منابع و پی نوشتهای متوسط
رعایت سطح مخاطب عام متوسط است
ادبیات دانشنامه ای رعایت نشده
مقاله بدون شناسه یا دارای شناسه ضعیف است
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

ابوتمام شاعر: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ویرایش)
 
(۲ نسخهٔ میانیِ همین کاربر نمایش داده نشده است)
سطر ۱: سطر ۱:
{{ضعیف}}
+
{{خوب}}
ابوتمام، حبیب بن اوس الطائى (م، ۲۳۱ ق‌) [[امامیه|الامامى]]؛ [[احمد بن علی نجاشی|نجاشى]] و [[علامه حلی|علامه]] (در [[خلاصة الاقوال (کتاب)|خلاصه]]) فرموده که ابوتمام امامى بود و براى [[اهل بیت]] شعر بسیار گفته و احمد بن الحسین نقل کرده که نسخه کهنه‌اى را دیدم که شاید در ایام ابوتمام یا قریب به آن نوشته شده بود و در آن قصیده‌اى بود از ابوتمام که ذکر کرد در آن [[ائمه اطهار]] علیهم‌السلام را تا حضرت ابوجعفر [[امام جواد]] علیه‌السلام و تجاوز از آن حضرت نکرده؛ زیرا که در ایام آن حضرت وفات کرده؛ و [[جاحظ]] در (کتاب حیوان) گفته که [[حدیث]] کرد مرا ابوتمام و او از رؤساى [[رافضى|رافضه]] بود، انتهى.<ref> رجال علامه حلی، ص ۶۱.</ref>
+
'''«حبیب بن اوس الطائى»''' معروف به '''«ابوتَمّام»''' (۱۸۸-۲۳۱ ق)، شاعر و ادیب بزرگ [[شیعه]] در قرن سوم قمری است. دربارۀ ابوتمام و [[شعر]] او آثار متعددی تدوین شده است. ابوتمام اشعار زیادی در مدح [[اهل بیت]] (علیهم‌السلام) سروده و به همین سبب رجال‌نویسان او را [[امامیه|امامی]] مذهب به شمار آورده‌اند.
 +
{{شناسنامه عالم
 +
|نام کامل = ابوتمّام حبیب بن اوس طائى
 +
||تصویر=
 +
|زادروز =  ۱۸۸ قمری
 +
|زادگاه =  [[اصفهان]]
 +
|وفات =  ۲۳۱ قمری
 +
|مدفن =  [[نجف]]
 +
|اساتید =  [[دیک الجن]]،...
 +
|شاگردان =  [[بحتری|ولید بن‌ عبید بُحتری]]،...
 +
|آثار = فحول الشعراء، الحماسة الطائیه، الاختیارات من شعر الشعراء، الاختیار من اشعار القبائل، الحماسة و الوحشیات،...
 +
}}
 +
==زندگی‌نامه==
 +
ابوتمام حبیب بن اوس الطائى، در دهکدۀ جاسم، در نزدیکی [[دمشق]] و در خاندانی [[مسیحیت|نصرانی]] زاده شد. در تاریخ تولد او بین سال ۱۷۲ تا ۱۹۲ ق. اختلاف است. خود او گفته است که در ۱۹۰ ق. زاده شده؛ ولی فرزندش تمّام روایت کرده که تولد پدرش در ۱۸۸ ق. بوده است.
 +
 
 +
پدرش [[مسیحیت|مسیحی]] و نامش «ئزیوس» بود و در دمشق شراب فروشی می‌کرد. لیکن ابوتمام که مسلمان بود نام او را به أوس تبدیل نمود و از خاندان خود نسب نامه‌ای ارائه کرد که آنانرا به قبیله‌ طی می‌پیوست. این انتساب ابتدا مورد شک معاصران بود لیکن بعدها پذیرفته شد و او را طائی گفتند.
 +
 
 +
اگر قول معروف را بپذیریم و بگوییم که خاندان او مسیحی بوده‌اند، این سؤال پیش می‌آید که او خود کی [[اسلام]] آورد؟ هنگامی که به [[مصر]] رفت، بیشتر در [[مسجد|مساجد]] روزگار می‌گذاشت و بدین‌سان، در اینکه آن هنگام دیگر مسلمان شده بود، تردید نمی‌توان کرد. از این‌رو باید تشرف او را به دین اسلام، در دمشق و در نوجوانی دانست.  
  
و بالجمله: ابوتمام صاحب حماسه اوحد عصر خویش بوده در فصاحت و [[بلاغت]]، گویند چهارده هزار ارجوزه از عرب از حفظ داشته و غیر از [[قصیده|قصاید]] و مقاطیع و او را در صناعت [[شعر]] محلى منیع و مرتبتى رفیع است.  
+
پس از آن، منابع ما به حضور او در مصر اشاره کرده‌اند، اما فروخ می‌پندارد که او از دمشق به حمص رفت و به مدح خاندان ابن ابی عبدالکریم طائی که خود شاعر بود و نیز به هجای عتبة بن ابی‌عاصم پرداخت و به شاعر معروف و [[شیعه|شیعی]] مذهبی که به [[دیک الجن|دیک‌الجن]] (م، ۲۳۵ ق) شهرت داشت، پیوست و احتمالاً نزد او هنر شعرپردازی را آموخت و از او تأثیر بسیار پذیرفت. بعید نیست که گرایش او به [[تشیع]] نیز از همین‌جا سرچشمه گرفته باشد.
  
و ابراهیم بن مدبر با آن که از اهل علم و [[معرفت]] و ادب بود، از اشعار او چیزى حفظ نمى‌کرد، چه آن که او را دشمن مى‌داشت و گاهى او را [[سب و فحش دادن|سب]] و لعن مى‌کرد. روزى شخصى چند شعر از اشعار ابوتمام بدون نسبت به وى از براى ابراهیم خواند، ابراهیم را خوش آمد و فرزند خود را امر کرد که آن اشعار را در پشت کتابى بنویسد، پس از آن که آن اشعار نوشته شد، بعضى گفتند: ایها الامیر! این اشعار از ابوتمام است. ابراهیم چون این بشنید فرزند خود را گفت که آن صفحه را پاره کند.   
+
ابوتمام سپس از دمشق یا حمص به مصر رفت. بهبیتی تاریخ سفر او را، حدود سال ۱۹۵ ق. و فروخ ۲۰۸ یا ۲۰۹ ق. پنداشته است. بیشتر بر این اتفاق دارند که او در مسجد جامع به سقایی مشغول شد. صولی از قول خود او نقل می‌کند که نخستین [[شعر]] خود را در مصر و در مدح عیاش بن لَهیمه سروده است و عیاش ۰۰۰‘۵ درهم به او صله داده است.   
  
[[مسعودی|مسعودى]] این عمل را از ابن مدبر نپسندیده، فرموده که این عمل از او قبیح است، چه عاقل باید اخذ فایده کند چه از دشمن باشد یا دوست، از وضیع باشد یا شریف. همانا از [[امیرالمومنین]] علیه‌السلام روایت شده که فرموده: «الْحِکمَةُ ضالَّةُ الْمُؤْمِنِ فَخُذْ ضالَّتَک وَلَوْ مِنْ اَهْلِ الشِّرْک». و از بزرجمهر حکیم نقل شده که فرمود: من از هر چیز صفت نیک او را اخذ کردم حتى از سگ و گربه و خوک و غراب، گفتند: از سگ چه آموختى؟ گفت: الفت او را با صاحب خود و وفای او را، گفتند: از غراب چه آموختى؟ گفت: شدت احتراز او و حذر او را، گفتند: از خوک چه گرفتى؟ گفت: بُکور او را در حوائج خود، گفتند: از گربه چه اخذ کردى؟ گفت: حسن نغمه و کثرت تملق او را در مسئلت.<ref> مروج الذهب، ۳/۴۸۵.</ref>  
+
وی پس از ۵ سال اقامت در مصر و احتمالاً دیدار از برخی شهرها، خاصه اسکندریه از آن دیار سخت دلگیر شد، و برآن شد که به سرزمین خویش باز گردد. در هر حال، ابوتمام به شام رفت و در آنجا به مدح بزرگان پرداخت. سپس ابوتمام در ۲۱۴ ق. به [[عراق]] وارد شده است.   
  
و وفات کرد ابوتمام در ایام [[واثق عباسی|واثق]]، سنه دویست و سى و یک در موصل و ابونهشل بن حمید طوسى بر قبر او قبه‌اى بنا کرد.<ref> مراة الجنان، یافعى، ۲/۷۹، ذیل حوادث سال ۲۳۱.</ref>
+
چون [[معتصم]] (حکومت: ۲۱۸-۲۲۷ ق) از موقعیت شعر و شاعری ابوتمام آگاه شد، او را به [[سامرا]] احضار کرد و در برابر سرودن شعر به وی جایزه داد و او را بر تمام شاعران مقدم داشت. او سپس به [[بغداد]] رفت و در آنجا نیز با ادبا و دانشمندان همنشین گردید.  
  
==مدح اهل بیت در شعر ابوتمام==
+
ابوتمام سرانجام در ایام [[واثق عباسی|واثق عباسی]]، در [[جمادی الاولی]] سال ۲۳۱ ق. در موصل درگذشت و ابونهشل بن حمید طوسى بر [[قبر]] او قبه‌اى بنا کرد.
{{بیت|رَبِّی اللهُ و الأمِینُ نَبیی|  
+
 
 +
==شعر ابوتمام==
 +
گفته‌اند که ابوتمام شاعری ظریف، خوش طبع، فاضل، فصیح و در زمان خودش در فصاحت و [[بلاغت]] بی‌بدیل بود و غیر از [[قصیده|قصاید]] و [[قطعه (شعر)|مقاطع]]، چهارده هزار ارجوزه از عرب را حفظ داشت و او در صناعت [[شعر]] محلى منیع و مرتبتى رفیع داشت. ششصد قصیده و هشتصد مقطوعه برای او شمرده‌اند.
 +
 
 +
بسیاری از ابیات [[دیوان (شعر)|دیوان]] ابوتمّام به مَثَل سائر تبدیل شده و در زبان مردم جاری گشته و به کتب مختلف راه یافته و جزو شواهد لغوی، [[صرف|صرفی]]، [[علم نحو|نحوی]]، بلاغی و شعری نویسندگان بزرگ شده است.
 +
 
 +
او در نظم معانی و عمق و وسعت خیال و استحکام اسلوب و انسجام مطالب و فصاحت لفظ و حسن انتخاب اوزان و قوافی، یگانه‌ی روزگار بود. بعضی او را از متنبّی و [[بحتری]] برتر شمرده‌اند. بحتری شاگردش می‌گفت قصاید خوب ابوتمام از قصاید خوب من عالیتر است اما قصائد بد من از بدهای او بهتر است. [[ابوالعلاء معری]] او و متنبّی را دو حیکم عرب خوانده است. قصائد او شامل بعضی وقایع مثل فتح عموریه و شکست بابک خرمی و قتل افشین و مازیار است و مکمل متون تاریخی به شمار می‌رود.
 +
 
 +
ابراهیم بن مدبر با آن که از اهل علم و [[معرفت]] و ادب بود، از اشعار او چیزى حفظ نمى‌کرد، چه آنکه او را دشمن مى‌داشت و گاهى او را [[سب و فحش دادن|سب]] و [[لعن]] مى‌کرد. روزى شخصى چند شعر از اشعار ابوتمام بدون نسبت به وى از براى ابراهیم خواند، ابراهیم را خوش آمد و فرزند خود را امر کرد که آن اشعار را در پشت کتابى بنویسد، پس از آن که آن اشعار نوشته شد، بعضى گفتند: ایها الامیر! این اشعار از ابوتمام است. ابراهیم چون این بشنید فرزند خود را گفت که آن صفحه را پاره کند. [[مسعودی|مسعودى]] این عمل را از ابن مدبر نپسندیده، فرموده که این عمل از او قبیح است، چه عاقل باید اخذ فایده کند، چه از دشمن باشد یا دوست، از وضیع باشد یا شریف.
 +
 
 +
ابوتمام اشعار زیادی در مدح [[اهل بیت]] (علیهم‌السّلام) سروده و به همین سبب رجال‌نویسان او را [[امامیه|امامی]] مذهب به شمار آورده‌اند. و [[جاحظ]] در کتاب «حیوان» گفته که [[حدیث]] کرد مرا ابوتمام و او از رؤساى [[رافضى|رافضه]] بود.
 +
 
 +
[[احمد بن علی نجاشی|نجاشى]] و [[علامه حلی|علامه حلی]] گفته اند که ابوتمام امامى بود و براى اهل بیت شعر بسیار گفته و احمد بن الحسین نقل کرده که نسخه کهنه‌اى را دیدم که شاید در ایام ابوتمام یا قریب به آن نوشته شده بود و در آن قصیده‌اى بود از ابوتمام که ذکر کرد در آن [[ائمه اطهار]] علیهم‌السلام را تا حضرت ابوجعفر [[امام جواد]] علیه‌السلام و تجاوز از آن حضرت نکرده؛ زیرا که در ایام آن حضرت وفات کرده است. [[علامه امینی]] در [[الغدیر]] چهل و پنج بیت از قصیده‌ی رائیه‌ی هفتاد و سه بیتی او را در مناقب [[حضرت علی]] (علیه السلام) و اخبار غدیر نقل کرده است.
 +
 
 +
نمونه ای از اشعار ابوتمام در مدح اهل بیت علیهم‌السلام چنین است:{{بیت|رَبِّی اللهُ و الأمِینُ نَبیی|  
 
صفوة الله و الوصی إمامِی}}
 
صفوة الله و الوصی إمامِی}}
 
{{بیت|ثُمَّ سبطا مُحمَّد تالیاه ثالثاه|
 
{{بیت|ثُمَّ سبطا مُحمَّد تالیاه ثالثاه|
سطر ۳۴: سطر ۶۵:
 
ذو الجلالِ والإکرامِ}}
 
ذو الجلالِ والإکرامِ}}
  
==پانویس==
+
==آثار و تألیفات==
<references />
+
آثار منسوب به ابوتمام، علاوه بر [[دیوان (شعر)|دیوان]] اشعارش، عبارتند از:
 +
 
 +
#فحول الشعراء، ابوتمام در کتاب فحول الشعراء درباره عده زیادی از شعرای [[جاهلیت|جاهلی]] مخضرم (شاعرانی که هر دو دوره جاهلیت و اسلام را درک کردند) و اسلامی بحث کرده است.
 +
#الحماسة الطائیه
 +
#الاختیارات من شعر الشعراء
 +
#الاختیار من اشعار القبائل
 +
#الحماسة و الوحشیات
 +
#الحماسة الاولی، شامل ۷۴۷۰ [[بیت (شعر)|بیت]] که در [[خراسان]] برای عبدالله بن طاهر سروده و علی بن محمد عدوی شمشاطی آن‌را شرح کرده است.
 +
#الحماسة الثانیة الکبری، ابوتمام آن را برای ابوالوفاء ابن سلمه پس از بازگشتش از خراسان، در همدان سروده و در ده باب می‌باشد که به نام باب نخست آن، حماسه نام گرفته است و نه باب دیگر آن، مراثی، ادب، تشبیب، هجاء، اضیاف (اضافات)، مدایح، صفات، سیر، ملح و مذمت زنان می‌باشد.
 +
#نقائض جریر و الاخطل
 +
#تحفة الزائر.
 
==منابع==
 
==منابع==
 +
*[https://www.cgie.org.ir/fa/article/226359/%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%AA%D9%85%D8%A7%D9%85 "ابو تمام"، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی].
 
*[[شیخ عباس قمی]]، [[منتهى الآمال (کتاب)|منتهی الآمال]]، قسمت دوم، باب یازدهم: در تاریخ حضرت جواد علیه‌السلام.
 
*[[شیخ عباس قمی]]، [[منتهى الآمال (کتاب)|منتهی الآمال]]، قسمت دوم، باب یازدهم: در تاریخ حضرت جواد علیه‌السلام.
*[http://www.shoaraa.com/poem-9930.html#down شعراء اهل البیت].
+
*"ابوتمام حبیب بن اوس بن حارث طائی"، دائرةالمعارف مؤلفان اسلامی، ج۱، ص۲۴۰.
 
+
*دائرةالمعارف تشیع، گروه نویسندگان، تهران: حکمت، چاپ اول.
 
{{سنجش کیفی
 
{{سنجش کیفی
 
|سنجش=شده
 
|سنجش=شده
سطر ۵۳: سطر ۹۵:
 
|رده= دارد
 
|رده= دارد
 
}}
 
}}
 
+
[[رده:علمای قرن سوم]][[رده:شعرای عرب]]
[[رده: ادبیات عرب]]
+
[[رده:شعرای اهل البیت]][[رده:ادیبان]]
[[رده:شعرای عرب]]
 
[[رده:شعرای اهل البیت]]
 
 
[[Category:اصحاب اهل البیت علیهم السلام]]
 
[[Category:اصحاب اهل البیت علیهم السلام]]
 
[[رده: مقاله های مرتبط به دانشنامه]]
 
[[رده: مقاله های مرتبط به دانشنامه]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۲ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۱۰

«حبیب بن اوس الطائى» معروف به «ابوتَمّام» (۱۸۸-۲۳۱ ق)، شاعر و ادیب بزرگ شیعه در قرن سوم قمری است. دربارۀ ابوتمام و شعر او آثار متعددی تدوین شده است. ابوتمام اشعار زیادی در مدح اهل بیت (علیهم‌السلام) سروده و به همین سبب رجال‌نویسان او را امامی مذهب به شمار آورده‌اند.

نام کامل ابوتمّام حبیب بن اوس طائى
زادروز ۱۸۸ قمری
زادگاه اصفهان
وفات ۲۳۱ قمری
مدفن نجف

Line.png

اساتید

دیک الجن،...

شاگردان

ولید بن‌ عبید بُحتری،...

آثار

فحول الشعراء، الحماسة الطائیه، الاختیارات من شعر الشعراء، الاختیار من اشعار القبائل، الحماسة و الوحشیات،...

زندگی‌نامه

ابوتمام حبیب بن اوس الطائى، در دهکدۀ جاسم، در نزدیکی دمشق و در خاندانی نصرانی زاده شد. در تاریخ تولد او بین سال ۱۷۲ تا ۱۹۲ ق. اختلاف است. خود او گفته است که در ۱۹۰ ق. زاده شده؛ ولی فرزندش تمّام روایت کرده که تولد پدرش در ۱۸۸ ق. بوده است.

پدرش مسیحی و نامش «ئزیوس» بود و در دمشق شراب فروشی می‌کرد. لیکن ابوتمام که مسلمان بود نام او را به أوس تبدیل نمود و از خاندان خود نسب نامه‌ای ارائه کرد که آنانرا به قبیله‌ طی می‌پیوست. این انتساب ابتدا مورد شک معاصران بود لیکن بعدها پذیرفته شد و او را طائی گفتند.

اگر قول معروف را بپذیریم و بگوییم که خاندان او مسیحی بوده‌اند، این سؤال پیش می‌آید که او خود کی اسلام آورد؟ هنگامی که به مصر رفت، بیشتر در مساجد روزگار می‌گذاشت و بدین‌سان، در اینکه آن هنگام دیگر مسلمان شده بود، تردید نمی‌توان کرد. از این‌رو باید تشرف او را به دین اسلام، در دمشق و در نوجوانی دانست.

پس از آن، منابع ما به حضور او در مصر اشاره کرده‌اند، اما فروخ می‌پندارد که او از دمشق به حمص رفت و به مدح خاندان ابن ابی عبدالکریم طائی که خود شاعر بود و نیز به هجای عتبة بن ابی‌عاصم پرداخت و به شاعر معروف و شیعی مذهبی که به دیک‌الجن (م، ۲۳۵ ق) شهرت داشت، پیوست و احتمالاً نزد او هنر شعرپردازی را آموخت و از او تأثیر بسیار پذیرفت. بعید نیست که گرایش او به تشیع نیز از همین‌جا سرچشمه گرفته باشد.

ابوتمام سپس از دمشق یا حمص به مصر رفت. بهبیتی تاریخ سفر او را، حدود سال ۱۹۵ ق. و فروخ ۲۰۸ یا ۲۰۹ ق. پنداشته است. بیشتر بر این اتفاق دارند که او در مسجد جامع به سقایی مشغول شد. صولی از قول خود او نقل می‌کند که نخستین شعر خود را در مصر و در مدح عیاش بن لَهیمه سروده است و عیاش ۰۰۰‘۵ درهم به او صله داده است.

وی پس از ۵ سال اقامت در مصر و احتمالاً دیدار از برخی شهرها، خاصه اسکندریه از آن دیار سخت دلگیر شد، و برآن شد که به سرزمین خویش باز گردد. در هر حال، ابوتمام به شام رفت و در آنجا به مدح بزرگان پرداخت. سپس ابوتمام در ۲۱۴ ق. به عراق وارد شده است.

چون معتصم (حکومت: ۲۱۸-۲۲۷ ق) از موقعیت شعر و شاعری ابوتمام آگاه شد، او را به سامرا احضار کرد و در برابر سرودن شعر به وی جایزه داد و او را بر تمام شاعران مقدم داشت. او سپس به بغداد رفت و در آنجا نیز با ادبا و دانشمندان همنشین گردید.

ابوتمام سرانجام در ایام واثق عباسی، در جمادی الاولی سال ۲۳۱ ق. در موصل درگذشت و ابونهشل بن حمید طوسى بر قبر او قبه‌اى بنا کرد.

شعر ابوتمام

گفته‌اند که ابوتمام شاعری ظریف، خوش طبع، فاضل، فصیح و در زمان خودش در فصاحت و بلاغت بی‌بدیل بود و غیر از قصاید و مقاطع، چهارده هزار ارجوزه از عرب را حفظ داشت و او در صناعت شعر محلى منیع و مرتبتى رفیع داشت. ششصد قصیده و هشتصد مقطوعه برای او شمرده‌اند.

بسیاری از ابیات دیوان ابوتمّام به مَثَل سائر تبدیل شده و در زبان مردم جاری گشته و به کتب مختلف راه یافته و جزو شواهد لغوی، صرفی، نحوی، بلاغی و شعری نویسندگان بزرگ شده است.

او در نظم معانی و عمق و وسعت خیال و استحکام اسلوب و انسجام مطالب و فصاحت لفظ و حسن انتخاب اوزان و قوافی، یگانه‌ی روزگار بود. بعضی او را از متنبّی و بحتری برتر شمرده‌اند. بحتری شاگردش می‌گفت قصاید خوب ابوتمام از قصاید خوب من عالیتر است اما قصائد بد من از بدهای او بهتر است. ابوالعلاء معری او و متنبّی را دو حیکم عرب خوانده است. قصائد او شامل بعضی وقایع مثل فتح عموریه و شکست بابک خرمی و قتل افشین و مازیار است و مکمل متون تاریخی به شمار می‌رود.

ابراهیم بن مدبر با آن که از اهل علم و معرفت و ادب بود، از اشعار او چیزى حفظ نمى‌کرد، چه آنکه او را دشمن مى‌داشت و گاهى او را سب و لعن مى‌کرد. روزى شخصى چند شعر از اشعار ابوتمام بدون نسبت به وى از براى ابراهیم خواند، ابراهیم را خوش آمد و فرزند خود را امر کرد که آن اشعار را در پشت کتابى بنویسد، پس از آن که آن اشعار نوشته شد، بعضى گفتند: ایها الامیر! این اشعار از ابوتمام است. ابراهیم چون این بشنید فرزند خود را گفت که آن صفحه را پاره کند. مسعودى این عمل را از ابن مدبر نپسندیده، فرموده که این عمل از او قبیح است، چه عاقل باید اخذ فایده کند، چه از دشمن باشد یا دوست، از وضیع باشد یا شریف.

ابوتمام اشعار زیادی در مدح اهل بیت (علیهم‌السّلام) سروده و به همین سبب رجال‌نویسان او را امامی مذهب به شمار آورده‌اند. و جاحظ در کتاب «حیوان» گفته که حدیث کرد مرا ابوتمام و او از رؤساى رافضه بود.

نجاشى و علامه حلی گفته اند که ابوتمام امامى بود و براى اهل بیت شعر بسیار گفته و احمد بن الحسین نقل کرده که نسخه کهنه‌اى را دیدم که شاید در ایام ابوتمام یا قریب به آن نوشته شده بود و در آن قصیده‌اى بود از ابوتمام که ذکر کرد در آن ائمه اطهار علیهم‌السلام را تا حضرت ابوجعفر امام جواد علیه‌السلام و تجاوز از آن حضرت نکرده؛ زیرا که در ایام آن حضرت وفات کرده است. علامه امینی در الغدیر چهل و پنج بیت از قصیده‌ی رائیه‌ی هفتاد و سه بیتی او را در مناقب حضرت علی (علیه السلام) و اخبار غدیر نقل کرده است.

نمونه ای از اشعار ابوتمام در مدح اهل بیت علیهم‌السلام چنین است:

رَبِّی اللهُ و الأمِینُ نَبیی صفوة الله و الوصی إمامِی

ثُمَّ سبطا مُحمَّد تالیاه ثالثاه وَ عَلی و باقِرِ العِلم حَامِی

والتَّقی الزَّکی جعفر الطَیبِ مَأوَى المُعتَرِ والمُعتَامِ

ثُمَّ مُوسَى ثم الرِّضا عَلَم الفَضلِ الذی طَالَ سَائر الأعلامِ

والمُصَفَّى مُحمَّد بن عَلی والمُعَرَّى من کلِّ سُوء و ذامِ

والزَّکی الإمام مع نجله ثم ابنه القَائِمِ مَولى الأنام نُورُ الظلامِ

أُبرِزَتْ منه رَأفَةُ اللهِ بالنَّاسِ لِتَرک الظَّلام بَدْر التمامِ

فَرْعُ صِدقٍ نَما إلى الرُّتبة القُصْوَى وفَرعُ النَّبی لا شَک نَامِی

فهو ماضٍ عَلى البَدیهة بالفَیصَلِ مِن رأی هبرزی هَمَامِ

عَالِمٌ بالأمور غَارَتْ فلم تَنْجُمُ وماذا یکونُ فی الإنجامِ

هؤلاء الأُلَى أقام بهم حُجَّتُهُ ذو الجلالِ والإکرامِ

آثار و تألیفات

آثار منسوب به ابوتمام، علاوه بر دیوان اشعارش، عبارتند از:

  1. فحول الشعراء، ابوتمام در کتاب فحول الشعراء درباره عده زیادی از شعرای جاهلی مخضرم (شاعرانی که هر دو دوره جاهلیت و اسلام را درک کردند) و اسلامی بحث کرده است.
  2. الحماسة الطائیه
  3. الاختیارات من شعر الشعراء
  4. الاختیار من اشعار القبائل
  5. الحماسة و الوحشیات
  6. الحماسة الاولی، شامل ۷۴۷۰ بیت که در خراسان برای عبدالله بن طاهر سروده و علی بن محمد عدوی شمشاطی آن‌را شرح کرده است.
  7. الحماسة الثانیة الکبری، ابوتمام آن را برای ابوالوفاء ابن سلمه پس از بازگشتش از خراسان، در همدان سروده و در ده باب می‌باشد که به نام باب نخست آن، حماسه نام گرفته است و نه باب دیگر آن، مراثی، ادب، تشبیب، هجاء، اضیاف (اضافات)، مدایح، صفات، سیر، ملح و مذمت زنان می‌باشد.
  8. نقائض جریر و الاخطل
  9. تحفة الزائر.

منابع