اینها اوامر و احکام خداست، و هر کس پیرو امر خدا و رسول اوست او را به بهشتهایی درآورد که در زیر درختانش نهرها جاری است و آنجا منزل ابدی مطیعان خواهد بود، این است سعادت و فیروزی عظیم.
اینها حدود خداست، و هر که از خدا و رسولش اطاعت کند، خدا او را به بهشت هایی که از زیر [درختان] آن نهرها جاری است درآورد؛ در آن جاودانه اند، و آن است کامیابی بزرگ.
اينها احكام الهى است، و هر كس از خدا و پيامبر او اطاعت كند، وى را به باغهايى درآورد كه از زير [درختان] آن نهرها روان است. در آن جاودانهاند، و اين همان كاميابى بزرگ است.
اينها احكام خداست. هر كس از خدا و پيامبرش فرمان برد، او را به بهشتهايى كه در آن نهرها جارى است درآورد و همواره در آنجا خواهد بود و اين كاميابى بزرگى است.
اینها مرزهای الهی است؛ و هر کس خدا و پیامبرش را اطاعت کند، (و قوانین او را محترم بشمرد،) خداوند وی را در باغهایی از بهشت وارد میکند که همواره، آب از زیر درختانش جاری است؛ جاودانه در آن میمانند؛ و این، پیروزی بزرگی است!
These are Allah’s bounds, and whoever obeys Allah and His Apostle, He shall admit him to gardens with streams running in them, to remain in them [forever]. That is the great success.
These are Allah's limits, and whoever obeys Allah and His Apostle, He will cause him to enter gardens beneath which rivers flow, to abide in them; and this is the great achievement.
These are the limits (imposed by) Allah. Whoso obeyeth Allah and His messenger, He will make him enter Gardens underneath which rivers flow, where such will dwell for ever. That will be the great success.
Those are limits set by Allah: those who obey Allah and His Messenger will be admitted to Gardens with rivers flowing beneath, to abide therein (for ever) and that will be the supreme achievement.
معانی کلمات آیه
حدود: مرزها. مفرد آن حدّ و آن واسطه ايست ميان دو چيز كه از اختلاط جلوگيرى مى كند.
آن (چه گفته شد،) حدود ومقررّات الهى است وهركس از خدا ورسولش پيروى كند خداوند او را به باغهايى وارد مىكند كه از زير درختانش نهرها جارى است، آنان هميشه در آن مىمانند، و اين است كاميابى و رستگارى بزرگ.
پیام ها
1- احكام ارث، از حدود الهى است، پس نبايد از مرز آن گذشت. «تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ» 2- اطاعت از رسول خدا به منزلهى اطاعت از خداست. «وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ»
«1». ميزانالحكمة، حديث 9776.
جلد 2 - صفحه 33
3- سعادت و رستگارى، در گرو حركت در مسير الهى است، نه كامگيرى بيشتر از ارث. «ذلِكَ الْفَوْزُ»
چون حقّ تعالى بيان اصول فرايض مواريث و تقسيم آن نمود، در عقب آن ذكر وعده بر محافظت حدود آن و وعيد بر تعدى از آن را فرمايد:
تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ: آن احكام مذكوره در امور يتامى و مهمات نكاح و وصايا و قسمت مواريث، حدهاى طاعت خدا است، يعنى شرايع موضوعه او همچون حدود محدود است كه تجاوز از آن جايز نيست.
فى رواية نعمان بن بشير قال: سمعت رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله و سلّم يقول:
انّ لكلّ ملك حمى و حمى اللّه حلاله و حرامه و المشتبهات بين ذلك.
وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ: و هر كه اطاعت كند خدا و رسول را در اين حكمها و ساير احكام مأموره و منهيه، يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ: داخل فرمايد خداوند او را در بهشتهائى كه جارى است جلو آن نهرها، خالِدِينَ فِيها:
در حالتى كه داخلين در آن جنات دائم و مخلدند در آن، وَ ذلِكَ الْفَوْزُ
تفسير اثنا عشرى، ج2، ص: 372
الْعَظِيمُ: اين ادخال مطيعان در بهشت، به صفت خلود، رستگارى و فوز بزرگى است نسبت به منفعت حيازت در تركه؛ چه اين از حطام دنيا و در نهايت حقارت و دنائت است نسبت به امور عاليه و درجات رفيعه اخرويه. تخصيص طاعت در قسمت ميراث به وعد، با آنكه موعود به در جميع فرايض و واجبات هست، به جهت عظم موقع اين طاعت است در ترغيب در آن و ترهيب از مجاوزت از آن، و از اين قبيل است تخصيص وعيد به تعدى از قسمت ميراث و ساير احكام و اوامر مفروضه.
اين احكام خدا است و هر كس اطاعت كند خدا و پيغمبرش را داخل مينمايد او را در باغهائيكه ميرود از كنار آنها نهرها جاويدانند در آنها و اين است كاميابى بزرگ.
بيان
حد هر چيزى فاصل و مميز ما بين آن و غير است و آنچه در اين دو آيه از احكام مواريث و بيان سهام ورثه ذكر شده است فواصل و مميزاتى است ما بين طاعت و معصيت الهى و قسمت هر يك از ورثه است كه بفرز و تقسيم الهى موضوعا و حكما مفروز و محدود و مقسوم شده است و هر كس از حدود الهى در اين عالم تجاوز ننمايد در آن عالم هم تجاوز نخواهد نمود و البته كسى كه در حدود الهى ثابت باشد متنعّم بنعيم ابدى و باقى ببقاء سرمدى است خواه در روضه رضوان باشد خواه در بهشت جاودان و افراد ضمير يدخله و جمع خالدين باعتبار لفظ من و معنى او است