اوس‌ بن قيظى: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(اوس‌ بن قيظى در شأن نزول)
 
(۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۱ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
 
{{مدخل دائرة المعارف|[[دائرة المعارف قرآن کریم]]}}
 
{{مدخل دائرة المعارف|[[دائرة المعارف قرآن کریم]]}}
 +
«اوس‌ بن قیظى‌ بن عمرو» از قبیل [[اوس]] و تیره بنى حارثه بوده<ref>السیرة النبویه، ج‌۲، ص‌۵۵۶‌؛ الاستیعاب، ج‌۱، ص‌۲۱۱؛ اسدالغابه، ج‌۱، ص‌۳۲۷.</ref> و از سرانِ [[منافقان]] [[مدینه]] به شمار آمده است.<ref>المغازى، ج‌۲، ص‌۴۱۶؛ السیرة النبویه، ج‌۲، ص‌۵۲۴‌؛ المحبر، ص‌۴۶۹.</ref> او با دو پسرش کباثَه و عبدالله در [[جنگ احد]] شرکت کرد؛<ref>الاستیعاب، ج۱، ص۲۱۱؛ اسدالغابه، ج۱، ص‌۳۲۷.</ref> اما چون کارزار بر‌ [[پیامبر اسلام|پیامبر]] صلى الله علیه وآله و مسلمانان سخت شد، همراه گروهى‌ گریخت.<ref>المغازى، ج‌۱، ص‌۲۷۸.</ref> سخنى از پیامبر اکرم خطاب به وى‌ گزارش شده که [[نفاق]] وى و برادرش مِرْبَع را تأیید‌ مى‌کند.<ref>الاغانى، ج‌۹، ص‌۱۹۵.</ref>
  
اوس‌ بن قيظى‌ بن عمرو اوسى از تيره بنى حارثه.<ref>السيرة النبويه، ج‌2، ص‌556‌؛ الاستيعاب، ج‌1، ص‌211؛ اسدالغابه، ج‌1، ص‌327.</ref>
+
==اوس‌ در شأن نزول آیات==
  
برخى، نام پدرش را قِبْطى<ref>التبيان، ج‌8‌، ص‌323؛ روض‌الجنان، ج‌9، ص‌260؛ البحرالمحيط، ج‌8‌، ص‌460.</ref> و قَنْطَر<ref>روض الجنان، ج‌4، ص‌454.</ref> آورده‌اند كه گويا در نقل و استنساخ اشتباه شده است. وى از منافقان [[مدينه]]<ref>المغازى، ج‌2، ص‌416؛ السيرة النبويه، ج‌2، ص‌524‌؛ المحبر، ص‌469.</ref> و حتى از سرانِ آنان به شمار آمده است.<ref>الاغانى، ج‌9، ص‌195؛ روض‌الجنان، ج‌9، ص‌260؛ اسدالغابه، ج‌4، ص‌18.</ref> اوس با دو پسرش كَباثَه و عبدالله در جنگ احد شركت كرد؛<ref>الاستيعاب، ج1، ص211؛ اسدالغابه، ج1، ص‌327.</ref> اما چون كارزار بر‌ پيامبر صلى الله عليه و آله و مسلمانان سخت شد، همراه گروهى‌ گريخت.<ref>المغازى، ج‌1، ص‌278.</ref> سخنى از پيامبر صلى الله عليه و آله خطاب به وى‌ گزارش شده كه نفاق وى و برادرش مِرْبَع را تأييد‌ مى‌كند.<ref>الاغانى، ج‌9، ص‌195.</ref>
+
*اوس‌ بن قیظى در جمع [[اوس|اوسیان]] و [[خزرج|خزرجیان]] نشسته بود که پیرمردى کینه‌توز از [[یهود]] با ابراز نگرانى از صمیمیت [[اوس و خزرج]]، از جوانى یهودى خواست تا با خواندن اشعارى، نزاع ها و مفاخرات پیشین را در میان اوس و خزرج مطرح کند، که این حربه کارساز افتاد. اوس‌ بن قیظى در رأس اوسیان قرار گرفت و افرادى از این دو قبیله ضمن تهدید همدیگر، در آستانه درگیرى بودند که [[پیامبر اسلام|پیامبر]] صلى الله علیه وآله [[فتنه]] را‌ آرام کرد. آیه ۱۰۰ [[سوره آل‌ عمران]] درباره اوس‌ بن‌ قیظى و‌ دیگر مسلمانان سست [[ایمان]] که بازیچه آن مرد یهودى شدند نازل شد<ref> جامع البیان، مج‌۳، ج‌۴، ص‌۳۲‌ـ‌۳۳؛ اسباب النزول، ص‌۹۹‌ـ‌۱۰۰؛ السیرة النبویه، ج‌۲، ص‌۵۵۶‌ـ‌۵۵۷‌.</ref> و به آنان هشدار داد که اگر از [[اهل کتاب]] فرمان برند، یهود آنان را به [[کفر]] بازمى‌گردانند: {{متن قرآن|«یاَیهَا الَّذینَ ءامَنوا اِن تُطیعوا فَریقـًا مِنَ الَّذینَ اوتُواالکتابَ یرُدّوکم بَعدَ ایمانِکم کافِرین»}}. نزول ۵ آیه بعد نیز درباره همین‌ رخداد است.<ref>همان.</ref>
 
+
*به نقل برخى مفسران، آیه ۱۱ [[سوره حشر]] درباره سران [[نفاق]] از جمله اوس‌ بن قیظى نازل شد که به یهود [[بنی نضیر|بنى نضیر]] وعده همراهى و همیارى داده، آنان را به پایدارى در برابر مسلمانان تشویق کردند.<ref>جامع‌البیان، مج‌۱۴، ج‌۲۸، ص‌۵۹‌؛ تفسیر قرطبى، ج‌۱۸، ص‌۲۳؛ الدرالمنثور، ج‌۸‌، ص‌۱۱۵.</ref> این [[آیه]]، ضمن برادر خواندن منافقان با یهودیان، آنان را دروغگو شمرد: {{متن قرآن|«اَلَم تَرَ اِلَى الَّذینَ نافَقوا یقولونَ لاِِخوانِهِمُ الَّذینَ کفَروا مِن‌اَهلِ الکتابِ لـَئِن اُخرِجتُم لَنَخرُجَنَّ مَعَکم ولا نُطیعُ فیکم اَحَدًا اَبَدًا و اِن قوتِلتُم لَنَنصُرَنَّکم واللّهُ یشهَدُ اِنَّهُم لَکاذِبون»}}؛ آیا منافقان را ندیدى که به برادران کافرشان از اهل کتاب مى‌گفتند: اگر اخراج شدید، هر آینه با شما خارج خواهیم شد و درباره شما هیچ کس را فرمان نمى‌بریم و اگر با شما جنگیدند، بى‌گمان شما را یارى مى‌کنیم و خداوند گواهى مى‌دهد که آنان دروغ مى‌گویند.
==اوس‌ بن قيظى در شأن نزول==
+
*در [[جنگ احزاب]]، اوس‌ بن قیظى و گروهى از منافقان که به حیله‌هایى درصدد فرار از جبهه جنگ بودند، در میان سپاه [[اسلام]] فریاد برآوردند: اى اهل‌ [[یثرب]]! اینجا جاى ماندن نیست، بازگردید. او به همراه جمعى از بنى‌حارثه نزد پیامبر صلى الله علیه وآله آمدند و به بهانه این که خانه‌هایشان بى‌حفاظ و در معرض شبیخون دشمن است، از حضرت اجازه خواستند تا به شهر بازگردند. آیه ۱۳ [[سوره احزاب]] درباره آنان نازل شد<ref>جامع‌البیان، مج۱۱، ج۲۱، ص‌۱۶۳‌ـ‌۱۶۴؛ التبیان، ج‌۸‌، ص‌۳۲۳؛ تفسیر قرطبى، ج‌۱۴، ص‌۹۷.</ref> و از قصد آنان که گریز از جنگ بود خبر داد: {{متن قرآن|«و اِذ قالَت طَائِفَةٌ مِنهُم یااَهلَ یثرِبَ لامُقامَ لَکم فارجِعوا ویستَذِنُ فَریقٌ مِنهُمُ النَّبىَّ یقولونَ اِنَّ بُیوتَنا عَورَةٌ وما هِىَ بِعَورَة اِن یریدونَ اِلاّ فِراراً»}}. وى بعدها به گوینده جمله {{متن قرآن|«اِنَّ بُیوتَنا عَورَةٌ»}} ‌معروف‌ گردید.<ref>المحبر، ص‌۴۶۹؛ البدء و التاریخ، ج‌۴، ص‌۱۷۹؛ الاغانى، ج‌۹، ص‌۱۹۴.</ref>
 
+
*گفته‌اند که پیامبر صلى الله علیه وآله منافقى را که بدو ناسزا گفته بود، بازخواست کرد؛ امّا آن منافق [[سوگند]] یاد کرد که چنین نکرده است. آیه ۱۴ [[سوره مجادله]] درباره او نازل شد:<ref>جامع‌البیان، مج‌۱۴، ج‌۲۸، ص‌۳۱؛ روض‌الجنان، ج‌۱۹، ص‌۸۷‌.</ref> {{متن قرآن|«...وَ یحلِفونَ عَلَى الکذِبِ وَ هُم یعلمُون»}} آنها به دروغ سوگند یاد مى‌کنند و خود مى‌دانند (که دروغ مى‌گویند). برخى وى را اوس‌ بن قیظى دانسته‌اند.<ref>التکمیل والاتمام، ص‌۴۱۰.</ref>
# اوس‌ بن قيظى در جمع اوسيان و خزرجيان نشسته بود كه پيرمردى كينه‌توز از يهود با ابراز نگرانى از صميميت اوس و خزرج، از جوانى يهودى خواست تا با خواندن اشعارى، نزاع ها و مفاخرات پيشين را در ميان اوس و خزرج مطرح كند كه اين حربه، كارساز افتاد. اوس‌ بن قيظى در رأس اوسيان قرار گرفت و افرادى از اين دو قبيله ضمن تهديد همديگر، در آستانه درگيرى بودند كه پيامبر فتنه را‌ آرام كرد. آيه 100 [[سوره آل‌ عمران]]/3 درباره اوس‌ بن‌ قيظى و‌ ديگر مسلمانان سست ايمان كه بازيچه آن مرد يهودى شدند فرود آمد<ref> جامع البيان، مج‌3، ج‌4، ص‌32‌ـ‌33؛ اسباب النزول، ص‌99‌ـ‌100؛ السيرة النبويه، ج‌2، ص‌556‌ـ‌557‌.</ref> و به آنان هشدار داد كه اگر از اهل كتاب فرمان برند، يهود آنان را به كفر بازمى‌گردانند: {{متن قرآن|«ياَيُّهَا الَّذينَ ءامَنوا اِن تُطيعوا فَريقـًا مِنَ الَّذينَ اوتُواالكِتبَ يَرُدّوكُم بَعدَ ايمنِكُم كفِرين»}}. نزول 5 آيه بعد نيز درباره همين‌ رخداد است.<ref>همان.</ref>
+
*در [[غزوه تبوک|جنگ تبوک]]، گروهى از منافقان از جمله اوس‌ بن قیظى به بهانه‌هاى گوناگون از شرکت در [[جهاد]] سرباز زده، موجب نگرانى مسلمانان شدند که خداوند آیه ۴۷ [[سوره توبه]] را درباره آنان نازل کرد:<ref>جامع‌البیان، مج‌۶‌، ج‌۱۰، ص‌۱۸۶‌ـ‌۱۸۷؛ مجمع‌البیان، ج‌۵‌، ص‌۵۵‌؛ الدرالمنثور، ج‌۴، ص‌۲۱۲.</ref> {{متن قرآن|«لَوْ خَرَجُواْ فِیکم مَّا زَادُوکمْ إِلاَّ خَبَالاً ولأَوْضَعُواْ خِلاَلَکمْ یبْغُونَکمُ الْفِتْنَةَ وَفِیکمْ سَمَّاعُونَ لَهُمْ وَاللّهُ عَلِیمٌ بِالظَّالِمِینَ»}} اگر با شما بیرون‌ آمده بودند، بر شما جز تباهى نمى‌افزودند و میانتان به [[سخن چینی|سخن‌چینى]] و خرابکارى مى‌شتافتند، در حالى که درباره شما فتنه‌انگیزى و آشوب مى‌خواهند و در میان شما‌ جاسوسان دارند و خدا به حال ستمکاران‌ داناست.
# به نقل برخى مفسران، آيه 11 [[سوره حشر]]/59 درباره سران نفاق از جمله اوس‌ بن قيظى نازل شد كه به يهود بنى نضير وعده همراهى، همدلى و هميارى داده، آنان را به پايدارى در برابر مسلمانان تشويق كردند.<ref>جامع‌البيان، مج‌14، ج‌28، ص‌59‌؛ تفسير قرطبى، ج‌18، ص‌23؛ الدرالمنثور، ج‌8‌، ص‌115.</ref> آيه، ضمن برادر خواندن منافقان با يهوديان، آنان را دروغگو شمرد: {{متن قرآن|«اَلَم تَرَ اِلَى الَّذينَ نافَقوا يَقولونَ لاِِخونِهِمُ الَّذينَ كَفَروا مِن‌اَهلِ الكِتبِ لـَئِن اُخرِجتُم لَنَخرُجَنَّ مَعَكُم ولا نُطيعُ فيكُم اَحَدًا اَبَدًا و اِن قوتِلتُم لَنَنصُرَنَّكُم واللّهُ يَشهَدُ اِنَّهُم لَكذِبون»}}؛ آيا منافقان را نديدى كه به برادران كافرشان از اهل كتاب مى‌گفتند: اگر اخراج شُديد، هر آينه با شما خارج خواهيم شد و درباره شما هيچ كس را فرمان نمى‌بريم و اگر با شما جنگيدند، بى‌گمان شما را يارى مى‌كنيم و خداوند گواهى مى‌دهد كه آنان دروغ مى‌گويند.
 
# در جنگ احزاب اوس‌ بن قيظى و گروهى از منافقان كه به حيله‌هايى درصدد فرار از جبهه جنگ بودند، در ميان سپاه اسلام فرياد برآوردند: اى اهل‌ يثرب! اينجا جاى ماندن نيست، بازگرديد. او به همراه جمعى از بنى‌حارثه نزد پيامبر صلى الله عليه و آله آمدند و به بهانه اين كه خانه‌هايشان بى‌حفاظ و در معرض شبيخون دشمن است، از حضرت اجازه خواستند تا به شهر بازگردند. آيه 13 [[سوره احزاب]]/ 33 درباره آنان نازل شد<ref>جامع‌البيان، مج11، ج21، ص‌163‌ـ‌164؛ التبيان، ج‌8‌، ص‌323؛ تفسير قرطبى، ج‌14، ص‌97.</ref> و از قصد آنان كه گريز از جنگ بود خبر داد: {{متن قرآن|«و اِذ قالَت طَائِفَةٌ مِنهُم ياَهلَ يَثرِبَ لامُقامَ لَكُم فارجِعوا ويَستَذِنُ فَريقٌ مِنهُمُ النَّبىَّ يَقولونَ اِنَّ بُيوتَنا عَورَةٌ وما هِىَ بِعَورَة اِن يُريدونَ اِلاّ فِرارا»}}. وى بعدها به گوينده جمله «اِنَّ بُيوتَنا عَورَةٌ» ‌معروف‌ گرديد.<ref>المحبر، ص‌469؛ البدء و التاريخ، ج‌4، ص‌179؛ الاغانى، ج‌9، ص‌194.</ref>
 
# گفته‌اند كه پيامبر صلى الله عليه و آله منافقى را كه بدو ناسزا گفته بود، بازخواست كرد؛ امّا آن منافق سوگند ياد كرد كه چنين نكرده است. آيه 14 [[سوره مجادله]]/ 58 درباره او نازل شد:<ref>جامع‌البيان، مج‌14، ج‌28، ص‌31؛ روض‌الجنان، ج‌19، ص‌87‌.</ref> {{متن قرآن|«...وَ يَحلِفونَ عَلَى الكَذِبِ وَ هُم يَعلمُون»}} آنها به دروغ سوگند ياد مى‌كنند و خود مى‌دانند (كه دروغ مى‌گويند). برخى وى را اوس‌ بن قيظى دانسته‌اند.<ref>التكميل والاتمام، ص‌410.</ref>
 
# در جنگ تبوك، گروهى از منافقان از جمله اوس‌ بن قيظى به بهانه‌هاى گوناگون از شركت در جهاد سرباز زده، موجب نگرانى مسلمانان شدند كه خداوند آيه 47 [[سوره توبه]]/9 را درباره آنان نازل كرد:<ref>جامع‌البيان، مج‌6‌، ج‌10، ص‌186‌ـ‌187؛ مجمع‌البيان، ج‌5‌، ص‌55‌؛ الدرالمنثور، ج‌4، ص‌212.</ref> {{متن قرآن|«لَوْ خَرَجُواْ فِيكُم مَّا زَادُوكُمْ إِلاَّ خَبَالاً ولأَوْضَعُواْ خِلاَلَكُمْ يَبْغُونَكُمُ الْفِتْنَةَ وَفِيكُمْ سَمَّاعُونَ لَهُمْ وَاللّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ»}} اگر با شما بيرون‌آمده بودند، بر شما جز تباهى نمى‌افزودند و ميانتان به سخن‌چينى و خرابكارى مى‌شتافتند، در حالى كه درباره شما فتنه‌انگيزى و آشوب مى‌خواهند و در ميان شما‌ جاسوسان دارند و خدا به حال ستمكاران‌ داناست.
 
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
<references/>
+
<references />
  
 
==منابع==
 
==منابع==
سيد عبدالرسول حسينى‌زاده، دائرة المعارف قرآن کریم، ج5، ص42-44.
 
  
 +
* [[دائرة المعارف قرآن کریم (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، سید عبدالرسول حسینى‌زاده، ج۵، ص۴۲-۴۴.
 +
[[رده: اصحاب پیامبر]]
 
[[رده: شخصیت‌های شان نزول آیات قرآن]]
 
[[رده: شخصیت‌های شان نزول آیات قرآن]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۵۲

Icon-encycolopedia.jpg

این صفحه مدخلی از دائرة المعارف قرآن کریم است

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)

«اوس‌ بن قیظى‌ بن عمرو» از قبیل اوس و تیره بنى حارثه بوده[۱] و از سرانِ منافقان مدینه به شمار آمده است.[۲] او با دو پسرش کباثَه و عبدالله در جنگ احد شرکت کرد؛[۳] اما چون کارزار بر‌ پیامبر صلى الله علیه وآله و مسلمانان سخت شد، همراه گروهى‌ گریخت.[۴] سخنى از پیامبر اکرم خطاب به وى‌ گزارش شده که نفاق وى و برادرش مِرْبَع را تأیید‌ مى‌کند.[۵]

اوس‌ در شأن نزول آیات

  • اوس‌ بن قیظى در جمع اوسیان و خزرجیان نشسته بود که پیرمردى کینه‌توز از یهود با ابراز نگرانى از صمیمیت اوس و خزرج، از جوانى یهودى خواست تا با خواندن اشعارى، نزاع ها و مفاخرات پیشین را در میان اوس و خزرج مطرح کند، که این حربه کارساز افتاد. اوس‌ بن قیظى در رأس اوسیان قرار گرفت و افرادى از این دو قبیله ضمن تهدید همدیگر، در آستانه درگیرى بودند که پیامبر صلى الله علیه وآله فتنه را‌ آرام کرد. آیه ۱۰۰ سوره آل‌ عمران درباره اوس‌ بن‌ قیظى و‌ دیگر مسلمانان سست ایمان که بازیچه آن مرد یهودى شدند نازل شد[۶] و به آنان هشدار داد که اگر از اهل کتاب فرمان برند، یهود آنان را به کفر بازمى‌گردانند: «یاَیهَا الَّذینَ ءامَنوا اِن تُطیعوا فَریقـًا مِنَ الَّذینَ اوتُواالکتابَ یرُدّوکم بَعدَ ایمانِکم کافِرین». نزول ۵ آیه بعد نیز درباره همین‌ رخداد است.[۷]
  • به نقل برخى مفسران، آیه ۱۱ سوره حشر درباره سران نفاق از جمله اوس‌ بن قیظى نازل شد که به یهود بنى نضیر وعده همراهى و همیارى داده، آنان را به پایدارى در برابر مسلمانان تشویق کردند.[۸] این آیه، ضمن برادر خواندن منافقان با یهودیان، آنان را دروغگو شمرد: «اَلَم تَرَ اِلَى الَّذینَ نافَقوا یقولونَ لاِِخوانِهِمُ الَّذینَ کفَروا مِن‌اَهلِ الکتابِ لـَئِن اُخرِجتُم لَنَخرُجَنَّ مَعَکم ولا نُطیعُ فیکم اَحَدًا اَبَدًا و اِن قوتِلتُم لَنَنصُرَنَّکم واللّهُ یشهَدُ اِنَّهُم لَکاذِبون»؛ آیا منافقان را ندیدى که به برادران کافرشان از اهل کتاب مى‌گفتند: اگر اخراج شدید، هر آینه با شما خارج خواهیم شد و درباره شما هیچ کس را فرمان نمى‌بریم و اگر با شما جنگیدند، بى‌گمان شما را یارى مى‌کنیم و خداوند گواهى مى‌دهد که آنان دروغ مى‌گویند.
  • در جنگ احزاب، اوس‌ بن قیظى و گروهى از منافقان که به حیله‌هایى درصدد فرار از جبهه جنگ بودند، در میان سپاه اسلام فریاد برآوردند: اى اهل‌ یثرب! اینجا جاى ماندن نیست، بازگردید. او به همراه جمعى از بنى‌حارثه نزد پیامبر صلى الله علیه وآله آمدند و به بهانه این که خانه‌هایشان بى‌حفاظ و در معرض شبیخون دشمن است، از حضرت اجازه خواستند تا به شهر بازگردند. آیه ۱۳ سوره احزاب درباره آنان نازل شد[۹] و از قصد آنان که گریز از جنگ بود خبر داد: «و اِذ قالَت طَائِفَةٌ مِنهُم یااَهلَ یثرِبَ لامُقامَ لَکم فارجِعوا ویستَذِنُ فَریقٌ مِنهُمُ النَّبىَّ یقولونَ اِنَّ بُیوتَنا عَورَةٌ وما هِىَ بِعَورَة اِن یریدونَ اِلاّ فِراراً». وى بعدها به گوینده جمله «اِنَّ بُیوتَنا عَورَةٌ» ‌معروف‌ گردید.[۱۰]
  • گفته‌اند که پیامبر صلى الله علیه وآله منافقى را که بدو ناسزا گفته بود، بازخواست کرد؛ امّا آن منافق سوگند یاد کرد که چنین نکرده است. آیه ۱۴ سوره مجادله درباره او نازل شد:[۱۱] «...وَ یحلِفونَ عَلَى الکذِبِ وَ هُم یعلمُون» آنها به دروغ سوگند یاد مى‌کنند و خود مى‌دانند (که دروغ مى‌گویند). برخى وى را اوس‌ بن قیظى دانسته‌اند.[۱۲]
  • در جنگ تبوک، گروهى از منافقان از جمله اوس‌ بن قیظى به بهانه‌هاى گوناگون از شرکت در جهاد سرباز زده، موجب نگرانى مسلمانان شدند که خداوند آیه ۴۷ سوره توبه را درباره آنان نازل کرد:[۱۳] «لَوْ خَرَجُواْ فِیکم مَّا زَادُوکمْ إِلاَّ خَبَالاً ولأَوْضَعُواْ خِلاَلَکمْ یبْغُونَکمُ الْفِتْنَةَ وَفِیکمْ سَمَّاعُونَ لَهُمْ وَاللّهُ عَلِیمٌ بِالظَّالِمِینَ» اگر با شما بیرون‌ آمده بودند، بر شما جز تباهى نمى‌افزودند و میانتان به سخن‌چینى و خرابکارى مى‌شتافتند، در حالى که درباره شما فتنه‌انگیزى و آشوب مى‌خواهند و در میان شما‌ جاسوسان دارند و خدا به حال ستمکاران‌ داناست.

پانویس

  1. السیرة النبویه، ج‌۲، ص‌۵۵۶‌؛ الاستیعاب، ج‌۱، ص‌۲۱۱؛ اسدالغابه، ج‌۱، ص‌۳۲۷.
  2. المغازى، ج‌۲، ص‌۴۱۶؛ السیرة النبویه، ج‌۲، ص‌۵۲۴‌؛ المحبر، ص‌۴۶۹.
  3. الاستیعاب، ج۱، ص۲۱۱؛ اسدالغابه، ج۱، ص‌۳۲۷.
  4. المغازى، ج‌۱، ص‌۲۷۸.
  5. الاغانى، ج‌۹، ص‌۱۹۵.
  6. جامع البیان، مج‌۳، ج‌۴، ص‌۳۲‌ـ‌۳۳؛ اسباب النزول، ص‌۹۹‌ـ‌۱۰۰؛ السیرة النبویه، ج‌۲، ص‌۵۵۶‌ـ‌۵۵۷‌.
  7. همان.
  8. جامع‌البیان، مج‌۱۴، ج‌۲۸، ص‌۵۹‌؛ تفسیر قرطبى، ج‌۱۸، ص‌۲۳؛ الدرالمنثور، ج‌۸‌، ص‌۱۱۵.
  9. جامع‌البیان، مج۱۱، ج۲۱، ص‌۱۶۳‌ـ‌۱۶۴؛ التبیان، ج‌۸‌، ص‌۳۲۳؛ تفسیر قرطبى، ج‌۱۴، ص‌۹۷.
  10. المحبر، ص‌۴۶۹؛ البدء و التاریخ، ج‌۴، ص‌۱۷۹؛ الاغانى، ج‌۹، ص‌۱۹۴.
  11. جامع‌البیان، مج‌۱۴، ج‌۲۸، ص‌۳۱؛ روض‌الجنان، ج‌۱۹، ص‌۸۷‌.
  12. التکمیل والاتمام، ص‌۴۱۰.
  13. جامع‌البیان، مج‌۶‌، ج‌۱۰، ص‌۱۸۶‌ـ‌۱۸۷؛ مجمع‌البیان، ج‌۵‌، ص‌۵۵‌؛ الدرالمنثور، ج‌۴، ص‌۲۱۲.

منابع