جامعیت مقاله متوسط
سیر منطقی به صورت کامل رعایت نشده
شناسه ناقص است
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

جهاد اكبر‌‌‌‌‌‌‌: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
(۳۳ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۱ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
 
{{متوسط}}
 
{{متوسط}}
 +
«جهاد اکبر» به معنی جهاد بزرگتر تعبیری است که در حدیثی از پیامبر اکرم برای مبارزه با نفس آمده است یعنی مخالفت با آن دسته از خواهش های نفس که [[انسان]] را وادار به مخالفت با [[الله|خداوند]] متعال و سرپیچى از دستورهاى او مى‌کند. در این روایت پیامبر اکرم جهاد با دشمن بیرونى را به «جهاد اصغر» تعبیر نمودند تا اهمیت مبارزه با نفس را گوشزد نمایند.
  
«جهاد اکبر» در مقابل «جهاد اصغر» (جهاد با دشمن بیرونى)، عبارت است از ستیز و مخالفت با [[هوای نفس]]؛ یعنی مخالفت با آن دسته از خواهشهای نفس که [[انسان]] را وادار به مخالفت با [[الله|خداوند]] متعال و سرپیچى از دستورهاى او مى‌کند. هدف از این جهاد، ترک شهوت‌هاى [[شیطان|شیطانى]] و گردن نهادن به دستورهاى خداوند و پیراستن نفس از صفات ناشایست و آراستن آن به صفات نیکو است.  
+
هدف از این جهاد، ترک شهوت‌هاى [[شیطان|شیطانى]] و گردن نهادن به دستورهاى خداوند و پیراستن نفس از صفات ناشایست و آراستن آن به صفات نیکو است.  
==تعریف==
 
  
«[[جهاد]]» بر سه گونه است:
+
==جهاد در لغت و اصطلاح==
۱- جنگ و مجاهده براى راندن و دفع دشمن آشکار.
+
«جِهاد» واژه‌ای‌ عربی‌ است‌ از ریشه‌ «جهد» به‌ معنای‌ مشقت‌، تلاش‌، مبالغه‌ در کار به‌ نهایت‌ چیزی‌ رسیدن‌ و توانایی‌.<ref>خلیل‌ بن‌ احمد؛ ابن‌سکیت‌؛ جوهری‌؛ ابن‌اثیر، ذیل‌ «جهد».</ref> مهم‌ترین‌ مفهوم‌ اصطلاحی‌ این‌ واژه‌ در متون‌ دینی‌، همانند کاربرد عام‌ آن‌، گونه‌ای‌ خاص‌ از تلاش‌ است‌ یعنی‌ مبارزه‌ کردن‌ در راه‌ خدا با جان‌، مال‌ و دارایی های‌ دیگر خود با هدف‌ گسترش‌ اسلام‌ یا دفاع‌ از آن‌.<ref>رجوع کنید به ابن‌عابدین‌، ج‌۳، ص‌۲۱۷؛ هیکل‌، ج‌۱، ص‌۴۴</ref>
۲- جهاد با [[شیطان]] و اهریمن.
 
۳- مجاهده با [[نفس]].<ref>ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن، ج‌۱، ص ۴۲۳</ref>
 
  
جهاد به معناى بذل جهد و کوشش در دفع دشمن است و بیشتر بر مدافعه به جنگ اطلاق مى ‌شود. لیکن گاهى در معنای دشمن توسعه داده می شود تا جائی که هر چیزی که توقع شرّ از او می رود را شامل می شود، مانند شیطان که آدمى را گمراه مى ‌سازد و [[نفس اماره]] که به بدیها امر مى ‌کند و امثال اینها. در نتیجه جهاد شامل مخالفت با نفس در خواسته ‌هایش و خودداری از اطاعت شیطان در [[وسوسه|وسوسه‌]]<nowiki/>هایش مى‌ شود و [[رسول خدا]] (صلى الله علیه و آله) مخالفت با نفس را «جهاد اکبر» نامیده است.<ref>المیزان فى تفسیر القرآن،ج‌۱۴، ص۴۱۱ </ref> در روایتى از آن حضرت است که به گروهى از اصحاب که از نبرد با دشمن بازمى‌گشتند، فرمود: مرحبا به قومى که جهاد اصغر را به انجام رسانده‌اند و جهاد اکبر برایشان باقى است. گفتند: اى پیامبر خدا، جهاد اکبر چیست؟ فرمود: جهاد با نفس.<ref> وسائل الشیعة، ج۱۵، ص۱۶۱. </ref>
+
در متون‌ دینی‌، علاوه‌ بر این‌ معنای‌ خاص‌ و اصطلاحی‌، جهاد به‌ مفهوم‌ لغوی‌ و عام‌ خود نیز بسیار بکار رفته‌ است‌، مانند کاربرد تعبیر «[[جهاد اكبر‌‌‌‌‌‌‌]]» درباره‌ مجاهدت‌ و تلاش‌ نفس‌ در برابر [[شیطان|شیطان‌]] و هوای‌ نفس.<ref>رجوع کنید به حر عاملی‌، ج‌۱۵، ص‌۱۶۱؛ نجفی‌، ج‌۲۱، ص‌۳۵۰؛ نیز رجوع کنید به جهادنفس‌</ref> در [[حدیث|احادیث‌]] برخی‌ از کارها به‌ مثابه‌ جهاد شمرده‌ شده‌اند که‌ ظاهراً برای‌ ارج‌ نهادن‌ به‌ این‌ کارها بوده‌ است‌ مانند [[امر به معروف و نهی از منکر|امر به‌ معروف‌ و نهی‌ از منکر]]، سخن‌ گفتن‌ به‌ [[عدالت|عدالت‌]] در برابر سلطان‌ ستمگر، تلاش‌ مرد برای‌ زنده‌ کردن‌ سنتی‌ نیکو در جامعه‌، خوب‌ شوهرداری‌ کردن‌ زن‌ و تلاش‌ مرد برای‌ کسب‌ روزی‌ [[حلال|حلال‌]] برای‌ خانواده‌.<ref>رجوع کنید به کلینی‌، ج‌۴، ص‌۲۵۹، ج‌۵، ص‌۹۱۰، ۱۲، ۶۰، ۸۸؛ مناوی‌، ج‌۳، ص‌۳۶۶؛ حر عاملی‌، ج‌۱۶، ص‌۳۴؛ هیکل‌، ج‌۱، ص‌۱۰۹-۱۱۰</ref>
 +
 
 +
==روایات جهاد اکبر==
 +
 
 +
===روایت مشهور جهاد اکبر===
 +
روایت مشهور پیامبر اکرم در مورد جهاد اکبر که در منابع شیعه آمده است روایتی است که امام صادق علیه السلام آن را روایت نموده اند:
 +
عليّ بن إبراهيم عن أبيه عن النّوفليّ عن السّكونيّ عن أبي عبد اللّه عليه السّلام:
 +
أنّ النّبيّ صلّى اللّه عليه و اله بعث بسريّة فلمّا رجعوا قال: مرحبا بقوم قضوا الجهاد الأصغر و بقي الجهاد الأكبر.
 +
قيل: يا رسول اللّه! و ما الجهاد الأكبر؟
 +
قال: جهاد النّفس.
 +
 
 +
'''ترجمه:'''
 +
 
 +
سكونى از حضرت ابى عبد اللّه الصادق، عليه السلام، حديث كند كه فرمود: همانا پيغمبر، صلّى اللّه عليه و آله لشكرى را به جنگ فرستاد. پس هنگامی كه بر گشتند فرمود: «آفرين باد به گروهى كه به جاى آوردند جهاد كوچك را، و به جاى ماند بر آنها جهاد بزرگ.» گفته شد اى پيغمبر خدا چيست جهاد بزرگ؟ فرمود: «جهاد نفس»<ref>فروع كافى، ج ۵، ص ١٢ «كتاب جهاد» «باب وجوه جهاد» ، حديث ٣</ref>
 +
 
 +
===سایر روایات جهاد اکبر===
 +
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله: أفْضَلُ الجِهادِ أنْ تُجاهِدَ نَفْسَكَ و هوَاكَ في ذاتِ اللّهِ تعالى؛ برترين جهاد اين است كه به خاطر خداوند متعال با نفْس و هواهاى نفسانيت جهاد كنى.<ref>كنز العمّال : ۱۱۲۶۵.</ref>
 +
 
 +
[[امام علی علیه السلام|امام على]] علیه السلام: {{متن حدیث|أفْضَلُ الجِهادِ جِهادُ النَّفْسِ عنِ الهَوى و فِطامُها عَن لَذّاتِ الدُّنیا}}
 +
برترین جهاد، مبارزه کردن با هواى نفْس و باز گرفتن آن از لذّتهاى دنیاست.<ref>[https://ahlolbait.com/content/3191/%D8%AC%D9%87%D8%A7%D8%AF-%D8%A7%DA%A9%D8%A8%D8%B1-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D8%AD%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AB غرر الحكم: ۳۲۳۲.]</ref>
 +
 
 +
امام على علیه السلام: {{متن حدیث|غایةُ المُجاهَدَةِ أنْ یجاهِدَ المَرءُ نَفْسَهُ}}
 +
نهایت جهاد، مبارزه انسان با نفْس خویش است.<ref>همان: ۶۳۷۰.</ref>
 +
 
 +
امام على علیه السلام: {{متن حدیث|اعلَموا أنَّ الجِهادَ الأکبَرَ جِهادُ النَّفْسِ، فاشْتَغِلوا بجِهادِ أنْفُسِکم تَسْعَدوا}}
 +
بدانید که جهاد اکبر جهاد با نفْس است، پس به جهاد با نفْسهاى خویش پردازید تا نیک بخت شوید.<ref>همان: ۱۱۰۰۵.</ref>
 +
 
 +
[[امام باقر]] علیه السلام: {{متن حدیث|لا فَضیلةَ کالجِهادِ، و لا جِهادَ کمُجاهَدةِ الهوى}}
 +
هیچ فضیلتى چون جهاد نیست و هیچ جهادى مانند مبارزه با هواى نفس نمى باشد.<ref>تحف العقول : 286.</ref>
 +
 
 +
[[امام موسی کاظم علیه السلام|امام کاظم]] (علیه السلام) به [[هشام بن حکم]]: {{متن حدیث|جاهد نفسک لتردّها من هواها فإنّه واجب علیک کجهاد عدوّک}} با نفس خود به مبارزه برخیز تا آن را از خواسته­ های [نادرستش] دور کنی. این مبارزه همانند جهاد با دشمن بر تو فرض و واجب است. <ref>برای مشاهده دیگر روایت جهاد اکبر مراجعه کنید: [https://ahlolbait.com/content/3191 جهاد اکبر در احادیث]</ref>
  
 
==جهاد اکبر در قرآن==
 
==جهاد اکبر در قرآن==
 +
در توضیح معنای جهاد اکبر گفته شده است که منظور از جهاد نفس مبارزه با نفس اماره است. تعبیر نفس اماره برگرفته از آیه ای از سوره یوسف است که از زبان [[حضرت یوسف علیه السلام|حضرت یوسف]] نقل می کند: {{متن قرآن|«وَمَا أُبَرِّئُ نَفْسِي إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّي»}}.<ref>[https://wiki.ahlolbait.com/%D8%A2%DB%8C%D9%87_53_%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87_%DB%8C%D9%88%D8%B3%D9%81 یوسف: ۵۳.]</ref>
 +
«من نفس خود را تبرئه نمی کنم چرا که مسلما نفس پیوسته به بدی ها امر می کند مگر آن که پروردگارم رحم کند.»
 +
 +
مفسرین در توضیح معنای نفس اماره گفته اند: نفس سرکش است که انسان را به [[گناه]] فرمان مى ‌دهد و به هر سو مى‌ کشاند و لذا اماره‌ اش گفته ‌اند. در این مرحله هنوز عقل و ایمان آن‌ قدرت را نیافته که نفس سرکش را مهار زند و آن را رام کند بلکه در بسیارى از موارد در برابر او تسلیم مى‌ گردد و یا اگر بخواهد گلاویز شود، نفس سرکش او را بر زمین مى‌ کوبد و شکست مى ‌دهد و همه بدبختیهاى انسان از آن است.<ref>تفسیر نمونه، ج‌۹، ص۴۳۶- ۴۳۸</ref>
 +
 +
در مواردی دیگری نیز بعضی از مفسرین منظور از جهاد در برخی آیات قرآن را «جهاد نفس» گرفته اند. همچون آیه {{متن قرآن|«وَجَاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ»}}<ref>[https://wiki.ahlolbait.com/%D8%A2%DB%8C%D9%87_78_%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87_%D8%AD%D8%AC#%D8%A7%D9%86%D8%B5%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%86 سوره حج، آیه 78.]</ref> است.<ref>ر.ک: راغب اصفهانی، ذیل «جهد»؛ طوسی، ذیل آیه.</ref> همچنین در آیه {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أُولَٰئِكَ يَرْجُونَ رَحْمَتَ اللَّهِ}}<ref>[https://wiki.ahlolbait.com/%D8%A2%DB%8C%D9%87_218_%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87_%D8%A8%D9%82%D8%B1%D9%87 سوره بقره، آیه ۲۱۸.]</ref>هم مفهوم جهاد نفس از مصادیق جهاد در راه خدا دانسته شده است.
 +
 +
برخی مفسران، جهاد در آیه {{متن قرآن|وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا}}<ref>[https://wiki.ahlolbait.com/%D8%A2%DB%8C%D9%87_69_%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87_%D8%B9%D9%86%DA%A9%D8%A8%D9%88%D8%AA سوره عنکبوت، آیه ۶۹.]</ref> را هم به معنایی عام و شامل جهاد نفس گرفته‌اند.<ref>ر.ک: قرطبی ؛ طباطبائی، ذیل آیه.</ref>
 +
 +
==مقدمات جهاد اکبر==
 +
[[امام خمینی]] برای جهاد با نفس، مقدمات و راه‌هایی برشمرده است.<ref>چهل حدیث، ص 6-58.</ref>
 +
*تحصیل علم
 +
*[[نیت]]
 +
*یادآوری نعمت‌های الهی
 +
*حفظ حدود [[شرع]]
 +
*دوری از [[محبت دنیا]]
 +
 +
==شرایط جهاد اکبر==
 +
 +
باید دقت داشت این روش کاملاً به صورت «خود تربیتی» انجام می شود.
 +
 +
1. [[تفکر]]
 +
 +
بدان که اول شرط مجاهدۀ با نفس و حرکت به جانب حق تعالی، تفکر است؛ که آن هم دارای مراتب و درجاتی است.<ref>همان، ص 198.</ref>
 +
 +
استاد شهید [[مرتضی مطهری]] در توضیح این قسمت می فرمایند:
 +
 +
تفکر در احوال نفس، یعنی خود انسان موضوع تفکر خویش باشد؛ که این هم دو جور است:
 +
 +
الف. یک وقت خود انسان به عنوان یک مبحث علمی، موضوع تفکر است که این قسم، داخل مرتبۀ دوم تفکر می شود.
 +
 +
ب. یک وقت تفکر انسان دربارۀ کارهای خودش است، دربارۀ این که چگونه تصمیم بگیرد، چگونه کار کند، چه کارهایی را انجام دهد، با چه نیت و انگیزه ای آن کار را انجام دهد و... این قسم در مرتبۀ سوم تفکر، مقصود ما می باشد.<ref>تعلیم و تربیت در اسلام، ص 241.</ref>
 +
 +
2. عزم
 +
 +
آن عبارت است از بناگذاری و تصمیم بر ترک معاصی و فعل واجبات و جبران آنچه از او فوت شده در ایّام حیات<ref>شرح چهل حدیث، ص 7.</ref>
 +
 +
3. [[توبه]]
 +
 +
در سه مرحله است:
 +
* ندامت و پشیمانی از گناهان و تقصیرات گذشته؛
 +
* عزم و تصمیم قاطع بر برگشت ننمودن بر آن گناهان؛
 +
* ردّ و جبران [[حق الناس]]، حق النفس و حق الله ، و در هر حال، جلب کردن رضایت آن ها.<ref>همان، ص 278..</ref>
 +
 +
4. مشارطه
 +
 +
آن است که انسان پیش از شروع در کار، با خویشتن شرط و عهد  کند که از جادۀ مستقیم شرع خارج نشود؛ خواسته های حق تعالی را عمل کند؛ بلکه  بر  خواسته های خود مقدّم دارد و هیچ گاه از طلب رضای خداوند و آخرت جویی غفلت نورزد.<ref>سه دستورالعمل برای خودسازی، ص 34.</ref>
 +
 +
[[ملا محمدمهدی نراقی|ملاّ مهدی نراقی]] رحمه الله تمثیل زیبایی در این زمینه دارد و می فرماید:
  
علماى [[اخلاق]] براى [[نفس]] (احساسات و غرائز و عواطف آدمى) سه مرحله قائلند که در [[قرآن|قرآن مجید]] به آنها اشاره شده است:
+
بدان که [[عقل]] به مانند تاجری است در مسیر [[آخرت]] که سرمایه اش عمر است و با کمک نَفْس،  آن را به کار می گیرد. بنابراین نفس به مانند شریک عقل است که در مال او به تجارت  می پردازد. و سود این تجارت، به دست آوردن [[اخلاق]] فاضله و اعمال صالح است که  انسان را به سوی سعادت و نعمت ابدی رهنمون شود. ضرر آن در صورتی است که گناهان و خطاها از او سرزند که منتهی به عذاب دردناک دوزخ گردد... و مدت این تجارت، طول عمر است.
  
'''۱. نفس مطمئنه:''' مرحله‌ اى است که انسان پس از تصفیه و [[تهذیب نفس|تهذیب]] و تربیت کامل، به مرحله ‌اى مى‌ رسد که [[غریزه|غرائز]] سرکش در برابر او رام مى‌ شوند، و توانایى پیکار با [[عقل]] و [[ایمان|ایمان]] در خود نمى‌ بینند چرا که عقل و ایمان آن قدر نیرومند شده ‌اند که غرائز نفسانى در برابر آن توانایى چندانى ندارد.
+
همان طوری که تاجر با شریکش در ابتدا مشارطه و معاهده می بندد و بعد، مراقب او خواهد بود، و در آخر هم به محاسبه با او می پردازد، و اگر با خیانت و ضرر و تضییع سرمایه مواجه شود، به مؤاخذه و معاقبۀ او می پردازد و چه بسا از او غرامت می طلبد، همچنین عقل در مشارکت خود با نفس باید این امور را رعایت کند.<ref>جامع السعادات، ج 3، ص 93.</ref>
این همان مرحله آرامش و سکینه است.
 
این مقام انبیاء و اولیا و پیروان راستین آنها است، آنهایى که در مکتب مردان خدا درس ایمان و تقوا آموختند و سالها به تهذیب نفس پرداخته و جهاد اکبر را به مرحله نهایى رسانده‌ اند. آیات پایانی [[سوره فجر]] این موضوع را مطرح می کند: {{متن قرآن|«یاأَیتهُا النَّفْسُ الْمُطْمَئنَّةُارْجِعِى إِلىَ‌ رَبِّک رَاضِیةً مَّرْضِیةًفَادْخُلىِ فىِ عِبَادِى وَ ادْخُلىِ جَنَّتىِ
 
»}}:<ref>سوره فجر/۲۷ تا۳۰</ref> «اى صاحب نفس مطمئنه! به سوى پروردگارت بازگرد، در حالى که هم تو از خدا راضى هستى و هم خدا از تو راضى است پس در جمع بندگانم وارد شو و در بهشتم درآى.»
 
  
'''۲. نفس لوامه:''' که پس از تعلیم و تربیت و مجاهدت، انسان به آن ارتقاء مى‌ یابد، در این مرحله ممکن است بر اثر طغیان غرائز گهگاه مرتکب خلافهایى بشود اما فورا پشیمان مى‌ گردد و به ملامت و سرزنش خویش مى‌ پردازد، و تصمیم بر جبران گناه مى‌ گیرد، و دل و جان را با آب [[توبه]] مى‌ شوید، و به تعبیر دیگر در مبارزه عقل و نفس گاهى عقل پیروز  می شود و گاهى نفس، ولى به هر حال کفه سنگین از آن عقل و ایمان است.
+
5. مراقبه
البته براى رسیدن به این مرحله جهاد اکبر لازم است و تمرین کافى و تربیت در مکتب استاد و الهام گرفتن از سخن خدا و سنت پیشوایان.
 
این مرحله همان است که قرآن مجید در «[[سوره قیامة|سوره قیامت]]» به آن سوگند یاد کرده است، سوگندى که نشانه عظمت آن است‌: {{متن قرآن|« لا أُقْسِمُ بِیوْمِ الْقِیامَةِ ، وَ لا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوَّامَةِ»}} <ref>سوره قیامت/۱و۲</ref>: «سوگند به روز رستاخیز و سوگند به نفس سرزنشگر».
 
  
'''۳. نفس اماره:''' نفس سرکش است که انسان را به [[گناه]] فرمان مى ‌دهد و به هر سو مى‌ کشاند و لذا اماره‌ اش گفته ‌اند. در این مرحله هنوز عقل و ایمان آن‌ قدرت را نیافته که نفس سرکش را مهار زند و آن را رام کند بلکه در بسیارى از موارد در برابر او تسلیم مى‌ گردد و یا اگر بخواهد گلاویز شود، نفس سرکش او را بر زمین مى‌ کوبد و شکست مى ‌دهد و همه بدبختیهاى انسان از آن است.<ref>تفسیر نمونه، ج‌۹، ص۴۳۶- ۴۳۸</ref>
+
یعنی این که سالک، در طول فعالیت های روزمرّه، مدام مراقب حال و وضع خود باشد، تا مطابق عهد و پیمانی که با خود بسته، عمل کند.
در این زمینه از زبان [[حضرت یوسف علیه السلام|حضرت یوسف]] صدیق نقل می کند که به یک شکل بدبینانه ای به نفس خودش می نگرد: {{متن قرآن|«وَ ما أُبَرِّئُ نَفْسی‌ إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلاَّ ما رَحِمَ رَبِّی»}}.<ref>(یوسف/۵۳)</ref>
 
«من نفس خود را تبرئه نمی کنم چرا که مسلما نفس پیوسته به بدی ها امر می کند مگر آن که پروردگارم رحم کند.»
 
  
همچنین آیه ی زیر به نتیجه پیروی از نفس اماره اشاره دارد: {{متن قرآن|«أَ فَرَأَیتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ وَ أَضَلَّهُ اللَّهُ عَلی‌ عِلْمٍ وَ خَتَمَ عَلی‌ سَمْعِهِ وَ قَلْبِهِ وَ جَعَلَ عَلی‌ بَصَرِهِ غِشاوَةً فَمَنْ یهْدیهِ مِنْ بَعْدِ اللَّهِ أَ فَلا تَذَکَّرُونَ»}}<ref>(جاثیه/۲۳)</ref> «آیا دیدی آنکس را که هوای نفسش را معبود خود گرفت و خداوند او را به جهت علمی که داشت گمراه کرد و بر گوش و قلبش مهر نهاد و بر چشمش پرده ای انداخت، دیگر بعد از خدا چه کسی او را هدایت می کند، آیا باز هم متذکر نمی شوید؟».
+
[[علامه طباطبايى|علاّمه طباطبائی]] در این بای می گوید:
  
==جهاد اکبر در روایات==
+
مراقبه آن است که بنده به هنگام عمل، حق تعالی را در نظر بگیرد و خود را در محضر خداوند بیند و کشیک نفس کشد که مبادا از فرمان و خواستۀ مولیٰ سر باز زند و راه دگر گیرد و عصیان ورزد و به لهو و لعب پردازد.<ref>سه دستورالعمل برای خودسازی، ص 34.</ref>
  
[[پیامبر اسلام|پیامبر گرامی اسلام]] فرمود: «جاهِدوا أهواءَکم کما تُجاهدون أعدائکم.»
+
6. محاسبه
با هواهاى نفسانیتان همانگونه جهاد کنید که با دشمنانتان.
 
.<ref>ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن، ج‌۱، ص ۴۲۳</ref>
 
  
[[امام علی علیه السلام|امام على]] علیه السلام: «أفْضَلُ الجِهادِ جِهادُ النَّفْسِ عنِ الهَوى و فِطامُها عَن لَذّاتِ الدُّنیا.»
+
عبارت است از این که حساب نفس را بکشی در این شرطی که با خدای خود کردی که آیا به جا آورد و با ولیّ نعمت خود در این معامله جزئی خیانت نکردی؟<ref>شرح چهل حدیث، ص 9.</ref>
برترین جهاد، مبارزه کردن با هواى نفْس و باز گرفتن آن از لذّتهاى دنیاست.
 
  
امام على علیه السلام: «غایةُ المُجاهَدَةِ أنْ یجاهِدَ المَرءُ نَفْسَهُ.»
+
7. مُعاتبه:  
نهایت جهاد، مبارزه انسان با نفْس خویش است.
 
  
امام على علیه السلام: «اعلَموا أنَّ الجِهادَ الأکبَرَ جِهادُ النَّفْسِ، فاشْتَغِلوا بجِهادِ أنْفُسِکم تَسْعَدوا.»
+
فرد پس از محاسبه، اگر مشاهده کرد که  مطابق عهد و پیمانی که بسته، عمل نکرده است، باید به مجرّد مشاهدۀ خلاف، نفس  خود را بازخواست کند و او را مورد سرزنش و عتاب قرار دهد.<ref>رسالۀ لقاءالله ، ص 104.</ref>
بدانید که جهاد اکبر جهاد با نفْس است، پس به جهاد با نفْسهاى خویش پردازید تا نیک بخت شوید.
 
  
[[امام باقر]] علیه السلام: «لا فَضیلةَ کالجِهادِ، و لا جِهادَ کمُجاهَدةِ الهوى.»
+
8 . مُعاقبه: اگر انسان مطابق قول و قراری که بسته، عمل کرده، اما مقدار کمی هم تخلّف داشته باشد، مسأله معاقبه مطرح می شود<ref>تعلیم و تربیت در اسلام، ص 237.</ref>
هیچ فضیلتى چون جهاد نیست و هیچ جهادى مانند مبارزه با هواى نفس نمى باشد.
 
  
[[امام صادق علیه السلام|امام صادق]] علیه السلام: «إنَّ النّبی صلى الله علیه و آله بَعثَ بسَرِیة، فلَمّا رَجَعوا قالَ: مَرْحَبا بقَومٍ قَضَوُا الجِهادَ الأصْغَرَ و بَقِی الجِهادُ الأکبَرُ. قیلَ یا رسولَ اللّه، و ما الجِهادُ الأکبَرُ؟ قالَ جِهادُ النَّفْسِ.»
+
9. مجاهده:
پیامبر صلى الله علیه و آله سپاهى را به جنگ گسیل داشت؛ وقتى برگشتند فرمود: خوشامد مى گویم به گروهى که جهاد اصغر را انجام دادند، اما جهاد اکبر همچنان مانده است. عرض شد: اى پیامبر خدا! جهاد اکبر چیست؟ فرمود: جهاد با نفْس.<ref>میزان الحکمه،ج ۲</ref>
 
  
[[شیخ حر عاملی|شیخ حرّ عاملی]] در کتاب [[وسائل الشیعه (کتاب)|وسائل الشیعه]] در باب صد و یک، [[حدیث|احادیثی]] در پیرامون "جهاد با نفس" برگزیده و آن­ها را  سامان داده است. در این باب ده حدیث آورده شده است و مفاد آن­ها این است که مبارزه با نفس و اقدام به درمان بیماری­های نفسانی بر انسان طالب کمال و سعادت، لازم و واجب است.
+
==موانع جهاد اکبر==
واژه­ ی وجوب هرچند در هیچ­یک از احادیث این باب ذکر نشده، اما در برخی دیگر از احادیث مربوط به همین موضوع که در این باب ذکر نشده، آمده است مانند این سخن [[امام موسی کاظم علیه السلام|امام کاظم]](ع) به [[هشام بن حکم]]: «جاهد نفسک لتردّها من هواها فإنّه واجب علیک کجهاد عدوّک»: با نفس خود به مبارزه برخیز تا آن را از خواسته­ های [نادرستش] دور کنی. این مبارزه همانند جهاد با دشمن بر تو فرض و واجب است.
+
* [[غرور]]، [[تکبر]] و خود برتربینی
 +
* فرصت‌ سوزی و تسویف
 +
* [[عجب]]
  
افزون بر این، همین­که جهاد با نفس در برخی از روایات، جهاد اکبر نامیده شده و در برخی دیگر أفضل الجهاد دانسته شده است و ما می­ دانیم که جهاد با دشمن از واجبات است، جهاد با نفس هم همانند جهاد با دشمن واجب، بلکه از آن واجب­تر است.<ref>http://www.hawzah.net</ref>
 
 
==نتیجه جهاد اکبر==
 
==نتیجه جهاد اکبر==
  
{{متن قرآن|« وَ الَّذینَ جاهَدُوا فینا لَنَهْدِینَّهُمْ سُبُلَنا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنین‌ »}}<ref>سوره عنکبوت/۶۹</ref>
+
{{متن قرآن|«وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ»}}<ref>[https://wiki.ahlolbait.com/%D8%A2%DB%8C%D9%87_69_%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87_%D8%B9%D9%86%DA%A9%D8%A8%D9%88%D8%AA سوره عنکبوت:۶۹.]</ref>
 
و آنهایى که در راه ما تلاش مى ‌کنند، به طور قطع به راههاى خودمان آنان را راهنمایى مى‌ کنیم؛ زیرا که خداوند با نیکوکاران است.
 
و آنهایى که در راه ما تلاش مى ‌کنند، به طور قطع به راههاى خودمان آنان را راهنمایى مى‌ کنیم؛ زیرا که خداوند با نیکوکاران است.
  
معناى ‌«جاهَدُوا فِینا» این است که جهادشان همواره در راه ما است، و این تعبیر کنایه از این است که: جهادشان در امورى است که متعلق به خداى تعالى است، چه جهاد در راه عقیده باشد، و چه در راه عمل، و چون جهادشان در راه خدا است هیچ عاملى ایشان را از ایمان به خدا و اطاعت اوامر و نواحى او باز نمى ‌دارد.
+
معناى ‌«جَاهَدُوا فِينَا» این است که جهادشان همواره در راه ما است، و این تعبیر کنایه از این است که: جهادشان در امورى است که متعلق به خداى تعالى است، چه جهاد در راه عقیده باشد، و چه در راه عمل، و چون جهادشان در راه خدا است هیچ عاملى ایشان را از ایمان به خدا و اطاعت اوامر و نواحى او باز نمى ‌دارد.
  
در اینجا خداى تعالى براى خود سبیل ‌هایى نشان مى‌ دهد «لَنَهْدِینَّهُمْ سُبُلَنا»، و راه‌ها هر چه باشد بالاخره به درگاه او منتهى مى ‌شود، براى اینکه راه را براى این راه مى‌ گویند که به سوى صاحب راه منتهى مى‌ شود، و آن صاحب راه منظور اصلى از راه است.<ref>ترجمه تفسیر المیزان، ج‌۱۶، ص ۲۲۸</ref>
+
در اینجا خداى تعالى براى خود سبیل ‌هایى نشان مى‌ دهد «لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا»، و راه‌ها هر چه باشد بالاخره به درگاه او منتهى مى ‌شود، براى اینکه راه را براى این راه مى‌ گویند که به سوى صاحب راه منتهى مى‌ شود، و آن صاحب راه منظور اصلى از راه است.<ref>ترجمه تفسیر المیزان، ج‌۱۶، ص ۲۲۸</ref>
  
 
همچنین در آیه زیر خداوند می فرماید جایگاه چنین فردی بهشت است:
 
همچنین در آیه زیر خداوند می فرماید جایگاه چنین فردی بهشت است:
{{متن قرآن|«وَ أَمَّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَ نَهَی النَّفْسَ عَنِ الْهَوی‌، فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِی الْمَأْوی»}}؛<ref>(نازعات/۴۰-۴۱)</ref> «هر کس که از مقام پروردگارش بیم داشته باشد و جلوی نفس را از هوی پرستی بگیرد، مأوی و جایگاه او بهشت است.»
+
{{متن قرآن|«وَأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَنَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَىٰ فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِيَ الْمَأْوَىٰ»}}؛<ref>[https://wiki.ahlolbait.com/%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87_%D9%86%D8%A7%D8%B2%D8%B9%D8%A7%D8%AA/%D9%85%D8%AA%D9%86_%D9%88_%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87 نازعات:۴۰-۴۱.]</ref> «هر کس که از مقام پروردگارش بیم داشته باشد و جلوی نفس را از هوی پرستی بگیرد، مأوی و جایگاه او بهشت است.»
 +
 
 +
==علما و جهاد اکبر==
 +
===[[محمدتقی بهجت فومنی|آیت‌الله بهجت]]===
 +
 +
هر روز، یک روایت از کتاب «جهاد با نفس» [[وسائل الشیعه (کتاب)|وسائل‌الشیعه]] را مطالعه کنید. در واضحاتش بیشتر [[فکر]] کنید. بعد این را در خودتان می‌بینید که سر یک سال، عوض شده‌اید.<ref>نکته‌های ناب، ص ۱۴۳</ref>
 +
 
 +
اگر انسان در مواقع شدت و خطر در صحنه‌های [[گناه]]، خدا را یاد کند و آن را بر فعل حرام ترجیح دهد و حلوای به این لذیذی را برای خدا ترک کند، خدا می‌داند که چه حلوایی نصیبش می‌شود.<ref>در محضر بهجت، ج ۳، ص ۲۰۷.</ref>
 +
 
 +
===[[آیت الله ناصری]]===
 +
نفس، چیز عجیبی است؛ اگرچه در باطن سلطانِ بدن است و تمام قوا و ارواح بدن در اختیار اوست. لکن خودسر و خودخواه و ما را بیچاره کرده است. هر کاری کرده است همین نفس کرده است.
 +
 
 +
مبارزه با نفس یعنی دلش یک چیزهایی را می‌خواهد ولی این به او نمی‌دهد. مثلا من دلم می‌خواهد که نگاه به نامحرم بکنم ولی نمی‌کنم. این جهاد [اکبر] است. <ref>https://eitaa.com/naseri_ir/2876</ref>
 +
 
 +
===آیت الله مویدی===
 +
انسان باید برای تمرین [جهاد اکبر] ــ که از رهگذر حق‌مداری و باطل‌گریزی می‌گذرد، ــ از کم و اندک آغاز کند. زندگی خانوادگی (تعامل با والدین، همسر و فرزندان) یکی از بهترین محیط‌ها برای تمرین است.
 +
 
 +
آدمی در دشمنی کردن با دشمنان اسلام، باید شدیدترین جلوه‌های غضب‌ها را از خود بروز دهد. اما به‌راستی چرا در تعامل با همسر که خود، [[شیعه]] و قلبی به رنگ ایمان دارد، باید درشتی کرد؟ [جهاد اکبر] را باید از همین بزنگاه‌ها آغاز کرد.<ref>https://eitaa.com/ShiaTowhid</ref>
 +
 
 +
===حجه الاسلام ناصری===
 +
چند چیز است که در زلال کردن جوهره انسان خیلی مؤثر است:
 +
* مخالفت با نفس که آثار وضعی هم دارد، آن هم در همه ابعاد؛ خوراک و غیر خوراک. در وسائل الشیعه هم در سفارش به جهاد بانفس و جهاد اکبر روایات زیادی نقل شده است.
 +
* ..
 +
* ...<ref>nasery_ir</ref>
 +
 
 +
‌ ‌
 +
‌ ‌
 +
 
 
==پانویس==
 
==پانویس==
 
<references />
 
<references />
 
==منابع==
 
==منابع==
*قرآن کریم
+
*ویکی شیعه
 
*ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن
 
*ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن
 
*فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم‌السلام
 
*فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم‌السلام
سطر ۷۵: سطر ۱۶۶:
 
*فلسفه و اخلاق، مرتضی مطهری
 
*فلسفه و اخلاق، مرتضی مطهری
 
*میزان الحکمه، محمد محمدی ری شهری
 
*میزان الحکمه، محمد محمدی ری شهری
 +
*مقاله جهاد اکبر و مراتب تحقّق آن از دیدگاه امام خمینی رحمه الله، جمشید مطهّری طشی
 +
*ویکی امام خمینی
  
 
[[رده:اخلاق فردی]]
 
[[رده:اخلاق فردی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۳ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۲۴

«جهاد اکبر» به معنی جهاد بزرگتر تعبیری است که در حدیثی از پیامبر اکرم برای مبارزه با نفس آمده است یعنی مخالفت با آن دسته از خواهش های نفس که انسان را وادار به مخالفت با خداوند متعال و سرپیچى از دستورهاى او مى‌کند. در این روایت پیامبر اکرم جهاد با دشمن بیرونى را به «جهاد اصغر» تعبیر نمودند تا اهمیت مبارزه با نفس را گوشزد نمایند.

هدف از این جهاد، ترک شهوت‌هاى شیطانى و گردن نهادن به دستورهاى خداوند و پیراستن نفس از صفات ناشایست و آراستن آن به صفات نیکو است.

جهاد در لغت و اصطلاح

«جِهاد» واژه‌ای‌ عربی‌ است‌ از ریشه‌ «جهد» به‌ معنای‌ مشقت‌، تلاش‌، مبالغه‌ در کار به‌ نهایت‌ چیزی‌ رسیدن‌ و توانایی‌.[۱] مهم‌ترین‌ مفهوم‌ اصطلاحی‌ این‌ واژه‌ در متون‌ دینی‌، همانند کاربرد عام‌ آن‌، گونه‌ای‌ خاص‌ از تلاش‌ است‌ یعنی‌ مبارزه‌ کردن‌ در راه‌ خدا با جان‌، مال‌ و دارایی های‌ دیگر خود با هدف‌ گسترش‌ اسلام‌ یا دفاع‌ از آن‌.[۲]

در متون‌ دینی‌، علاوه‌ بر این‌ معنای‌ خاص‌ و اصطلاحی‌، جهاد به‌ مفهوم‌ لغوی‌ و عام‌ خود نیز بسیار بکار رفته‌ است‌، مانند کاربرد تعبیر «جهاد اكبر‌‌‌‌‌‌‌» درباره‌ مجاهدت‌ و تلاش‌ نفس‌ در برابر شیطان‌ و هوای‌ نفس.[۳] در احادیث‌ برخی‌ از کارها به‌ مثابه‌ جهاد شمرده‌ شده‌اند که‌ ظاهراً برای‌ ارج‌ نهادن‌ به‌ این‌ کارها بوده‌ است‌ مانند امر به‌ معروف‌ و نهی‌ از منکر، سخن‌ گفتن‌ به‌ عدالت‌ در برابر سلطان‌ ستمگر، تلاش‌ مرد برای‌ زنده‌ کردن‌ سنتی‌ نیکو در جامعه‌، خوب‌ شوهرداری‌ کردن‌ زن‌ و تلاش‌ مرد برای‌ کسب‌ روزی‌ حلال‌ برای‌ خانواده‌.[۴]

روایات جهاد اکبر

روایت مشهور جهاد اکبر

روایت مشهور پیامبر اکرم در مورد جهاد اکبر که در منابع شیعه آمده است روایتی است که امام صادق علیه السلام آن را روایت نموده اند: عليّ بن إبراهيم عن أبيه عن النّوفليّ عن السّكونيّ عن أبي عبد اللّه عليه السّلام: أنّ النّبيّ صلّى اللّه عليه و اله بعث بسريّة فلمّا رجعوا قال: مرحبا بقوم قضوا الجهاد الأصغر و بقي الجهاد الأكبر. قيل: يا رسول اللّه! و ما الجهاد الأكبر؟ قال: جهاد النّفس.

ترجمه:

سكونى از حضرت ابى عبد اللّه الصادق، عليه السلام، حديث كند كه فرمود: همانا پيغمبر، صلّى اللّه عليه و آله لشكرى را به جنگ فرستاد. پس هنگامی كه بر گشتند فرمود: «آفرين باد به گروهى كه به جاى آوردند جهاد كوچك را، و به جاى ماند بر آنها جهاد بزرگ.» گفته شد اى پيغمبر خدا چيست جهاد بزرگ؟ فرمود: «جهاد نفس»[۵]

سایر روایات جهاد اکبر

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله: أفْضَلُ الجِهادِ أنْ تُجاهِدَ نَفْسَكَ و هوَاكَ في ذاتِ اللّهِ تعالى؛ برترين جهاد اين است كه به خاطر خداوند متعال با نفْس و هواهاى نفسانيت جهاد كنى.[۶]

امام على علیه السلام: أفْضَلُ الجِهادِ جِهادُ النَّفْسِ عنِ الهَوى و فِطامُها عَن لَذّاتِ الدُّنیا برترین جهاد، مبارزه کردن با هواى نفْس و باز گرفتن آن از لذّتهاى دنیاست.[۷]

امام على علیه السلام: غایةُ المُجاهَدَةِ أنْ یجاهِدَ المَرءُ نَفْسَهُ نهایت جهاد، مبارزه انسان با نفْس خویش است.[۸]

امام على علیه السلام: اعلَموا أنَّ الجِهادَ الأکبَرَ جِهادُ النَّفْسِ، فاشْتَغِلوا بجِهادِ أنْفُسِکم تَسْعَدوا بدانید که جهاد اکبر جهاد با نفْس است، پس به جهاد با نفْسهاى خویش پردازید تا نیک بخت شوید.[۹]

امام باقر علیه السلام: لا فَضیلةَ کالجِهادِ، و لا جِهادَ کمُجاهَدةِ الهوى هیچ فضیلتى چون جهاد نیست و هیچ جهادى مانند مبارزه با هواى نفس نمى باشد.[۱۰]

امام کاظم (علیه السلام) به هشام بن حکم: جاهد نفسک لتردّها من هواها فإنّه واجب علیک کجهاد عدوّک با نفس خود به مبارزه برخیز تا آن را از خواسته­ های [نادرستش] دور کنی. این مبارزه همانند جهاد با دشمن بر تو فرض و واجب است. [۱۱]

جهاد اکبر در قرآن

در توضیح معنای جهاد اکبر گفته شده است که منظور از جهاد نفس مبارزه با نفس اماره است. تعبیر نفس اماره برگرفته از آیه ای از سوره یوسف است که از زبان حضرت یوسف نقل می کند: «وَمَا أُبَرِّئُ نَفْسِي إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّي».[۱۲] «من نفس خود را تبرئه نمی کنم چرا که مسلما نفس پیوسته به بدی ها امر می کند مگر آن که پروردگارم رحم کند.»

مفسرین در توضیح معنای نفس اماره گفته اند: نفس سرکش است که انسان را به گناه فرمان مى ‌دهد و به هر سو مى‌ کشاند و لذا اماره‌ اش گفته ‌اند. در این مرحله هنوز عقل و ایمان آن‌ قدرت را نیافته که نفس سرکش را مهار زند و آن را رام کند بلکه در بسیارى از موارد در برابر او تسلیم مى‌ گردد و یا اگر بخواهد گلاویز شود، نفس سرکش او را بر زمین مى‌ کوبد و شکست مى ‌دهد و همه بدبختیهاى انسان از آن است.[۱۳]

در مواردی دیگری نیز بعضی از مفسرین منظور از جهاد در برخی آیات قرآن را «جهاد نفس» گرفته اند. همچون آیه «وَجَاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ»[۱۴] است.[۱۵] همچنین در آیه إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أُولَٰئِكَ يَرْجُونَ رَحْمَتَ اللَّهِ[۱۶]هم مفهوم جهاد نفس از مصادیق جهاد در راه خدا دانسته شده است.

برخی مفسران، جهاد در آیه وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا[۱۷] را هم به معنایی عام و شامل جهاد نفس گرفته‌اند.[۱۸]

مقدمات جهاد اکبر

امام خمینی برای جهاد با نفس، مقدمات و راه‌هایی برشمرده است.[۱۹]

شرایط جهاد اکبر

باید دقت داشت این روش کاملاً به صورت «خود تربیتی» انجام می شود.

1. تفکر

بدان که اول شرط مجاهدۀ با نفس و حرکت به جانب حق تعالی، تفکر است؛ که آن هم دارای مراتب و درجاتی است.[۲۰]

استاد شهید مرتضی مطهری در توضیح این قسمت می فرمایند:

تفکر در احوال نفس، یعنی خود انسان موضوع تفکر خویش باشد؛ که این هم دو جور است:

الف. یک وقت خود انسان به عنوان یک مبحث علمی، موضوع تفکر است که این قسم، داخل مرتبۀ دوم تفکر می شود.

ب. یک وقت تفکر انسان دربارۀ کارهای خودش است، دربارۀ این که چگونه تصمیم بگیرد، چگونه کار کند، چه کارهایی را انجام دهد، با چه نیت و انگیزه ای آن کار را انجام دهد و... این قسم در مرتبۀ سوم تفکر، مقصود ما می باشد.[۲۱]

2. عزم

آن عبارت است از بناگذاری و تصمیم بر ترک معاصی و فعل واجبات و جبران آنچه از او فوت شده در ایّام حیات[۲۲]

3. توبه

در سه مرحله است:

  • ندامت و پشیمانی از گناهان و تقصیرات گذشته؛
  • عزم و تصمیم قاطع بر برگشت ننمودن بر آن گناهان؛
  • ردّ و جبران حق الناس، حق النفس و حق الله ، و در هر حال، جلب کردن رضایت آن ها.[۲۳]

4. مشارطه

آن است که انسان پیش از شروع در کار، با خویشتن شرط و عهد کند که از جادۀ مستقیم شرع خارج نشود؛ خواسته های حق تعالی را عمل کند؛ بلکه بر خواسته های خود مقدّم دارد و هیچ گاه از طلب رضای خداوند و آخرت جویی غفلت نورزد.[۲۴]

ملاّ مهدی نراقی رحمه الله تمثیل زیبایی در این زمینه دارد و می فرماید:

بدان که عقل به مانند تاجری است در مسیر آخرت که سرمایه اش عمر است و با کمک نَفْس، آن را به کار می گیرد. بنابراین نفس به مانند شریک عقل است که در مال او به تجارت می پردازد. و سود این تجارت، به دست آوردن اخلاق فاضله و اعمال صالح است که انسان را به سوی سعادت و نعمت ابدی رهنمون شود. ضرر آن در صورتی است که گناهان و خطاها از او سرزند که منتهی به عذاب دردناک دوزخ گردد... و مدت این تجارت، طول عمر است.

همان طوری که تاجر با شریکش در ابتدا مشارطه و معاهده می بندد و بعد، مراقب او خواهد بود، و در آخر هم به محاسبه با او می پردازد، و اگر با خیانت و ضرر و تضییع سرمایه مواجه شود، به مؤاخذه و معاقبۀ او می پردازد و چه بسا از او غرامت می طلبد، همچنین عقل در مشارکت خود با نفس باید این امور را رعایت کند.[۲۵]

5. مراقبه

یعنی این که سالک، در طول فعالیت های روزمرّه، مدام مراقب حال و وضع خود باشد، تا مطابق عهد و پیمانی که با خود بسته، عمل کند.

علاّمه طباطبائی در این بای می گوید:

مراقبه آن است که بنده به هنگام عمل، حق تعالی را در نظر بگیرد و خود را در محضر خداوند بیند و کشیک نفس کشد که مبادا از فرمان و خواستۀ مولیٰ سر باز زند و راه دگر گیرد و عصیان ورزد و به لهو و لعب پردازد.[۲۶]

6. محاسبه

عبارت است از این که حساب نفس را بکشی در این شرطی که با خدای خود کردی که آیا به جا آورد و با ولیّ نعمت خود در این معامله جزئی خیانت نکردی؟[۲۷]

7. مُعاتبه:

فرد پس از محاسبه، اگر مشاهده کرد که مطابق عهد و پیمانی که بسته، عمل نکرده است، باید به مجرّد مشاهدۀ خلاف، نفس خود را بازخواست کند و او را مورد سرزنش و عتاب قرار دهد.[۲۸]

8 . مُعاقبه: اگر انسان مطابق قول و قراری که بسته، عمل کرده، اما مقدار کمی هم تخلّف داشته باشد، مسأله معاقبه مطرح می شود[۲۹]

9. مجاهده:

موانع جهاد اکبر

نتیجه جهاد اکبر

«وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ»[۳۰] و آنهایى که در راه ما تلاش مى ‌کنند، به طور قطع به راههاى خودمان آنان را راهنمایى مى‌ کنیم؛ زیرا که خداوند با نیکوکاران است.

معناى ‌«جَاهَدُوا فِينَا» این است که جهادشان همواره در راه ما است، و این تعبیر کنایه از این است که: جهادشان در امورى است که متعلق به خداى تعالى است، چه جهاد در راه عقیده باشد، و چه در راه عمل، و چون جهادشان در راه خدا است هیچ عاملى ایشان را از ایمان به خدا و اطاعت اوامر و نواحى او باز نمى ‌دارد.

در اینجا خداى تعالى براى خود سبیل ‌هایى نشان مى‌ دهد «لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا»، و راه‌ها هر چه باشد بالاخره به درگاه او منتهى مى ‌شود، براى اینکه راه را براى این راه مى‌ گویند که به سوى صاحب راه منتهى مى‌ شود، و آن صاحب راه منظور اصلى از راه است.[۳۱]

همچنین در آیه زیر خداوند می فرماید جایگاه چنین فردی بهشت است: «وَأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَنَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَىٰ فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِيَ الْمَأْوَىٰ»؛[۳۲] «هر کس که از مقام پروردگارش بیم داشته باشد و جلوی نفس را از هوی پرستی بگیرد، مأوی و جایگاه او بهشت است.»

علما و جهاد اکبر

آیت‌الله بهجت

هر روز، یک روایت از کتاب «جهاد با نفس» وسائل‌الشیعه را مطالعه کنید. در واضحاتش بیشتر فکر کنید. بعد این را در خودتان می‌بینید که سر یک سال، عوض شده‌اید.[۳۳]

اگر انسان در مواقع شدت و خطر در صحنه‌های گناه، خدا را یاد کند و آن را بر فعل حرام ترجیح دهد و حلوای به این لذیذی را برای خدا ترک کند، خدا می‌داند که چه حلوایی نصیبش می‌شود.[۳۴]

آیت الله ناصری

نفس، چیز عجیبی است؛ اگرچه در باطن سلطانِ بدن است و تمام قوا و ارواح بدن در اختیار اوست. لکن خودسر و خودخواه و ما را بیچاره کرده است. هر کاری کرده است همین نفس کرده است.

مبارزه با نفس یعنی دلش یک چیزهایی را می‌خواهد ولی این به او نمی‌دهد. مثلا من دلم می‌خواهد که نگاه به نامحرم بکنم ولی نمی‌کنم. این جهاد [اکبر] است. [۳۵]

آیت الله مویدی

انسان باید برای تمرین [جهاد اکبر] ــ که از رهگذر حق‌مداری و باطل‌گریزی می‌گذرد، ــ از کم و اندک آغاز کند. زندگی خانوادگی (تعامل با والدین، همسر و فرزندان) یکی از بهترین محیط‌ها برای تمرین است.

آدمی در دشمنی کردن با دشمنان اسلام، باید شدیدترین جلوه‌های غضب‌ها را از خود بروز دهد. اما به‌راستی چرا در تعامل با همسر که خود، شیعه و قلبی به رنگ ایمان دارد، باید درشتی کرد؟ [جهاد اکبر] را باید از همین بزنگاه‌ها آغاز کرد.[۳۶]

حجه الاسلام ناصری

چند چیز است که در زلال کردن جوهره انسان خیلی مؤثر است:

  • مخالفت با نفس که آثار وضعی هم دارد، آن هم در همه ابعاد؛ خوراک و غیر خوراک. در وسائل الشیعه هم در سفارش به جهاد بانفس و جهاد اکبر روایات زیادی نقل شده است.
  • ..
  • ...[۳۷]

‌ ‌ ‌ ‌

پانویس

  1. خلیل‌ بن‌ احمد؛ ابن‌سکیت‌؛ جوهری‌؛ ابن‌اثیر، ذیل‌ «جهد».
  2. رجوع کنید به ابن‌عابدین‌، ج‌۳، ص‌۲۱۷؛ هیکل‌، ج‌۱، ص‌۴۴
  3. رجوع کنید به حر عاملی‌، ج‌۱۵، ص‌۱۶۱؛ نجفی‌، ج‌۲۱، ص‌۳۵۰؛ نیز رجوع کنید به جهادنفس‌
  4. رجوع کنید به کلینی‌، ج‌۴، ص‌۲۵۹، ج‌۵، ص‌۹۱۰، ۱۲، ۶۰، ۸۸؛ مناوی‌، ج‌۳، ص‌۳۶۶؛ حر عاملی‌، ج‌۱۶، ص‌۳۴؛ هیکل‌، ج‌۱، ص‌۱۰۹-۱۱۰
  5. فروع كافى، ج ۵، ص ١٢ «كتاب جهاد» «باب وجوه جهاد» ، حديث ٣
  6. كنز العمّال : ۱۱۲۶۵.
  7. غرر الحكم: ۳۲۳۲.
  8. همان: ۶۳۷۰.
  9. همان: ۱۱۰۰۵.
  10. تحف العقول : 286.
  11. برای مشاهده دیگر روایت جهاد اکبر مراجعه کنید: جهاد اکبر در احادیث
  12. یوسف: ۵۳.
  13. تفسیر نمونه، ج‌۹، ص۴۳۶- ۴۳۸
  14. سوره حج، آیه 78.
  15. ر.ک: راغب اصفهانی، ذیل «جهد»؛ طوسی، ذیل آیه.
  16. سوره بقره، آیه ۲۱۸.
  17. سوره عنکبوت، آیه ۶۹.
  18. ر.ک: قرطبی ؛ طباطبائی، ذیل آیه.
  19. چهل حدیث، ص 6-58.
  20. همان، ص 198.
  21. تعلیم و تربیت در اسلام، ص 241.
  22. شرح چهل حدیث، ص 7.
  23. همان، ص 278..
  24. سه دستورالعمل برای خودسازی، ص 34.
  25. جامع السعادات، ج 3، ص 93.
  26. سه دستورالعمل برای خودسازی، ص 34.
  27. شرح چهل حدیث، ص 9.
  28. رسالۀ لقاءالله ، ص 104.
  29. تعلیم و تربیت در اسلام، ص 237.
  30. سوره عنکبوت:۶۹.
  31. ترجمه تفسیر المیزان، ج‌۱۶، ص ۲۲۸
  32. نازعات:۴۰-۴۱.
  33. نکته‌های ناب، ص ۱۴۳
  34. در محضر بهجت، ج ۳، ص ۲۰۷.
  35. https://eitaa.com/naseri_ir/2876
  36. https://eitaa.com/ShiaTowhid
  37. nasery_ir

منابع

  • ویکی شیعه
  • ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن
  • فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم‌السلام
  • تفسیر المیزان، علامه طباطبایی
  • فلسفه و اخلاق، مرتضی مطهری
  • میزان الحکمه، محمد محمدی ری شهری
  • مقاله جهاد اکبر و مراتب تحقّق آن از دیدگاه امام خمینی رحمه الله، جمشید مطهّری طشی
  • ویکی امام خمینی