آل بویه: تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) |
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) |
||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
{{منبع الکترونیکی معتبر}} | {{منبع الکترونیکی معتبر}} | ||
{{متوسط}} | {{متوسط}} | ||
+ | '''«آل بویه»''' از خاندان اصیل [[ایران|ایرانی]] و [[شیعه|شیعی]] مذهب ساكن منطقه دیلمان ایران بودند. جدّ آنها ابوشجاع بویه پسر فنا خسرو دیلمی است و نسب آنها به بهرام گور ساسانی میرسد. ابوشجاع سه پسر به نامهای علی، حسن و احمد داشت كه همراه پدر در دورۀ تسلط حاكمان آل زیار بر طبرستان به خدمت آنها درآمدند و در دورۀ ضعف [[حکومت بنی عباس|عباسیان]] ادعای استقلال كرده و [[بغداد]] را تصرف كردند. آنان با نگهداشتن ظاهری از خلافت عباسی از سال ۳۲۲ تا ۴۴۷ قمری، به حكومت بر قلمرو [[خلافت]] در سه شعبه دست یافتند. | ||
− | + | ==شعبههای آل بویه== | |
− | |||
− | == | ||
===آل بویۀ فارس=== | ===آل بویۀ فارس=== | ||
− | مؤسس سلسلۀ آل بویه، عماد الدوله علی میباشد. او ابتدا نمایندۀ مرداویج زیاری | + | مؤسس سلسلۀ آل بویه، عماد الدوله علی میباشد. او ابتدا نمایندۀ مرداویج زیاری بود، بعد به [[اصفهان]] رفت و مظفر بن یاقوت را شکست داد. از آنجا به خاطر ترس از مرداویج به فارس رفت و [[شیراز]] را تصرف کرد. سپس برادرش حسن را به تصرف [[عراق]] و برادر دیگرش احمد را به تصرف کرمان فرستاد، ولی احمد چون در کرمان موفق نشد، به جانب [[بغداد]] رفته در سال ۳۳۴ ق. بر خلیفه [[مستکفی (خلیفه عباسی)|مستکفی]] استیلا یافت. او بر خود عنوان امیرالامراء برگزید و خلیفه به او لقب معزالدوله داد و به حسن، رکنالدوله، و علی را عماد الدوله خواند. بعد از احمد عضدالدوله به حکومت رسید. او کرمان را از سامانیان گرفت و به بغداد لشکر کشید و عزالدوله بختیار را کشت و بر بغداد مسلط شد. |
− | بعد از عضدالدوله پسرش شرف الدوله به | + | بعد از عضدالدوله پسرش شرف الدوله به حکومت فارس رسید و بر بغداد هم تسلط یافت. سپس پسرش بهاء الدوله به جای او نشست. بعد از بهاء الدوله پسرش سلطان الدوله و سپس ابوکالیجار و پسرش ملک رحیم به ترتیب به حکومت رسیدند ولی قلمرو آنها مورد هجوم سلجوقیان قرار گرفت و طُغرل سلجوقی در سال ۴۴۷ ق. وارد بغداد شد و ملک رحیم را دستگیر کرد و به حکومت آل بویه پایان داد. |
− | + | ===آل بویۀ عراق=== | |
− | + | پایهگذار آل بویۀ [[عراق]]، خوزستان و کرمان، معزالدوله احمد است. او در سال ۳۳۴ ق. بغداد را تصرف کرد و [[مستکفی (خلیفه عباسی)|مستکفی عباسی]] را از خلافت عزل و مطیع را به جای او نشاند و دستور لعن معاویه، عایشه و خلفای سه گانه را صادر کرد. آل بویه عراق هم مانند فارس توسط سلطان طغرل سلجوقی سقوط کردند. | |
− | + | ===آل بویۀ اصفهان، ری و همدان=== | |
− | + | بنیانگذار آل بویه [[اصفهان]] و ری و همدان، رکن الدوله حسن است. او به کمک برارش علی، اصفهان و ری را از وشمگیر حاکم زیاری گرفت و سامانیان را در تصرف ری ناکام گذاشت. رکن الدوله در هنگام مریضی قلمرو خود را بین فرزندانش تقسیم کرد. اصفهان را به مؤید الدوله، همدان و جبال و ری و طبرستان را به فخرالدوله و فارس، کرمان و اهواز را بنابر وصیت برادرش علی به عضدالدوله داد و برادران را به اطاعت از عضدالدوله فرا خواند. بعد از حسن پسرش مؤید الدوله در اصفهان به حکومت رسید و بر گرگان و طبرستان نیز مسلط شد. قابوس، حاکم زیاری را شکست داد. او [[صاحب بن عباد|صاحب بن عبّاد]] را که فردی با تدبیر و دادگر و عالم بود. به وزارت برگزید در اواخر همدان و ری را فخرالدوله گرفت و فخرالدوله به سامانیان در خراسان پناهنده شد ولی با مرگ مؤید الدوله بار دیگر به حکومت بازگشت و پس از از فخرالدوله پسران خردسال او به حکومت رسیدند و چون توان ادارۀ امور نداشتند، اختلال در امور پدید آمد. | |
− | + | ==مذهب آل بویه== | |
+ | در [[شیعه|تشیع]] آل بویه تردیدى نیست و این را منابع تاریخى نشان مى دهد. اما در دو مسأله تردید هست؛ یکى آن که تا چه اندازه مذهب در تصمیم گیریهاى سیاسى ایشان مؤثر بود. دوم آن که تشیع آنها از چه نوعى بوده است؟ | ||
− | + | درباره مسأله نخست باید گفت: اصولاً آنها در برابر اکثریت [[اهل سنت|سنّى]] تحت سلطه خود نمى توانستند موضع (خصمانه) صریحى داشته باشند، بسیار محتاط عمل مى کردند و نتیجه این برخورد علاوه بر حفظ حکومتشان، گسترش اندیشه هاى شیعى در [[عراق]] و [[ایران]] بود. | |
− | در | ||
− | + | درباره مسأله دوم باید گفت: گرچه خاستگاه تشیع آنان طبرستان بود که به طور اصولى در اختیار [[علویان]] [[زیدیه|زیدى]] قرار داشت، بسیارى از مورخین، ایشان را شیعه [[امامیه|امامی]] دانسته اند. همچون: عبدالجلیل رازى، مستوفى و از محققان جدید آرى بدى و فراى، مونتگرى و امت، اشیولر و دکتر کامل شیبى. | |
− | در کتاب تاریخ الشیعه مى خوانیم: ایام آل بویه، همه اش روزگار تلاش و ترویج مذهب [[اهل بیت]] علیهمالسلام بود و هر راهى را براى نصرت این مذهب و اعلاء مقام و مرتبت [[عترت]] پیامبر صلی الله علیه | + | در کتاب تاریخ الشیعه مى خوانیم: ایام آل بویه، همه اش روزگار تلاش و ترویج مذهب [[اهل بیت]] علیهمالسلام بود و هر راهى را براى نصرت این مذهب و اعلاء مقام و مرتبت [[عترت]] پیامبر صلی الله علیه وآله مى پیمودند. بویهیان [[عید غدیر|روز غدیر]] را آشکارا تقدیس مى کردند و چنان عید مى گرفتند که در هیچ عید دیگرى چنین نمى کردند و [[روز عاشورا]] را روز حزن و ماتم قرار مى دادند. تا جایى که در سال ۳۵۲ ق. از طرف معزالدوله، شیعیان در بغداد چنان مراسم عزادارى برگزار نمودند که به علت فراوانى جمعیت [[شیعه]] در آن دوره و شرکت آنان در این مراسم [[اهل سنت]] نتوانست در برابر آن بایستند. |
− | «عضدالدوله بویهى با لشکریان در مشهد علوى ([[نجف]]) یک سال اقامت گزید و بارگاهى باعظمت براى آن قبر مطهر بنا نهاد. ایشان براى ضرایع کریمه، ابنیه استوار و گنبدهاى رفیع برپا داشته اند. آل بویه تا زنده بودند پیوسته به [[زیارت]] مشاهد مشرفه مى شتافتند و پس از | + | «عضدالدوله بویهى با لشکریان در مشهد علوى ([[نجف]]) یک سال اقامت گزید و بارگاهى باعظمت براى آن قبر مطهر بنا نهاد. ایشان براى ضرایع کریمه، ابنیه استوار و گنبدهاى رفیع برپا داشته اند. آل بویه تا زنده بودند پیوسته به [[زیارت]] مشاهد مشرفه مى شتافتند و پس از [[مرگ]]، پیکرهایشان را به آن جا منتقل مى کردند. ایشان شیعیان را در مشاهد مشرفه اسکان دادند و مستمرى ها و عطایایى برایشان قرار دادند». کتیبه اى که از سال ۳۶۳ از وى بر تخت جمشید مانده، مشتمل برنامه [[ائمه اطهار|دوازده امام]] علیهمالسلام است. |
− | آورده اند: مرجع تقلید رکن الدوله ابن جنید از فقهاى [[امامیه]] بوده است. وجود علماى بزرگى چون [[شیخ صدوق]] (م ۳۸۱)، [[شیخ مفید]] (۴۱۳-۳۳۸)، [[سید مرتضى]] (۴۳۶-۳۵۵)، [[شیخ طوسى]] (۴۶۰-۳۸۵) و [[سید رضی|شریف رضى]] (۴۰۶-۳۵۹) که از ستونهاى عالم تشیع بودند در این قرن، خود گواه گسترش فوقالعاده تشیع امامى در عهد آل بویه است. البته وجود این افتخارات به معناى عدالت کامل ایشان در حکمرانى نیست. | + | آورده اند: مرجع تقلید رکن الدوله [[ابن جنید اسکافی]] از فقهاى [[امامیه]] بوده است. وجود علماى بزرگى چون [[شیخ صدوق]] (م ۳۸۱)، [[شیخ مفید]] (۴۱۳-۳۳۸)، [[سید مرتضى]] (۴۳۶-۳۵۵)، [[شیخ طوسى]] (۴۶۰-۳۸۵) و [[سید رضی|شریف رضى]] (۴۰۶-۳۵۹) که از ستونهاى عالم تشیع بودند در این قرن، خود گواه گسترش فوقالعاده تشیع امامى در عهد آل بویه است. البته وجود این افتخارات به معناى [[عدالت]] کامل ایشان در حکمرانى نیست. |
==اوضاع اجتماعی و فرهنگی ایران در دورۀ آل بویه== | ==اوضاع اجتماعی و فرهنگی ایران در دورۀ آل بویه== | ||
− | دورۀ آل بویه دورۀ درخشش علمی و فرهنگی ایران و جهان اسلام است. این خاندان شیعی ایرانی نقش مهمی در حفظ و گسترش میراث | + | دورۀ آل بویه دورۀ درخشش علمی و فرهنگی [[ایران]] و جهان [[اسلام]] است. این خاندان شیعی ایرانی نقش مهمی در حفظ و گسترش میراث [[حدیث|حدیثی]]، [[فقه|فقهی]] و [[کلام|کلامی]] شیعه در ایران و [[عراق]] ایفا کردند و به تحکیم پایهها و مبانی تشیع [[امامیه]] و ترویج آن پرداختند. دانشمندان، متکلمین، محدثین، فقیهان و مفسرین بزرگی چون [[شیخ صدوق]]، [[شیخ طوسی]]، [[شیخ مفید]]، [[سید رضی]] و.... تربیت یافتند و با تشکیل جلسات مناظره به شبهات کلامی و فقهی پاسخ دادند. |
− | آل بویه به تأسیس | + | آل بویه به تأسیس مراکز علمی و کتابخانهها و بنای بیمارستانهای به ویژه در شیراز و بغداد پراختند و برای تسلط بیشتر بر اوضاع قلمرو خلافت و ترویج تشیع، اقدامات اجتماعی و فرهنگی در خور توجهی انجام دادند. |
− | در زمان آل بویه قبور ائمه شیعه مورد توجه قرار گرفت. مشاهد | + | در زمان آل بویه قبور ائمه شیعه مورد توجه قرار گرفت. مشاهد [[کاظمین]]، [[کربلا]] و [[نجف]] را بازسازی کردند و برای ترویج سنت [[زیارت]] به اهدای [[نذر|نذورات]]، [[وقف|موقوفات]] و ایجاد تسهیلات برای زائرین پرداختند. |
− | اقدام مهم دیگر آنها برگزاری جشن عید غدیر بود | + | اقدام مهم دیگر آنها برگزاری جشن [[عید غدیر]] بود که همراه بود با برگزاری [[نماز عید غدیر|نماز عید]] و آذینبندی شهر و برگزاری مراسم جشن ایرانی که هر ساله برگزار میشد. علاوه بر این، سوگواری [[عاشورا]] و [[ماه محرم|محرم]] را در قالب [[مقتل]] خوانی و [[مرثیه]] خوانی و تشکیل دستههای عزاداری با پوشش سیاه را پایهگذاری کردند. |
==منابع== | ==منابع== | ||
− | + | * [http://www.pajoohe.ir "آل بویه"، دانشنامه پژوهه]، بازیابی:۱ شهریور ۱۳۹۳. | |
− | + | * [[ستارگان حرم]]، جلد ۳، محمدمهدى حرزاده. | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | [[ستارگان حرم]]، جلد | ||
{{سنجش کیفی | {{سنجش کیفی | ||
|سنجش=شده | |سنجش=شده | ||
|شناسه= متوسط | |شناسه= متوسط | ||
− | |عنوان بندی مناسب= | + | |عنوان بندی مناسب= خوبعلی ابراهیمی، |
|کفایت منابع و پی نوشت ها= متوسط | |کفایت منابع و پی نوشت ها= متوسط | ||
|رعایت سطح مخاطب عام= خوب | |رعایت سطح مخاطب عام= خوب | ||
سطر ۷۱: | سطر ۵۸: | ||
|رده= دارد | |رده= دارد | ||
}} | }} | ||
− | + | [[رده:دولتهای شیعی]] | |
[[رده:دولتهای شیعی در ایران]] | [[رده:دولتهای شیعی در ایران]] | ||
− | |||
− | |||
− | |||
[[رده:آل بویه]] | [[رده:آل بویه]] | ||
− | |||
[[رده:سلسله های حکومتی]] | [[رده:سلسله های حکومتی]] | ||
[[رده: مقاله های مرتبط به دانشنامه]] | [[رده: مقاله های مرتبط به دانشنامه]] |
نسخهٔ کنونی تا ۸ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۰۸
این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.
(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)
«آل بویه» از خاندان اصیل ایرانی و شیعی مذهب ساكن منطقه دیلمان ایران بودند. جدّ آنها ابوشجاع بویه پسر فنا خسرو دیلمی است و نسب آنها به بهرام گور ساسانی میرسد. ابوشجاع سه پسر به نامهای علی، حسن و احمد داشت كه همراه پدر در دورۀ تسلط حاكمان آل زیار بر طبرستان به خدمت آنها درآمدند و در دورۀ ضعف عباسیان ادعای استقلال كرده و بغداد را تصرف كردند. آنان با نگهداشتن ظاهری از خلافت عباسی از سال ۳۲۲ تا ۴۴۷ قمری، به حكومت بر قلمرو خلافت در سه شعبه دست یافتند.
محتویات
شعبههای آل بویه
آل بویۀ فارس
مؤسس سلسلۀ آل بویه، عماد الدوله علی میباشد. او ابتدا نمایندۀ مرداویج زیاری بود، بعد به اصفهان رفت و مظفر بن یاقوت را شکست داد. از آنجا به خاطر ترس از مرداویج به فارس رفت و شیراز را تصرف کرد. سپس برادرش حسن را به تصرف عراق و برادر دیگرش احمد را به تصرف کرمان فرستاد، ولی احمد چون در کرمان موفق نشد، به جانب بغداد رفته در سال ۳۳۴ ق. بر خلیفه مستکفی استیلا یافت. او بر خود عنوان امیرالامراء برگزید و خلیفه به او لقب معزالدوله داد و به حسن، رکنالدوله، و علی را عماد الدوله خواند. بعد از احمد عضدالدوله به حکومت رسید. او کرمان را از سامانیان گرفت و به بغداد لشکر کشید و عزالدوله بختیار را کشت و بر بغداد مسلط شد.
بعد از عضدالدوله پسرش شرف الدوله به حکومت فارس رسید و بر بغداد هم تسلط یافت. سپس پسرش بهاء الدوله به جای او نشست. بعد از بهاء الدوله پسرش سلطان الدوله و سپس ابوکالیجار و پسرش ملک رحیم به ترتیب به حکومت رسیدند ولی قلمرو آنها مورد هجوم سلجوقیان قرار گرفت و طُغرل سلجوقی در سال ۴۴۷ ق. وارد بغداد شد و ملک رحیم را دستگیر کرد و به حکومت آل بویه پایان داد.
آل بویۀ عراق
پایهگذار آل بویۀ عراق، خوزستان و کرمان، معزالدوله احمد است. او در سال ۳۳۴ ق. بغداد را تصرف کرد و مستکفی عباسی را از خلافت عزل و مطیع را به جای او نشاند و دستور لعن معاویه، عایشه و خلفای سه گانه را صادر کرد. آل بویه عراق هم مانند فارس توسط سلطان طغرل سلجوقی سقوط کردند.
آل بویۀ اصفهان، ری و همدان
بنیانگذار آل بویه اصفهان و ری و همدان، رکن الدوله حسن است. او به کمک برارش علی، اصفهان و ری را از وشمگیر حاکم زیاری گرفت و سامانیان را در تصرف ری ناکام گذاشت. رکن الدوله در هنگام مریضی قلمرو خود را بین فرزندانش تقسیم کرد. اصفهان را به مؤید الدوله، همدان و جبال و ری و طبرستان را به فخرالدوله و فارس، کرمان و اهواز را بنابر وصیت برادرش علی به عضدالدوله داد و برادران را به اطاعت از عضدالدوله فرا خواند. بعد از حسن پسرش مؤید الدوله در اصفهان به حکومت رسید و بر گرگان و طبرستان نیز مسلط شد. قابوس، حاکم زیاری را شکست داد. او صاحب بن عبّاد را که فردی با تدبیر و دادگر و عالم بود. به وزارت برگزید در اواخر همدان و ری را فخرالدوله گرفت و فخرالدوله به سامانیان در خراسان پناهنده شد ولی با مرگ مؤید الدوله بار دیگر به حکومت بازگشت و پس از از فخرالدوله پسران خردسال او به حکومت رسیدند و چون توان ادارۀ امور نداشتند، اختلال در امور پدید آمد.
مذهب آل بویه
در تشیع آل بویه تردیدى نیست و این را منابع تاریخى نشان مى دهد. اما در دو مسأله تردید هست؛ یکى آن که تا چه اندازه مذهب در تصمیم گیریهاى سیاسى ایشان مؤثر بود. دوم آن که تشیع آنها از چه نوعى بوده است؟
درباره مسأله نخست باید گفت: اصولاً آنها در برابر اکثریت سنّى تحت سلطه خود نمى توانستند موضع (خصمانه) صریحى داشته باشند، بسیار محتاط عمل مى کردند و نتیجه این برخورد علاوه بر حفظ حکومتشان، گسترش اندیشه هاى شیعى در عراق و ایران بود.
درباره مسأله دوم باید گفت: گرچه خاستگاه تشیع آنان طبرستان بود که به طور اصولى در اختیار علویان زیدى قرار داشت، بسیارى از مورخین، ایشان را شیعه امامی دانسته اند. همچون: عبدالجلیل رازى، مستوفى و از محققان جدید آرى بدى و فراى، مونتگرى و امت، اشیولر و دکتر کامل شیبى.
در کتاب تاریخ الشیعه مى خوانیم: ایام آل بویه، همه اش روزگار تلاش و ترویج مذهب اهل بیت علیهمالسلام بود و هر راهى را براى نصرت این مذهب و اعلاء مقام و مرتبت عترت پیامبر صلی الله علیه وآله مى پیمودند. بویهیان روز غدیر را آشکارا تقدیس مى کردند و چنان عید مى گرفتند که در هیچ عید دیگرى چنین نمى کردند و روز عاشورا را روز حزن و ماتم قرار مى دادند. تا جایى که در سال ۳۵۲ ق. از طرف معزالدوله، شیعیان در بغداد چنان مراسم عزادارى برگزار نمودند که به علت فراوانى جمعیت شیعه در آن دوره و شرکت آنان در این مراسم اهل سنت نتوانست در برابر آن بایستند.
«عضدالدوله بویهى با لشکریان در مشهد علوى (نجف) یک سال اقامت گزید و بارگاهى باعظمت براى آن قبر مطهر بنا نهاد. ایشان براى ضرایع کریمه، ابنیه استوار و گنبدهاى رفیع برپا داشته اند. آل بویه تا زنده بودند پیوسته به زیارت مشاهد مشرفه مى شتافتند و پس از مرگ، پیکرهایشان را به آن جا منتقل مى کردند. ایشان شیعیان را در مشاهد مشرفه اسکان دادند و مستمرى ها و عطایایى برایشان قرار دادند». کتیبه اى که از سال ۳۶۳ از وى بر تخت جمشید مانده، مشتمل برنامه دوازده امام علیهمالسلام است.
آورده اند: مرجع تقلید رکن الدوله ابن جنید اسکافی از فقهاى امامیه بوده است. وجود علماى بزرگى چون شیخ صدوق (م ۳۸۱)، شیخ مفید (۴۱۳-۳۳۸)، سید مرتضى (۴۳۶-۳۵۵)، شیخ طوسى (۴۶۰-۳۸۵) و شریف رضى (۴۰۶-۳۵۹) که از ستونهاى عالم تشیع بودند در این قرن، خود گواه گسترش فوقالعاده تشیع امامى در عهد آل بویه است. البته وجود این افتخارات به معناى عدالت کامل ایشان در حکمرانى نیست.
اوضاع اجتماعی و فرهنگی ایران در دورۀ آل بویه
دورۀ آل بویه دورۀ درخشش علمی و فرهنگی ایران و جهان اسلام است. این خاندان شیعی ایرانی نقش مهمی در حفظ و گسترش میراث حدیثی، فقهی و کلامی شیعه در ایران و عراق ایفا کردند و به تحکیم پایهها و مبانی تشیع امامیه و ترویج آن پرداختند. دانشمندان، متکلمین، محدثین، فقیهان و مفسرین بزرگی چون شیخ صدوق، شیخ طوسی، شیخ مفید، سید رضی و.... تربیت یافتند و با تشکیل جلسات مناظره به شبهات کلامی و فقهی پاسخ دادند.
آل بویه به تأسیس مراکز علمی و کتابخانهها و بنای بیمارستانهای به ویژه در شیراز و بغداد پراختند و برای تسلط بیشتر بر اوضاع قلمرو خلافت و ترویج تشیع، اقدامات اجتماعی و فرهنگی در خور توجهی انجام دادند.
در زمان آل بویه قبور ائمه شیعه مورد توجه قرار گرفت. مشاهد کاظمین، کربلا و نجف را بازسازی کردند و برای ترویج سنت زیارت به اهدای نذورات، موقوفات و ایجاد تسهیلات برای زائرین پرداختند.
اقدام مهم دیگر آنها برگزاری جشن عید غدیر بود که همراه بود با برگزاری نماز عید و آذینبندی شهر و برگزاری مراسم جشن ایرانی که هر ساله برگزار میشد. علاوه بر این، سوگواری عاشورا و محرم را در قالب مقتل خوانی و مرثیه خوانی و تشکیل دستههای عزاداری با پوشش سیاه را پایهگذاری کردند.
منابع
- "آل بویه"، دانشنامه پژوهه، بازیابی:۱ شهریور ۱۳۹۳.
- ستارگان حرم، جلد ۳، محمدمهدى حرزاده.