مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

آشتی

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

«آشتی» و صلح، ‌ضد «قهر»، از اخلاق فاضله است. قرآن مجید، ایجاد وحدت و الفت بین قلب‌ها را یکی از الطاف الهی می‌داند که این همدلی از مأموریت‌های پیامبران الهی است. در روایات معصومین علیهم‌السلام نیز به ایجاد صلح و آشتی بین مردم سفارش شده است.

مفهوم‌شناسی

دهخدا آشتی را دوستی از نوکردن، ترک جنگ، رنجشی را از کسی فراموش کردن، صلح، مصالحه و... تعریف می کند.[۱] آشتی و الفت ‌ضد قهر و دورى از برادران مؤمن، از اوصاف جمیله و اعمال فاضله است و ثواب آن بى‌حد و فایده‌ آن بى‌نهایت است. قهرکردن هم به معنی تکلم نکردن و کراهت داشتن از دیدار با شخصی است.

اهمیت آشتی در روایات

در روایات اسلامی به صلح و آشتی کردن تشویق شده است:

  • پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله فرمود: «لَاتَبَاغَضُوا وَلَاتَحَاسَدُوا وَلَاتَدَابَرُوا وَلَاتَقَاطَعُوا وَ کونُوا عِبَادَاللَّهِ إِخْوَانا»؛ با هم دشمن نباشید و بهم حسد نبرید و بهم پشت نکنید و از هم نبُرید و برادرانه بندگان خدا باشید.[۲]
  • حضرت علی علیه السلام فرمود: «عَلَیکمْ بِالتَّوَاصُلِ وَالْمُوَافَقَةِ وَ إِیاکمْ وَالْمُقَاطَعَةَ وَالْمُهَاجَرَة». بر شماست پیوستن و موافقت و دوستی کردن و بپرهیزید از بریدن و ترک کردن و قهر کردن از همدیگر.[۳]
  • امام صادق علیه السلام فرمود: «قَالَ لَایزَالُ إِبْلِیسُ فَرِحاً مَا اهْتَجَرَ الْمُسْلِمَانِ فَإِذَا الْتَقَیا اصْطَکتْ رُکبَتَاهُ وَ تَخَلَّعَتْ أَوْصَالُهُ وَ نَادَى یا وَیلَهُ مَا لَقِی مِنَ الثُّبُور»؛ پیوسته تا دو مسلمان با هم قهرند، ابلیس شاد است و چون آشتى کنند، زانوهایش بلرزد و بهم بخورد و بندهایش از هم بگسلد و فریاد کشد: اى واى بر من از آنچه به هلاکت رسد.[۴]

ایجاد صلح و آشتی بین مردم

  • اسلام، مسلمانان را موظف به خاموش کردن آتش نزاع‌ها و کینهها کرده است. خداوند متعال در قرآن کریم با بکاربردن تعبیر زیبای «صلح و آشتی» مردم را به اختلاف زدایی در زمینه حقوقی دعوت می‌کند و می‌فرماید: «فَاتَّقُوااللَّهَ وَأَصْلِحُوا ذَاتَ بَینِکمْ وَأَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنْ کنْتُمْ مُؤْمِنِینَ».[۵] شما مؤمنان باید از خدا بترسید و بلکه به رضایت و مسالمت و اتحاد بین خودتان بپرازید و خدا و رسول را اطاعت کنید، اگر اهل ایمانید.
  • همچنین در مورد توصیه به اخوت و برادری می‌فرماید: «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَینَ أَخَوَیکمْ وَاتَّقُوااللَّهَ لَعَلَّکمْ تُرْحَمُونَ»؛[۶] به حقیقت، مؤمنان همه برادر یکدیگرند، پس همیشه بین برادران ایمانی خود صلح دهید و خداترس و پرهیزکار باشید. امید است که مورد لطف و رحمت الهی قرار گیرید.
  • حضرت علی علیه‌السلام در وصیت نامه خود به فرزندان و همه کسانی که گفته او به آنها می‌رسد، توصیه می‌کند: «أُوصِیکمَا وَ جَمِیعَ وَلَدِی وَ أَهْلِی وَ مَنْ بَلَغَهُ کتَابِی بِتَقْوَى اللَّهِ وَ نَظْمِ أَمْرِکمْ وَ صَلَاحِ ذَاتِ بَینِکم‌».[۷] شما و همه فرزندانم و کسانم و آن را که نامه من بدو رسد سفارش می‌کنم به ترس از خدا و آراستن کارها و آشتی با یکدیگر که من از جد شما شنیدم که می‌گفت: آشتی دادن میان مردمان، بهتر است از نماز و روزه سالیان.
  • با این که در اسلام دروغ گفتن از گناهان کبیره است، اما می‌توان در شرایطی برای اصلاح ذات بین از آن بهره گرفت؛ بنابر گفته امام صادق علیه‌السلام: «المُصلِحُ لَیْسِ بِکاذِبٍ»؛[۸] کسى که مصلح و میانجى مى‌شود، آنچه بگوید دروغگو محسوب نمى‌شود.
  • در حدیثی دیگر از امام علی علیه‌السلام آمده است: «لَأَنْ أُصْلِحَ بَینَ اثْنَینِ أَحَبُّ إِلَیّ مِنْ أَنْ أَتَصَدَّقَ بِدِینَارَین‌».[۹] اگر میان دو نفر به منظور اصلاح و آشتى، میانجی گرى کنم در نظر من از دو دینار صدقه دادن برتر است.
  • امام علی علیه‌السلام در وصیت‌نامه خویش در خطاب به امام حسن و امام حسین علیهماالسلام درباره اصلاح بین مؤمنان می‌فرماید: از جد شما شنیدم که می فرمود: «إِصْلَاحُ ذَاتِ الْبَینِ أَفْضَلُ مِنْ عَامَّةِ الصَّلَاةِ وَالصَّوْمِ»؛[۱۰] رسول خدا صلّى اللَّه علیه وآله مى‌فرمود: اصلاح بین مردم از یک سال نماز و روزه (مستحبّى) بهتر است.
  • امام باقر علیه السلام فرمود: «إِنَّ الشَّیطَانَ یغْرِی بَینَ الْمُؤْمِنِینَ مَا لَمْ یرْجِعْ أَحَدُهُمْ عَنْ دِینِهِ فَإِذَا فَعَلُوا ذَلِک اسْتَلْقَى عَلَى قَفَاهُ وَ تَمَدَّدَ ثُمَّ قَالَ فُزْتُ. فَرَحِمَ اللَّهُ امْرَأً أَلَّفَ بَینَ وَلِیینِ لَنَا یا مَعْشَرَ الْمُؤْمِنِینَ تَأَلَّفُوا وَ تَعَاطَفُوا». به راستی که شیطان دشمنى افکند میان مؤمنان تا برنگردد یکیشان از دینش و چون چنان کنند می گوید: پیروز شدم. پس خدا رحمت کند کسی را که الفت دهد دو دوست ما را. اى گروه مؤمنان با هم دوست شوید و با هم مهر ورزید».[۱۱]

پانویس

  1. علی اکبر دهخدا؛ فرهنگ دهخدا، تهران، چاپخانه مجلس، سال ۱۳۲۵ش، ج۱، ص۱۱۶.
  2. مجلسی؛ بحارالانوار، تهران، دارالکتاب اسلامیه، ۱۳۶۴، ج‌۷۳، ص۱۹.
  3. عبدالواحد آمدی؛ تصنیف غررالحکم و دررالکلم، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۸، چاپ دوم، ص ۴۳۷.
  4. همان، ج‌۲، ص۳۴۶.
  5. سوره انفال/۱.
  6. سوره حجرات/۱۰.
  7. سید رضی؛ نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، قم، موسسه فرهنگی تحقیقاتی امیرالمومنین، بهار ۸۴، نوبت ۲۶، نامه ۴۷.
  8. کلینی؛ اصول کافی، علی اکبر غفاری، بیروت، دارالتعارف، ۱۴۰۱، چاپ چهارم، ج‌۲، ص۲۱۰.
  9. همان، ج‌۲ ص ۲۰۹.
  10. مجلسی؛ بحارالانوار، تهران، دارالکتاب اسلامیه، ۱۳۶۴، ج‌۷۳ ص۴۳.
  11. کلینی، اصول کافی، علی اکبر غفاری، بیروت، دارالتعارف، ۱۴۰۱، چاپ چهارم، ج‌ ۷۲، ص ۱۸۷.

منابع