زندگی دنیا: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(اصلاح پاورقی ها)
سطر ۱: سطر ۱:
 
زندگی مفهومی است که در بین تمام افراد بشر در محاورت عادی معنای مشخصی دارد جزو هر مسلک و ملتی که باشند اما [[قرآن]] از آنچه معمولا به این عنوان شناخته می شود به "الحيوة الدنيا" تعبیر می کند. و خداى سبحان با اين كه زندگى دنيا را زندگى دانسته، ولى در عين حال در مواردى از كلامش آن را زندگى پست و خوار و غيرقابل اعتنا دانسته، از آن جمله فرموده:
 
زندگی مفهومی است که در بین تمام افراد بشر در محاورت عادی معنای مشخصی دارد جزو هر مسلک و ملتی که باشند اما [[قرآن]] از آنچه معمولا به این عنوان شناخته می شود به "الحيوة الدنيا" تعبیر می کند. و خداى سبحان با اين كه زندگى دنيا را زندگى دانسته، ولى در عين حال در مواردى از كلامش آن را زندگى پست و خوار و غيرقابل اعتنا دانسته، از آن جمله فرموده:
  
* {{متن قرآن|«و ما الحيوة الدنيا فى الاخرة الا متاع»}}.<ref>زندگى دنيا در برابر زندگى آخرت جز چيز كوچكى نيست. ([[سوره رعد]]، آيه 26)</ref>
+
* {{متن قرآن|«و ما الحيوة الدنيا فى الاخرة الا متاع»}}.<ref>زندگى دنيا در برابر زندگى آخرت جز وسیله نيست. ([[سوره رعد]]، آيه 26)</ref>
* {{متن قرآن|«تبتغون عرض الحيوة الدنيا»}}.<ref>شما همه در پى كالاى پست هستيد. ([[سوره نساء]]، آيه 94)</ref>
+
* {{متن قرآن|«تبتغون عرض الحيوة الدنيا»}}.<ref>شما همه در پى حیات دنیا هستید که عارضی و زودگذر است.([[سوره نساء]]، آيه 94)</ref>
* {{متن قرآن|«تريد زينة الحيوة الدنيا»}}.<ref>زينت زندگى پست را مى‌خواهى. ([[سوره كهف]]، آيه 28.</ref>
+
* {{متن قرآن|«تريد زينة الحيوة الدنيا»}}.<ref>زينت زندگى دنیا را مى‌خواهى. ([[سوره كهف]]، آيه 28.</ref>
* {{متن قرآن|«و ما الحيوة الدنيا الا لعب و لهو»}}.<ref>زندگى پست دنيا جز بازى و بيهوده كارى نيست. ([[سوره انعام]]، آيه 32)</ref>
+
* {{متن قرآن|«و ما الحيوة الدنيا الا لعب و لهو»}}.<ref>زندگى دنيا جز بازى و بيهوده كارى نيست. ([[سوره انعام]]، آيه 32)</ref>
 
* {{متن قرآن|«و ما الحيوة الدنيا الا متاع الغرور»}}.<ref>زندگى دنيا به جز دام فريب چيز ديگرى نيست. ([[سوره حديد]]، آيه 20)</ref>
 
* {{متن قرآن|«و ما الحيوة الدنيا الا متاع الغرور»}}.<ref>زندگى دنيا به جز دام فريب چيز ديگرى نيست. ([[سوره حديد]]، آيه 20)</ref>
  
سطر ۱۱: سطر ۱۱:
 
آيه ديگرى جامع همه خصوصيات آيات بالا است و آن آيه اين است: {{متن قرآن|«و ما هذه الحيوة الدنيا الا لهو و لعب، و ان الدار الاخرة لهى الحيوان لو كانوا يعلمون»}}.<ref>زندگى دنيا جز بيهوده كارى و بازى نيست و زندگى واقعى تنها زندگى آخرت است، اگر بنا دارند بفهمند. ([[سوره عنكبوت]]، آيه 64.</ref>
 
آيه ديگرى جامع همه خصوصيات آيات بالا است و آن آيه اين است: {{متن قرآن|«و ما هذه الحيوة الدنيا الا لهو و لعب، و ان الدار الاخرة لهى الحيوان لو كانوا يعلمون»}}.<ref>زندگى دنيا جز بيهوده كارى و بازى نيست و زندگى واقعى تنها زندگى آخرت است، اگر بنا دارند بفهمند. ([[سوره عنكبوت]]، آيه 64.</ref>
  
اين آيه شريفه مى‌خواهد حقيقت معناى زندگى، يعنى كمال آن را از زندگى دنيا نفى نموده و آن حقيقت و كمال را براى زندگى آخرت اثبات كند، چون زندگى آخرت حياتى است كه بعد از آن مرگى نيست، همچنان كه فرمود: {{متن قرآن|«امنين لايذوقون فيها الموت الا الموتة الاولى»}}<ref>در حالى كه ايمن مى‌باشند و به جز مرگ اول ديگر تلخى هيچ مرگى را نمى‌چشند. ([[سوره دخان]]، آيه 56) و نيز فرموده: "لهم ما يشاؤن فيها ولدينا مزيد".</ref> پس اهل آخرت ديگر دچار [[مرگ]] نمى‌شوند و هيچ نقصى و كدورتى عيششان را مكدر نمى‌كند، ليكن صفت اول يعنى ايمنى، از آثار حقيقى و خاص زندگى آخرت و از ضروريات آن است.
+
اين آيه شريفه مى‌خواهد حقيقت معناى زندگى، يعنى كمال آن را از زندگى دنيا نفى نموده و آن حقيقت و كمال را براى زندگى آخرت اثبات كند، چون زندگى آخرت حياتى است كه بعد از آن مرگى نيست، همچنان كه فرمود: {{متن قرآن|«امنين لايذوقون فيها الموت الا الموتة الاولى»}}<ref>در حالى كه ايمن مى‌باشند و به جز مرگ اول ديگر طعم هيچ مرگى را نمى‌چشند. ([[سوره دخان]]، آيه 56) و نيز فرموده: "لهم ما يشاؤن فيها ولدينا مزيد".</ref> پس اهل آخرت ديگر دچار [[مرگ]] نمى‌شوند و هيچ نقصى و كدورتى عيششان را مكدر نمى‌كند، ليكن صفت اول يعنى ايمنى، از آثار حقيقى و خاص زندگى آخرت و از ضروريات آن است.
  
 
پس زندگى اخروى، زندگى حقيقى و بر طبق حقيقت است، چون ممكن نيست مرگ بر آن عارض شود، برخلاف حيات دنيا.<ref>ترجمه الميزان، ج‌2، ص: 502 و 503.</ref>
 
پس زندگى اخروى، زندگى حقيقى و بر طبق حقيقت است، چون ممكن نيست مرگ بر آن عارض شود، برخلاف حيات دنيا.<ref>ترجمه الميزان، ج‌2، ص: 502 و 503.</ref>

نسخهٔ ‏۷ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۰۶:۳۶

زندگی مفهومی است که در بین تمام افراد بشر در محاورت عادی معنای مشخصی دارد جزو هر مسلک و ملتی که باشند اما قرآن از آنچه معمولا به این عنوان شناخته می شود به "الحيوة الدنيا" تعبیر می کند. و خداى سبحان با اين كه زندگى دنيا را زندگى دانسته، ولى در عين حال در مواردى از كلامش آن را زندگى پست و خوار و غيرقابل اعتنا دانسته، از آن جمله فرموده:

  • «و ما الحيوة الدنيا فى الاخرة الا متاع».[۱]
  • «تبتغون عرض الحيوة الدنيا».[۲]
  • «تريد زينة الحيوة الدنيا».[۳]
  • «و ما الحيوة الدنيا الا لعب و لهو».[۴]
  • «و ما الحيوة الدنيا الا متاع الغرور».[۵]

پس ملاحظه كرديد كه خدا زندگى دنيا را به اين اوصاف توصيف كرد و آن را متاع خوانده و متاع به معناى هر چيزى است كه خود آن هدف نباشد بلكه وسيله‌اى براى رسيدن به هدف باشد و آن را عرض خواند و عرض چيزى است كه خودى نشان مى‌دهد و بزودى از بين مى‌رود، و آن را زينت خواند و زينت به معناى زيبائى و جمالى است كه ضميمه چيز ديگرى شود، تا به خاطر زيبائيش آن چيز ديگر محبوب و جالب شود، در نتيجه آن كسى كه به طرف آن چيز جذب شده، چيزى را خواسته كه در آن نيست و آنچه را كه در آن هست نخواسته و نيز آن را لهو خوانده و لهو عبارت است از كارهاى بيهوده‌اى كه آدمى را از كار واجبش باز بدارد و نيز آن را لعب خوانده و لعب عبارت است از عملى كه به خاطر يك هدف خيالى و خالى از حقيقت انجام گيرد و آن را متاع غرور خوانده و متاع غرور به معناى هر فريبنده‌اى است كه آدمى را گول بزند.

آيه ديگرى جامع همه خصوصيات آيات بالا است و آن آيه اين است: «و ما هذه الحيوة الدنيا الا لهو و لعب، و ان الدار الاخرة لهى الحيوان لو كانوا يعلمون».[۶]

اين آيه شريفه مى‌خواهد حقيقت معناى زندگى، يعنى كمال آن را از زندگى دنيا نفى نموده و آن حقيقت و كمال را براى زندگى آخرت اثبات كند، چون زندگى آخرت حياتى است كه بعد از آن مرگى نيست، همچنان كه فرمود: «امنين لايذوقون فيها الموت الا الموتة الاولى»[۷] پس اهل آخرت ديگر دچار مرگ نمى‌شوند و هيچ نقصى و كدورتى عيششان را مكدر نمى‌كند، ليكن صفت اول يعنى ايمنى، از آثار حقيقى و خاص زندگى آخرت و از ضروريات آن است.

پس زندگى اخروى، زندگى حقيقى و بر طبق حقيقت است، چون ممكن نيست مرگ بر آن عارض شود، برخلاف حيات دنيا.[۸]

زندگی دنیا در روایات

امام علی علیه السلام می فرماید: «آگاه باشید این دنیا که شما آن را آرزو کرده و به آن علاقه دارید و شما را گاه به خشم می‌آورد و زمانی خشنود می‌سازد، نه سرای اقامت و باقی ماندن شما است و نه جایی که برای آن آفریده شده و نه محلی که به آن دعوت گشته‌اید» .[۹]

در سفارشی از امام سجاد علیه السلام آمده است: پس اى بندگان خدا از آن مردمى باشيد كه انديشه مي كنند و به دنيا دل نبنديد كه همانا خداى عز و جل به محمد صلی الله علیه و آله مي فرمايد: «دل به مردم ستمكار نبنديد كه آتش شما را فراگيرد» (سوره هود، آيه 113) و دل مبنديد به رونق دنيا و آنچه در آن است دل بستن كسى كه آن را خانه نشيمن ماندنى و جايگاه هميشگى براى خويش گرفته، زيرا دنيا سراى موقت و جاى كوچ كردن و خانه عمل و كار است، پس توشه گيريد در آن كارهاى شايسته را پيش از پراكنده شدن روزهاى آن و پيش از رسيدن اجازه ويرانى آن از جانب خداوند زيرا چنانست كه همان كسى كه او را از ابتداى كار و در آغازش آباد كرده ويرانش سازد و او است سرپرست ميراث زمين.[۱۰]

پانویس

  1. پرش به بالا زندگى دنيا در برابر زندگى آخرت جز وسیله نيست. (سوره رعد، آيه 26)
  2. پرش به بالا شما همه در پى حیات دنیا هستید که عارضی و زودگذر است.(سوره نساء، آيه 94)
  3. پرش به بالا زينت زندگى دنیا را مى‌خواهى. (سوره كهف، آيه 28.
  4. پرش به بالا زندگى دنيا جز بازى و بيهوده كارى نيست. (سوره انعام، آيه 32)
  5. پرش به بالا زندگى دنيا به جز دام فريب چيز ديگرى نيست. (سوره حديد، آيه 20)
  6. پرش به بالا زندگى دنيا جز بيهوده كارى و بازى نيست و زندگى واقعى تنها زندگى آخرت است، اگر بنا دارند بفهمند. (سوره عنكبوت، آيه 64.
  7. پرش به بالا در حالى كه ايمن مى‌باشند و به جز مرگ اول ديگر طعم هيچ مرگى را نمى‌چشند. (سوره دخان، آيه 56) و نيز فرموده: "لهم ما يشاؤن فيها ولدينا مزيد".
  8. پرش به بالا ترجمه الميزان، ج‌2، ص: 502 و 503.
  9. پرش به بالا غررالحکم، ج 1، ص 84.
  10. پرش به بالا الروضة من الكافي، ترجمه رسولى محلاتى، ج‌1، ص:108.


منابع

  • المیزان فی تفسیر القرآن، علامه طباطبائی، ترجمه موسوی همدانی.
  • الروضة من الكافي، ترجمه رسولى محلاتى