ابن شاذان قمی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(اضافه کردن رده)
جز (افزودن محتوا با منبع جدید)
سطر ۱: سطر ۱:
{{بخشی از یک کتاب}}
+
{{نیازمند ویرایش فنی}}
 +
ابوالحسن محمد بن احمد بن علی بن شاذان ابن شاذان قمٌی فقیه و دانشمند بزرگ شیعی که در حوزه شناخت مقام و شأن امامان شیعه آثار گرانقدری تألیف کرد.
  
 +
== تولد ابن شاذان ==
  
 +
در این باره که محدث بزرگ شیعه، ابوالحسن محمد ابن شاذان قمی<ref>. امل الامل، ج 2، ص 152؛ روضات الجنات، ج 6، ص 179؛ سفینة البحار، ج 1، ص 693؛ مستدرک الوسائل، ج 3، ص 500؛ [[اعیان الشیعه]]، ج 9، ص 100؛ [[الذریعه]]، ج 2، ص 495؛ [[ریحانه الادب]]، ج 8، ص 62 و لغت نامه دهخدا، ص 322.</ref> در چه سالی دیده به جهان گشود، اطلاع چندانی در دست نیست؛ اما برخی از شواهد نشان می دهد که این دانشور قمی در اواسط سده چهارم هجری پا به عرصه وجود نهاد. از جمله این شواهد می توان به کتاب گرانسنگ او «مناقب [[امیرالمومنین]] علیه‌السلام» اشاره کرد که در دو مورد، جعفر بن محمد بن قولویه قمی (صاحب کتاب کامل الزیارات) را به عنوان دائی خود نام می برد و از وی [[حدیث]] نقل می کند و ما می دانیم که مؤلف کامل الزیارات در سال 369 یا 368 چشم از جهان فروبست.<ref>. فوائد الرضویه، ص 78.</ref>
  
 +
همچنین ابن شاذان در سال 374 ه.ق ‌ در [[مسجد کوفه]]، از استادش «ابن سَخْتَوَیْه» روایت شنیده است<ref>. مناقب امیرالمؤمنین، مأه منقبه منقبت اول و روضات الجنات، ج 6، ص 181.</ref> و استاد دیگرش «محمد بن حسن بن ولید» است که در سال 343 از دنیا رفته<ref>. الکنی والالقاب، ج 2، ص 109.</ref> و یکی دیگر از استادان او «هارون بن موسی» معروف به «تلعبکری» است که در سال 385 ه.ق ‌ وفات یافت.<ref>. همان، ج 1، ص 431.</ref>
  
'''منبع:''' ستارگان حرم، جلد 8
+
گرچه از این قرائن نمی توان تاریخ ولادت او را به طور قطعی مشخص کرد، ولی به صورت تقریبی می توان گفت که این محدث بزرگوار شیعه در نیمه اول سده چهارم ه.ق پا به عرصه گیتی نهاده است.
  
'''نویسنده:''' ابوالحسن ربانى صالح‌آبادى
+
== خاندان ابن شاذان قمی ==
  
'''تذکر:''' ابن شاذان قمی غیر از ابن شاذان نیشابوری و همچنین شاذان بن جبرئیل است.
+
خاندان ابن شاذان قمی، از اشخاص صاحب نام و اصیل [[قم]] بودند و چندین دانشمند و فقیه از بین آنان ظهور کرد که هر یک همانند مشعلی فروزان به اطراف خویش روشنی بخشیدند. احمد، پدر ابن شاذان که یکی از فقیهان و محدثان شیعی است و نامش در کتاب های رجال شناسی معروف است، خود از استادان فرزندش ابن شاذان بود.
  
در اين باره كه محدث بزرگ شيعه، ابوالحسن محمد ابن شاذان قمى(1) در چه سالى ديده به جهان گشود، اطلاع چندانى در دست نيست؛ اما برخى از شواهد نشان مى دهد كه اين دانشور قمى در اواسط سده چهارم هجرى پا به عرصه وجود نهاد. از جمله اين شواهد مى توان به كتاب گرانسنگ او «مناقب [[امیرالمومنین]] علیه‌السلام» اشاره كرد كه در دو مورد، جعفر بن محمد بن قولويه قمى (صاحب كتاب كامل الزيارات) را به عنوان دائى خود نام مى برد و از وى [[حديث]] نقل مى كند و ما مى دانيم كه مؤلف كامل الزيارات در سال 369 يا 368 چشم از جهان فروبست.(2)
+
نجاشی درباره او می گوید:«احمد بن علی بن حسن بن شاذان، ابوالعباس، قمی، فقیه و دانشمند بزرگ شیعی که در حوزه شناخت مقام و شأن امامان شیعه، منزلت بلندی داشت، دو کتاب زادالمسافر والامالی را تألیف کرد و کتاب دیگری از او به یادگار نماند. من کتاب هایش را از فرزندش ابوالحسن نقل می کنم. خداوند هر دو را مشمول عنایت و رحمت خود قرار دهد».
  
همچنين ابن شاذان در سال 374 هـ.ق ‌‌ در [[مسجد كوفه]]، از استادش «ابن سَخْتَوَيْه» روايت شنيده است(3) و استاد ديگرش «محمد بن حسن بن وليد» است كه در سال 343 از دنيا رفته(4) و يكى ديگر از استادان او «هارون بن موسى» معروف به «تلعبكرى» است كه در سال 385 هـ.ق ‌‌ وفات يافت.(5)
+
علامه ممقانی، بعد از نقل سخن نجاشی، می گوید:«پدر بزرگوار ابن شاذان در نهایت درجه خوبی و نیکی است».<ref>. نجاشی، ص 62، تنقیح المقال، ج 1، ص 71.</ref>
  
گرچه از اين قرائن نمى توان تاريخ ولادت او را به طور قطعى مشخص كرد، ولى به صورت تقريبى مى توان گفت كه اين محدث بزرگوار شيعه در نيمه اول سده چهارم هـ.ق پا به عرصه گيتى نهاده است.
 
  
'''خاندان '''
+
== استادان  ابن شاذان قمی ==
  
خاندان ابن شاذان قمى، از اشخاص صاحب نام و اصيل [[قم]] بودند و چندين دانشمند و فقيه از بين آنان ظهور كرد كه هر يك همانند مشعلى فروزان به اطراف خويش روشنى بخشيدند. احمد، پدر ابن شاذان كه يكى از فقيهان و محدثان شيعى است و نامش در كتاب هاى رجال شناسى معروف است، خود از استادان فرزندش ابن شاذان بود.
+
ابن شاذان قمی دانش خویش را مرهون استادانی دانشمند از دانشوران شیعی و سنی بود. تعداد این استادان را هفتاد نفر ذکر کرده اند و نام همه آنان در کتاب معروف او ذکر شده است. در این نوشتار تنها به نام چهره های شاخص و برجسته آن‌ها بسنده می شود.
  
نجاشى درباره او مى گويد: «احمد بن على بن حسن بن شاذان، ابوالعباس، قمى، فقيه و دانشمند بزرگ شيعى كه در حوزه شناخت مقام و شأن امامان شيعه، منزلت بلندى داشت، دو كتاب زادالمسافر والامالى را تأليف كرد و كتاب ديگرى از او به يادگار نماند. من كتاب هايش را از فرزندش ابوالحسن نقل مى كنم. خداوند هر دو را مشمول عنايت و رحمت خود قرار دهد».
+
* 1. پدر بزرگوارش احمد بن علی بن حسن بن شاذان؛
  
علامه ممقانى، بعد از نقل سخن نجاشى، مى گويد: «پدر بزرگوار ابن شاذان در نهايت درجه خوبى و نيكى است».(6)
+
* 2. جعفر بن محمد بن قولویه (متوفی 368 ه.ق‌)؛
  
'''استادان '''
+
* 3. حسین بن هارون قاضی القضاه؛
  
ابن شاذان قمى دانش خويش را مرهون استادانى دانشمند از دانشوران شيعى و سنى بود. تعداد اين استادان را هفتاد نفر ذكر كرده اند و نام همه آنان در كتاب معروف او ذكر شده است. در اين نوشتار تنها به نام چهره هاى شاخص و برجسته آن‌ها بسنده مى شود.
+
* 4. محمد بن الحسن بن ولید قمی (متوفی 347 ه.ق‌)؛
  
* 1. پدر بزرگوارش احمد بن على بن حسن بن شاذان؛
+
* 5. هارون بن موسی تلعکبری (متوفی 385 ه.ق‌)؛
  
* 2. جعفر بن محمد بن قولويه (متوفى 368 هـ.ق‌‌
+
* 6. [[شیخ صدوق]] محمد بن علی بن الحسین (متوفی 381 ه.ق‌
  
* 3. حسين بن هارون قاضى القضاه؛
+
* 7. محمد بن عثمان بن عبدالله نصیبی؛
  
* 4. محمد بن الحسن بن وليد قمى (متوفى 347 هـ.ق‌‌)؛
+
* 8. محمد بن سعید معروف به دهقان؛
  
* 5. هارون بن موسى تلعكبرى (متوفى 385 هـ.ق‌‌)؛
+
* 9. محمد بن محمد مُرّه.<ref>. مأه منقبه، ص 38؛ روضات الجنات، ج 6، ص 182؛ منقبت، ص 22، 25، 35 و 85؛ ریحانه الادب، ج 8، ص 62.</ref>
  
* 6. [[شيخ صدوق]] محمد بن على بن الحسين (متوفى 381 هـ.ق‌‌)؛
+
== شاگردان  ابن شاذان قمی ==
  
* 7. محمد بن عثمان بن عبدالله نصيبى؛
+
در کتاب تراجم شاگردان چندانی برای ابن شاذان نمی توان یافت؛ البته چند نفر از فرهیختگان شیعی و اهل سنت که از بزرگترین دانشمندان اسلامی بوده اند، از محضر وی بهره برده اند که برخی از آنان عبارتند از:
  
* 8. محمد بن سعيد معروف به دهقان؛
+
* 1- کراجکی (مؤلف کتاب کنزالفوائد) نام وی محمد، کنیه اش ابوالفتح و شهرتش کراجکی است و بدون تردید او یکی از فرزانه ترین عالمان شیعی است و نامش در تمام کتاب های کلامی، روایی و فقهی مورد توجه عالمان شیعه قرار گرفته است. از جمله شهید اول در کتاب هایش از او به عنوان علامه یاد می کند.<ref>. فوائد الرضویه، ص 570؛ الکنی والالقاب، ج 3، ص 88؛ امل الامل، ج 2، ص 282 و روضات الجنات، ج 6، ص 209.</ref>
  
* 9. محمد بن محمد مُرّه.(7)
+
کتاب مشهور او «کنزالفوائد» از معتبرترین کتاب هایی است که در زمینه علم کلام و [[حدیث]] نوشته شده است؛ به قول [[علامه مجلسی]] «هر کس که در حوزه علم و کلام قدم نهاد، از این کتاب بهره برد و کتاب های دیگر او نیز در نهایت اعتبار است».<ref>. [[بحارالانوار]]، ج 1، ص 35.</ref>
  
'''شاگردان'''
+
از مطالعه این کتاب بدست می آید که مؤلف بزرگوارش در راه جمع‌آوری اخبار و روایات، مسافرت های فراوانی داشته و به کشورهای متعددی رفت و آمد داشته است، البته بیشتر اقامتش در مصر به ویژه شهر قاهره بود.
  
در كتاب تراجم شاگردان چندانى براى ابن شاذان نمى توان يافت؛ البته چند نفر از فرهيختگان شيعى و اهل سنت كه از بزرگترين دانشمندان اسلامى بوده اند، از محضر وى بهره برده اند كه برخى از آنان عبارتند از:
+
«یافعی» از بزرگان اهل سنت می گوید:«کراجکی در روزگار خویش رئیس مذهب شیعه بود و در سال 449 ه.ق به دیدار حق شتافت و در جوار قرب او آرمید».<ref>. روضات الجنات، ج 6، ص 210 والکنی والالقاب، ج 3، ص 89.</ref>
  
* 1- كراجكى (مؤلف كتاب كنزالفوائد) نام وى محمد، كنيه اش ابوالفتح و شهرتش كراجكى است و بدون ترديد او يكى از فرزانه ترين عالمان شيعى است و نامش در تمام كتاب هاى كلامى، روايى و فقهى مورد توجه عالمان شيعه قرار گرفته است. از جمله شهيد اول در كتاب هايش از او به عنوان علامه ياد مى كند.(8)
+
* 2- نجاشی، (صاحب کتاب رجال) دانشمند بزرگوار؛ نامش احمد، معروف به نجاشی، در نیمه سده چهارم هجری سال 372 ه.ق ‌ چشم به این جهان گشود و کم کم آثار هوش فراوان در چهره اش نمایان شد و آنچه استعداد این بزرگمرد را شکوفا کرد، برخورداری از استادانی مانند [[شیخ مفید]] و [[سید مرتضی]] بود که هر دو از مفاخر و نخبگان مذهب [[شیعه]] هستند؛ او از پرمایه ترین دانشوران شیعی است به ویژه در دانش رجال شناسی و معرفتِ یاران امامان معصوم علیهم‌السلام که سخنش حجت و سند است و از روزگار رحلتش تا عصر ما، تمام دانشمندان و فقیهان شیعه در این علم، وامدار تحقیقات و پژوهش های آن بزرگوارند و کتاب رجال او همانند چشمه ای جوشان و گوارا، کام تشنگان دانش رجال را سیراب می کند.
  
كتاب مشهور او «كنزالفوائد» از معتبرترين كتاب هايى است كه در زمينه علم كلام و [[حديث]] نوشته شده است؛ به قول [[علامه مجلسى]] «هر كس كه در حوزه علم و كلام قدم نهاد، از اين كتاب بهره برد و كتاب هاى ديگر او نيز در نهايت اعتبار است».(9)
+
نجاشی سرانجام بعد از کوشش پیگیر و خستگی ناپذیر، برای شناساندن روایتگران امامان شیعه، در نیمه سده پنجم در سال 450 ه.ق در سن 78 سالگی زندگی دنیا را بدورد گفت و جان عاریت خویش را به حضرت دوست تسلیم کرد.<ref>. الکنی والالقاب، ج 3، ص 199؛ فوائد الرضویه، ص 19 و چند منبع دیگر.</ref>
  
از مطالعه اين كتاب بدست مى آيد كه مؤلف بزرگوارش در راه جمع‌آورى اخبار و روايات، مسافرت هاى فراوانى داشته و به كشورهاى متعددى رفت و آمد داشته است، البته بيشتر اقامتش در مصر به ويژه شهر قاهره بود.
+
* 3- ابوطالب زینبی، حسین بن محمد بن علی (متوفی:512 ه.ق‌)
  
«يافعى» از بزرگان اهل سنت مى گويد: «كراجكى در روزگار خويش رئيس مذهب شيعه بود و در سال 449 هـ.ق به ديدار حق شتافت و در جوار قرب او آرميد».(10)
+
* 4- احمد بن محمد بکری حنفی معروف به اخطب خوارزم. (متوفی:528 ه)<ref>. مقدمه کتاب مأه منقبه، ص 5، به تحقیق نبیل رضا علوان و نیز مراجعه شود به لسان المیزان ابن حجر، ج 5، ص 62.</ref>
  
* 2- نجاشى، (صاحب كتاب رجال) دانشمند بزرگوار؛ نامش احمد، معروف به نجاشى، در نيمه سده چهارم هجرى سال 372 هـ.ق ‌‌ چشم به اين جهان گشود و كم كم آثار هوش فراوان در چهره اش نمايان شد و آنچه استعداد اين بزرگمرد را شكوفا كرد، برخوردارى از استادانى مانند [[شيخ مفيد]] و [[سيد مرتضى]] بود كه هر دو از مفاخر و نخبگان مذهب [[شيعه]] هستند؛ او از پرمايه ترين دانشوران شيعى است به ويژه در دانش رجال شناسى و معرفتِ ياران امامان معصوم علیهم‌السلام كه سخنش حجت و سند است و از روزگار رحلتش تا عصر ما، تمام دانشمندان و فقيهان شيعه در اين علم، وامدار تحقيقات و پژوهش هاى آن بزرگوارند و كتاب رجال او همانند چشمه اى جوشان و گوارا، كام تشنگان دانش رجال را سيراب مى كند.
+
این دو شخصیت از زمره دانشمندان اهل سنت شمرده می شوند.
  
نجاشى سرانجام بعد از كوشش پيگير و خستگى ناپذير، براى شناساندن روايتگران امامان شيعه، در نيمه سده پنجم در سال 450 هـ.ق در سن 78 سالگى زندگى دنيا را بدورد گفت و جان عاريت خويش را به حضرت دوست تسليم كرد.(11)
 
  
* 3- ابوطالب زينبى، حسين بن محمد بن على (متوفى: 512 هـ.ق‌‌)
+
== ابن شاذان از منظر بزرگان ==
  
* 4- احمد بن محمد بكرى حنفى معروف به اخطب خوارزم. (متوفى: 528 هـ.ق)(12)
+
یکی از نشانه های فرهیختگی دانشوران، ستایشی است که بزرگان تراجم و اصحاب اندیشه، از آنان به عمل می آوردند و چون ابن شاذان قمی در جایگاه بلند دانش و فضل قرار داشت، همگان او را ستوده اند. تعدادی از این تمجیدها را می خوانیم:
  
اين دو شخصيت از زمره دانشمندان اهل سنت شمرده مى شوند.
+
[[شیخ حر عاملی]]، نویسنده [[وسائل الشیعه]]:«محمد بن احمد بن شاذان دانشمندی بلندمرتبه بود که از [[شیخ صدوق]] روایت می کند».<ref>. امل الامل، ج 2، ص 241.</ref>
  
'''ابن شاذان از منظر بزرگان'''
+
محمدباقر خونساری، نویسنده [[روضات الجنات]]:«دانشمند بزرگوار و استوانه نیرومند و باشخصیت شیعه، محمد بن احمد بن شاذان قمی (است )».<ref>. روضات الجنات، ج 6، ص 179.</ref>
  
يكى از نشانه هاى فرهيختگى دانشوران، ستايشى است كه بزرگان تراجم و اصحاب انديشه، از آنان به عمل مى آوردند و چون ابن شاذان قمى در جايگاه بلند دانش و فضل قرار داشت، همگان او را ستوده اند. تعدادى از اين تمجيدها را مى خوانيم:
+
میرزا حسین نوری:«عالم برجسته و فرزانه شیعی محمد بن احمد بن شاذان، پسر خواهر جعفر بن محمد بن قولویه قمی است».<ref>. [[مستدرک الوسائل]]، ج 3، ص 500.</ref>
  
[[شيخ حر عاملى]]، نويسنده [[وسائل الشيعه]]: «محمد بن احمد بن شاذان دانشمندى بلندمرتبه بود كه از [[شيخ صدوق]] روايت مى كند».(13)
+
محدث قمی:«ابن شاذان قمی یکی از برازنده ترین فقیهان شیعه و دانشمند موجه و موثق روزگار خویش بود».<ref>. الکنی والالقاب، ج 1، ص 313.</ref>
  
محمدباقر خونسارى، نويسنده [[روضات الجنات]]: «دانشمند بزرگوار و استوانه نيرومند و باشخصيت شيعه، محمد بن احمد بن شاذان قمى (است )».(14)
+
علامه ممقانی:«بدون شک ابن شاذان یک فقیه توانا و دانشمند مشهور است».<ref>. تنقیح المقال، ج 2، ص 73.</ref>
  
ميرزا حسين نورى: «عالم برجسته و فرزانه شيعى محمد بن احمد بن شاذان، پسر خواهر جعفر بن محمد بن قولويه قمى است».(15)
+
سید محسن امین:«ابن شاذان از استادان [[شیخ طوسی]]، فقیهی بزرگ، صاحب تألیفات و یکی از بزرگان اجازه است».<ref>. اعیان الشیعه، ج 9، ص 101، به نقل از مقدمه مأة منقبه.</ref>
  
محدث قمى: «ابن شاذان قمى يكى از برازنده ترين فقيهان شيعه و دانشمند موجه و موثق روزگار خويش بود».(16)
+
[[آقا بزرگ تهرانی]] مؤلف الذریعه:«کتاب مناقب از ابوالحسن محمد بن احمد بن شاذان قمی است. او استاد حدیث کراجکی (مؤلف کنزالفوائد) است».
  
علامه ممقانى: «بدون شك ابن شاذان يك فقيه توانا و دانشمند مشهور است».(17)
+
شاید بتوان گفت دقیق ترین ستایش از این استادِ فرزانه توسط شاگرد برجسته اش کراجکی، اظهار شده است. او در سه قسمت از کتاب گرانقدر خود از ابن شاذان به عنوان استاد فقیه یاد می کند.<ref>. کنز الفوائد، ج 1 و 2، صفحات متعدد.</ref> که خود نشانه ای دیگر از برجستگی ابن شاذان در فقاهت و دانش حدیث است.
  
سيد محسن امين: «ابن شاذان از استادان [[شیخ طوسی]]، فقيهى بزرگ، صاحب تأليفات و يكى از بزرگان اجازه است».(18)
 
  
[[آقا بزرگ تهرانى]] مؤلف الذريعه: «كتاب مناقب از ابوالحسن محمد بن احمد بن شاذان قمى است. او استاد حديث كراجكى (مؤلف كنزالفوائد) است».
+
== آثار  ابن شاذان قمی ==
  
شايد بتوان گفت دقيق ترين ستايش از اين استادِ فرزانه توسط شاگرد برجسته اش كراجكى، اظهار شده است. او در سه قسمت از كتاب گرانقدر خود از ابن شاذان به عنوان استاد فقيه ياد مى كند.(19) كه خود نشانه اى ديگر از برجستگى ابن شاذان در فقاهت و دانش حديث است.
+
ابن شاذان قمی تألیفات گرانسنگی از خود به یادگار گذاشت که حتی در روزگار ما بخشی از آن آثار در دسترس محققان اسلامی است.
  
'''آثار'''
+
* 1- کتاب معروف او، کتابی است به نام «مأة منقبه» یا «مناقب امیرالمؤمنین و فرزندان گرامی او علیهم‌السلام».
  
ابن شاذان قمى تأليفات گرانسنگى از خود به يادگار گذاشت كه حتى در روزگار ما بخشى از آن آثار در دسترس محققان اسلامى است.
+
شاگرد او کراجکی در کنزالفوائد می نویسد:«من این کتاب را از استادم، در سال 412 ه.ق در [[مسجدالحرام]] روایت می کنم و او برای من کتابش را قرائت کرد».<ref>. روضات الجنات، ج 6، ص 181؛ ریحانه الادب، ج 8، ص 62؛ الکنی والالقاب، ج 1، ص 312 و الذریعه، ج 22، ص 316.</ref>
  
* 1- كتاب معروف او، كتابى است به نام «مأة منقبه» يا «مناقب اميرالمؤمنين و فرزندان گرامى او علیهم‌السلام».
+
این کتاب یکی از مدارک کتاب بزرگ [[بحارالانوار]] [[علامه مجلسی]] است. علامه در بحارالانوار می نویسد:«روایت می کنم از کتاب مناقب، تألیف دانشمند بزرگ، ابن شاذان قمی».<ref>. بحارالانوار، ج 1، ص 18.</ref>
  
شاگرد او كراجكى در كنزالفوائد مى نويسد: «من اين كتاب را از استادم، در سال 412 هـ.ق در [[مسجدالحرام]] روايت مى كنم و او براى من كتابش را قرائت كرد».(20)
+
صاحب [[وسائل الشیعه]]، هنگامی که نام این اثر را می برد، می نویسد:«این کتاب صد منقبت از مناقب و فضائل حضرت امیرمؤمنان علیه‌السلام را دربر دارد و هم اینک نزد من موجود است».<ref>. امل الامل، ج 2، ص 62.</ref>
  
اين كتاب يكى از مدارك كتاب بزرگ [[بحارالانوار]] [[علامه مجلسى]] است. علامه در بحارالانوار مى نويسد: «روايت مى كنم از كتاب مناقب، تأليف دانشمند بزرگ، ابن شاذان قمى».(21)
+
'''علت تألیف کتاب مناقب'''
  
صاحب [[وسائل الشيعه]]، هنگامى كه نام اين اثر را مى برد، مى نويسد: «اين كتاب صد منقبت از مناقب و فضائل حضرت اميرمؤمنان علیه‌السلام را دربر دارد و هم اينك نزد من موجود است».(22)
+
از مقدمه ای که مؤلف بزرگوار بر کتابش نوشته است، چنین بدست می آید که گویا بعضی از دوستداران حضرت امیر علیه‌السلام از او درخواست کردند کتابی در فضائل و مناقب حضرت علی بن ابیطالب علیه‌السلام بنویسد؛ لذا ابن شاذان در پاسخ او می نویسد:«ای برادر! از من درخواست کردی کتابی در مقام و شأن و فضائل امیرمؤمنان علیه‌السلام به رشته تحریر درآورم، من به این نیاز شما پاسخ می دهم و این کتاب را که شامل صد فضیلت از دریای بی‌پایان فضائل علی علیه‌السلام است، با استناد به دانشمندان اهل سنت روایت می کنم. به این کتاب چنگ بزن و آن را حفظ کن. خداوند ما را به راه صواب و سداد رهنمون شود».<ref>. مقدمه کتاب مأه منقبه، ص 35؛ امل الامل، ج 2، ص 62 و دائرة المعارف اسلامی، ج 4، ص 52.</ref>
  
'''علت تأليف كتاب مناقب'''
+
* 1. ایضاح دفائن النواصب؛
  
از مقدمه اى كه مؤلف بزرگوار بر كتابش نوشته است، چنين بدست مى آيد كه گويا بعضى از دوستداران حضرت امير علیه‌السلام از او درخواست كردند كتابى در فضائل و مناقب حضرت على بن ابيطالب علیه‌السلام بنويسد؛ لذا ابن شاذان در پاسخ او مى نويسد: «اى برادر! از من درخواست كردى كتابى در مقام و شأن و فضائل اميرمؤمنان علیه‌السلام به رشته تحرير درآورم، من به اين نياز شما پاسخ مى دهم و اين كتاب را كه شامل صد فضيلت از درياى بى‌پايان فضائل على علیه‌السلام است، با استناد به دانشمندان اهل سنت روايت مى كنم. به اين كتاب چنگ بزن و آن را حفظ كن. خداوند ما را به راه صواب و سداد رهنمون شود».(23)
+
* 2. بستان الکرام؛
  
* 1. ايضاح دفائن النواصب؛
+
* 3. ردالشمس علی امیرالمؤمنین علیه‌السلام؛
  
* 2. بستان الكرام؛
+
* 4. کتابی در صحت خبر بالا رفتن امیرالمؤمنین بر دوش مبارک [[پیامبر اسلام]] برای شکستن بت های خانه [[کعبه]].<ref>. الذریعه، ج 22، ص 316 و ج 2، ص 495؛ ریحانه الادب، ج 8، ص 62 و روضات الجنات، ج 8، ص 62، اخیراً مدرسه الامام المهدی مجموع کتاب های ابن شاذان را چاپ و منتشر کرده است.</ref>
  
* 3. ردالشمس على اميرالمؤمنين علیه‌السلام؛
+
'''گلچینی از بوستان فضائل علی علیه‌السلام'''
  
* 4. كتابى در صحت خبر بالا رفتن اميرالمؤمنين بر دوش مبارك [[پيامبر اسلام]] براى شكستن بت هاى خانه [[كعبه]].(24)
+
'''<I>1- علی آفتاب تابان:</I>'''
  
'''گلچينى از بوستان فضائل على علیه‌السلام'''
+
باواسطه از ابوهریره نقل می کند:«نزد [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله بودم. ناگهان دیدم علی از دور نمایان شد و به سوی ما آمد. رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:ابوهریره! می دانی این شخص کیست؟ گفتم:او علی بن ابی‌طالب است. پیامبر فرمود:او دریای مواج و خورشید تابان است. دستان او از رود فرات سخاوتمندتر و قلب او از تمام جهان وسیع تر است. هر کس که دشمن او باشد، از رحمت خدا دور باد».<ref>و (26). روضات الجنات، ج 6، ص 181، به نقل از مأة منقبه و کنزالفوائد.</ref>
  
'''<I>1- على آفتاب تابان :</I>'''
+
'''<I>2- شأن علی علیه‌السلام:</I>'''
  
باواسطه از ابوهريره نقل مى كند: «نزد [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله بودم. ناگهان ديدم على از دور نمايان شد و به سوى ما آمد. رسول اكرم صلی الله علیه و آله فرمود: ابوهريره! مى دانى اين شخص كيست؟ گفتم: او على بن ابي‌طالب است. پيامبر فرمود: او درياى مواج و خورشيد تابان است. دستان او از رود فرات سخاوتمندتر و قلب او از تمام جهان وسيع تر است. هر كس كه دشمن او باشد، از رحمت خدا دور باد».(25)
+
باواسطه از سلمان نقل می کند:«از پیامبر صلی الله علیه و آله شنیدم که می فرمود:شما را به علی بن ابی‌طالب توصیه می کنم. به دامن او چنگ بزنید، او مولای شما است. او را دوست بدارید، بزرگ شما است. از او پیروی کنید، دانشمند شما است. او را احترام کنید، پیشوای شما به سوی [[بهشت]] است. او را بزرگ شمارید. هر زمان که شما را به کاری فراخواند، دعوت او را لبیک بگویید. اگر به شما فرمان داد، از او فرمان برید. او را دوست بدارید و احترامش کنید و آنچه درباره علی گفتم، همه را خدایم دستور داده است تا به شما امت برسانم».(26)
  
'''<I>2- شأن على علیه‌السلام:</I>'''
+
'''<I>3- دوستی با علی علیه‌السلام:</I>'''
  
باواسطه از سلمان نقل مى كند: «از پيامبر صلی الله علیه و آله شنيدم كه مى فرمود: شما را به على بن ابي‌طالب توصيه مى كنم. به دامن او چنگ بزنيد، او مولاى شما است. او را دوست بداريد، بزرگ شما است. از او پيروى كنيد، دانشمند شما است. او را احترام كنيد، پيشواى شما به سوى [[بهشت]] است. او را بزرگ شماريد. هر زمان كه شما را به كارى فراخواند، دعوت او را لبيك بگوييد. اگر به شما فرمان داد، از او فرمان بريد. او را دوست بداريد و احترامش كنيد و آنچه درباره على گفتم، همه را خدايم دستور داده است تا به شما امت برسانم».(26)
+
باواسطه نقل می کند که رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:«هر کس علی را دوست بدارد، خداوند نمازها و عبادات او را قبول می کند و دعای او را به اجابت می رساند. هر کس علی را دوست بدارد، خداوند به تعداد هر رگی که در بدن دارد، به او بهشت عطا خواهد کرد. هر کس آل محمد صلی الله علیه و آله را دوست بدارد، از حساب میزان و صراط در امان است و آن که با آل محمد صلی الله علیه و آله دشمنی ورزد، روز [[قیامت]] که به صحنه محشر حاضر می شود، بر پیشانی او نوشته شده است:آیس، من رحمة اللّه؛ مأیوس از رحمت خدا».<ref>. مأه منقبه، منقبت 95، ص 175.</ref>
  
'''<I>3- دوستى با على علیه‌السلام:</I>'''
+
'''<I>4- اسم های علی علیه‌السلام در قیامت:</I>'''
  
باواسطه نقل مى كند كه رسول اكرم صلی الله علیه و آله فرمود: «هر كس على را دوست بدارد، خداوند نمازها و عبادات او را قبول مى كند و دعاى او را به اجابت مى رساند. هر كس على را دوست بدارد، خداوند به تعداد هر رگى كه در بدن دارد، به او بهشت عطا خواهد كرد. هر كس آل محمد صلی الله علیه و آله را دوست بدارد، از حساب ميزان و صراط در امان است و آن كه با آل محمد صلی الله علیه و آله دشمنى ورزد، روز [[قيامت]] كه به صحنه محشر حاضر مى شود، بر پيشانى او نوشته شده است: آيس، من رحمة اللّه؛ مأيوس از رحمت خدا».(27)
+
باواسطه از رسول الله صلی الله علیه و آله روایت می کند که حضرت فرمود:«وقتی که روز قیامت شود، علی بن ابی‌طالب را با هفت نام صدا می زنند؛ یا صدیق، یا دالّ، یا عابد، یا هادی، یا مهدی، یا فتی، یا علّی! تو و پیروانت بدون حساب داخل بهشت شوید».<ref>. همان، ص 145.</ref>
  
'''<I>4- اسم هاى على علیه‌السلام در قيامت :</I>'''
+
'''<I>5- وزیر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله:</I>'''
  
باواسطه از رسول الله صلی الله علیه و آله روايت مى كند كه حضرت فرمود: «وقتى كه روز قيامت شود، على بن ابى‌طالب را با هفت نام صدا مى زنند؛ يا صديق، يا دالّ، يا عابد، يا هادى، يا مهدى، يا فتى ، يا علّى! تو و پيروانت بدون حساب داخل بهشت شويد».(28)
+
در مناقب از رسول اکرم صلی الله علیه و آله نقل می کند که آن حضرت چنین [[دعا]] فرمود:«خداوندا! برای من یک وزیر از اهل آسمان و یک وزیر از اهل زمین قرار بده!» و خداوند به حضرت [[وحی]] کرده که:«وزیر تو از آسمانیان [[جبرئیل]] و از اهل زمین علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام است».<ref>. همان، ص 138.</ref>
  
'''<I>5- وزير پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله:</I>'''
+
'''<I>6- پنج گروه جهنمی:</I>'''
  
در مناقب از رسول اكرم صلی الله علیه و آله نقل مى كند كه آن حضرت چنين [[دعا]] فرمود: «خداوندا! براى من يك وزير از اهل آسمان و يك وزير از اهل زمين قرار بده!» و خداوند به حضرت [[وحى]] كرده كه: «وزير تو از آسمانيان [[جبرئیل]] و از اهل زمين على بن ابي‌طالب علیه‌السلام است».(29)
+
باواسطه از حضرت [[امام رضا]] علیه‌السلام روایت می کند که آن بزرگوار از پدران خود از حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله نقل فرمود:«پنج گروه هستند که در جهنم شعله های آتش آنان خاموش نمی شود:
  
'''<I>6- پنج گروه جهنمى :</I>'''
+
* 1- آن کس که به خدا شرک ورزد.
  
باواسطه از حضرت [[امام رضا]] علیه‌السلام روايت مى كند كه آن بزرگوار از پدران خود از حضرت رسول اكرم صلی الله علیه و آله نقل فرمود: «پنج گروه هستند كه در جهنم شعله هاى آتش آنان خاموش نمى شود:
+
* 2- مردی که پدر و مادر خود را آزار دهد و آنان را از خود برنجاند.
  
* 1- آن كس كه به خدا شرك ورزد.
+
* 3- آن کس که نزد ستمگری بر ضد برادر دینی خود بدگویی کند که این کار موجب کشته شدن آن مسلمان به دست آن ستمگر شود.
  
* 2- مردى كه پدر و مادر خود را آزار دهد و آنان را از خود برنجاند.
+
* 4- مردی که انسان بی گناهی را بکشد.
  
* 3- آن كس كه نزد ستمگرى بر ضد برادر دينى خود بدگويى كند كه اين كار موجب كشته شدن آن مسلمان به دست آن ستمگر شود.
+
* 5- آن کس که مرتکب گناه شود و گناهان خود را از ناحیه خدا بداند».<ref>. کنزالفوائد، ج 2، ص 47 و روضات الجنات، ج 6، ص 181.</ref>
  
* 4- مردى كه انسان بى گناهى را بكشد.
+
== وفات  ابن شاذان قمی ==
  
* 5- آن كس كه مرتكب گناه شود و گناهان خود را از ناحيه خدا بداند».(30)
+
همان طور که از سخن کراجکی بدست می آید، ابن شاذان تا سال 412 ه.ق ‌ زنده بود، ولی این که دقیقاً در چه سالی و در کجا وفات یافت، برای ما روشن نیست. در هر صورت این فقیه وارسته و محدث بزرگ پس از یک عمر تلاش مخلصانه در راه نشر آرمان امامان معصوم علیهم‌السلام و ترویج فضائل امیرمؤمنان علیه‌السلام وفات یافت. روحش شاد و یادش جاوید باد.
  
'''غروب ستاره '''
+
==پانویس ==
 +
<references />
  
همان طور كه از سخن كراجكى بدست مى آيد، ابن شاذان تا سال 412 هـ.ق ‌‌ زنده بود، ولى اين كه دقيقاً در چه سالى و در كجا وفات يافت، براى ما روشن نيست. در هر صورت اين فقيه وارسته و محدث بزرگ پس از يك عمر تلاش مخلصانه در راه نشر آرمان امامان معصوم علیهم‌السلام و ترويج فضائل اميرمؤمنان علیه‌السلام وفات يافت. روحش شاد و يادش جاويد باد.
+
== منابع ==
  
پى  نوشت
+
*ابوالحسن ربانی صالح‌آبادی،ستارگان حرم، جلد 8.
 
+
*ابوالحسن محمد بن احمد بن علی بن شاذان ابن شاذان قمٌی ،[www.vista.ir/article/67614/ابوالحسن-محمد-بن-احمد-بن-علی-بن-شاذان-ابن-شاذان-قمٌی، ویستا]
(1). امل الامل، ج 2، ص 152؛ روضات الجنات، ج 6، ص 179؛ سفينة البحار، ج 1، ص 693؛ مستدرك الوسائل، ج 3، ص 500؛ [[اعيان الشيعه]]، ج 9، ص 100؛ [[الذريعه]]، ج 2، ص 495؛ [[ريحانه الادب]]، ج 8، ص 62 و لغت نامه دهخدا، ص 322.
 
 
 
(2). فوائد الرضويه، ص 78.
 
 
 
(3). مناقب اميرالمؤمنين، مأه منقبه منقبت اول و روضات الجنات، ج 6، ص 181.
 
 
 
(4). الكنى والالقاب، ج 2، ص 109.
 
 
 
(5). همان، ج 1، ص 431.
 
 
 
(6). نجاشى، ص 62، تنقيح المقال، ج 1، ص 71.
 
 
 
(7). مأه منقبه، ص 38؛ روضات الجنات، ج 6، ص 182؛ منقبت، ص 22، 25، 35 و 85؛ ريحانه الادب، ج 8، ص 62.
 
 
 
(8). فوائد الرضويه، ص 570؛ الكنى والالقاب، ج 3، ص 88؛ امل الامل، ج 2، ص 282 و روضات الجنات، ج 6، ص 209.
 
 
 
(9). [[بحارالانوار]]، ج 1، ص 35.
 
 
 
(10). روضات الجنات، ج 6، ص 210 والكنى والالقاب، ج 3، ص 89.
 
 
 
(11). الكنى والالقاب، ج 3، ص 199؛ فوائد الرضويه، ص 19 و چند منبع ديگر.
 
 
 
(12). مقدمه كتاب مأه منقبه، ص 5، به تحقيق نبيل رضا علوان و نيز مراجعه شود به لسان الميزان ابن حجر، ج 5، ص 62.
 
 
 
(13). امل الامل، ج 2، ص 241.
 
 
 
(14). روضات الجنات، ج 6، ص 179.
 
 
 
(15). [[مستدرك الوسائل]]، ج 3، ص 500.
 
 
 
(16). الكنى والالقاب، ج  1، ص 313.
 
 
 
(17). تنقيح المقال، ج 2، ص 73.
 
 
 
(18). اعيان الشيعه، ج 9، ص 101، به نقل از مقدمه مأة منقبه.
 
 
 
(19). كنز الفوائد، ج 1 و 2، صفحات متعدد.
 
 
 
(20). روضات الجنات، ج 6، ص 181؛ ريحانه الادب، ج 8، ص 62؛ الكنى والالقاب، ج 1، ص 312 و الذريعه، ج 22، ص 316.
 
 
 
(21). بحارالانوار، ج 1، ص 18.
 
 
 
(22). امل الامل، ج  2، ص 62.
 
 
 
(23). مقدمه كتاب مأه منقبه، ص 35؛ امل الامل، ج  2، ص 62 و دائرة المعارف اسلامى، ج 4، ص 52.
 
 
 
(24). الذريعه، ج 22، ص 316 و ج 2، ص 495؛ ريحانه الادب، ج 8، ص 62 و روضات الجنات، ج 8، ص 62، اخيراً مدرسه الامام المهدى مجموع كتاب هاى ابن شاذان را چاپ و منتشر كرده است.
 
 
 
(25) و (26). روضات الجنات، ج 6، ص 181، به نقل از مأة منقبه و كنزالفوائد.
 
 
 
(27). مأه منقبه، منقبت 95، ص 175.
 
 
 
(28). همان، ص 145.
 
 
 
(29). همان، ص 138.
 
 
 
(30). كنزالفوائد، ج 2، ص 47 و روضات الجنات، ج 6، ص 181.
 
 
[[رده:علمای قرن پنجم]]
 
[[رده:علمای قرن پنجم]]
 +
[[رده:راویان حدیث]]
 +
[[رده:فقیهان]]

نسخهٔ ‏۲۷ فوریهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۰۶:۵۸

ابوالحسن محمد بن احمد بن علی بن شاذان ابن شاذان قمٌی فقیه و دانشمند بزرگ شیعی که در حوزه شناخت مقام و شأن امامان شیعه آثار گرانقدری تألیف کرد.

تولد ابن شاذان

در این باره که محدث بزرگ شیعه، ابوالحسن محمد ابن شاذان قمی[۱] در چه سالی دیده به جهان گشود، اطلاع چندانی در دست نیست؛ اما برخی از شواهد نشان می دهد که این دانشور قمی در اواسط سده چهارم هجری پا به عرصه وجود نهاد. از جمله این شواهد می توان به کتاب گرانسنگ او «مناقب امیرالمومنین علیه‌السلام» اشاره کرد که در دو مورد، جعفر بن محمد بن قولویه قمی (صاحب کتاب کامل الزیارات) را به عنوان دائی خود نام می برد و از وی حدیث نقل می کند و ما می دانیم که مؤلف کامل الزیارات در سال 369 یا 368 چشم از جهان فروبست.[۲]

همچنین ابن شاذان در سال 374 ه.ق ‌ در مسجد کوفه، از استادش «ابن سَخْتَوَیْه» روایت شنیده است[۳] و استاد دیگرش «محمد بن حسن بن ولید» است که در سال 343 از دنیا رفته[۴] و یکی دیگر از استادان او «هارون بن موسی» معروف به «تلعبکری» است که در سال 385 ه.ق ‌ وفات یافت.[۵]

گرچه از این قرائن نمی توان تاریخ ولادت او را به طور قطعی مشخص کرد، ولی به صورت تقریبی می توان گفت که این محدث بزرگوار شیعه در نیمه اول سده چهارم ه.ق پا به عرصه گیتی نهاده است.

خاندان ابن شاذان قمی

خاندان ابن شاذان قمی، از اشخاص صاحب نام و اصیل قم بودند و چندین دانشمند و فقیه از بین آنان ظهور کرد که هر یک همانند مشعلی فروزان به اطراف خویش روشنی بخشیدند. احمد، پدر ابن شاذان که یکی از فقیهان و محدثان شیعی است و نامش در کتاب های رجال شناسی معروف است، خود از استادان فرزندش ابن شاذان بود.

نجاشی درباره او می گوید:«احمد بن علی بن حسن بن شاذان، ابوالعباس، قمی، فقیه و دانشمند بزرگ شیعی که در حوزه شناخت مقام و شأن امامان شیعه، منزلت بلندی داشت، دو کتاب زادالمسافر والامالی را تألیف کرد و کتاب دیگری از او به یادگار نماند. من کتاب هایش را از فرزندش ابوالحسن نقل می کنم. خداوند هر دو را مشمول عنایت و رحمت خود قرار دهد».

علامه ممقانی، بعد از نقل سخن نجاشی، می گوید:«پدر بزرگوار ابن شاذان در نهایت درجه خوبی و نیکی است».[۶]


استادان ابن شاذان قمی

ابن شاذان قمی دانش خویش را مرهون استادانی دانشمند از دانشوران شیعی و سنی بود. تعداد این استادان را هفتاد نفر ذکر کرده اند و نام همه آنان در کتاب معروف او ذکر شده است. در این نوشتار تنها به نام چهره های شاخص و برجسته آن‌ها بسنده می شود.

  • 1. پدر بزرگوارش احمد بن علی بن حسن بن شاذان؛
  • 2. جعفر بن محمد بن قولویه (متوفی 368 ه.ق‌)؛
  • 3. حسین بن هارون قاضی القضاه؛
  • 4. محمد بن الحسن بن ولید قمی (متوفی 347 ه.ق‌)؛
  • 5. هارون بن موسی تلعکبری (متوفی 385 ه.ق‌)؛
  • 6. شیخ صدوق محمد بن علی بن الحسین (متوفی 381 ه.ق‌)؛
  • 7. محمد بن عثمان بن عبدالله نصیبی؛
  • 8. محمد بن سعید معروف به دهقان؛
  • 9. محمد بن محمد مُرّه.[۷]

شاگردان ابن شاذان قمی

در کتاب تراجم شاگردان چندانی برای ابن شاذان نمی توان یافت؛ البته چند نفر از فرهیختگان شیعی و اهل سنت که از بزرگترین دانشمندان اسلامی بوده اند، از محضر وی بهره برده اند که برخی از آنان عبارتند از:

  • 1- کراجکی (مؤلف کتاب کنزالفوائد) نام وی محمد، کنیه اش ابوالفتح و شهرتش کراجکی است و بدون تردید او یکی از فرزانه ترین عالمان شیعی است و نامش در تمام کتاب های کلامی، روایی و فقهی مورد توجه عالمان شیعه قرار گرفته است. از جمله شهید اول در کتاب هایش از او به عنوان علامه یاد می کند.[۸]

کتاب مشهور او «کنزالفوائد» از معتبرترین کتاب هایی است که در زمینه علم کلام و حدیث نوشته شده است؛ به قول علامه مجلسی «هر کس که در حوزه علم و کلام قدم نهاد، از این کتاب بهره برد و کتاب های دیگر او نیز در نهایت اعتبار است».[۹]

از مطالعه این کتاب بدست می آید که مؤلف بزرگوارش در راه جمع‌آوری اخبار و روایات، مسافرت های فراوانی داشته و به کشورهای متعددی رفت و آمد داشته است، البته بیشتر اقامتش در مصر به ویژه شهر قاهره بود.

«یافعی» از بزرگان اهل سنت می گوید:«کراجکی در روزگار خویش رئیس مذهب شیعه بود و در سال 449 ه.ق به دیدار حق شتافت و در جوار قرب او آرمید».[۱۰]

  • 2- نجاشی، (صاحب کتاب رجال) دانشمند بزرگوار؛ نامش احمد، معروف به نجاشی، در نیمه سده چهارم هجری سال 372 ه.ق ‌ چشم به این جهان گشود و کم کم آثار هوش فراوان در چهره اش نمایان شد و آنچه استعداد این بزرگمرد را شکوفا کرد، برخورداری از استادانی مانند شیخ مفید و سید مرتضی بود که هر دو از مفاخر و نخبگان مذهب شیعه هستند؛ او از پرمایه ترین دانشوران شیعی است به ویژه در دانش رجال شناسی و معرفتِ یاران امامان معصوم علیهم‌السلام که سخنش حجت و سند است و از روزگار رحلتش تا عصر ما، تمام دانشمندان و فقیهان شیعه در این علم، وامدار تحقیقات و پژوهش های آن بزرگوارند و کتاب رجال او همانند چشمه ای جوشان و گوارا، کام تشنگان دانش رجال را سیراب می کند.

نجاشی سرانجام بعد از کوشش پیگیر و خستگی ناپذیر، برای شناساندن روایتگران امامان شیعه، در نیمه سده پنجم در سال 450 ه.ق در سن 78 سالگی زندگی دنیا را بدورد گفت و جان عاریت خویش را به حضرت دوست تسلیم کرد.[۱۱]

  • 3- ابوطالب زینبی، حسین بن محمد بن علی (متوفی:512 ه.ق‌)
  • 4- احمد بن محمد بکری حنفی معروف به اخطب خوارزم. (متوفی:528 ه.ق)[۱۲]

این دو شخصیت از زمره دانشمندان اهل سنت شمرده می شوند.


ابن شاذان از منظر بزرگان

یکی از نشانه های فرهیختگی دانشوران، ستایشی است که بزرگان تراجم و اصحاب اندیشه، از آنان به عمل می آوردند و چون ابن شاذان قمی در جایگاه بلند دانش و فضل قرار داشت، همگان او را ستوده اند. تعدادی از این تمجیدها را می خوانیم:

شیخ حر عاملی، نویسنده وسائل الشیعه:«محمد بن احمد بن شاذان دانشمندی بلندمرتبه بود که از شیخ صدوق روایت می کند».[۱۳]

محمدباقر خونساری، نویسنده روضات الجنات:«دانشمند بزرگوار و استوانه نیرومند و باشخصیت شیعه، محمد بن احمد بن شاذان قمی (است )».[۱۴]

میرزا حسین نوری:«عالم برجسته و فرزانه شیعی محمد بن احمد بن شاذان، پسر خواهر جعفر بن محمد بن قولویه قمی است».[۱۵]

محدث قمی:«ابن شاذان قمی یکی از برازنده ترین فقیهان شیعه و دانشمند موجه و موثق روزگار خویش بود».[۱۶]

علامه ممقانی:«بدون شک ابن شاذان یک فقیه توانا و دانشمند مشهور است».[۱۷]

سید محسن امین:«ابن شاذان از استادان شیخ طوسی، فقیهی بزرگ، صاحب تألیفات و یکی از بزرگان اجازه است».[۱۸]

آقا بزرگ تهرانی مؤلف الذریعه:«کتاب مناقب از ابوالحسن محمد بن احمد بن شاذان قمی است. او استاد حدیث کراجکی (مؤلف کنزالفوائد) است».

شاید بتوان گفت دقیق ترین ستایش از این استادِ فرزانه توسط شاگرد برجسته اش کراجکی، اظهار شده است. او در سه قسمت از کتاب گرانقدر خود از ابن شاذان به عنوان استاد فقیه یاد می کند.[۱۹] که خود نشانه ای دیگر از برجستگی ابن شاذان در فقاهت و دانش حدیث است.


آثار ابن شاذان قمی

ابن شاذان قمی تألیفات گرانسنگی از خود به یادگار گذاشت که حتی در روزگار ما بخشی از آن آثار در دسترس محققان اسلامی است.

  • 1- کتاب معروف او، کتابی است به نام «مأة منقبه» یا «مناقب امیرالمؤمنین و فرزندان گرامی او علیهم‌السلام».

شاگرد او کراجکی در کنزالفوائد می نویسد:«من این کتاب را از استادم، در سال 412 ه.ق در مسجدالحرام روایت می کنم و او برای من کتابش را قرائت کرد».[۲۰]

این کتاب یکی از مدارک کتاب بزرگ بحارالانوار علامه مجلسی است. علامه در بحارالانوار می نویسد:«روایت می کنم از کتاب مناقب، تألیف دانشمند بزرگ، ابن شاذان قمی».[۲۱]

صاحب وسائل الشیعه، هنگامی که نام این اثر را می برد، می نویسد:«این کتاب صد منقبت از مناقب و فضائل حضرت امیرمؤمنان علیه‌السلام را دربر دارد و هم اینک نزد من موجود است».[۲۲]

علت تألیف کتاب مناقب

از مقدمه ای که مؤلف بزرگوار بر کتابش نوشته است، چنین بدست می آید که گویا بعضی از دوستداران حضرت امیر علیه‌السلام از او درخواست کردند کتابی در فضائل و مناقب حضرت علی بن ابیطالب علیه‌السلام بنویسد؛ لذا ابن شاذان در پاسخ او می نویسد:«ای برادر! از من درخواست کردی کتابی در مقام و شأن و فضائل امیرمؤمنان علیه‌السلام به رشته تحریر درآورم، من به این نیاز شما پاسخ می دهم و این کتاب را که شامل صد فضیلت از دریای بی‌پایان فضائل علی علیه‌السلام است، با استناد به دانشمندان اهل سنت روایت می کنم. به این کتاب چنگ بزن و آن را حفظ کن. خداوند ما را به راه صواب و سداد رهنمون شود».[۲۳]

  • 1. ایضاح دفائن النواصب؛
  • 2. بستان الکرام؛
  • 3. ردالشمس علی امیرالمؤمنین علیه‌السلام؛

گلچینی از بوستان فضائل علی علیه‌السلام

1- علی آفتاب تابان:

باواسطه از ابوهریره نقل می کند:«نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله بودم. ناگهان دیدم علی از دور نمایان شد و به سوی ما آمد. رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:ابوهریره! می دانی این شخص کیست؟ گفتم:او علی بن ابی‌طالب است. پیامبر فرمود:او دریای مواج و خورشید تابان است. دستان او از رود فرات سخاوتمندتر و قلب او از تمام جهان وسیع تر است. هر کس که دشمن او باشد، از رحمت خدا دور باد».[۲۵]

2- شأن علی علیه‌السلام:

باواسطه از سلمان نقل می کند:«از پیامبر صلی الله علیه و آله شنیدم که می فرمود:شما را به علی بن ابی‌طالب توصیه می کنم. به دامن او چنگ بزنید، او مولای شما است. او را دوست بدارید، بزرگ شما است. از او پیروی کنید، دانشمند شما است. او را احترام کنید، پیشوای شما به سوی بهشت است. او را بزرگ شمارید. هر زمان که شما را به کاری فراخواند، دعوت او را لبیک بگویید. اگر به شما فرمان داد، از او فرمان برید. او را دوست بدارید و احترامش کنید و آنچه درباره علی گفتم، همه را خدایم دستور داده است تا به شما امت برسانم».(26)

3- دوستی با علی علیه‌السلام:

باواسطه نقل می کند که رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:«هر کس علی را دوست بدارد، خداوند نمازها و عبادات او را قبول می کند و دعای او را به اجابت می رساند. هر کس علی را دوست بدارد، خداوند به تعداد هر رگی که در بدن دارد، به او بهشت عطا خواهد کرد. هر کس آل محمد صلی الله علیه و آله را دوست بدارد، از حساب میزان و صراط در امان است و آن که با آل محمد صلی الله علیه و آله دشمنی ورزد، روز قیامت که به صحنه محشر حاضر می شود، بر پیشانی او نوشته شده است:آیس، من رحمة اللّه؛ مأیوس از رحمت خدا».[۲۶]

4- اسم های علی علیه‌السلام در قیامت:

باواسطه از رسول الله صلی الله علیه و آله روایت می کند که حضرت فرمود:«وقتی که روز قیامت شود، علی بن ابی‌طالب را با هفت نام صدا می زنند؛ یا صدیق، یا دالّ، یا عابد، یا هادی، یا مهدی، یا فتی، یا علّی! تو و پیروانت بدون حساب داخل بهشت شوید».[۲۷]

5- وزیر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله:

در مناقب از رسول اکرم صلی الله علیه و آله نقل می کند که آن حضرت چنین دعا فرمود:«خداوندا! برای من یک وزیر از اهل آسمان و یک وزیر از اهل زمین قرار بده!» و خداوند به حضرت وحی کرده که:«وزیر تو از آسمانیان جبرئیل و از اهل زمین علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام است».[۲۸]

6- پنج گروه جهنمی:

باواسطه از حضرت امام رضا علیه‌السلام روایت می کند که آن بزرگوار از پدران خود از حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله نقل فرمود:«پنج گروه هستند که در جهنم شعله های آتش آنان خاموش نمی شود:

  • 1- آن کس که به خدا شرک ورزد.
  • 2- مردی که پدر و مادر خود را آزار دهد و آنان را از خود برنجاند.
  • 3- آن کس که نزد ستمگری بر ضد برادر دینی خود بدگویی کند که این کار موجب کشته شدن آن مسلمان به دست آن ستمگر شود.
  • 4- مردی که انسان بی گناهی را بکشد.
  • 5- آن کس که مرتکب گناه شود و گناهان خود را از ناحیه خدا بداند».[۲۹]

وفات ابن شاذان قمی

همان طور که از سخن کراجکی بدست می آید، ابن شاذان تا سال 412 ه.ق ‌ زنده بود، ولی این که دقیقاً در چه سالی و در کجا وفات یافت، برای ما روشن نیست. در هر صورت این فقیه وارسته و محدث بزرگ پس از یک عمر تلاش مخلصانه در راه نشر آرمان امامان معصوم علیهم‌السلام و ترویج فضائل امیرمؤمنان علیه‌السلام وفات یافت. روحش شاد و یادش جاوید باد.

پانویس

  1. . امل الامل، ج 2، ص 152؛ روضات الجنات، ج 6، ص 179؛ سفینة البحار، ج 1، ص 693؛ مستدرک الوسائل، ج 3، ص 500؛ اعیان الشیعه، ج 9، ص 100؛ الذریعه، ج 2، ص 495؛ ریحانه الادب، ج 8، ص 62 و لغت نامه دهخدا، ص 322.
  2. . فوائد الرضویه، ص 78.
  3. . مناقب امیرالمؤمنین، مأه منقبه منقبت اول و روضات الجنات، ج 6، ص 181.
  4. . الکنی والالقاب، ج 2، ص 109.
  5. . همان، ج 1، ص 431.
  6. . نجاشی، ص 62، تنقیح المقال، ج 1، ص 71.
  7. . مأه منقبه، ص 38؛ روضات الجنات، ج 6، ص 182؛ منقبت، ص 22، 25، 35 و 85؛ ریحانه الادب، ج 8، ص 62.
  8. . فوائد الرضویه، ص 570؛ الکنی والالقاب، ج 3، ص 88؛ امل الامل، ج 2، ص 282 و روضات الجنات، ج 6، ص 209.
  9. . بحارالانوار، ج 1، ص 35.
  10. . روضات الجنات، ج 6، ص 210 والکنی والالقاب، ج 3، ص 89.
  11. . الکنی والالقاب، ج 3، ص 199؛ فوائد الرضویه، ص 19 و چند منبع دیگر.
  12. . مقدمه کتاب مأه منقبه، ص 5، به تحقیق نبیل رضا علوان و نیز مراجعه شود به لسان المیزان ابن حجر، ج 5، ص 62.
  13. . امل الامل، ج 2، ص 241.
  14. . روضات الجنات، ج 6، ص 179.
  15. . مستدرک الوسائل، ج 3، ص 500.
  16. . الکنی والالقاب، ج 1، ص 313.
  17. . تنقیح المقال، ج 2، ص 73.
  18. . اعیان الشیعه، ج 9، ص 101، به نقل از مقدمه مأة منقبه.
  19. . کنز الفوائد، ج 1 و 2، صفحات متعدد.
  20. . روضات الجنات، ج 6، ص 181؛ ریحانه الادب، ج 8، ص 62؛ الکنی والالقاب، ج 1، ص 312 و الذریعه، ج 22، ص 316.
  21. . بحارالانوار، ج 1، ص 18.
  22. . امل الامل، ج 2، ص 62.
  23. . مقدمه کتاب مأه منقبه، ص 35؛ امل الامل، ج 2، ص 62 و دائرة المعارف اسلامی، ج 4، ص 52.
  24. . الذریعه، ج 22، ص 316 و ج 2، ص 495؛ ریحانه الادب، ج 8، ص 62 و روضات الجنات، ج 8، ص 62، اخیراً مدرسه الامام المهدی مجموع کتاب های ابن شاذان را چاپ و منتشر کرده است.
  25. و (26). روضات الجنات، ج 6، ص 181، به نقل از مأة منقبه و کنزالفوائد.
  26. . مأه منقبه، منقبت 95، ص 175.
  27. . همان، ص 145.
  28. . همان، ص 138.
  29. . کنزالفوائد، ج 2، ص 47 و روضات الجنات، ج 6، ص 181.

منابع

  • ابوالحسن ربانی صالح‌آبادی،ستارگان حرم، جلد 8.
  • ابوالحسن محمد بن احمد بن علی بن شاذان ابن شاذان قمٌی ،[www.vista.ir/article/67614/ابوالحسن-محمد-بن-احمد-بن-علی-بن-شاذان-ابن-شاذان-قمٌی، ویستا]