منابع و پی نوشتهای متوسط
جامعیت مقاله متوسط
مقاله بدون شناسه یا دارای شناسه ضعیف است
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

ابن درید: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(پروژه2: سنجش کیفی)
جز (مهدی موسوی صفحهٔ ابن دُرَید را به ابن درید منتقل کرد)
 
(۶ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
{{الگو:منبع الکترونیکی معتبر|ماخذ=پایگاه}}
+
{{خوب}}
 +
'''«محمد بن‌ حسن‌ بن دُرَید»''' (۲۲۳-۳۲۱ ق‌)، لغت‌‌شناس‌، نحوی‌، ادیب‌ و شاعر مشهور مسلمان در قرن چهارم هجری است. ابن دُرید از پیشتازان‌ در [[علم لغت|علم‌ لغت‌]] و [[ادبیات عرب|ادبیات‌ عرب]] بوده و آثار متعددی در این حوزه تألیف نموده که معروفترین آنها کتاب «[[جمهرة اللغة (کتاب)|جَمْهرة‌ اللغة]]» می‌باشد. [[ابوالفرج اصفهانی|ابوالفرج‌ اصفهانى‌]] و [[ابن خالویه|ابن‌ خالویه‌]]، از شاگردان او هستند. 
 +
{{شناسنامه عالم
 +
||نام کامل = محمد بن‌ حسن‌ بن دُرَید
 +
||تصویر=
 +
||زادروز =  ۲۲۳ قمری
 +
|زادگاه = [[بصره]]
 +
|وفات = ۳۲۱ قمری
 +
|مدفن = [[بغداد]]
 +
|اساتید =  ابوحاتم‌ سجستانى‌، ریاشى‌، ابن‌ اخى‌ الاصمعى‌، اشناندانى‌، تَوَّزی‌،...
 +
|شاگردان = [[ابوالفرج اصفهانی|ابوالفرج‌ اصفهانى‌]]، [[ابن خالویه|ابن‌ خالویه‌]]، ابوعلى‌ قالى‌، سیرافى‌، حمزه اصفهانى‌، ابوعلى‌ فارسى‌، مرزبانى‌،...
 +
|آثار = [[جمهرة اللغة (کتاب)|جَمْهرة‌ اللغة]]، امثال‌ [[امام علی علیه السلام|على‌ بن‌ ابى‌‌طالب‌]]، الاشتقاق‌، دیوان‌ شعر، صفة السرج‌ و اللجام‌، الفوائد و الاخبار، المجتنى‌، المقصورة، ذخائر الحکمة، غریب‌ القرآن‌، المقتبس‌،...
 +
}}
 +
==زندگی‌نامه==
  
==معرفی اجمالی ابن درید==
+
ابوبکر محمد بن‌ حسن‌ بن‌ دُرَید أزْدی‌، در ۱۸ [[شعبان‌]] سال‌ ۲۲۳ قمری در [[بصره|بصره‌]] به‌ دنیا آمد و در آنجا نشو و نما نمود. برخی مانند [[یاقوت حموی]] نسب‌ او را به‌ قبیله ازد در [[یمن]] رسانده‌اند. این‌ قبیله بزرگ‌، پیش‌ از ظهور [[اسلام‌]]، به‌ [[عمان|عمان‌]] کوچید و به‌ ازد عمان‌ مشهور شد، خاندان‌ ابن‌ درید نیز از بزرگان‌ قبیله‌ بود.
  
أبوبَكر بن‌ دُرَيْد أزْدي‌ در [[بصره‌]] به‌ دنيا آمد در سال‌ دويست‌ و بيست‌ و سه‌ و در آنجا نشو و نما نمود. چون‌ زنجي‌ها [[بصره‌]] را فتح‌ كردند او به‌ عمان‌ گريخت‌ و دوازده‌ سال‌ در آنجا اقامت‌ كرد، پس‌ از آن‌ به‌ وطنش‌ بازگرديد، سپس‌ به‌ فارس‌ كوچ‌ كرد و در نزد بَني‌ ميكال‌ داراي‌ قدر و قيمت‌ گرديد. توليت‌ و نظارت‌ ديوان‌ بدو سپرده‌ شد. چون‌ بني‌ميكال‌ خلع‌ شدند، در سنة‌ سيصد و هشت‌ به‌ [[بغداد]] آمد و به‌ وزير مقتدر بالله‌: ابن‌ الفُرَات‌ پيوست‌. وي‌ او را از مقرَّبين‌ خود گردانيد و هر ماه‌ براي‌ وي‌ پنجاه‌ دينار وظيفه‌ مقرري‌ معين‌ كرد و پيوسته‌ در نزد او مجلّل‌ و مكرم‌ بود تا أجلش‌ در ماه‌ [[شعبان‌]] سنة‌ سيصد و بيست‌ و يك‌ در رسيد در حالي‌ كه‌ نود و هشت‌ سال‌ عمر كرده‌ بود.
+
[[ابن خلکان|ابن‌ خلکان]] به‌ پرورش‌ او در بصره‌ اشاره‌ کرده‌ و مى‌افزاید که‌ تا [[قیام صاحب الزنج|قیام‌ زنگیان‌]] و تاراج‌ بصره‌ و قتل‌ ریاشى‌ یا اندکى‌ قبل‌ از آن‌، در بصره‌ ماند و چون‌ احوال‌ را پریشان‌ دید، با عمویش‌ حسین‌ به‌ [[عمان|عمان‌]] گریخت‌. این‌ سخن‌ بدان‌ معنى‌ است‌ که‌ وی‌ تا ۳۴ سالگى‌ در بصره‌ بوده‌ و در این‌ صورت‌، روایاتى‌ که‌ پرورش‌ او را در عمان‌ دانسته‌اند، بى‌اعتبار مى‌گردد. به‌ هر حال‌ وی‌ که‌ گویا پدر را از دست‌ داده‌ بود، تحت‌ تکفل‌ عمویش‌ حسین‌ بن‌ درید قرار گرفت‌. حسین ابوعثمان‌ اشناندانى‌ را به‌ تربیت‌ و تعلیم‌ ابن‌ درید گماشت‌ و او از همان‌ کودکى‌ هوشمندی‌ و قدرت‌ حافظة خود را آشکار ساخت‌؛
  
==آثار ابن درید==
+
او پس‌ از دوازده‌ سال‌ اقامت‌ در عمان‌ سال ۲۶۹ ق‌. به‌ وطنش‌ بازگردید و این‌ بار بیش‌ از ۳۰ سال‌ در بصره‌ ماند. سپس‌ به‌ فارس‌ کوچ‌ کرد و در نزد بَنی‌ میکال‌ دارای‌ قدر و قیمت‌ گردید. ابن‌ خلکان‌ چنین‌ آورده‌ که‌ «وی‌ در فارس‌، هم‌ صحبت‌ دو پسر میکال‌ شد. این‌ دو، در آن‌ هنگام‌ ولایت‌ فارس‌ را به‌ عهده‌ داشتند. ابن‌ درید «جمهرةاللغه» را برای‌ آنان‌ نگاشت‌ و ایشان‌ نیز [[دیوان (تشکیلات اداری)|دیوان‌]] فارس‌ را به‌ او سپردند و چنان‌ شد که‌ نامه‌های‌ دولتى‌ همه‌ با نظر او صادر مى‌شد و هیچ‌ امری‌ بدون‌ امضای‌ او انجام‌ نمى‌گرفت‌.
  
كتاب‌ «السَّرْج‌ واللِّجام‌»، و كتاب‌ «المُقْتَبَس‌»، و كتاب‌ «زُوَّارُ العَرَب‌»، و كتاب‌ «اللُّغَات‌»، و كتاب‌ «السِّلاح‌»، و كتاب‌ «غريب‌ القرآن‌»، و كتاب‌ «الوِشَاح‌»، و كتاب‌ «الجُمْهُرة‌» در لغت‌ در شش‌ مجلّد، هر جزئي‌ از آن‌ در مجلدي‌ بخصوصه‌ مي‌باشد و داراي‌ ابياتي‌ از شعر است‌ كه‌ آثار صنعت‌ شعريه‌ در دو مصراعش‌ محكم‌ و استوار است‌، و قصيده‌اي‌ در باب‌ مقصور و ممدود دارد، و قصيـده كوتـاهي‌ در حِكَـم‌ و آداب‌ دارد كه‌ علماء بر شرح‌ آن‌ اهتمامي‌ تمام‌ داشته‌اند. او از پيشتازان‌ در علوم‌ أدبيّت‌ و عربيّت‌ ودر طول‌ مدت‌ شصت‌ سال‌ پيشوا در علم‌ لغت‌ مي‌باشد.
+
چون‌ بنی‌میکال‌ خلع‌ شدند، در سال ۳۰۸ ق. به‌ [[بغداد]] آمد و به‌ وزیر [[مقتدر (خلیفه عباسی)|مقتدر بالله]] ابن‌ الفُرَات‌ پیوست‌. به‌ گفته ابن‌ خلکان‌ وی‌ چون‌ به‌ بغداد رسید، در منزل‌ على‌ بن‌ محمد بن‌ الحواری‌ فرود آمد. در آن‌ هنگام‌ دیگر مردی‌ کهنسال‌ بود و آوازه دانشش‌ در لغت‌ و شعر همه‌ جا پیچیده‌ بود. از این‌ رو خلیفه‌ [[مقتدر (خلیفه عباسی)|مقتدر]]، او را بزرگ‌ داشت‌ و هر ماه‌ ۵۰ دینار برای‌ او مقرر ساخت‌ که‌ تا پایان‌ عمرش‌ بر جا بود. چون‌ به‌ ۹۰ سالگى‌ رسید، مفلوج‌ شد. نخست‌ او را به‌ تریاق‌ شفا دادند، اما چون‌ از هیچ‌ خوراکى‌ پرهیز نمى‌کرد، دوباره‌ آن‌ بیماری‌ گریبانش‌ بگرفت‌، چندانکه‌ نیمى‌ از بدنش‌ کاملاً بى‌حرکت‌ شد و در دستهایش‌ نیز دیگر توانى‌ نماند. با اینهمه‌ حافظه‌ و هوش‌ خود را از دست‌ نداد، آنچنانکه‌ شاگردش‌ قالى‌ هر چه‌ از او مى‌پرسید، پاسخ‌ مى‌داد.
  
==ابن درید و اهل البیت==
+
سرانجام أجل ابن‌ درید در ماه‌ [[شعبان‌]] سال ۳۲۱ ق‌. در رسید در حالی‌ که‌ ۹۸ سال‌ عمر کرده‌ بود. او را در گورستان‌ عباسیة بغداد در جانب‌ شرقى‌، پشت‌ بازار «سلاح‌» یا گورستان‌ خیزران‌ به‌ خاک سپردند. حادثه‌ای‌ که‌ در آن‌ روز رخ‌ داد و نظر همه‌ را جلب‌ کرد، آن‌ بود که‌ از در دیگر گورستان‌، جنازه جبایى‌ متکلم‌ معروف‌ را به‌ درون‌ مى‌آوردند و مردم‌ گفتند: «لغت‌ و [[کلام]] هر دو مردند».
  
شيخ‌ رشيدالدِين‌ بن‌ شهر آشوب‌ مازندراني‌ در «معالِم‌ العلماء» وي‌ را از شعراء اهل‌ بيت‌ و مجاهدين‌ در راه‌ آنان‌ به‌ شمار آورده‌ است‌ و از جمله اشعارش‌ در ولاء اهل‌ بيت‌ اين‌ است‌:
+
==مذهب ابن‌ درید==
 +
ابن‌ درید، از آنجا که‌ در کار دین‌ [[تعصب|تعصبى‌]] نورزیده‌، هیچ‌ اشارتى‌ به‌ مذهب‌ خویش‌ نکرده‌ است‌ و لاجرم‌ همه پژوهشها به‌ چند احتمال‌ ختم‌ مى‌گردد. وی‌ چون‌ خود اهل‌ [[عمان|عمان‌]]، و در آن‌ دیار، با پیشوای‌ یکى‌ از فرقه‌های‌ [[خوارج|خوارج‌]] همنشین‌ بوده‌، ممکن‌ است‌ گمان‌ رود که‌ خارجى‌ بوده‌ است‌ و همچنین‌ مى‌دانیم‌ که‌ قبیله او ازد غالباً خارجى‌ بوده‌اند و او سپاهیانى‌ را که‌ با خوارج‌ جنگیده‌اند، نکوهش‌ مى‌کند. اما لحن‌ توهین‌آمیز او نسبت‌ به‌ «دزدی‌ خارجى‌ که‌ میان‌ ازدیان‌ خواری‌ مى‌پراکند»، این‌ نظر را نقض‌ مى‌کند.
  
{{بیت|أهْوَي‌ النَّبِيَّ مَحَمَّداً وَ وَصِيَّهُ|وَابْنَيْهِ وَ ابْنَتَهُ الْبَتُولَ الطَّاهِرَهْ}}  
+
از سوی‌ دیگر، بر [[شیعه|تشیع‌]] ابن‌ دُرَید در «[[ریاض العلماء (کتاب)|ریاض‌ العلماء]]»، «[[معالم العلماء (کتاب)|معالم‌ العلماء]]» و «[[امل الآمل فی علماء جبل عامل (کتاب)|أمَل‌ الآمِل‌]]»، تصریح‌ کرده‌اند. [[ابن شهر آشوب|ابن‌ شهر آشوب]] نام‌ او را در شمار شعرای‌ [[شیعه‌]] آورده‌، به‌ همین‌ جهت‌ غالب‌ نویسندگان‌ معاصر شیعى‌ او را پیرو مذهب‌ خویش‌ خوانده‌ و گاه‌ شعری‌ را که‌ در مدح‌ [[اهل بیت]](ع‌) به‌ وی‌ منسوب‌ است‌، دلیل‌ آن‌ دانسته‌اند، از جمله اشعارش‌ در ولاء اهل‌ بیت‌ این‌ است‌:
{{بیت|أهْلَ الْوَلاءِ فَإنَّنِي‌ بِوَلاَئِهِمْ|أرْجُو السَّلاَمَةَ وَ النَّجَا فِي‌ الا'خِرَهْ}}  
+
{{بیت|أهْوَی‌ النَّبِی مَحَمَّداً وَ وَصِیهُ|وَابْنَیهِ وَ ابْنَتَهُ الْبَتُولَ الطَّاهِرَهْ}}  
{{بیت|وَ أرَي‌ مَحَبَّةَ مَنْ يَقُولُ بِفَضْلِهِمْ|سَبَباً يُجِيرُ مِنَ السَّبِيلِ الْجَائِرَهْ}}  
+
{{بیت|أهْلَ الْوَلاءِ فَإنَّنِی‌ بِوَلاَئِهِمْ|أرْجُو السَّلاَمَةَ وَ النَّجَا فِی‌ الا'خِرَهْ}}  
{{بیت|أرْجُو بِذَاكَ رِضَا الْمُهَيْمِنِ وَحْدَهُ|يَوْمَ الْوُقُوفِ عَلَي‌ ظُهُورِ السَّاهِرَهْ}}  
+
{{بیت|وَ أرَی‌ مَحَبَّةَ مَنْ یقُولُ بِفَضْلِهِمْ|سَبَباً یجِیرُ مِنَ السَّبِیلِ الْجَائِرَهْ}}  
 +
{{بیت|أرْجُو بِذَاک رِضَا الْمُهَیمِنِ وَحْدَهُ|یوْمَ الْوُقُوفِ عَلَی‌ ظُهُورِ السَّاهِرَهْ}}
 +
شاید بهتر بود این‌ نویسندگان‌ به‌ یکى‌ از کتابهای‌ او به‌ نام‌ «المجتنى‌» و نقل‌ قولهایى‌ که‌ از [[امام‌ على‌]](ع‌) کرده‌ است‌ و آنجا که‌ «علیه‌ السلام‌» را به‌ دنبال‌ نام‌ او نهاده‌، استناد مى‌کردند.
  
# من‌ عشق‌ مي‌ورزم‌ به‌ پيغمبر محمد و وصي او و دو پسر او و دختر او كه‌ بتول‌ طاهره‌ مي‌باشد.
+
[[شافعی|شافعیان‌]] نیز کوشیده‌اند او را به‌ مذهب‌ خویش‌ ملحق‌ کنند، چنانکه‌ سبکى‌ و اسنوی‌ نام‌ او را در [[طبقات الشافعیه (کتاب)|طبقات‌ الشافعیة]] آورده‌اند و ابن‌ قاضى‌ شهبه‌ نیز او را شافعى‌ دانسته‌ است‌. اساس‌ استناد ایشان‌ چیزی‌ جز دو [[قصیده|قصیده‌ای‌]] که‌ وی‌ در ستایش‌ و رثای‌ شافعى‌ سروده‌، نیست‌.
# ايشانند أهل‌ وَلاء بنابراين‌ من‌ با ولايتشان‌ اميد سلامت‌ و نجات‌ را در آخرت‌ دارم‌.
 
# و من‌ مي‌بينم‌ كه‌ محبت‌ كسي‌ كه‌ مُقِرّ و معترف‌ به‌ فضيلت‌ ايشان‌ است‌، سبب‌ و وسيله‌اي‌ مي‌باشد تا او را از راه‌ جور و ظلم‌ و اعتساف‌، در كنف‌ خود پناه‌ دهد و حفظ‌ نمايد.
 
# و بدين‌ ولاء و محبّت‌، من‌ اميد در رضايت‌ خداوند مهيمن‌ بر امور، تنها بسته‌ام‌ كه‌ در روز وقوف‌ در سطح‌ عرصات‌ و زمين‌ موقف‌ قيامت‌ او از من‌ خرسند و خشنود باشد.
 
  
بر تشيّع‌ ابن‌ دُرَيْد در «رياض‌ العلماء» و «معالم‌ العلماء» و «أمَل‌ الآمِل‌» و «طبقات‌ شيعة‌» قاضي‌ نورالله‌ مَرْعَشي‌، تنصيص‌ و تصريح‌ كرده‌اند.
+
==استادان و شاگردان==
 +
در میان‌ استادان‌ و شاگردان‌ و راویان‌ ابن‌ درید، گروه‌ بسیاری‌ از دانشمندان‌ لغت‌ و [[علم نحو|نحو]] و ادب‌ به‌ چشم‌ مى‌خورد. به‌ گفته [[ابن خلکان|ابن‌ خلکان]] او نزد ابوحاتم‌ سجستانى‌ (م، ۲۵۵ق‌)، ریاشى‌ (م، ۲۵۷ق‌)، ابن‌ اخى‌ الاصمعى‌ و اشناندانى‌ (م، ۲۸۸ق‌) در [[بصره]] درس‌ خواند، اما نام‌ استادان‌ او را تا ۲۳ تن‌ رسانده‌اند که‌ از آن‌ میان‌ تَوَّزی‌ (م، ۲۳۳ق‌) نیز شایسته ذکر است‌.  
  
 +
شاگردان‌ و راویان‌ او نیز نزدیک‌ به‌ ۶۴ تن‌ بوده‌اند؛ از جمله آن‌ گروه‌، اینان‌ از همه‌ مشهورترند: ابوعلى‌ قالى‌، که‌ روایات‌ بسیاری‌ از او نقل‌ کرده‌ است‌، مرزبانى‌، سیرافى‌، ابن‌ شاذان‌، [[ابوالفرج اصفهانی|ابوالفرج‌ اصفهانى‌]]، [[ابن خالویه|ابن‌ خالویه‌]]، رمانى‌، حمزة اصفهانى‌، آمدی‌، ابوعلى‌ فارسى‌، شمشاطى‌ و ابوالحسین‌ على‌ بن‌ احمد که‌ بیشتر با عنوان‌ «غلام‌ ابن‌ درید» از او نام‌ برده‌اند. وی‌ در [[بغداد]]، از «مقصورة» استادش‌ دفاع‌ مى‌کرده‌ و انتقادها را پاسخ‌ مى‌گفته‌ است‌.
 +
 +
در بغداد بود که‌ بیشتر این‌ بزرگان‌ بر ابن‌ درید گرد آمدند، و اگر این‌ دوره‌ از زندگانى‌ او نبود و قالى‌، مرزبانى‌، سیرافى‌، ابوالفرج‌ و امثال‌ آنان‌، ابن درید را ندیده‌ و احوال‌ و اقوالش‌ را نقل‌ نکرده‌ بودند، شاید اینهمه‌ اثر از وی‌ باقى‌ نمى‌ماند.
 +
 +
==آثار و تألیفات==
 +
 +
بیشتر آثار ابن‌ درید، گرد [[علم لغت|لغت‌]] و [[شعر]] و روایت‌ آن‌ دور مى‌زند که بر اطلاع‌ وسیع‌ او از شعر و اخبار و امثال‌ عرب‌ دلالت‌ دارد. مهمترین آثار او عبارتند از:
 +
 +
#[[جمهرة اللغة (کتاب)|جَمْهرة‌ اللغة]]، در لغت‌ در شش‌ مجلّد. ابن درید از کسانی بود که در نوآوری شیوه کتاب [[کتاب العین (کتاب)|العین]] فراهیدی کوشید و در فرهنگ خود شیوه ای جدید بنا نهاد تا کتابش اولین کتاب لغتی باشد که بر اساس حروف [[ابجد]] مرتب شده است. پس از وی زبان شناسان جمهره اللغه را به عنوان مرجعی مهم در تدوین فرهنگ زبان قرار دادند. از جمله‌ [[صاحب بن عباد|صاحب‌ بن‌ عباد]] که‌ آن‌ را مختصر کرد و جوهرة الجمهرة نام‌ نهاد.
 +
#الاشتقاق‌ یا اشتقاق‌ اسماء القبائل‌. کتاب‌ الاشتقاق‌ او اگر چه‌ شبیه‌ به‌ کتب‌ لغت‌ است‌، اما دانش‌ او را در علم‌ انساب‌ باز مى‌نماید. در این‌ کتاب‌ وی‌ انبوهى‌ نام‌ قبیله‌ و انسان‌ را همراه‌ انساب‌ آنان‌ و اشتقاق‌ لغوی‌ الفاظ گردآوری‌ کرده‌ است‌.
 +
#تعلیق‌ من‌ امالى‌ ابن‌ درید.
 +
#دیوان‌ شعر، که‌ همان‌ مجموعه اشعار ابن‌ درید بوده‌ و در منابع‌ پراکنده‌ است‌. بسیاری‌ از اشعار ابن‌ درید که‌ به‌ صورت‌ [[نسخه خطی|خطى‌]] در برخى‌ کتابخانه‌ها موجود است‌، در این‌ دیوان‌ جمع‌ آمده‌ است‌. اما هنوز بسیار ناقص‌ است‌.
 +
#صفة السرج‌ و اللجام‌
 +
#صفة السحاب‌ و الغیث‌ و اخبار الرواد و ما حمدوا من‌ الکلام‌
 +
#کتاب‌ الفوائد و الاخبار
 +
#المجتنى‌، مجموعه اقوال‌ حکمت‌آمیز [[پیامبر اسلام|پیامبر اکرم‌]](ص‌) و [[خلفای نخستین|خلفای‌ راشدین‌]] تا [[امام حسن علیه السلام|امام حسن]](ع‌)،
 +
#المقصور و الممدود یا «المقصورة الکبری‌» و «المقصورة الصغری‌» ضمن‌ دیوان‌ وی‌ به‌ چاپ‌ رسیده‌ است‌.
 +
#المقصورة، در واقع‌ تنها شعری‌ که‌ او را به‌ شاعری‌ ناموری‌ گردانیده‌، همانا «مقصورة» معروف‌ اوست‌. ابن‌ درید از این‌ [[قصیده|قصیده]] ۲۵۶ بیتى‌ بى‌گمان‌ غرضى‌ آموزشى‌ داشته‌ است‌، زیرا اولاً آن‌ را برای‌ شاگردش‌ اسماعیل‌ سروده‌، و ثانیاً انبوهى‌ از کلمات‌ مقصوره‌ عربى‌ را (لااقل‌ ۲۵۶ کلمه‌) به‌ قصد معرفى‌ این‌ کلمات‌، در آن‌ جای‌ داده‌ است‌.
 +
#الملاحن‌
 +
#من‌ اخبار ابى‌ بکر بن‌ درید، این‌ کتاب‌ که‌ ظاهراً توسط یکى‌ از شاگردان‌ ابن‌ درید جمع‌ آوری‌ شده‌ و شامل‌ اقوال‌ ابن‌ درید است‌.
 +
#وصف‌ المطر و السحاب‌ و مانَعتته‌ العرب‌ الرواد من‌ البقاع‌، این‌ اثر نخست‌ در مجموعه جرزة الحاطب‌ و تحفة الطالب‌ چاپ‌ شده‌ است‌.
 +
#الاخبار المنثورة، اوراق‌ پراکنده‌ای‌ از اجزای‌ ۴، ۵ و ۶ آن‌ در کتابخانه خالدیة [[بیت المقدس|بیت‌المقدس‌]] موجود است‌.
 +
#امثال‌ [[امام علی علیه السلام|على‌ بن‌ ابى‌ طالب‌]](ع‌) یا مجموعة اقوال‌ لعلى‌ بن‌ ابى‌ طالب‌(ع‌)
 +
#الامثال‌ النبویة، نسخه‌ای‌ از آن‌ در فاس‌، کتابخانه کتانى‌ موجود است‌.
 +
#ذخائر الحکمة، ظاهراً تنها یک‌ نسخه‌ از آن‌ نزد [[سید محسن امین|سید محسن‌ امین]] موجود بوده‌ است‌.
 +
#شرح‌ «[[بانت سعاد|بانَت‌ سعاد]]» کعب‌ بن‌ زهیر
 +
#شرح‌ لامیة العرب‌ شنفری‌
 +
#کتاب‌ یشتمل‌ على‌ الالفاظ المشترکة الواقعة بین‌ العرب‌ العرباء و معانیها
 +
#المقتبس‌، نسخه‌ای‌ از آن‌ در کتابخانه برلین‌ نگهداری‌ مى‌شود.
 +
#منتخب‌ من‌ الاشعار. ابن‌ درید خود گوید: از آنجا که‌ مردمان‌ شعرخوانى‌ در محافل‌ و مجالس‌ را دوست‌ دارند و حفظ برخى‌ ابیات‌ قصاید بر آنان‌ دشوار است‌، این‌ کتاب‌ را فراهم‌ نموده‌ و به‌ ترتیب‌ حروف‌ هجا مرتب‌ کرده‌ و در هر حرف‌ ۱۰ بیت‌ تدارک‌ دیده‌ام‌.
 +
#الوشاح‌، این‌ کتاب‌ به‌ قول‌ یاقوت‌ به‌ روش‌ المحبّر ابن‌ حبیب‌ نگاشته‌ شده‌ است‌.
 +
#غریب‌ القرآن‌
 +
#زُوّار العرب‌
 +
#کتاب‌ السِّلاح‌.
 
==منابع==
 
==منابع==
 
+
*[https://lib.eshia.ir/23022/3/1198 "ابن درید"، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج۳ ص۱۱۹۸].
* تقدم شیعه در علم لغت، امام شناسی ج 16 و 17 ص 133، [http://www.maktabevahy.org/Services/Document/View.aspx?OId=509 سایت مکتب وحی]، تاریخ بازیابی: 8/7/1392.
+
*"تقدم شیعه در علم لغت"، امام شناسی، ج۱۶ ص۱۳۳، [http://www.maktabevahy.org/Services/Document/View.aspx?OId=509 سایت مکتب وحی]، تاریخ بازیابی: ۸/۷/۱۳۹۲.
 
{{سنجش کیفی
 
{{سنجش کیفی
 
|سنجش=شده
 
|سنجش=شده
سطر ۴۱: سطر ۸۹:
 
|رده=دارد
 
|رده=دارد
 
}}
 
}}
 
+
[[رده:علمای قرن چهارم]]
 +
[[رده:لغت شناسان]]
 
[[رده:شعرای عرب]]
 
[[رده:شعرای عرب]]
[[رده:شعرای اهل البیت]]
+
[[رده:نحویون]]
[[رده:لغت شناسان]]
+
[[رده:ادیبان]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۳ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۶:۲۷

«محمد بن‌ حسن‌ بن دُرَید» (۲۲۳-۳۲۱ ق‌)، لغت‌‌شناس‌، نحوی‌، ادیب‌ و شاعر مشهور مسلمان در قرن چهارم هجری است. ابن دُرید از پیشتازان‌ در علم‌ لغت‌ و ادبیات‌ عرب بوده و آثار متعددی در این حوزه تألیف نموده که معروفترین آنها کتاب «جَمْهرة‌ اللغة» می‌باشد. ابوالفرج‌ اصفهانى‌ و ابن‌ خالویه‌، از شاگردان او هستند.

نام کامل محمد بن‌ حسن‌ بن دُرَید
زادروز ۲۲۳ قمری
زادگاه بصره
وفات ۳۲۱ قمری
مدفن بغداد

Line.png

اساتید

ابوحاتم‌ سجستانى‌، ریاشى‌، ابن‌ اخى‌ الاصمعى‌، اشناندانى‌، تَوَّزی‌،...

شاگردان

ابوالفرج‌ اصفهانى‌، ابن‌ خالویه‌، ابوعلى‌ قالى‌، سیرافى‌، حمزه اصفهانى‌، ابوعلى‌ فارسى‌، مرزبانى‌،...

آثار

جَمْهرة‌ اللغة، امثال‌ على‌ بن‌ ابى‌‌طالب‌، الاشتقاق‌، دیوان‌ شعر، صفة السرج‌ و اللجام‌، الفوائد و الاخبار، المجتنى‌، المقصورة، ذخائر الحکمة، غریب‌ القرآن‌، المقتبس‌،...

زندگی‌نامه

ابوبکر محمد بن‌ حسن‌ بن‌ دُرَید أزْدی‌، در ۱۸ شعبان‌ سال‌ ۲۲۳ قمری در بصره‌ به‌ دنیا آمد و در آنجا نشو و نما نمود. برخی مانند یاقوت حموی نسب‌ او را به‌ قبیله ازد در یمن رسانده‌اند. این‌ قبیله بزرگ‌، پیش‌ از ظهور اسلام‌، به‌ عمان‌ کوچید و به‌ ازد عمان‌ مشهور شد، خاندان‌ ابن‌ درید نیز از بزرگان‌ قبیله‌ بود.

ابن‌ خلکان به‌ پرورش‌ او در بصره‌ اشاره‌ کرده‌ و مى‌افزاید که‌ تا قیام‌ زنگیان‌ و تاراج‌ بصره‌ و قتل‌ ریاشى‌ یا اندکى‌ قبل‌ از آن‌، در بصره‌ ماند و چون‌ احوال‌ را پریشان‌ دید، با عمویش‌ حسین‌ به‌ عمان‌ گریخت‌. این‌ سخن‌ بدان‌ معنى‌ است‌ که‌ وی‌ تا ۳۴ سالگى‌ در بصره‌ بوده‌ و در این‌ صورت‌، روایاتى‌ که‌ پرورش‌ او را در عمان‌ دانسته‌اند، بى‌اعتبار مى‌گردد. به‌ هر حال‌ وی‌ که‌ گویا پدر را از دست‌ داده‌ بود، تحت‌ تکفل‌ عمویش‌ حسین‌ بن‌ درید قرار گرفت‌. حسین ابوعثمان‌ اشناندانى‌ را به‌ تربیت‌ و تعلیم‌ ابن‌ درید گماشت‌ و او از همان‌ کودکى‌ هوشمندی‌ و قدرت‌ حافظة خود را آشکار ساخت‌؛

او پس‌ از دوازده‌ سال‌ اقامت‌ در عمان‌ سال ۲۶۹ ق‌. به‌ وطنش‌ بازگردید و این‌ بار بیش‌ از ۳۰ سال‌ در بصره‌ ماند. سپس‌ به‌ فارس‌ کوچ‌ کرد و در نزد بَنی‌ میکال‌ دارای‌ قدر و قیمت‌ گردید. ابن‌ خلکان‌ چنین‌ آورده‌ که‌ «وی‌ در فارس‌، هم‌ صحبت‌ دو پسر میکال‌ شد. این‌ دو، در آن‌ هنگام‌ ولایت‌ فارس‌ را به‌ عهده‌ داشتند. ابن‌ درید «جمهرةاللغه» را برای‌ آنان‌ نگاشت‌ و ایشان‌ نیز دیوان‌ فارس‌ را به‌ او سپردند و چنان‌ شد که‌ نامه‌های‌ دولتى‌ همه‌ با نظر او صادر مى‌شد و هیچ‌ امری‌ بدون‌ امضای‌ او انجام‌ نمى‌گرفت‌.

چون‌ بنی‌میکال‌ خلع‌ شدند، در سال ۳۰۸ ق. به‌ بغداد آمد و به‌ وزیر مقتدر بالله ابن‌ الفُرَات‌ پیوست‌. به‌ گفته ابن‌ خلکان‌ وی‌ چون‌ به‌ بغداد رسید، در منزل‌ على‌ بن‌ محمد بن‌ الحواری‌ فرود آمد. در آن‌ هنگام‌ دیگر مردی‌ کهنسال‌ بود و آوازه دانشش‌ در لغت‌ و شعر همه‌ جا پیچیده‌ بود. از این‌ رو خلیفه‌ مقتدر، او را بزرگ‌ داشت‌ و هر ماه‌ ۵۰ دینار برای‌ او مقرر ساخت‌ که‌ تا پایان‌ عمرش‌ بر جا بود. چون‌ به‌ ۹۰ سالگى‌ رسید، مفلوج‌ شد. نخست‌ او را به‌ تریاق‌ شفا دادند، اما چون‌ از هیچ‌ خوراکى‌ پرهیز نمى‌کرد، دوباره‌ آن‌ بیماری‌ گریبانش‌ بگرفت‌، چندانکه‌ نیمى‌ از بدنش‌ کاملاً بى‌حرکت‌ شد و در دستهایش‌ نیز دیگر توانى‌ نماند. با اینهمه‌ حافظه‌ و هوش‌ خود را از دست‌ نداد، آنچنانکه‌ شاگردش‌ قالى‌ هر چه‌ از او مى‌پرسید، پاسخ‌ مى‌داد.

سرانجام أجل ابن‌ درید در ماه‌ شعبان‌ سال ۳۲۱ ق‌. در رسید در حالی‌ که‌ ۹۸ سال‌ عمر کرده‌ بود. او را در گورستان‌ عباسیة بغداد در جانب‌ شرقى‌، پشت‌ بازار «سلاح‌» یا گورستان‌ خیزران‌ به‌ خاک سپردند. حادثه‌ای‌ که‌ در آن‌ روز رخ‌ داد و نظر همه‌ را جلب‌ کرد، آن‌ بود که‌ از در دیگر گورستان‌، جنازه جبایى‌ متکلم‌ معروف‌ را به‌ درون‌ مى‌آوردند و مردم‌ گفتند: «لغت‌ و کلام هر دو مردند».

مذهب ابن‌ درید

ابن‌ درید، از آنجا که‌ در کار دین‌ تعصبى‌ نورزیده‌، هیچ‌ اشارتى‌ به‌ مذهب‌ خویش‌ نکرده‌ است‌ و لاجرم‌ همه پژوهشها به‌ چند احتمال‌ ختم‌ مى‌گردد. وی‌ چون‌ خود اهل‌ عمان‌، و در آن‌ دیار، با پیشوای‌ یکى‌ از فرقه‌های‌ خوارج‌ همنشین‌ بوده‌، ممکن‌ است‌ گمان‌ رود که‌ خارجى‌ بوده‌ است‌ و همچنین‌ مى‌دانیم‌ که‌ قبیله او ازد غالباً خارجى‌ بوده‌اند و او سپاهیانى‌ را که‌ با خوارج‌ جنگیده‌اند، نکوهش‌ مى‌کند. اما لحن‌ توهین‌آمیز او نسبت‌ به‌ «دزدی‌ خارجى‌ که‌ میان‌ ازدیان‌ خواری‌ مى‌پراکند»، این‌ نظر را نقض‌ مى‌کند.

از سوی‌ دیگر، بر تشیع‌ ابن‌ دُرَید در «ریاض‌ العلماء»، «معالم‌ العلماء» و «أمَل‌ الآمِل‌»، تصریح‌ کرده‌اند. ابن‌ شهر آشوب نام‌ او را در شمار شعرای‌ شیعه‌ آورده‌، به‌ همین‌ جهت‌ غالب‌ نویسندگان‌ معاصر شیعى‌ او را پیرو مذهب‌ خویش‌ خوانده‌ و گاه‌ شعری‌ را که‌ در مدح‌ اهل بیت(ع‌) به‌ وی‌ منسوب‌ است‌، دلیل‌ آن‌ دانسته‌اند، از جمله اشعارش‌ در ولاء اهل‌ بیت‌ این‌ است‌:

أهْوَی‌ النَّبِی مَحَمَّداً وَ وَصِیهُ وَابْنَیهِ وَ ابْنَتَهُ الْبَتُولَ الطَّاهِرَهْ

أهْلَ الْوَلاءِ فَإنَّنِی‌ بِوَلاَئِهِمْ أرْجُو السَّلاَمَةَ وَ النَّجَا فِی‌ الا'خِرَهْ

وَ أرَی‌ مَحَبَّةَ مَنْ یقُولُ بِفَضْلِهِمْ سَبَباً یجِیرُ مِنَ السَّبِیلِ الْجَائِرَهْ

أرْجُو بِذَاک رِضَا الْمُهَیمِنِ وَحْدَهُ یوْمَ الْوُقُوفِ عَلَی‌ ظُهُورِ السَّاهِرَهْ

شاید بهتر بود این‌ نویسندگان‌ به‌ یکى‌ از کتابهای‌ او به‌ نام‌ «المجتنى‌» و نقل‌ قولهایى‌ که‌ از امام‌ على‌(ع‌) کرده‌ است‌ و آنجا که‌ «علیه‌ السلام‌» را به‌ دنبال‌ نام‌ او نهاده‌، استناد مى‌کردند.

شافعیان‌ نیز کوشیده‌اند او را به‌ مذهب‌ خویش‌ ملحق‌ کنند، چنانکه‌ سبکى‌ و اسنوی‌ نام‌ او را در طبقات‌ الشافعیة آورده‌اند و ابن‌ قاضى‌ شهبه‌ نیز او را شافعى‌ دانسته‌ است‌. اساس‌ استناد ایشان‌ چیزی‌ جز دو قصیده‌ای‌ که‌ وی‌ در ستایش‌ و رثای‌ شافعى‌ سروده‌، نیست‌.

استادان و شاگردان

در میان‌ استادان‌ و شاگردان‌ و راویان‌ ابن‌ درید، گروه‌ بسیاری‌ از دانشمندان‌ لغت‌ و نحو و ادب‌ به‌ چشم‌ مى‌خورد. به‌ گفته ابن‌ خلکان او نزد ابوحاتم‌ سجستانى‌ (م، ۲۵۵ق‌)، ریاشى‌ (م، ۲۵۷ق‌)، ابن‌ اخى‌ الاصمعى‌ و اشناندانى‌ (م، ۲۸۸ق‌) در بصره درس‌ خواند، اما نام‌ استادان‌ او را تا ۲۳ تن‌ رسانده‌اند که‌ از آن‌ میان‌ تَوَّزی‌ (م، ۲۳۳ق‌) نیز شایسته ذکر است‌.

شاگردان‌ و راویان‌ او نیز نزدیک‌ به‌ ۶۴ تن‌ بوده‌اند؛ از جمله آن‌ گروه‌، اینان‌ از همه‌ مشهورترند: ابوعلى‌ قالى‌، که‌ روایات‌ بسیاری‌ از او نقل‌ کرده‌ است‌، مرزبانى‌، سیرافى‌، ابن‌ شاذان‌، ابوالفرج‌ اصفهانى‌، ابن‌ خالویه‌، رمانى‌، حمزة اصفهانى‌، آمدی‌، ابوعلى‌ فارسى‌، شمشاطى‌ و ابوالحسین‌ على‌ بن‌ احمد که‌ بیشتر با عنوان‌ «غلام‌ ابن‌ درید» از او نام‌ برده‌اند. وی‌ در بغداد، از «مقصورة» استادش‌ دفاع‌ مى‌کرده‌ و انتقادها را پاسخ‌ مى‌گفته‌ است‌.

در بغداد بود که‌ بیشتر این‌ بزرگان‌ بر ابن‌ درید گرد آمدند، و اگر این‌ دوره‌ از زندگانى‌ او نبود و قالى‌، مرزبانى‌، سیرافى‌، ابوالفرج‌ و امثال‌ آنان‌، ابن درید را ندیده‌ و احوال‌ و اقوالش‌ را نقل‌ نکرده‌ بودند، شاید اینهمه‌ اثر از وی‌ باقى‌ نمى‌ماند.

آثار و تألیفات

بیشتر آثار ابن‌ درید، گرد لغت‌ و شعر و روایت‌ آن‌ دور مى‌زند که بر اطلاع‌ وسیع‌ او از شعر و اخبار و امثال‌ عرب‌ دلالت‌ دارد. مهمترین آثار او عبارتند از:

  1. جَمْهرة‌ اللغة، در لغت‌ در شش‌ مجلّد. ابن درید از کسانی بود که در نوآوری شیوه کتاب العین فراهیدی کوشید و در فرهنگ خود شیوه ای جدید بنا نهاد تا کتابش اولین کتاب لغتی باشد که بر اساس حروف ابجد مرتب شده است. پس از وی زبان شناسان جمهره اللغه را به عنوان مرجعی مهم در تدوین فرهنگ زبان قرار دادند. از جمله‌ صاحب‌ بن‌ عباد که‌ آن‌ را مختصر کرد و جوهرة الجمهرة نام‌ نهاد.
  2. الاشتقاق‌ یا اشتقاق‌ اسماء القبائل‌. کتاب‌ الاشتقاق‌ او اگر چه‌ شبیه‌ به‌ کتب‌ لغت‌ است‌، اما دانش‌ او را در علم‌ انساب‌ باز مى‌نماید. در این‌ کتاب‌ وی‌ انبوهى‌ نام‌ قبیله‌ و انسان‌ را همراه‌ انساب‌ آنان‌ و اشتقاق‌ لغوی‌ الفاظ گردآوری‌ کرده‌ است‌.
  3. تعلیق‌ من‌ امالى‌ ابن‌ درید.
  4. دیوان‌ شعر، که‌ همان‌ مجموعه اشعار ابن‌ درید بوده‌ و در منابع‌ پراکنده‌ است‌. بسیاری‌ از اشعار ابن‌ درید که‌ به‌ صورت‌ خطى‌ در برخى‌ کتابخانه‌ها موجود است‌، در این‌ دیوان‌ جمع‌ آمده‌ است‌. اما هنوز بسیار ناقص‌ است‌.
  5. صفة السرج‌ و اللجام‌
  6. صفة السحاب‌ و الغیث‌ و اخبار الرواد و ما حمدوا من‌ الکلام‌
  7. کتاب‌ الفوائد و الاخبار
  8. المجتنى‌، مجموعه اقوال‌ حکمت‌آمیز پیامبر اکرم‌(ص‌) و خلفای‌ راشدین‌ تا امام حسن(ع‌)،
  9. المقصور و الممدود یا «المقصورة الکبری‌» و «المقصورة الصغری‌» ضمن‌ دیوان‌ وی‌ به‌ چاپ‌ رسیده‌ است‌.
  10. المقصورة، در واقع‌ تنها شعری‌ که‌ او را به‌ شاعری‌ ناموری‌ گردانیده‌، همانا «مقصورة» معروف‌ اوست‌. ابن‌ درید از این‌ قصیده ۲۵۶ بیتى‌ بى‌گمان‌ غرضى‌ آموزشى‌ داشته‌ است‌، زیرا اولاً آن‌ را برای‌ شاگردش‌ اسماعیل‌ سروده‌، و ثانیاً انبوهى‌ از کلمات‌ مقصوره‌ عربى‌ را (لااقل‌ ۲۵۶ کلمه‌) به‌ قصد معرفى‌ این‌ کلمات‌، در آن‌ جای‌ داده‌ است‌.
  11. الملاحن‌
  12. من‌ اخبار ابى‌ بکر بن‌ درید، این‌ کتاب‌ که‌ ظاهراً توسط یکى‌ از شاگردان‌ ابن‌ درید جمع‌ آوری‌ شده‌ و شامل‌ اقوال‌ ابن‌ درید است‌.
  13. وصف‌ المطر و السحاب‌ و مانَعتته‌ العرب‌ الرواد من‌ البقاع‌، این‌ اثر نخست‌ در مجموعه جرزة الحاطب‌ و تحفة الطالب‌ چاپ‌ شده‌ است‌.
  14. الاخبار المنثورة، اوراق‌ پراکنده‌ای‌ از اجزای‌ ۴، ۵ و ۶ آن‌ در کتابخانه خالدیة بیت‌المقدس‌ موجود است‌.
  15. امثال‌ على‌ بن‌ ابى‌ طالب‌(ع‌) یا مجموعة اقوال‌ لعلى‌ بن‌ ابى‌ طالب‌(ع‌)
  16. الامثال‌ النبویة، نسخه‌ای‌ از آن‌ در فاس‌، کتابخانه کتانى‌ موجود است‌.
  17. ذخائر الحکمة، ظاهراً تنها یک‌ نسخه‌ از آن‌ نزد سید محسن‌ امین موجود بوده‌ است‌.
  18. شرح‌ «بانَت‌ سعاد» کعب‌ بن‌ زهیر
  19. شرح‌ لامیة العرب‌ شنفری‌
  20. کتاب‌ یشتمل‌ على‌ الالفاظ المشترکة الواقعة بین‌ العرب‌ العرباء و معانیها
  21. المقتبس‌، نسخه‌ای‌ از آن‌ در کتابخانه برلین‌ نگهداری‌ مى‌شود.
  22. منتخب‌ من‌ الاشعار. ابن‌ درید خود گوید: از آنجا که‌ مردمان‌ شعرخوانى‌ در محافل‌ و مجالس‌ را دوست‌ دارند و حفظ برخى‌ ابیات‌ قصاید بر آنان‌ دشوار است‌، این‌ کتاب‌ را فراهم‌ نموده‌ و به‌ ترتیب‌ حروف‌ هجا مرتب‌ کرده‌ و در هر حرف‌ ۱۰ بیت‌ تدارک‌ دیده‌ام‌.
  23. الوشاح‌، این‌ کتاب‌ به‌ قول‌ یاقوت‌ به‌ روش‌ المحبّر ابن‌ حبیب‌ نگاشته‌ شده‌ است‌.
  24. غریب‌ القرآن‌
  25. زُوّار العرب‌
  26. کتاب‌ السِّلاح‌.

منابع