عفو: تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) (ویرایش) |
|||
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
{{الگو:منبع الکترونیکی معتبر|ماخذ=پایگاه}} | {{الگو:منبع الکترونیکی معتبر|ماخذ=پایگاه}} | ||
− | + | «عفو» به معنای گذشتن از [[گناه]] و ترک کیفر آن است و اصل و ریشه آن به معنی محو و نابودی است.<ref>ابن منظور؛ لسان العرب، دارالاحیاء التراث العربی، بیروت، ۱۴۱۶، چاپ اول، ج۹، ص۲۹۴.</ref> عفو برخلاف تصور عمومی همیشه پسندیده نیست، بلکه عفوی که در راه [[الله|خدا]] باشد و منجر به گستاخی گناهکار و جنایتکار نگردد، پسندیده است و در غیر این صورت مذموم است. | |
− | عفو | + | ==عفو در قرآن== |
− | [[ | + | مطالعه [[قرآن کریم]] به ما نشان می دهد [[آیه|آیاتی]] که مشتمل بر واژه عفو بوده و یا واژه هایی که بر معنی عفو دلالت می کنند (مانند رحمت و مغفرت و...) به روشنی گویای موضوع عفو و گذشت هستند. دسته ای از آیات به عفو [[الله|خداوند]] اشاره دارند: «بعضی از شما خواهان دنیا بودند و بعضی خواهان آخرت، پس خداوند شما را از آنها منصرف ساخت (و پیروزی شما به شکست انجامید) تا شما را آزمایش کند و او شما را بخشید و خداوند نسبت به مؤمنان فضل و بخشش دارد».<ref>[[سوره آل عمران]]/۱۵۲.</ref> |
− | + | برخی آیات به عفو اولیای خداوند اشاره دارد: «گفت امروز ملامت و توبیخی بر شما نیست. خداوند شما را می بخشد و ارحم الراحمین است».<ref>[[سوره یوسف]]/۹۲.</ref> | |
+ | |||
+ | در این آیه [[حضرت یوسف]] علیه السلام نه تنها از حق خود گذشت و حتی حاضر نشد کمترین توبیخ و سرزنشی را در حق برادرانش روا دارد، بلکه از نظر حق الله نیز آنان را اطمینان داد که خداوند [[غفور (اسم الله)|غفور]] و بخشنده است.<ref>مکارم شیرازی، ناصر؛ تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۹، چاپ نوزدهم، ج۱۰، ص۵۷.</ref> | ||
− | + | برخی دیگر از آیات، پیغامی الهی و خطابی ملکوتی به بندگان است تا عفو و گذشت را سنتی حسنه در زندگی خود قرار دهند. «... از آنها (دشمنان) به خوبی صرفنظر کن (و آنها را به نادانیشان ملامت ننما)».<ref>[[سوره حجر]]/۸۵.</ref> | |
− | + | خداوند در این آیه به [[پیامبر اسلام|پیامبر اکرم]] صلی الله علیه و آله دستور می دهد که در برابر لجاجت ها، نادانی ها، تعصب ها، کارشکنی ها و مخالفت های سرسختانه انسان ها ملایمت و محبت نشان ده و از گناهان آنان صرفنظر کن و آنها را ببخش، بخششی زیبا که حتی توأم با ملامت نباشد.<ref>مکارم شیرازی، ناصر؛ پیشین، ج۱۱، ص۱۲۶.</ref> | |
− | |||
− | در این آیه [[ | ||
− | + | ==عفو در روایات== | |
− | + | [[روایت|روایات]] بسیاری مبنی بر عفو و تشویق کردن [[ائمه اطهار|ائمه]] علیهم السلام به این صفت کریمانه وجود دارد که نشان دهنده اهمیت و ارزش بسیار بالای آن است. البته عفوی که با شرایط خاص توأم باشد و اگر با این شرایط نباشد، نه تنها ممدوح و پسندیده نیست بلکه مذموم و ناپسند نیز می باشد. | |
− | + | [[پیامبر اسلام|پیامبر اکرم]] صلی الله علیه و آله می فرمایند: هر کس قدرت (بر انتقام) دارد، گذشت کند. خداوند در روز لغزش از او درگذرد.<ref> ری شهری، محمد؛ میزان الحکمه، دارالحدیث، قم، چاپ پنجم ۱۳۸۴، ج۸، ص۳۸۳۷.</ref> | |
− | + | [[امام علی علیه السلام|امام علی]] علیه السلام درباره عفو می فرماید: (بدی یا خوبی را) به نیکی پاداش ده و از بدی درگذر، به شرط آن که به دین لطمه ای نزند یا در قدرت اسلامی ضعفی پدید نیاورد.<ref> همان، ص۳۸۳۹.</ref> | |
− | + | [[امام صادق]] علیه السلام در تعریف عفو می فرمایند: عفوکردن و از تقصیر گذشتن با وجود قدرت و انتقام، طریقه [[پیامبران]] و متقیان است و معنی عفو آن است که هرگاه از کسی جرمی و تقصیری نسبت به تو واقع شود، پیِ او نروی و به او اظهار نکنی و از ظاهر و باطن فراموش کنی و احسان را به او زیاده تر از پیش کنی.<ref>گیلانی، عبدالرزاق؛ ترجمه مصباح الشریعة، انتشارات پیام حق، تهران، ۱۳۷۷، چاپ اول، ج۱، ص۳۷۴.</ref> | |
==انواع عفو== | ==انواع عفو== | ||
− | عفو | + | در فضیلت عفو و گذشت و ترک انتقام جویی تردیدی نیست، اما این بدان معنا نیست که استثنایی در کار نباشد بر این اساس عفو دو نوع است: |
− | # عفو ممدوح و پسندیده: عفو پسندیده عفوی است که فرد با قدرت بر انتقام، از خطای شخصی که به او ستم کرده بگذرد و طبق فرمایشات معصومین علیه السلام، هر گونه سرزنش و ملامتی را هم به دنبال عفو خود نیاورد.<ref>همان، | + | #عفو ممدوح و پسندیده: عفو پسندیده عفوی است که فرد با قدرت بر انتقام، از خطای شخصی که به او ستم کرده بگذرد و طبق فرمایشات [[معصوم|معصومین]] علیه السلام، هر گونه سرزنش و ملامتی را هم به دنبال عفو خود نیاورد.<ref>همان، ص۳۸۳۷.</ref> علاوه بر این، همان طور که گفته شد، عفوی پسندیده است که منجر به گستاخی جنایتکار نگردد. |
− | # عفو مذموم و ناپسند: | + | #عفو مذموم و ناپسند: بلکه مواردی پیش می آید که عفو و گذشت سبب جرأت جانیان و خاطیان می شود. در این موارد برای حفظ نظم جامعه و پیشگیری از تکرار جرم باید از عفو صرفنظر کرد. لذا خداوند در عین این که بندگان خود را به عفو و بخشش فرامی خواند در آیات مختلف مردم را به قتال نیز دعوت می کند تا حرمت های الهی حفظ شوند. خداوند در [[قرآن]] می فرماید: «و با آنها پیکار کنید تا فتنه (و بت پرستی و سلب آزادی از مردم) باقی نماند و دین مخصوص خدا گردد. پس اگر (از روش نادرست خود) دست برداشتند (مزاحم آنها نشوید. زیرا) تعدی جز بر ستمگران روا نیست».<ref>[[سوره بقره]]/۱۹۳.</ref> |
− | |||
− | خداوند در قرآن می فرماید: «و با آنها پیکار کنید تا فتنه (و بت پرستی و سلب آزادی از مردم) باقی نماند و دین مخصوص خدا گردد. پس اگر (از روش نادرست خود) دست برداشتند (مزاحم آنها نشوید. زیرا) تعدی جز بر ستمگران روا نیست».<ref>[[سوره بقره]]/ | ||
==آثار و فوائد عفو== | ==آثار و فوائد عفو== | ||
سطر ۳۸: | سطر ۳۶: | ||
هرگاه عفو و گذشت های بزرگوارانه و چشم پوشی های کریمانه، به شیوه ای آگاهانه انجام بگیرد، برکت ها و سازندگی های فراوانی را به همراه خواهد داشت که در اینجا به برخی از آنها اشاره می کنیم: | هرگاه عفو و گذشت های بزرگوارانه و چشم پوشی های کریمانه، به شیوه ای آگاهانه انجام بگیرد، برکت ها و سازندگی های فراوانی را به همراه خواهد داشت که در اینجا به برخی از آنها اشاره می کنیم: | ||
− | # آثار دنیوی: | + | #'''آثار دنیوی:''' |
− | ## حصول تقوا: خداوند در قرآن می فرماید: «اگر شما گذشت کنید، به پرهیزگاری نزدیکتر است».<ref> | + | ##حصول [[تقوا]]: خداوند در [[قرآن]] می فرماید: «اگر شما گذشت کنید، به پرهیزگاری نزدیکتر است».<ref>سوره بقره/۲۳۷.</ref> بر این اساس یکی از آثار بخشش، نزدیک بودن بخشش به تقوا می باشد که این امر از دو جهت است: کسی که از [[حق]] خود می گذرد و آن را می بخشد، قطعا می تواند مطمئن باشد که در این گرفتن حق، به هیچ وجه اشتباه نکرده و حق دیگری را پایمال نکرده است، بنابراین گذشت به تقوا نزدیکتر است. و کسی که با گذشت از حق قانونی و شرعی خود صرفنظر می کند، امید است که نافرمانی و گناه خدا را - در گرفتن آنچه حق اوست - نکند.<ref> طبرسی، فضل بن حسن؛ ترجه تفسیر مجمع البیان، مفتح، محمد؛ انتشارات فراهانی، تهران، ۱۳۵۰، چاپ اول، ج۳، ص۴۹.</ref> |
− | + | ##موجب [[عزت]]: عفو و گذشت سبب عزت می باشد؛ چرا که در نظر مردم نشانه بزرگواری، شخصیت و سعه صدر است. در حالی که انتقام جویی در مسائل شخصی نشانه عدم تسلط بر [[نفس]] است. [[پیامبر اسلام|رسول اکرم]] صلی الله علیه و آله می فرماید: «عفو و گذشت سبب عزت و آبرو می گردد. چرا که عفو چیزی جز عزت بر انسان نمی افزاید».<ref>کلینی، محمد بن یعقوب بن اسحاق؛ اصول کافی، ترجه مصطفوی، سید جواد، دفتر نشر فرهنگ اهل بیت علیهم السلام، ج۲۳، ص۱۰۸.</ref> | |
− | + | ##سلامت [[روح]] و آرام جان: رسول اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند: «عفو و گذشت سبب سلامت روح و آرامش جان و طول عمر خواهد شد».<ref>ری شهری، محمد؛ پیشین، ج۳، حدیث ۱۳۱۸۴.</ref> | |
− | ## موجب عزت: عفو و گذشت سبب عزت می باشد؛ چرا که در نظر مردم نشانه بزرگواری، شخصیت و سعه صدر است. در حالی که انتقام جویی در مسائل شخصی نشانه عدم تسلط بر نفس است. رسول اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید: «عفو و گذشت سبب عزت و آبرو می گردد. چرا که عفو چیزی جز عزت بر انسان نمی افزاید».<ref>کلینی، محمد بن یعقوب بن اسحاق؛ اصول کافی، ترجه مصطفوی، سید جواد، دفتر نشر فرهنگ اهل بیت علیهم السلام، | + | ##پیروزی: [[امام رضا]] علیه السلام می فرمایند: «هرگز دو گروه با هم رویاروی نشدند، مگر این که با گذشت ترین آنها پیروز شد».<ref>همان، ج۸، ص۳۸۳۵.</ref> |
− | ## سلامت روح و آرام جان: | + | ##از بین رفتن [[کینه|کینه توزی]]: انتقام جویی سبب برافروخته شدن آتش کینه در دلها شده، طرف مقابل را به انتقامی خشن تر وا می دارد و آن انتقام سبب خشونت بیشتری شده، گاه به جنگی تمام عیار در میان طوائف و قبائل بزرگ تبدیل می شود. عفو و گذشت جلوی این ناهنجاری ها، کینه ورزی ها، خشونت ها و جنایت ها را می گیرد و آن را از بین می برد.<ref>مجلسی، محمدباقر؛ بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، ۱۴۰۳ ق، چاپ دوم، ج۷۴، ص ۱۶۸.</ref> |
− | ## پیروزی: [[امام رضا]] علیه السلام می فرمایند: «هرگز دو گروه با هم رویاروی نشدند، مگر این که با گذشت ترین آنها پیروز شد».<ref>همان، | + | ##محبت خداوند<ref>[[سوره مائده]]/۳.</ref> و نزول رحمت الهی.<ref>آمدی، عبدالواحد بن محمد؛ غررالحکم و دررالکلم، ترجمه: هاشم رسولی محلاتی، قم، دارالکتاب الاسلامی، ۱۳۸۱، حدیث۴۳۰۷.</ref> |
− | ## از بین رفتن کینه توزی: انتقام جویی سبب برافروخته شدن آتش کینه در دلها شده، طرف مقابل را به انتقامی خشن تر وا می دارد و آن انتقام سبب خشونت بیشتری شده، گاه به جنگی تمام عیار در میان طوائف و قبائل بزرگ تبدیل می شود. عفو و گذشت جلوی این ناهنجاری ها، کینه ورزی ها، خشونت ها و جنایت ها را می گیرد و آن را از بین می برد.<ref>مجلسی، محمدباقر؛ بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، | + | #'''آثار اخروی:''' |
− | ## محبت خداوند<ref>[[سوره مائده]]/ | + | ##ورود در [[بهشت]]: روایت شده است که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: آنگاه که بندگان در صحرای محشر گرد آورده شوند، آواز دهنده ای ندا می دهد آن کس که مزدش با خداست برخیزد و به بهشت رود. گفته می شود: چه کسی مزدش با خداست؟ می فرمایند: بخشایندگان مردم.<ref> مکارم شیرازی، ناصر؛ پیشین، ج۲۰، ص۴۶۷.</ref> |
− | # آثار اخروی: | + | ##موجب اجر و پاداش: در روایتی آمده است: در کیفر برای گناه شتاب مکن و بین کیفر و گناه جایی برای گذشت باقی بگذار، با این کار پاداش [[آخرت]] و [[ثواب]] بدست می آوری.<ref>آمدی، عبدالواحد بن محمد؛ پیشین، حدیث۷۵۰۸.</ref> |
− | ## ورود در بهشت: روایت شده است که | ||
− | ## موجب اجر و پاداش: در روایتی آمده است: در کیفر برای گناه شتاب مکن و بین کیفر و گناه جایی برای گذشت باقی بگذار، با این کار پاداش آخرت و ثواب بدست می آوری.<ref> | ||
==عوامل تحصیل ملکه عفو== | ==عوامل تحصیل ملکه عفو== | ||
سطر ۵۵: | سطر ۵۱: | ||
برای اکتساب ملکه عفو باید شرایط و مقدماتی را تحصیل و به آنها توجه کرد که در اینجا به برخی از آنها می پردازیم: | برای اکتساب ملکه عفو باید شرایط و مقدماتی را تحصیل و به آنها توجه کرد که در اینجا به برخی از آنها می پردازیم: | ||
− | # توجه به قدرت و عفو الهی: مهمترین عامل در ایجاد و تقویت فضیلت اخلاقی چون عفو و گذشت آن است که آدمی متوجه قدرت الهی شود. توجه به قدرت الهی و این که خداوند خود کمتر به عدل خویش مردم را در دنیا مؤاخذه می کند، بلکه به عفو و گذشت با آنان مواجه می شود و از بسیاری از گناهان و خطاهای بشر می گذرد. نشان می دهد که اصل عفو و احسان امری خوب و فضیلتی الهی است. از این رو خداوند در آیه | + | #توجه به قدرت و عفو الهی: مهمترین عامل در ایجاد و تقویت فضیلت اخلاقی چون عفو و گذشت آن است که آدمی متوجه [[قدرت الهی]] شود. توجه به قدرت الهی و این که [[الله|خداوند]] خود کمتر به [[عدل الهی|عدل]] خویش مردم را در دنیا مؤاخذه می کند، بلکه به عفو و گذشت با آنان مواجه می شود و از بسیاری از گناهان و خطاهای بشر می گذرد. نشان می دهد که اصل عفو و احسان امری خوب و فضیلتی الهی است. از این رو خداوند در آیه ۱۴۹ [[سوره نساء ]] به عفو و قدرت خویش توجه می دهد و از مردم می خواهد تا آنان نیز از خطاها و گناه دیگران از آشکار و پنهان بگذرند و اهل گذشت باشند. چرا که خداوند نیز این گونه است که در عین قدرت، اهل عفو و گذشت است. |
− | # توجه به ظرفیت و توانایی خود: از آنجا که خداوند در [[قرآن]] می فرماید: «خداوند هیچ کس را جز به اندازه توانایی اش تکلیف نمی | + | #توجه به ظرفیت و توانایی خود: از آنجا که خداوند در [[قرآن]] می فرماید: «خداوند هیچ کس را جز به اندازه توانایی اش تکلیف نمی کند»،<ref>[[سوره بقره]]/۲۸۶.</ref> بنابراین می توان دریافت که ظرفیت و توانایی برای کسب قدرت بر عفو و گذشت از خطای دیگران در وجود [[انسان]] هست و خداوند متعال بر اساس عدل، آن را به همه انسان ها عطا فرموده است. |
− | # توجه به آمرزش خداوند: از دیگر عوامل ایجادی و تقویت کننده می توان به توجه انسان نسبت به آمرزش و غفران خداوند اشاره کرد. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند: از گناهان مردم درگذرید، تا خداوند بدین سبب عذاب [[دوزخ]] را از شما دور گرداند. پس اگر دوست داری مورد رحمت خداوندی قرار گیری، خودت نیز اهل رحمت و گذشت و مهربانی باش. | + | #توجه به [[آمرزش الهی|آمرزش]] خداوند: از دیگر عوامل ایجادی و تقویت کننده می توان به توجه انسان نسبت به آمرزش و غفران خداوند اشاره کرد. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند: از گناهان مردم درگذرید، تا خداوند بدین سبب عذاب [[دوزخ]] را از شما دور گرداند. پس اگر دوست داری مورد رحمت خداوندی قرار گیری، خودت نیز اهل رحمت و گذشت و مهربانی باش. |
− | # کظم غیظ: خداوند می فرماید: «همان کسانی که از گناهان بزرگ و عمال زشت اجتناب می ورزند و هنگامی که خشمگین می شوند، عفو می کنند».<ref>[[سوره شوری]]/ | + | #[[کظم غیظ (فرو بردن خشم)|کظم غیظ]]: خداوند می فرماید: «همان کسانی که از گناهان بزرگ و عمال زشت اجتناب می ورزند و هنگامی که خشمگین می شوند، عفو می کنند».<ref>[[سوره شوری]]/۳۷.</ref> بر اساس این آیه کظم غیظ و فرونشاندن [[غضب|خشم]] بر عفو مقدم شده است، پس فرو نشاندن خشم شرط اساس عفو به شمار می رود و از سوی دیگر فرو نشاندن خشم شامل کنترل اعصاب، اراده و سایر اعضاء و جوارح است. بنابراین معلوم می شود که عفو و بخشش از برکات و آثار کظم غیظ محسوب می شود. |
− | |||
− | بر اساس این آیه کظم غیظ و فرونشاندن خشم بر | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
− | <references/> | + | <references /> |
==منابع== | ==منابع== | ||
− | [http://www.pajoohe. | + | |
+ | * سیده معصومه جوادی زاویه، عفو و گذشت، [http://www.pajoohe.ir دانشنامه پژوهه]، تاریخ بازیابی: ۱ خرداد ۱۳۹۱. | ||
[[رده:صفات پسندیده]] | [[رده:صفات پسندیده]] | ||
[[رده:اخلاق اجتماعی]] | [[رده:اخلاق اجتماعی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۶ آوریل ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۲۱
این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.
(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)
«عفو» به معنای گذشتن از گناه و ترک کیفر آن است و اصل و ریشه آن به معنی محو و نابودی است.[۱] عفو برخلاف تصور عمومی همیشه پسندیده نیست، بلکه عفوی که در راه خدا باشد و منجر به گستاخی گناهکار و جنایتکار نگردد، پسندیده است و در غیر این صورت مذموم است.
محتویات
عفو در قرآن
مطالعه قرآن کریم به ما نشان می دهد آیاتی که مشتمل بر واژه عفو بوده و یا واژه هایی که بر معنی عفو دلالت می کنند (مانند رحمت و مغفرت و...) به روشنی گویای موضوع عفو و گذشت هستند. دسته ای از آیات به عفو خداوند اشاره دارند: «بعضی از شما خواهان دنیا بودند و بعضی خواهان آخرت، پس خداوند شما را از آنها منصرف ساخت (و پیروزی شما به شکست انجامید) تا شما را آزمایش کند و او شما را بخشید و خداوند نسبت به مؤمنان فضل و بخشش دارد».[۲]
برخی آیات به عفو اولیای خداوند اشاره دارد: «گفت امروز ملامت و توبیخی بر شما نیست. خداوند شما را می بخشد و ارحم الراحمین است».[۳]
در این آیه حضرت یوسف علیه السلام نه تنها از حق خود گذشت و حتی حاضر نشد کمترین توبیخ و سرزنشی را در حق برادرانش روا دارد، بلکه از نظر حق الله نیز آنان را اطمینان داد که خداوند غفور و بخشنده است.[۴]
برخی دیگر از آیات، پیغامی الهی و خطابی ملکوتی به بندگان است تا عفو و گذشت را سنتی حسنه در زندگی خود قرار دهند. «... از آنها (دشمنان) به خوبی صرفنظر کن (و آنها را به نادانیشان ملامت ننما)».[۵]
خداوند در این آیه به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله دستور می دهد که در برابر لجاجت ها، نادانی ها، تعصب ها، کارشکنی ها و مخالفت های سرسختانه انسان ها ملایمت و محبت نشان ده و از گناهان آنان صرفنظر کن و آنها را ببخش، بخششی زیبا که حتی توأم با ملامت نباشد.[۶]
عفو در روایات
روایات بسیاری مبنی بر عفو و تشویق کردن ائمه علیهم السلام به این صفت کریمانه وجود دارد که نشان دهنده اهمیت و ارزش بسیار بالای آن است. البته عفوی که با شرایط خاص توأم باشد و اگر با این شرایط نباشد، نه تنها ممدوح و پسندیده نیست بلکه مذموم و ناپسند نیز می باشد.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند: هر کس قدرت (بر انتقام) دارد، گذشت کند. خداوند در روز لغزش از او درگذرد.[۷]
امام علی علیه السلام درباره عفو می فرماید: (بدی یا خوبی را) به نیکی پاداش ده و از بدی درگذر، به شرط آن که به دین لطمه ای نزند یا در قدرت اسلامی ضعفی پدید نیاورد.[۸]
امام صادق علیه السلام در تعریف عفو می فرمایند: عفوکردن و از تقصیر گذشتن با وجود قدرت و انتقام، طریقه پیامبران و متقیان است و معنی عفو آن است که هرگاه از کسی جرمی و تقصیری نسبت به تو واقع شود، پیِ او نروی و به او اظهار نکنی و از ظاهر و باطن فراموش کنی و احسان را به او زیاده تر از پیش کنی.[۹]
انواع عفو
در فضیلت عفو و گذشت و ترک انتقام جویی تردیدی نیست، اما این بدان معنا نیست که استثنایی در کار نباشد بر این اساس عفو دو نوع است:
- عفو ممدوح و پسندیده: عفو پسندیده عفوی است که فرد با قدرت بر انتقام، از خطای شخصی که به او ستم کرده بگذرد و طبق فرمایشات معصومین علیه السلام، هر گونه سرزنش و ملامتی را هم به دنبال عفو خود نیاورد.[۱۰] علاوه بر این، همان طور که گفته شد، عفوی پسندیده است که منجر به گستاخی جنایتکار نگردد.
- عفو مذموم و ناپسند: بلکه مواردی پیش می آید که عفو و گذشت سبب جرأت جانیان و خاطیان می شود. در این موارد برای حفظ نظم جامعه و پیشگیری از تکرار جرم باید از عفو صرفنظر کرد. لذا خداوند در عین این که بندگان خود را به عفو و بخشش فرامی خواند در آیات مختلف مردم را به قتال نیز دعوت می کند تا حرمت های الهی حفظ شوند. خداوند در قرآن می فرماید: «و با آنها پیکار کنید تا فتنه (و بت پرستی و سلب آزادی از مردم) باقی نماند و دین مخصوص خدا گردد. پس اگر (از روش نادرست خود) دست برداشتند (مزاحم آنها نشوید. زیرا) تعدی جز بر ستمگران روا نیست».[۱۱]
آثار و فوائد عفو
هرگاه عفو و گذشت های بزرگوارانه و چشم پوشی های کریمانه، به شیوه ای آگاهانه انجام بگیرد، برکت ها و سازندگی های فراوانی را به همراه خواهد داشت که در اینجا به برخی از آنها اشاره می کنیم:
- آثار دنیوی:
- حصول تقوا: خداوند در قرآن می فرماید: «اگر شما گذشت کنید، به پرهیزگاری نزدیکتر است».[۱۲] بر این اساس یکی از آثار بخشش، نزدیک بودن بخشش به تقوا می باشد که این امر از دو جهت است: کسی که از حق خود می گذرد و آن را می بخشد، قطعا می تواند مطمئن باشد که در این گرفتن حق، به هیچ وجه اشتباه نکرده و حق دیگری را پایمال نکرده است، بنابراین گذشت به تقوا نزدیکتر است. و کسی که با گذشت از حق قانونی و شرعی خود صرفنظر می کند، امید است که نافرمانی و گناه خدا را - در گرفتن آنچه حق اوست - نکند.[۱۳]
- موجب عزت: عفو و گذشت سبب عزت می باشد؛ چرا که در نظر مردم نشانه بزرگواری، شخصیت و سعه صدر است. در حالی که انتقام جویی در مسائل شخصی نشانه عدم تسلط بر نفس است. رسول اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید: «عفو و گذشت سبب عزت و آبرو می گردد. چرا که عفو چیزی جز عزت بر انسان نمی افزاید».[۱۴]
- سلامت روح و آرام جان: رسول اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند: «عفو و گذشت سبب سلامت روح و آرامش جان و طول عمر خواهد شد».[۱۵]
- پیروزی: امام رضا علیه السلام می فرمایند: «هرگز دو گروه با هم رویاروی نشدند، مگر این که با گذشت ترین آنها پیروز شد».[۱۶]
- از بین رفتن کینه توزی: انتقام جویی سبب برافروخته شدن آتش کینه در دلها شده، طرف مقابل را به انتقامی خشن تر وا می دارد و آن انتقام سبب خشونت بیشتری شده، گاه به جنگی تمام عیار در میان طوائف و قبائل بزرگ تبدیل می شود. عفو و گذشت جلوی این ناهنجاری ها، کینه ورزی ها، خشونت ها و جنایت ها را می گیرد و آن را از بین می برد.[۱۷]
- محبت خداوند[۱۸] و نزول رحمت الهی.[۱۹]
- آثار اخروی:
- ورود در بهشت: روایت شده است که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: آنگاه که بندگان در صحرای محشر گرد آورده شوند، آواز دهنده ای ندا می دهد آن کس که مزدش با خداست برخیزد و به بهشت رود. گفته می شود: چه کسی مزدش با خداست؟ می فرمایند: بخشایندگان مردم.[۲۰]
- موجب اجر و پاداش: در روایتی آمده است: در کیفر برای گناه شتاب مکن و بین کیفر و گناه جایی برای گذشت باقی بگذار، با این کار پاداش آخرت و ثواب بدست می آوری.[۲۱]
عوامل تحصیل ملکه عفو
برای اکتساب ملکه عفو باید شرایط و مقدماتی را تحصیل و به آنها توجه کرد که در اینجا به برخی از آنها می پردازیم:
- توجه به قدرت و عفو الهی: مهمترین عامل در ایجاد و تقویت فضیلت اخلاقی چون عفو و گذشت آن است که آدمی متوجه قدرت الهی شود. توجه به قدرت الهی و این که خداوند خود کمتر به عدل خویش مردم را در دنیا مؤاخذه می کند، بلکه به عفو و گذشت با آنان مواجه می شود و از بسیاری از گناهان و خطاهای بشر می گذرد. نشان می دهد که اصل عفو و احسان امری خوب و فضیلتی الهی است. از این رو خداوند در آیه ۱۴۹ سوره نساء به عفو و قدرت خویش توجه می دهد و از مردم می خواهد تا آنان نیز از خطاها و گناه دیگران از آشکار و پنهان بگذرند و اهل گذشت باشند. چرا که خداوند نیز این گونه است که در عین قدرت، اهل عفو و گذشت است.
- توجه به ظرفیت و توانایی خود: از آنجا که خداوند در قرآن می فرماید: «خداوند هیچ کس را جز به اندازه توانایی اش تکلیف نمی کند»،[۲۲] بنابراین می توان دریافت که ظرفیت و توانایی برای کسب قدرت بر عفو و گذشت از خطای دیگران در وجود انسان هست و خداوند متعال بر اساس عدل، آن را به همه انسان ها عطا فرموده است.
- توجه به آمرزش خداوند: از دیگر عوامل ایجادی و تقویت کننده می توان به توجه انسان نسبت به آمرزش و غفران خداوند اشاره کرد. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند: از گناهان مردم درگذرید، تا خداوند بدین سبب عذاب دوزخ را از شما دور گرداند. پس اگر دوست داری مورد رحمت خداوندی قرار گیری، خودت نیز اهل رحمت و گذشت و مهربانی باش.
- کظم غیظ: خداوند می فرماید: «همان کسانی که از گناهان بزرگ و عمال زشت اجتناب می ورزند و هنگامی که خشمگین می شوند، عفو می کنند».[۲۳] بر اساس این آیه کظم غیظ و فرونشاندن خشم بر عفو مقدم شده است، پس فرو نشاندن خشم شرط اساس عفو به شمار می رود و از سوی دیگر فرو نشاندن خشم شامل کنترل اعصاب، اراده و سایر اعضاء و جوارح است. بنابراین معلوم می شود که عفو و بخشش از برکات و آثار کظم غیظ محسوب می شود.
پانویس
- ↑ ابن منظور؛ لسان العرب، دارالاحیاء التراث العربی، بیروت، ۱۴۱۶، چاپ اول، ج۹، ص۲۹۴.
- ↑ سوره آل عمران/۱۵۲.
- ↑ سوره یوسف/۹۲.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر؛ تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۹، چاپ نوزدهم، ج۱۰، ص۵۷.
- ↑ سوره حجر/۸۵.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر؛ پیشین، ج۱۱، ص۱۲۶.
- ↑ ری شهری، محمد؛ میزان الحکمه، دارالحدیث، قم، چاپ پنجم ۱۳۸۴، ج۸، ص۳۸۳۷.
- ↑ همان، ص۳۸۳۹.
- ↑ گیلانی، عبدالرزاق؛ ترجمه مصباح الشریعة، انتشارات پیام حق، تهران، ۱۳۷۷، چاپ اول، ج۱، ص۳۷۴.
- ↑ همان، ص۳۸۳۷.
- ↑ سوره بقره/۱۹۳.
- ↑ سوره بقره/۲۳۷.
- ↑ طبرسی، فضل بن حسن؛ ترجه تفسیر مجمع البیان، مفتح، محمد؛ انتشارات فراهانی، تهران، ۱۳۵۰، چاپ اول، ج۳، ص۴۹.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب بن اسحاق؛ اصول کافی، ترجه مصطفوی، سید جواد، دفتر نشر فرهنگ اهل بیت علیهم السلام، ج۲۳، ص۱۰۸.
- ↑ ری شهری، محمد؛ پیشین، ج۳، حدیث ۱۳۱۸۴.
- ↑ همان، ج۸، ص۳۸۳۵.
- ↑ مجلسی، محمدباقر؛ بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، ۱۴۰۳ ق، چاپ دوم، ج۷۴، ص ۱۶۸.
- ↑ سوره مائده/۳.
- ↑ آمدی، عبدالواحد بن محمد؛ غررالحکم و دررالکلم، ترجمه: هاشم رسولی محلاتی، قم، دارالکتاب الاسلامی، ۱۳۸۱، حدیث۴۳۰۷.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر؛ پیشین، ج۲۰، ص۴۶۷.
- ↑ آمدی، عبدالواحد بن محمد؛ پیشین، حدیث۷۵۰۸.
- ↑ سوره بقره/۲۸۶.
- ↑ سوره شوری/۳۷.
منابع
- سیده معصومه جوادی زاویه، عفو و گذشت، دانشنامه پژوهه، تاریخ بازیابی: ۱ خرداد ۱۳۹۱.