ناگفتههایی از حقایق عاشورا (کتاب): تفاوت بین نسخهها
(صفحهای تازه حاوی « بندانگشتی|ناگفتههایی از حقایق عاشورا ==معرفی اجمالی== '''نا...» ایجاد کرد) |
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) |
||
(یک نسخهٔ میانیِ همین کاربر نمایش داده نشده است) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | [[ | + | کتاب '''«ناگفتههایی از حقایق عاشورا»''' تألیف آیتالله [[سید علی حسینی میلانی]]، پژوهشی درباره علل حادثه [[روز عاشورا|عاشورا]] و قیام [[امام حسین علیه السلام|امام حسین]] (علیهالسلام) به زبان فارسی است. نویسنده در بیان مطالب از [[آیات]]، روایات فریقین و اقوال علماء بهره برده است. |
+ | {{مشخصات کتاب | ||
− | = | + | |عنوان= |
− | |||
− | = | + | |تصویر= [[پرونده:Ketab472.jpg|240px|وسط]] |
− | |||
− | = | + | |نویسنده= سید علی حسینی میلانی |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | + | |موضوع= حادثه عاشورا | |
− | + | |زبان= فارسی | |
− | + | |تعداد جلد= 1 | |
− | + | |عنوان افزوده1= | |
− | + | |افزوده1= | |
− | + | |عنوان افزوده2= | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | + | |افزوده2= | |
− | + | |لینک= | |
+ | }} | ||
− | + | ==محتوای کتاب== | |
− | نویسنده در | + | کتاب «ناگفتههایی از حقایق عاشورا» شامل دو مقدمه از ناشر و مؤلف و متن در چهار بخش است. نویسنده در ابتدا به حادثه [[عاشورا]] در گذر تاریخ اشاره کرده و ضمن بیان نقش [[ائمه اطهار|ائمّه]] علیهمالسلام و اهتمام آنها در بزرگداشت حادثه عاشورا، به تلاشهاى نافرجامی که براى فراموشى این حادثه عظیم صورت گرفته، اشاره میکند. وی معتقد است که برخی به شیوههای مختلف تلاش نمودهاند تا این حادثه بزرگ به فراموشی سپرده شود؛ شیوههایی که در سه گروه میتوان خلاصه کرده است: |
− | + | *شیوه [[عرفان]] و [[تصوف|تصوّف]]؛ عاشورا روز وصال و رسیدن عاشق به معشوق است؛ پس باید روز سرور باشد. | |
+ | *شیوه تقدّس و پرهیزکارى؛ این شیوه را [[ابوحامد محمد غزالی]] مطرح کرده است. او میگوید: بهخاطر پرهیزکاری، [[لعن]] بر [[یزید بن معاویه|یزید]] جایز نیست. زیرا ممکن است او در آخر عمرش [[توبه]] کرده باشد. | ||
+ | *شیوه تکذیب؛ این روش را [[ابن تیمیه]] در پیش گرفته است. او کشتهشدن [[امام حسین علیه السلام|امام حسین]](ع) توسط یزید را تکذیب کرده است. | ||
− | + | در ادامه، دیدگاه [[ابن خلدون]]، [[محیی الدین ابن عربی|ابن عربی]] و عبدالمغیث حنبلی درباره واقعه [[کربلا]] مطرح شده است. آنگاه نقد و بررسى دیدگاه علماى تندروی [[اهل سنت|اهل سنّت]] - در پنج موضوع - بیان شده است. | |
− | + | ادامه مطالب کتاب در چهار بخش چنین است: | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | + | *الف. در بخش اول، نقش [[معاویه]] در شهادت [[سیدالشهداء|سیّدالشهداء]](ع) بررسی شده است. معاویه با [[بیعت]] گرفتن از مردم برای جانشینى فرزندش [[یزید]]، نقش مؤثری در بهوجود آوردن حادثه [[کربلا]] داشت. نویسنده در ادامه، به دیگر فعالیتهای معاویه برای زمینهچینی و آمادهسازی بستر برای جانشینی یزید پرداخته است. | |
− | در | ||
− | در | + | *ب. در بخش دوم، نقش [[یزید بن معاویه]] در حادثه عاشورا بررسی شده است. در این بخش مسائلی همچون فرستادن سرهاى مطهّر بهسوی یزید، اسارت کودکان و بانوان حرم و ارسال آنان به یزید و دگرگونی شهر [[دمشق]] آمده است. [[قرآن]] خواندن سر مطهّر سیدالشهداء(ع)، سخنرانى [[امام سجاد علیه السلام|امام سجّاد]](ع) در مسجد شهر دمشق، اعلام سه روز عزاى عمومى در دمشق، سخنان امام سجّاد(ع) با [[منهال بن عمرو|منهال بن عمرو صائبی]] و استدلال آن حضرت به [[شأن نزول]] [[آیه مودت|آیه مودّت]]، از دیگر مطالبی است که در این بخش بهآن اشاره شده است. |
− | + | *ج. نویسنده در بخش سوم، نقش اهل [[کوفه]] در شهادت امام حسین(ع) را بررسی کرده است. مشهور است که [[شیعه|شیعیان]]، حضرت امام حسین(ع) را دعوت و سپس شهید کردند؛ اما نویسنده در این بخش با استنادات فراوان و دلایل بسیار چنین نتیجه گرفته است که قاتلان سیدالشهدا(ع) یا از [[بنی امیه|بنیامیه]] و [[خوارج]] بوده که در کوفه حضور داشتند، یا از کسانى بودند که بهعنوان نیرو از [[شام]] به کربلا اعزام شدند. | |
− | |||
+ | *د. بخش چهارم، نگاهی کوتاه به مباحثی پیرامون حادثه عاشورا است؛ مباحثی همچون حوادث و دگرگونى در عالم در پی شهادت امام حسین(ع)، عزادارى و گریستن بر سیدالشهدا(ع)، نگاهى به انواع عزادارى و سوگوارى، غذا دادن به عزاداران، پوشیدن لباس مشکى در این ایام است. | ||
− | + | نویسنده، ضمن بیان چکیده مطالب کتاب، نگرش و موضعگیری علمای [[اهل سنت]] را درباره حادثه عاشورا به چند گروه تقسیم کرده است: | |
− | |||
+ | *کسانى که به حکومت یزید و مشروعیت آن اعتقاد دارند و او را امیرالمؤمنین مىدانند. در نتیجه، آنان -که از طرفداران بنیامیه هستند-، سیدالشهدا(ع) را فردى شورشى و [[خوارج|خارجى]] دانسته و قتل آن حضرت را بهحق و درست مىپندارند! | ||
+ | *گروهى که شاید بیشتر اهل سنّت باشند، به ناحق بودن شهادت آن حضرت تصریح دارند؛ ولى در کلماتشان اختلافاتى دیده مىشود. همانطور که گفتیم، برخى در اینکه یزید امر به کشتن امام حسین(ع) کرده باشد، شک دارند و برخى دیگر مىگویند: شاید او توبه کرده باشد. بههرترتیب، گروه دوم که اکثریت هم هستند، با دسته نخست مخالفاند. | ||
+ | *کسانى که تصریح مىکنند کشتن امام حسین(ع) از یزید سرزده و به امر او صورت گرفته است و با توجّه به کارهایى که در [[شام]] از او صادر شده است او را مجرم مىدانند. به اقرار علماى این گروه، یزید مستحق [[لعن]] است و در مواردى او را [[تکفیر]] نیز مىکنند. | ||
− | == | + | ==منابع== |
− | + | *[[نرم افزار نور الولایة]]، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی. | |
+ | [[رده:کتابهای تاریخی]][[رده:واقعه عاشورا]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۹ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۴۳
کتاب «ناگفتههایی از حقایق عاشورا» تألیف آیتالله سید علی حسینی میلانی، پژوهشی درباره علل حادثه عاشورا و قیام امام حسین (علیهالسلام) به زبان فارسی است. نویسنده در بیان مطالب از آیات، روایات فریقین و اقوال علماء بهره برده است.
نویسنده | سید علی حسینی میلانی |
موضوع | حادثه عاشورا |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
|
محتوای کتاب
کتاب «ناگفتههایی از حقایق عاشورا» شامل دو مقدمه از ناشر و مؤلف و متن در چهار بخش است. نویسنده در ابتدا به حادثه عاشورا در گذر تاریخ اشاره کرده و ضمن بیان نقش ائمّه علیهمالسلام و اهتمام آنها در بزرگداشت حادثه عاشورا، به تلاشهاى نافرجامی که براى فراموشى این حادثه عظیم صورت گرفته، اشاره میکند. وی معتقد است که برخی به شیوههای مختلف تلاش نمودهاند تا این حادثه بزرگ به فراموشی سپرده شود؛ شیوههایی که در سه گروه میتوان خلاصه کرده است:
- شیوه عرفان و تصوّف؛ عاشورا روز وصال و رسیدن عاشق به معشوق است؛ پس باید روز سرور باشد.
- شیوه تقدّس و پرهیزکارى؛ این شیوه را ابوحامد محمد غزالی مطرح کرده است. او میگوید: بهخاطر پرهیزکاری، لعن بر یزید جایز نیست. زیرا ممکن است او در آخر عمرش توبه کرده باشد.
- شیوه تکذیب؛ این روش را ابن تیمیه در پیش گرفته است. او کشتهشدن امام حسین(ع) توسط یزید را تکذیب کرده است.
در ادامه، دیدگاه ابن خلدون، ابن عربی و عبدالمغیث حنبلی درباره واقعه کربلا مطرح شده است. آنگاه نقد و بررسى دیدگاه علماى تندروی اهل سنّت - در پنج موضوع - بیان شده است.
ادامه مطالب کتاب در چهار بخش چنین است:
- الف. در بخش اول، نقش معاویه در شهادت سیّدالشهداء(ع) بررسی شده است. معاویه با بیعت گرفتن از مردم برای جانشینى فرزندش یزید، نقش مؤثری در بهوجود آوردن حادثه کربلا داشت. نویسنده در ادامه، به دیگر فعالیتهای معاویه برای زمینهچینی و آمادهسازی بستر برای جانشینی یزید پرداخته است.
- ب. در بخش دوم، نقش یزید بن معاویه در حادثه عاشورا بررسی شده است. در این بخش مسائلی همچون فرستادن سرهاى مطهّر بهسوی یزید، اسارت کودکان و بانوان حرم و ارسال آنان به یزید و دگرگونی شهر دمشق آمده است. قرآن خواندن سر مطهّر سیدالشهداء(ع)، سخنرانى امام سجّاد(ع) در مسجد شهر دمشق، اعلام سه روز عزاى عمومى در دمشق، سخنان امام سجّاد(ع) با منهال بن عمرو صائبی و استدلال آن حضرت به شأن نزول آیه مودّت، از دیگر مطالبی است که در این بخش بهآن اشاره شده است.
- ج. نویسنده در بخش سوم، نقش اهل کوفه در شهادت امام حسین(ع) را بررسی کرده است. مشهور است که شیعیان، حضرت امام حسین(ع) را دعوت و سپس شهید کردند؛ اما نویسنده در این بخش با استنادات فراوان و دلایل بسیار چنین نتیجه گرفته است که قاتلان سیدالشهدا(ع) یا از بنیامیه و خوارج بوده که در کوفه حضور داشتند، یا از کسانى بودند که بهعنوان نیرو از شام به کربلا اعزام شدند.
- د. بخش چهارم، نگاهی کوتاه به مباحثی پیرامون حادثه عاشورا است؛ مباحثی همچون حوادث و دگرگونى در عالم در پی شهادت امام حسین(ع)، عزادارى و گریستن بر سیدالشهدا(ع)، نگاهى به انواع عزادارى و سوگوارى، غذا دادن به عزاداران، پوشیدن لباس مشکى در این ایام است.
نویسنده، ضمن بیان چکیده مطالب کتاب، نگرش و موضعگیری علمای اهل سنت را درباره حادثه عاشورا به چند گروه تقسیم کرده است:
- کسانى که به حکومت یزید و مشروعیت آن اعتقاد دارند و او را امیرالمؤمنین مىدانند. در نتیجه، آنان -که از طرفداران بنیامیه هستند-، سیدالشهدا(ع) را فردى شورشى و خارجى دانسته و قتل آن حضرت را بهحق و درست مىپندارند!
- گروهى که شاید بیشتر اهل سنّت باشند، به ناحق بودن شهادت آن حضرت تصریح دارند؛ ولى در کلماتشان اختلافاتى دیده مىشود. همانطور که گفتیم، برخى در اینکه یزید امر به کشتن امام حسین(ع) کرده باشد، شک دارند و برخى دیگر مىگویند: شاید او توبه کرده باشد. بههرترتیب، گروه دوم که اکثریت هم هستند، با دسته نخست مخالفاند.
- کسانى که تصریح مىکنند کشتن امام حسین(ع) از یزید سرزده و به امر او صورت گرفته است و با توجّه به کارهایى که در شام از او صادر شده است او را مجرم مىدانند. به اقرار علماى این گروه، یزید مستحق لعن است و در مواردى او را تکفیر نیز مىکنند.
منابع
- نرم افزار نور الولایة، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.