منابع و پی نوشتهای ضعیف
رعایت ادبیات دانشنامه ای متوسط
جامعیت مقاله متوسط
کیفیت پژوهش متوسط است
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

ابن کوّاء: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای جدید حاوی '{{نیازمند ویرایش فنی}} {{مدخل دائرة المعارف|دائره المعارف معارف و معاریف}} ز سران ...' ایجاد کرد)
 
 
(۸ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
{{نیازمند ویرایش فنی}}
+
{{خوب}}
{{مدخل دائرة المعارف|دائره المعارف معارف و معاریف}}
 
ز سران خوارج كه نسبت به اميرالمؤمنين (ع) گستاخ بوده و در حضور آن حضرت زبان درازى مىكرده و از آزادى بيان در حكومت على (ع) سوء استفاده مىنموده و گاه در مسجد و مجلس از آن حضرت آيات مشكله و مسائل مبهمه مىپرسيده . گويند وقتى پشت سر حضرت نماز مىخواند به صداى بلند اين آيه تلاوت نمود : (و لقد اوحى اليك و الى الذين من قبلك لان اشركت ليحبطنّ عملك و لتكونن من الخاسرين) اشاره به اينكه مشرك شدى. حضرت دو بار سكوت فرمود و چون بار سوم نيز وى همان آيه را به صداى بلند بخواند حضرت در جواب او اين آيه تلاوت فرمود : (فاصبر انّ وعدالله حق و لا يستخفّنّك الذين لا يوقنون) . ابن كوّاء در واقعه نهروان به جنگ على (ع) آمد و كشته شد . (از كامل مبرد و احتجاج طبرسى)
 
  
==منبع==
+
'''«عبدالله بن عَمرو»''' معروف به «'''ابن کوّاء»'''، ابتدا در [[جنگ صفین]] جزو سپاه [[امام علی]] (علیه‌السلام) بود، اما از هواداران «[[حکمیت|حکمیت]]» شد، و سپس از روی مخالفت با امام، به [[خوارج]] در [[حروراء|حَروراء]] پیوست. ابن کواء سرانجام پس از ۷ ماه از خوارج جدا شد و در [[جنگ نهروان]] شرکت نکرد. 
سید مصطفی حسینی دشتی، معارف و معاریف
 
  
 +
== زندگی‌نامه ==
 +
از تاریخ تولد و از زندگی «ابوعمرو عبدالله بن عَمرو کوّاء» جز بعضی وقایع بزرگ چیزی دانسته نیست. گفته‌اند که پدرش عمرو از آن رو که در دوران [[جاهلیت]] با داغ مداوا شد، به «کوّاء» شهرت یافت.<ref>ابن قتیبه، المعارف، ۵۳۰.</ref> در وقایع سال ۳۳ق. نام ابن کواء در زمرۀ افراد سرشناسی از کوفه مانند [[مالک اشتر نخعی|مالک اشتر]] و [[کمیل بن زیاد نخعی|کمیل]] و [[صعصعة بن صوحان|صَعصَعة]] آمده است که به سعید بن عاص، حاکم [[کوفه]]، پرخاش می‌کردند که «فَی‌ء» مسلمانان را از آن خود کرده است.<ref>طبری، ۴ / ۳۱۷.</ref> از این رو به دستور [[عثمان]] آنان را که ۹ یا بیش از ۱۰ تن بودند، به [[دمشق]] پیش [[معاویه]] فرستادند. به روایتی آنان در دمشق نیز ضمن مجادله‌ای با معاویه درآویختند و از آنجا به جزیره (شمال [[بین النهرین|بین‌النهرین]]) و سرانجام به حمص پیش عبدالرحمن بن خالد بن ولید تبعید شدند.
 +
 +
ابن کواء در [[جنگ صفین]] جزو سپاه [[امام علی]] (ع) بود، اما هنگامی که کار به «[[حکمیت|تحکیم]]» کشید، وی به عنوان سخنگوی گروهی که [[ابوموسی اشعری]] را به حکمیت برگزیدند، مخالفت آن گروه را نسبت به انتخاب [[عبدالله بن عباس]] به سبب خویشاوندی وی با حضرت علی (ع) اعلام کرد<ref>نصر بن مزاحم، ۵۰۲.</ref> و در واقع او بود که ابوموسی را برای حکمیت فرستاد.<ref>ابن عبدربه، ۴ / ۳۵۱.</ref> این گروه که «اصحاب البرانس» نام گرفتند و به تعبیر [[مالک اشتر نخعی|اشتر]] از فرط [[عبادت]] پیشانی سیاه داشتند، در بازگشت از صفین با علی (ع) وارد کوفه نشدند و ۰۰۰‘۱۲ نفر از آنان در [[حروراء]]، در نیم فرسخی کوفه از وی کناره گرفتند ([[ماه ربیع الاول|ربیع‌الاول]] ۳۷ ق) و از این رو [[حروریه]] نامیده شدند. در این هنگام ابن کواء «امیر الصلاة» و [[شبث بن ربعی|شَبَث بن رِبعی]] «امیر القتال» آنان بود.<ref>اسکافی، ۱۹۴.</ref>
 +
 +
امام علی (ع) نخست ابن عباس را برای گفت‌وگو فرستاد و سپس خود نزد آنان رفت و آنان را برای مناظره به کوفه خواند.<ref>یعقوبی، ۲ / ۱۹۱.</ref> پاسخ علی (ع) به خرده‌گیریهای حروریه دربارۀ مسألۀ [[حکمیت|حکمیت]]، حذف عنوان امیری مؤمنان در عهدنامه و مسائل دیگر، ابن کواء را به تصدیق وادار کرد.<ref>اسکافی، ۱۹۸-۲۰۰.</ref> از مقایسۀ مجموع روایات طبری در این مورد چنین برمی‌آید که پس از نخستین گفت‌وگوی امام با ابن کواء در حروراء گروه [[خوارج]] به کوفه بازگشتند و مدتی در آنجا ماندند، اما همچنان به مخالفت با علی (ع) در مسألۀ تحکیم پا فشردند. سپس از کوفه به سوی نهر (نهروان) آمدند و در آنجا به خوارج [[بصره]] پیوستند و عاقبت کار به [[جنگ نهروان]] انجامید. ظاهراً آنگاه که خوارج از کوفه به سوی نهر درآمدند، ابن کواء در حروراء بود و همراه شبث بن ربعی با فرستادگان علی (ع) مناظره می‌کرد.
 +
 +
پیشوایی ابن کواء بر خوارج ۷ ماه به درازا کشید. بعداً ۱۰ روز مانده به آخر [[شوال]] ۳۷ق، عبدالله بن وهب راسبی جای او و شبث بن ربعی را گرفت. در پایان این ۷ ماه که همراه با گفت‌وگو میان طرفین بود، ابن کواء با ۰۰۰‘۲ نفر از مریدانش از گروه جدا شدند. بنابر بعضی روایات، ابن کواء و نیز شبث بن ربعی پس از اجتماع حروراء و پیش از جنگ نهروان از گروه خوارج جدا شدند و به منازل خود بازگشتند.<ref>بلاذری، ۲ / ۳۴۲.</ref> شبث پس از این به هواداران امام پیوست و در جنگ نهروان فرماندهی جناح چپ لشکر را برعهده گرفت،<ref>ابن قتیبه، الامامة، ۱۴۹.</ref> اما به نظر می‌رسد که ابن کواء اگر از خوارج حروراء و نهروان گسیخت، به علی (ع) نپیوست. اگر هم حضور او در زمرۀ خوارج در نهروان قابل تصور باشد، روایات حاکی است که از شرکت در جنگ خودداری کرده است.<ref>بلاذری، ۲ / ۳۶۲، ۳۷۵.</ref> در صورت درست بودن گفتۀ [[خطیب بغدادی]] در مورد امان جستن ابن کواء با ده سوار در لشکر علی (ع) و با توجه به برافراشتن پرچم امان به دستور علی (ع) در روز جنگ نهروان، باید گفت که این بازگشت ابن کواء در همان روز نبرد بود که بسیاری قبل از آغاز جنگ از میدان خارج شدند و در حدود ۱۰۰ نفر به امام پیوستند.<ref>طبری، ۵ / ۸۶.</ref> بیشتر منابع برآنند که ابن کواء در همان دورۀ مناظره با گروهی از یاران خود از خوارج جدا شد و به علی (ع) پیوست.<ref>اربلی، ۱ / ۲۶۵؛ ابن کثیر، ۷ / ۲۸۱؛ ابن حجر، ۳ / ۳۲۹.</ref>
 +
 +
از تاریخ فوت ابن کواء هم مانند تولد او چیزی دانسته نیست. اگر گفتۀ [[ابوالفرج اصفهانی]]<ref>الاغانی، ۱۳ / ۵۴.</ref> را بپذیریم، ابن کواء در ۷۴ و ۷۵ق. زنده و جزء شُراتی بوده است که مُهَلَّب با آنان می‌جنگید.
 +
 +
== ویژگی‌های ابن کواء ==
 +
ابن کواء نسبت به [[امیرالمومنین|امیرالمؤمنین]] علیه السلام گستاخ بوده و در حضور آن حضرت زبان درازى مى کرده و گاه در [[مسجد]] و مجلس از آن حضرت [[آیه|آیات]] مشکله و مسائل مبهمه مى پرسیده است. برخی از پرسشهای ابن کواء از علی (ع) در مآخذ نقل شده است، مانند پرسش او در مورد سیاهی مشهود در روی ماه،<ref>طبری، ۱ / ۷۵، ۷۶.</ref> نام و نسبت علی (ع) به صورتی غیر معروف، سخن گفتن خداوند با فرزندان [[حضرت آدم علیه السلام|آدم]] پیش از [[حضرت موسی علیه السلام|موسی]] و فاصلۀ میان مشرق و مغرب،<ref>شریف رضی، ۵۸- ۵۹.</ref> معانی بعضی آیات [[قرآن]]، هویت [[ذوالقرنین|ذوالقرنین]] و مقام برخی از [[صحابه]].<ref>طبرسی، ۳۳۸-۳۳۹.</ref> به نظر می‌آید که این پرسشها بیشتر برای به زحمت انداختن آن حضرت بوده باشد، زیرا گاه ابن کواء در برابر سخنان علی (ع) موضع مخالف می‌گرفت.<ref>ابن سعد، ۳ / ۲۲۵؛ طبری، ۱ / ۷۶.</ref> گویند: وقتى پشت سر حضرت [[نماز]] مى خواند به صداى بلند این [[آیه]] را تلاوت نمود: {{متن قرآن|«وَلَقَدْ أُوحِی إِلَیک وَإِلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِک لَئِنْ أَشْرَکتَ لَیحْبَطَنَّ عَمَلُک وَلَتَکونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِینَ».}} ([[سوره زمر]]، آیه ۶۵)(اشاره به این که [[شرک|مشرک]] شدى.) امام سکوت فرمود و چون بار سوم نیز وى همان آیه را به صداى بلند خواند، آن حضرت در جواب او این آیه را [[تلاوت قرآن|تلاوت]] فرمود: {{متن قرآن|«فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَلَا یسْتَخِفَّنَّک الَّذِینَ لَا یوقِنُونَ»}} ([[سوره روم]]، آیه ۶۰).
 +
 +
[[ابن حجر عسقلانی|ابن حجر]] به نقل از [[محمد بن اسماعیل بخاری|بخاری]] ابن کواء را صحیح‌الحدیث نمی‌شناسد.<ref>لسان المیزان، ص ۳۲۹.</ref> برخی مؤلفان [[شیعه]] او را [[خوارج|خارجی]] ملعون نامیده‌اند.<ref>طوسی، ۵۰؛ ابن داوود حلی، ۲ / ۴۷۱.</ref> [[عبدالله مامقانی|مامقانی]] از اینکه ابن ندیم او را شیعه و از اصحاب علی (ع) دانسته است، اظهار شگفتی می‌کند و این نسبت را «غلط» می‌داند.<ref>مامقانی، تنقیح المقال، ۲ / ۲۰۴.</ref>
 +
 +
ابن قُتَیبه و [[ابن ندیم|ابن ندیم]] ابن کواء را «ناسب» (نسب‌شناس) و عالم گفته‌اند.<ref>المعارف، ۵۳۰؛ الفهرست، ص ۱۰۲.</ref> ابن کواء [[شعر]] نیز می‌گفته است؛ [[نصر بن مزاحم]] چند [[بیت (شعر)|بیت]] از اشعار او را در کتاب خود آورده است. وی مانند بعضی دیگر از همگنانش از قُرّاء بود.<ref>دینوری، ۱۹۱.</ref>
 +
==پانویس==
 +
{{پانویس}}
 +
==منابع==
 +
*[https://www.cgie.org.ir/fa/article/224061/%D8%A7%D8%A8%D9%86-%DA%A9%D9%88%D8%A7%D8%A1 "ابن کواء"، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی].
 +
*[[فرهنگ معارف و معاریف (کتاب)|فرهنگ معارف و معاریف]]، سید مصطفی حسینی دشتی.
 +
{{سنجش کیفی
 +
|سنجش=شده
 +
|شناسه= خوب
 +
|عنوان بندی مناسب= خوب
 +
|کفایت منابع و پی نوشت ها= ضعیف
 +
|رعایت سطح مخاطب عام= خوب
 +
|رعایت ادبیات دانشنامه ای= متوسط
 +
|جامعیت= متوسط
 +
|رعایت اختصار= خوب
 +
|سیر منطقی= خوب
 +
|کیفیت پژوهش= متوسط
 +
|رده=دارد
 +
}}
 
[[رده:دشمنان اهل البیت علیهم السلام]]
 
[[رده:دشمنان اهل البیت علیهم السلام]]
 +
[[رده:دشمنان امام علی علیه السلام]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۳۱ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۸:۳۱


«عبدالله بن عَمرو» معروف به «ابن کوّاء»، ابتدا در جنگ صفین جزو سپاه امام علی (علیه‌السلام) بود، اما از هواداران «حکمیت» شد، و سپس از روی مخالفت با امام، به خوارج در حَروراء پیوست. ابن کواء سرانجام پس از ۷ ماه از خوارج جدا شد و در جنگ نهروان شرکت نکرد.

زندگی‌نامه

از تاریخ تولد و از زندگی «ابوعمرو عبدالله بن عَمرو کوّاء» جز بعضی وقایع بزرگ چیزی دانسته نیست. گفته‌اند که پدرش عمرو از آن رو که در دوران جاهلیت با داغ مداوا شد، به «کوّاء» شهرت یافت.[۱] در وقایع سال ۳۳ق. نام ابن کواء در زمرۀ افراد سرشناسی از کوفه مانند مالک اشتر و کمیل و صَعصَعة آمده است که به سعید بن عاص، حاکم کوفه، پرخاش می‌کردند که «فَی‌ء» مسلمانان را از آن خود کرده است.[۲] از این رو به دستور عثمان آنان را که ۹ یا بیش از ۱۰ تن بودند، به دمشق پیش معاویه فرستادند. به روایتی آنان در دمشق نیز ضمن مجادله‌ای با معاویه درآویختند و از آنجا به جزیره (شمال بین‌النهرین) و سرانجام به حمص پیش عبدالرحمن بن خالد بن ولید تبعید شدند.

ابن کواء در جنگ صفین جزو سپاه امام علی (ع) بود، اما هنگامی که کار به «تحکیم» کشید، وی به عنوان سخنگوی گروهی که ابوموسی اشعری را به حکمیت برگزیدند، مخالفت آن گروه را نسبت به انتخاب عبدالله بن عباس به سبب خویشاوندی وی با حضرت علی (ع) اعلام کرد[۳] و در واقع او بود که ابوموسی را برای حکمیت فرستاد.[۴] این گروه که «اصحاب البرانس» نام گرفتند و به تعبیر اشتر از فرط عبادت پیشانی سیاه داشتند، در بازگشت از صفین با علی (ع) وارد کوفه نشدند و ۰۰۰‘۱۲ نفر از آنان در حروراء، در نیم فرسخی کوفه از وی کناره گرفتند (ربیع‌الاول ۳۷ ق) و از این رو حروریه نامیده شدند. در این هنگام ابن کواء «امیر الصلاة» و شَبَث بن رِبعی «امیر القتال» آنان بود.[۵]

امام علی (ع) نخست ابن عباس را برای گفت‌وگو فرستاد و سپس خود نزد آنان رفت و آنان را برای مناظره به کوفه خواند.[۶] پاسخ علی (ع) به خرده‌گیریهای حروریه دربارۀ مسألۀ حکمیت، حذف عنوان امیری مؤمنان در عهدنامه و مسائل دیگر، ابن کواء را به تصدیق وادار کرد.[۷] از مقایسۀ مجموع روایات طبری در این مورد چنین برمی‌آید که پس از نخستین گفت‌وگوی امام با ابن کواء در حروراء گروه خوارج به کوفه بازگشتند و مدتی در آنجا ماندند، اما همچنان به مخالفت با علی (ع) در مسألۀ تحکیم پا فشردند. سپس از کوفه به سوی نهر (نهروان) آمدند و در آنجا به خوارج بصره پیوستند و عاقبت کار به جنگ نهروان انجامید. ظاهراً آنگاه که خوارج از کوفه به سوی نهر درآمدند، ابن کواء در حروراء بود و همراه شبث بن ربعی با فرستادگان علی (ع) مناظره می‌کرد.

پیشوایی ابن کواء بر خوارج ۷ ماه به درازا کشید. بعداً ۱۰ روز مانده به آخر شوال ۳۷ق، عبدالله بن وهب راسبی جای او و شبث بن ربعی را گرفت. در پایان این ۷ ماه که همراه با گفت‌وگو میان طرفین بود، ابن کواء با ۰۰۰‘۲ نفر از مریدانش از گروه جدا شدند. بنابر بعضی روایات، ابن کواء و نیز شبث بن ربعی پس از اجتماع حروراء و پیش از جنگ نهروان از گروه خوارج جدا شدند و به منازل خود بازگشتند.[۸] شبث پس از این به هواداران امام پیوست و در جنگ نهروان فرماندهی جناح چپ لشکر را برعهده گرفت،[۹] اما به نظر می‌رسد که ابن کواء اگر از خوارج حروراء و نهروان گسیخت، به علی (ع) نپیوست. اگر هم حضور او در زمرۀ خوارج در نهروان قابل تصور باشد، روایات حاکی است که از شرکت در جنگ خودداری کرده است.[۱۰] در صورت درست بودن گفتۀ خطیب بغدادی در مورد امان جستن ابن کواء با ده سوار در لشکر علی (ع) و با توجه به برافراشتن پرچم امان به دستور علی (ع) در روز جنگ نهروان، باید گفت که این بازگشت ابن کواء در همان روز نبرد بود که بسیاری قبل از آغاز جنگ از میدان خارج شدند و در حدود ۱۰۰ نفر به امام پیوستند.[۱۱] بیشتر منابع برآنند که ابن کواء در همان دورۀ مناظره با گروهی از یاران خود از خوارج جدا شد و به علی (ع) پیوست.[۱۲]

از تاریخ فوت ابن کواء هم مانند تولد او چیزی دانسته نیست. اگر گفتۀ ابوالفرج اصفهانی[۱۳] را بپذیریم، ابن کواء در ۷۴ و ۷۵ق. زنده و جزء شُراتی بوده است که مُهَلَّب با آنان می‌جنگید.

ویژگی‌های ابن کواء

ابن کواء نسبت به امیرالمؤمنین علیه السلام گستاخ بوده و در حضور آن حضرت زبان درازى مى کرده و گاه در مسجد و مجلس از آن حضرت آیات مشکله و مسائل مبهمه مى پرسیده است. برخی از پرسشهای ابن کواء از علی (ع) در مآخذ نقل شده است، مانند پرسش او در مورد سیاهی مشهود در روی ماه،[۱۴] نام و نسبت علی (ع) به صورتی غیر معروف، سخن گفتن خداوند با فرزندان آدم پیش از موسی و فاصلۀ میان مشرق و مغرب،[۱۵] معانی بعضی آیات قرآن، هویت ذوالقرنین و مقام برخی از صحابه.[۱۶] به نظر می‌آید که این پرسشها بیشتر برای به زحمت انداختن آن حضرت بوده باشد، زیرا گاه ابن کواء در برابر سخنان علی (ع) موضع مخالف می‌گرفت.[۱۷] گویند: وقتى پشت سر حضرت نماز مى خواند به صداى بلند این آیه را تلاوت نمود: «وَلَقَدْ أُوحِی إِلَیک وَإِلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِک لَئِنْ أَشْرَکتَ لَیحْبَطَنَّ عَمَلُک وَلَتَکونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِینَ». (سوره زمر، آیه ۶۵)(اشاره به این که مشرک شدى.) امام سکوت فرمود و چون بار سوم نیز وى همان آیه را به صداى بلند خواند، آن حضرت در جواب او این آیه را تلاوت فرمود: «فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَلَا یسْتَخِفَّنَّک الَّذِینَ لَا یوقِنُونَ» (سوره روم، آیه ۶۰).

ابن حجر به نقل از بخاری ابن کواء را صحیح‌الحدیث نمی‌شناسد.[۱۸] برخی مؤلفان شیعه او را خارجی ملعون نامیده‌اند.[۱۹] مامقانی از اینکه ابن ندیم او را شیعه و از اصحاب علی (ع) دانسته است، اظهار شگفتی می‌کند و این نسبت را «غلط» می‌داند.[۲۰]

ابن قُتَیبه و ابن ندیم ابن کواء را «ناسب» (نسب‌شناس) و عالم گفته‌اند.[۲۱] ابن کواء شعر نیز می‌گفته است؛ نصر بن مزاحم چند بیت از اشعار او را در کتاب خود آورده است. وی مانند بعضی دیگر از همگنانش از قُرّاء بود.[۲۲]

پانویس

  1. ابن قتیبه، المعارف، ۵۳۰.
  2. طبری، ۴ / ۳۱۷.
  3. نصر بن مزاحم، ۵۰۲.
  4. ابن عبدربه، ۴ / ۳۵۱.
  5. اسکافی، ۱۹۴.
  6. یعقوبی، ۲ / ۱۹۱.
  7. اسکافی، ۱۹۸-۲۰۰.
  8. بلاذری، ۲ / ۳۴۲.
  9. ابن قتیبه، الامامة، ۱۴۹.
  10. بلاذری، ۲ / ۳۶۲، ۳۷۵.
  11. طبری، ۵ / ۸۶.
  12. اربلی، ۱ / ۲۶۵؛ ابن کثیر، ۷ / ۲۸۱؛ ابن حجر، ۳ / ۳۲۹.
  13. الاغانی، ۱۳ / ۵۴.
  14. طبری، ۱ / ۷۵، ۷۶.
  15. شریف رضی، ۵۸- ۵۹.
  16. طبرسی، ۳۳۸-۳۳۹.
  17. ابن سعد، ۳ / ۲۲۵؛ طبری، ۱ / ۷۶.
  18. لسان المیزان، ص ۳۲۹.
  19. طوسی، ۵۰؛ ابن داوود حلی، ۲ / ۴۷۱.
  20. مامقانی، تنقیح المقال، ۲ / ۲۰۴.
  21. المعارف، ۵۳۰؛ الفهرست، ص ۱۰۲.
  22. دینوری، ۱۹۱.

منابع