آیه 60 سوره نور: تفاوت بین نسخهها
سطر ۲۶۶: | سطر ۲۶۶: | ||
==={{تفسیر الکاشف|سوره=24 |آیه=60}}=== | ==={{تفسیر الکاشف|سوره=24 |آیه=60}}=== | ||
</tabber> | </tabber> | ||
− | |||
− | |||
− | |||
==پانویس== | ==پانویس== |
نسخهٔ ۱۱ ژوئیهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۸:۲۳
<<59 | آیه 60 سوره نور | 61>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و زنان سالخورده که (از ولادت و عادت) باز نشستهاند و امید ازدواج و نکاح ندارند بر آنان باکی نیست در صورتی که اظهار تجملات و زینت خود نکنند که جامههای خود (یعنی لباسهای رو مانند عبا و چادر و روپوش و امثال آن) را نزد نامحرمان برگیرند، و باز هم عفت و تقوا گزینی (و بر نگرفتن جامه) بر آنان (در دین و دنیا) بهتر است، و خدا (به سخنان خلق) شنوا و (به اغراض و نیّات آنها) آگاه است.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
«الْقَوَاعِدُ»: جمع قاعد. زنان پیر و فرتوتی که از حیض باز ایستادهاند و نازا شده و میل زناشوئی و جاذبه جنسی را کاملاً از دست داده باشند. «لا یَرْجُونَ نِکاحاً»: امیدی به ازدواج ندارند، چرا که دیگر بدانان رغبتی نیست و آتش دلدادگی و دلباختگی خودشان در دلشان فرو مرده است. «أَن یَضَعْنَ ثِیابَهُنَّ»: این که لباسهای خود را زمین بگذارند. مراد (خِمار) و (جَلابیب) مذکور در سوره نور آیه ، و سوره احزاب آیه است که روسری و چارقد و مقنعه و جامههای رویین میباشد. «غَیْرَ»: حال است. «مُتَبرِّجاتٍ»: خارجشوندگان از حشمت. زنان آرایش کرده و زینت و زیبائی خود را نشان دهنده. «یَسْتَعْفِفْنَ»: عفّت پیشه کنند. مراد حفظ حجاب برابر سوره نور آیه ، و سوره احزاب آیه است.
نزول
این آیه درباره زنان سالخورده و پیر نازل گردیده که از حیض دیدن مأیوس و از زائیدن محروم اند که اگر لباس هاى رو را در نزد نامحرمان نپوشند بر آنان باکى نیست.[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ الْقَواعِدُ مِنَ النِّساءِ اللَّاتِي لا يَرْجُونَ نِكاحاً فَلَيْسَ عَلَيْهِنَّ جُناحٌ أَنْ يَضَعْنَ ثِيابَهُنَّ غَيْرَ مُتَبَرِّجاتٍ بِزِينَةٍ وَ أَنْ يَسْتَعْفِفْنَ خَيْرٌ لَهُنَّ وَ اللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ «60»
و بر زنان وانشستهاى كه اميدى به ازدواج ندارند، باكى نيست كه پوشش خود را زمين گذارند، به شرطى كه زينت خود را آشكار نكنند. و عفّت ورزيدن براى آنان بهتر است و خداوند شنوا و آگاه است.
نکته ها
از آيات قرآن استفاده مىشود كه حجاب و پوشش بانوان در برابر افراد نامحرم، نبايد تحريك كننده و شهوت انگيز باشد، زيرا تنها موارد زير استثنا شده است:
- «غَيْرِ أُولِي الْإِرْبَةِ» «1» كسى كه شهوتى ندارد.
- «أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلى عَوْراتِ النِّساءِ» بچّهاى كه از شهوت، چيزى نمىداند.
- «لا يَرْجُونَ نِكاحاً» زنان سالخوردهاى كه اميد ازدواج ندارند.
امام صادق عليه السلام دربارهى «يَضَعْنَ ثِيابَهُنَّ» فرمودند: مراد كنار گذاشتن روسرى و روپوش است نه برهنگى. «2»
اصل حجاب از احكام ثابت و ضرورى اسلام است، ولى نوع پوشش، نبايد تمايلات جنسى
«1». نور، 31.
«2». تفسير نورالثقلين؛ كافى، ج 57، ص 522.
جلد 6 - صفحه 214
را تحريك كند، بلكه عامل حفظ عفّت و پاكدامنى باشد.
پیام ها
1- قوانين اسلام مطابق با واقعيّتها و ضرورتها و نيازها و توانايىها است.
(بايد براى پيرزنى كه ميل به همسر ندارد و آرايش نمىكند، مسئله را آسان گرفت) وَ الْقَواعِدُ مِنَ النِّساءِ اللَّاتِي لا يَرْجُونَ نِكاحاً ... أَنْ يَضَعْنَ ثِيابَهُنَ
2- براى زنان، چه پير و چه جوان، نشاندادن آرايش و زينت بدن ممنوع است.
«غَيْرَ مُتَبَرِّجاتٍ بِزِينَةٍ»
3- سالخوردگى به تنهايى كافى نيست، بلكه بايد بىميلى به ازدواج نيز باشد تا اجازه برداشتن روسرى را داشته باشند. الْقَواعِدُ ... لا يَرْجُونَ نِكاحاً
4- حجاب، مايهى حفظ عفّت است. «أَنْ يَسْتَعْفِفْنَ خَيْرٌ لَهُنَّ»
5- حجاب، به نفع زنان است. «خَيْرٌ لَهُنَّ»
6- در كنار آزادى، هشدار لازم است. (اگر از احكام الهى، سوء استفاده شود، خدا شنوا و آگاه است و به حساب متخلفان مىرسد). «وَ اللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ»
پانویس
- پرش به بالا ↑ البرهان فی تفسیر القرآن.
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم
- محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه.