قهر: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
(۸ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
 
{{ضعیف}}
 
{{ضعیف}}
{{منبع الکترونیکی معتبر|ماخذ=پایگاه}}
+
«'''قَهر»''' در مقابل «[[آشتی]]»، به معنای خدشه‌دار شدن پیوند [[دوستی]] بین دو نفر است که موجب ترک گفتگو می‌شود و معادل آن در زبان عربی و روایات، کلمه هِجر (هجران) است که از آن نهی شده است.
  
قهر و جدايى و هجران از برادر مومن از اعمال ناپسند و ضد آن الفت و ايجاد دوستى و رابطه با برادران دينى است.
+
==مفهوم‌شناسی==
  
راغب در مفردات مى‌نويسد: هجر و هجران جدايى و مفارقت انسان گاه به بدن است گاه به زبان و گاه به دل.
+
«قهر» در زبان فارسی معمولا به معانی زیر آمده است: ۱. خدشه‌دار شدن پیوند دوستی دو نفر که موجب ترک گفتگو می‌شود [مقابلِ [[آشتی]]]. دارای رابطۀ خدشه‌دار شده [عامیانه].<ref>فرهنگ لغت عمید</ref> ۲. چیره شدن و غلبه کردن.<ref>لغت نامه دهخدا</ref> ۳. عذاب کردن، تنبیه کردن. ظلم و زور. توانایی، چیرگی.<ref>فرهنگ فارسی معین</ref>
  
هجرت انسان از شهرى به شهر ديگر جدايى بدن است، سکوت دو نفر در مقابل يک ديگر جدايى سخن است و تيرگى قلب و آزردگى خاطر دو نفر از هم جدايى دل است اما جدايى دو دوست از يکديگر در بسيارى از موارد شامل هر سه قسمت مى‌شود يعنى با هم سخن نمى‌گويند در کنار هم نمى‌نشيند و محبتشان از دل يکديگر مى‌رود و يا لااقل کاهش مى‌يابد. چنين هجرانى براى دو برادر دينى مذموم و ناپسند است و اولياى اسلام آن را مذمت کرده‌اند.
+
قهر و جدایى و هجران از برادر [[مومن]]، از اعمال ناپسند بوده و ضد آن، [[آشتی]] و ایجاد [[دوستی|دوستى]] و رابطه با برادران دینى است. [[راغب اصفهانی|راغب]] در [[المفردات فی غریب القرآن (کتاب)|مفردات]] مى‌نویسد: هجر و هجران جدایى و مفارقت انسان گاه به بدن است، گاه به زبان و گاه به دل. هجرت انسان از شهرى به شهر دیگر جدایى بدن است، سکوت دو نفر در مقابل یکدیگر جدایى سخن است و تیرگى قلب و آزردگى خاطر دو نفر از هم جدایى دل است. اما جدایى دو دوست از یکدیگر در بسیارى از موارد شامل هر سه قسمت مى‌شود، یعنى با هم سخن نمى‌گویند در کنار هم نمى‌نشینند و محبتشان از دل یکدیگر مى‌رود و یا لااقل کاهش مى‌یابد. چنین هجرانى براى دو برادر دینى مذموم و ناپسند است و اولیاى [[اسلام]] آن را مذمت کرده‌اند.
  
دورى و کناره گيرى از برادر مومن بدون ترديد از نتايج عداوت و کينه و يا از حسد و بخل است؛ بنابراين از رذايل قوه غضب و شهوت است.
+
دورى و کناره گیرى از برادر مومن بدون تردید از نتایج عداوت و [[کینه|کینه]] و یا از [[حسد]] و [[بخل]] است؛ بنابراین از رذایل قوه [[غضب]] و شهوت می باشد.<ref>[http://thesaurus.islamicdoc.org/thesaurus/ قهر، اصطلاحنامه جامع علوم اسلامی]، بازیابی: ۶ اسفند ۹۲.</ref>
  
 +
==نکوهش قهر در روایات==
 +
 +
* [[انس بن مالک|انس بن مالک]] از [[پیامبر اسلام|پیامبر خدا]] (صلی الله علیه وآله) نقل مى ‌کند که فرمود: بر مسلمان [[حلال]] نیست که با برادر دینى خود بیش از سه روز قهر باشد.<ref>                        خصال صدوق، ترجمه جعفرى، ج‌۱، ص ۲۶۷</ref>
 +
* [[مفضل بن عمر جعفی|مفضّل]] در ضمن سفارشى می گوید از [[امام صادق علیه السلام|امام صادق]] (علیه السلام) شنیدم که مى ‌فرمود: چون دو نفر از یک دیگر با قهر جدا شوند، یکى از آنها سزاوار برائت و لعنت است، و چه بسا هر دو سزاوار آن باشند. معتّب (یکى از یاران مخصوص آن حضرت) گفت: قربانت گردم آن که ستمگر باشد سزایش همین است، امّا تقصیر مظلوم چیست؟ فرمود: چون او هم برادرش را به آشتى دعوت نکرده، و حرفهاى او را نادیده نگرفته است. از پدرم شنیدم که مى‌ فرمود: چون دو نفر با هم ستیز کنند و یکى بر دیگرى غالب آید، باید مظلوم به نزد رفیق ظالم خود رود و به او بگوید: اى برادر من ستمگر هستم، تا به این وسیله قهر و جدایى بین آنها از میان برود، همانا خداوند حکیم و عادل است و داد مظلوم را از ظالم مى‌ ستاند.<ref>کافى، ج۲ ص ۳۴۴.</ref>
 +
* همچنین امام صادق (علیه السلام) فرمود: پیوسته تا دو مسلمان با هم قهرند، [[ابلیس|ابلیس]] شاد است و چون [[آشتی|آشتى]] کنند، زانوهایش بلرزد و به هم بخورد و بندهایش از هم بگسلد و فریاد کشد: اى واى بر من از آنچه به هلاکت رسد.<ref>کافی، ج۲، ص۳۴۶.</ref>
 +
 +
==آثار قهر==
 +
'''خسران و زیان:'''
 +
 +
{{متن قرآن|«الَّذِینَ ینقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِن بَعْدِ مِیثَاقِهِ وَیقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَن یوصَلَ وَیفْسِدُونَ فِی الأَرْضِ أُولَـئِک هُمُ الْخَاسِرُونَ»}}<ref>[[سوره بقره]]/۲۷</ref>؛ فاسقان کسانی هستند که پیمان خدا را، پس از محکم ساختن آن، می شکنند و پیوندهایی را که خدا دستور داده برقرار سازند، قطع نموده و در روی زمین فساد می کنند؛ اینها زیانکارانند. از مصادیق این قطع رابطه‌، قطع رابطه با خویشان است‌. در همین آیه‌، چنین عملی را، نشانه [[فسق]] و از مفاسد در زمین می‌داند.
 +
 +
'''سزاوار آتش:'''
 +
 +
[[پیامبر اسلام]] صلى الله علیه وآله می فرمایند: «یا أَبَاذَرٍّ أَنْهَاک عَنِ الْهِجْرَانِ وَ إِنْ کنْتَ لَا بُدَّ فَاعِلًا فَلَا تَهْجُرْهُ فَوْقَ ثَلَاثَةِ أَیامٍ کمَلًا فَمَنْ مَاتَ فِیهَا مُهَاجِراً لِأَخِیهِ کانَتِ النَّارُ أَوْلَى بِهِ‌»؛<ref>مجلسی؛ بحارالانوار، تهران، دارالکتاب اسلامیه، ۱۳۶۴، ج‌۷۲، ص۱۸۴ و ج‌۷۴، ص ۷۲.</ref> اى [[ابوذر غفاری|ابوذر]] نهى می کنم تو را از قهرکردن و دورى نمودن اگر چه ناچارى دورى مکن برادرت را بیش از سه روز تمام. پس هر کس بمیرد در حال دورى کردن از برادرش، آتش به او سزاوارتر باشد.
 +
 +
'''خروج از اسلام:'''
 +
 +
حضرت رسول صلى الله علیه وآله فرمود: «أَیّمَا مُسْلِمَینِ تَهَاجَرَا فَمَکثَا ثَلَاثاً لَا یصْطَلِحَانِ إِلَّا کانَا خَارِجَینِ مِنَ الْإِسْلَامِ وَلَمْ یکنْ بَینَهُمَا وَلَایةٌ فَأَیهُمَا سَبَقَ إِلَى کلَامِ أَخِیهِ کانَ السَّابِقَ إِلَى الْجَنَّةِ یوْمَ الْحِسَاب».<ref>کلینی؛ اصول کافی، علی اکبر غفاری، بیروت، دارالتعارف، ۱۴۰۱، چاپ چهارم، ج‌۲ ص ۳۴۵.</ref>
 +
 +
هر دو نفر مسلمانى که از همدیگر قهر کنند و سه روز بر آن حال بمانند و با هم آشتى نکنند هر دو از اسلام بیرون روند و میانه آنها پیوند و دوستى دینى نباشد، پس هر کدام از آن دو به سخن گفتن با برادرش پیشى گرفت، او در روز حساب پیشرو به [[بهشت]] باشد.
 +
 +
'''سزاوار بیزاری و لعنت:'''
 +
 +
[[امام صادق علیه السلام|امام صادق]] علیه السلام می فرمود: «لَایفْتَرِقُ رَجُلَانِ عَلَى الْهِجْرَانِ إِلَّا اسْتَوْجَبَ أَحَدُهُمَا الْبَرَاءَةَ وَاللَّعْنَةَ وَ رُبَّمَا اسْتَحَقَّ ذَلِک کلَاهُمَا».<ref>همان، ج‌۲ ص ۳۴۴.</ref> از هم جدا نشوند دو مرد به صورت قهرکردن، جز این که یکى از آن دو سزاوار بیزارى (خدا و رسولش از وى) و [[لعن|لعنت]] (یعنى دورى از رحمت حق) گردد و چه بسا که هر دوى آنها سزاوار آن شوند.
 +
 +
'''رد اعمال:'''
 +
 +
پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله می فرمایند: «یا أَبَاذَرٍّ إِیاک وَ هِجْرَانَ أَخِیک فَإِنَّ الْعَمَلَ لَا یتَقَبَّلُ مِنَ الْهِجْرَانِ»؛<ref>مجلسی؛ بحارالانوار، تهران، دارالکتاب اسلامیه، ۱۳۶۴، ج‌۷۴، ص۷۲.</ref> اى اباذر بپرهیز از دورى کردن از برادرت. زیرا که عمل انسان با قهر پذیرفته نمى‌شود.
 +
==پانویس==
 +
<references />
 
==منابع==
 
==منابع==
* [http://thesaurus.islamicdoc.org/thesaurus/ قهر، اصطلاحنامه جامع علوم اسلامی]، بازیابی: 6 اسفند 92.
+
*[http://thesaurus.islamicdoc.org/thesaurus/ "قهر"، اصطلاحنامه جامع علوم اسلامی]، بازیابی: ۶ اسفند ۹۲.
 
+
*[http://www.pajoohe.ir/ "آشتی"، دانشنامه پژوهه]، علی اکبریان تبریزی، تاریخ بازیابی: ۹ اردیبهشت ۱۳۹۱.
 
[[رده:صفات ناپسند]]
 
[[رده:صفات ناپسند]]
 
[[رده:اخلاق اجتماعی]]
 
[[رده:اخلاق اجتماعی]]
 +
[[رده:مقاله های مرتبط به دانشنامه]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۳ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۳۰

«قَهر» در مقابل «آشتی»، به معنای خدشه‌دار شدن پیوند دوستی بین دو نفر است که موجب ترک گفتگو می‌شود و معادل آن در زبان عربی و روایات، کلمه هِجر (هجران) است که از آن نهی شده است.

مفهوم‌شناسی

«قهر» در زبان فارسی معمولا به معانی زیر آمده است: ۱. خدشه‌دار شدن پیوند دوستی دو نفر که موجب ترک گفتگو می‌شود [مقابلِ آشتی]. دارای رابطۀ خدشه‌دار شده [عامیانه].[۱] ۲. چیره شدن و غلبه کردن.[۲] ۳. عذاب کردن، تنبیه کردن. ظلم و زور. توانایی، چیرگی.[۳]

قهر و جدایى و هجران از برادر مومن، از اعمال ناپسند بوده و ضد آن، آشتی و ایجاد دوستى و رابطه با برادران دینى است. راغب در مفردات مى‌نویسد: هجر و هجران جدایى و مفارقت انسان گاه به بدن است، گاه به زبان و گاه به دل. هجرت انسان از شهرى به شهر دیگر جدایى بدن است، سکوت دو نفر در مقابل یکدیگر جدایى سخن است و تیرگى قلب و آزردگى خاطر دو نفر از هم جدایى دل است. اما جدایى دو دوست از یکدیگر در بسیارى از موارد شامل هر سه قسمت مى‌شود، یعنى با هم سخن نمى‌گویند در کنار هم نمى‌نشینند و محبتشان از دل یکدیگر مى‌رود و یا لااقل کاهش مى‌یابد. چنین هجرانى براى دو برادر دینى مذموم و ناپسند است و اولیاى اسلام آن را مذمت کرده‌اند.

دورى و کناره گیرى از برادر مومن بدون تردید از نتایج عداوت و کینه و یا از حسد و بخل است؛ بنابراین از رذایل قوه غضب و شهوت می باشد.[۴]

نکوهش قهر در روایات

  • انس بن مالک از پیامبر خدا (صلی الله علیه وآله) نقل مى ‌کند که فرمود: بر مسلمان حلال نیست که با برادر دینى خود بیش از سه روز قهر باشد.[۵]
  • مفضّل در ضمن سفارشى می گوید از امام صادق (علیه السلام) شنیدم که مى ‌فرمود: چون دو نفر از یک دیگر با قهر جدا شوند، یکى از آنها سزاوار برائت و لعنت است، و چه بسا هر دو سزاوار آن باشند. معتّب (یکى از یاران مخصوص آن حضرت) گفت: قربانت گردم آن که ستمگر باشد سزایش همین است، امّا تقصیر مظلوم چیست؟ فرمود: چون او هم برادرش را به آشتى دعوت نکرده، و حرفهاى او را نادیده نگرفته است. از پدرم شنیدم که مى‌ فرمود: چون دو نفر با هم ستیز کنند و یکى بر دیگرى غالب آید، باید مظلوم به نزد رفیق ظالم خود رود و به او بگوید: اى برادر من ستمگر هستم، تا به این وسیله قهر و جدایى بین آنها از میان برود، همانا خداوند حکیم و عادل است و داد مظلوم را از ظالم مى‌ ستاند.[۶]
  • همچنین امام صادق (علیه السلام) فرمود: پیوسته تا دو مسلمان با هم قهرند، ابلیس شاد است و چون آشتى کنند، زانوهایش بلرزد و به هم بخورد و بندهایش از هم بگسلد و فریاد کشد: اى واى بر من از آنچه به هلاکت رسد.[۷]

آثار قهر

خسران و زیان:

«الَّذِینَ ینقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِن بَعْدِ مِیثَاقِهِ وَیقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَن یوصَلَ وَیفْسِدُونَ فِی الأَرْضِ أُولَـئِک هُمُ الْخَاسِرُونَ»[۸]؛ فاسقان کسانی هستند که پیمان خدا را، پس از محکم ساختن آن، می شکنند و پیوندهایی را که خدا دستور داده برقرار سازند، قطع نموده و در روی زمین فساد می کنند؛ اینها زیانکارانند. از مصادیق این قطع رابطه‌، قطع رابطه با خویشان است‌. در همین آیه‌، چنین عملی را، نشانه فسق و از مفاسد در زمین می‌داند.

سزاوار آتش:

پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله می فرمایند: «یا أَبَاذَرٍّ أَنْهَاک عَنِ الْهِجْرَانِ وَ إِنْ کنْتَ لَا بُدَّ فَاعِلًا فَلَا تَهْجُرْهُ فَوْقَ ثَلَاثَةِ أَیامٍ کمَلًا فَمَنْ مَاتَ فِیهَا مُهَاجِراً لِأَخِیهِ کانَتِ النَّارُ أَوْلَى بِهِ‌»؛[۹] اى ابوذر نهى می کنم تو را از قهرکردن و دورى نمودن اگر چه ناچارى دورى مکن برادرت را بیش از سه روز تمام. پس هر کس بمیرد در حال دورى کردن از برادرش، آتش به او سزاوارتر باشد.

خروج از اسلام:

حضرت رسول صلى الله علیه وآله فرمود: «أَیّمَا مُسْلِمَینِ تَهَاجَرَا فَمَکثَا ثَلَاثاً لَا یصْطَلِحَانِ إِلَّا کانَا خَارِجَینِ مِنَ الْإِسْلَامِ وَلَمْ یکنْ بَینَهُمَا وَلَایةٌ فَأَیهُمَا سَبَقَ إِلَى کلَامِ أَخِیهِ کانَ السَّابِقَ إِلَى الْجَنَّةِ یوْمَ الْحِسَاب».[۱۰]

هر دو نفر مسلمانى که از همدیگر قهر کنند و سه روز بر آن حال بمانند و با هم آشتى نکنند هر دو از اسلام بیرون روند و میانه آنها پیوند و دوستى دینى نباشد، پس هر کدام از آن دو به سخن گفتن با برادرش پیشى گرفت، او در روز حساب پیشرو به بهشت باشد.

سزاوار بیزاری و لعنت:

امام صادق علیه السلام می فرمود: «لَایفْتَرِقُ رَجُلَانِ عَلَى الْهِجْرَانِ إِلَّا اسْتَوْجَبَ أَحَدُهُمَا الْبَرَاءَةَ وَاللَّعْنَةَ وَ رُبَّمَا اسْتَحَقَّ ذَلِک کلَاهُمَا».[۱۱] از هم جدا نشوند دو مرد به صورت قهرکردن، جز این که یکى از آن دو سزاوار بیزارى (خدا و رسولش از وى) و لعنت (یعنى دورى از رحمت حق) گردد و چه بسا که هر دوى آنها سزاوار آن شوند.

رد اعمال:

پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله می فرمایند: «یا أَبَاذَرٍّ إِیاک وَ هِجْرَانَ أَخِیک فَإِنَّ الْعَمَلَ لَا یتَقَبَّلُ مِنَ الْهِجْرَانِ»؛[۱۲] اى اباذر بپرهیز از دورى کردن از برادرت. زیرا که عمل انسان با قهر پذیرفته نمى‌شود.

پانویس

  1. فرهنگ لغت عمید
  2. لغت نامه دهخدا
  3. فرهنگ فارسی معین
  4. قهر، اصطلاحنامه جامع علوم اسلامی، بازیابی: ۶ اسفند ۹۲.
  5. خصال صدوق، ترجمه جعفرى، ج‌۱، ص ۲۶۷
  6. کافى، ج۲ ص ۳۴۴.
  7. کافی، ج۲، ص۳۴۶.
  8. سوره بقره/۲۷
  9. مجلسی؛ بحارالانوار، تهران، دارالکتاب اسلامیه، ۱۳۶۴، ج‌۷۲، ص۱۸۴ و ج‌۷۴، ص ۷۲.
  10. کلینی؛ اصول کافی، علی اکبر غفاری، بیروت، دارالتعارف، ۱۴۰۱، چاپ چهارم، ج‌۲ ص ۳۴۵.
  11. همان، ج‌۲ ص ۳۴۴.
  12. مجلسی؛ بحارالانوار، تهران، دارالکتاب اسلامیه، ۱۳۶۴، ج‌۷۴، ص۷۲.

منابع