آیه 49 سوره مریم: تفاوت بین نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{قرآن در قاب|فَلَمَّا اعْتَزَلَهُمْ وَمَا يَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ و...» ایجاد کرد) |
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) (←تفسیر آیه) |
||
سطر ۵۹: | سطر ۵۹: | ||
تفسير نور(10جلدى)، ج5، ص: 278 | تفسير نور(10جلدى)، ج5، ص: 278 | ||
+ | |||
+ | وَ وَهَبْنا لَهُمْ مِنْ رَحْمَتِنا وَ جَعَلْنا لَهُمْ لِسانَ صِدْقٍ عَلِيًّا «50» | ||
+ | |||
+ | و از رحمت خويش به آنها عطا كرديم و براى آنان (در ميان مردم) نام بلند و نيكو قرار داديم. | ||
+ | |||
+ | ===نکته ها=== | ||
+ | |||
+ | سيماى ابراهيم عليه السلام | ||
+ | |||
+ | * ابراهيم عليه السلام از ستاره و ماه و خورشيد دل بريد، به خدا رسيد. لا أُحِبُّ الْآفِلِينَ ... وَجَّهْتُ وَجْهِيَ ... «1» | ||
+ | |||
+ | * عموى منحرف را رها كرد، خود براى همهى مردم پدر شد. «مِلَّةَ أَبِيكُمْ» «2» | ||
+ | |||
+ | * عمو با او قهر كرد، «وَ اهْجُرْنِي مَلِيًّا» «3» امّا خدا به او لطف كرد. «إِنَّهُ كانَ بِي حَفِيًّا» «4» | ||
+ | |||
+ | * براى خدا كنارهگيرى كرد، «أَعْتَزِلُكُمْ» «5» شهره آفاق شد. «جَعَلْنا لَهُمْ لِسانَ صِدْقٍ» | ||
+ | |||
+ | * از خانه بتها فرار كرد، سازنده خانه توحيد شد. «إِذْ يَرْفَعُ إِبْراهِيمُ الْقَواعِدَ مِنَ الْبَيْتِ» «6» | ||
+ | |||
+ | * جانش را در راه خدا تسليم كرد، آتش بر او گلستان شد. «يا نارُ كُونِي بَرْداً وَ سَلاماً» «7» | ||
+ | |||
+ | * فرزند را براى ذبح آماده كرد، «وَ تَلَّهُ لِلْجَبِينِ» «8» جان به سلامت برد و سنّت قربانى در جايگاهش واجب شد. | ||
+ | |||
+ | * تا اواخر عمر بىفرزند، ولى راضى بود، در پايان عمر، نبوّت در دودمانش قرار گرفت. | ||
+ | |||
+ | * در خلوتترين مكانها كعبه را ساخت، پرجاذبهترين مناطق زمين شد. | ||
+ | |||
+ | * در بيابان، تنهاى تنها فرياد زد، از تمام زمين، لبّيكگو رسيد. «أَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ» «9» | ||
+ | |||
+ | * كودك تشنهى خود را رها كرد، آب زمزم، براى هميشه جارى شد. | ||
+ | |||
+ | * در برابر تهديد عموى بتپرستش سلام كرد، «قالَ سَلامٌ عَلَيْكَ» «10» خداوند به او سلام | ||
+ | |||
+ | «1». انعام، 76- 79. | ||
+ | |||
+ | «2». حج، 78. | ||
+ | |||
+ | «3». مريم، 46. | ||
+ | |||
+ | «4». مريم، 47. | ||
+ | |||
+ | «5». مريم، 48. | ||
+ | |||
+ | «6». بقره، 127. | ||
+ | |||
+ | «7». انبيا، 69. | ||
+ | |||
+ | «8». صافّات، 103. | ||
+ | |||
+ | «9». حج، 27. | ||
+ | |||
+ | «10». مريم، 47. | ||
+ | |||
+ | جلد 5 - صفحه 279 | ||
+ | |||
+ | فرستاد. «سَلامٌ عَلى إِبْراهِيمَ» «1» | ||
+ | |||
+ | * يك نفر بود، امروز همه مكتبهاى آسمانى، خود را ابراهيمى مىدانند. | ||
+ | |||
+ | * همه با اودشمنى كردند، خدا او را خليل خود دانست. «وَ اتَّخَذَ اللَّهُ إِبْراهِيمَ خَلِيلًا» «2» | ||
+ | |||
+ | ===پیام ها=== | ||
+ | |||
+ | 1- هم از گناهكار جدا شويم و هم از گناه، زيرا كنارهگيرى از منحرفان، زمانى مؤثر است كه با كنارهگيرى از انحراف همراه باشد. «أَعْتَزِلُكُمْ وَ ما تَدْعُونَ- اعْتَزَلَهُمْ وَ ما يَعْبُدُونَ» | ||
+ | |||
+ | 2- فرزند صالح، پاداش مجاهدتهاى والدين است. فَلَمَّا اعْتَزَلَهُمْ ... وَهَبْنا | ||
+ | |||
+ | 3- اگر غير خدا را رها كنيم، امدادهاى الهى مىرسد. فَلَمَّا اعْتَزَلَهُمْ ... وَهَبْنا | ||
+ | |||
+ | 4- مهمتر از فرزند، مقام معنوى اوست. «وَهَبْنا لَهُ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ وَ كُلًّا جَعَلْنا نَبِيًّا» | ||
+ | |||
+ | 5- نوهى انسان نيز از الطاف الهى است. «وَهَبْنا لَهُ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ» (يعقوب نوهى ابراهيم بود.) «3» | ||
+ | |||
+ | 6- نبوّت، مقامى است كه خداوند تعيين مىكند. «جَعَلْنا نَبِيًّا» | ||
+ | |||
+ | 7- يك حركت الهى از يك پدر بزرگ، نسلى را در رحمت الهى غرق مىكند. اعْتَزَلَهُمْ ... وَهَبْنا لَهُ | ||
+ | |||
+ | 8- هر كس، هرچه دارد از خداست. وَهَبْنا ... جَعَلْنا ... رَحْمَتِنا | ||
+ | |||
+ | 9- رحمت خداوند به قدرى وسيع است كه انبيا هرچه دريافت مىكنند، تنها گوشهاى از آن است. «مِنْ رَحْمَتِنا» | ||
+ | |||
+ | 10- محبوبيّت وخوشنامى، از الطاف الهى است. «جَعَلْنا لَهُمْ لِسانَ صِدْقٍ» (مقام ابراهيم به جايى رسيد كه همهى مشركان ويهوديان ومسيحيان مىگفتند: ابراهيم از ماست.) | ||
+ | |||
+ | «1». صافّات، 109. | ||
+ | |||
+ | «2». نساء، 125. | ||
+ | |||
+ | «3». «فبشّرناها باسحق و من وراء اسحق يعقوب» هود، 71. | ||
+ | |||
+ | جلد 5 - صفحه 280 | ||
+ | |||
+ | 11- دعاى مردان خدا مستجاب است. (ابراهيم از خدا نام نيك خواست «وَ اجْعَلْ لِي لِسانَ صِدْقٍ فِي الْآخِرِينَ» در اين آيه مىفرمايد: «جَعَلْنا لَهُمْ لِسانَ صِدْقٍ عَلِيًّا» | ||
}} | }} | ||
نسخهٔ ۱۴ مهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۵:۳۹
<<48 | آیه 49 سوره مریم | 50>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و چون ابراهیم از آن قوم و بتانی که به جای خدا میپرستیدند دوری گزید ما هم (به لطف و رحمت خود) به او اسحاق و (فرزند او) یعقوب را عطا کردیم و به همه شرف نبوت بخشیدیم.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
«وَهَبْنا لَهُ إسْحَاقَ وَ یَعْقُوبَ»: اسحاق پسر ابراهیم بوده و یعقوب فرزند اسحاق و نوه ابراهیم است. این هم مژده دیگری به ابراهیم بود که پسرش اسحاق، دارای فرزند خواهد بود. «کُلاًّ»: هر یک از اسحاق و یعقوب. هر یک از ابراهیم و اسحاق و یعقوب. این واژه مفعول اوّل فعل (جَعَلْنَا) و بر آن مقدّم شده است.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
فَلَمَّا اعْتَزَلَهُمْ وَ ما يَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَهَبْنا لَهُ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ وَ كُلًّا جَعَلْنا نَبِيًّا «49»
چون ابراهيم از مشركان و از آنچه به جاى خدا مىپرستيدند كناره گرفت، ما اسحاق و (فرزندش) يعقوب را به او عطا كرديم و همه را پيامبر قرار داديم.
«1». بقره، 256.
«2». تفسير الميزان.
تفسير نور(10جلدى)، ج5، ص: 278
وَ وَهَبْنا لَهُمْ مِنْ رَحْمَتِنا وَ جَعَلْنا لَهُمْ لِسانَ صِدْقٍ عَلِيًّا «50»
و از رحمت خويش به آنها عطا كرديم و براى آنان (در ميان مردم) نام بلند و نيكو قرار داديم.
نکته ها
سيماى ابراهيم عليه السلام
- ابراهيم عليه السلام از ستاره و ماه و خورشيد دل بريد، به خدا رسيد. لا أُحِبُّ الْآفِلِينَ ... وَجَّهْتُ وَجْهِيَ ... «1»
- عموى منحرف را رها كرد، خود براى همهى مردم پدر شد. «مِلَّةَ أَبِيكُمْ» «2»
- عمو با او قهر كرد، «وَ اهْجُرْنِي مَلِيًّا» «3» امّا خدا به او لطف كرد. «إِنَّهُ كانَ بِي حَفِيًّا» «4»
- براى خدا كنارهگيرى كرد، «أَعْتَزِلُكُمْ» «5» شهره آفاق شد. «جَعَلْنا لَهُمْ لِسانَ صِدْقٍ»
- از خانه بتها فرار كرد، سازنده خانه توحيد شد. «إِذْ يَرْفَعُ إِبْراهِيمُ الْقَواعِدَ مِنَ الْبَيْتِ» «6»
- جانش را در راه خدا تسليم كرد، آتش بر او گلستان شد. «يا نارُ كُونِي بَرْداً وَ سَلاماً» «7»
- فرزند را براى ذبح آماده كرد، «وَ تَلَّهُ لِلْجَبِينِ» «8» جان به سلامت برد و سنّت قربانى در جايگاهش واجب شد.
- تا اواخر عمر بىفرزند، ولى راضى بود، در پايان عمر، نبوّت در دودمانش قرار گرفت.
- در خلوتترين مكانها كعبه را ساخت، پرجاذبهترين مناطق زمين شد.
- در بيابان، تنهاى تنها فرياد زد، از تمام زمين، لبّيكگو رسيد. «أَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ» «9»
- كودك تشنهى خود را رها كرد، آب زمزم، براى هميشه جارى شد.
- در برابر تهديد عموى بتپرستش سلام كرد، «قالَ سَلامٌ عَلَيْكَ» «10» خداوند به او سلام
«1». انعام، 76- 79.
«2». حج، 78.
«3». مريم، 46.
«4». مريم، 47.
«5». مريم، 48.
«6». بقره، 127.
«7». انبيا، 69.
«8». صافّات، 103.
«9». حج، 27.
«10». مريم، 47.
جلد 5 - صفحه 279
فرستاد. «سَلامٌ عَلى إِبْراهِيمَ» «1»
- يك نفر بود، امروز همه مكتبهاى آسمانى، خود را ابراهيمى مىدانند.
- همه با اودشمنى كردند، خدا او را خليل خود دانست. «وَ اتَّخَذَ اللَّهُ إِبْراهِيمَ خَلِيلًا» «2»
پیام ها
1- هم از گناهكار جدا شويم و هم از گناه، زيرا كنارهگيرى از منحرفان، زمانى مؤثر است كه با كنارهگيرى از انحراف همراه باشد. «أَعْتَزِلُكُمْ وَ ما تَدْعُونَ- اعْتَزَلَهُمْ وَ ما يَعْبُدُونَ»
2- فرزند صالح، پاداش مجاهدتهاى والدين است. فَلَمَّا اعْتَزَلَهُمْ ... وَهَبْنا
3- اگر غير خدا را رها كنيم، امدادهاى الهى مىرسد. فَلَمَّا اعْتَزَلَهُمْ ... وَهَبْنا
4- مهمتر از فرزند، مقام معنوى اوست. «وَهَبْنا لَهُ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ وَ كُلًّا جَعَلْنا نَبِيًّا»
5- نوهى انسان نيز از الطاف الهى است. «وَهَبْنا لَهُ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ» (يعقوب نوهى ابراهيم بود.) «3»
6- نبوّت، مقامى است كه خداوند تعيين مىكند. «جَعَلْنا نَبِيًّا»
7- يك حركت الهى از يك پدر بزرگ، نسلى را در رحمت الهى غرق مىكند. اعْتَزَلَهُمْ ... وَهَبْنا لَهُ
8- هر كس، هرچه دارد از خداست. وَهَبْنا ... جَعَلْنا ... رَحْمَتِنا
9- رحمت خداوند به قدرى وسيع است كه انبيا هرچه دريافت مىكنند، تنها گوشهاى از آن است. «مِنْ رَحْمَتِنا»
10- محبوبيّت وخوشنامى، از الطاف الهى است. «جَعَلْنا لَهُمْ لِسانَ صِدْقٍ» (مقام ابراهيم به جايى رسيد كه همهى مشركان ويهوديان ومسيحيان مىگفتند: ابراهيم از ماست.)
«1». صافّات، 109.
«2». نساء، 125.
«3». «فبشّرناها باسحق و من وراء اسحق يعقوب» هود، 71.
جلد 5 - صفحه 280
11- دعاى مردان خدا مستجاب است. (ابراهيم از خدا نام نيك خواست «وَ اجْعَلْ لِي لِسانَ صِدْقٍ فِي الْآخِرِينَ» در اين آيه مىفرمايد: «جَعَلْنا لَهُمْ لِسانَ صِدْقٍ عَلِيًّا»
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم