آیه 46 سوره مائده: تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) |
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) (←تفسیر آیه) |
||
سطر ۷۳: | سطر ۷۳: | ||
در آيهى 44 فرمود: تورات، نور است «إِنَّا أَنْزَلْنَا التَّوْراةَ فِيها هُدىً وَ نُورٌ» | در آيهى 44 فرمود: تورات، نور است «إِنَّا أَنْزَلْنَا التَّوْراةَ فِيها هُدىً وَ نُورٌ» | ||
− | + | ----- | |
«1». بقره، 2. | «1». بقره، 2. | ||
نسخهٔ ۲۷ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۵۸
<<45 | آیه 46 سوره مائده | 47>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و از پی آن رسولان باز عیسی پسر مریم را فرستادیم که تصدیق به درستی توراتی که پیش او بود داشت و انجیل را نیز به او دادیم که در آن هدایت و روشنی (دلها) است، و تصدیق به درستی تورات که پیش از او بود دارد و راهنمایی خلق و اندرز برای پرهیزکاران عالم است.
و به دنبال پیامبران گذشته، عیسی بن مریم را درآوردیم در حالی که تصدیق کننده تورات پیش از خود بود، و انجیل را که در آن هدایت و نور است به او عطا کردیم و آن هم تصدیق کننده تورات پیش از خود، و برای پرهیزکاران هدایت و موعظه بود.
و عيسى پسر مريم را به دنبال آنان [=پيامبران ديگر] درآورديم، در حالى كه تورات را كه پيش از او بود تصديق داشت، و به او انجيل را عطا كرديم كه در آن، هدايت و نورى است و تصديقكننده توراتِ قبل از آن است، و براى پرهيزگاران رهنمود و اندرزى است.
و از پى آنها عيسى پسر مريم را فرستاديم كه تصديقكننده توراتى بود كه پيش از او فرستاده بوديم و انجيل را كه تصديقكننده تورات پيش از او بود به او داديم كه در آن هدايت و روشنايى بود و براى پرهيزگاران هدايت و موعظهاى.
و بدنبال آنها [= پیامبران پیشین]، عیسی بن مریم را فرستادیم در حالی که کتاب تورات را که پیش از او فرستاده شده بود تصدیق داشت؛ و انجیل را به او دادیم که در آن، هدایت و نور بود؛ و (این کتاب آسمانی نیز) تورات را، که قبل از آن بود، تصدیق میکرد؛ و هدایت و موعظهای برای پرهیزگاران بود.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
قفينا: قفو: در پى آمدن. تقفيه: در پى آوردن. «قفينا» يعنى در پى آنها فرستاديم.
آثارهم: اثر علامتى است كه به صاحب اثر دلالت دارد. مراد از آثار در آيه شريعتهاست.[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ قَفَّيْنا عَلى آثارِهِمْ بِعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ التَّوْراةِ وَ آتَيْناهُ الْإِنْجِيلَ فِيهِ هُدىً وَ نُورٌ وَ مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ التَّوْراةِ وَ هُدىً وَ مَوْعِظَةً لِلْمُتَّقِينَ «46»
و به دنبال آنان (پيامبران پيشين) عيسى پسر مريم را آورديم در حالى كه تورات را كه پيش از او بود تصديق مىكرد و به او انجيل داديم، كه در آن هدايت و نور است و تصديق كنندهى تورات قبل از آن است و براى پرواپيشگان مايهى هدايت و موعظه است.
نکته ها
هم قرآن، هدايت كننده متّقين است، «هُدىً لِلْمُتَّقِينَ» «1» هم انجيل مايهى هدايت و موعظه اهل پرواست. «هُدىً وَ مَوْعِظَةً لِلْمُتَّقِينَ»
در اين آيه دو بار كلمهى «هُدىً» آمده است، يكبار هدايت براى عموم و يكبار بهره گرفتن از هدايت كه مخصوص متّقين است.
كلمهى «قَفَّيْنا» از «تقفيه»، به معناى چيزى را به دنبال چيزى آوردن است.
ممكن است معناى «مُصَدِّقاً» اين باشد كه خصوصيّات شخصى حضرت عيسى عليه السلام با نشانههايى كه در تورات دربارهى او آمده، منطبق است، پس خود حضرت عيسى و نشانهها، يكديگر را تصديق مىكنند.
در انجيل متّى، (فصل 5، آيهى 17) آمده است: گمان نكنيد كه آمدهام تا تورات يا صحف انبيا را باطل سازم، بلكه آمدهام تا تمام كنم.
تورات، انجيل و قرآن، هر سه «نور» به حساب آمدهاند؛
خداوند در آيهى 15 اين سوره، فرمود: قرآن نور است. «قَدْ جاءَكُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ»
در آيهى 44 فرمود: تورات، نور است «إِنَّا أَنْزَلْنَا التَّوْراةَ فِيها هُدىً وَ نُورٌ»
«1». بقره، 2.
جلد 2 - صفحه 305
و در اين آيه، انجيل را نور دانسته است. «آتَيْناهُ الْإِنْجِيلَ فِيهِ هُدىً وَ نُورٌ»
پیام ها
1- انبيا و كتابهاى آنان، همه از يك سرچشمه و براى يك هدفند و يكديگر را تصديق مىكنند. «مُصَدِّقاً»
2- گرچه انبيا و كتابهاى آسمانى براى هدايت همهى مردمند؛ ولى تنها اهل پروا و تقوا در پرتو اين نور، هدايت مىشوند. «هُدىً وَ مَوْعِظَةً لِلْمُتَّقِينَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ قَفَّيْنا عَلى آثارِهِمْ بِعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ التَّوْراةِ وَ آتَيْناهُ الْإِنْجِيلَ فِيهِ هُدىً وَ نُورٌ وَ مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ التَّوْراةِ وَ هُدىً وَ مَوْعِظَةً لِلْمُتَّقِينَ (46)
تفسير اثنا عشرى، ج3، ص: 98
بعد از ذكر حال يهود، بيان حال نصارى را فرمايد:
وَ قَفَّيْنا عَلى آثارِهِمْ بِعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ: و در قفا و تابع درآورديم بر اثرهاى پيغمبران، عيسى بن مريم را، به اين معنى كه او را بعد از ايشان مبعوث ساختيم. مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ التَّوْراةِ: در حالتى كه تصديق كننده بود آن چيزى را كه پيش از او فرستاده بوديم از كتاب تورات كه بر موسى عليه السّلام نازل شده بود، تصديق نمود به آن و امر فرمود به احكام آن. وَ آتَيْناهُ الْإِنْجِيلَ: و عطا فرموديم عيسى را انجيل. فِيهِ هُدىً وَ نُورٌ: در حالتى كه در آن انجيل هدايت و راهنمائى بود به توحيد و ساير امور حقه، و روشنى به طريق حق. وَ مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ التَّوْراةِ: و در حالى كه انجيل تصديق كننده و موافق بود در اصول دين آن چيزى را كه پيش از او بود از تورات. وَ هُدىً وَ مَوْعِظَةً لِلْمُتَّقِينَ: و در حالتى كه دلالت و ارشادى است به حق، و پندى است براى پرهيزكاران از شرك و معاصى.
تنبيه- تخصيص اهل تقوى به هدايت بعد از بيان هدايت مطلقا به جهت اشعار است به آنكه ايشانند كه منتفع شوند به آن نه غير ايشان، اگرچه آن هادى جميع خلقان است، لكن كسى به كتاب الهى متعظ شود كه آن را به سمع قبول استماع، و لين القلب باشد، و الّا قسى القلب و جاحد را نفعى نخواهد بخشيد.
در اسرائيليات حق تعالى فرمايد: يابن آدم استقامت سماواتى فى الهواء بلا عمد باسم من اسمائى و لا تستقيم قلوبكم بالف موعظة من كتابى يا ايّها النّاس كما لا تلين الحجر فى الماء كذلك لا تفيد الموعظة فى قلوب القاسية. اى پسر آدم، استقامت يافته هفت آسمان در هوا بدون ستون، بسبب يك اسم از اسماء من؛ و استقامت پيدا نكند قلوب شما به هزار موعظه از كتاب من. اى گروه مردمان، همچنانكه نرم نشود سنگ در آب، همچنين فايده ندهد موعظه در قلوب سخت.
تفسير اثنا عشرى، ج3، ص: 99
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ قَفَّيْنا عَلى آثارِهِمْ بِعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ التَّوْراةِ وَ آتَيْناهُ الْإِنْجِيلَ فِيهِ هُدىً وَ نُورٌ وَ مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ التَّوْراةِ وَ هُدىً وَ مَوْعِظَةً لِلْمُتَّقِينَ (46)
ترجمه
و در پى در آورديم بجايهاى آنها عيسى پسر مريم را كه تصديق كننده بود آنچه را كه بود پيش از او از تورية و داديم او را انجيل كه در آن هدايت و نور است و تصديق كننده است آنچه را كه بود پيش از آن از تورية و هدايت و پند است براى پرهيزكاران.
تفسير
در قفا و بر اثر انبياء بنى اسرائيل و در تعقيب مقصد و مقصود آنها كه همه
جلد 2 صفحه 219
داراى دين حق و پير و احكام تورية بودند خداوند عيسى بن مريم على نبينا و آله و عليه السلام را مبعوث به پيغمبرى فرمود و آنحضرت اگر چه داراى شريعت و كتاب جداگانه بود ولى در عين حال بشخص شخيص و كتاب نفيس خود تصديق مينمود تمام حقايق و احكام تورية را از اصول و فروع زيرا در اصول دين و قسمت مهمّى از فروع اختلافى بين تورية و انجيل نبود و اگر در پاره از فروع اختلاف بود بر حسب اقتضاء و مصلحت وقت بوده كه بيان شده بود تاكنون مصلحت چنان بوده و از اين ببعد چنين است پس خود آنحضرت و كتابش تصديق داشتند كه آنچه در تورية بوده حق و صدق است بعلاوه آنچه در انجيل است كه آنهم حق و صدق است و چنانچه در تورية هدايت و نور بود براى اهل آنزمان در انجيل هم نور و هدايت است براى اهل اين زمان و در تورية هم دلالتى نبود بر آنكه تمام احكام آن ابدى است بلكه دلالت داشت بر آنكه بايد پيغمبرى بيايد كه احكام را بر حسب اقتضاء وقت محدود و مبيّن فرمايد و البته معلوم است كتاب آسمانى چنانچه هادى و راهنماى خلق است بحق و حقيقت كشّاف حقائق و روشن و واضح كننده مشكلات و مبهمات است پس هم هدايت است هم نور بعلاوه موعظه و نصيحت و پند و اندرز است براى اهل تقوى زيرا كسانيكه از خدا نميترسند موعظه الهى در آنها اثر نميكند و بهدايت انبيا مهتدى نميشوند و نصيحت و پند بحال آنها فائده مهمى ندارد و از اينجا معلوم ميشود كه هيچوقت بين انبياء عظام اختلافى نبوده و نيست و هميشه جهال از پيروان آنها باغراض فاسده خودشان ايجاد اختلاف بين آنها مينمودند و بمردم ارائه ميدادند با آنكه ساحت آنها بكلى مبرّى بوده و راضى باعمال كسانيكه خودشان را بآنها بسته بودند نبودند و بهمين منوال است حال علما و روحانيّون حقيقى كه آنها هم ابدا با يكديگر خلاف و تشاجرى ندارند نهايت آنكه اتباع هر يك از آنها كه باغراض فاسده خودشان گرد آنها ميگردند براى استفاده موهوم خودشان تظاهر بخلاف بين آنها مينمايند چنانچه بر ارباب فطانت و درايت مكشوف و مبرهن است.
جان گرگان و سگان از هم جدا است* متحد جانهاى شيران خدا است.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ قَفَّينا عَلي آثارِهِم بِعِيسَي ابنِ مَريَمَ مُصَدِّقاً لِما بَينَ يَدَيهِ مِنَ التَّوراةِ وَ آتَيناهُ الإِنجِيلَ فِيهِ هُديً وَ نُورٌ وَ مُصَدِّقاً لِما بَينَ يَدَيهِ مِنَ التَّوراةِ وَ هُديً وَ مَوعِظَةً لِلمُتَّقِينَ (46)
و در قفاي بر آثار انبياء آورديم بعيسي إبن مريم در حالي که تصديق نمود آنچه را که قبل از او بود از تورات و باو عنايت كرديم انجيل را و حال آنكه در انجيل هدايت و نور بود و تصديق كننده بآنچه قبل از او بود از تورات و اينکه انجيل براي اهل تقوي هدايت و پند و اندرز بود.
وَ قَفَّينا بمعني اتبعنا است يعني بعد از نزول تورات و انبياء بني اسرائيل عَلي آثارِهِم در اثر انبياء که ضمير هم راجع بنبيون است که در آيه قبل بود فرستاديم بِعِيسَي ابنِ مَريَمَ چون پدر نداشت نسبت او را بمادرش داديم و در شعر قافيه ميگويند چون تابع نظم است براي مصارع قبل و ابيات سابقه يعني در تعقيب انبياء و طبق آثار آنها عيسي آمد و تصديق نمود بنبوت موسي و كتاب تورات را که بر او نازل شده.
مُصَدِّقاً لِما بَينَ يَدَيهِ يعني مقابل او که قدام او نازل شده و باو داديم
جلد 6 - صفحه 382
انجيل را که مشتمل بر چند جمله است آتَيناهُ الإِنجِيلَ يكي فِيهِ هُديً که راه سعادت و رستگاري و طريقه عبوديت و اطاعت و بندگي را نشان ميدهد (و نور) طريقه معرفت و خداشناسي را واضح و روشن مينمايد (و مصدقا) و انجيل تصديق ميكند آنچه قبل از او بر موسي نازل شده که تورات باشد که از جانب خداي متعال بوده و احكامش تمام دستور الهي بوده که اينکه جمله حال است براي انجيل و جمله قبل حال است براي عيسي و تكرار نيست چنانچه بعضي توهم كردند.
لِما بَينَ يَدَيهِ بين يدي الانجيل مِنَ التَّوراةِ و آنچه بر انبياء سلف نازل شده.
وَ هُديً وَ مَوعِظَةً لِلمُتَّقِينَ كلمه هدي در جمله قبل بمعني راه نمايي بسعادت بشر است اختصاص بمتقين ندارد و در اينکه جمله اشاره به اينكه اهل تقوي از بركات آن هدايت ميشوند غير آنها بهره برداري نميكنند و قابل هدايت نيستند و موعظه پند و اندرز است بر ترك معاصي که مورث عقوبت و عذاب ميشود و كساني که بمواعظ او متعظ ميشوند فقط اهل تقوي هستند و از اينکه جملات كاملا استفاده ميشود که اينکه اناجيل اربعه هيچ مناسبتي بانجيل عيسي ندارد چون اينها يك تاريخچهاي بيش نيست از عيسي و حالات او بعلاوه مشتمل بر كفريات و مخالف عقل هم هست بعلاوه تناقضات که در اينها هست که هر يك تكذيب ديگري ميكند بايد ملتزم شوند که عيسي تناقض گويي ميكند.
برگزیده تفسیر نمونه
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم