آیه 207 سوره بقره: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{قرآن در قاب|وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ ال...» ایجاد کرد)
 
(نزول)
 
(۳ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۴۱: سطر ۴۱:
 
</tabber>
 
</tabber>
 
==معانی کلمات آیه==
 
==معانی کلمات آیه==
«یَشْرِی»: می‌فروشد (نگا: نساء / ). «إبْتِغَآءَ»: خواستن. طلبیدن. مفعولٌ‌له است. «مَرْضَاةِ»: رضایت. خوشنودی. مَرْضاة مصدر میمی‌است و برابر رسم‌الخطّ قرآنی با (ت) نوشته شده است.
+
مرضاة: رضا و رضوان و مرضاة: به معنى خوشنودى.<ref>تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی</ref>
 +
 
 
==نزول==
 
==نزول==
  
سطر ۴۸: سطر ۴۹:
 
این آیه در [[مدینه]] بر [[پیامبر اسلام]] صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. <ref> طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ‌1، ص 111.</ref>
 
این آیه در [[مدینه]] بر [[پیامبر اسلام]] صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. <ref> طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ‌1، ص 111.</ref>
  
'''شأن نزول:'''<ref> محمدباقر محقق،‌ [[نمونه بينات در شأن نزول آيات]] از نظر [[شیخ طوسی]] و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص 70.</ref>
+
'''شأن نزول:'''
  
 
«[[شیخ طوسی]]» گوید: قتادة گويد: اين آيه درباره مهاجرين و انصار نازل شده است، عكرمة گويد: درباره [[ابوذر غفارى]] و [[صهيب بن سنان]] و [[جندب بن السكن]] نازل گرديده است. موقعى كه مشركين صهيب را دستگير نموده و اموال او را گرفته بودند سپس صهيب از دست آن‌ها خلاص گرديده و مهاجرت كرد و در بين راه منقذ بن ظريف بن خدعان او را ديد و بقيه مال را از وى گرفت و او را رها كرد.
 
«[[شیخ طوسی]]» گوید: قتادة گويد: اين آيه درباره مهاجرين و انصار نازل شده است، عكرمة گويد: درباره [[ابوذر غفارى]] و [[صهيب بن سنان]] و [[جندب بن السكن]] نازل گرديده است. موقعى كه مشركين صهيب را دستگير نموده و اموال او را گرفته بودند سپس صهيب از دست آن‌ها خلاص گرديده و مهاجرت كرد و در بين راه منقذ بن ظريف بن خدعان او را ديد و بقيه مال را از وى گرفت و او را رها كرد.
سطر ۵۴: سطر ۵۵:
 
از [[امام باقر|امام محمدباقر]] عليه‌السلام نقل گرديده كه فرمودند: اين آيه درباره [[امام على]] مرتضى علیه‌السلام نازل شده، هنگامى كه در بستر پيامبر به جاى او خوابيد. وقتى كه قريش قصد كشتن پيامبر را داشتند در اين هنگام رسول خدا شبانه از خانه خويش بيرون آمده و فرار نمود و در حين فرار از ميان مشركين عبور فرمود. چنانكه عمر بن شبه ذكر نموده است.<ref> صاحبان كشف الاسرار از عامه و روض الجنان از خاصه، بنا به نقل از ابن عباس و سدى چنين گويند: كه اين آيه در شأن [[امام على]] مرتضى عليه‌السلام نازل گرديده، هنگامى كه به جاى پيامبر در بسترش خوابيد و نيز در تفسير اهل البيت همين شأن و نزول وارد گرديده است و نيز صاحب كشف الاسرار گويد: درباره صهيب بن سنان رومى نازل شده كه از جمله صحابه بود و چون در كودكى بدست روميان اسير شده بود. از اين جهت به صهيب رومى معروف گرديد و مورد علاقه پيامبر بود و عمر بن الخطاب وصيت كرده بود كه صهيب بعد از مرگ بر او [[نماز]] بگذارد و در راه هجرت بدست مشركين افتاد. تمام اموال او را گرفتند و او را مجبور كردند كه مرتد شود و از [[اسلام]] برگردد. صهيب گفت: من مرد پيرى هستم اگر با شما هم باشم به حال شما نفعى ندارم مرا واگذاريد و آنچه دارم از من بستانيد مشركين اموال او را گرفتند و صهيب از آن پس به مدينه مهاجرت نمود.</ref>
 
از [[امام باقر|امام محمدباقر]] عليه‌السلام نقل گرديده كه فرمودند: اين آيه درباره [[امام على]] مرتضى علیه‌السلام نازل شده، هنگامى كه در بستر پيامبر به جاى او خوابيد. وقتى كه قريش قصد كشتن پيامبر را داشتند در اين هنگام رسول خدا شبانه از خانه خويش بيرون آمده و فرار نمود و در حين فرار از ميان مشركين عبور فرمود. چنانكه عمر بن شبه ذكر نموده است.<ref> صاحبان كشف الاسرار از عامه و روض الجنان از خاصه، بنا به نقل از ابن عباس و سدى چنين گويند: كه اين آيه در شأن [[امام على]] مرتضى عليه‌السلام نازل گرديده، هنگامى كه به جاى پيامبر در بسترش خوابيد و نيز در تفسير اهل البيت همين شأن و نزول وارد گرديده است و نيز صاحب كشف الاسرار گويد: درباره صهيب بن سنان رومى نازل شده كه از جمله صحابه بود و چون در كودكى بدست روميان اسير شده بود. از اين جهت به صهيب رومى معروف گرديد و مورد علاقه پيامبر بود و عمر بن الخطاب وصيت كرده بود كه صهيب بعد از مرگ بر او [[نماز]] بگذارد و در راه هجرت بدست مشركين افتاد. تمام اموال او را گرفتند و او را مجبور كردند كه مرتد شود و از [[اسلام]] برگردد. صهيب گفت: من مرد پيرى هستم اگر با شما هم باشم به حال شما نفعى ندارم مرا واگذاريد و آنچه دارم از من بستانيد مشركين اموال او را گرفتند و صهيب از آن پس به مدينه مهاجرت نمود.</ref>
  
از امام على مرتضى عليه‌السلام و ابن عباس روايت گرديده: كه اين آيه درباره آمرين به معروف و ناهين از منكر نازل شده، حسن بصرى گويد: آيه مزبور عموميت داشته و درباره هر كس كه خود را آماده جهاد در راه خدا بنمايد، شامل خواهد بود.<ref> شيخ بزرگوار نيز در امالى خود بعد از پنج واسطه از حكيم بن جبير او از [[امام زين العابدين]] عليه‌السلام نقل نمايد كه اين آيه درباره [[امام على]] مرتضى علیه‌السلام در موقعى كه به جاى پيامبر در بستر او خوابيد نازل گرديد و نيز در مجالس خود بعد از پنج واسطه از سالم بن ابى‌الجعد كه او سند [[حديث]] را به ابوذر مي‌رساند نقل نمايد كه عمر بن الخطاب براى تعيين خليفه بعد از خود دستور داده بود كه شش نفر: على و عثمان و طلحة و زبير و عبدالرحمن بن عوف و سعد بن ابى‌وقاص در خانه اى داخل شوند و در خانه را بر خويش ببندند و در كار خلافت به شور پردازند و اگر پنج نفر در يك رأى متفق شدند و يك نفر مخالف بود او را بكشند و نيز اگر چهار نفر بر يك قول متفق گشتند و دو نفر مخالف شدند آن دو نفر را به قتل رسانند. وقتى كه همگى بر يك قول متفق شدند، على به آنان گفت: ميل دارم از من موضوعى را كه مطرح مي‌كنم بشنويد، اگر حق بود قبول نمائيد و اگر باطل بود رد كنيد، گفتند: بگو! على پس از ذكر حقايق فضائل خويش كه مورد قبول آنان واقع شده بود، فرمود: آيا در ميان شما كسى هست كه اين آيه درباره او نازل شده باشد؟ سپس آيه را تلاوت نمود. آنان گفتند: همه ما اعتراف داريم كه تو هنگامى كه به جاى پيامبر در بستر او خوابيدى آية و من النّاس براى تو نازل گرديد.</ref><ref> ثعلبى از علماى عامه نيز موضوع نزول آيه را درباره امام مرتضى علیه‌السلام از ابن عباس و سدى نقل نموده و نيز ابن عقبه در ملحمة و ابوالسعادات در فضائل العشرة و غزالى در اخبار طى رواياتى از ابواليقظان روايت كرده اند و طبرى و حرث بن ابى‌اسامة در مسند خود نقل نمايند كه درباره صهيب و ابوذر و جندب بن السكن نازل گرديده است.</ref>
+
از امام على مرتضى عليه‌السلام و ابن عباس روايت گرديده: كه اين آيه درباره آمرين به معروف و ناهين از منكر نازل شده، حسن بصرى گويد: آيه مزبور عموميت داشته و درباره هر كس كه خود را آماده جهاد در راه خدا بنمايد، شامل خواهد بود<ref> شيخ بزرگوار نيز در امالى خود بعد از پنج واسطه از حكيم بن جبير او از [[امام زين العابدين]] عليه‌السلام نقل نمايد كه اين آيه درباره [[امام على]] مرتضى علیه‌السلام در موقعى كه به جاى پيامبر در بستر او خوابيد نازل گرديد و نيز در مجالس خود بعد از پنج واسطه از سالم بن ابى‌الجعد كه او سند [[حديث]] را به ابوذر مي‌رساند نقل نمايد كه عمر بن الخطاب براى تعيين خليفه بعد از خود دستور داده بود كه شش نفر: على و عثمان و طلحة و زبير و عبدالرحمن بن عوف و سعد بن ابى‌وقاص در خانه اى داخل شوند و در خانه را بر خويش ببندند و در كار خلافت به شور پردازند و اگر پنج نفر در يك رأى متفق شدند و يك نفر مخالف بود او را بكشند و نيز اگر چهار نفر بر يك قول متفق گشتند و دو نفر مخالف شدند آن دو نفر را به قتل رسانند. وقتى كه همگى بر يك قول متفق شدند، على به آنان گفت: ميل دارم از من موضوعى را كه مطرح مي‌كنم بشنويد، اگر حق بود قبول نمائيد و اگر باطل بود رد كنيد، گفتند: بگو! على پس از ذكر حقايق فضائل خويش كه مورد قبول آنان واقع شده بود، فرمود: آيا در ميان شما كسى هست كه اين آيه درباره او نازل شده باشد؟ سپس آيه را تلاوت نمود. آنان گفتند: همه ما اعتراف داريم كه تو هنگامى كه به جاى پيامبر در بستر او خوابيدى آية و من النّاس براى تو نازل گرديد.</ref><ref> ثعلبى از علماى عامه نيز موضوع نزول آيه را درباره امام مرتضى علیه‌السلام از ابن عباس و سدى نقل نموده و نيز ابن عقبه در ملحمة و ابوالسعادات در فضائل العشرة و غزالى در اخبار طى رواياتى از ابواليقظان روايت كرده اند و طبرى و حرث بن ابى‌اسامة در مسند خود نقل نمايند كه درباره صهيب و ابوذر و جندب بن السكن نازل گرديده است.</ref> .<ref> محمدباقر محقق،‌ [[نمونه بينات در شأن نزول آيات]] از نظر [[شیخ طوسی]] و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص 70.</ref>
 +
 
 
== تفسیر آیه ==
 
== تفسیر آیه ==
 
<tabber>
 
<tabber>
سطر ۲۲۹: سطر ۲۳۱:
 
</tabber>
 
</tabber>
  
==روایات مرتبط با تفسیر آیه==
 
#  لزوم مبارزه تا سر حدّ جان دادن، با فساد و حاکمان فاسد <span id='arabicinline'>'''(و من الناس من یعجبک ... و اذا تولى سعى فى الأرض ... و من الناس من یشرى نفسه)'''</span>
 
از اینکه پس از بیان خصلتهاى حاکمان مُفسد، بى درنگ ستایش از کسانى شده است که جان خویش را در راه خدا مى دهند، برداشت فوق استفاده مى شود. <span id='arabicinline'>'''(۱۴ - امیرالمؤمنین (ع)، با خُفتن در بستر پیامبر (ص) و پذیرش خطر براى خود، سلامت پیامبر و رضایت خداوند را خرید.)'''</span>
 
<span id='arabicinline'>'''(و من الناس من یشرى نفسه)'''</span>
 
امام باقر (ع): و اما قوله «و من الناس من یشرى نفسه ابتغاء مرضات اللّه و اللّه رءوف بالعباد» فانها نزلت فى علىّ بن ابیطالب(ع) حین بذل نفسه للّه و لرسوله لیلة اضطجع على فراش رسول اللّه (ص) لما طلبته کفار قریش<ref>تفسیر عیاشى، ج ۱، ص ۱۰۱، ح ۲۹۲ ; تفسیر برهان، ج ۱، ص ۲۰۶، ح ۷.</ref>.
 
 
#  کشته شدگان در راه امر به معروف و نهى از منکر، مصداق خریداران رضایت خداوند در برابر ایثار جان <span id='arabicinline'>'''(و من الناس من یشرى نفسه)'''</span>
 
امیرالمؤمنین (ع): ان المراد بالآیة الرجل الذى یقتل على الأمر بالمعروف و النهى عن المنکر.<ref>مجمع البیان، ج ۲، ص ۵۳۵ ; تفسیر صافى، ج ۱- ، ص ۲۴۱.</ref>
 
 
==پانویس==
 
==پانویس==
 
<div style="font-size:smaller"><references/></div>
 
<div style="font-size:smaller"><references/></div>

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۶ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۵:۴۹

مشاهده آیه در سوره

وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ

مشاهده آیه در سوره


<<206 آیه 207 سوره بقره 208>>
سوره : سوره بقره (2)
جزء : 2
نزول : مدینه

ترجمه های فارسی

و بعضی از مردم از جان خود در راه رضای خدا درگذرند؛ و خدا با چنین بندگان رئوف و مهربان است.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

And among the people is he who sells his soul seeking the pleasure of Allah, and Allah is most kind to [His] servants.

معانی کلمات آیه

مرضاة: رضا و رضوان و مرضاة: به معنى خوشنودى.[۱]

نزول

محل نزول:

این آیه در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. [۲]

شأن نزول:

«شیخ طوسی» گوید: قتادة گويد: اين آيه درباره مهاجرين و انصار نازل شده است، عكرمة گويد: درباره ابوذر غفارى و صهيب بن سنان و جندب بن السكن نازل گرديده است. موقعى كه مشركين صهيب را دستگير نموده و اموال او را گرفته بودند سپس صهيب از دست آن‌ها خلاص گرديده و مهاجرت كرد و در بين راه منقذ بن ظريف بن خدعان او را ديد و بقيه مال را از وى گرفت و او را رها كرد.

از امام محمدباقر عليه‌السلام نقل گرديده كه فرمودند: اين آيه درباره امام على مرتضى علیه‌السلام نازل شده، هنگامى كه در بستر پيامبر به جاى او خوابيد. وقتى كه قريش قصد كشتن پيامبر را داشتند در اين هنگام رسول خدا شبانه از خانه خويش بيرون آمده و فرار نمود و در حين فرار از ميان مشركين عبور فرمود. چنانكه عمر بن شبه ذكر نموده است.[۳]

از امام على مرتضى عليه‌السلام و ابن عباس روايت گرديده: كه اين آيه درباره آمرين به معروف و ناهين از منكر نازل شده، حسن بصرى گويد: آيه مزبور عموميت داشته و درباره هر كس كه خود را آماده جهاد در راه خدا بنمايد، شامل خواهد بود[۴][۵] .[۶]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


«207» وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ

و از مردم كسى است كه براى كسب خشنودى خدا، جان خود را مى‌فروشد و خداوند نسبت به بندگان مهربان است.

نکته ها

ابن‌ابى‌الحديد كه از علماى قرن هفتم اهل‌سنّت است، در شرح نهج‌البلاغه خود آورده است: تمام مفسّران گفته‌اند اين آيه درباره على‌بن‌ابى‌طالب عليه السلام نازل شده است كه در ليلةالمبيت در بستر رسول خدا صلى الله عليه و آله خوابيد. و اين موضوع در حدى از تواتر است كه جز كافر يا ديوانه آنرا انكار نمى‌كند. «2»

مشركانِ مكّه، قرار گذاشتند از هر قبيله‌اى يك نفر را براى كشتن پيامبر صلى الله عليه و آله انتخاب كنند و آن حضرت را دسته جمعى از بين ببرند تا بنى‌هاشم به خونخواهى او قيام نكنند و با اين عمل از دعوت پيامبر راحت شوند. پيامبر صلى الله عليه و آله از نقشه‌ى آنان با خبر شد و على عليه السلام براى اينكه پيامبر به سلامت از مكّه خارج شود، در بستر ايشان خوابيد و اين آيه در شأن آن‌

«1». تفسير احسن‌الحديث، ج 1، ص 376.

«2». شرح نهج‌البلاغه، ج 13، ص 262.

جلد 1 - صفحه 322

حضرت نازل گرديد. «1»

همين كه على عليه السلام در آن شب خطرناك به جاى پيامبر خوابيد، خداوند به دو فرشته‌ى خود، جبرئيل و ميكائيل فرمود: كداميك از شما حاضريد فداى ديگرى شويد؟! هيچكدام از آنها حاضر نشدند. خداوند فرمود: اينك مشاهده كنيد كه چگونه على‌بن‌ابى‌طالب عليهما السلام حاضر است جان خود را فداى رسول خدا كند.

گاهى بايد براى احياى يك معروف ويا محو يك منكر، جان را تسليم كرد. حضرت على عليه السلام فرمودند: كسى كه در راه امر به معروف و نهى از منكر كشته شود، يكى از مصاديق اين آيه است. «2»

پیام ها

1- نااهل، حرفش زيباست وانسان را به تعجّب وامى‌دارد، ولى مؤمن، عملش دنيا را متعجّب مى‌كند. «مِنَ النَّاسِ مَنْ يُعْجِبُكَ قَوْلُهُ»، «مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ»

2- ياد ايثارگران را زنده بداريم. «مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي»

3- پيش مرگِ اولياى خدا شدن، يك ارزش است. «مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي»

4- بزرگ‌ترين سود آن است كه انسان بهترين متاع را كه جان اوست به خالق خودبفروشد، آن هم نه براى بهشت و يا نجات از دوزخ، بلكه فقط براى كسب‌

«1». بسيارى از علماى اهل سنّت، به اين فضيلت على عليه السلام اقرار كرده‌اند كه علّامه امينى «ره» در الغدير (ج 2، ص 48) آنان را نام برده است، از آن جمله امام احمدحنبل، در مسند خود (ج 1، ص 348) مى‌باشد. صاحب تفسير اطيب‌البيان مى‌نويسد: در كتاب غايةالمرام، بيست حديث آمده كه نُه حديث از علماى اهل سنّت و يازده حديث از علماى شيعه است و اين آيه را درباره‌ى فداكارى حضرت على عليه السلام دانسته‌اند. در تاريخ طبرى، (ج 2، ص 373) نيز كه از نوشته‌هاى قرن سوم است، ماجراى خوابيدن حضرت على عليه السلام در بستر رسول خدا صلى الله عليه و آله نقل شده است. همچنان كه تاريخ يعقوبى (ج 2، ص 39) موضوع را به صراحت بازگو مى‌نمايد. در شرح نهج‌البلاغه ابن‌ابى‌الحديد (ج 4، ص 73) آمده است: معاويه چهار هزار درهم پول داد تا بگويند اين آيه در شأن ابن‌ملجم نازل شده است!. تفسير نمونه، ج 2، ص 49.

«2». تفسير صافى، ج 1، ص 241.

جلد 1 - صفحه 323

رضاى او. «ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ»

5- در راه خدا، استقبال از خطر و آمادگى براى جانفشانى همچون دريافت خطر است. با توجّه به شأن نزول آيه، ستايش از كسى است كه جان خود را در معرض خطر قرار داد، هرچند حادثه‌اى اتفاق نيفتاد. «مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ...»

6- رأفت خداوند، بهترين پاداش است. خداوند براى هركارى پاداشى قرار داده است، امّا در اين آيه مى‌فرمايد: خداوند رئوف است. «اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ»

پانویس

  1. پرش به بالا تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
  2. پرش به بالا طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ‌1، ص 111.
  3. پرش به بالا صاحبان كشف الاسرار از عامه و روض الجنان از خاصه، بنا به نقل از ابن عباس و سدى چنين گويند: كه اين آيه در شأن امام على مرتضى عليه‌السلام نازل گرديده، هنگامى كه به جاى پيامبر در بسترش خوابيد و نيز در تفسير اهل البيت همين شأن و نزول وارد گرديده است و نيز صاحب كشف الاسرار گويد: درباره صهيب بن سنان رومى نازل شده كه از جمله صحابه بود و چون در كودكى بدست روميان اسير شده بود. از اين جهت به صهيب رومى معروف گرديد و مورد علاقه پيامبر بود و عمر بن الخطاب وصيت كرده بود كه صهيب بعد از مرگ بر او نماز بگذارد و در راه هجرت بدست مشركين افتاد. تمام اموال او را گرفتند و او را مجبور كردند كه مرتد شود و از اسلام برگردد. صهيب گفت: من مرد پيرى هستم اگر با شما هم باشم به حال شما نفعى ندارم مرا واگذاريد و آنچه دارم از من بستانيد مشركين اموال او را گرفتند و صهيب از آن پس به مدينه مهاجرت نمود.
  4. پرش به بالا شيخ بزرگوار نيز در امالى خود بعد از پنج واسطه از حكيم بن جبير او از امام زين العابدين عليه‌السلام نقل نمايد كه اين آيه درباره امام على مرتضى علیه‌السلام در موقعى كه به جاى پيامبر در بستر او خوابيد نازل گرديد و نيز در مجالس خود بعد از پنج واسطه از سالم بن ابى‌الجعد كه او سند حديث را به ابوذر مي‌رساند نقل نمايد كه عمر بن الخطاب براى تعيين خليفه بعد از خود دستور داده بود كه شش نفر: على و عثمان و طلحة و زبير و عبدالرحمن بن عوف و سعد بن ابى‌وقاص در خانه اى داخل شوند و در خانه را بر خويش ببندند و در كار خلافت به شور پردازند و اگر پنج نفر در يك رأى متفق شدند و يك نفر مخالف بود او را بكشند و نيز اگر چهار نفر بر يك قول متفق گشتند و دو نفر مخالف شدند آن دو نفر را به قتل رسانند. وقتى كه همگى بر يك قول متفق شدند، على به آنان گفت: ميل دارم از من موضوعى را كه مطرح مي‌كنم بشنويد، اگر حق بود قبول نمائيد و اگر باطل بود رد كنيد، گفتند: بگو! على پس از ذكر حقايق فضائل خويش كه مورد قبول آنان واقع شده بود، فرمود: آيا در ميان شما كسى هست كه اين آيه درباره او نازل شده باشد؟ سپس آيه را تلاوت نمود. آنان گفتند: همه ما اعتراف داريم كه تو هنگامى كه به جاى پيامبر در بستر او خوابيدى آية و من النّاس براى تو نازل گرديد.
  5. پرش به بالا ثعلبى از علماى عامه نيز موضوع نزول آيه را درباره امام مرتضى علیه‌السلام از ابن عباس و سدى نقل نموده و نيز ابن عقبه در ملحمة و ابوالسعادات در فضائل العشرة و غزالى در اخبار طى رواياتى از ابواليقظان روايت كرده اند و طبرى و حرث بن ابى‌اسامة در مسند خود نقل نمايند كه درباره صهيب و ابوذر و جندب بن السكن نازل گرديده است.
  6. پرش به بالا محمدباقر محقق،‌ نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص 70.

منابع