آمرزش الهی
آمرزش و بخشایش خداوند از صفات فعل او است که همه بندگان را دربرمىگیرد. نسبت این صفت به خداوند از آنجا ناشى مىشود که او بسیار بخشاینده و مهربان و پوشاننده گناهان و بدىهاى بندگان است. قرآن کریم، خداوند را با صفاتى همچون غافر،[۱] غفّار[۲] و غفور[۳] یاد مىکند؛ زیرا خداوند در دنیا و آخرت، گناهان و خطاهاى انسان را بنابر شرایطى مىآمرزد و کسى را از آنها آگاه نمىسازد و آبروى گناهکار را نمىریزد.
اسباب و شرایط آمرزش
در نظام هستى، اصالت با رستگارى و سعادت آدمى است. از این رو مغفرت و آمرزش خداوند، همواره بر قهر و غضب او پیشى دارد.
آمرزش انسان یکى از شواهد تسلّط رأفت و مهربانى خداوند بر عذاب او است.[۴] بخشایش خداوند مانند هر رحمتى دیگر، نظاممند و محتاجِ سبب است. از اسباب بخشایش، توبه است[۵] و شفاعت.[۶] جاى توبه، دنیا است و جاى شفاعت، در آخرت می باشد.
البتّه شفاعت براى مشرکان و کافران پذیرفته نمىشود.[۷] از این رو، مشرکان و کافران باید در دنیا توبه کنند تا مشمول آمرزش و بخشایش الهى شوند. اگر دیگر گناهکاران (غیر از مشرکان و کافران) توفیق نیابند در دنیا توبه کنند، ممکن است در آخرت با شفاعت آمرزیده شوند.
شمول آمرزش الهی
بخشایش و آمرزش خداوند همهگیر است و حتى اگر مشرکان توبه کنند، خدا مىپذیرد.[۸] برخى آیات قرآن، رسیدن به مقام قرب الهى و برخوردارى از نعمتهاى فراوان بهشتى را نیز منوط به آمرزش خداوند مىدانند؛[۹] بدین سان، دایره آمرزش خداوند حتى بزرگان معصوم علیهم السلام را نیز دربرمىگیرد؛ هر چند آمرزیدن آنان به معناى تقرّب بیشتر به خداوند متعال است. هر انسانى نیازمند آمرزش الهى است؛ زیرا نمىتواند همه نعمتهاى خدا را - آن سان که شاید و باید - شکر بگزارد.
خداوند این کاستى را - که لازمه ذات آدمى است - با مغفرت خود مىپوشاند.[۱۰] قرآن انسان را تشویق مىکند که براى دریافتن آمرزش پروردگار بشتابد و اگر کار زشتى کرد یا به خویشتن ستمى روا داشت، به یاد خدا بیفتد و آمرزش بخواهد؛ زیرا جز خداوند کسى گناهان آدمى را نمىآمرزد.[۱۱] روایات شیعه، آمرزش خداوند را چنان گسترده مىدانند که تنها کافران و مشرکان در جهنم خواهند ماند. خداوند، دیگر کسان را پس از مدتى عذاب، مىبخشاید و به بهشت راه مىنماید.[۱۲]
پانویس
- پرش به بالا ↑ (سوره غافر/۳)
- پرش به بالا ↑ (سوره طه/۸۲)
- پرش به بالا ↑ (سوره نور/۲۲)
- پرش به بالا ↑ عدل الهى، مرتضی مطهری، ۲۷۴
- پرش به بالا ↑ (سوره شورى/۲۵)
- پرش به بالا ↑ (سوره سجده/۴)
- پرش به بالا ↑ اوائل المقالات، شیخ مفید، ۵۳؛ بحارالانوار، مجلسی، ۸/۵۸
- پرش به بالا ↑ (سوره زمر/۵۳)
- پرش به بالا ↑ (سوره تحریم/۸)
- پرش به بالا ↑ آشنایى با علوم اسلامى، مرتضی مطهری، ۸/۱۷۸
- پرش به بالا ↑ (سوره آل عمران/ ۱۳۵-۱۳۳)
- پرش به بالا ↑ التوحید، شیخ صدوق، ۲۹۴؛ میزان الحکمة، ریشهری، ۱/۴۷۵
منابع
- فرهنگ شیعه، جمعی از نویسندگان، ج۱، ص ۴۴-۴۵.