قاعده الاقرب فالاقرب: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
(۵ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
قاعده الاقرب فالاقرب، از جمله قواعذ فقهی است .خلاصه این قاعده این است که هر گاه بنا باشد حکمی همچون پرداخت دیه برای فردی اجرا شود و به جهتی اخذ دیه از محکوم علیه ممکن نباشد، کسانی که به او نزدیکتر هستند به ترتیب نزدیکی، باید دیه را تدارک بینند .  
+
قاعده '''«الأقْرَب فَالأقْرَب»''' از جمله [[قواعد فقهی]] است، که در موارد متعددی در [[فقه]] از جمله: [[دیه]]، [[نفقه]] و [[ارث]] به کار برده می‌شود؛ مثلا هرگاه بنا باشد حکمی همچون پرداخت [[دیه]] برای فردی اجرا شود و به جهتی اخذ دیه از محکوم علیه ممکن نباشد، کسانی که به او نزدیکتر هستند، به ترتیب نزدیکی باید دیه را بدهند.  
==بیان قاعده==
 
  
بحث "الاقرب فالاقرب" در موارد متعددی از فقه به کار برده می شود که به برخی از آنها اشاره می نماییم.
+
==مفهوم‌شناسی==
  
==نمونه هائی از کاربرد قاعده ==
+
قاعدۀ «الاقرَب فالاقرَب» یا «الاقرَبُ یَمنَعُ الابعَد» به معنای مانع شدن خویشان و بستگان نزدیک‌تر به میّت از [[ارث]] بردن خویشان دورتر است و نزدیک‌ترین خویشاوند، حق بیشتری برای ارث بردن دارد. مقصود از اقرب و ابعد، خویشان میّت، به ترتیب طبقات سه‌گانۀ ارث است؛ بدین‌معنا که با وجود طبقه نخست (اقرب)، طبقه دوم و سوم (ابعد) و با وجود طبقۀ دوم، طبقۀ سوم ارث نمی‌برد.  
 
1. اگر کسی عمداً کسی را بکشد و فرار کند نخست دیه را از مال او می گیرند و اگر نداشته باشد از بستگانش بر اساس الْأَقْرَبِ فَالْأَقْرَبِ گرفته می شود. <ref> کلینی، کافی، ج ‌7، ص 365، چاپ چهارم دار الکتب الإسلامیة، تهران، ‌1365 هـ ش. </ref>
 
  
2. دیه عاقله<ref> عاقله کسانی هستند که خویشاوندی و بستگی نزدیک از جانب پدر به قاتل داشته باشند. مانند برادران ، عموها و فرزندان آنان. دیه قتل خطائی محض بر عهده عاقله است که در مدت سه سال باید آن را بپردازند و هر سال قسطی از آن که برابر یک سوم دیه است در ذمه عاقله موجود در وقت آن قسط ثابت می شود.
+
==نمونه‌هائی از کاربرد قاعده==
</ref> که بر اساس الاقرب فالاقرب تقسیم می شود<ref> حلی، حسن بن یوسف بن مطهر أسدی، ‌تبصرة المتعلمین فی أحکام الدین، ص، 206، ناشر، مؤسسة طبع و نشر وابسته به وزارت فرهنگ و ارشاد، چاپ اول، تهران، 1411 هـ ق. </ref>
+
بحث "الاقرب فالاقرب" در موارد متعددی از [[فقه]] به کار برده می شود که به برخی از آنها اشاره می شود:
 
3.در پرداخت نفقه نیز گفته شده الأقرب فالأقرب رعایت می شود.<ref> فخر المحققین، محمد بن حسن بن یوسف اسدی حلّی، إیضاح الفوائد فی شرح مشکلات القواعد، ج ‌3، ص 286، ناشر، مؤسسة إسماعیلیان برای چاپ و نشر، چاپ اول، قم، 1387 هـ ق. </ref>
 
 
4. اما این اصطلاح بیشتر در بخش ارث مطرح می شود و معنای قاعده "الاقرب فالاقرب" این است که با وجود دسته اول، ارث به دسته دوم و سوم نمی رسد و در صورت نبودن دسته اول، ارث به دسته دوم می رسد و به دسته سوم نمی رسد و با نبودن دسته اول و دوم ارث به دسته سوم می رسد.
 
  
وارثان خویشاوند نسبى در سه طبقه قرار دارند.
+
۱. در روایتی از [[ابو بصیر]] آمده است: «سأَلْتُ أَبا عبداللَّهِ (ع) عن رجل قتلَ رجلاً متَعَمِّداً ثمَّ هرب القاتل فلم یقدر علیه؟ قال: "إِنْ کان لهُ مالٌ أُخذت الدِّیَةُ من ماله و إِلَّا فمن الأَقرب فالأَقرب"...»؛ از [[امام صادق]] علیه السلام در مورد کسی که عمداً کسی را بکشد و فرار کند پرسیدم، فرمود: نخست [[دیه]] را از مال او می گیرند و اگر نداشته باشد، از بستگانش بر اساس «الأقْرَب فَالأقْرَب» گرفته می شود؛<ref> کلینی، کافی، ج ‌۷، ص ۳۶۵، چاپ چهارم دارالکتب الإسلامیة، تهران، ‌۱۳۶۵ش. </ref> یعنی کسانی که به او نزدیکتر هستند، به ترتیب نزدیکی باید دیه را تدارک ببینند.  
  
 +
۲. دیه «عاقله»<ref> عاقله کسانی هستند که خویشاوندی و بستگی نزدیک از جانب پدر به قاتل داشته باشند. مانند برادران، عموها و فرزندان آنان. دیه قتل خطائی محض بر عهده عاقله است که در مدت سه سال باید آن را بپردازند و هر سال قسطی از آن که برابر یک سوم دیه است در ذمه عاقله موجود در وقت آن قسط ثابت می شود. </ref> که بر اساس الاقرب فالاقرب تقسیم می شود.<ref> علامه حلی، تبصرة المتعلمین فی أحکام الدین، ص، ۲۰۶، مؤسسة طبع و نشر وابسته به وزارت فرهنگ و ارشاد، چاپ اول، تهران، ۱۴۱۱ هـ ق. </ref>
 
   
 
   
طبقه اوّل: داراى دو بخش است: بخش اوّل: پدر و مادر. بخش دوم: فرزندان (بى واسطه یا با واسطه).
+
۳. در پرداخت [[نفقه]] نیز گفته شده الأقرب فالأقرب رعایت می شود.<ref> فخرالمحققین حلّی، إیضاح الفوائد فی شرح مشکلات القواعد، ج ‌۳، ص ۲۸۶، مؤسسة إسماعیلیان برای چاپ و نشر، چاپ اول، قم، ۱۳۸۷ق. </ref>
 
 
 
   
 
   
طبقه دوم: داراى دو بخش است: بخش اوّل: پدر بزرگ و مادر بزرگ (بى واسطه یا با واسطه). بخش دوم: برادر و خواهر و برادرزاده و خواهرزاده (بى واسطه یا با واسطه).
+
۴. اما این اصطلاح بیشتر در بخش [[ارث]] مطرح می شود و معنای قاعده "الاقرب فالاقرب" این است که با وجود دسته (طبقه) اول، ارث به دسته دوم و سوم نمی رسد و در صورت نبودن دسته اول، ارث به دسته دوم می رسد و به دسته سوم نمی رسد و با نبودن دسته اول و دوم، ارث به دسته سوم می رسد.
  
طبقه سوم: که یک بخش است: عمو و عمّه و دایى و خاله و فرزندان آنها<ref> توضیح المسائل (المحشى للإمام الخمینی)، ج ‌2، ص 704. </ref>
+
توضیح اینکه: وارثان خویشاوند نسبى در سه طبقه قرار دارند. طبقه اوّل: داراى دو بخش است: بخش اوّل: پدر و مادر. بخش دوم: فرزندان (بى واسطه یا با واسطه). طبقه دوم: داراى دو بخش است: بخش اوّل: پدر بزرگ و مادر بزرگ (بى واسطه یا با واسطه). بخش دوم: برادر و خواهر و برادرزاده و خواهرزاده (بى واسطه یا با واسطه). طبقه سوم: که یک بخش است: عمو و عمّه و دایى و خاله و فرزندان آنها.<ref> توضیح المسائل (المحشى للإمام الخمینی)، ج ‌۲، ص ۷۰۴. </ref>
 
 
به عبارت دیگر، کسانى که بواسطه خویشاوندى ارث مى‌برند سه دسته هستند:
 
 
 
 
دسته اول: پدر و مادر و اولاد میت است و با نبودن اولاد، اولادِ اولاد هر چه پایین روند هر کدام آنان که به میت نزدیکتر است ارث مى‌برد و تا یک نفر از این دسته هست دسته دوم ارث نمى‌برند.
 
 
 
دسته دوم: جد یعنى پدر بزرگ و پدر او هر چه بالا رود و جدّه یعنى مادر بزرگ و مادر او هر چه بالا رود پدرى باشند یا مادرى و خواهر و برادر و با نبودن برادر و خواهر، اولاد ایشان هر کدام آنان که به میت نزدیک تر است ارث مى‌برد و تا یک نفر از این دسته هست دسته سوم ارث نمى‌برند.
 
 
 
دسته سوم: عمو و عمه و دایى و خاله (هر چه بالا روند) و اولاد آنان هر چه پایین روند و تا یک نفر از عموها و عمه‌ها و دایى‌ها و خاله‌هاى میت زنده‌اند، اولاد آنان ارث نمى‌برند ولى اگر میت عموى پدرى و پسر عموى پدر و مادرى داشته باشد (و غیر از اینها وارثى نداشته باشد) ارث به پسر عموى پدر و مادرى مى‌رسد و عموى پدرى ارث نمى‌برد.<ref> توضیح المسائل (المحشى للإمام الخمینی)، ج ‌2، ص 706، مسأله 2728 </ref>
 
  
 +
به عبارت دیگر، کسانى که بواسطه خویشاوندى ارث مى‌برند سه دسته هستند: دسته اول: پدر و مادر و اولاد میت است و با نبودن اولاد، اولادِ اولاد هر چه پایین روند هر کدام آنان که به میت نزدیکتر است ارث مى‌برد و تا یک نفر از این دسته هست دسته دوم ارث نمى‌برند. دسته دوم: جد یعنى پدر بزرگ و پدر او هر چه بالا رود و جدّه یعنى مادر بزرگ و مادر او هر چه بالا رود، پدرى باشند یا مادرى و خواهر و برادر و با نبودن برادر و خواهر، اولاد ایشان هر کدام آنان که به میت نزدیک تر است ارث مى‌برد و تا یک نفر از این دسته هست دسته سوم ارث نمى‌برند. دسته سوم: عمو و عمه و دایى و خاله (هر چه بالا روند) و اولاد آنان هر چه پایین روند و تا یک نفر از عموها و عمه‌ها و دایى‌ها و خاله‌هاى میت زنده‌اند، اولاد آنان ارث نمى‌برند. البته یک مورد از این قاعده استثنا شده است و آن اینکه اگر میت عموى پدرى و پسر عموى پدر و مادرى داشته باشد (و غیر از اینها وارثى نداشته باشد) ارث به پسر عموى پدر و مادرى مى‌رسد و عموى پدرى ارث نمى‌برد.<ref> توضیح المسائل (المحشى للإمام الخمینی)، ج ‌۲، ص ۷۰۶، مسأله ۲۷۲۸. </ref>
 
==پانویس==
 
==پانویس==
 
{{پانویس}}
 
{{پانویس}}
 
+
==منابع==
==منبع==
+
*[http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa7859 "قاعده الاقرب فالاقرب"، اسلام کوئست]، بازیابی: دهم اردیبهشت 1394.
قاعده الاقرب فالاقرب، [http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa7859   اسلام کوئیست]، بازیابی: دهم اردیبهشت 1394
+
*فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (علیهم‌السلام)، ج۶، ص۹۲. 
 
 
 
{{فقه}}
 
{{فقه}}
 
{{فقه/قواعد فقهی}}
 
{{فقه/قواعد فقهی}}
  
 
[[رده : قواعد فقه]]
 
[[رده : قواعد فقه]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۳ ژوئن ۲۰۲۵، ساعت ۰۹:۱۸

قاعده «الأقْرَب فَالأقْرَب» از جمله قواعد فقهی است، که در موارد متعددی در فقه از جمله: دیه، نفقه و ارث به کار برده می‌شود؛ مثلا هرگاه بنا باشد حکمی همچون پرداخت دیه برای فردی اجرا شود و به جهتی اخذ دیه از محکوم علیه ممکن نباشد، کسانی که به او نزدیکتر هستند، به ترتیب نزدیکی باید دیه را بدهند.

مفهوم‌شناسی

قاعدۀ «الاقرَب فالاقرَب» یا «الاقرَبُ یَمنَعُ الابعَد» به معنای مانع شدن خویشان و بستگان نزدیک‌تر به میّت از ارث بردن خویشان دورتر است و نزدیک‌ترین خویشاوند، حق بیشتری برای ارث بردن دارد. مقصود از اقرب و ابعد، خویشان میّت، به ترتیب طبقات سه‌گانۀ ارث است؛ بدین‌معنا که با وجود طبقه نخست (اقرب)، طبقه دوم و سوم (ابعد) و با وجود طبقۀ دوم، طبقۀ سوم ارث نمی‌برد.

نمونه‌هائی از کاربرد قاعده

بحث "الاقرب فالاقرب" در موارد متعددی از فقه به کار برده می شود که به برخی از آنها اشاره می شود:

۱. در روایتی از ابو بصیر آمده است: «سأَلْتُ أَبا عبداللَّهِ (ع) عن رجل قتلَ رجلاً متَعَمِّداً ثمَّ هرب القاتل فلم یقدر علیه؟ قال: "إِنْ کان لهُ مالٌ أُخذت الدِّیَةُ من ماله و إِلَّا فمن الأَقرب فالأَقرب"...»؛ از امام صادق علیه السلام در مورد کسی که عمداً کسی را بکشد و فرار کند پرسیدم، فرمود: نخست دیه را از مال او می گیرند و اگر نداشته باشد، از بستگانش بر اساس «الأقْرَب فَالأقْرَب» گرفته می شود؛[۱] یعنی کسانی که به او نزدیکتر هستند، به ترتیب نزدیکی باید دیه را تدارک ببینند.

۲. دیه «عاقله»[۲] که بر اساس الاقرب فالاقرب تقسیم می شود.[۳]

۳. در پرداخت نفقه نیز گفته شده الأقرب فالأقرب رعایت می شود.[۴]

۴. اما این اصطلاح بیشتر در بخش ارث مطرح می شود و معنای قاعده "الاقرب فالاقرب" این است که با وجود دسته (طبقه) اول، ارث به دسته دوم و سوم نمی رسد و در صورت نبودن دسته اول، ارث به دسته دوم می رسد و به دسته سوم نمی رسد و با نبودن دسته اول و دوم، ارث به دسته سوم می رسد.

توضیح اینکه: وارثان خویشاوند نسبى در سه طبقه قرار دارند. طبقه اوّل: داراى دو بخش است: بخش اوّل: پدر و مادر. بخش دوم: فرزندان (بى واسطه یا با واسطه). طبقه دوم: داراى دو بخش است: بخش اوّل: پدر بزرگ و مادر بزرگ (بى واسطه یا با واسطه). بخش دوم: برادر و خواهر و برادرزاده و خواهرزاده (بى واسطه یا با واسطه). طبقه سوم: که یک بخش است: عمو و عمّه و دایى و خاله و فرزندان آنها.[۵]

به عبارت دیگر، کسانى که بواسطه خویشاوندى ارث مى‌برند سه دسته هستند: دسته اول: پدر و مادر و اولاد میت است و با نبودن اولاد، اولادِ اولاد هر چه پایین روند هر کدام آنان که به میت نزدیکتر است ارث مى‌برد و تا یک نفر از این دسته هست دسته دوم ارث نمى‌برند. دسته دوم: جد یعنى پدر بزرگ و پدر او هر چه بالا رود و جدّه یعنى مادر بزرگ و مادر او هر چه بالا رود، پدرى باشند یا مادرى و خواهر و برادر و با نبودن برادر و خواهر، اولاد ایشان هر کدام آنان که به میت نزدیک تر است ارث مى‌برد و تا یک نفر از این دسته هست دسته سوم ارث نمى‌برند. دسته سوم: عمو و عمه و دایى و خاله (هر چه بالا روند) و اولاد آنان هر چه پایین روند و تا یک نفر از عموها و عمه‌ها و دایى‌ها و خاله‌هاى میت زنده‌اند، اولاد آنان ارث نمى‌برند. البته یک مورد از این قاعده استثنا شده است و آن اینکه اگر میت عموى پدرى و پسر عموى پدر و مادرى داشته باشد (و غیر از اینها وارثى نداشته باشد) ارث به پسر عموى پدر و مادرى مى‌رسد و عموى پدرى ارث نمى‌برد.[۶]

پانویس

  1. کلینی، کافی، ج ‌۷، ص ۳۶۵، چاپ چهارم دارالکتب الإسلامیة، تهران، ‌۱۳۶۵ش.
  2. عاقله کسانی هستند که خویشاوندی و بستگی نزدیک از جانب پدر به قاتل داشته باشند. مانند برادران، عموها و فرزندان آنان. دیه قتل خطائی محض بر عهده عاقله است که در مدت سه سال باید آن را بپردازند و هر سال قسطی از آن که برابر یک سوم دیه است در ذمه عاقله موجود در وقت آن قسط ثابت می شود.
  3. علامه حلی، تبصرة المتعلمین فی أحکام الدین، ص، ۲۰۶، مؤسسة طبع و نشر وابسته به وزارت فرهنگ و ارشاد، چاپ اول، تهران، ۱۴۱۱ هـ ق.
  4. فخرالمحققین حلّی، إیضاح الفوائد فی شرح مشکلات القواعد، ج ‌۳، ص ۲۸۶، مؤسسة إسماعیلیان برای چاپ و نشر، چاپ اول، قم، ۱۳۸۷ق.
  5. توضیح المسائل (المحشى للإمام الخمینی)، ج ‌۲، ص ۷۰۴.
  6. توضیح المسائل (المحشى للإمام الخمینی)، ج ‌۲، ص ۷۰۶، مسأله ۲۷۲۸.

منابع

فقه
کلیات: تاریخ فقه، ابواب فقه، احکام، اجتهاد، منابع اجتهاد در فقه شیعه، تقلید، اصول فقه، قواعد فقهی
منابع: عروة الوثقى، شرایع الاسلام، علل الشرائع، لمعه، جواهرالكلام، المكاسب المحرمه، مدارک الاحکام و ...
↓ رده ها ↓
فقه: فقیهان، منابع فقهی، اصطلاحات فقهی، آیات الاحکام، منابع اجتهاد در فقه شیعه، قواعد فقه
اصول فقه: اصول فقه، اصولیون، منابع اصول فقه، اصطلاحات اصول فقه
احکام: احکام، احکام عبادی، احکام اقتصادی، احکام خانواده، احکام روابط اجتماعی، احکام قضایی و جزایی، احکام اطعمه و اشربه، اصطلاحات احكام
قواعد فقهی
اصالت صحت، قاعده اشتراک، اهم و مهم، تداخل اسباب و مسببات، قاعده حلیت، قاعده طهارت، قاعده فراغ و تجاوز، قاعده قرعه، لاتعاد، لاضرر، قاعده میسور، نفی عسر و حرج، قاعده ید، قاعده سوق، نفی سبیل، قاعده لزوم، قاعده تسلیط، اکل مال به باطل، ولایت حاکم بر ممتنع، الاقرب فالاقرب
مسابقه از خطبه ۱۱۱ نهج البلاغه