مهمانی و مهمانداری: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (مهدی موسوی صفحهٔ پذیرایی از مهمان را به مهمانی و مهمانداری منتقل کرد)
 
(بدون تفاوت)

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۰ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۲:۲۳

این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon-computer.png
محتوای فعلی مقاله یکی از پایگاه های معتبر متناسب با عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)


مهمانى و مهمان‌نوازى و داشتن دستى باز و سفره‌اى گشوده، از نشانه‌هاى روحیه فتوت و جوانمردى است. معاشرت‌ها، دید و بازدیدها و رفت و آمدها، گاهى به صورت مهمانى است. از این رو آشنایى با آداب ضیافت و رسوم دینى مهمانى، در محدوده اخلاق معاشرت مى‌گنجد. این موضوع، دو جنبه و دو طرف دارد: یکى کسى که مهمان‌داری مى کند، دیگرى آن که مهمان مى‌شود و هر کدام را آداب و حدودى است.

اهمیت و فضیلت مهمانداری

ثواب مهمانی بسیار و پاداش آن نیکو و عالى است. در فرهنگ دینى ما، مهمان حبیب خدا و مایه برکت است، هدیه اى از سوى پروردگار و عامل افزایش رزق و سبب آمرزش گناهان صاحبخانه و سبب نزول مغفرت الهى است. همه اخبارى که در فضیلت طعام دادن مؤمن وارد شده، بر فضیلت میهمانى نیز دلالت دارد. مهمانى سنتى اسلامى است که دلها را به هم مهربان تر و صفا و صمیمیت میان جامعه را بیشتر مى کند و اقوام و دوستان، یکدیگر را مى بینند، روح ها شاداب تر وزندگی ها بانشاط تر مى شود.

کسى که خانه اى وسیع، امکاناتى فراوان و دستى سخاوتمند دارد، شکرانه نعمت هاى الهى را گاهى باید با انفاق و صدقه، گاهى با اطعام و مهمانى، هدیه، دستگیرى از بینوایان، کمک به محرومان و... ادا کند، و گرنه شهرت و ثروت و مال، وبال او خواهد شد. رسول خدا صلى اللّه علیه و آله و سلّم فرمود: کسى که مهمانى نمى کند خیرى در او نیست.

در روایات اسلامى، حتى فصلى به عنوان باب «اقراء الضیف و اکرامه»[۱] وجود دارد که به تکریم و گرامى داشتن و احترام و پذیرایى از مهمان سفارش مى کند و مهمان دوستى را خوش مى دارد و خوشحال شدن از آمدن مهمان را بسیار نیکو مى شمارد و خانه بى مهمان را دور از فرشتگان مى داند.

براى کریمان بلند همت، اطعام لذتى بیش از طعام خوردن دارد و حظ روحى آنان از این رهگذر است. چه زیباست این کلام مولا على علیه السلام که فرمود: قوت الاجساد الطعام، و قوت الارواح الاطعام؛[۲] قوت و غذاى جسم، غذا خوردن است، ولى غذاى روح، اطعام و غذا دادن.

هاشم، جد بزرگ رسول خدا، همیشه سفره اى باز داشت و غذاى آماده او و خانه مهیایش براى عامه مردم، او را به سیادت و آقایى قریش رسانده بود. حاتم طایى، سخاوتمند معروف عرب، خانه اى داشت که ملجأ مردم و محل امید بینوایان و مسافران و مهمانان مختلف بود.

امام حسن مجتبى علیه السلام مهمان خانه اى در منزل داشت که به طور معمول، از طبقات مختلف، بویژه افراد غریب و بى خانه و بینوا و مسافران و یتیمان و محرومان، پیوسته از آن بهره مند مى شدند.

با همه ستایشى که از پذیرایى شایسته از مهمان شده، اگر جنبه تعادل رعایت نشود و به مرز اسراف و ولخرجی هایى برسد که اغلب، روى چشم و هم چشمى است، یا ریشه در خودنمایى و تفاخر دارد، ناپسند است و همین کار مقدس و خداپسند، از قداست و محبوبیت نزد خدا مى افتد. اطعام، با همه ارزشى که دارد، آنجا است که فى الله و لله باشد و به قصد سیر کردن شکمى گرسنه یا شاد کردن برادرى مؤمن یا تقویت رابطه هاى خویشاوندى و صله رحم باشد.

مهمانی و مهماندارى در روایات

الف ـ اجابت دعوت مهمانی

  • عَنْ أَبِی عَبْدِاللَّهِ علیه السلام قَالَ إِنَّ مِنْ حَقِّ الْمُسْلِمِ الْوَاجِبِ عَلَى أَخِیهِ إِجَابَةَ دَعْوَتِهِ؛ امام صادق علیه السلام: قبول دعوت از حقوق مسلمان بر برادر مسلمانش است.[۳]
  • عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ کانَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله علیه وآله وسلم یجِیبُ الدَّعْوَةَ؛ امام باقر علیه السلام فرمود: پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم دعوت را اجابت مى کرد.[۴]
  • قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله علیه و آله و سلم لَوْ دُعِیتُ إِلَى ذِرَاعِ شَاةٍ لَأَجَبْتُ؛ پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم: اگر به خوردن پاچه گوسفندى دعوت شوم حتما اجابت مى کنم.[۵]

ب ـ مهمان دوستى

  • عـَنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام أَنَّهُ قَالَ مَا مِنْ مُؤْمِنٍ یسْمَعُ بِهَمْسِ الضَّیفِ وَ فَرِحَ بِذَلِک إِلَّا غُفِرَتْ لَهُ خَطَایاهُ وَ إِنْ کانَتْ مُطْبَقَةً بَینَ السَّمَاءِ والْأَرْضِ؛ امام على علیه السلام: هیچ مؤمنى نیست که صداى پاى مهمان را بشنود و خوشحال شود الا اینکه خداوند گناهانش را بیامرزد اگر چه به اندازه فاصله بین زمین و آسمان باشد.[۶]
  • عـَنْ أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ علیه السلام قَالَ مَا مِنْ مُؤْمِنٍ یحِبُّ الضَّیفَ إِلَّا وَ یقُومُ مِنْ قَبْرِهِ وَ وَجْهُهُ کالْقَمَرِ لَیلَةَ الْبَدْرِ فَینْظُرُ أَهْلُ الْجَمْعِ فَیقُولُونَ مَا هَذَا إِلَّا نَبِی مُرْسَلٌ فَیقُولُ مَلَک هَذَا مُؤْمِنٌ یحِبُّ الضَّیفَ وَ یکرِمُ الضَّیفَ وَ لَا سَبِیلَ لَهُ إِلَّا أَنْ یدْخُلَ الْجَنَّةَ؛ امام على علیه السلام: هر مؤمنى که مهمان را دوست بدارد بیرون میاید از قبرش در حالى که صـورتش مانند ماه می درخشد همه نگاه می کنند و می گویند این پیامبر است اما ملکى می گوید این مؤمنى است که مهمان دوست بوده و او را اکرام می کرده و راه او به بهشت است.[۷]
  • عـَنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام أَنَّهُ قَالَ حُبِّبَ إِلَی مِنْ دُنْیاکمْ ثَلَاثٌ إِطْعَامُ الضَّیفِ وَ الصَّوْمُ بِالصَّیفِ وَ الضَّرْبُ بِالسَّیفِ؛ امام على علیه السلام: از دنیاى شما سه چیز را دوست دارم، غذا به مهمان دادن، روزه گرفتن در تابستان، شمشیر زدن در راه خدا.[۸]

ج ـ نیکى کردن به مهمان (اقراء الضیف)

  • عـَنْ أَبِی عبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ الْمَکارِمُ عـَشْرٌ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تَکونَ فِیک فَلْتَکنْ فَإِنَّهَا تَکونُ فِی الرَّجُلِ وَلَا تَکونُ فِی وَلَدِهِ وَ تَکونُ فِی الْوَلَدِ وَ لَا تَکونُ فِی أَبِیهِ وَ تَکونُ فِی الْعَبْدِ وَ لَا تَکونُ فِی الْحُرِّ قِیلَ وَ مَا هُنَّ قَالَ صِدْقُ الْبَأْسِ وَ صِدْقُ اللِّسَانِ وَ أَدَاءُ الْأَمَانَةِ وَصِلَةُ الرَّحِمِ وَ إِقْرَاءُ الضَّیفِ وَ إِطْعـَامُ السَّائِلِ وَ الْمُکافَأَةُ عـَلَى الصَّنَائِعِ وَ التَّذَمُّمُ لِلْجَارِ وَ التَّذَمُّمُ لِلصَّاحِبِ وَ رَأْسُهُنَّ الْحَیاءُ؛ امام صادق علیه السلام: مکارم اخلاق ده چیز است اگر می توانى آن ها را داشته باش زیرا گاهى شخصى آن ها را دارد و فرزندش ‍ ندارد و گاهى در فرزند هست در پدر نیست گاهى در برده هست در آزاد نیست، عرض شد آن ها چه هستند؟ حضرت فرمود: نومیدى حقیقى از آن چه در دست مردم است، راستى زبان و اداء امانت و صله رحم و پذیرائى از مهمان و غذا دادن به سائل و جبران نیکى ها و مراعات حق همسایه و رفیق و عالی تر از همه شرم و حیا است زیرا کسی که در برابر خدا شرم داشته باشد همه این مکارم را انجام می دهد.[۹]
  • وَ بِالْإِسْنَادِ أَنَّ رَجُلًا أَتَى النَّبِی صلى الله علیه و آله و سلم فَقَالَ إِنِّی أُحْسِنُ الْوُضُوءَ وَ أُقِیمُ الصَّلَاةَ وَ أُوتِی الزَّکاةَ فِی وَقْتِهَا وَ أُقْرِئُ الضَّیفَ طَیبَةً بِهَا نَفْسِی فَقَالَ (رَسُولُ اللَّهِ) مَا لِجَهَنَّمَ عَلَیک سَبِیلٌ إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَرَّأَک مِنَ الشُّحِّ إِنْ کنْتَ کذَلِک ثُمَّ نَهَى عَنِ التَّکلُّفِ لِلضَّیفِ بِمَا لَا یقْدِرُ عَلَیهِ إِلَّا بِمَشَقَّةٍ وَ مَا مِنْ ضَیفٍ نَزَلَ بِقَوْمٍ إِلَّا وَ رِزْقُهُ مَعَهُ؛ مردى آمد خدمت رسول خدا عرض کرد من زیبا وضو می گیرم و نماز می خوانم و زکات می پردازم و به مهمان نیکى می کنم رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم: جهنم بر تو راهى ندارد و از فقر و تنگدستى دور هستى اگر این چنین هستى سپس نهى فرمودند از تکلف و مشقت بخاطر مهمان و فرمودند هر مهمانى وقتى بر کسى وارد شود روزى خود را همراه می برد.[۱۰]
  • عـَنْ عـَلِی بْنِ أَبِی طَالِبٍ علیه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله علیه و آله و سلم إِنَّ مِنْ مَکارِمِ الْأَخْلَاقِ إِقْرَاءَ الضَّیفِ؛ امام على علیه السلام: از رسول خدا: یکى از مکارم اخلاق، پذیرائى و احترام مهمان است.[۱۱]
  • عَنْ رَسُولِ اللَّهِ صلى الله علیه و آله و سلم أَنَّهُ قَالَ لَا یضِیفُ الضَّیفَ إِلَّا کلُّ مُؤْمِنٍ وَ مِنْ مَکارِمِ الْأَخْلَاقِ قِرَى الضَّیفِ؛ رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم: پذیرائى نمی کند از مهمان مگر مؤمن و از جمله مکارم اخلاق، پذیرائى از مهمان است.[۱۲]

د ـ بکار نگرفتن مهمان

  • مُحَمَّدُ بْنُ یحْیى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُوسَى عَنْ ذُبْیانَ بْنِ حَکیمٍ عَنْ مُوسَى النُّمَیرِی عَنِ ابْنِ أَبِی یعـْفُورٍ قَالَ رَأَیتُ عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام ضَیفاً فَقَامَ یوْماً فِی بَعْضِ الْحَوَائِجِ فَنَهَاهُ عـَنْ ذَلِک وَقَامَ بِنَفْسِهِ إِلَى تِلْک الْحَاجَةِ وَ قَالَ علیه السلام نَهَى رَسُولُ اللَّهِ صلى الله علیه و آله و سلم عَنْ أَنْ یسْتَخْدَمَ الضَّیفُ؛ ابن ابى یعفور می گوید روزى نزد امام صادق علیه السلام دیدم مهمانى بلند شد تا کارى انجام دهد حضرت او را نهى کردند و خود اقدام کردند و فرمودند رسول خدا نهى فرمودند از بکار گماشتن مهمان.[۱۳]
  • الْحُسَینُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنِ السَّیارِی عَنْ عُبَیدِ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الْبَغْدَادِی عَمَّنْ أَخْبَرَهُ قَالَ نَزَلَ بِأَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا علیه السلام ضَیفٌ وَ کانَ جَالِساً عِنْدَهُ یحَدِّثُهُ فِی بَعْضِ اللَّیلِ فَتَغَیرَ السِّرَاجُ فَمَدَّ الرَّجُلُ یدَهُ لِیصْلِحَهُ فَزَبَرَهُ أَبُو الْحَسَنِ علیه السلام ثُمَّ بَادَرَهُ بِنَفْسِهِ فَأَصْلَحَهُ ثُمَّ قَالَ لَهُ إِنَّا قَوْمٌ لَا نَسْتَخْدِمُ أَضْیافَنَا؛ مهمانى وارد بر امام رضا علیه السلام شد شب مشغول صحبت بودند چراغ کم نور شد مهمان دست برد تا چراغ را درست کند امام نگذاشتند و خودشان آن را درست کردند و فرمودند ما از مهمان کار نمی کشیم.[۱۴]

ه ـ مهمان رزقش همراه اوست

  • علِی بْنُ إِبْرَاهِیمَ عنْ أَبِیهِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ الْحُسَینِ الْفَارِسِی عَنْ سُلَیمَانَ بْنِ حَفْصٍ الْبَصـْرِی عـَنْ أَبِی عـَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله علیه و آله و سلم إِنَّ الضَّیفَ إِذَا جَاءَ فَنَزَلَ بِالْقَوْمِ جَاءَ بِرِزْقِهِ مَعَهُ مِنَ السَّمَاءِ فَإِذَا أَکلَ غَفَرَ اللَّهُ لَهُمْ بِنُزُولِهِ عَلَیهِمْ؛ رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم: هرگاه مهمانى وارد بر قومى شود روزیش هم از آسمان می آید وقتى خورد خداوند بخاطر او آن قوم را می آمرزد.[۱۵]
  • علِی بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ النَّوْفَلِی عَنِ السَّکونِی عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله علیه و آله و سلم مَا مِنْ ضَیفٍ حَلَّ بِقَوْمٍ إِلَّا وَ رِزْقُهُ فِی حَجْرِهِ؛ رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم: مهمانى که وارد بر قومى مى شود روزیش هم همراه خود می آورد.[۱۶]

و ـ حق مهمان و اکرام او

  • مُحَمَّدُ بْنُ یحْیى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنْ عُمَرَ بْنِ عَبْدِ الْعَزِیزِ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَبْدِ الْعَزِیزِ وَ جَمِیلٍ وَ زُرَارَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ مِمَّا عَلَّمَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله علیه و آله و سلم فَاطِمَةَ علیه السلام أَنْ قَالَ لَهَا یا فَاطِمَةُ مَنْ کانَ یؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْیوْمِ الْآخِرِ فَلْ یکرِمْ ضَیفَهُ؛ امام صادق علیه السلام: از چیزهایى که رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم به فاطمه علیها السلام تعلیم دادند این بود که فرمودند کسى که خدا و قیامت ایمان دارد مهمان را اکرام مى کند.[۱۷]
  • علِی بْنُ إِبْرَاهِیمَ عنْ أَبِیهِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ الْحُسَینِ الْفَارِسِی عَنْ سُلَیمَانَ بْنِ حَفْصٍ عـَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله علیه و آله و سلم إِنَّ مِنْ حَقِّ الضَّیفِ أَنْ یکرَمَ وَ أَنْ یعَدَّ لَهُ الْخِلَالُ؛ رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم: حق مهمان این است که او را اکرام کنى.[۱۸]

ز ـ همراهى با مهمان

  • عـِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیادٍ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْأَشْعَرِی عَنِ ابْنِ الْقَدَّاحِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ کانَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله علیه و آله و سلم إِذَا أَکلَ مَعَ الْقَوْمِ أَوَّلَ مَنْ یضَعُ یدَهُ مَعَ الْقَوْمِ وَ آخِرَ مَنْ یرْفَعُهَا إِلَى أَنْ یأْکلَ الْقَوْمُ؛ امام صادق علیه السلام: رسول خدا هرگاه با گروهى غـذا می خوردند اول شروع می نمودند و آخر تمام می کردند تا همه بخورند.[۱۹]
  • عَنْهُ عَنْ سُلَیمَانَ بْنِ حَفْصٍ عَنْ عَلِی بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِیهِ مُوسَى علیه السلام أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله علیه و آله و سلم کانَ إِذَا أَتَاهُ الضَّیفُ أَکلَ مَعَهُ وَ لَمْ یرْفَعْ یدَهُ مِنَ الْخِوَانِ حَتَّى یرْفَعَ الضَّیفُ یدَهُ؛ امام هفتم علیه السلام: رسول خدا هرگاه مهمان داشت همراه او غذا می خورد و دست از غذا خوردن نمی کشید تا مهمان دست بکشد.[۲۰]

آداب میهمانى و مهماندارى

ضیافت و مهمانى دو طرف دارد: یکى مهمان مى شود، دیگرى میزبان است. یکى بر سر سفره دیگرى مى نشیند و طعام مى خورد، دیگرى سفره مى گسترد و اطعام مى کند.

آداب مهماندارى

سزاوار است که مقصود از میهمانى دادن تقرّب به خدا و پیروى از سنّت رسول اللّه صلى اللّه علیه و آله و سلّم و دلجوئى برادران و شاد کردن دل مؤمنان بوده باشد، و به قصد خودنمائى و فخر فروشى و نازیدن و بالیدن نباشد، و گر نه عمل میزبان ضایع و تباه مى شود. و شایسته است که فقیران و اهل تقوا را مهمان کند، اگر چه مهمانى اغنیاء و مطلق مردم نیز فضیلت دارد.

و نیز شایسته است که از میهمانى خویشان و نزدیکان و همسایگان غفلت نکند، که ترک کردن آنان به منزله قطع رحم و اندوهگین ساختن است، و کسى را که مى داند مهمانى رفتن بر او دشوار است دعوت نکند.

و سزاوار است که غذا را زود حاضر کند، که این خود گرامی داشت مهمان است، و در حدیث است که شتاب در هر کارى از شیطان است مگر در پنج چیز که شتاب در آن ها از سنّت رسول اکرم صلى اللّه علیه و آله و سلّم است: طعام آوردن براى مهمان، و برداشتن (تجهیز) میت، و شوهر دادن دختر دوشیزه، و اداء دین، و توبه از گناهان.

و شایسته است که طعام را به قدر کفایت حاضر کند، زیرا کمتر از آن خلاف مروّت و موجب آبرو ریزى است، و زیادتر از آن ضایع کردن مال و اسراف است.

و نیز براى گرامی داشت مهمان باید با او گشاده روئى و خوش سخنى نماید، و در وقت رفتن او را تا در خانه مشایعت کند. و مهمان را به خدمت نگیرد، امام باقر علیه السّلام فرمود: به کار گرفتن مهمان جفاست.

در مهمانى اگر آداب و سنن اسلامى مراعات شود، دیگر مهمان، اسباب زحمت و بار خاطر نخواهد شد، بلکه مایه برکت و سبب خوشحالى خواهد بود و از همین جا است که به مسأله تکلف بر مى خوریم. چیزى به نام حفظ آبرو یا حیثیت، براى برخى چنان تکلف آور و مشقت بار است که براى آن خود را به زحمت هاى بسیار دچار مى کنند. این گونه مهمان که میزبان را به تکلف و زحمت مى افکند، نه تنها رحمت نیست که شوم است. مردى حضرت على علیه السلام را به خانه دعوت کرد. حضرت فرمود: به سه شرط مى آیم. آن مرد پرسید: آن شرایط چیست؟ امام پاسخ داد: یکى این که از بیرون خانه چیزى برایم تهیه نکنى. دوم آن که آن چه را در خانه دارى، پنهان و ذخیره نسازى (هر چه دارى بیاورى). سوم آن که به خانواده ات اجحاف و فشار وارد نیاورى. مرد گفت: باشد، مى پذیرم. حضرت قبول کرد و مهمان خانه او شد.[۲۱]

آداب مهمان

سزاوار است که مقصود از مهمانى رفتن شکم پرستى نباشد که عملش از امور دنیوى محسوب خواهد شد، بلکه قصد وى پیروى از سنّت رسول اللّه صلى اللّه علیه و آله و اکرام برادر مؤمن خود باشد، تا در این کار مطیع خدا باشد و به پاداش اخروى نائل شود.

براى هر مؤمنى شایسته است که دعوت برادر مؤمن خود را بپذیرد و میان غنى و فقیر فرق نگذارد، بلکه دعوت فقیر را زودتر اجابت کند، و دورى راه اگر معمولا قابل تحمّل است مانع قبول دعوت نشود. رسول خدا صلى اللّه علیه و آله و سلّم فرمود: حاضر و غایب امّت خود را سفارش مى کنم که دعوت مسلمان را بپذیرد اگر چه به قدر پنج میل راه باشد، و روزه مستحبى نباید مانع از اجابت دعوت شود، بلکه به مهمانى برود و اگر میزبان به خوردن چیزى خوشحال مى شود افطار کند و ثواب این افطار بیش از روزه خواهد بود.

و اگر بداند که میزبان از ظالمان و فاسقان است، یا مهمانیش براى فخر فروشى و خودنمائى و نازیدن و بالیدن است، یا غذایش حرام یا شبهه ناک است، یا خانه یا فرش و بساطش حلال نیست، یا در آنجا ظرف طلا یا نقره یا آلات لهو و لعب و مانند این ها باشد، یا به لهو و لعب و هرزه گوئى مشغول باشند، همه این ها قبول دعوت را منع مى کند و موجب تحریم یا کراهت آن است. امام صادق علیه السّلام فرمود: سزاوار نیست که مؤمن در مجلسى بنشیند که در آن خداى تعالى معصیت مى شود و نتواند منع کند، و کسى که ناچار باشد (از روى اکراه و تقیه) که بر سفره ظالمى حاضر شود باید کم بخورد و از غذاهاى مرغوب نخورد.

و نیز مهمان باید وقتى وارد خانه اى مى شود در صدر مجلس ننشیند، و بهترین مکان ها را انتخاب نکند، بلکه فروتنى نماید و به پائین مجلس خشنود باشد، و اگر صاحب خانه جائى بنماید همان جا بنشیند و با او مخالفت نکند، اگر چه مهمانان جاى دیگرى از بالا یا پائین به وى نشان دهند. و مواظب باشد که مقابل اطاق زنان ننشیند، و به جائى که طعام از آنجا مى آورند بسیار نگاه نکند، که این عمل دلیل بر آزمندى و پستى نفس است، و درود و سلام را از نزدیکترین فرد آغاز کند.

و شایسته است که دیر به خانه میزبان نرود و صاحب خانه را منتظر نگذارد، امّا شتاب هم نکند و زودتر از وقت و پیش از آن که کاملا آمادگى داشته باشد نرود.

سفارش معاشرتى قرآن کریم به مؤمنان درباره ادب مهمان شدن در خانه پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم چنین است: اى کسانى که ایمان آورده اید! بدون اذن و اجازه و دعوت براى طعام، وارد خانه پیامبر نشوید، و هر گاه دعوت شدید، داخل شوید، و چون غذا خوردید، پخش شوید) و بروید (و براى حرف زدن) ننشینید، این کار شما سبب اذیت پیامبر است و از شما خجالت مى کشد، ولى خداوند از گفتن حق، حیا نمى کند![۲۲]

پانویس

  1. بحارالانوار، ج۷۲ ص۴۵۸.
  2. بحارالانوار ج۷۲ ص۴۵۶.
  3. وسائل الشیعة، ج۲۴، ص۲۷۰.
  4. همان.
  5. همان، ص۲۷۱.
  6. مستدرک الوسائل، ج۱۶، ص۲۵۷.
  7. همان.
  8. همان، ص۲۵۹.
  9. الکافی، ج۲، ص۵۵.
  10. وسائل الشیعة، ج۲۴، ص ۲۷۹.
  11. مستدرک الوسائل، ج۱۶، ص۲۴۱.
  12. الکافی، ج۶، ص۲۸۳.
  13. الکافی، ج۶، ص۲۸۳.
  14. الکافی، ج۶، ص۲۸۳.
  15. الکافی، ج۶، ص۲۸۴.
  16. الکافی، ج۶، ص۲۸۴.
  17. الکافی، ج۶، ص۲۸۵.
  18. الکافی، ج۶، ص۲۸۵.
  19. الکافی، ج۶، ص۲۸۵.
  20. الکافی، ج۶، ص۲۸۶.
  21. بحارالانوار چاپ بیروت ج۷۲ ص۴۵۱ حدیث ۴.
  22. سوره احزاب، آیه ۵۳.

منابع