آیه 124 سوره بقره: تفاوت بین نسخهها
Heidariyan47 (بحث | مشارکتها) |
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) |
||
سطر ۵۹: | سطر ۵۹: | ||
− | + | حضرت ابراهيم عليه السلام در بين انبيا، جايگاه ومنزلت خاصّى دارد. نام آن بزرگمرد، 69 مرتبه ودر 25 سوره قرآن آمده و از او همانند پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله به عنوان اسوه و نمونه براى بشريّت ياد شده است. در برخى از آيات، آن بزرگوار در رديف اخيار، صالحان، قانتان، صدّيقان، صابران و وفاكنندگان شمرده شده است. در بزرگداشت اين پيامبر بزرگ، خداوند تعابير خاصّى بكار برده وحتّى يكى از اسرار حج را يادآورى وزنده نگهداشتن ايثارگرىها واز خودگذشتگىهاى حضرت ابراهيم عليه السلام گفتهاند. آن مرد الهى، در عرصههاى گوناگون با انحراف و شرك مبارزه كرد؛ برهان و استدلال او در مقابل ستارهپرستان و ماهپرستان، مبارزه عملى او با بتپرستان، احتجاج او در برابر نمرود و سربلندى او در آزمايشات ديگر، از او انسانى اسوه ونمونه ساخت كه خداوند او را به مقام امامت نصب نمود. | |
در قرآن حدود بيست مرتبه مسئله آزمايش و امتحان مطرح شده واز سنّتهاى الهى است. | در قرآن حدود بيست مرتبه مسئله آزمايش و امتحان مطرح شده واز سنّتهاى الهى است. |
نسخهٔ ۳ مهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۸:۲۶
<<123 | آیه 124 سوره بقره | 125>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و (به یاد آر) هنگامی که خدا ابراهیم را به اموری امتحان فرمود و او همه را به جای آورد، خدا به او گفت: من تو را به پیشوایی خلق برگزینم، ابراهیم عرض کرد: به فرزندان من چه؟ فرمود: (اگر شایسته باشند میدهم، زیرا) عهد من به مردم ستمکار نخواهد رسید.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
«إبْتَلَی»: آزمود. امتحان کرد. «کَلِمَاتٍ»: تکالیف و اوامر. از آن جمله: ترک فرزند یگانه و دلبندش به همراه مادر در بیابان برهوت و خالی از سکنه حجاز، و فرمان دادن بدو به این که فرزند یگانه خود اسماعیل را قربانی کند (نگا: صافّات / - . «أَتَمَّهُنَّ»: آنها را به تمام و کمال انجام داد (نگا: نجم / ). «جَاعِلٌ»: سازنده.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
«124» وَ إِذِ ابْتَلى إِبْراهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّي جاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِي قالَ لا يَنالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ
و (به خاطر بياور) هنگامى كه پروردگارِ ابراهيم، او را با حوادث گوناگونى آزمايش كرد و او به خوبى از عهده آزمايش برآمد. خداوند به او فرمود:
من تو را امام و رهبر مردم قرار دادم. ابراهيم گفت: از فرزندان من نيز (امامانى قرار بده)، خداوند فرمود: پيمان من به ستمكاران نمىرسد (و تنها آن دسته از فرزندان تو كه پاك و معصوم باشند شايسته اين مقامند).
نکته ها
حضرت ابراهيم عليه السلام در بين انبيا، جايگاه ومنزلت خاصّى دارد. نام آن بزرگمرد، 69 مرتبه ودر 25 سوره قرآن آمده و از او همانند پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله به عنوان اسوه و نمونه براى بشريّت ياد شده است. در برخى از آيات، آن بزرگوار در رديف اخيار، صالحان، قانتان، صدّيقان، صابران و وفاكنندگان شمرده شده است. در بزرگداشت اين پيامبر بزرگ، خداوند تعابير خاصّى بكار برده وحتّى يكى از اسرار حج را يادآورى وزنده نگهداشتن ايثارگرىها واز خودگذشتگىهاى حضرت ابراهيم عليه السلام گفتهاند. آن مرد الهى، در عرصههاى گوناگون با انحراف و شرك مبارزه كرد؛ برهان و استدلال او در مقابل ستارهپرستان و ماهپرستان، مبارزه عملى او با بتپرستان، احتجاج او در برابر نمرود و سربلندى او در آزمايشات ديگر، از او انسانى اسوه ونمونه ساخت كه خداوند او را به مقام امامت نصب نمود.
در قرآن حدود بيست مرتبه مسئله آزمايش و امتحان مطرح شده واز سنّتهاى الهى است.
جلد 1 - صفحه 196
هدف آزمايش؛ آزمايش براى آگاه شدن خداوند نيست، زيرا او از پيش همه چيز را مىداند، اين آزمايشها براى ظهور و بروز استعدادهاى نهفته و تلاش و عمل انسانهاست. اگر انسان كارى نكند، استحقاق پاداش نخواهد يافت.
ابزار آزمايش؛ تلخىها و شيرينىهاى زندگى، همه ابزار امتحان هستند. گاهى افرادى با شدايد و مصايب آزمايش مىشوند و برخى ديگر با رفاه، و ناگزير همه مردم حتّى انبيا مورد امتحان قرار مىگيرند. اين امتحانات و آزمايشها براى رشد و پرورش مردم است.
ابراهيم عليه السلام در هر آزمايشى كه موفّق مىشد، به مقامى مىرسيد: در مرحله نخستين، عبداللّه شد. سپس به مقام نبىاللهى رسيد. و پس از آن رسول اللّه، خليل اللّه و در نهايت به مقام امامت و رهبرى مردم منصوب گرديد. «1»
مراد از «كلمات» در آيه، امتحانات سنگين است كه حضرت ابراهيم از همهى آنها پيروز بيرون آمد. نه عمو، نه همسر و نه فرزند هيچكدام نتوانستند مانع او در راه انجام وظيفه شوند. با آنكه ابراهيم تحت سرپرستى عمويش آزر بود، امّا با بتپرستى او و جامعهاش به مبارزه برخاست و بتشكن بزرگ تاريخ گرديد و آنگاه كه از سوى خدا مأموريّت يافت، همسر و فرزندش را در صحراى مكه ساكن نموده و براى تبليغ به نقطهاى ديگر برود، بىهيچ دلبستگى، آنها را به خدا سپرد و رفت. همچنين فرمان ذبح فرزندش اسماعيل آمد، رضاى خدا را بر هواى دل ترجيح داد و كارد بر گلوى فرزند نهاد. امّا ندا آمد كه قصد ما كشتن اسماعيل نبود، بلكه امتحان ابراهيم بود.
حضرت ابراهيم عليه السلام، مقام امامت را براى نسل خود نيز درخواست نمود، پاسخ آمد كه اين مقام عهدى است الهى كه به هر كس لايق باشد عطا مىشود. در ميان نسل تو نيز كسانى كه شايستگى داشته باشند، به اين مقام خواهند رسيد. چنانكه پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله از نسل ابراهيم عليه السلام است و به اين مقام رسيد، ولى كسانى كه دچار كوچكترين گناه و ستمى شده باشند، لياقت اين مقام را ندارند.
حضرت ابراهيم عليه السلام تنها پيامبرى است كه مشركان و يهوديان و مسيحيان، همه خود را
«1». كافى، ج 1 ص 175.
جلد 1 - صفحه 197
پيرو راه او مىدانند. در اين آيه ضمن تجليل از ابراهيم عليه السلام، به طور غير مستقيم به همه مىفهماند كه اگر به راستى او را قبول داريد، دست از شرك برداشته و همانند او تسليم محض اوامر الهى باشيد.
اين آيه يكى از آياتى است كه پشتوانه فكرى و اعتقادى شيعه قرار گرفته است كه امام بايد معصوم باشد و كسى كه لقب ظالم بر او صدق كند، به مقام امامت نخواهد رسيد. «1»
اين آيه، مقام امامت را «عَهْدِي» گفته است، پس آيه؛ «أَوْفُوا بِعَهْدِي أُوفِ بِعَهْدِكُمْ» «2» يعنى اگر شما به امامى كه من تعيين كردم وفادار بوديد و اطاعت كرديد من نيز به نصرت و يارى كه قول دادهام وفا خواهم كرد.
پیام ها
1- پيامبران نيز مورد آزمايش الهى قرار مىگيرند. «وَ إِذِ ابْتَلى إِبْراهِيمَ»
2- براى منصوب كردن افراد به مقامات، گزينش وآزمايش لازم است. «إِذِ ابْتَلى إِبْراهِيمَ ... بِكَلِماتٍ»
3- منشأ امامت وراثت نيست، لياقت است كه با پيروزى در امتحانات الهى ثابت مىگردد. «فَأَتَمَّهُنَّ»
4- پستها ومسئوليّتها بايد تدريجاً و پس از موفّقيّت در هر مرحله به افراد واگذار شود. «فَأَتَمَّهُنَّ ...»
5- امامت، انتصابى است نه انتخابى. امام بايد حتماً از طرف خداوند منصوب شود. «إِنِّي جاعِلُكَ»
6- امامت، عهد الهى ميان خدا و مردم است. «عَهْدِي»
«1». در تفسير المنار، ج 1، ص 457 آمده است: ابوحنيفه به استناد اين آيه، مخالف حكومت وقت (منصور عباسى) بود و مقام قضاوت آنان را قبول نمىكرد. سپس مىگويد: ائمهى اربعه اهل سنّت، با حكومتهاى زمان خود مخالف بودند، زيرا آنان را ظالم مىدانستند.
البتّه در منابع و متون تاريخى، مطالبى بر خلاف ادّعاى صاحب المنار به چشم مىخورد.
«2». بقره 7 40.
جلد 1 - صفحه 198
7- از اهمّ شرايط رهبرى، عدالت و حسن سابقه است. هركس سابقه شرك وظلم داشته باشد، لايق امامت نيست. «1» «لا يَنالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ»
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم