آغاز خلافت غاصبانه ابوبکر: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
(۴ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
{{تقویم|روز= 28 صفر|سال= سال 11 هجری قمری}}  
+
{{تقویم|روز= 28 صفر|سال= سال ۱۱ هجری قمری}}  
 +
مورخان و سیره نگاران درباره تاریخ [[رحلت پیامبر اسلام|رحلت پیامبر]] صلی الله علیه وآله، اتفاق نظر ندارند. [[شیعیان]] به پیروى از [[اهل بیت]] علیهم السلام، تاریخ رحلت را، ۲۸ [[صفر]] دانسته، ولى [[اهل سنت]] آن را در ماه [[ربیع الاول]] ذکر کرده اند.
  
 +
همین دیدگاه هاى تاریخى، درباره آغاز خلافت [[ابوبکر|ابوبکر بن ابى قحافه]]، به عنوان نخستین [[خلیفه]] از [[خلفای نخستین|خلفاى راشدین]] نیز جارى است. ولى تمامى تاریخ نگاران، اتفاق دارند بر این که در همان روزى که [[رسول خدا]] صلی الله علیه وآله رحلت نمود، ابوبکر به [[خلافت]] رسید.<ref> تاریخ یعقوبى، ج ۲، ص ۷.</ref>
  
 +
در واقع چنین روزی، اولین روز [[غصب]] خلافت و خانه‌نشین کردن [[امیرالمومنین|امیرالمؤمنین]] علیه‌السلام و شکستن بیعت [[واقعه غدیر|روز غدیر]] توسط اهل [[سقیفه بنی ساعده]] است.<ref>تتمة المنتهى، ص ۹.</ref> زیرا خلافت ابوبکر، نخستین سنگ بناى تفرقه میان مسلمانان در صدر [[اسلام]] است. خلافت وى، نه به وصایت [[پیامبر اسلام|پیامبر]] صلی الله علیه وآله بود و نه به صورت انتخابات آزاد برگزار شد. بلکه نتیجه منازعه و مناظره گفتارى برخى از افراد دو گروه [[مهاجرین|مهاجر]] و [[انصار]] بود که در تجمع چند نفرى مسلمانان در سقیفه، بدون حضور بزرگان [[بنى هاشم]] (که نزدیکترین افراد به رسول خدا صلی الله علیه وآله بودند) و بدون اطلاع بسیارى از سران [[صحابه]] کبار، با ترفندهاى چند تن از مهاجران، به این مقام برگزیده شد و سپس با فضاسازى ویژه، از سایرین نیز به رضایت و یا با اجبار [[بیعت]] گرفتند.
  
مورخان و سيره نگاران درباره تاريخ رحلت پيامبر صلی الله علیه و آله، اتفاق نظر ندارند. [[شيعيان]] به پيروى از [[اهل بيت]] علیهم السلام، تاريخ رحلت را، 28 [[صفر]] دانسته ولى [[اهل سنت]]، آن را در ماه [[ربيع الاول]] ذكر كرده اند.
+
مخالفان خلافت ابوبکر، دو دسته از صاحب نفوذان مدینه و اصحاب رسول خدا صلی الله علیه وآله بودند. دسته اول: آنانى که شخصیت ابوبکر را به دلایلى براى این مقام مناسب نمى دانستند. معروف  ترین شخصیت هاى این دسته، افرادى چون [[سعد بن عباده]]، [[قیس بن سعد]]، [[ابوسفیان]] و بسیارى از طایفه هاى انصار و گروهى از مهاجران بودند. دسته دوم: آنانى که نه شخص ابوبکر، بلکه مخالف انتخاب خلیفه بدون در نظر گرفتن وصایت بودند. اینها، معتقدان به [[امامت]] بودند که اعتقاد داشتند بر این که خلیفه، باید از سوى پیامبر صلی الله علیه وآله به وصایت تعیین شده باشد و به شواهد غیرقابل انکار، استناد مى  کردند که رسول  خدا صلی الله علیه وآله در واپسین ماه  هاى زندگى خود، در بازگشت از مراسم [[حجة الوداع]]، در سرزمین [[واقعه غدیر|غدیر خم]]، [[حضرت على]] علیه السلام را به این مقام منصوب کرد و از حاجیان حاضر، براى آن حضرت، بیعت گرفت. بدین لحاظ، معتقد بودند که خلافت، همانند امامت، از آنِ امام على بن ابى طالب علیه السلام است و هر فردى و یا شخصیتى که بخواهد این مقام را غصب کند، آن را مشروع ندانسته و با او مقابله خواهند کرد.  
  
همين ديدگاه هاى تاريخى درباره آغاز [[خلافت]] [[ابوبكر بن ابى قحافه]]، به عنوان نخستين [[خليفه]] از خلفاى راشدين، نيز سارى و جارى است. ولى تمامى تاريخ  نگاران، اتفاق دارند بر اين كه در همان روزى كه [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله رحلت نمود، [[ابوبكر]] به خلافت رسيد.<ref> [[تاريخ  اليعقوبى]]، ج 2، ص 7.</ref>
+
این دسته از مسلمانان، پس از آگاهى از بیعت گروهى از مسلمانان با ابوبکر، اعتراض کرده و با تجمع در خانه [[فاطمه زهرا|حضرت فاطمه زهرا]] سلام الله علیها که پایگاه [[اهل البیت|اهل بیت]] عصمت و طهارت بود، خواهان بیعت با [[امام علی]] علیه السلام شدند. بزرگانى از صحابه رسول  خدا صلی الله علیه وآله، چون [[سلمان فارسی|سلمان]]، [[ابوذر]]، [[مقداد]]، [[عمار]]، [[حذیفه]]، [[عباس بن عبدالمطلب|عباس]]، [[زبیر]] و بسیارى از مهاجران و انصار و طایفه [[ بنى هاشم]] از همین دسته بودند.<ref> تاریخ طبرى، ج ۳، ص ۲۰۲؛ الارشاد، شیخ مفید، ص ۱۷۵.</ref>
 
 
خلافت ابوبكر، نخستين سنگ بناى عملى و تفرقه مسلمانان در صدر اسلام است. زيرا خلافت وى، نه به وصايت پيامبر صلی الله علیه و آله بود و نه به صورت انتخابات آزاد و دموكراتيك برگزار شد. بلكه نتيجه منازعه و مناظره گفتارى برخى از افراد دو گروه مهاجر و انصار بود كه در [[سقيفه بنى ساعده]]، در تجمع چند ده نفرى مسلمانان، بدون حضور بزرگان [[بنى هاشم]] (كه نزديكترين افراد به رسول خدا صلی الله علیه و آله بودند) و بدون اطلاع بسيارى از سران صحابه كبار، با ترفندهاى چند تن از مهاجران، به اين مقام برگزيده شد و سپس با فضاسازى ويژه، از سايرين نيز به رضايت و يا با اجبار [[بيعت]] گرفتند.
 
 
 
مخالفان خلافت [[ابوبكر]]، دو دسته از صاحب نفوذان مدينه و [[اصحاب رسول خدا]] صلی الله علیه و آله بودند.
 
 
 
دسته اول: آنانى كه شخصيت ابوبكر را به دلايلى براى اين مقام مناسب نمى دانستند. معروف  ترين شخصيت هاى اين دسته، افرادى چون [[سعد بن عباده]]، [[قيس بن سعد]]، [[ابوسفيان]] و بسيارى از طايفه هاى انصار و گروهى از مهاجران بودند.
 
 
 
دسته دوم: آنانى كه نه شخص ابوبكر، بلكه مخالف انتخاب خليفه بدون در نظر گرفتن وصايت بودند. اين ها، معتقدان به [[امامت]] بودند كه اعتقاد داشتند بر اين كه خليفه، بايد از سوى پيامبر صلی الله علیه و آله به وصايت تعيين شده باشد و به شواهد غيرقابل انكار، استناد مى  كردند كه رسول  خدا صلی الله علیه و آله در واپسين ماه  هاى زندگى خود، در بازگشت از مراسم [[حجة الوداع]]، در سرزمين [[غديرخم]، [[حضرت على بن ابى طالب]] علیه السلام را به اين مقام منصوب كرد و از حاجيان حاضر، براى آن حضرت، بيعت گرفت.
 
 
 
بدين لحاظ، معتقد بودند كه خلافت، همانند امامت، از آن امام على بن ابى طالب علیه السلام است و هر فردى و يا شخصيتى كه به خواهد اين مقام را غصب كند، آن را مشروع ندانسته و با او مبارزه خواهند كرد.
 
 
 
اين دسته از مسلمانان، پس از آگهى از بيعت گروهى از مسلمانان با ابوبكر، اعتراض كرده و با تجمع در خانه [[فاطمه زهرا]] سلام الله علیها كه پايگاه اهل بيت عصمت و طهارت بود، خواهان بيعت با [[امام علی]] علیه السلام شدند.
 
 
 
بزرگانى از صحابه رسول  خدا صلی الله علیه و آله، چون سلمان، [[ابوذر]]، [[مقداد]]، [[عمار]]، [[حذيفه]]، [[عباس]]، [[زبير]] و بسيارى از مهاجران و انصار و [[طايفه بنى هاشم]] از همين دسته بودند.<ref> [[تاريخ  الطبرى]]، ج ص 202؛ [[الارشاد]] ([[شيخ مفيد]])، ص 175.</ref>
 
 
 
ولى اعتراض آنان، خليفه و گروه حمايتگر او را از كرده خويش بازنداشت. قدرت به دست گرفتگان، به جاى دلجويى از دختر رسول  خدا صلی الله علیه و آله و اميرمؤمنان على بن ابى طالب علیه السلام در رحلت پيامبر صلی الله علیه و آله و [[غصب]] خلافت، با اين گونه اعتراضات مخالفان به شدت برخورد كرده و حتى بدون اجازه، وارد خانه دختر رسول  خدا صلی الله علیه و آله شدند و معترضان را مورد ضرب و شتم قرار داده و على علیه السلام را به اجبار و اكراه به مسجد بردند.<ref> همان.</ref>  
 
 
 
در اين ارتباط، فاطمه زهرا سلام الله علیها نيز مورد ضرب و شتم ستم كارانه قرار گرفت و جنين او به نام محسن كه نزديك وضع حملش بود، سِقط شد و بر اثر همان صدمات، آن حضرت پس از هفتاد و پنج، يا نود و پنج روز از رحلت پيامبر صلی الله علیه و آله به شهادت رسيد.
 
  
 +
ولى اعتراض آنان، خلیفه و گروه حمایتگر او را از کرده خویش بازنداشت. قدرت به دست گرفتگان، به جاى دلجویى از دختر رسول  خدا و على بن ابى‌طالب در [[رحلت پیامبر اسلام|رحلت پیامبر]] صلی الله علیه وآله و [[غصب]] خلافت و [[فدک]]،<ref>کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۵۴۳؛ شیخ مفید، المقنعة، ص۲۸۹-۲۹۰</ref> با این گونه اعتراضات مخالفان به شدت برخورد کرده و حتى بدون اجازه، وارد خانه امام على علیه السلام شدند و ایشان را به اجبار و اکراه برای اخذ بیعت به [[مسجد]] بردند. در این ارتباط، فاطمه زهرا سلام الله علیها نیز مورد ضرب و شتم ستمکارانه قرار گرفت و جنین او به نام محسن که نزدیک وضع حملش بود، سِقط شد و بر اثر همان صدمات، آن حضرت پس از هفتاد و پنج، یا نود و پنج روز از رحلت پیامبر صلی الله علیه وآله به [[بیماری و شهادت حضرت زهرا|شهادت]] رسید.<ref>ن.ک: تاریخ طبری، ج۲، ص۴۴۳؛ انساب الأشراف، بلاذری، ج۱، ص۵۸۶؛ الامامة و السیاسة، ابن قتیبه، ج۱، ص۱۲؛ میزان الاعتدال، ذهبی، ج۳، ص۴۵۹.</ref>
 
==پانویس==
 
==پانویس==
<references/>
+
<references />
 
 
 
==منابع==
 
==منابع==
 
+
*نرم افزار دایرة المعارف چهارده معصوم علیهم‌السلام، مؤسسه تبیان.
موسسه تبیان، نرم افزار دایرة المعارف چهارده معصوم علیهم‌السلام
+
*تقویم شیعه، عبدالحسین نیشابورى.
  
 
[[رده:وقایع ماه صفر]]
 
[[رده:وقایع ماه صفر]]
 
[[رده:سال ۱۱ هجری قمری]]
 
[[رده:سال ۱۱ هجری قمری]]
 +
[[رده:تاریخ صدر اسلام]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۴ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۳۶

تقویم هجری قمری

روز واقعه:28 صفر
سال ۱۱ هجری قمری

مورخان و سیره نگاران درباره تاریخ رحلت پیامبر صلی الله علیه وآله، اتفاق نظر ندارند. شیعیان به پیروى از اهل بیت علیهم السلام، تاریخ رحلت را، ۲۸ صفر دانسته، ولى اهل سنت آن را در ماه ربیع الاول ذکر کرده اند.

همین دیدگاه هاى تاریخى، درباره آغاز خلافت ابوبکر بن ابى قحافه، به عنوان نخستین خلیفه از خلفاى راشدین نیز جارى است. ولى تمامى تاریخ نگاران، اتفاق دارند بر این که در همان روزى که رسول خدا صلی الله علیه وآله رحلت نمود، ابوبکر به خلافت رسید.[۱]

در واقع چنین روزی، اولین روز غصب خلافت و خانه‌نشین کردن امیرالمؤمنین علیه‌السلام و شکستن بیعت روز غدیر توسط اهل سقیفه بنی ساعده است.[۲] زیرا خلافت ابوبکر، نخستین سنگ بناى تفرقه میان مسلمانان در صدر اسلام است. خلافت وى، نه به وصایت پیامبر صلی الله علیه وآله بود و نه به صورت انتخابات آزاد برگزار شد. بلکه نتیجه منازعه و مناظره گفتارى برخى از افراد دو گروه مهاجر و انصار بود که در تجمع چند نفرى مسلمانان در سقیفه، بدون حضور بزرگان بنى هاشم (که نزدیکترین افراد به رسول خدا صلی الله علیه وآله بودند) و بدون اطلاع بسیارى از سران صحابه کبار، با ترفندهاى چند تن از مهاجران، به این مقام برگزیده شد و سپس با فضاسازى ویژه، از سایرین نیز به رضایت و یا با اجبار بیعت گرفتند.

مخالفان خلافت ابوبکر، دو دسته از صاحب نفوذان مدینه و اصحاب رسول خدا صلی الله علیه وآله بودند. دسته اول: آنانى که شخصیت ابوبکر را به دلایلى براى این مقام مناسب نمى دانستند. معروف ترین شخصیت هاى این دسته، افرادى چون سعد بن عباده، قیس بن سعد، ابوسفیان و بسیارى از طایفه هاى انصار و گروهى از مهاجران بودند. دسته دوم: آنانى که نه شخص ابوبکر، بلکه مخالف انتخاب خلیفه بدون در نظر گرفتن وصایت بودند. اینها، معتقدان به امامت بودند که اعتقاد داشتند بر این که خلیفه، باید از سوى پیامبر صلی الله علیه وآله به وصایت تعیین شده باشد و به شواهد غیرقابل انکار، استناد مى کردند که رسول خدا صلی الله علیه وآله در واپسین ماه هاى زندگى خود، در بازگشت از مراسم حجة الوداع، در سرزمین غدیر خم، حضرت على علیه السلام را به این مقام منصوب کرد و از حاجیان حاضر، براى آن حضرت، بیعت گرفت. بدین لحاظ، معتقد بودند که خلافت، همانند امامت، از آنِ امام على بن ابى طالب علیه السلام است و هر فردى و یا شخصیتى که بخواهد این مقام را غصب کند، آن را مشروع ندانسته و با او مقابله خواهند کرد.

این دسته از مسلمانان، پس از آگاهى از بیعت گروهى از مسلمانان با ابوبکر، اعتراض کرده و با تجمع در خانه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها که پایگاه اهل بیت عصمت و طهارت بود، خواهان بیعت با امام علی علیه السلام شدند. بزرگانى از صحابه رسول خدا صلی الله علیه وآله، چون سلمان، ابوذر، مقداد، عمار، حذیفه، عباس، زبیر و بسیارى از مهاجران و انصار و طایفه بنى هاشم از همین دسته بودند.[۳]

ولى اعتراض آنان، خلیفه و گروه حمایتگر او را از کرده خویش بازنداشت. قدرت به دست گرفتگان، به جاى دلجویى از دختر رسول خدا و على بن ابى‌طالب در رحلت پیامبر صلی الله علیه وآله و غصب خلافت و فدک،[۴] با این گونه اعتراضات مخالفان به شدت برخورد کرده و حتى بدون اجازه، وارد خانه امام على علیه السلام شدند و ایشان را به اجبار و اکراه برای اخذ بیعت به مسجد بردند. در این ارتباط، فاطمه زهرا سلام الله علیها نیز مورد ضرب و شتم ستمکارانه قرار گرفت و جنین او به نام محسن که نزدیک وضع حملش بود، سِقط شد و بر اثر همان صدمات، آن حضرت پس از هفتاد و پنج، یا نود و پنج روز از رحلت پیامبر صلی الله علیه وآله به شهادت رسید.[۵]

پانویس

  1. تاریخ یعقوبى، ج ۲، ص ۷.
  2. تتمة المنتهى، ص ۹.
  3. تاریخ طبرى، ج ۳، ص ۲۰۲؛ الارشاد، شیخ مفید، ص ۱۷۵.
  4. کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۵۴۳؛ شیخ مفید، المقنعة، ص۲۸۹-۲۹۰
  5. ن.ک: تاریخ طبری، ج۲، ص۴۴۳؛ انساب الأشراف، بلاذری، ج۱، ص۵۸۶؛ الامامة و السیاسة، ابن قتیبه، ج۱، ص۱۲؛ میزان الاعتدال، ذهبی، ج۳، ص۴۵۹.

منابع

  • نرم افزار دایرة المعارف چهارده معصوم علیهم‌السلام، مؤسسه تبیان.
  • تقویم شیعه، عبدالحسین نیشابورى.