آیه 19 سوره اعراف: تفاوت بین نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{قرآن در قاب|وَيَا آدَمُ اسْكُنْ أَنْتَ وَزَوْجُكَ الْجَنَّةَ فَكُلَا مِنْ...» ایجاد کرد) |
(←ترجمه های فارسی) |
||
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۱ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۱۵: | سطر ۱۵: | ||
|-| | |-| | ||
انصاریان= | انصاریان= | ||
− | و [گفتیم:] ای آدم! تو و همسرت در این بهشت سکونت گیرید، و از هر جا [و هر نوع میوه ای] که خواستید بخورید، و به این درخت نزدیک مشوید که | + | و [گفتیم:] ای آدم! تو و همسرت در این بهشت سکونت گیرید، و از هر جا [و هر نوع میوه ای] که خواستید بخورید، و به این درخت نزدیک مشوید که از ستمکاران [بر خود] خواهید شد. |
|-| | |-| | ||
فولادوند= | فولادوند= | ||
سطر ۲۶: | سطر ۲۶: | ||
و ای آدم! تو و همسرت در بهشت ساکن شوید! و از هر جا که خواستید، بخورید! امّا به این درخت نزدیک نشوید، که از ستمکاران خواهید بود!» | و ای آدم! تو و همسرت در بهشت ساکن شوید! و از هر جا که خواستید، بخورید! امّا به این درخت نزدیک نشوید، که از ستمکاران خواهید بود!» | ||
</tabber> | </tabber> | ||
+ | |||
==ترجمه های انگلیسی(English translations)== | ==ترجمه های انگلیسی(English translations)== | ||
<tabber> | <tabber> | ||
سطر ۴۱: | سطر ۴۲: | ||
</tabber> | </tabber> | ||
==معانی کلمات آیه== | ==معانی کلمات آیه== | ||
− | + | اسكن: يعنى سكنى و مسكن اختيار كن. امر به سكنى است، نه سكون. | |
+ | |||
+ | فكلا: تثنيه «كل» است. يعنى: بخوريد شما دو نفر. | ||
+ | |||
+ | شئتما: يعنى خواستيد شما دو نفر. مصدر آن شىء است. «شاءه، شيئا». | ||
− | == تفسیر آیه == | + | شجرة: شجر: درخت. واحد آن شجره است، مثل: ثمر، ثمرة.<ref>تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی</ref> |
+ | ==تفسیر آیه== | ||
<tabber> | <tabber> | ||
تفسیر نور= | تفسیر نور= | ||
سطر ۶۳: | سطر ۶۹: | ||
در اين كه مراد از «جنّة» و بهشتى كه آدم در آن ساكن بود، چيست؟ اقوال مختلفى بيان شده است؛ بعضى آن را همان بهشت موعود مىدانند و خلود و جاودانگى در آن را از آنِ كسانى مىدانند كه به واسطهى عمل و جزا داخل آن شدهاند، و در مورد غير آن چنين نيست، چنانكه پيامبر صلى الله عليه و آله در شب معراج وارد آنجا شد و برگشت؛ امّا امام صادق عليه السلام فرمود: | در اين كه مراد از «جنّة» و بهشتى كه آدم در آن ساكن بود، چيست؟ اقوال مختلفى بيان شده است؛ بعضى آن را همان بهشت موعود مىدانند و خلود و جاودانگى در آن را از آنِ كسانى مىدانند كه به واسطهى عمل و جزا داخل آن شدهاند، و در مورد غير آن چنين نيست، چنانكه پيامبر صلى الله عليه و آله در شب معراج وارد آنجا شد و برگشت؛ امّا امام صادق عليه السلام فرمود: | ||
− | + | ----- | |
«1». عيونالاخبار، ج 1، ص 306. | «1». عيونالاخبار، ج 1، ص 306. | ||
سطر ۸۱: | سطر ۸۷: | ||
3- با بودن راه مجاز «فَكُلا»، راه ممنوعه رفتن ظلم است. «فَتَكُونا مِنَ الظَّالِمِينَ» | 3- با بودن راه مجاز «فَكُلا»، راه ممنوعه رفتن ظلم است. «فَتَكُونا مِنَ الظَّالِمِينَ» | ||
− | }} | + | ----- |
+ | «1». تفسير اثنىعشرى.}} | ||
|-| | |-| | ||
سطر ۱۹۲: | سطر ۱۹۹: | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
− | <div style="font-size:smaller"><references/></div> | + | <div style="font-size:smaller"><references /></div> |
==منابع== | ==منابع== | ||
− | * [[تفسیر نور]]، [[محسن قرائتی]]، [[تهران]]:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم | + | |
− | * [[اطیب البیان فی تفسیر القرآن]]، [[سید عبدالحسین طیب]]، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم | + | *[[تفسیر نور]]، [[محسن قرائتی]]، [[تهران]]:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم |
− | * [[تفسیر اثنی عشری]]، [[حسین حسینی شاه عبدالعظیمی]]، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول | + | *[[اطیب البیان فی تفسیر القرآن]]، [[سید عبدالحسین طیب]]، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم |
− | * [[تفسیر روان جاوید]]، [[محمد ثقفی تهرانی]]، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم | + | *[[تفسیر اثنی عشری]]، [[حسین حسینی شاه عبدالعظیمی]]، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول |
− | * [[برگزیده تفسیر نمونه]]، [[ناصر مکارم شیرازی]] و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش | + | *[[تفسیر روان جاوید]]، [[محمد ثقفی تهرانی]]، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم |
− | * [[تفسیر راهنما]]، [[علی اکبر هاشمی رفسنجانی]]، [[قم]]:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم | + | *[[برگزیده تفسیر نمونه]]، [[ناصر مکارم شیرازی]] و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش |
+ | *[[تفسیر راهنما]]، [[علی اکبر هاشمی رفسنجانی]]، [[قم]]:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم | ||
[[رده:آیات سوره اعراف]] | [[رده:آیات سوره اعراف]] | ||
[[رده:ترجمه و تفسیر آیات قرآن]] | [[رده:ترجمه و تفسیر آیات قرآن]] |
نسخهٔ کنونی تا ۳۱ اوت ۲۰۲۰، ساعت ۰۵:۱۵
<<18 | آیه 19 سوره اعراف | 20>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و ای آدم، تو با جفتت در بهشت منزل گزینید و از هر جا (و هر چه) بخواهید تناول کنید و لیکن نزدیک این درخت نروید (درخت گندم یا انگور یا سیب یا غیره) که از ستمکاران خواهید گشت.
و [گفتیم:] ای آدم! تو و همسرت در این بهشت سکونت گیرید، و از هر جا [و هر نوع میوه ای] که خواستید بخورید، و به این درخت نزدیک مشوید که از ستمکاران [بر خود] خواهید شد.
«و اى آدم! تو با جفت خويش در آن باغ سكونت گير، و از هر جا كه خواهيد بخوريد، و[لى] به اين درخت نزديك مشويد كه از ستمكاران خواهيد شد.»
اى آدم، تو و همسرت در بهشت مكان گيريد. از هر جا كه خواهيد بخوريد ولى به اين درخت نزديك مشويد كه در شمار بر خويش ستمكنندگان خواهيد شد.
و ای آدم! تو و همسرت در بهشت ساکن شوید! و از هر جا که خواستید، بخورید! امّا به این درخت نزدیک نشوید، که از ستمکاران خواهید بود!»
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
اسكن: يعنى سكنى و مسكن اختيار كن. امر به سكنى است، نه سكون.
فكلا: تثنيه «كل» است. يعنى: بخوريد شما دو نفر.
شئتما: يعنى خواستيد شما دو نفر. مصدر آن شىء است. «شاءه، شيئا».
شجرة: شجر: درخت. واحد آن شجره است، مثل: ثمر، ثمرة.[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ يا آدَمُ اسْكُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُكَ الْجَنَّةَ فَكُلا مِنْ حَيْثُ شِئْتُما وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونا مِنَ الظَّالِمِينَ «19»
و اى آدم! تو و همسرت در آن باغ (بهشت گونه) ساكن شو و از (هرگونه و هرچه و) هرجا خواستيد بخوريد، و (لى) نزديك اين درخت نشويد كه از ستمكاران (بر خويش) خواهيد شد.
نکته ها
مشابه اين آيه، در سورهى بقره آيهى 35 نيز گذشت.
امام رضا عليه السلام در مورد اينكه درختى كه مورد نهى قرار گرفت آيا گندم است يا انگور و يا چيز ديگرى است، مىفرمايد: «چون درختان بهشتى ميوههاى متنوّعى مىدهد، تمام اقوال را شامل مىشود». «1»
خداوند اراده كرده بود كه انسان به عنوان خليفهى او در روى زمين زندگى كند، «إِنِّي جاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً» «2» و براى نشان دادن اين شايستگى به ديگران، حقايقى را به انسان تعليم داد، آنگاه دستور سجده بر او را داد و در بهشت قرارش داد و سپس اوّلين تكليف را به او فرمان مىدهد و موضوع تعهّد و مسئوليّت و اختيار شروع مىشود و پس از آن مجازات تخلّف از تكليف و ورود به زمين و تلاش براى تكامل صورت مىگيرد و همهى اين مراحل بر پايهى علم الهى صورت گرفت، چنانكه حضرت على عليه السلام پس از بيان اين مراحل واستقرار انسان در روى زمين مىفرمايد: علم خداوند در مورد او به وقوع پيوست. «3»
در اين كه مراد از «جنّة» و بهشتى كه آدم در آن ساكن بود، چيست؟ اقوال مختلفى بيان شده است؛ بعضى آن را همان بهشت موعود مىدانند و خلود و جاودانگى در آن را از آنِ كسانى مىدانند كه به واسطهى عمل و جزا داخل آن شدهاند، و در مورد غير آن چنين نيست، چنانكه پيامبر صلى الله عليه و آله در شب معراج وارد آنجا شد و برگشت؛ امّا امام صادق عليه السلام فرمود:
«1». عيونالاخبار، ج 1، ص 306.
«2». بقره، 30.
«3». نهجالبلاغه، خطبه 91.
جلد 3 - صفحه 35
«بهشت آدم، يكى از باغهاى دنيا بوده است». «1» زيرا در بهشت موعود، امر و نهى و تكليف وجود ندارد.
پیام ها
1- ابتدا موارد مجاز و راههاى صحيح را باز كنيد، سپس موارد ممنوع را گوشزد كنيد. فَكُلا ... لا تَقْرَبا
2- نزديك شدن به حرام و مناطق ممنوعهى احكام الهى، آلودگى به گناه را به دنبال دارد. لا تَقْرَبا ... فَتَكُونا ...
3- با بودن راه مجاز «فَكُلا»، راه ممنوعه رفتن ظلم است. «فَتَكُونا مِنَ الظَّالِمِينَ»
«1». تفسير اثنىعشرى.
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ يا آدَمُ اسْكُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُكَ الْجَنَّةَ فَكُلا مِنْ حَيْثُ شِئْتُما وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونا مِنَ الظَّالِمِينَ «19»
پس از طرد ابليس خطاب به آدم و حوا فرمود:
وَ يا آدَمُ اسْكُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُكَ الْجَنَّةَ: و گفتيم ما اى آدم مسكن نما تو و زوجهات حوا در بهشت. نزد بعضى خلد بوده، زيرا معرف به «الف» و «ل» عهد جز آن بهشت معهود نيست. و جمعى گفتهاند: بهشت خلد نبوده، چه مقتضاى آن دوام باشد. ديگران جواب داده كه از بهشت خلد آنكس بيرون نيايد كه بر سبيل ثواب و جزا داخل شود. اما آنكه بر سبيل مصلحت مدتى در آنجا و مكلف هم باشد، منافات ندارد خروجش. و نيز در ليلة الاسرى حضرت ختمى مرتبت صلّى اللّه عليه و آله و سلّم داخل و خارج، و جبرئيل نيز مكرر در آن داخل شده. علامه مجلسى رحمه اللّه فرمايد: بهشت دنيا بوده كه ارواح مؤمنين در عالم برزخ در آنجا متنعمند.
تبصره: محدث كلينى و ابن بابويه و على بن ابراهيم قمى رضوان اللّه عليهم از حضرت صادق عليه السّلام روايت نموده كه: بهشت آدم عليه السّلام از
جلد 4 صفحه 29
بوستانهاى دنيا بوده كه آفتاب و ماه در آن طلوع مىكند. و اگر بهشت خلد بود هر آينه خارج نمىشد از آن.
فَكُلا مِنْ حَيْثُ شِئْتُما: پس بخوريد اى آدم و حوا از هر چيز و هر جا و هر وقت به هر نحو كه خواهيد. اجازه و رخصت و اباحه عام است به شما در تصرف و انتفاع، چه اين مقام و همه اشياء آن از كل و جزء، خاصه و براى انتفاع شما آفريده شده و جميع اقسام نعم از مأكولات و مشروبات و ملبوسات آنچه مشتهيات نفسيه و تلذ ذات عينيه كه نه چشمى ديده و نه گوشى شنيده و نه خطور در قلب بشرى نموده، موجود است در آن. وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ: و نزديك مشويد اى آدم و حوا اين درخت را، وداعى و دامنگير تناول آن نگرديد.
اين نهى تنزيهى است نه تحريمى، چه در بهشت شيئى حرام و نجس نيست تا نهى تحريمى عرضى به آن تعلق يابد. و نهى تنزيهى آنست كه مرتكب آن ناقص از ثواب و نفع مىشود.
سيّد مرتضى علم الهدى رحمه اللّه فرمايد: شيوع استعمال نهى در تنزيه مانع است از حمل بر معنى حقيقى بدون قرينه. بنابراين مخالفت اين نهى ترك اولى باشد نه معصيت، زيرا مخالفت نهى تحريمى، منافى عصمت است.
فَتَكُونا مِنَ الظَّالِمِينَ: پس اگر خورديد آن منهى را، از ستم كنندگان باشيد به نقصان ثواب؛ يعنى به خوردن آن، ثواب و عطائى كه به نخوردن مقرر است از شما نقص و كم گردد. و ظلم به نسبت به انبياء معصومين نقصان حصول ثواب كلى باشد. و در لغت و قرآن، ظلم به معنى نقصان آمده چنانچه آيه: وَ لَمْ تَظْلِمْ مِنْهُ شَيْئاً به لم تنقص شيئا تفسير شده.
تنبيه: مفسرين را در شجره منهيه اقوالى است: 1- گندم. 2- انگور. 3- كافور. 4- عناب. 5- زنجبيل. 6- شجره علم.
تفسير برهان- از حضرت رضا عليه السّلام سؤال شد آن شجره چيست، مردم اختلاف كردهاند در گندم و انگور و غيره. حضرت فرمود: تمام حق است، زيرا درخت بهشت انواع ميوهها را دارا است. «1»
«1» تفسير برهان، جلد اوّل، صفحه 83، حديث 13.
جلد 4 صفحه 30
و امام حسن عسكرى عليه السّلام فرمود: اين شجره علم محمد و آل محمد عليهم السلام است. بدرستى كه منحصر ساخت ايشان را به آن علم از ساير مخلوقات، پس فرمود: نزديك مشويد اى آدم و حوا اين شجره علم را، بدرستى كه آن خاصه محمد و آل محمد عليهم السلام است و تناول نكند از آن شجره به امر خدا مگر ايشان. و از آن شجره بود آنچه تناول نمودند حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و حضرت على و فاطمه و حسنين عليهم السلام بعد از اطعام ايشان مسكين و يتيم و اسير را تا آنكه بعد، احساس ننمودند گرسنگى، و نه تشنگى، و نه زحمت و مشقت را؛ و آن شجرى است كه مميز شده ما بين اشجار جنّت. «1»
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ يا آدَمُ اسْكُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُكَ الْجَنَّةَ فَكُلا مِنْ حَيْثُ شِئْتُما وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونا مِنَ الظَّالِمِينَ «19»
ترجمه
و اى آدم ساكن شو تو و جفتت در بهشت پس بخوريد از هر جا كه خواسته باشيد و نزديك مشويد ايندرخت را پس بشويد از ستمكاران.
تفسير
پس از ختم مكالمه با شيطان خداوند حضرت آدم را مخاطب فرمود پس تقدير كلام و قلنا يا آدم است يعنى و گفتيم اى آدم و بيان مراد و تفسير اين آيه در سوره بقره مفصّلا گذشت.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ يا آدَمُ اسكُن أَنتَ وَ زَوجُكَ الجَنَّةَ فَكُلا مِن حَيثُ شِئتُما وَ لا تَقرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونا مِنَ الظّالِمِينَ «19»
و اي آدم سكونت پيدا كن تو و جفت تو در بهشت پس بخوريد از هر چه ميخواهيد و نزديك نشويد اينکه شجره را پس ميباشيد از ظلم كنندگان.
اينکه آيه شريفه با آيات بعد از آيات مشكله قرآن است و كلمات مفسرين
جلد 7 - صفحه 289
و اخبار هم اختلاف شديد دارد و در سوره بقره آيه 33 و 34 در مجلد اول بيان شده و ما در اينجا بقدر فهم خود چند جمله متذكر ميشويم:
جمله اولي- وَ يا آدَمُ اسكُن أَنتَ وَ زَوجُكَ الجَنَّةَ اولا امر اسكن امر ترخيصي است نه وجوبي و نه استحبابي و مراد سكونت و منزل گرفتن است نه سكون مقابل حركت و ثانيا تعبير بزوج دون الزوجة براي اينست که زوج مرد غير از زن نميشود نظير حائض، حامل، مقرب و امثال آنها، و ثالثا ظاهرا بقرينه چند آيه بعد که اهبِطُوا باشد جنّة آخرت است که پيغمبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم شب معراج تشريف برد و مائده بر اهل بيت عليهم السّلام ميآمد نه جنة دنيا زيرا امروز تمام كره زمين مشهود است و همچه جنتي در او نيست حتي اگر بگويي زير آب رفته آنهم مكشوف ميشود چنانچه شهر جابلسا و جابلقا شيخ احمد احسائي هم از اينکه قبيل و خبر بريد خضري هم از اينکه باب است نبايد چيزي گفت که خلافش ظاهر و هويدا باشد فَكُلا مِن حَيثُ شِئتُما اينکه امر هم ترخيص و اباحه است يعني براي شما ضرري و خسارتي ندارد هر چه بخواهيد ميل كنيد و متمايل باشيد.
وَ لا تَقرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ اينکه نهي ارشادي است نه تحريمي و نه تنزيهي لذا تعبير بترك اولي ميكنيم نه حرام و نه مكروه و سرّ آن اينست که اينکه شجره هر چه بوده گندم يا انگور يا چيز ديگر سفل دارد که بايد دفع شود از محل غايت و محل بول و بهشت جاي مدفوعات نيست لذا بايد از بهشت خارج شوند.
فَتَكُونا مِنَ الظّالِمِينَ همين جمله دلالت دارد بر اينكه نهي ارشادي است زيرا مراد ظلم بنفس است که خود را از نعم بهشتي و سكونت آن محروم كردند و خود را دچار محنتها و بليات دنيا نمودند که امير المؤمنين عليه السّلام ميفرمايد
دار بالبلاء محفوفة.
290
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 19)- وسوسههای شیطانی در لباسهای دلپذیر! از این به بعد فصل دیگری از سرگذشت آدم را بیان میکند، نخست خداوند به آدم و همسرش دستور میدهد که: «و ای آدم! تو و همسرت (حوّا) در بهشت سکونت اختیار کنید» (وَ یا آدَمُ اسْکُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُکَ الْجَنَّةَ).
از این جمله چنین استفاده میشود که آدم و حوّا در بدو خلقت در بهشت نبودند سپس به سوی بهشت راهنمایی شدند.
در این هنگام، نخستین تکلیف و امر و نهی پروردگار به این صورت، صادر شد: «شما از هر نقطهای و از هر درختی از درختان بهشت که میخواهید تناول کنید، اما به این درخت معین نزدیک نشوید که از ستمگران خواهید بود» (فَکُلا مِنْ حَیْثُ شِئْتُما وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَکُونا مِنَ الظَّالِمِینَ).
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم