صدرالدین محمد قونوی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی « '''اثير الدين محمد بن يوسف بن على بن حيّان نفزى غرناطى اندلسى''' (متولد شوال 654-7...» ایجاد کرد)
 
جز (مهدی موسوی صفحهٔ محمد بن اسحاق صدرالدین قونوی را به صدرالدین محمد قونوی منتقل کرد)
 
(۱۱ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
'''اثير الدين محمد بن يوسف بن على بن حيّان نفزى غرناطى اندلسى''' (متولد شوال 654-745ق معادل 1256-1344 م)، نحوى، شاعر و اديب عصر بنى نصر در غرناطه و ممالیک در مصر، نسب او به قبيلۀ بربر نژاد نفزه مى‌رسد، پدرش اهل جيّان بود، و گویا پس از تصرف این شهر در 643ق به دست مسيحيان آنجا را ترك گفته است.ابوحيان در مطخشارش از توابع غرناطه زاده شد و در همانجا پرورش يافت.
+
{{شناسنامه عالم
  
==کسب علم و دانش و مسافرتها==
+
|نام کامل = صدرالدين محمد قونوى
 +
 +
|تصویر=
  
 +
|زادروز = ۶۰۷ قمری
  
او از 670 ق(يا 668 ق) شروع به تحصيل علم كرد.به شهرهاى بسيارى در مغرب و مشرق مسافرت نمود و از محضر استادان بسيار و بنامى بهره جست.خود وى استادانش را 450 تن شمرده و در جايى ديگر شمار آنان را با كسانى كه به او اجازۀ نقل حديث داده‌اند،1500 تن نوشته است.وى نخست در زادگاهش نزد ابومحمد عبدالحق بن على انصارى و در غرناطه نزد ابوجعفر ابن طباع و ابن بشير قراءات هفتگانه را آموخت.سپس به ملازمت ابن زبير در آمد و از او نحو آموخت.بار ديگر در مالقه از ابن زبير علم حديث، اصول فقه و نيز منطق آموخت.وى سپس به المريه، جزيرة الخضراء، جبل الفتح رفت و از استادان بنام آن ديار كسب علم كرد.از اندلس عازم مغرب شد و در سبته، بجايه، تونس از استادان فراوان بهره برد.در 679ق برای گزاردن حج به حجاز رفت.ضمن این سفر در مكه، منى و جده نيز به استماع حديث پرداخت.علت مهاجرت وى از مغرب به مشرق زمین عوامل گوناگونى داشته، اما مهمتر از همه را مى‌توان ادامۀ تحصيل و بهره مندى از مجالس درس دانشمندان مشرق زمین، برشمرد.
+
|زادگاه = قونیه، [[ترکیه]]
  
در 680ق به قاهره رسيد ‎و در مدرسۀ افرم به تحصيل مشغول شد، قاهره به صورت كانون علم و ادب آن روز در آمده بود و مجالس درس و بحث و مناظرۀ علمى در مساجد و مدارس آن شهر رونقى خاص داشت. ابوحيان ابتدا در اسكندريه نزد اساتيد، علم آموخت.سپس در قاهره، علم اصول و حديث را پى‌گيرى كرد.
+
|وفات = ۶۷۳ قمری
  
وى علاوه بر علوم ياد شده، در شعر و ادب و لغت نيز اندوختۀ فراوانى داشت، و پس از آنكه نزدیک به 20 سال از عمر خود را در تحصيل علم سپرى كرد و در علوم مختلف نحو، تفسير، فقه، حديث و قرائت قرآن آزموده شد،یکسره به تدريس و تأليف پرداخت.[[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] مى‌گوید:در میان استادانم هيچ كس را به سخت كوشى وى نيافتم.هر گاه به خدمتش رسيدم،يا در كار تدريس بود،يا به جمع حديث و تأليف و تصنيف مشغول بود و هرگز او را در غير این حالات نيافتم.
+
|مدفن = قونیه
  
==تدريس و شاگردان ابوحيان==
+
|اساتید =[[محیی الدین ابن عربی]]،...
  
 +
|شاگردان = [[قطب الدین شیرازی]]، [[فخرالدین عراقی]]، مؤیدالدین جندی، سعدالدین سعید فرغانی، شمس‌الدین ایکی، عفیف‌الدین التلمسانی،...
  
ابوحيان به زودى بر همگنان خود پيشى جست و در شرق و غرب شهرتى عظيم يافت.در نحو به شيخ النحاة يا امام النحاة، در علم حديث به شيخ المحدثين و در ساير علوم به رئيس العلماء معروف شد.وى پس از مرگ ابن نحاس در 698ق در مقام بزرگترين نحوى روزگار خود كرسى تدريس نحو را در جامع الاقهر و حاكمى و سپس تدريس تفسير را در مدرسۀ صالحيه و تدريس و نقل حديث را در مدرسۀ منصوريه بر عهده گرفت.شاگردانى از اطراف و اكناف در مجالس درسى او شركت جستند كه بسيارى از آنان بعدها خود در صف بزرگان و دانشمندان روزگار خویش درآمدند در میان شاگردان معروف او از [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]]، ابن هشام، تقى الدين سبکىو فرزند وى تاج الدين سبک ى، ابن عقيل، ابن رافع، ابن فضل الله، ابن مرزوق و...مى توان نام برد.[[شهيد ثانى]] بواسطه شاگردش جمال‌الدين بن عبدالصمد بن ابراهيم بن خليل بغدادى از وى روايت مى‌كند.چنانكه از آثار او بر مى‌آيد، وى با زبانهاى فارسی، تركى و حبشى نيز آشنا بوده و چند اثر خود را به این زبانها تأليف كرده است.
+
|آثار = ‏[[اعجاز البيان فى تأويل ام القرآن]]، النفحات الالهیه، مفتاح الغیب، شرح اسماء الحسنى، النصوص فی تحقیق الطور المخصوص، المفاوضات،...
  
==ذوق شخصى==
+
}}
 +
'''«صدرالدين محمد بن اسحاق قونوى»''' ملقب به شيخ كبير (۶۰۷-۶۷۳ ق)، از عرفا و علماى برجسته‌ مسلمان در قرن هفتم قمری است. او در تحت تربيت بزرگان [[عرفان]] از جمله [[محیی الدین ابن عربی]] درآمد، و در كنار سلوک و رياضت، به كسب علوم ظاهرى هم پرداخت و جامع علوم عقلى و نقلى گرديد. «[[اعجاز البيان فى تفسير ام القرآن|اعجاز البيان فى تفسير ا‌القرآن]]» و «مفتاح الغیب» از آثار معروف اوست.
  
 +
==زندگی‌نامه==
 +
محمد بن اسحاق قونوی ملقّب به صدرالدین و [[کنیه|مکنّی]] به ابوالمعالی، در سال ۶۰۶ یا ۶۰۷ ه.ق در قونیه (شهری در آناتولی [[ترکیه]]) به دنیا آمد. پدرش از اشراف و ثروتمندان بود و بعد از فوت او مادرش با [[محیی الدین ابن عربی]] ازدواج نمود و این امر رابطه او را با ابن عربی استحکام بخشید.
  
وى با همۀ عشقى كه به علوم مختلف مى‌ورزيد، به فلسفه اعتنايى نداشت، تا آنجا كه وقتى وارد مصر شد و گروه بسيارى را مشغول فراگيرى فلسفه ديد، بسيار تعجب كرد.آيين صوفيان را نيز نمى‌پسنديد و با اينكه خود داستانهایى از كرامات برخى شيوخ متصوفه نقل كرده، آنان را مورد انتقاد بسيار قرار داده، چندانكه در برخى اشعارش آنان را زنديق و غرق در گمراهى خوانده است.
+
بی تردید مؤثرترین عامل در شکل گیری شخصیت علمی و عرفانی صدرالدین قونوی، رشد و تربیت او در ملازمت و مصاحبت با محیی الدین ابن عربی می‌باشد که از زمان ورود شیخ به قونیه آغاز و تا پایان زندگی او ادامه یافته است.  
  
==مذهب ابوحيان==
+
شيخ صدرالدين با سعدالدين حموى ملاقات و رابطۀ محبت و وداد داشته‌اند. وى با [[خواجه نصيرالدين طوسى]] در مسائل حكمت مكاتبات فراوانى داشته و مورد تمجيد خواجه بوده است. با مولاناى رومی نيز كمال يگانگى را داشته و وظايف تجليل و احترام تمام در حق يكديگر معمول مى‌داشته‌اند. شمس‌الدين احمد افلاكى در كتاب مناقب العارفين آورده كه: چلبى حسام‌الدين از حضرت مولانا پرسيده بود كه [[نماز میت|نماز]] شما را كه بگزارد؟ فرمود كه شيخ صدرالدين اولى است.
  
 +
قونوی در علوم مختلف عقلی و ذوقی و نقلی متبحر و صاحب نظر بوده و تألیفات او حاکی از این حقیقت است که در پاره‌ای موارد بر ابن عربی نیز برتری داشته است و لغزش‌های محیی الدین در تالیفاتش و بخصوص در «[[فتوحات مکیه (کتاب)|الفتوحات المکیه]]» کمتر در آثار قونوی دیده می‌شود. ضمن این که قونوی اولین و مهمترین شارح افکار و اندیشه‌های [[محیی الدین ابن عربی|ابن عربی]] است و چنانکه [[جامی]] گفته است پی بردن به حقیقت وحدت وجود در مکتب ابن عربی و فهم درست آن جز از طریق مطالعه آثار صدر الدین قونوی ممکن نمی‌باشد؛ با این حال او از استقلال فکری برخوردار است و در آثار خود مطالبی را عرضه نموده که در آثار استادش، محیی الدین نمی‌توان یافت.
  
ابوحيان قبل از مهاجرت به شرق همانند بسيارى از مردم اندلس مذهب ظاهرى داشت و نسبت به آن سخت تعصب مى‌ورزيد، اما پس از ورود به مصر مانند بسيارى از دانشمندان ديگر مغربى چون [[ابن‌مالک، محمد بن عبدالله|ابن مالك]] تحت تأثير محيط مدارس مصر تغيير مذهب داد و با آنكه خود تأكيد بسيار كرده بود كه همیشه بر آيين ظاهرى خواهد ماند، به مذهب شافعى گراييد و قصيده‌اى نيز در مدح شافعى سرود.نسبت به [[امام على(ع)|حضرت علی عليه‌السلام]] ارادت خاصى داشت و دشمنانش را لعن مى‌كرد و در آثار خود گاه به اقوال آن حضرت استناد مى‌جست.
+
قونوى به فارسى نيز مسلط بوده و ابياتى نيز از او نقل كرده‌اند و مشارق الدرارى سيف فرغانى كه شرح قصيدۀ تائيۀ كبراى [[ابن فارض]] است نيز در اصل عربى كردۀ مباحث فارسى اوست كه در كلاس درس بر شاگردان بيان مى‌كرده است.
  
با اينهمه نبايد در این جنبه از عقايد او مبالغه كرد.ارادت وى به [[امام على(ع)|حضرت علی عليه‌السلام]] نيز ممكن است از این جهت بوده كه آن حضرت را بنيان گذار علم نحو مى‌دانسته است. ابوحيان از میان علماى معاصر،[[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيمیه]] را كه بين سالهاى 709 تا 713ق در اسكندريه و قاهره اقامت داشت، بسيار مى‌ستود و حتى قصيده‌اى در مدح وى سرود.اما پس از آنكه [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيمیه]] در کتاب العرش بر [[سیبویه، عمرو بن عثمان|سيبویه]] خردۀ بسيار گرفت، ابوحيان از او روى برتافت و به صف مخالفان او پيوست.
+
شيخ صدرالدين قونوی سرانجام در سال ۶۷۲ یا ۶۷۳ ه.ق در قونیه درگذشت و در مقابل مسجدی که در همان شهر به نام او ساخته شده بود مدفون گردید.
  
==شعر==
+
==شاگردان==
  
 +
شاگردان بسیاری در محضر صدرالدین قونوی تلمّذ نموده‌اند که مشهورترین آنان عبارتند از:
 +
*شیخ مؤیدالدین جندی، شارح [[فصوص الحکم]]
 +
*سعدالدین سعید فرغانی، شارح [[قصیده]] تائیه کبرای [[ابن فارض]] به فارسی و عربی با نام‌های مشارق الدراری و منتهی المدارک
 +
*شمس الدین ایکی
 +
*[[فخرالدین عراقی]]، مؤلف کتاب [[لمعات (کتاب)|اللمعات]]
 +
*عفیف الدین التلمسانی، شارح کتاب منازل السائرین و فصوص الحکم
 +
*[[قطب الدین شیرازی]]، شارح حکمة الاشراق (در حدیث)
  
ابوحيان شعر نيز مى‌سرود، برخى از این سروده‌ها در مدح نحو و نحویان بزرگ از جمله [[سیبویه، عمرو بن عثمان|سيبویه]] و شيوخ خود و نيز حاكمان وقت است.وى به اشعار عاشقانه و حماسى سخت تمايل داشت.
+
==آثار و تألیفات==
 +
کتب و رسائلی که از صدرالدین قونوى در فهرست کتابخانه‌های [[ترکیه]] آمده است عبارتند از:
 +
#مفتاح غیب الجمع و الوجود، معروف به مفتاح الغیب، از مهمترین کتب عرفان نظری و یکی از عالی‌ترین تالیفات صدر الدین قونوی است و شروح متعددی بر آن نوشته شده که مهمترین شان عبارتند از: شرح محمد شمس الدین ابن حمزه فناری به نام «مصباح الانس».
 +
#النصوص فی تحقیق الطور المخصوص. بر این کتاب نیز شروحی نوشته شده است.
 +
#[[اعجاز البيان فى تأويل ام القرآن]]، از [[تفسیر عرفانی|تفاسیر عرفانی]] است که مشتمل بر [[تفسیر قرآن|تفسیر]] و بیان جوانب [[معجزه|اعجازى]] سوره [[سوره حمد|فاتحة الکتاب]] (ام القرآن) مى‌باشد.
 +
#شرح حدیث الاربعین
 +
#النفحات الالهیة
 +
#مرآة العارفین
 +
#شرح الشجرة النعمانیة فی الدولة العثمانیة
 +
#الفکوک فی اسرار مستندات حکم الفصوص
 +
#تبصرة المبتدی و تذکرة المنتهی
 +
#التوجه الاتم الاعلی نحو الحق جلّ و علا
 +
#الرسالة الهادیه
 +
#الرسالة المفصحه
 +
#الرسالة فی حق امر المهدی (در انتساب آن به صدر الدین تردید است).
 +
#مکتوبات
 +
#رسالة السیر و السلوک
 +
#شرح اسماء الحسنی
 +
#خرقة التصوف
 +
#وصایا (فارسی)
 +
#شعب الایمان
 +
#ضابطة حکمیة
 +
#المفاوضات (در این کتاب قونوی سؤالاتی را برای [[خواجه نصیرالدین طوسی]] مطرح می‌کند، و در رسالة الهادیه خود به جواب‌های خواجه پاسخ می‌دهد.)
 +
#اعجاز البیان فی تاویل‌ام القرآن
 +
#رساله در باب عرش (فارسی)
 +
#کتاب الالماع ببعض کلیات اسرار السماع
 +
#رساله در مراتب کشف (فارسی)
 +
#رساله در بیان مبداء و معاد (فارسی)
  
==اخلاق==
+
کتابهایی نیز به قونوی منسوب است، از جمله:
 +
#مراتب التقوی
 +
#لطائف الاعلام فی اشارات اهل الالهام
 +
#نفثة المصدور و تحفة المشکور
 +
#النفحات الرحمانیة (احتمالا همان «النفحات الالهیة» است.)
 +
#دعاء التوحید
 +
#جامع الاصول (در حدیث)
 +
#کشف استار جواهر الحکم المستخرجة الموروثة من جوامع الکلم (در شرح حدیث اربعین که احتمالا همان شرح حدیث الاربعین است.)
 +
#کشف السر (در مفتاح الغیب و در فصوص الحکم به این کتاب اشاره شده است.)
 +
#الرسالة المرشدیة فی احکام الصفات الالهیة (احتمالا همان «الهادیة المرشدة» است.)
 +
#مطالع الایمان (احتمالا همان «شعب الایمان» است.)
 +
#علم العلم (در کتاب النفحات الالهیة به آن اشاره شده است.)
  
 +
==در نظر بزرگان==
 +
ارادت شخصیت‌های بزرگ اسلامی به صدرالدین قونوی حاکی از عظمت شخصیت اوست. در اینجا به مواردی اشاره می شود:
  
ابوحيان نسبت به مردم بسيار بد گمان بود و نيز طبعى سخت بخيل داشت و شگفت آنكه به بخل خود افتخار مى‌كرد و در هر مجلسى آن را مى‌ستود و ارباب كرم و بخشش را نكوهش مى‌كرد.زر و سيم را چندان دوست مى‌داشت كه آن را درمان هر درد مى‌شمرد.از این رو بر خلاف ديگر علما هيچ گاه مال خود را صرف خريد کتاب نكرد و همیشه از کتاب‌هایى كه به عاريت مى‌گرفت، استفاده مى‌كرد.
+
'''محقق طوسی:'''
  
==فرزند==
+
[[خواجه نصیرالدین طوسی]] پس از این که صدر الدین یکی از رسائل خود را از قونیه به نزد او می‌فرستد خطاب به او می‌نویسد: خطاب عالی مولانا الاعظم، هادی الامم، کاشف الظلم، صدر الملة و الدین، مجد الاسلام و المسلمین، لسان الحقیقة، برهان الطریقة، قدوة السالکین الواجدین، و مقتدی الواصلین المحققین، ملک الحکماء و العلماء فی الارضین، ترجمان الرحمان، افضل و اکمل جهان «ادام الله ظله»، به خادم دعا و ناشر ثنا، مرید صادق و مستفید عاشق، محمد طوسی رسیده، بوسیده، بر چشم نهاد و گفت:
  
 +
از نامه تو ملک جهان یافت دلم * وز لفظ تو عمر جاودان یافت دلم
  
ابوحيان دخترى به نام «نضار» داشت كه از محدثان عصر خود به شمار مى‌رفت، او را سخت گرامى مى‌داشت و بسيار مى‌ستود.نضار در 730ق درگذشت و ابوحيان از مرگ او سخت متأثر شد و کتابى به نام وى نوشت.
+
دل مرده بدم چو نامه ات برخواندم * از هر حرفی هزار جان یافت دلم
  
 +
'''مولوی:'''
  
==آثار==
+
در کتاب «طرائق الحقائق» چنین آمده است: جلالت قدر ابوالمعالی، شیخ صدر الدین محمد بن اسحاق قونوی (قدس سره) زیاده از حد تقریر و قدر تحریر است، چنانکه می‌گویند [[مولوی|مولانا جلال الدین]] در «[[مثنوی معنوی (کتاب)|مثنوی]]» به این اشعار اشاره به او فرموده است:
در روزگار ابوحيان شرح نویسى، اختصار و به نظم در آوردن آثار ديگران شيوۀ رايج نحویان بود.وى نيز از این قاعده مستثنى نيست و بيشتر آثارش از این قبيل است.آثار وى را بيش از 60 اثر شامل،12 اثر چاپى،13 اثر خطى 42 اثر مفقود، بر شمرده‌اند.برخى آثار چاپى وى، از این قرارند:1-البحر المحيط(تفسير مورد بحث)2-النهر الماء(مختصرى از تفسير بحر المحيط)3-تحفة(اتحاف) الاريب بما في القرآن من الغريب(توضيح مختصرى دربارۀ آن خواهد آمد)4-تذكرة النحاة 5-الادراك للسان الاتراك(از كهن‌ترين دستور زبان تركى است)6-تقريب المقرب 7-ديوان 8-النكت الحسان في شرح غاية الاحسان 9-هداية النحو و...
 
  
و نيز از آثار خطى مى‌توان موارد ذيل را نام برد:1-اعراب القرآن 2-لغات القرآن، 3-التدريب في تمثيل التقريب 4-عقد اللآلى في القراءات السبع العوالى 5-نكت الامالى على عقد اللآلى (در شرح عقد اللآلى مصنف)
+
پای استدلالیان چوبین بود * پای چوبین سخت بی تمکین بود
  
 +
غیر آن قطب زمان دیده ور * کز ثباتش کوه گردد خیره سر
  
==وفات==
+
و سپس این داستان را که حاکی از ارادت این دو عارف بزرگ به یکدیگر است نقل نموده است که روزی مولانا جلال الدین محمد به مجلس شیخ صدرالدین درآمد و شیخ در صدر صُفّه بالای سجاده نشسته بود و اکابر علما و اعاظم عرفا حاضر بودند. شیخ سجاده خود را به مولوی باز گذاشت که بنشیند، مولوی برای حرمت وی بر سجاده او ننشست و فرمود: به قیامت چه بگویم که چنین بی ادبی کنم. شیخ گفت: سجاده‌ای که تو را نشاید مرا نیز نشاید. سجاده را برداشت و کنار نهاد.
  
 +
'''جامی:'''
  
ابوحيان در اواخر عمر نابينا شده بود، در قاهره درگذشت و در مقبرۀ صوفيه مدفون گرديد.
+
[[عبدالرحمن جامی]] در «نفحات الانس» آورده است: هر کس که می‌خواهد بر کمال وی (قونوی) در وادی عرفان اطلاعی حاصل نماید به مطالعه کتاب «النفحات الالهیه» او بپردازد که بسیاری از احوال و اذواق و مکاشفات و منازلات خود را در آنجا نوشته است.
  
== منبع==
+
'''امام خمینی:'''
ویکی نور
+
 
 +
[[امام خمینی]] از قونوی با ‌عنوان محقق، عارف بزرگ و جانشین شیخ کبیر ابن‌ عربی یاد کرده ‌است، در آثار خویش به آثار علمی او توجه نموده و برخی مبانی و اصول قونوی را بررسی و تحلیل کرده ‌است.
 +
 
 +
==منابع==
 +
*[[نرم افزار تراث]]، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.
 +
*دانشنامه امام خمینی، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی.
 +
[[رده: علمای قرن هفتم]][[رده: عارفان]][[رده: مفسرین قرآن]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۶ ژانویهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۱:۳۰

نام کامل صدرالدين محمد قونوى
زادروز ۶۰۷ قمری
زادگاه قونیه، ترکیه
وفات ۶۷۳ قمری
مدفن قونیه

Line.png

اساتید

محیی الدین ابن عربی،...

شاگردان

قطب الدین شیرازی، فخرالدین عراقی، مؤیدالدین جندی، سعدالدین سعید فرغانی، شمس‌الدین ایکی، عفیف‌الدین التلمسانی،...

آثار

اعجاز البيان فى تأويل ام القرآن، النفحات الالهیه، مفتاح الغیب، شرح اسماء الحسنى، النصوص فی تحقیق الطور المخصوص، المفاوضات،...

«صدرالدين محمد بن اسحاق قونوى» ملقب به شيخ كبير (۶۰۷-۶۷۳ ق)، از عرفا و علماى برجسته‌ مسلمان در قرن هفتم قمری است. او در تحت تربيت بزرگان عرفان از جمله محیی الدین ابن عربی درآمد، و در كنار سلوک و رياضت، به كسب علوم ظاهرى هم پرداخت و جامع علوم عقلى و نقلى گرديد. «اعجاز البيان فى تفسير ا‌القرآن» و «مفتاح الغیب» از آثار معروف اوست.

زندگی‌نامه

محمد بن اسحاق قونوی ملقّب به صدرالدین و مکنّی به ابوالمعالی، در سال ۶۰۶ یا ۶۰۷ ه.ق در قونیه (شهری در آناتولی ترکیه) به دنیا آمد. پدرش از اشراف و ثروتمندان بود و بعد از فوت او مادرش با محیی الدین ابن عربی ازدواج نمود و این امر رابطه او را با ابن عربی استحکام بخشید.

بی تردید مؤثرترین عامل در شکل گیری شخصیت علمی و عرفانی صدرالدین قونوی، رشد و تربیت او در ملازمت و مصاحبت با محیی الدین ابن عربی می‌باشد که از زمان ورود شیخ به قونیه آغاز و تا پایان زندگی او ادامه یافته است.

شيخ صدرالدين با سعدالدين حموى ملاقات و رابطۀ محبت و وداد داشته‌اند. وى با خواجه نصيرالدين طوسى در مسائل حكمت مكاتبات فراوانى داشته و مورد تمجيد خواجه بوده است. با مولاناى رومی نيز كمال يگانگى را داشته و وظايف تجليل و احترام تمام در حق يكديگر معمول مى‌داشته‌اند. شمس‌الدين احمد افلاكى در كتاب مناقب العارفين آورده كه: چلبى حسام‌الدين از حضرت مولانا پرسيده بود كه نماز شما را كه بگزارد؟ فرمود كه شيخ صدرالدين اولى است.

قونوی در علوم مختلف عقلی و ذوقی و نقلی متبحر و صاحب نظر بوده و تألیفات او حاکی از این حقیقت است که در پاره‌ای موارد بر ابن عربی نیز برتری داشته است و لغزش‌های محیی الدین در تالیفاتش و بخصوص در «الفتوحات المکیه» کمتر در آثار قونوی دیده می‌شود. ضمن این که قونوی اولین و مهمترین شارح افکار و اندیشه‌های ابن عربی است و چنانکه جامی گفته است پی بردن به حقیقت وحدت وجود در مکتب ابن عربی و فهم درست آن جز از طریق مطالعه آثار صدر الدین قونوی ممکن نمی‌باشد؛ با این حال او از استقلال فکری برخوردار است و در آثار خود مطالبی را عرضه نموده که در آثار استادش، محیی الدین نمی‌توان یافت.

قونوى به فارسى نيز مسلط بوده و ابياتى نيز از او نقل كرده‌اند و مشارق الدرارى سيف فرغانى كه شرح قصيدۀ تائيۀ كبراى ابن فارض است نيز در اصل عربى كردۀ مباحث فارسى اوست كه در كلاس درس بر شاگردان بيان مى‌كرده است.

شيخ صدرالدين قونوی سرانجام در سال ۶۷۲ یا ۶۷۳ ه.ق در قونیه درگذشت و در مقابل مسجدی که در همان شهر به نام او ساخته شده بود مدفون گردید.

شاگردان

شاگردان بسیاری در محضر صدرالدین قونوی تلمّذ نموده‌اند که مشهورترین آنان عبارتند از:

آثار و تألیفات

کتب و رسائلی که از صدرالدین قونوى در فهرست کتابخانه‌های ترکیه آمده است عبارتند از:

  1. مفتاح غیب الجمع و الوجود، معروف به مفتاح الغیب، از مهمترین کتب عرفان نظری و یکی از عالی‌ترین تالیفات صدر الدین قونوی است و شروح متعددی بر آن نوشته شده که مهمترین شان عبارتند از: شرح محمد شمس الدین ابن حمزه فناری به نام «مصباح الانس».
  2. النصوص فی تحقیق الطور المخصوص. بر این کتاب نیز شروحی نوشته شده است.
  3. اعجاز البيان فى تأويل ام القرآن، از تفاسیر عرفانی است که مشتمل بر تفسیر و بیان جوانب اعجازى سوره فاتحة الکتاب (ام القرآن) مى‌باشد.
  4. شرح حدیث الاربعین
  5. النفحات الالهیة
  6. مرآة العارفین
  7. شرح الشجرة النعمانیة فی الدولة العثمانیة
  8. الفکوک فی اسرار مستندات حکم الفصوص
  9. تبصرة المبتدی و تذکرة المنتهی
  10. التوجه الاتم الاعلی نحو الحق جلّ و علا
  11. الرسالة الهادیه
  12. الرسالة المفصحه
  13. الرسالة فی حق امر المهدی (در انتساب آن به صدر الدین تردید است).
  14. مکتوبات
  15. رسالة السیر و السلوک
  16. شرح اسماء الحسنی
  17. خرقة التصوف
  18. وصایا (فارسی)
  19. شعب الایمان
  20. ضابطة حکمیة
  21. المفاوضات (در این کتاب قونوی سؤالاتی را برای خواجه نصیرالدین طوسی مطرح می‌کند، و در رسالة الهادیه خود به جواب‌های خواجه پاسخ می‌دهد.)
  22. اعجاز البیان فی تاویل‌ام القرآن
  23. رساله در باب عرش (فارسی)
  24. کتاب الالماع ببعض کلیات اسرار السماع
  25. رساله در مراتب کشف (فارسی)
  26. رساله در بیان مبداء و معاد (فارسی)

کتابهایی نیز به قونوی منسوب است، از جمله:

  1. مراتب التقوی
  2. لطائف الاعلام فی اشارات اهل الالهام
  3. نفثة المصدور و تحفة المشکور
  4. النفحات الرحمانیة (احتمالا همان «النفحات الالهیة» است.)
  5. دعاء التوحید
  6. جامع الاصول (در حدیث)
  7. کشف استار جواهر الحکم المستخرجة الموروثة من جوامع الکلم (در شرح حدیث اربعین که احتمالا همان شرح حدیث الاربعین است.)
  8. کشف السر (در مفتاح الغیب و در فصوص الحکم به این کتاب اشاره شده است.)
  9. الرسالة المرشدیة فی احکام الصفات الالهیة (احتمالا همان «الهادیة المرشدة» است.)
  10. مطالع الایمان (احتمالا همان «شعب الایمان» است.)
  11. علم العلم (در کتاب النفحات الالهیة به آن اشاره شده است.)

در نظر بزرگان

ارادت شخصیت‌های بزرگ اسلامی به صدرالدین قونوی حاکی از عظمت شخصیت اوست. در اینجا به مواردی اشاره می شود:

محقق طوسی:

خواجه نصیرالدین طوسی پس از این که صدر الدین یکی از رسائل خود را از قونیه به نزد او می‌فرستد خطاب به او می‌نویسد: خطاب عالی مولانا الاعظم، هادی الامم، کاشف الظلم، صدر الملة و الدین، مجد الاسلام و المسلمین، لسان الحقیقة، برهان الطریقة، قدوة السالکین الواجدین، و مقتدی الواصلین المحققین، ملک الحکماء و العلماء فی الارضین، ترجمان الرحمان، افضل و اکمل جهان «ادام الله ظله»، به خادم دعا و ناشر ثنا، مرید صادق و مستفید عاشق، محمد طوسی رسیده، بوسیده، بر چشم نهاد و گفت:

از نامه تو ملک جهان یافت دلم * وز لفظ تو عمر جاودان یافت دلم

دل مرده بدم چو نامه ات برخواندم * از هر حرفی هزار جان یافت دلم

مولوی:

در کتاب «طرائق الحقائق» چنین آمده است: جلالت قدر ابوالمعالی، شیخ صدر الدین محمد بن اسحاق قونوی (قدس سره) زیاده از حد تقریر و قدر تحریر است، چنانکه می‌گویند مولانا جلال الدین در «مثنوی» به این اشعار اشاره به او فرموده است:

پای استدلالیان چوبین بود * پای چوبین سخت بی تمکین بود

غیر آن قطب زمان دیده ور * کز ثباتش کوه گردد خیره سر

و سپس این داستان را که حاکی از ارادت این دو عارف بزرگ به یکدیگر است نقل نموده است که روزی مولانا جلال الدین محمد به مجلس شیخ صدرالدین درآمد و شیخ در صدر صُفّه بالای سجاده نشسته بود و اکابر علما و اعاظم عرفا حاضر بودند. شیخ سجاده خود را به مولوی باز گذاشت که بنشیند، مولوی برای حرمت وی بر سجاده او ننشست و فرمود: به قیامت چه بگویم که چنین بی ادبی کنم. شیخ گفت: سجاده‌ای که تو را نشاید مرا نیز نشاید. سجاده را برداشت و کنار نهاد.

جامی:

عبدالرحمن جامی در «نفحات الانس» آورده است: هر کس که می‌خواهد بر کمال وی (قونوی) در وادی عرفان اطلاعی حاصل نماید به مطالعه کتاب «النفحات الالهیه» او بپردازد که بسیاری از احوال و اذواق و مکاشفات و منازلات خود را در آنجا نوشته است.

امام خمینی:

امام خمینی از قونوی با ‌عنوان محقق، عارف بزرگ و جانشین شیخ کبیر ابن‌ عربی یاد کرده ‌است، در آثار خویش به آثار علمی او توجه نموده و برخی مبانی و اصول قونوی را بررسی و تحلیل کرده ‌است.

منابع

  • نرم افزار تراث، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.
  • دانشنامه امام خمینی، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی.
مسابقه از خطبه ۱۱۱ نهج البلاغه