آیه 185 سوره بقره: تفاوت بین نسخهها
سطر ۳۵۸: | سطر ۳۵۸: | ||
<gallery mode="packed" heights="320"> | <gallery mode="packed" heights="320"> | ||
پرونده:آیه 185 سوره بقره (1).jpg | پرونده:آیه 185 سوره بقره (1).jpg | ||
+ | پرونده:آیه 185 سوره بقره (2).jpg | ||
+ | پرونده:آیه 185 سوره بقره (3).jpg | ||
</gallery> | </gallery> | ||
[[رده:آیات سوره بقره]] | [[رده:آیات سوره بقره]] | ||
[[رده:ترجمه و تفسیر آیات قرآن]] | [[رده:ترجمه و تفسیر آیات قرآن]] |
نسخهٔ کنونی تا ۳۱ مهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۰۹:۳۸
<<184 | آیه 185 سوره بقره | 186>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
ماه رمضان ماهی است که قرآن در آن نازل شده برای هدایت بشر و برای راهنمایی و امتیاز حق از باطل، پس هر که دریابد ماه رمضان را باید آن را روزه بدارد، و هر که ناخوش یا در سفر باشد (به شماره آنچه روزه خورده است) از ماهای دیگر روزه دارد، که خداوند برای شما حکم را آسان خواسته و تکلیف را مشکل نگرفته، و خواسته تا اینکه عدد روزه را تکمیل کرده و خدا را به عظمت یاد کنید که شما را هدایت فرمود، باشد که (از این نعمت بزرگ) سپاسگزار شوید.
[این است] ماه رمضان که قرآن در آن نازل شده، قرآنی که سراسرش هدایتگر مردم است و دارای دلایلی روشن و آشکار از هدایت می باشد، و مایه جدایی [حق از باطل] است. پس کسی که در این ماه [در وطنش] حاضر باشد باید آن را روزه بدارد، و آنکه بیمار یا در سفر است، تعدادی از روزهای غیر ماه رمضان را [به تعداد روزه های فوت شده، روزه بدارد]. خدا آسانی و راحت شما را می خواهد نه دشواری و مشقت شما را. و [قضای روزه] برای این است: شما روزه هایی را [که به خاطر عذر شرعی افطار کرده اید] کامل کنید، و خدا را بر اینکه شما را هدایت فرموده بزرگ شمارید، و نیز برای این که سپاس گزاری کنید.
ماه رمضان [همان ماه] است كه در آن، قرآن فرو فرستاده شده است، [كتابى ] كه مردم را راهبر، و [متضمّن] دلايل آشكار هدايت، و [ميزان] تشخيص حق از باطل است. پس هر كس از شما اين ماه را درك كند بايد آن را روزه بدارد، و كسى كه بيمار يا در سفر است [بايد به شماره آن،] تعدادى از روزهاى ديگر [را روزه بدارد]. خدا براى شما آسانى مىخواهد و براى شما دشوارى نمىخواهد؛ تا شماره [مقرر ]را تكميل كنيد و خدا را به پاس آنكه رهنمونيتان كرده است به بزرگى بستاييد، و باشد كه شكرگزارى كنيد.
ماه رمضان، كه در آن براى راهنمايى مردم و بيان راه روشن هدايت و جدا ساختن حق از باطل، قرآن نازل شده است. پس هر كس كه اين ماه را دريابد، بايد كه در آن روزه بدارد. و هر كس كه بيمار يا در سفر باشد، به همان تعداد از روزهاى ديگر. خدا براى شما خواستار آسايش است نه سختى و تا آن شمار را كامل سازيد. و خدا را بدان سبب كه راهنماييتان كرده است به بزرگى ياد كنيد و سپاس گوييد.
(روزه، در چند روز معدودِ) ماهِ رمضان است؛ ماهی که قرآن، برای راهنمایی مردم، و نشانههای هدایت، و فرق میان حق و باطل، در آن نازل شده است. پس آن کس از شما که در ماه رمضان در حضر باشد، روزه بدارد! و آن کس که بیمار یا در سفر است، روزهای دیگری را به جای آن، روزه بگیرد! خداوند، راحتی شما را میخواهد، نه زحمت شما را! هدف این است که این روزها را تکمیل کنید؛ و خدا را بر اینکه شما را هدایت کرده، بزرگ بشمرید؛ باشد که شکرگزاری کنید!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
رمضان: نهمين ماه عربى است ميان شعبان و شوال. و ماه روزه اسلامى. و اصل رمض شدت تابش آفتاب بر خاك است.
شهر: ماه و آن با رؤيت هلال شروع شده و با رؤيت مجدد منقضى مى شود.
بينات: آشكارها، آيات بينات به معنى آيات روشن و آشكار.
فرقان: فرق گذارنده بين حق و باطل. مصدر است. به معنى اسم فاعل.[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
«185» شَهْرُ رَمَضانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدىً لِلنَّاسِ وَ بَيِّناتٍ مِنَ الْهُدى وَ الْفُرْقانِ فَمَنْ شَهِدَ مِنْكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ وَ مَنْ كانَ مَرِيضاً أَوْ عَلى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَ لا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ وَ لِتُكْمِلُوا الْعِدَّةَ وَ لِتُكَبِّرُوا اللَّهَ عَلى ما هَداكُمْ وَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ
(روزه در) ماه رمضان، ماهى است كه قرآن در آن نازل شده است. (و قرآن كتابى است كه) هدايتگر مردم همراه با دلائل روشنِ هدايت و وسيله تشخيص حقّ از باطل است، پس هر كس از شما كه اين ماه را دريابد، بايد روزه بگيرد. و آنكس كه بيمار يا در سفر باشد، روزهاى ديگرى را به همان تعداد روزه بگيرد. خداوند براى شما آسانى مىخواهد و براى شما دشوارى نمىخواهد (اين قضاى روزه) براى آن است كه شماره مقرّر روزها را تكميل كنيد و خدا را بر اينكه شما را هدايت كرده، به بزرگى ياد كنيد، باشد كه شكرگزار گرديد.
نکته ها
«رمضان» از ماده «رَمض» به معناى سوزاندن است. البتّه سوزاندنى كه دود و خاكستر به همراه نداشته باشد. وجه تسميه اين ماه از آن روست كه در ماه رمضان، گناهان انسان سوزانده مىشود.
ماه رمضان، ماه نزول قرآن مىباشد و تنها ماهى است كه نامش در قرآن آمده و شب قدر نيز در اين ماه است. در تفسير برهان از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله نقل شده است كه فرمودند: تمام كتابهاى آسمانى، در ماه رمضان نازل شدهاند. ماه رمضان، بهترين ماه خدا است. آن حضرت در جمعه آخر ماه شعبان، خطبه مفصلى در عظمت ماه رمضان ايراد كردهاند كه در بعضى از تفاسير وكتب روايى آمده است. «1» همچنين در صحيفه سجاديه، امام سجاد عليه السلام در
«1». بحار، ج 96، ص 356.
جلد 1 - صفحه 286
وداع ماه رمضان مناجات جان سوزى دارند.
اسلام دين آسان و بناى آن بر سهولت و عدمسختگيرى است. هر كس مريض يا مسافر بود روزه نگيرد و قضاى آن را انجام دهد. اگر وضو گرفتن مشكل است، تيمّم را جايگزين مىكند. اگر ايستادن در نماز مشكل است، اجازهى نشسته نماز خواندن را مىدهد. كه اين قانون به نام «قاعده لاحرج» در فقه مشهور است.
رمضان ماه مهمانى خدا
در رمضان، مؤمنان با كارت «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيامُ» به ميهمانى خداوند دعوت شدهاند، و اين ميهمانى ويژگىهايى دارد:
1- ميزبان، خداوند است و ميهمانان را شخصاً دعوت كرده است.
2- وسيله پذيرايى، شب قدر، نزول قرآن، فرود آمدن فرشتگان، استجابت دعا، لطافت روح، و دورى از دوزخ است.
3- زمان پذيرايى، ماه رمضان است كه به گفتهى روايات، اوّل آن رحمت، وسط آن مغفرت و آخر آن پاداش است.
4- چگونگى پذيرايى، شب قدر به گونهاى است كه در آن نياز يك سال ميهمانان تأمين مىشود و زمين با نزول فرشتگان در شب قدر مزيّن مىگردد.
5- غذاى اين ماه، غذاى روح است كه براى رشد معنوى لازم است، نه غذاى جسم. لطف غذاى اين مهمانى، آيات قرآن است كه تلاوت يك آيه آن در ماه رمضان همچون تلاوت تمام قرآن در ماههاى ديگر است.
اين ميهمانى هيچ سنخيّتى با ميهمانىهاى دنيوى ندارد. خداوندِ عالِم و غنى و خالق و باقى و عزيز و جليل، ميزبان انسانهاى جاهل و فقير و فانى و مخلوق و ذليل مىشود و مىگويد: من دعايتان را مستجاب مىكنم و براى هر نفسى كه در ماه رمضان مىكشيد، پاداش تسبيحى عطا مىكنم. «1»
«1». خطبهى پيامبر صلى الله عليه و آله در جمعه آخر ماه شعبان.
جلد 1 - صفحه 287
آداب مهمانى
در وسائل الشيعه «1» براى اخلاق روزهدار در ضمن روايت مفصلى مىخوانيم: روزهدار، از دروغ، گناه، مجادله، حسادت، غيبت، مخالفت با حقّ، فحش و سرزنش و خشم، طعنه و ظلم و مردم آزارى، غفلت، معاشرت با فاسدان، سخنچينى و حرامخوارى، دورى كند و نسبت به نماز، صبر و صداقت و ياد قيامت توجّه خاصّ داشته باشد.
شرط حضور در اين مهمانى، فقط تحمّل گرسنگى نيست. در حديث آمده است: آن كس كه از اطاعت رهبران آسمانى، سرباز زند ويا در مسائل خانوادگى و شخصى با همسر خود بدرفتار و نامهربان باشد ويا از تأمين خواستههاى مشروع او خوددارى كند و يا والدين از او ناراضى باشند، روزه او قبول نيست وشرايط اين ضيافت را به جاى نياورده است.
روزه گرچه فوائد ومنافع طبّى از قبيل دفع وبرطرف شدن مواد زايد بدن در اثر گرسنگى را دارد، امّا سحرخيزى ولطافت روح واستجابت دعا در ماه رمضان چيز ديگرى است ومحروم واقعى كسى است كه از اين همه خير وبركت محروم باشد.
پیام ها
1- ارزش رمضان، به نزول قرآن است. ارزش انسانها نيز مىتواند به مقدارى باشد كه قرآن در آنها نفوذ كرده باشد. «الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ»
2- وجوب روزه، بعد از يقين به حلول ماه رمضان است. «فَمَنْ شَهِدَ مِنْكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ»
3- قضاى روزه بر مريض و مسافر واجب است. «فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ»
4- روزهى قضا، مشروط به زمان خاصّى نيست. «أَيَّامٍ أُخَرَ»
5- احكام خداوند بر اساس آسانى و مطابق طاقت انسان است. «يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ»
6- عسر وحرج، واجبات را از دوش انسان برمىدارد. «لا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ»
7- روزهى قضا بايد به تعداد روزهايى باشد كه عذر داشته است. «لِتُكْمِلُوا الْعِدَّةَ»
8- هدايت و توفيق انجام عبادات، از طرف خداست. تكبير، نشان بزرگداشت
«1». وسائل، ج 7، ص 119.
جلد 1 - صفحه 288
خدا و عدم توجّه به خود و ديگران است. «لِتُكَبِّرُوا اللَّهَ عَلى ما هَداكُمْ»
9- روزه، زمينهساز هدايت انسان و سپاسگزارى اوست. «لِتُكَبِّرُوا اللَّهَ عَلى ما هَداكُمْ وَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
شَهْرُ رَمَضانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدىً لِلنَّاسِ وَ بَيِّناتٍ مِنَ الْهُدى وَ الْفُرْقانِ فَمَنْ شَهِدَ مِنْكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ وَ مَنْ كانَ مَرِيضاً أَوْ عَلى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَ لا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ وَ لِتُكْمِلُوا الْعِدَّةَ وَ لِتُكَبِّرُوا اللَّهَ عَلى ما هَداكُمْ وَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ (185)
شَهْرُ رَمَضانَ: آن روزه واجبه ماه رمضان است، الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ: آن ماهى كه نازل شده در آن قرآن.
در كتاب كافى- حفص بن غياث روايت نموده كه از حضرت صادق عليه السّلام سؤال نمودم از اين آيه شريفه كه ماه رمضان نازل شده در آن قرآن و حال آنكه در مدت بيست سال نازل گرديده؟ فرمود: نازل شد قرآن تماما يك مرتبه در ماه رمضان به بيت المعمور، پس از آن نزول يافته در مدت بيست سال، و فرمود پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم: نازل شد صحف حضرت ابراهيم عليه السّلام در اول ماه رمضان، و تورات در ششم آن، و انجيل در سيزدهم، و زبور در هيجدهم، و قرآن در بيست و سوم ماه رمضان نازل شد «1».
«1» تفسير برهان، جلد اوّل، صفحه 182، حديث دوّم.
تفسير اثنا عشرى، ج1، ص: 337
تنبيه: ذكر نكردن سه سال اضافه، يا به جهت ظهور آن و يا به سبب نزول آن در بيست سال بوده.
بعد از آن در وصف قرآن فرمايد: هُدىً لِلنَّاسِ: در حالى كه قرآن راه نماينده و هدايت كننده است مردمان را به اعجاز و دعوت خود از ضلالت و كفر به هدايت و ايمان. وَ بَيِّناتٍ مِنَ الْهُدى وَ الْفُرْقانِ: دلالتهاى روشن است از حلال و حرام كه هدايت تامه مىباشد و از حدود و احكام و ساير شرايع الاسلام كه جدا كننده است ميان حق و باطل. از حضرت صادق عليه السّلام مروى است كه قرآن جمله كتاب و فرقان محكم واجب العمل است «1». فَمَنْ شَهِدَ مِنْكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ: پس هر كه حاضر باشد از شما مكلفان، يعنى مقيم در بلد بود در ماه رمضان، پس بايد كه روزه بدارد آن ماه را.
تنبيه: فضيلت ماه رمضان- امالى صدوق از حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: بدرستى كه ماه رمضان ماه عظيمى است، مظاعف شود در آن حسنات، و محو شود در آن سيئات، و بلند گردد درجات هر كه صدقه دهد در اين ماه، بيامرزد خدا او را، و هر كه غيظ خود را فرو نشاند بيامرزد خدا او را، هر كه صله رحم نمايد در آن بيامرزد خدا او را. پس فرمود: بدرستى كه اين ماه شما نيست مثل ماههاى ديگر، به جهت آنكه وقتى رو آورد، اقبال نمايد به تمام بركت و تمام رحمت؛ وقتى برود از شما، برود با آمرزش گناهان؛ اين ماه حسنات در آن مضاعف، و اعمال خير در آن مقبول است، هر كه در اين ماه دو ركعت نماز مستحب بجا آورد، خدا بيامرزد او را. پس فرمود: شقى حقيقى آن كس باشد كه بيرون رود از اين ماه و گناهانش آمرزيده نشود، پس در اين هنگام خاسر شوند زمانى كه فايز گردند محسنون به جايزههاى پروردگار كريم «2».
وَ مَنْ كانَ مَرِيضاً: و هر كه مريض باشد يا بر وجهى كه روزه موجب
«1» تفسير برهان، جلد اوّل، صفحه 183، حديث 11.
«2» جامع احاديث الشيعه، جلد 9، صفحه 8، حديث 12 (منقول از امالى صدوق)
تفسير اثنا عشرى، ج1، ص: 338
ترس زيادتى مرض شود، أَوْ عَلى سَفَرٍ: يا در سفر باشد با شرايط هشتگانه مسافر، فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ: پس بر او است قضاى آن روزها كه در مرض و سفر افطار كرده در ايام ديگر كه بايد بجا آورد. يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ:
مىخواهد خدا به شما آسانى را، يعنى حكمت و مصلحت او مقتضى آنست كه در مرض و سفر به روزه تكليف نفرمايد. وَ لا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ: و نمىخواهد به شما سختى و مشقت را، وَ لِتُكْمِلُوا الْعِدَّةَ: و براى اينكه تمام كنيد عدد ايام سفر و مرض را و قضا كنيد به مانند آن در وقت ديگر، يا به جهت تكميل عدد ايام ماه رمضان. وَ لِتُكَبِّرُوا اللَّهَ عَلى ما هَداكُمْ: و تا به بزرگى ياد كنيد خدا را، يا تكبير گوئيد در شب و روز عيد بر اينكه هدايت فرمود شما را به روزه ماه رمضان و درك رحمت بىپايان. وَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ: و براى اينكه شما شكر كنيد نعمتهاى الهى را كه از جمله آن تشرف به ماه رمضان و نزول قرآن مجيد است.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
شَهْرُ رَمَضانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدىً لِلنَّاسِ وَ بَيِّناتٍ مِنَ الْهُدى وَ الْفُرْقانِ فَمَنْ شَهِدَ مِنْكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ وَ مَنْ كانَ مَرِيضاً أَوْ عَلى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَ لا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ وَ لِتُكْمِلُوا الْعِدَّةَ وَ لِتُكَبِّرُوا اللَّهَ عَلى ما هَداكُمْ وَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ (185)
ترجمه
ماه رمضان است كه فرستاده شده است در آن قرآن براى هدايت مردم و نشانهاى روشن از هدايت و جدا شدن حق از باطل پس هر كس حاضر باشد از شما در آن ماه بايد روزه بگيرد و هر كس باشد بيمار يا در سفرى پس بر او است عدّئى از روزهاى ديگر ميخواهد خداوند بر شما آسانى را و نميخواهد بر شما دشوارى را و از براى آنكه تمام كنيد آنعده را و براى آنكه ببزرگى ياد كنيد خدا را بر هدايت نمودن شما را و باشد كه شما شكر گذار شويد.
جلد 1 صفحه 228
تفسير
يعنى ايام معدودات ماه رمضان است و در فقيه از حضرت صادق (ع) روايت شده است كه همانا واجب نمود خداوند روزه ماه رمضان را بر پيغمبران ولى بر امت- هاى آنها واجب نفرمود و فضيلت داد خداوند اين امّت را كه واجب نمود روزه آنماه را بر آنها و پيغمبر خود و بدانكه مستفاد از اخبار ائمه اطهار آنستكه قرآن تمامى يكدفعه در شب قدر كه شب بيست و سوم ماه رمضان است نازل شده در بيت المعمور و شايد مراد نزول معنى قرآن باشد بر قلب پيغمبر (ص) چنانچه فرموده است خداوند در كتاب خود كه نازل كرد قرآن را روح الامين بر قلب تو پس از آن در ظرف مدت بيست سال از باطن قلب عالم امكان كه قلب مقدس نبوى است نازل و جارى بظاهر لسان مبارك گرديد بتوسط جبرئيل كه واسطه نزول الفاظ بوده و بتدريج براى آنحضرت قرائت نموده و در هر سال شب قدر براى ولى عصر بيان مجملات و تأويل متشابهات و تقييد مطلقات و تسجيل محكمات و تتميم مفصلات آن ميشود بطوريكه تمام وقائع سال از خير و شر و طاعت و معصيت و ولادت و وفات و رزق و آفات مشهود نظر مبارك ميگردد پس جدا ميشود حق از باطل و خير از شر و ايمان از كفر و محكم از متشابه و هدايت از ضلالت و سعادت از شقاوت و ظاهر ميگردد نشانهاى هدايت و حاصل ميشود فرقان از ضلالت و بعضى گفتهاند مراد از نزول قرآن در ماه رمضان نزول اول آنست و بعضى برآنند كه مراد انزال آنستكه تماما بآسمان دنيا و بعدا بتدريج بر پيغمبر (ص) نازل شده است و در منهج الصادقين اين قول را نسبت بروايتى از حضرت صادق (ع) هم داده است و بعضى گفتهاند مراد انزال آيه داله بر وجوب صوم شهر رمضان است كه حاصل معنى آن باشد كه ماه رمضان ماهى است كه نازل شده است در باره آن قرآن كه دلالت دارد بر حكم وجوب روزه آن ماه كه آن دلالت دارد بر شرف و قدر و منزلت آن ماه كه موجب مزيد اختصاص آن از بين ماهها بعبادت شده است در هر حال قرآن هادى و راهنماى خلق و مبين حلال و حرام و حدود و احكام و فارق بين حق و باطل است و از حضرت صادق (ع) روايت شده است كه قرآن تمامى كتاب است و فرقان محكم واجب العمل ميباشد و جمع بين روايات در اين مقام سهل است و محتاج ببيان نيست پس كسيكه حاضر است در ماه رمضان و مسافر نيست بايد روزه بدارد آن ماه را و در تهذيب از حضرت صادق (ع) روايت نموده است كه
جلد 1 صفحه 229
چون ماه رمضان داخل شود از براى خداوند در آن شرطى است كه فرموده كسيكه حاضر باشد بايد روزه بگيرد پس نبايد مسافرت نمايد مگر در حج و عمره يا ماليكه خوف دارد تلف شود يا براى نجات مؤمنى كه ميترسد از هلاك او و جائز نيست خارج شود براى اتلاف مال برادر مؤمن خود و چون شب بيست و سوم گذشت مختار است در مسافرت بهر جا كه بخواهد، و كسيكه مريض باشد يا مسافر پس عده ديگرى از ايام روزه بدارد و اينكه مكرر بيان اين حكم را فرموده است براى آنستكه معلوم شود اين حكم الزامى است يعنى جائز نيست در اين دو صورت روزه بگيرد چون تكرار دلالت بر تأكيد دارد و تاكيد در رخصت راه ندارد پس معلوم ميشود حكم بر سبيل عزيمت است علاوه بر آنكه خداوند حكم روزه در ايام ديگر را مرتب فرموده است بر مرض يا سفر در ماه صيام نه بر هر يك از آندو و افطار و اگر بر سبيل رخصت بود بايد بفرمايد اگر مريض يا مسافر بوديد و افطار كرديد بايد قضاى آنرا در ايام ديگر بجا آوريد قدرى تأمل لازم دارد و اراده ميكند خداوند آنكه كار را بر شما آسان كند و مشكل نفرمايد براى اين امر نموده است شما را بافطار در مرض و سفر و در كافى از حضرت صادق (ع) نقل نموده است كه پيغمبر (ص) فرموده است خداوند احسان نموده است بر مرضى و مسافرين كه از نماز آنها كاسته و حكم نموده كه روزه را افطار كنند آيا سزاوار است اگر كسى بشما احسان كند رد احسان او را بنمائيد و در خصال از پيغمبر (ص) روايت نموده است كه خداوند هديهاى براى من و امتم فرستاده است كه براى هيچيك از امم نفرستاده است و اين اكرامى است از خداوند نسبت بما عرض كردند آن اكرام چيست فرمود افطار در سفر و تقصير در نماز پس كسيكه تخلف نمايد رد هديه خدا را نموده است و در اخبار بسيارى وارد شده است كه روزه در سفر مانند افطار در حضر است و در بعضى از روايات تصريح شده كه بايد قضائش را بجا بياورد و در بعضى مقيد شده است بصورت علم بحكم و در بعضى از حد مرض سؤال شده جواب فرمودند انسان بصيرتش باستطاعت و طاقت خود زيادتر است از غير و در بعضى از چشم درد سؤال شده جواب فرمودند در هر صورت كه مضر باشد روزه افطار در آن صورت واجب است و در بعضى بخوف ضرر اكتفا شده است اما حد سفرى كه موجب افطار است هشت فرسخ است ذهابا يا ذهابا و ايابا در صورتى كه منقطع نشود بقصد
جلد 1 صفحه 230
اقامه عشره يا مرور بوطن يا اقامت سى روز مترددا با شرائط مفصله كه در كتب فقهيه ذكر شده است و تشريع حكم قضا براى تكميل صيام ايام رمضان است كه آنچه از عدد ايام در آن ماه افطار نموديد در خارج رمضان از ايام سال قضا كنيد و لتكملوا بتشديد نيز قرائت شده است و براى آنستكه تكبير و تعظيم و تمجيد نمائيد خداوند را بر هدايت نمودن او شما را و سزاوار است شكرگزارى نمائيد بر تسهيل امر از جانب خداوند بر شما خلاصه آنكه هم موفق بهدايت شديد هم عده صيام شما كامل شده است هم امر با سهولت انجام يافته پس جاى شكرگزارى است و در فقيه از حضرت رضا (ع) روايت شده است كه همانا خداوند مقرر فرمود تكبير را در نماز عيد بيشتر از ساير نمازها براى آنكه تكبير تعظيم و تمجيد خداوند است بر هدايت و عافيت پس از آن ذيل اين آيه را تلاوت فرمود و در كافى از حضرت صادق (ع) روايت نموده استكه مستحب است در شب عيد فطر در نماز مغرب و عشا و در نماز صبح و نماز عيد اين تكبير را بگويند اللّه اكبر اللّه اكبر لا اله الا اللّه و اللّه اكبر و للّه الحمد اللّه اكبر على ما هدانا و اين است مراد از قول خداوند و لتكملوا العده يعنى صيام و لتكبروا اللّه على ما هديكم و در زاد المعاد اين تكبيرات را بعد از اين چهار نماز مستحب مؤكد شمرده است.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
شَهرُ رَمَضانَ الَّذِي أُنزِلَ فِيهِ القُرآنُ هُديً لِلنّاسِ وَ بَيِّناتٍ مِنَ الهُدي وَ الفُرقانِ فَمَن شَهِدَ مِنكُمُ الشَّهرَ فَليَصُمهُ وَ مَن كانَ مَرِيضاً أَو عَلي سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِن أَيّامٍ أُخَرَ يُرِيدُ اللّهُ بِكُمُ اليُسرَ وَ لا يُرِيدُ بِكُمُ العُسرَ وَ لِتُكمِلُوا العِدَّةَ وَ لِتُكَبِّرُوا اللّهَ عَلي ما هَداكُم وَ لَعَلَّكُم تَشكُرُونَ (185)
( «آن روزهاي چند» ماه رمضان است که قرآن در آن نازل شد، در حالي که قرآن هدايت كننده مردم، و داراي دلائل آشكارايي از هدايت و تميز بين حق و باطل است، پس كسي که از شما حاضر باشد در ماه رمضان بايد روزه بگيرد و كسي که مريض يا در سفر باشد بايد روزهاي ديگر غير ماه رمضان روزه بگيرد خداوند نسبت بشما آساني را اراده ميكند و دشواري را اراده نميكند براي اينكه عدد را تكميل كنيد و خدا را بر آنچه شما را هدايت نمود تكبير نمائيد و باشد که شما او را شكرگزاري كنيد) شَهرُ رَمَضانَ خبر است براي مبتداء محذوف تقديرش «هي اي تلك الايام شهر رمضان» و بيان اينکه مبتداء در آيه قبل شده و بعضي گفتند مبتداست و خبرش الَّذِي أُنزِلَ فِيهِ القُرآنُ است و جمله بيان أَيّاماً مَعدُوداتٍ است و شهر بمعني ماه است و آن را شهر گفتند براي اينكه بواسطه رؤيت هلال مشهور و ظاهر است و رمضان از ماده رمض است و آن شدت گرماي روز و تابيدن آفتاب بر زمين ريگزار است و ممكن است که علت تسميه اينکه ماه باين اسم اينکه بوده که در موقع وضع اسماء ماهها ماه نهم در فصل تابستان بوده است و در بعضي اخبار دارد که رمضان اسامي خدا است و سزاوار نيست که گفته شود رمضان آمد و رمضان رفت بلكه گفته شود شهر رمضان آمد يا رفت و اينکه كلمه غير منصرف است.
جلد 2 - صفحه 333
و شهر رمضان بنص اخبار افضل شهور است چنانچه در خطبه شعبانيه که شيخ صدوق ره از حضرت رضا عليه السّلام از آباء گرامش از امير المؤمنين عليه السّلام روايت كرده که فرمود «
خطبنا رسول اللّه صلّي اللّه عليه و آله و سلّم ذات يوم فقال ايها النّاس قد اقبل اليكم شهر اللّه بالبركة و الرحمة و المغفرة شهر هو عند اللّه افضل الشهور و ايامه افضل الايام و لياليه افضل الليالي و ساعاته افضل الساعات دعيتم فيه الي ضيافة اللّه و جعلتم فيه من اهل كرامة اللّه انفاسكم فيه تسبيح و نومكم فيه عبادة و عملكم فيه مقبول و دعائكم فيه مستجاب
» تا آخر خطبه و نظير همين خطبه را در مجمع البيان از حضرت باقر (ع) روايت كرده که فرمود: «
خطب رسول اللّه صلّي اللّه عليه و آله و سلّم النّاس في آخر جمعة من شعبان فحمد اللّه و انثي عليه ثم قال ايها النّاس قد اظلكم شهر فيه ليلة خير من الف شهر و هو شهر رمضان فرض اللّه صيامه الي آخر الخطبه
» و بالجمله اخبار در فضيلت ماه رمضان زياد از اينکه است که بتوان در اينجا نقل نمود و مهمّترين فضيلت آن همان نزول قرآن در آن است چنانچه ميفرمايد الَّذِي أُنزِلَ فِيهِ القُرآنُ صفت شهر رمضان يا خبر آن است يعني از خصائص ماه مبارك رمضان اينست که قرآن در آن نازل شده و چنانچه در مقدمه كتاب در مراتب نزول قرآن متذكر شديم مراد از نزول قرآن در ماه رمضان نزول مرتبه جمعي آن دفعة واحده بر قلب مبارك پيغمبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم است که بعد از آن در ظرف بيست و سه سال نجوما بوسيله جبرئيل امين بر پيغمبر نازل گرديد و پيغمبر براي مردم تلاوت فرمود.
و از اينکه آيه بضميمه آيه اول سوره قدر و سوره دخان ثابت ميگردد که شب قدر در ماه مبارك رمضان است.
هُديً لِلنّاسِ صفت قرآن است چنانچه در آيات بسيار باين صفت ستوده
جلد 2 - صفحه 334
شده مانند إِنَّ هذَا القُرآنَ يَهدِي لِلَّتِي هِيَ أَقوَمُ«1» و هذا بَيانٌ لِلنّاسِ وَ هُديً وَ مَوعِظَةٌ لِلمُتَّقِينَ«2» و تِلكَ آياتُ الكِتابِ الحَكِيمِ هُديً وَ رَحمَةً لِلمُحسِنِينَ«3» و غير اينها از آيات ديگر و بيان هدايت قرآن مفصلا در ذيل تفسير آيه شريفه:
ذلِكَ الكِتابُ لا رَيبَ فِيهِ هُديً لِلمُتَّقِينَ«4» ذكر شد و در اينجا بيك نكته اشاره ميكنيم: وجه اينكه در اينکه آيه قرآن را نسبت بعموم ناس هادي ميشمارد و در اول سوره هدايت قرآن را مخصوص بمتقين ميداند اينست که در اينجا علت نزول قرآن و غرض از انزال آن را که هدايت عموم مردم است بيان ميكند و در اول سوره كساني را که بهره كامل از هدايت قرآن ميبرند ذكر مينمايد و آنان اهل تقوي و پرهيزگاران ميباشند.
وَ بَيِّناتٍ مِنَ الهُدي وَ الفُرقانِ صفت بعد از صفت براي قرآن است يعني علاوه بر اينكه داراي يك جنبه هدايت عمومي براي همه مردم است داراي دليلهاي واضح و آشكارا و فارق بين حق و باطل نيز ميباشد که راه حق را بخوبي روشن و از راه باطل جدا ميسازد و جاي شبهه براي كسي باقي نميگذارد.
فَمَن شَهِدَ مِنكُمُ الشَّهرَ فَليَصُمهُ نكات بلاغت را در اينکه آيات توجه نمائيد:
اولا در آيه اولي در مقام تشريع اصل صوم بدون تعيين مقدار و زمان آن بر آمده و براي اينكه ثقيل و گران بر آنان نباشد تذكر به اينكه حكم مستحدثي نبوده بلكه در امم سابقه هم بوده است علاوه بر اينكه موجب حصول تقوي ميگردد و سپس در آيه ثانيه براي اينكه تصور نشود امر مشكلي و در مدت طويلي است فرمود اينکه روز در ايام كم و مدت معدودي است آن هم بر همه شما نيست بلكه
1- سوره بني اسرائيل آيه 9
2- سوره آل عمران آيه 138
3- سوره لقمان آيه 2- 3
4- مجلد اول ص 121
جلد 2 - صفحه 335
اگر مريض يا مسافر باشيد روزه بر شما واجب نيست و بايد در روزهاي ديگر قضا كنيد و اگر كساني که تحمل روزه براي آنها مشكل است ميتوانند افطار كنند و بجاي هر روز مدي از طعام بمساكين دهند پس از آن در آيه سوم فضيلت ماه رمضان را گوشزد فرموده که ماهي است قرآن در آن نازل شده و بعد از تمهيد اينکه مقدمات و زمينه چينيها ميفرمايد هر كس در شهر رمضان حاضر است واجب است روزه بگيرد.
و امّا توهم اينكه اينکه جمله يعني فَمَن شَهِدَ مِنكُمُ الشَّهرَ فَليَصُمهُ ناسخ جمله قبل يعني وَ عَلَي الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ فِديَةٌ طَعامُ مِسكِينٍ است که آيه قبل تخيير بين صوم و روزه است و آيه بعد ايجاب روزه مينمايد، توهم فاسدي است براي اينكه اولا اينکه آيات شدت ارتباط را با يكديگر دارند و پيداست که در يك موقع نازل شده که اول زمان تشريع صوم باشد و نسخ قبل از رسيدن زمان عمل درست نيست و ثانيا شمول اينکه جمله از باب اطلاق است و آيه قبل مقيد است و با ذكر مقيد قبلا جايي براي اطلاق نميماند و مقدمات حكمت جاري نيست.
وَ مَن كانَ مَرِيضاً أَو عَلي سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِن أَيّامٍ أُخَرَ مراد از ايام اخر روزهاي غير شهر رمضان است و آن از شوال تا شعبان موسع است و وقت معيني براي آنها جعل نشده ولي بايد بماه رمضان ديگر نرسد که اگر برسد هم قضا و هم كفاره دارد و آوردن اينکه جمله در اينجا از باب تكرار نيست زيرا در آيه سابقه زمان عمل معين نشده بود تنها براي تمهيد حكم بيان نمود که روزه در ايام معدودي بر شما واجب شد و مريض و مسافر هم در روزهاي ديگري روزه بگيرند ولي در اينکه آيه زمان فعل را معين فرموده و مريض و مسافر در آن زمان را هم ميفرمايد در روزهاي ديگر روزه بگيرند.
يُرِيدُ اللّهُ بِكُمُ اليُسرَ وَ لا يُرِيدُ بِكُمُ العُسرَ خداوند در برداشتن روزه
جلد 2 - صفحه 336
از مريض و مسافر در ماه رمضان و توسعه در زمان قضاء آن، آساني و سهولت را براي شما اراده نموده و عسر و حرج را از شما برداشته چنانچه در جعل همه احكام اينکه معني را اراده نموده و اينکه را دين سهله و سمحه قرار داده است.
وَ لِتُكمِلُوا العِدَّةَ اينکه جمله عطف بر جمله قبل است باعتبار معني كانّ تقدير اينست «فعل اللّه ذلک ليتيسر عليكم و لتكملوا العدة» اينکه روزه در روزهاي غير ماه رمضان را براي مريض و مسافر قرار داد تا كار را بر شما آسان كند و تعداد روزه را که در ماه رمضان افطار نمودهايد بعد از آن تمام بجاي آوريد تا اگر از فيض وقت که شهر رمضان باشد محروم شدهايد از فيض مقدار و كميّت محروم نگرديد.
وَ لِتُكَبِّرُوا اللّهَ عَلي ما هَداكُم و براي اينكه خداي را بعظمت ياد كنيد بر اينكه شما را هدايت كرد چون تشريع صوم براي اتصاف بصفات ربوبي است و پس از توفيق بانجام وظيفه براي اينكه مبادا صائمين گرفتار عجب شوند بايد متذكر عظمت و كبريايي حق گردند چنانچه در هر امري که انسان در خود يا ديگري احساس بزرگي و عظمت نمود بايد تكبير بگويد و متوجه كبريايي خدا گردد و شايد علت جعل تكبيرات در بعد از مغرب و عشاء و صبح و نماز عيد در شب و روز عيد فطر و همچنين تكبيراتي که قبل از زيارات ائمه وارد شده همين نكته باشد وَ لَعَلَّكُم تَشكُرُونَ و براي اينكه خدا را سپاسگزار باشيد که چنين حكم پر فائده و با فضيلت و مثوبتي براي شما وضع نموده و شما را بچنين طاعتي موفق فرموده و از فضائل ماه رمضان و روزه آن شما را برخوردار و بهرهمند ساخته است.
337
برگزیده تفسیر نمونه
اشاره
(آیه 185)- این آیه زمان روزه و قسمتی از احکام و فلسفههای آن را شرح میدهد، نخست میگوید: «آن چند روز معدود را که باید روزه بدارید ماه رمضان است» (شَهْرُ رَمَضانَ).
«همان ماهی که قرآن در آن نازل شد» (الَّذِی أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ).
«همان قرآنی که مایه هدایت مردم، و دارای نشانههای هدایت، و معیارهای سنجش حق و باطل است» (هُدیً لِلنَّاسِ وَ بَیِّناتٍ مِنَ الْهُدی وَ الْفُرْقانِ).
سپس بار دیگر حکم مسافران و بیماران را به عنوان تأکید بازگو کرده، میگوید: «کسانی که در ماه رمضان در حضر باشند باید روزه بگیرند، اما آنها که بیمار یا مسافرند روزهای دیگر را بجای آن روزه میگیرند» (فَمَنْ شَهِدَ مِنْکُمُ الشَّهْرَ فَلْیَصُمْهُ وَ مَنْ کانَ مَرِیضاً أَوْ عَلی سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَیَّامٍ أُخَرَ).
در قسمت آخر آیه بار دیگر به فلسفه تشریع روزه پرداخته، میگوید:
«خداوند راحتی شما را میخواهد و زحمت شما را نمیخواهد» (یُرِیدُ اللَّهُ بِکُمُ الْیُسْرَ وَ لا یُرِیدُ بِکُمُ الْعُسْرَ).
سپس اضافه میکند: «هدف آن است که شما تعداد این روزها را کامل کنید» (وَ لِتُکْمِلُوا الْعِدَّةَ).
و در آخرین جمله میفرماید: «تا خدا را بخاطر این که شما را هدایت کرده بزرگ بشمرید، و شاید شکر نعمتهای او را بگذارید» (وَ لِتُکَبِّرُوا اللَّهَ عَلی ما هَداکُمْ وَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ).
1- اثرات تربیتی، اجتماعی و بهداشتی روزه
اشاره
از فواید مهم روزه این است که روح انسان را «تلطیف»، و اراده انسان را «قوی»، و غرایز او را «تعدیل» میکند.
روزهدار باید در حال روزه با وجود گرسنگی و تشنگی از غذا و آب و همچنین لذت جنسی چشم بپوشد، و عملا ثابت کند که او همچون حیوان در بند اصطبل و علف نیست، او میتواند زمام نفس سرکش را به دست گیرد، و بر هوسها و شهوات خود مسلط گردد.
ج1، ص163
در حقیقت بزرگترین فلسفه روزه همین اثر روحانی و معنوی آن است.
خلاصه روزه انسان را از عالم حیوانیت ترقی داده و به جهان فرشتگان صعود میدهد، جمله «لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ» (باشد که پرهیزکار شوید) اشاره به همه این حقایق است.
و نیز حدیث معروف الصّوم جنّة من النّار: «روزه سپری است در برابر آتش دوزخ» اشاره به همین موضوع است.
و نیز در حدیث دیگری از پیامبر صلّی اللّه علیه و آله میخوانیم: «بهشت دری دارد به نام «ریان» (سیراب شده) که تنها روزه داران از آن وارد میشوند.
اثر اجتماعی روزه
بر کسی پوشیده نیست روزه یک درس مساوات و برابری در میان افراد اجتماع است. در حدیث معروفی از امام صادق علیه السّلام نقل شده که «هشام بن حکم» از علت تشریع روزه پرسید، امام علیه السّلام فرمود: «روزه به این دلیل واجب شده که میان فقیر و غنی مساوات برقرار گردد، و این بخاطر آن است که غنی طعم گرسنگی را بچشد و نسبت به فقیر ادای حق کند، چرا که اغنیاء معمولا هر چه را بخواهند برای آنها فراهم است، خدا میخواهد میان بندگان خود مساوات باشد، و طعم گرسنگی و درد و رنج را به اغنیاء بچشاند تا به ضعیفان و گرسنگان رحم کنند».
اثر بهداشتی و درمانی روزه
در طب امروز و همچنین طب قدیم، اثر معجزهآسای «امساک» در درمان انواع بیماریها به ثبوت رسیده، زیرا میدانیم: عامل بسیاری از بیماریها، زیادهروی در خوردن غذاهای مختلف است، چون مواد اضافی، جذب نشده به صورت چربیهای مزاحم در نقاط مختلف بدن، یا چربی و قند اضافی در خون باقی میماند، این مواد اضافی در لابلای عضلات بدن در واقع لجنزارهای متعفنی برای پرورش انواع میکروبهای بیماریهای عفونی است، و در این حال بهترین راه برای مبارزه با این بیماریها نابود کردن این لجنزارها از طریق امساک و روزه است! روزه زبالهها و مواد اضافی و جذب نشده بدن را میسوزاند، و در واقع بدن را «خانهتکانی» میکند.
ج1، ص164
در حدیث معروفی پیغمبر صلّی اللّه علیه و آله اسلام میفرماید: «صوموا تصحّوا»: «روزه بگیرید تا سالم شوید».
و در حدیث معروف دیگر نیز از پیغمبر صلّی اللّه علیه و آله رسیده است (المعدة بیت کلّ داء و الحمیة رأس کلّ دواء): «معده خانه تمام دردها است و امساک بالاترین داروها»
2- روزه در امّتهای پیشین
از تورات و انجیل فعلی نیز بر میآید که روزه در میان یهود و نصاری بوده و اقوام و ملل دیگر هنگام مواجه شدن با غم و اندوه روزه میگرفتهاند، و نیز از تورات برمیآید که موسی (ع) چهل روز روزه داشته است، و همچنین به هنگام توبه و طلب خشنودی خداوند، یهود روزه میگرفتند.
حضرت مسیح نیز چنانکه از «انجیل» استفاده میشود، چهل روز، روزه داشته.
به این ترتیب اگر قرآن میگوید «کَما کُتِبَ عَلَی الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ» (همان گونه که بر پیشینیان نوشته شد) شواهد تاریخی فراوانی دارد که در منابع مذاهب دیگر- حتی بعد از تحریف- به چشم میخورد.
3- امتیاز ماه مبارک رمضان
این که ماه رمضان برای روزه گرفتن انتخاب شده در آیه مورد بحث نکته برتری آن چنین بیان شده که قرآن در این ماه نازل گردیده، و در روایات اسلامی نیز چنین آمده است که همه کتابهای بزرگ آسمانی «تورات»، «انجیل»، «زبور»، «صحف» و «قرآن» همه در این ماه نازل شدهاند.
امام صادق علیه السّلام میفرماید: «تورات» در ششم ماه مبارک رمضان، «انجیل» در دوازدهم و «زبور» در هیجدهم و «قرآن مجید» در شب قدر نازل گردیده است.
به این ترتیب ماه رمضان همواره ماه نزول کتابهای بزرگ آسمانی و ماه تعلیم و تربیت بوده است. برنامه تربیتی روزه نیز باید با آگاهی هر چه بیشتر و عمیقتر از تعلیمات آسمانی هماهنگ گردد، تا جسم و جان آدمی را از آلودگی گناه شستشو دهد.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم