ گاه آن همه راز دل را بر زبان جاری نکرد.
  
'''بازماندگان'''
+
او عمر گرانقدر خود را وقف ساختن و تأسیس نهادها و مؤسسات خیریه کرد. از جمله در تأسیس بیمارستان قلب در بروجرد، بیمارستان حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها، حسینیه بقیة الله عجل الله تعالی فرجه شریف، توسعه مساجد خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله در بروجرد، مسجد امام زمان عجل الله تعالی فرجه در روستای کپرجودکی، مسجد روستای برکت آباد، مسجد امام صادق علیه السلام در روستای وفایی، مسجد روستای دره نقدی، حسینیه روستای گلچهران و توسعه حوزه های امام صادق علیه السلام و ولی عصر عجل الله تعالی فرجه بروجرد و مؤسسات خیریه در شهرستان های قم، [[اصفهان]]، [[مشهد]]، [[تهران]] صدها میلیون تومان هزینه کرد و با این همه، خود از داشتن یک وسیله نقلیه محروم بود.
  
استاد ستاري در [[نجف]] اشرف متأهل شدند كه خداوند از آن [[ازدواج]] مبارك و باسعادت سه پسر دو دختر به ايشان عنايت فرمود. فرزندان صالح و بامعنويت او عبارتند از:
+
== ویژگی‌های اخلاقی ==
 +
حاج شیخ علی ستاری، عالمی عارف و فرزانه و وارسته، روستازاده‌ای دانشمند از خیل ایثارگران و مجاهدان بود که بر بلندای قله زیبای خرد و عاطفه ایستاد. او خوب فهمیده بود که «... لن تنالوا البرّ حتّی تنفقوا ممّا تحبّون...» و عاشقانه محبوب‌ترین سرمایه، یعنی جان گرانقدرش را بی پیرایه و سخاوتمندانه انفاق نمود.
  
* 1. آقاي محمدحسن، كه فرزند بزرگ است و مدتي به تحصيل علوم ديني مشغول بود و در حال حاضر هم به نشر كتاب در تهران مشغول است.
+
از ویژگی های او که همیشه بدان توجه داشت، ساده زیستی بود. او با ساده زیستی و پارسایی در کلبه محقرش به عافیت طلبان و منفعت خواهان آموخت که باید خود را رها کرد و از سد عظیم خودخواهی، خودمحوری، تجمل گرایی، [[اسراف]] و تبذیر و [[دنیاطلبی|دنیاطلبی]] گذر کرد، تا به معبود خود رسید.
  
* 2. شهيد والامقام محمدحسين؛ او اين دنيا را براي خويش بسيار كوچك ديد، به همين خاطر با نوشيدن شربت شهادت به آرزوي ديرينه خود رسيد.
+
از ویژگی های دیگر او [[تواضع]] بی حد و حصر ایشان بود. هرگز به دنبال آوازه و اشتهار - که عامل سقوط و دوری انسان ها از اصالت و هویت دینی، اخلاقی و اجتماعی است - نبود. این جمله از اوست که «همین آوازه‌ها و اشتهار باعث سد راه کارهای خیر می شود و نمی گذارد که انسان در اوج آسمان‌ها به پرواز درآید و به خدای خود برسد.» و برای این که انسان بتواند انسان بشود، باید از خیلی چیزها، خیلی منیت‌ها و خیلی از [[آرزو|آرزوها]]، بگذرد.
  
* 3. جناب دكتر محسن ستاري؛ ايشان هم با توفيقي كه خداوند به ايشان عطا كرده، يار و ياور محرومان است.
+
و از ویژگی های دیگر استاد ستاری آرمان گرایی بود. او به همگان آموخت که برای نیل به آرمان‌های مقدس انسانی باید راحتی و رفاه را بر خود حرام کرد و به میدان مبارزه آمد و بی شائبه نام و نان، خود را وقف خدمت به مردم نمود. چرا که معتقد بود: «گر مرد رهی، میان خون باید رفت».
  
دختران ايشان، خانم ها: معصومه و زهرا ستاري، از بانوان عفيف و ارزشمند جامعه اسلامي هستند و سال‌هاست تشكيل خانواده داده و با دو عالم بزرگوار آقايان: رحماني و بحراني ازدواج كرده‌اند.
+
از دیگر خصوصیات اخلاقی استاد ستاری می توان به [[توکل]] وی توجه کرد که در تمام کارها اراده ایشان متکی به نیروی الهی بود. او کارها را با توکل بر خداوند شروع می کرد و به پایان می رساند و اگر مشکلی پیش می آمد، بدون هیچ گونه ناراحتی می فرمود: «هر چه مصلحت خداوند باشد، همان خواهد شد.» استاد در یکی از سفرهای زیارتی که به [[مکه]] به عنوان مسئول و هم روحانی کاروان بود؛ پول‌های افراد کاروان نزد ایشان بود و اتفاقاً پول‌هایی که نزد ایشان بود، به سرقت رفت. همه نگران بودند ولی استاد بسیار روحیه ای آرام داشت و به دوستان سفارش می کرد: «توکل بر خدا کنید، نگران نباشید، خدا خودش همه چیز را درست می کند.» دوستانش می گفتند: وقتی استاد این طور با اطمینان حرف زد، ما چیزی نگفتیم و اذن مرخصی گرفتیم، همین که بلند شدیم و خواستیم از آنجا خارج شویم ناگهان بعضی از رفقای دیگر گفتند: به آقای ستاری بگویید یک آقایی آمده با شما کاری دارد. ایشان وارد منزل شد و بعد از مدتی رو به آقای ستاری کرد و گفت: مدتی است که من سهم وجوهات خود را نپرداخته‌‌ام خواستم شما زحمت بکشید حساب کنید تا خدمتتان تقدیم کنم، هر جور که صلاح می بینید مصرف کنید. جالب اینجاست که جناب آقای ستاری وقتی که حساب کردند، دقیقاً به اندازه مقدار پولی بود که به سرقت رفته بود.
  
'''در سوگ ستاري'''
+
از خصوصیات بارز اخلاقی دیگر ایشان [[حسن خلق|حُسن خلق]] بود که برای اطرافیان بسیار تحسین برانگیز بود. [[اخلاق]] بسیار نیکو و جذابی داشت. هر کسی که با ایشان برخورد می کرد، بسیار دوست داشت که بتواند دوباره با ایشان ارتباط برقرار کند و این رابطه دوستی ادامه پیدا کند. حسن خلق ایشان در سفرها که با افراد مختلف داشتند، بسیار نمایان بود و بسیار نقل می شود که می گویند: استاد ستاری در سفرهایی که با ما داشتند، آن قدر خوش اخلاق و خوش رفتار بودند که انسان آرزو می کرد که ای کاش پیش می آمد دوباره با ایشان همسفر می شدیم!
  
در تشييع جنازه حضرت استاد ستاري جمع كثيري از علما و روحانيون شركت نموده و همچنين بعضي از آن ها پيام هاي تسليتي به بيت ايشان ارسال كرده‌اند. در زماني كه استاد ستاري به لقاءالله پيوست، رسانه‌هاي خبري رحلت ايشان را مخابره كردند. مطبوعات هم در زمان رحلت استاد ستاري مقاله‌هايي در زمينه شخصيت، خدمات و درگذشت ايشان به چاپ رساندند؛ از جمله روزنامه هاي كيهان (13/2/80)، جمهوري اسلامي (5/2/80) و آفتاب يزد (4/2/80).
+
استاد در سفرها همیشه سعی می کرد که همه کارها را خودشان به تنهایی انجام بدهد تا دیگران بیشتر از این سفر لذت ببرند و بیشتر به آن ها خوش بگذرد. مخصوصاً در سفرهای زیارتی که دوستان با ایشان بودند نقل می کنند: استاد ستاری با تأسی به استاد فرزانه‌اش حضرت امام قدس سره همیشه به این نکته توجه خاص داشت و سعی می کرد زودتر از دیگران برگردد و از آن طرف هم دیرتر از دیگران از منزل خارج شود تا بیشتر کارهایشان را بتواند انجام دهد و دیگران از این فرصتی که پیش آمده، بتوانند بیشتر استفاده کنند و به [[دعا]] و نیایش بپردازند و زمانی که از ایشان سؤال شد که: شما چرا این کار را می کنید؟ می فرمود: همان طور که امام بزرگوار فرموده‌اند: «خدمت به زائرین اهل بیت، ثوابش کمتر از [[زیارت]] و توسل نیست».
  
* در پايان از كليه افرادي كه ما را در جمع آوري اين مقاله ياري رساندند، كمال تشكر و قدرداني را داريم.
+
== وفات ==
 +
سرانجام قلب انسانی وارسته که در پیمودن راه پرفراز و نشیب کمال، خستگی و ستوه را هرگز احساس نمی کرد، در تاریخ۱۳۸۰/۲/۲ بر اثر سکته قلبی از حرکت بازایستاد و با آرامش [[روح]] و اطمینان، به رحمت بیکران حضرت حق پیوست و در جوار تربت پاک فرزند شهیدش در گلزار شهیدان [[قم]] در خاک آرمید. خدایش با انبیا و اولیا محشور گرداند.
  
==منابع:==
+
==منابع مقاله==
  
(1). مصاحبه با خانواده آقاي ستاري (دكتر محسن ستاري فرزند ايشان).
+
(۱). مصاحبه با خانواده آقای ستاری (دکتر محسن ستاری فرزند ایشان).
  
(2). مصاحبه با داماد ايشان (حاج آقاي رحماني).
+
(۲). مصاحبه با داماد ایشان (حاج آقای رحمانی).
  
(3). زندگينامه ايشان.
+
(۳). زندگینامه ایشان.
  
(4). مصاحبه با حجة الاسلام عباس قرهي (در دفتر آيت الله بهجت، قسمت وجوهات).
+
(۴). مصاحبه با حجة الاسلام عباس قرهی (در دفتر آیت الله بهجت، قسمت وجوهات).
  
(5). مصاحبه با حجة الاسلام پارسا (نماينده طلاب بروجرد).
+
(۵). مصاحبه با حجة الاسلام پارسا (نماینده طلاب بروجرد).
  
(6). نقل از فرزند ايشان از قول آقاي دكتر باهر راجع به فعاليت هاي آقاي ستاري در دفاع مقدس.
+
(۶). نقل از فرزند ایشان از قول آقای دکتر باهر راجع به فعالیت های آقای ستاری در دفاع مقدس.
  
(7). روزنامه كيهان، ص 11، پنجشنبه 13/2/80.
+
(۷). روزنامه کیهان، ص ۱۱، پنجشنبه ۱۳/۲/۸۰.
  
(8). روزنامه جمهوري اسلامي، ص 5، 5/2/80.
+
(۸). روزنامه جمهوری اسلامی، ص ۵، ۵/۲/۸۰.
  
(9). روزنامه آفتاب يزد، ص قسمت خبرهاي كوتاه، 80/2/4.
+
(۹). روزنامه آفتاب یزد، ص ۵، قسمت خبرهای کوتاه، ۸۰/۲/۴.
  
(10). يادها و يادمان ها، ص 376 به بعد. (اين كتاب به مناسبت بزرگداشت سيد مصطفي خميني از طرف آثار نشر امام قدس سره به چاپ رسيده است).
+
(۱۰). یادها و یادمان ها، ص۳۷۶ به بعد. (این کتاب به مناسبت بزرگداشت سید مصطفی خمینی از طرف آثار نشر امام خمینی به چاپ رسید).
  
(11). پيام تسليت اداره آموزش و پرورش منطقه اشترايان.
+
(۱۱). پیام تسلیت اداره آموزش و پرورش منطقه اشترایان.
  
(12). پيام تسليت رئيس اداره آموزش و پرورش بروجرد.
+
(۱۲). پیام تسلیت رئیس اداره آموزش و پرورش بروجرد.
  
(13). پيام تسليت نماينده مردم بروجرد در مجلس شوراي اسلامي.
+
(۱۳). پیام تسلیت نماینده مردم بروجرد در مجلس شورای اسلامی.
  
(14). پيام تسليت هيئت نجفي هاي مقيم قم.
+
(۱۴). پیام تسلیت هیئت نجفی های مقیم قم.
  
(15). پيام تسليت شبكه بهداشت و درمان شهرستان بروجرد.
+
(۱۵). پیام تسلیت شبکه بهداشت و درمان شهرستان بروجرد.
  
(16). دوماهنامه آسماني ها.
+
(۱۶). دوماهنامه آسمانی ها.
  
(17). ويژه‌نامه سومين جشنواره سراسري مدرسه سازان ص 57 (21/8/1379).
+
(۱۷). ویژه‌نامه سومین جشنواره سراسری مدرسه سازان ص ۵۷ (۲۱/۸/۱۳۷۹).
  
(18). روزنامه اطلاعات.
+
(۱۸). روزنامه اطلاعات.
  
(19). همايش ملي خيرين مسكن ساز، در 22 و 23 ارديبهشت ماه 79 در مشهد مقدس.
+
(۱۹). همایش ملی خیرین مسکن ساز، در ۲۲ و ۲۳ اردیبهشت ماه ۷۹ در مشهد مقدس.
  
(20). اجازات از مراجع عظام كه به ايشان داده‌اند.
+
(۲۰). اجازات از مراجع عظام که به ایشان داده‌اند.
  
===منبع===
+
==منبع==
  
محمود كرماني, ستارگان حرم، جلد 16، صفحه 278، 295.
+
محمود کرمانی، [[ستارگان حرم]]، جلد ۱۶، صفحه ۲۷۸، ۲۹۵.
 +
[[رده:علمای معاصر|ستاری بروجردی،علی]]
 +
[[رده:مدفونین گلزار شهدای قم (مزار على بن جعفر علیه السلام)]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۸ اکتبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۷:۳۵

حجت الاسلام شیخ علی ستاری بروجردی (۱۳۰۹ - ۱۳۸۰ ش) از روحانیون مجاهد و فعال ایران معاصر است. او در تاریخ شکوهمند نظام مقدس اسلامی، یاوری امین برای امام خمینی، پشتیبانی صادق برای رزمندگان اسلام، خادمی دلسوز برای محرومان بود. ویژگی های اخلاقی، از ایشان عالمی وارسته و عارف ساخت که سال ها در سیر و سلوک و عرفان و تهذیب نفس و خودسازی چیزی کم نگذاشته بود.


این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon book.jpg

محتوای فعلی بخشی از یک کتاب متناسب با عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)


۲۲۰px
نام کامل علی ستاری بروجردی
زادروز ۱۳۰۹ شمسی
زادگاه بروجرد
وفات ۱۳۸۰ شمسی
مدفن قم - گلزار شهدا

Line.png

اساتید

سید محسن حکیم، سید ابوالقاسم خوئی، امام خمینی، ...



ولادت و کودکی

شیخ علی ستاری، در تاریخ ۱۳۰۹/۶/۴ ش. در بروجرد، در خانواده‌ای روحانی دیده به جهان گشود. هنوز بیش از ده روز از ولادتش نگذشته بود که مادرش، دار فانی را وداع گفت.

او در سنین کودکی در محضر و مکتب والد ارجمندش، شیخ عبدالستار که از علمای بزرگوار بود، به فراگیری علوم قرآنی همت گماشت و طولی نکشید که زبانش به ذکر قرآن جاری شد. او در همان اوایل کودکی مجدانه مشغول به تحصیل و تلاش شد و در کنار تحصیلش در کارهای کشاورزی و دامداری و امورات خانواده کمک می کرد.

تحصیلات و استادان

آقای علی ستاری در ۱۸ سالگی به دلیل علاقه شدیدی که به تبلیغ دین اسلام و روحانیت داشت، به سفارش پدر بزرگوارش که از علمای بزرگ و صاحب نام بود، به انگیزه تبلیغ دین و حل مشکلات مردم فقیر و مستضعف به شهر بروجرد هجرت کرد. او قریب به یک سال و نیم در حوزه علمیه بروجرد به تحصیل و تهذیب نفس مشغول بود و از محضر علمای بروجرد کسب فیض نمود. اما اقامت در بروجرد نتوانست روح تشنه ستاری را سیراب کند. لذا با کسب اجازه از پدر بزرگوارش هجرتی دیگر آغاز کرد و در جوار مرقد ملکوتی امام علی علیه السلام رحل اقامت افکند.

شیخ علی ستاری بروجردی از مصاحبت با ارباب فضل و کرامت و از محضر اساتید والامقامی همچون امام خمینی در عرفان و سیر و سلوک و تقوا و پرهیزگاری بهره برد. امام راحل از ایشان شخصیتی ممتاز و معنوی ساخته بود. به طوری که ستاری در تمام مسائل، امین امام محسوب می شد.

همچنین وی از محضر آیت الله حکیم که ایشان هم مردی وارسته، دانشمند زاهد و عابدی بود و سال ها عمر بابرکت خود را در تحصیل علم و عرفان و سیر و سلوک گذرانده بود، کسب فیض نمود و همچنین از محضر آیت الله سید ابوالقاسم خوئی استفاده کرد. استاد ستاری سال ها در محضر آیت الله خوئی در دروس خارج فقه و اصول کسب فیض نمود.

از دیگر استادان وی می توان از آیت الله سید عبدالهادی شیرازی و همچنین آیت الله مسمع و میرزا باقر زنجانی نام آورد که هر کدام از مفاخر جهان اسلام بشمار می رفتند و از بُعد زهد، تقوا و عرفان و سیر و سلوک زبانزد عام و خاص بودند. او خود را به مراتب بالای علمی رساند به طوری که در مسائل شرعی به احتیاط عمل می کرد.

از دوستان و هم‌درسان استاد ستاری می توان از علمای برجسته ای همچون شهید سید مصطفی خمینی یاد کرد که علاوه بر درس و بحث، در ارتباطات خانوادگی هم بسیار زیاد با هم شفیق و رفیق بودند؛ به طوری که این دو بزرگوار در تمام زمینه‌ها خصوصاً در سفرها همکاری های تنگاتنگی داشتند. می گویند: در سفر مکه که قرار بود حاج آقا مصطفی خمینی مشرف شود، نزد امام رفتند، امام به ایشان فرمود: اگر حاج آقای ستاری با شما باشد، خیلی خوب است.

اجازات علمی و مالی

استاد ستاری مشهور به عرفان و زهد بود و در صداقت و امانت‌داری کم‌نظیر بود؛ به طوری که از طرف اکثر علمای عظام اجازه دریافت وجوهات داشت که در ذیل به اجازه آیات عظام اشاره می شود. حضرت امام خمینی قدس سره در این باره می فرماید: «از نظر مالی آقای ستاری از خود آدم مطمئن‌تر است.» و در جای دیگر دارد که هرگاه مردم به مرحوم حاج سید مصطفی خمینی جهت تحویل وجوهات مراجعه می کردند، ایشان می فرمود: «به حاج آقای ستاری تحویل بدهید».

اسامی مشایخ اجازات ایشان از این قرار است:

  • ۶. آیت الله بهجت که در تاریخ ۱۴۱۵ ق. مطابق با ۱۳۷۴/۲/۵ ش. صادر فرموده‌اند.
  • ۸. از طرف آیت الله سید عبدالهادی شیرازی که در ۲۹ جمادی الثانی ۱۳۸۰ ق. صادر فرموده‌اند.

فعالیت‌های ایشان

۱. فعالیت سیاسی:

استاد ستاری به دلیل قداست و کیاستی که داشت، از همان اوایل شروع نهضت مقدس در سال ۱۳۴۲ ش. محرم راز امام و بیت امام گردید و سفیر حضرتش در کشورهای مسلمان و شیعه نشین همسایه بود. بارها مخفیانه از نجف به ایران می آمد و پیک حضرت امام بود. در دوران خفقان ستمشاهی نام او در لیست سیاه ساواک قرار گرفت و چندین بار دستگیر و بازداشت شد. ولی هر بار با زیرکی خاصی از چنگ ساواک نجات پیدا می کرد و به فعالیت خود ادامه می داد تا بالاخره در سال ۱۳۵۵ ش. به کشور عزیز ایران برگشت و در شهر کریمه اهل بیت حضرت معصومه سلام الله علیها اقامت نمود. حضرت امام هنگام مراجعت حاج آقا ستاری به ایران، فرمود: «شما که به قم می روید خوبست همانجا بمانید. اخوی من حاج آقای پسندیده از من بهتر است. شما در خدمت ایشان باشید». در اسفند ۱۳۵۵ ش. حاج آقا ستاری به قم مشرف شد و به خاطر مزاحمت های رژیم، سه بار مجبور به جابجایی منزل خویش گردید و به طور آشکار و پنهان رسالت خویش را به انجام رساند.

در دوران تبعید امام، از یاران باوفای امام و نماینده ویژه ایشان در حج بود تا این که انقلاب کبیر ایران به رهبری امام خمینی به ثمر رسید. هنگام اقامت حضرت امام در قم، استاد ستادی از نزدیکان و ملازمان ایشان بود و بعد از پیروزی انقلاب به فرمان امام به اتفاق حاج آقای شاهرودی، کمیته انقلاب اسلامی را در بروجرد تشکیل داد.

با آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، استاد ستاری نیز با سه فرزند خود لباس رزم پوشید و همگام با رزمندگان اسلام در میادین جنگ حضور پیدا کرد تا سرانجام فرزند عزیز و دلبندش حاج محمدحسین ستاری را - که دیده بان لشکر علی بن ابی طالب علیه السلام بود - در راه قرآن و اسلام تقدیم نمود و به افتخار شهادت فرزند نائل آمد.

فعالیت های حاج آقای ستاری در زمان جنگ در جبهه‌ها محدود نبود بلکه او به امر امام به کشورهای شیخ نشین خلیج فارس می رفت و کمک های نقدی و جنسی آن ها را به سمت جبهه‌ها گسیل می داشت که طی چند مرحله، چهارصد دستگاه جیپ، لنکروز و آمبولانس، مملو از البسه و لوازم مورد نیاز جنگ به جبهه‌های حق علیه باطل رسانید. به همین جهت از طریق عوامل آمریکا، ورود ستاری به کشورهای خلیج فارس، خصوصاً کویت ممنوع گردید.

با عروج ملکوتی حضرت امام، لطمه جبران ناپذیری بر روح و جسم ستاری وارد شد. ستاری با تمام وجود، عاشق سیره و سنت امام بود و جدایی مراد از مرید به منزله جدایی روح از جسم بود. ستاری هر چند در زمان حضرت امام نیز تصدی هیچ یک از امور اجرایی را نداشت، اما همچنان با اعتقاد راسخ به «ولایت مطلقه فقیه»، و رهبری حضرت آیت الله خامنه‌ای به تمام معنا عالمی سیاستمدار، عارفی زاهد، مجاهدی پرتوان و سربازی گمنام در خدمت اسلام و انقلاب اسلامی بود. او همیشه می فرمود: «بهترین افتخار من این است که لباس سربازی امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف را به تن دارم».

۲. فعالیت فرهنگی:

استاد ستاری با برخورداری از بینش فرهنگی «تعلیم و تربیت» را نیاز زمان تشخیص داده بود و به مانند معلمی آگاه، مدیری دلسوز و مدبری متعبد، دین و دانش را به هم آمیخت و به اعتلا و ارتقای آموزش و پرورش فرزندان این سرزمین اندیشید. ایشان با فراهم کردن زمینه کارهای زیربنایی مثل ساختن دبیرستان دخترانه احمدیه در روستای ونایی که تا آن روز مردم خیلی به علم و دانش و همچنین نسبت به تعلیم و تربیت دختران، این آینده سازان و این مادران الگوی آینده جامعه اسلامی بهایی نمی دادند و حتی اگر کسانی هم می خواستند دختران خود را به دبیرستان بفرستند، چون راه دور بود و می خواستند دختران به بروجرد برای ادامه تحصیل بروند و با مشکلات زیادی روبرو بودند، از ادامه تحصیل بازمی ماندند و به همین خاطر استعدادهای بالا و سرشار از بین می رفت. ولی با کار زیربنایی استاد ستاری این جو را شکست و گفت: دختر و پسر فرقی ندارد و همه می توانند با فراگیری دین و دانش در تمام زمینه‌های انسانی افتخار بیافرینند. دختران هم می توانند با تحصیل دانش، مادران خوبی برای فرزندان خود باشند و فرزندان امت مسلمان را بر پایه اسلام راستین تربیت کنند. ساختن دبستان دخترانه حضرت فاطمه سلام الله علیها و همچنین مدرسه امام علی علیه السلام،دبیرستان امام علی علیه السلام، دبستان یازده کلاسه حضرت حضرت زهرا سلام الله علیها از دیگر کارهای ایشان بود.

۳. فعالیت‌ اجتماعی و عمرانی:

استاد ستاری در خدمت به مردم لحظه‌ای مضایقه نکرد و زمان بسیاری را به این کار اختصاص می داد. همواره در راه زدودن چهره کریه فقر از جامعه در حرکت و تلاش بود، قدم های استوارش همیشه برای محرومین و مستمندان در تکاپو و جنبش، چشمان نافذش همواره به دنبال کشف آثار حرمان و عقب ماندگی در جستجو و قلب دردمندش نه برای خود که برای هموطنانش پیوسته در تپش و تلاطم بود. او با صبر و شکیبایی در کار ساختن جامعه‌ای نمونه بدور از ستیز و کشمکش بود و سینه‌ای به فراخنای جهان آکنده از قصه‌ها و غصه‌ها و درد دین داشت. اما هیچ گاه آن همه راز دل را بر زبان جاری نکرد.

او عمر گرانقدر خود را وقف ساختن و تأسیس نهادها و مؤسسات خیریه کرد. از جمله در تأسیس بیمارستان قلب در بروجرد، بیمارستان حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها، حسینیه بقیة الله عجل الله تعالی فرجه شریف، توسعه مساجد خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله در بروجرد، مسجد امام زمان عجل الله تعالی فرجه در روستای کپرجودکی، مسجد روستای برکت آباد، مسجد امام صادق علیه السلام در روستای وفایی، مسجد روستای دره نقدی، حسینیه روستای گلچهران و توسعه حوزه های امام صادق علیه السلام و ولی عصر عجل الله تعالی فرجه بروجرد و مؤسسات خیریه در شهرستان های قم، اصفهان، مشهد، تهران صدها میلیون تومان هزینه کرد و با این همه، خود از داشتن یک وسیله نقلیه محروم بود.

ویژگی‌های اخلاقی

حاج شیخ علی ستاری، عالمی عارف و فرزانه و وارسته، روستازاده‌ای دانشمند از خیل ایثارگران و مجاهدان بود که بر بلندای قله زیبای خرد و عاطفه ایستاد. او خوب فهمیده بود که «... لن تنالوا البرّ حتّی تنفقوا ممّا تحبّون...» و عاشقانه محبوب‌ترین سرمایه، یعنی جان گرانقدرش را بی پیرایه و سخاوتمندانه انفاق نمود.

از ویژگی های او که همیشه بدان توجه داشت، ساده زیستی بود. او با ساده زیستی و پارسایی در کلبه محقرش به عافیت طلبان و منفعت خواهان آموخت که باید خود را رها کرد و از سد عظیم خودخواهی، خودمحوری، تجمل گرایی، اسراف و تبذیر و دنیاطلبی گذر کرد، تا به معبود خود رسید.

از ویژگی های دیگر او تواضع بی حد و حصر ایشان بود. هرگز به دنبال آوازه و اشتهار - که عامل سقوط و دوری انسان ها از اصالت و هویت دینی، اخلاقی و اجتماعی است - نبود. این جمله از اوست که «همین آوازه‌ها و اشتهار باعث سد راه کارهای خیر می شود و نمی گذارد که انسان در اوج آسمان‌ها به پرواز درآید و به خدای خود برسد.» و برای این که انسان بتواند انسان بشود، باید از خیلی چیزها، خیلی منیت‌ها و خیلی از آرزوها، بگذرد.

و از ویژگی های دیگر استاد ستاری آرمان گرایی بود. او به همگان آموخت که برای نیل به آرمان‌های مقدس انسانی باید راحتی و رفاه را بر خود حرام کرد و به میدان مبارزه آمد و بی شائبه نام و نان، خود را وقف خدمت به مردم نمود. چرا که معتقد بود: «گر مرد رهی، میان خون باید رفت».

از دیگر خصوصیات اخلاقی استاد ستاری می توان به توکل وی توجه کرد که در تمام کارها اراده ایشان متکی به نیروی الهی بود. او کارها را با توکل بر خداوند شروع می کرد و به پایان می رساند و اگر مشکلی پیش می آمد، بدون هیچ گونه ناراحتی می فرمود: «هر چه مصلحت خداوند باشد، همان خواهد شد.» استاد در یکی از سفرهای زیارتی که به مکه به عنوان مسئول و هم روحانی کاروان بود؛ پول‌های افراد کاروان نزد ایشان بود و اتفاقاً پول‌هایی که نزد ایشان بود، به سرقت رفت. همه نگران بودند ولی استاد بسیار روحیه ای آرام داشت و به دوستان سفارش می کرد: «توکل بر خدا کنید، نگران نباشید، خدا خودش همه چیز را درست می کند.» دوستانش می گفتند: وقتی استاد این طور با اطمینان حرف زد، ما چیزی نگفتیم و اذن مرخصی گرفتیم، همین که بلند شدیم و خواستیم از آنجا خارج شویم ناگهان بعضی از رفقای دیگر گفتند: به آقای ستاری بگویید یک آقایی آمده با شما کاری دارد. ایشان وارد منزل شد و بعد از مدتی رو به آقای ستاری کرد و گفت: مدتی است که من سهم وجوهات خود را نپرداخته‌‌ام خواستم شما زحمت بکشید حساب کنید تا خدمتتان تقدیم کنم، هر جور که صلاح می بینید مصرف کنید. جالب اینجاست که جناب آقای ستاری وقتی که حساب کردند، دقیقاً به اندازه مقدار پولی بود که به سرقت رفته بود.

از خصوصیات بارز اخلاقی دیگر ایشان حُسن خلق بود که برای اطرافیان بسیار تحسین برانگیز بود. اخلاق بسیار نیکو و جذابی داشت. هر کسی که با ایشان برخورد می کرد، بسیار دوست داشت که بتواند دوباره با ایشان ارتباط برقرار کند و این رابطه دوستی ادامه پیدا کند. حسن خلق ایشان در سفرها که با افراد مختلف داشتند، بسیار نمایان بود و بسیار نقل می شود که می گویند: استاد ستاری در سفرهایی که با ما داشتند، آن قدر خوش اخلاق و خوش رفتار بودند که انسان آرزو می کرد که ای کاش پیش می آمد دوباره با ایشان همسفر می شدیم!

استاد در سفرها همیشه سعی می کرد که همه کارها را خودشان به تنهایی انجام بدهد تا دیگران بیشتر از این سفر لذت ببرند و بیشتر به آن ها خوش بگذرد. مخصوصاً در سفرهای زیارتی که دوستان با ایشان بودند نقل می کنند: استاد ستاری با تأسی به استاد فرزانه‌اش حضرت امام قدس سره همیشه به این نکته توجه خاص داشت و سعی می کرد زودتر از دیگران برگردد و از آن طرف هم دیرتر از دیگران از منزل خارج شود تا بیشتر کارهایشان را بتواند انجام دهد و دیگران از این فرصتی که پیش آمده، بتوانند بیشتر استفاده کنند و به دعا و نیایش بپردازند و زمانی که از ایشان سؤال شد که: شما چرا این کار را می کنید؟ می فرمود: همان طور که امام بزرگوار فرموده‌اند: «خدمت به زائرین اهل بیت، ثوابش کمتر از زیارت و توسل نیست».

وفات

سرانجام قلب انسانی وارسته که در پیمودن راه پرفراز و نشیب کمال، خستگی و ستوه را هرگز احساس نمی کرد، در تاریخ۱۳۸۰/۲/۲ بر اثر سکته قلبی از حرکت بازایستاد و با آرامش روح و اطمینان، به رحمت بیکران حضرت حق پیوست و در جوار تربت پاک فرزند شهیدش در گلزار شهیدان قم در خاک آرمید. خدایش با انبیا و اولیا محشور گرداند.

منابع مقاله

(۱). مصاحبه با خانواده آقای ستاری (دکتر محسن ستاری فرزند ایشان).

(۲). مصاحبه با داماد ایشان (حاج آقای رحمانی).

(۳). زندگینامه ایشان.

(۴). مصاحبه با حجة الاسلام عباس قرهی (در دفتر آیت الله بهجت، قسمت وجوهات).

(۵). مصاحبه با حجة الاسلام پارسا (نماینده طلاب بروجرد).

(۶). نقل از فرزند ایشان از قول آقای دکتر باهر راجع به فعالیت های آقای ستاری در دفاع مقدس.

(۷). روزنامه کیهان، ص ۱۱، پنجشنبه ۱۳/۲/۸۰.

(۸). روزنامه جمهوری اسلامی، ص ۵، ۵/۲/۸۰.

(۹). روزنامه آفتاب یزد، ص ۵، قسمت خبرهای کوتاه، ۸۰/۲/۴.

(۱۰). یادها و یادمان ها، ص۳۷۶ به بعد. (این کتاب به مناسبت بزرگداشت سید مصطفی خمینی از طرف آثار نشر امام خمینی به چاپ رسید).

(۱۱). پیام تسلیت اداره آموزش و پرورش منطقه اشترایان.

(۱۲). پیام تسلیت رئیس اداره آموزش و پرورش بروجرد.

(۱۳). پیام تسلیت نماینده مردم بروجرد در مجلس شورای اسلامی.

(۱۴). پیام تسلیت هیئت نجفی های مقیم قم.

(۱۵). پیام تسلیت شبکه بهداشت و درمان شهرستان بروجرد.

(۱۶). دوماهنامه آسمانی ها.

(۱۷). ویژه‌نامه سومین جشنواره سراسری مدرسه سازان ص ۵۷ (۲۱/۸/۱۳۷۹).

(۱۸). روزنامه اطلاعات.

(۱۹). همایش ملی خیرین مسکن ساز، در ۲۲ و ۲۳ اردیبهشت ماه ۷۹ در مشهد مقدس.

(۲۰). اجازات از مراجع عظام که به ایشان داده‌اند.

منبع

محمود کرمانی، ستارگان حرم، جلد ۱۶، صفحه ۲۷۸، ۲۹۵.