ولادت امام حسن علیه السلام: تفاوت بین نسخهها
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
{{تقویم|روز= 15 رمضان|سال= سال 3 هجری قمری}} | {{تقویم|روز= 15 رمضان|سال= سال 3 هجری قمری}} | ||
مطابق با قول مشهور دومين امام شيعيان؛ [[امام حسن]] علیهالسلام، در پانزدهم ماه مبارك [[رمضان]] سال سوم هجري قمري در [[مدينه]] منوره ديده به جهان گشود.<ref> الارشاد ([[شيخ مفيد]])، ص 346؛ رمضان در تاريخ (لطف الله صافي گلپايگاني)، ص 107؛ [[منتهي الآمال]] ([[شیخ عباس قمی]])، ج 1، ص 219؛ كشف الغمه (علي بن عيسي اربلي)، ج 2، ص 80؛ تاريخ الطبري، ج 2، ص 213؛ البدايه والنهايه (ابن كثير)، ج 8، ص 37.</ref> و البته در این باره در کتاب های شیعه و سنت اقوال دیگری هم نقل شده که خلاف مشهور است. | مطابق با قول مشهور دومين امام شيعيان؛ [[امام حسن]] علیهالسلام، در پانزدهم ماه مبارك [[رمضان]] سال سوم هجري قمري در [[مدينه]] منوره ديده به جهان گشود.<ref> الارشاد ([[شيخ مفيد]])، ص 346؛ رمضان در تاريخ (لطف الله صافي گلپايگاني)، ص 107؛ [[منتهي الآمال]] ([[شیخ عباس قمی]])، ج 1، ص 219؛ كشف الغمه (علي بن عيسي اربلي)، ج 2، ص 80؛ تاريخ الطبري، ج 2، ص 213؛ البدايه والنهايه (ابن كثير)، ج 8، ص 37.</ref> و البته در این باره در کتاب های شیعه و سنت اقوال دیگری هم نقل شده که خلاف مشهور است. | ||
+ | |||
+ | ==داستان ولادت و مراسم نامگذاری== | ||
{{ شناختنامه امام حسن (ع) }} | {{ شناختنامه امام حسن (ع) }} | ||
− | |||
− | |||
داستان ولادت آن حضرت به گونه ای که در روایات [[شیخ صدوق]] در [[امالی]] و [[علل]] و [[عیون اخبار الرضا]] علیه السلام و روایات دیگر محدثین شیعه و اهل سنت آمده و از [[امام سجاد]] علیه السلام روایت شده این گونه است که فرمود: چون [[حضرت فاطمه]] سلام الله علیها فرزندش حسن را به دنیا آورد، به پدرش علی علیه السلام عرض کرد: نامی برای او بگذار، علی فرمود: من چنان نیستم که در مورد نامگذاری او به [[رسول خدا]] پیشی گرفته و سبقت جویم. در این وقت رسول خدا صلی الله علیه و اله بیامد، و آن کودک را در پارچه زردی پیچیده، به نزد آن حضرت بردند. حضرت فرمود: مگر من به شما نگفته بودم که او را در پارچه زرد نپیچید؟ سپس آن پارچه را به کناری افکند و پارچه سفیدی گرفته و کودک را در آن پیچید، آن گاه رو به علی کرده فرمود: آیا او را نامگذاری کرده ای؟ عرض کرد: من در نامگذاری وی به شما پیشی نمی گرفتم! رسول خدا فرمود: من هم در نامگذاری وی بر خدا سبقت نمی جویم! | داستان ولادت آن حضرت به گونه ای که در روایات [[شیخ صدوق]] در [[امالی]] و [[علل]] و [[عیون اخبار الرضا]] علیه السلام و روایات دیگر محدثین شیعه و اهل سنت آمده و از [[امام سجاد]] علیه السلام روایت شده این گونه است که فرمود: چون [[حضرت فاطمه]] سلام الله علیها فرزندش حسن را به دنیا آورد، به پدرش علی علیه السلام عرض کرد: نامی برای او بگذار، علی فرمود: من چنان نیستم که در مورد نامگذاری او به [[رسول خدا]] پیشی گرفته و سبقت جویم. در این وقت رسول خدا صلی الله علیه و اله بیامد، و آن کودک را در پارچه زردی پیچیده، به نزد آن حضرت بردند. حضرت فرمود: مگر من به شما نگفته بودم که او را در پارچه زرد نپیچید؟ سپس آن پارچه را به کناری افکند و پارچه سفیدی گرفته و کودک را در آن پیچید، آن گاه رو به علی کرده فرمود: آیا او را نامگذاری کرده ای؟ عرض کرد: من در نامگذاری وی به شما پیشی نمی گرفتم! رسول خدا فرمود: من هم در نامگذاری وی بر خدا سبقت نمی جویم! | ||
نسخهٔ ۳ دسامبر ۲۰۱۶، ساعت ۰۵:۴۰
تقویم هجری قمری |
روز واقعه:15 رمضان |
سال 3 هجری قمری |
مطابق با قول مشهور دومين امام شيعيان؛ امام حسن علیهالسلام، در پانزدهم ماه مبارك رمضان سال سوم هجري قمري در مدينه منوره ديده به جهان گشود.[۱] و البته در این باره در کتاب های شیعه و سنت اقوال دیگری هم نقل شده که خلاف مشهور است.
محتویات
داستان ولادت و مراسم نامگذاری
داستان ولادت آن حضرت به گونه ای که در روایات شیخ صدوق در امالی و علل و عیون اخبار الرضا علیه السلام و روایات دیگر محدثین شیعه و اهل سنت آمده و از امام سجاد علیه السلام روایت شده این گونه است که فرمود: چون حضرت فاطمه سلام الله علیها فرزندش حسن را به دنیا آورد، به پدرش علی علیه السلام عرض کرد: نامی برای او بگذار، علی فرمود: من چنان نیستم که در مورد نامگذاری او به رسول خدا پیشی گرفته و سبقت جویم. در این وقت رسول خدا صلی الله علیه و اله بیامد، و آن کودک را در پارچه زردی پیچیده، به نزد آن حضرت بردند. حضرت فرمود: مگر من به شما نگفته بودم که او را در پارچه زرد نپیچید؟ سپس آن پارچه را به کناری افکند و پارچه سفیدی گرفته و کودک را در آن پیچید، آن گاه رو به علی کرده فرمود: آیا او را نامگذاری کرده ای؟ عرض کرد: من در نامگذاری وی به شما پیشی نمی گرفتم! رسول خدا فرمود: من هم در نامگذاری وی بر خدا سبقت نمی جویم!
در این وقت خدای تبارک و تعالی به جبرئیل وحی فرمود که برای محمد پسری متولد شده، به نزد وی برو و سلامش برسان و تبریک و تهنیت گوی و به وی بگو: براستی که علی نزد تو به منزله هارون است از موسی، پس او را به نام پسر هارون نام بنه!
جبرئیل از آسمان فرود آمد و از سوی خدای تعالی به وی تهنیت گفت و سپس اظهار داشت: خدای تبارک و تعالی تو را مأمور کرده که او را به نام پسر هارون نام بگذاری. رسول خدا پرسید: نام پسر هارون چیست؟ عرض کرد: «شبر». فرمود: زبان من عربی است؟ عرض کرد: نامش را «حسن» بگذار، و رسول خدا او را حسن نامید... [۲]
انجام سنت های دینی مربوط به تولد نوزاد برای آن حضرت
پس از ولادت آن حضرت پيامبر صلی الله علیه و آله در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه خواند.[۳] و نیز برای نوزاد جدید عقیقه کرد (یعنی گوسفندی برای او قربانی کرد [۴] و یک ران آن را به قابله داد، و در برخی از روایات است که این کار را در روز هفتم انجام داد.[۵]
و در روایت کلینی در کافی این گونه است که پس از عقیقه این دعا را خواند: ...بسم الله عقیقة عن الحسن: (به نام خدا این عقیقه ای است از حسن...) و به دنبال آن نیز این دعا را خواند: «اللهم عظمها بعظمه، و دمها بدمه، و شعرها بشعره، اللهم اجعله وقاء المحمد و آله»[۶]: (خدایا استخوان آن در برابر استخوان این نوزاد، و گوشتش در برابر گوشت وی، و خونش در برابر خون او، و مویش در برابر موی او، خدایا آن را وسیله حفاظتی برای محمد و خاندانش قرار ده.) و همچنین رسول خدا دستور داد موی سر نوزاد را در روز هفتم بتراشند و هم وزن آن نقره صدقه دهند، و سپس بر سر نوزاد «خلوق» که نوعی عطر مخلوط بوده مالید، و به دنبال آن به عنوان مذمت از رسم و شیوه معمول آن زمان که خون بر سر نوزاد می مالیدند به اسماء که راوی حدیث است فرمود: یا اسماء الدم فعل الجاهلیة: (ای اسماء مالیدن خون بر سر نوزاد از کارهای زمان جاهلیت است!)
و در پاره ای از روایات اهل سنت آمده که در روز هفتم مراسم ختنه نوزاد نیز انجام شد [۷] ،ولی ظاهر روایات شیعه آن است که از جمله مختصات ائمه دین آن بوده که «مختون» (یعنی ختنه شده)به دنیا می آمدند، جز آن که به عنوان استحباب و سنت، صورتی [۸] از این کار را انجام می دادند... [۹]
و از جمله سنت های نوزاد در اسلام تعویذ او به دعا است، یعنی برای سلامتی و حفظ او از چشم زخم و شیاطین جنی و انسی به وسیله خواندن یا نوشتن دعا او را در پناه خدا قرار داده و به خدا می سپارند.
و طبق روایات بسیاری که در کتاب های شیعه و اهل سنت آمده، رسول خدا دو فرزند خود حسن و حسین را به این دعا تعویذ فرمود: «اعیذ کما بکلمات الله التامة من کل شیطان وهامة و من کل عین لامة»[۱۰]: (شما را پناه می دهم به کلمات تامه و کامله پروردگار از هر شیطان بدخواهی و از هر چشم زخمی.)
و در روایت دیگری است که این گونه می فرمود: «اعیذ کما من عین العاین و نفس النافس»[۱۱]: (شما را پناه می دهم از چشم چشم زن، و نفس نفس زن.)
کنیه و القاب امام حسن علیه السلام
و از جمله آداب و سنت های ولادت نوزاد پس از نام گذاری، تعیین کنیه برای اوست که طبق حدیثی، امام باقر علیه السلام فرمود: «انا لنکنی اولادنا فی صغرهم مخافة النبز ان یلحق بهم»[۱۲]: (ما برای فرزندانمان در کودکی کنیه قرار می دهیم، از ترس آنکه مبادا در بزرگی دچار لقب های ناخوشایند گردند.)
و کنیه آن حضرت بر طبق روایات بسیاری «ابو محمد» بوده و کنیه دیگری نداشته است. و اما القاب آن حضرت بدین شرح است: سبط، زکی، مجتبی، سید، تقی، طیب، ولی... و مرحوم اربلی در کتاب کشف الغمة پس از نقل کنیه و القاب آن حضرت از روی کتاب های اهل سنت گفته است: مشهورترین این القاب «تقی» است و بهترین و شایسته ترین آن ها همان است که رسول خدا او را بدان ملقب فرمود و آن «سید» است. [۱۳]
معروفترين القاب آن حضرت لقب شريف "مجتبي" است و شيعيان وي را "كريم اهل بيت" مينامند كنيه وي ابومحمد بوده است.[۱۴]
جایگاه امام حسن علیه اسلام در نزد پیامبر اکرم (ص)
امام حسنمجتبي علیهالسلام مور علاقه شديد پيامبر اسلام صلی الله علیه و آله بود،[۱۵] بدين جهت از آغاز طفوليت در دامن مهرانگيز جدش رسول خدا صلی الله علیه و آله پدرش اميرمؤمنان علي علیهالسلام و مادرش فاطمه زهرا سلام الله علیها رشد و كمال يافت و به عنوان يك انسان كامل و يك امام عادل و شايسته براي جهانيان به ارمغان آورده شد.
پيامبر اسلام صلی الله علیه و آله در حديثي، درباره مقام و فضيلت نور ديدهاش حسن مجتبي علیهالسلام فرمود: اما حسن به درستي كه وي پسر و فرزند من و از من است. او نور چشمم، روشنايي قلبم و ميوه دلم ميباشد. وي سرور جوانان اهل بهشت و حجت خدا بر امت است. فرمان او، فرمان من است و گفتار او، گفتار من است. هر كه از او پيروي كند از من پيروي كرده است و هر كه از دستور او سرپيچي كند، از من سرپيچي كرده و از من نيست.
من هرگاه به او نظر ميكنم به ياد جريانات پس از خود ميافتم كه وي را تضعيف ميكنند؛ حال او به همان گونه ادامه مييابد، تا اين كه از روي ستم و دشمني، وي را با زهر به شهادت ميرسانند. در آن هنگام، فرشتگان آسمان در مرگش گريه ميكنند. همچنين هر چيزي در روي زمين از جمله پرندگان آسمان، ماهيهاي درياها و اقيانوسها در فقدان او سوگوارند.[۱۶]
پانویس
- ↑ الارشاد (شيخ مفيد)، ص 346؛ رمضان در تاريخ (لطف الله صافي گلپايگاني)، ص 107؛ منتهي الآمال (شیخ عباس قمی)، ج 1، ص 219؛ كشف الغمه (علي بن عيسي اربلي)، ج 2، ص 80؛ تاريخ الطبري، ج 2، ص 213؛ البدايه والنهايه (ابن كثير)، ج 8، ص 37.
- ↑ بحارالانوار، ج 43، ص 238، و به همین مضمون روایات بسیاری در کتب اهل سنت نقل شده که بیشتر آن ها در ملحقات احقاق الحق، ج 10، ص 492 به بعد ذکر شده است.
- ↑ بحارالانوار (علامه مجلسی)، ج 43، ص 238؛ كشف الغمه، ج 2، ص 82.
- ↑ و در برخی از روایات شیعه و اهل سنت آمده که دو گوسفند برای حسن و دو گوسفند برای حسین قربانی کرد، ولی روایت یک گوسفند مشهورتر و از نظر سند هم قویتر از روایات دیگر است، چنانچه در حیاة الامام الحسن نیز بدان تصریح کرده است.
- ↑ بحارالانوار، ج 43، ص 239 و 250 و 257. حیاة الامام، ج 1، ص 64. ملحقات احقاق الحق، ج 10، ص 17-511.
- ↑ بحارالانوار، ج 43، ص 239 و 250 و 257. حیاة الامام، ج 1، ص 64. ملحقات احقاق الحق، ج 10، ص 17-511.
- ↑ نورالابصار، ص 108، و ملحقات احقاق الحق، ج 10، ص 519 به نقل از مفتاح النجابدخشی.
- ↑ و به تعبیر روایات «امرار موسی» می کرده اند.
- ↑ سفینة البحار، ج 1، ص 379.
- ↑ سفینه، ج 2، ص 287 و ملحقات احقاق الحق، ج 10، صص 520 و 524 و 527.
- ↑ ملحقات احقاق الحق، ج 10، ص 527.
- ↑ حیاة الامام الحسن علیه السلام، ج 1، ص 65.
- ↑ بحارالانوار، ج 43، ص 255.
- ↑ منتهي الآمال، ج 1، ص 219؛ رمضان در تاريخ، ص 111؛ كشف الغمه، ج 2، ص 86.
- ↑ منتهي الآمال، ج 1، ص 220؛ كشف الغمه، ج 2، ص 87؛ البدايه والنهايه، ج 8، ص 37.
- ↑ بحارالانوار، ج 44، ص 148.
منابع
- سید هاشم رسولی محلاتی، زندگانی امام حسن مجتبی علیه السلام.
- موسسه تبیان، نرمافزار دایرةالمعارف چهارده معصوم علیهمالسلام
منابع بیشتر: