آیه 13 سوره نساء: تفاوت بین نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{قرآن در قاب|تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ ۚ وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ يُد...» ایجاد کرد) |
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) (←معانی کلمات آیه) |
||
سطر ۴۱: | سطر ۴۱: | ||
</tabber> | </tabber> | ||
==معانی کلمات آیه== | ==معانی کلمات آیه== | ||
− | + | حدود: مرزها. مفرد آن حدّ و آن واسطه ايست ميان دو چيز كه از اختلاط جلوگيرى مى كند. | |
+ | |||
+ | فوز: نجات.<ref>تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی</ref> | ||
== تفسیر آیه == | == تفسیر آیه == |
نسخهٔ ۲۱ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۷:۲۲
<<12 | آیه 13 سوره نساء | 14>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
اینها اوامر و احکام خداست، و هر کس پیرو امر خدا و رسول اوست او را به بهشتهایی درآورد که در زیر درختانش نهرها جاری است و آنجا منزل ابدی مطیعان خواهد بود، این است سعادت و فیروزی عظیم.
اینها حدود خداست، و هر که از خدا و رسولش اطاعت کند، خدا او را به بهشت هایی که از زیر [درختان] آن نهرها جاری است درآورد؛ در آن جاودانه اند، و آن است کامیابی بزرگ.
اينها احكام الهى است، و هر كس از خدا و پيامبر او اطاعت كند، وى را به باغهايى درآورد كه از زير [درختان] آن نهرها روان است. در آن جاودانهاند، و اين همان كاميابى بزرگ است.
اينها احكام خداست. هر كس از خدا و پيامبرش فرمان برد، او را به بهشتهايى كه در آن نهرها جارى است درآورد و همواره در آنجا خواهد بود و اين كاميابى بزرگى است.
اینها مرزهای الهی است؛ و هر کس خدا و پیامبرش را اطاعت کند، (و قوانین او را محترم بشمرد،) خداوند وی را در باغهایی از بهشت وارد میکند که همواره، آب از زیر درختانش جاری است؛ جاودانه در آن میمانند؛ و این، پیروزی بزرگی است!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
حدود: مرزها. مفرد آن حدّ و آن واسطه ايست ميان دو چيز كه از اختلاط جلوگيرى مى كند.
فوز: نجات.[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها وَ ذلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ «13»
آن (چه گفته شد،) حدود ومقررّات الهى است وهركس از خدا ورسولش پيروى كند خداوند او را به باغهايى وارد مىكند كه از زير درختانش نهرها جارى است، آنان هميشه در آن مىمانند، و اين است كاميابى و رستگارى بزرگ.
پیام ها
1- احكام ارث، از حدود الهى است، پس نبايد از مرز آن گذشت. «تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ» 2- اطاعت از رسول خدا به منزلهى اطاعت از خداست. «وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ»
«1». ميزانالحكمة، حديث 9776.
جلد 2 - صفحه 33
3- سعادت و رستگارى، در گرو حركت در مسير الهى است، نه كامگيرى بيشتر از ارث. «ذلِكَ الْفَوْزُ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها وَ ذلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ «13»
چون حقّ تعالى بيان اصول فرايض مواريث و تقسيم آن نمود، در عقب آن ذكر وعده بر محافظت حدود آن و وعيد بر تعدى از آن را فرمايد:
تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ: آن احكام مذكوره در امور يتامى و مهمات نكاح و وصايا و قسمت مواريث، حدهاى طاعت خدا است، يعنى شرايع موضوعه او همچون حدود محدود است كه تجاوز از آن جايز نيست.
فى رواية نعمان بن بشير قال: سمعت رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله و سلّم يقول:
انّ لكلّ ملك حمى و حمى اللّه حلاله و حرامه و المشتبهات بين ذلك.
وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ: و هر كه اطاعت كند خدا و رسول را در اين حكمها و ساير احكام مأموره و منهيه، يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ: داخل فرمايد خداوند او را در بهشتهائى كه جارى است جلو آن نهرها، خالِدِينَ فِيها:
در حالتى كه داخلين در آن جنات دائم و مخلدند در آن، وَ ذلِكَ الْفَوْزُ
تفسير اثنا عشرى، ج2، ص: 372
الْعَظِيمُ: اين ادخال مطيعان در بهشت، به صفت خلود، رستگارى و فوز بزرگى است نسبت به منفعت حيازت در تركه؛ چه اين از حطام دنيا و در نهايت حقارت و دنائت است نسبت به امور عاليه و درجات رفيعه اخرويه. تخصيص طاعت در قسمت ميراث به وعد، با آنكه موعود به در جميع فرايض و واجبات هست، به جهت عظم موقع اين طاعت است در ترغيب در آن و ترهيب از مجاوزت از آن، و از اين قبيل است تخصيص وعيد به تعدى از قسمت ميراث و ساير احكام و اوامر مفروضه.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها وَ ذلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ «13»
ترجمه
اين احكام خدا است و هر كس اطاعت كند خدا و پيغمبرش را داخل مينمايد او را در باغهائيكه ميرود از كنار آنها نهرها جاويدانند در آنها و اين است كاميابى بزرگ.
بيان
حد هر چيزى فاصل و مميز ما بين آن و غير است و آنچه در اين دو آيه از احكام مواريث و بيان سهام ورثه ذكر شده است فواصل و مميزاتى است ما بين طاعت و معصيت الهى و قسمت هر يك از ورثه است كه بفرز و تقسيم الهى موضوعا و حكما مفروز و محدود و مقسوم شده است و هر كس از حدود الهى در اين عالم تجاوز ننمايد در آن عالم هم تجاوز نخواهد نمود و البته كسى كه در حدود الهى ثابت باشد متنعّم بنعيم ابدى و باقى ببقاء سرمدى است خواه در روضه رضوان باشد خواه در بهشت جاودان و افراد ضمير يدخله و جمع خالدين باعتبار لفظ من و معنى او است
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
تِلكَ حُدُودُ اللّهِ وَ مَن يُطِعِ اللّهَ وَ رَسُولَهُ يُدخِلهُ جَنّاتٍ تَجرِي مِن تَحتِهَا الأَنهارُ خالِدِينَ فِيها وَ ذلِكَ الفَوزُ العَظِيمُ «13»
اينست حدود خداوند و هر كس اطاعت كند خدا و رسول او را خداوند او را داخل ميفرمايد باغستانهايي که از زير آنها جاري ميشود نهرهايي و هميشه در آن باغستانها برقرار هستند و اينکه رستگاري با عظمتست.
(تِلكَ حُدُودُ اللّهِ) حد بمعني اندازه است که كمتر از آن و زيادتر از آن نبايد باشد چنانچه حكماء گفتند (کل شيئي جاوز عن حده انعكس الي ضده) و معلوم است که موضوعات و متعلقات احكام بتمام خصوصيات مدخليت در احكام دارد
جلد 5 - صفحه 31
احدي جز ذات اقدس حق عالم بتمام خصوصيات نيست وَ كُلُّ شَيءٍ عِندَهُ بِمِقدارٍ رعد آيه 8، و فرق بين موضوعات و متعلقات آنست که موضوع چيزهاييست که فعل مكلف باو تعلق ميگيرد مثل شرب که فعل مكلف است تعلق بخمر ميگيرد ميگويي شرب خمر، و حكم حرمت است که تعلق بفعل مكلف ميگيرد ميگويي لا تشرب الخمر بلي بعض موارد حكم موضوع ندارد فقط متعلق دارد مثل (صل و صم) و البته خصوصيات مأخوذه در موضوع حكم و متعلق آن مدخليت دارد در حكم و مصالح حكم که بمنزله علت است که بفقدان آنها حكم از بين ميرود.
و مراد از اينکه جمله نه اينست که حدود الهي منحصر بمسئله ميراث باشد بلكه مراد اينست که اينکه دستورات جزو حدود الهي است كأنه بتقدير (من) است تلك من حدود اللّه.
وَ مَن يُطِعِ اللّهَ وَ رَسُولَهُ اطاعت در حفظ حدود الهي است و عمل بر طبق آن و عدم تجاوز از حدود الهي، و اينکه جمله بمنزله علت است براي جمله بعد که يُدخِلهُ جَنّاتٍ تَجرِي مِن تَحتِهَا الأَنهارُ باشد چنانچه در جميع قضاياي شرطيه شرط علت جزاء است لكن علت مجعول است يعني بجعل الهي خداوند دخول جنت را منوط باطاعت فرموده از راه تفضل نه استحقاق بخلاف عكس که معصيت موجب استحقاق نار ميشود چنانچه بيايد و مراد اطاعت در جميع حدود و اوامر الهي است نه فقط در مورد ميراث.
(خالِدِينَ فِيها) شرح مسئله خلود در اوائل كتاب مجلد اول آيه 25 از سوره بقره گذشت وَ ذلِكَ الفَوزُ العَظِيمُ چه رستگاري است بالاتر از دخول جنات متعدده که نهرهايي از زير درختان و قصرها جاري باشد و در آن مخلد باشند، اللهم ارزقناها بجاه محمّد و آله الطاهرين صلّي اللّه عليه و آله و سلّم.
32
برگزیده تفسیر نمونه
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم