منابع و پی نوشتهای متوسط
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

ابن خالویه

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

«حسین‌ بن‌ احمد بن‌ خالویه‌» (م، ۳۷۱ ق) ملقب‌ به‌ «ذوالنونین‌»، شاعر، ادیب‌ و نحوی‌ برجسته مسلمان ایرانى‌ در قرن چهارم هجری است. همه منابع‌، چیره‌دستى‌ او را در نحو و ادب‌ ستوده‌ و او را یکى‌ از نخبه‌های‌ روزگار معرفى‌ کرده‌اند. ابن‌ خالویه‌ آثار متعددی در ادبیات عرب تألیف نموده است.

Ibn-khaloye.jpg
نام کامل حسین‌ بن‌ احمد بن‌ خالویه‌
زادگاه همدان
وفات ۳۷۱ قمری
مدفن حلب

Line.png

اساتید

ابن‌ دُرَید، ابوبکر بن‌ انباری‌، نفطویه‌، ابوسعید سیرافى‌، ابوعمر زاهد،...

شاگردان

ابوبکر خوارزمى‌، معافى‌ بن‌ زکریا نهروانى‌، عبدالمنعم‌ بن‌ غلیون‌،...

آثار

اشتقاق‌ الشهور والایام‌، اعراب‌ ثلاثین‌ سورة من‌ القرآن‌ الکریم‌، الالفات‌، البدیع‌ فى‌ القراءات‌، الحجة فى‌ القراءات‌ السبع‌، کتاب آل،...

زندگی‌نامه

ابوعبدالله‌ حسین‌ بن‌ احمد بن‌ خالویه‌ در همدان‌ به‌ دنیا آمد. در هیچ‌ یک‌ از مآخذ به‌ سال‌ تولد او اشاره‌ نشده‌ است‌.

وی‌ در آغاز جوانى‌ برای‌ تحصیل‌ به‌ بغداد رفت‌ و از بغداد به‌ شام‌ و سپس‌ به‌ حلب‌ رفت‌. در حلب‌ آوازه او بالا گرفت‌ و بسیاری‌ از دانش‌دوستان‌ از دور و نزدیک‌ به‌ سوی‌ او شتافتند.

آنگاه‌ به‌ دربار سیف‌الدوله حمدانى‌ راه‌ یافت‌ و نزد او به‌ مقامى‌ رفیع‌ رسید، ندیم‌ وی‌ و آموزگار فرزندانش‌ گردید و تا پایان‌ عمر در خدمت‌ حمدانیان‌ به‌ سر برد.

گرچه‌ ابن‌ خالویه‌ بیشتر زندگانى‌ خود را در حلب‌ گذراند، اما گزارشهایى‌ درباره سفرهای‌ او به‌ بیت‌المقدس‌، حمص‌ و میافارقین‌ در دست‌ است‌. وی‌ همچنین‌ به‌ یمن‌ سفر کرد و در آنجا ضمن‌ دیدار با ابن‌ حائک‌ به‌ شرح‌ دیوان‌ او پرداخت‌.

ابن‌ خالویه‌ سرانجام‌ بر اثر یک‌ بیماری‌ در حلب‌ درگذشت‌. ابن‌ حجر مرگ‌ او را در سال ۳۷۱ قمری دانسته‌ است‌.

استادان و شاگردان

ابن‌ خالویه‌ ظاهراً در آغاز جوانى‌ برای‌ تحصیل‌ به‌ بغداد رفت‌ و نزد برجسته‌ترین‌ دانشمندان‌ سده ۴ قمری دانش‌ آموخت‌. نحو و ادب‌ را نزد ابن‌ دُرَید و ابوبکر بن‌ انباری‌، نفطویه‌ و ابوسعید سیرافى‌ فراگرفت‌. گفته‌اند در ادب‌ از صولى‌ نیز روایت‌ کرده‌ است‌.

علوم‌ قرآنى‌ را از قاری‌ بزرگ‌، ابن‌ مجاهد و لغت‌ را از ابوعمر زاهد، معروف‌ به‌ غلام‌ ثعلب‌ آموخت‌ و از محمد بن‌ مخلد عطار و گروهى‌ دیگر حدیث‌ شنید. ابوالعباس‌ بن‌ عقده‌ را نیز در شمار استادان‌ حدیث‌ او ذکر کرده‌ است‌. و کتاب‌ جمهرة ابن‌ درید و مختصر مزنى‌ را از ابوبکر نیشابوری‌ روایت‌ کرد.

گروهى‌ نیز نزد وی‌ دانش‌ آموختند که‌ مشهورترین‌ آنها اینانند: ابوبکر خوارزمى‌، معافى‌ بن‌ زکریا نهروانى‌ و عبدالمنعم‌ بن‌ غلیون‌. گفته‌اند که‌ ابوالحسین‌ نصیبى‌ کتاب‌ آل‌ او را نزد خود وی‌ خوانده‌ است‌ و قاضى‌ حلب‌ صالح‌ بن‌ جعفر بن‌ عبدالوهاب‌ و ابواحمد عبدالله‌ بن‌ عدی‌ از وی‌ روایت‌ کرده‌اند و سعید بن‌ سعید فارقى‌ نحوی‌ از وی‌ حدیث‌ شنیده‌ است‌.

اعتبار علمی

اعتبار علمى‌ و ادبى‌ ابن‌ خالویه‌ تا قرنها پس‌ از مرگ‌ او نیز باقى‌ ماند، چنانکه‌ تقریباً همه منابع‌ پس‌ از وی‌ چیره‌دستى‌ او را در نحو و ادب‌ ستوده‌ و او را یکى‌ از نخبه‌های‌ روزگار معرفى‌ کرده‌اند. ذهبى‌ او را «شیخ‌ العربیة» نامیده‌ و ابوعمر ودانى‌ وی‌ را دانا به‌ زبان‌ عربى‌، حافظ لغت‌، بصیر در قرائت‌ و ثقه‌ در حدیث‌ دانسته‌ است‌. ابن‌ انباری‌ او را از بزرگان‌ لغت‌ و ابن‌ قفطى‌ و اسنوی‌ وی‌ را یگانه زمان‌ و پیشوا در علوم‌ زبانى‌ معرفى‌ کرده‌اند.

مناظرات

یکى‌ از اسباب‌ شهرت‌ ابن‌ خالویه‌ در میان‌ ادیبان‌، صرفنظر از وسعت‌ دانش‌، همانا رقابت‌ و درگیری‌ او با دو تن‌ از مشهورترین‌ هم‌ روزگارانش‌ یعنى‌ مُتنبّى‌ و ابوعلى‌ فارسى‌ بوده‌ است‌. متنبّى‌ مردی‌ متکبر و خودخواه‌ بود و ابن‌ خالویه‌ را که‌ توانسته‌ بود در سایه کوشش‌ و استعداد خویش‌ موفقیتى‌ بزرگ‌ به‌ دست‌ آورد، همواره‌ به‌ دلیل‌ غیر عرب‌ بودن‌، خوار مى‌شمرد، اما ابن‌ خالویه‌ گویا مى‌کوشید با خرده‌گیریهای‌ ادیبانه‌ بر وی‌ پیروز گردد، اگرچه‌ گاه‌ به‌ دلیل‌ شتاب‌ در این‌ خرده‌گیریها، چندان‌ موفق‌ نمى‌شود. این‌ دو هیچ‌ فرصتى‌ را برای‌ خوار ساختن‌ یکدیگر از کف‌ نمى‌دادند و این‌ کینه‌ که‌ گویا تنها خاستگاهى‌ نژادی‌ داشت‌، چندان‌ دوام‌ آورد تا سرانجام‌ متنبى‌ ناگزیر دربار سیف‌الدوله‌ را ترک‌ کرد. سیف‌الدوله‌ که‌ همواره‌ در اینگونه‌ مشاجرات‌ حضور داشت‌، با سکوت‌ خویش‌ از ابن‌ خالویه‌ جانبداری‌ مى‌کرد. و بدین‌ سان‌ بود که‌ هرگز از مقام‌ او نزد سیف‌الدوله‌ کاسته‌ نشد.

اما مناظرات‌ ابن‌ خالویه‌ با ابوعلى‌ فارسى‌ بیشتر جنبه علمى‌ و ادبى‌ داشت‌. رقابت‌ این‌ دو که‌ از مجلس‌ درس‌ ابوسعید سیرافى‌ آغاز گردید، بر پایه فضل‌ فروشیهای‌ رایج‌ روزگار و رقابت‌ میان‌ دو حریف‌ هماورد ادامه‌ یافت‌، به‌ خصوص‌ که‌ سیف‌الدوله‌ غالباً با بخششهای‌ گزاف‌ خود به‌ این‌ فضل‌ فروشیها دامن‌ مى‌زد. اینان‌، بارها با یکدیگر به‌ مناظره‌ پرداختند و در ردّ نظریات‌ یکدیگر دست‌ به‌ تألیف‌ زدند و از هر فرصتى‌ برای‌ نفوذ در دل‌ سیف‌الدوله‌ سود مى‌جستند.

آثار و تألیفات

برخی از تألیفات ابن خالویه عبارت است از:

  1. اشتقاق‌ الشهور والایام‌،
  2. اعراب‌ ثلاثین‌ سورة من‌ القرآن‌ الکریم‌،
  3. کتاب‌ الالفات‌،
  4. البدیع‌ فى‌ القراءات‌،
  5. الحجة فى‌ القراءات‌ السبع‌،
  6. رسالة فى‌ اسماء الریح‌‌،
  7. شرح‌ دیوان‌ ابى‌ فراس‌ الحمدانى‌،
  8. شرح‌ مقصورة ابن‌ دُرَید،
  9. لیس‌ فى‌ کلام‌ العرب‌...، این‌ کتاب‌ که‌ یکى‌ از آثار مهم‌ ابن‌ خالویه‌ است‌،
  10. مختصر فى‌ شواذ القراءات‌ من‌ کتاب‌ البدیع‌،
  11. کتاب‌ الاسد فى‌ اسماء الاسد،
  12. اعراب‌ آیات‌ من‌ القرآن‌ العظیم‌، نسخه‌ای‌ از این‌ کتاب‌ در کتابخانه لاله‌لى‌ موجود است‌،
  13. رسالة فى‌ اصول‌ الهمزات‌ التى‌ فى‌ الاسماء والافعال‌ والحروف‌ العشرات‌، نسخه‌هایى‌ از آن‌ در کتابخانه‌ مرکزی‌ دانشگاه‌ تهران‌ موجود است‌.
  14. کتاب‌ آل‌،
  15. الاخبار فى‌ الریاض‌،
  16. اسماء الله‌ الحسنى‌،
  17. حسن‌ فى‌ اللغة.

ابن‌ خالویه‌ در شعر نیز دست‌ داشت‌ و ثعالبى‌ وی‌ را در شمار شاعران‌ یاد کرده‌ است. دانش‌ او در شعر و علوم‌ مربوط به‌ آن‌، چنان‌ بود که‌ توانست‌ چند دیوان‌ را شرح‌ کند‌. اکنون‌ تنها ۱۰ بیت‌ از سروده‌های‌ او در دست‌ است‌؛ ۴ بیت‌ در وصف‌ زادگاهش‌ همدان‌ و ۶ بیت‌ شامل‌ سه‌ قطعه‌ در معجم‌ الادباء.

منابع