آیه 217 سوره بقره: تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) (←معانی کلمات آیه) |
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) (←نزول) |
||
سطر ۵۳: | سطر ۵۳: | ||
این آیه در [[مدینه]] بر [[پیامبر اسلام]] صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. <ref> طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج 1، ص 111.</ref> | این آیه در [[مدینه]] بر [[پیامبر اسلام]] صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. <ref> طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج 1، ص 111.</ref> | ||
− | '''شأن نزول:''' | + | '''شأن نزول:''' |
مفسرين<ref> تفاسير على بن ابراهيم و روض الجنان و مجمع البيان و برهان از خاصه و جامع البيان و ابن ابىحاتم و نيز طبرانى در كبير و بيهقى در سنن از عامه.</ref> شأن و نزول اين آيه را به عبارات مختلف و معنى واحد ذكر نموده اند و ما آن را از روض الجنان كه تا اندازه اى مفصل ذكر نموده، نقل مى نمائيم: [[رسول خدا]] صلى الله عليه و آله پسرعمه خود عبدالله بن حجش را دو ماه قبل از [[جنگ بدر]] و هفده ماه بعد از هجرت در ماه [[جمادی الثانی]] مأمور به سريه اى فرمود و هشت مرد مهاجر را با وى همراه نمود. | مفسرين<ref> تفاسير على بن ابراهيم و روض الجنان و مجمع البيان و برهان از خاصه و جامع البيان و ابن ابىحاتم و نيز طبرانى در كبير و بيهقى در سنن از عامه.</ref> شأن و نزول اين آيه را به عبارات مختلف و معنى واحد ذكر نموده اند و ما آن را از روض الجنان كه تا اندازه اى مفصل ذكر نموده، نقل مى نمائيم: [[رسول خدا]] صلى الله عليه و آله پسرعمه خود عبدالله بن حجش را دو ماه قبل از [[جنگ بدر]] و هفده ماه بعد از هجرت در ماه [[جمادی الثانی]] مأمور به سريه اى فرمود و هشت مرد مهاجر را با وى همراه نمود. | ||
سطر ۶۳: | سطر ۶۳: | ||
لذا يك نفر از اصحاب را بنام عكاشة بن محض اسدى بنشاندند و مشغول تراشيدن سر او شدند مشركين قريش كه از دور تراشيدن سر را مشاهده كردند با ايمنى خاطر به حركت خود ادامه دادند و پنداشتند كه اينان زائر بوده و به قصد عمرة عازم مكه هستند و روزى كه اين دو گروه با هم برخوردند روز مشكوك بين آخر ماه [[جمادی الثانی]] و اول ماه [[رجب]] بود. | لذا يك نفر از اصحاب را بنام عكاشة بن محض اسدى بنشاندند و مشغول تراشيدن سر او شدند مشركين قريش كه از دور تراشيدن سر را مشاهده كردند با ايمنى خاطر به حركت خود ادامه دادند و پنداشتند كه اينان زائر بوده و به قصد عمرة عازم مكه هستند و روزى كه اين دو گروه با هم برخوردند روز مشكوك بين آخر ماه [[جمادی الثانی]] و اول ماه [[رجب]] بود. | ||
− | لذا اصحاب گفتند: اگر امشب صبر كنيم فردا حتما روز اول ماه رجب است و قتال و كارزار در آن حرام خواهد بود. لذا در همان روز جنگ را آغاز كردند. در مرحله نخست از صحابه واقد بن عبدالله السهمى تيرى به طرف كاروان رها كرد. اين تير به عمرو بن الحضرمى اصابت كرد و او را كشت با انداختن تير جنگ شروع شد. سپس جريان فتح مسلمين به پيامبر رسيد و مشركين در ميان مسلمين موضوع را به طرز ديگرى وانمود و جلوه داده و گفتند: محمد و يارانش مراعات حرمت ماههاى [[حرام]] را نكردند. [[رسول خدا]] صلى الله عليه و آله از اين موضوع نگران گرديد و عبدالله را خواست، فرمود: من كه به شما گفته بودم در ماه [[رجب]] قتال و جنگ نكنيد عبدالله و اصحاب گفتند: يا رسول الله، ابن الحضرمى را كشتيم پس از آن شب، هلال ماه رجب را مشاهده كرديم. اكنون نميدانيم آيا واقعا در ماه رجب بوده يا آخر [[جمادی الثانی]]، مردم در همين گفتگو بودند كه اين آيه نازل گرديد. شيخ بزرگوار ما اين موضوع را بسيار مختصر اشاره نمود ولى به عنوان شأن و نزول نياورده است. | + | لذا اصحاب گفتند: اگر امشب صبر كنيم فردا حتما روز اول ماه رجب است و قتال و كارزار در آن حرام خواهد بود. لذا در همان روز جنگ را آغاز كردند. در مرحله نخست از صحابه واقد بن عبدالله السهمى تيرى به طرف كاروان رها كرد. اين تير به عمرو بن الحضرمى اصابت كرد و او را كشت با انداختن تير جنگ شروع شد. سپس جريان فتح مسلمين به پيامبر رسيد و مشركين در ميان مسلمين موضوع را به طرز ديگرى وانمود و جلوه داده و گفتند: محمد و يارانش مراعات حرمت ماههاى [[حرام]] را نكردند. [[رسول خدا]] صلى الله عليه و آله از اين موضوع نگران گرديد و عبدالله را خواست، فرمود: من كه به شما گفته بودم در ماه [[رجب]] قتال و جنگ نكنيد عبدالله و اصحاب گفتند: يا رسول الله، ابن الحضرمى را كشتيم پس از آن شب، هلال ماه رجب را مشاهده كرديم. اكنون نميدانيم آيا واقعا در ماه رجب بوده يا آخر [[جمادی الثانی]]، مردم در همين گفتگو بودند كه اين آيه نازل گرديد. شيخ بزرگوار ما اين موضوع را بسيار مختصر اشاره نمود ولى به عنوان شأن و نزول نياورده است.<ref> محمدباقر محقق، [[نمونه بينات در شأن نزول آيات]] از نظر [[شیخ طوسی]] و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص 75.</ref> |
+ | |||
== تفسیر آیه == | == تفسیر آیه == | ||
<tabber> | <tabber> |
نسخهٔ کنونی تا ۱۶ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۶:۲۳
<<216 | آیه 217 سوره بقره | 218>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
(ای پیغمبر) از تو راجع به جنگ در ماه حرام سؤال کنند، بگو: گناهی است بزرگ، ولی بازداشتن خلق از راه خدا و کفر به خدا و پایمال کردن حرمت حرم خدا و بیرون کردن اهل حرم از آن (که مشرکان مرتکب شدند) نزد خدا بسیار گناه بزرگتری است و فتنهگری، فساد انگیزتر از قتل است. و کافران پیوسته با شما مسلمین کارزار کنند تا آنکه اگر بتوانند شما را از دین خود برگردانند، و هر کس از شما از دین خود برگردد و به حال کفر باشد تا بمیرد چنین اشخاص اعمالشان در دنیا و آخرت ضایع و باطل گردیده، و آنان اهل جهنّمند و در آن همیشه (معذّب) خواهند بود.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
صد: صد و صدود گاهى به معنى منع و گاهى به معنى اعراض است (مفردات).
فتنه: امتحان. عذاب. شرك. (بقره/ 191)
حبط: باطل شدن. بى اثر شدن (قاموس قرآن).[۱]
نزول
محل نزول:
این آیه در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. [۲]
شأن نزول:
مفسرين[۳] شأن و نزول اين آيه را به عبارات مختلف و معنى واحد ذكر نموده اند و ما آن را از روض الجنان كه تا اندازه اى مفصل ذكر نموده، نقل مى نمائيم: رسول خدا صلى الله عليه و آله پسرعمه خود عبدالله بن حجش را دو ماه قبل از جنگ بدر و هفده ماه بعد از هجرت در ماه جمادی الثانی مأمور به سريه اى فرمود و هشت مرد مهاجر را با وى همراه نمود.
(صاحب مجمع البيان گويد: كه هفده نفر را همراه وى نمود) و نامه اى به عبدالله داد و فرمود: نامه را باز نكند تا اين كه در منزل از مدينه بيرون برود و نيز فرمود: به نام خدا بيرون رود و مأموريت را انجام دهد. عبدالله بعد از طى دو منزل نامه را باز كرد و به ياران خود نشان داد و خواند پيامبر در آن نامه دستور داد تا به بطن نخله فرود آيد و راه كاروان قريش را بگيرد و سپس گفت: هر كه مايل است ميتواند در اين سريه شركت كند و نيز ممكن است شهادت نصيب وى بشود و هر كه مايل نيست راه خود را پيش گيرد و برود.
در اين ميان كاروان قريش كه از طائف ميآمدند، پديدار شد. در ميان كاروان عده اى از سران قريش كه از جمله آنها عمرو بن الحضرمى بود، وجود داشت. كاروان وقتى مسلمين را از دور ديدند ترسيدند و خواستند برگردند تا گرفتار مسلمين نشوند در اين ميان عبدالله بن حجش دستور داد سر يك نفر از اصحاب را بتراشند تا قريش گمان برند كه اينان به قصد انجام عمره به مكه ميروند.
لذا يك نفر از اصحاب را بنام عكاشة بن محض اسدى بنشاندند و مشغول تراشيدن سر او شدند مشركين قريش كه از دور تراشيدن سر را مشاهده كردند با ايمنى خاطر به حركت خود ادامه دادند و پنداشتند كه اينان زائر بوده و به قصد عمرة عازم مكه هستند و روزى كه اين دو گروه با هم برخوردند روز مشكوك بين آخر ماه جمادی الثانی و اول ماه رجب بود.
لذا اصحاب گفتند: اگر امشب صبر كنيم فردا حتما روز اول ماه رجب است و قتال و كارزار در آن حرام خواهد بود. لذا در همان روز جنگ را آغاز كردند. در مرحله نخست از صحابه واقد بن عبدالله السهمى تيرى به طرف كاروان رها كرد. اين تير به عمرو بن الحضرمى اصابت كرد و او را كشت با انداختن تير جنگ شروع شد. سپس جريان فتح مسلمين به پيامبر رسيد و مشركين در ميان مسلمين موضوع را به طرز ديگرى وانمود و جلوه داده و گفتند: محمد و يارانش مراعات حرمت ماههاى حرام را نكردند. رسول خدا صلى الله عليه و آله از اين موضوع نگران گرديد و عبدالله را خواست، فرمود: من كه به شما گفته بودم در ماه رجب قتال و جنگ نكنيد عبدالله و اصحاب گفتند: يا رسول الله، ابن الحضرمى را كشتيم پس از آن شب، هلال ماه رجب را مشاهده كرديم. اكنون نميدانيم آيا واقعا در ماه رجب بوده يا آخر جمادی الثانی، مردم در همين گفتگو بودند كه اين آيه نازل گرديد. شيخ بزرگوار ما اين موضوع را بسيار مختصر اشاره نمود ولى به عنوان شأن و نزول نياورده است.[۴]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
«217» يَسْئَلُونَكَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرامِ قِتالٍ فِيهِ قُلْ قِتالٌ فِيهِ كَبِيرٌ وَ صَدٌّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَ كُفْرٌ بِهِ وَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ إِخْراجُ أَهْلِهِ مِنْهُ أَكْبَرُ عِنْدَ اللَّهِ وَ الْفِتْنَةُ أَكْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ وَ لا يَزالُونَ يُقاتِلُونَكُمْ حَتَّى يَرُدُّوكُمْ عَنْ دِينِكُمْ إِنِ اسْتَطاعُوا وَ مَنْ يَرْتَدِدْ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ
«1». انجيل لوقا، باب 19، جمله 28.
«2». انجيل لوقا، باب 22، جمله 36.
«3». آلعمران، 147.
«4». مائده، 24.
«5». بقره، 246.
جلد 1 - صفحه 337
فَيَمُتْ وَ هُوَ كافِرٌ فَأُولئِكَ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِيها خالِدُونَ
(اى پيامبر!) از تو دربارهى جنگ در ماه حرام سؤال مىكنند، بگو: جنگ در آن ماهها (ذىالقعدة، ذىالحجة، محرم و رجب، گناهى) بزرگ است، ولى بازداشتن (مردم) از راه خدا وكفر ورزيدن به او و (بازداشتن مردم از) مسجدالحرام و اخراج ساكنانش از آنجا، (گناهش) نزد خداوند بزرگتر است. (زيرا ايجاد) فتنه، از قتل بالاتر است. (مشركان) پيوسته با شما مىجنگند، تا اگر بتوانند شما را از دينتان برگردانند، و هر كس از شما كه از دينش برگردد و در حال كفر بميرد، اعمال آنان در دنيا و آخرت تباه مىشود و آنان اهل دوزخند و هميشه در آن خواهند بود.
نکته ها
مراد از كلمه «فتنة» در آيه، شرك، شكنجه، امتحان وبلوى است.
در تفاسير شيعه وسنى آمده است: رسول اكرم صلى الله عليه و آله شخصى را به نام عبداللّه بن جحش به همراه هشت نفر با نامهاى براى كسب اطلاعات از كفّار و مشركان فرستاد، امّا بعد از ملاقات، درگيرى پيش آمد و در اين بين رئيس گروه مقابل كشته شد و دو نفر از آنان به اسارت درآمده و اموالشان مصادره گرديد.
اين حادثه در اوّل ماه رجب كه از ماههاى حرام است «1» واقع شده بود، در حالى كه اين گروه گمان كرده بودند كه آخر جمادىالثانى است، نه اوّل رجب. به هر حال اين قتال اشتباهاً در اوّل رجب صورت گرفت و كفّار اين موضوع را دستاويز قرار داده و شايع كردند كه مسلمانان احترام ماههاى حرام را نگه نمىدارند.
در برابر اين تبليغات دشمنان، قرآن جواب مىدهد كه گرچه جنگ در ماه حرام واقع شده،
«1». از سنّتهاى ابراهيمى رايج در ميان عرب قبل از اسلام، احترام گذاشتن به چهار ماه رجب، ذىالقعده، ذىالحجّه و محرم بود كه در اين ماهها، به هيچ جنگ و قتالى نمىپرداختند. اسلام نيز اين سنّت را امضا كرد و قتال و درگيرى در اين ماهها را تحريم نمود.
جلد 1 - صفحه 338
ولى اين قتال به اشتباه از سوى مسلمانان صورت گرفته است، در حالى كه شما مشركان به عمد مرتكب گناهانى شدهايد كه مجازات آنها به مراتب از قتال در ماه حرام بيشتر است.
بنابراين شما با داشتن سابقهى آن همه جنايت ورسوايى وارتكاب گناهان بزرگ، نبايد اين عمل اشتباه را دستاويز قرار دهيد.
حبط عمل مرتد در دنيا، به اين است كه از فوائد اسلام محروم مىشود. زيرا كيفر او، جدايى از همسر مسلمان، محروميّت از ارث، قطع رابطه با مسلمانان، خروج از حمايت اسلام و در نهايت قتل است.
و حبط عمل او در آخرت، محو تمام كارهاى خير اوست. «حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ»
پیام ها
1- به شبهات، پاسخ مناسب بدهيد. «يَسْئَلُونَكَ ... قُلْ»
2- مسجد الحرام واهل آن، احترام ويژه دارند. «الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ إِخْراجُ أَهْلِهِ مِنْهُ أَكْبَرُ»
3- تعيين اهميّت گناهان، بدست خداوند است. «إِخْراجُ أَهْلِهِ مِنْهُ أَكْبَرُ، الْفِتْنَةُ أَكْبَرُ ...»
4- سلب امنيّت، مهمّتر از قتل است. «وَ الْفِتْنَةُ أَكْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ»
5- لازم است آرزوها، هدفها و تلاشهاى دشمن خود را بشناسيم. «وَ لا يَزالُونَ يُقاتِلُونَكُمْ حَتَّى يَرُدُّوكُمْ عَنْ دِينِكُمْ»
6- هجوم دشمن، توجيه كنندهى كفر و ارتداد شما نيست. «وَ لا يَزالُونَ يُقاتِلُونَكُمْ ... وَ مَنْ يَرْتَدِدْ مِنْكُمْ ...»
7- دشمنان، همواره در كمين هستند وارتداد و كفر وپشت كردن به دينتان را مىخواهند وبه غير آن راضى نمىشوند. آنها دنبال پيروزى موقت نيستند، بلكه مىخواهند فرهنگ ومكتب شما را از بين ببرند. «حَتَّى يَرُدُّوكُمْ عَنْ دِينِكُمْ»
8- حسن عاقبت، ملاك ارزش است. چه بسا مسلمانانى كه كافر مردهاند. «فَيَمُتْ وَ هُوَ كافِرٌ»
9- ارزش ايمان و عقيده تا جايى است كه اگر ايمان رفت، اعمال صالح نيز حبط مىشود. «مَنْ يَرْتَدِدْ مِنْكُمْ ... حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ»
تفسير نور(10جلدى)، ج1، ص: 339
پانویس
- پرش به بالا ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
- پرش به بالا ↑ طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج 1، ص 111.
- پرش به بالا ↑ تفاسير على بن ابراهيم و روض الجنان و مجمع البيان و برهان از خاصه و جامع البيان و ابن ابىحاتم و نيز طبرانى در كبير و بيهقى در سنن از عامه.
- پرش به بالا ↑ محمدباقر محقق، نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص 75.
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم
- محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه.