آیه 1 سوره انبیاء: تفاوت بین نسخهها
(←معانی کلمات آیه) |
|||
سطر ۴۱: | سطر ۴۱: | ||
</tabber> | </tabber> | ||
==معانی کلمات آیه== | ==معانی کلمات آیه== | ||
− | «حِسَابُهُمْ»: محاسبه ایشان. مراد زمان حساب و کتاب گرفتن از آنان است که قیامت است. | + | «حِسَابُهُمْ»: محاسبه ایشان. مراد زمان حساب و کتاب گرفتن از آنان است که قیامت است. |
+ | |||
==تفسیر آیه== | ==تفسیر آیه== | ||
<tabber> | <tabber> |
نسخهٔ کنونی تا ۱ اوت ۲۰۲۰، ساعت ۰۴:۵۳
<<1 | آیه 1 سوره انبیاء | 2>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
روز حساب مردم بسیار نزدیک شده و مردم سخت غافلند و اعراض میکنند.
مردم را [هنگام] حسابرسی [آنچه در مدت عمرشان انجام داده اند] نزدیک شده در حالی که آنان با [فرو افتادن] در غفلت [از دلایل اثبات کننده معاد] روی گردانند.
براى مردم [وقت] حسابشان نزديك شده است، و آنان در بىخبرى رويگردانند.
روز حساب مردم نزديك شد و آنان همچنان به غفلت رويگردانند.
حساب مردم به آنان نزدیک شده، در حالی که در غفلتند و روی گردانند!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
«حِسَابُهُمْ»: محاسبه ایشان. مراد زمان حساب و کتاب گرفتن از آنان است که قیامت است.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
سوره انبيا
سورهى انبيا، مكّى است و يكصد و دوازده آيه دارد.
در اين سوره به داستان شانزده نفر از پيامبران كه مورد عنايت پروردگار واقع گرديدهاند، اشاره شده است.
همچنين در اين سوره، وعيد و انذار، بيش از وعده و بشارت بكار رفته است.
براى تلاوت اين سوره، بركاتى ذكر كردهاند كه از جمله آنها، آسان شدن حساب در قيامت و مصافحه با انبيا عليهم السلام است، به شرط آنكه اين تلاوت، عاشقانه «حبا لها» و مقدّمهى ايمان و عمل باشد. «1»
«1». تفسير نمونه.
تفسير نور(10جلدى)، ج5، ص: 420
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان
اقْتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسابُهُمْ وَ هُمْ فِي غَفْلَةٍ مُعْرِضُونَ «1»
(زمان) حساب مردم نزديك شده است، در حالى كه آنان در بى خبرى، (از آن) روى گردانند!
نکته ها
سؤال: با توجّه به اينكه معناى «غفلت» بى توجّهى نسبت به چيزى، و معناى «اعراض» روىگرداندن با توجّه از چيزى است، پس چگونه كه در آيه غفلت واعراض در كنار هم مطرح شدهاند؟
پاسخ: غفلت و بى توجّهى دو گونه است:
الف: غفلتى كه شخص با هشدار بيدار مىشود.
ب: غفلتى كه مقدّمهى اعراض است، يعنى شخصِ غافل نمىخواهد بيدار شود. همچون كسى كه خودش را به خوابزده كه با صدا زدن نيز چشم خود را باز نمىكند.
از آنجا كه غالب مردم از معاد و حساب غافلند، خداوند اين غفلت را به همه مردم نسبت داده است وگرنه هميشه گروهى از مردم، استثنا هستند. در آيه 97 همين سوره، به اقرار به غفلت از زبان خود مردم نيز اشاره شده است. «يا وَيْلَنا قَدْ كُنَّا فِي غَفْلَةٍ مِنْ هذا»
جلد 5 - صفحه 421
نگاهى به مسئله حساب در روز قيامت
آنچه از آيات بدست مىآيد اين است كه:
1- همهى افراد مورد سؤال قرار مىگيرند. «فَلَنَسْئَلَنَّ الَّذِينَ أُرْسِلَ إِلَيْهِمْ وَ لَنَسْئَلَنَّ الْمُرْسَلِينَ» «1»
2- همهى اعمال مورد محاسبه واقع مىشود. «لَتُسْئَلُنَّ عَمَّا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ» «2»
3- همهى احوال مورد رسيدگى قرار مىگيرد. «إِنْ تُبْدُوا ما فِي أَنْفُسِكُمْ أَوْ تُخْفُوهُ يُحاسِبْكُمْ بِهِ اللَّهُ» «3»
4- از همهى اعضاى بدن انسان سؤال خواهد شد. إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ ... كُلُّ أُولئِكَ كانَ عَنْهُ مَسْؤُلًا «4»
5- از نعمتهاى الهى سؤال مىشود. «ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ» «5»
6- همه كارها را در هر كجا و به هر اندازه كه باشد حاضر خواهند ساخت. «إِنْ تَكُ مِثْقالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ فَتَكُنْ فِي صَخْرَةٍ» «6»
در اوّلين سؤال، از نماز خواهند پرسيد و به حساب امور مهمى چون، جوانى، عمر، راه كسب درآمد و هزينهى آن و بويژه مسألهى رهبرى و ولايت خواهند پرداخت وهمين بس كه خداوند، خود، حسابرسى خواهد بود. «كَفى بِنا حاسِبِينَ» «7»
پیام ها
1- حسابرسى مردم قطعى است. «اقْتَرَبَ» (بكار رفتن فعل ماضى به جاى مضارع، نشانهى قطعى بودن است.)
2- قيامت و زمان حسابرسى را دور نپنداريم. «اقْتَرَبَ»
3- حساب، براى همه انسانهاست. «لِلنَّاسِ»
4- نظم وحساب، لازمهى يك زندگى كامل است. «حِسابُهُمْ» (انسان، پديدهاى
«1». اعراف، 16.
«2». نحل، 93.
«3». بقره، 284.
«4». اسراء، 36.
«5». نحل، 93.
«6». لقمان، 16.
«7». انبياء، 47.
جلد 5 - صفحه 422
تصادفى نيست، بلكه موجودى هدفدار و بر مبناى حساب و محاسبه است.)
5- گاهى بايد براى جذب حواسها، سخن را كوبنده و هشدار دهنده آغاز كرد.
سوره با جمله «اقْتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسابُهُمْ» شروع شده است.
6- اين حساب است كه به سراغ انسانها مىآيد، هر چند آنان از حساب، غافل باشند ويا از آن بگريزند. «اقْتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسابُهُمْ» ونفرمود: «اقترب الناس الى حسابهم»
7- غفلت، زمانى خطرناك است كه بر اساس بىاعتنايى باشد. «غَفْلَةٍ مُعْرِضُونَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
اقْتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسابُهُمْ وَ هُمْ فِي غَفْلَةٍ مُعْرِضُونَ «1»
«1» ثواب الاعمال، ص 135.
جلد 8 - صفحه 358
اقْتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسابُهُمْ: 1- نزديك شد براى مردمان زمان محاسبه ايشان كه قيامت باشد، يعنى نزديك شد زمان محاسبه حق تعالى از مردم و سؤال فرمود ايشان را از نعمتها كه آيا مقابله نمودند به شكر گزارى، و از اوامر خود كه آيا امتثال نمودند به فرمانبردارى، و از نواهى خود كه آيا اجتناب نمودند به پرهيزكارى. و توصيف قيامت به نزديكى به جهت آنكه آينده مىباشد، و هر چه آيندنى است نزديك خواهد بود. 2- آنكه يكى از اشراط و علامات قيامت، مبعث حضرت خاتم النبيين است، زيرا فرمود: انا و السّاعة كهاتين «1». من و قيامت مانند دو انگشت هستيم. 3- زمان نزديك مىشود به بسيارى آنچه بگذرد و كمى آنچه باقى ماند، پس كم خواهد بود بالنسبه به آنچه گذشته.
وَ هُمْ فِي غَفْلَةٍ مُعْرِضُونَ: و حال آنكه ايشان در غفلت اعراض كنندگانند، يعنى روى برمىگردانند از تفكر نمودن در محاسبه و احوال قيامت و مهيا شدن براى آن. يا غافلند و اعراض مىكنند از ايمان به آن كه چنين روز محاسبه و جزائى خواهند داشت.
تنبيه: آيه شريفه آگاهى است به روز باز پسين قيامت، و هشيارى است بر استعداد و مهيا شدن براى محاسبه حضرت احديت. و البته اين همه تأكيدات كثيره كتابهاى آسمانى و پيغمبران الهى در تحقيق محاسبه و جزاى اعمال، بيهوده و عبث و لغو نخواهد بود، و عاقل را بر فرض عدم يقين، لا اقل ظنى حاصل آيد. و بديهى است به حكم عقل كه دفع ضرر مظنون، واجب خواهد بود.
بنابراين، فرمايش: (حاسبوا قبل ان تحاسبوا) «2» را گوشزد خود قرار داده، عمر عزيز گرانبها را به غفلت و بيهوده نگذارند.
نهج البلاغه- حضرت امير المؤمنين عليه السلام در ذيل خطبهاى فرمايد:
و اعلموا عباد اللّه انّ عليكم رصدا من انفسكم و عيونا من جوارحكم و حفاظ صدق
«1» مجمع البيان، ج 4، ص 39.
«2» نهج البلاغه فيض السلام، خطبه 89، ص 225.
جلد 8 - صفحه 359
يحفظون اعمالكم و عدد انفاسكم لا تستروكم منهم ظلمة ليل داج و لا يكنّكم منهم باب ذور تاج و انّ غدا من اليوم قريب يذهب اليوم بما فيه و يجىء الغد لاحقا به ...
بدانيد بندگان خدا بدرستى كه بر شما ديدبانى است از خود نفسهاى شما و جاسوسها از اعضاى شما، و نگاهدارنده صادق است از ملائكه كه حفظ مىكند كردارهاى شما را و عدد نفسهاى شما، نمىپوشاند شما را از ايشان تاريكيهاى شب تار و قلعههاى در بسته پنهان، و مخفى نتوان نمود عملهاى شما را از آن ملائكه حفظه اعمال، البته مطلع مىشوند و بتحقيق كه فرداى قيامت نزديك است و بدرستى كه امروز دنيا مىرود با آنچه در آن است، و مىآيد فرداى آخرت در عقب آن. «1».
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
اقْتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسابُهُمْ وَ هُمْ فِي غَفْلَةٍ مُعْرِضُونَ «1» ما يَأْتِيهِمْ مِنْ ذِكْرٍ مِنْ رَبِّهِمْ مُحْدَثٍ إِلاَّ اسْتَمَعُوهُ وَ هُمْ يَلْعَبُونَ «2» لاهِيَةً قُلُوبُهُمْ وَ أَسَرُّوا النَّجْوَى الَّذِينَ ظَلَمُوا هَلْ هذا إِلاَّ بَشَرٌ مِثْلُكُمْ أَ فَتَأْتُونَ السِّحْرَ وَ أَنْتُمْ تُبْصِرُونَ «3» قالَ رَبِّي يَعْلَمُ الْقَوْلَ فِي السَّماءِ وَ الْأَرْضِ وَ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ «4»
بَلْ قالُوا أَضْغاثُ أَحْلامٍ بَلِ افْتَراهُ بَلْ هُوَ شاعِرٌ فَلْيَأْتِنا بِآيَةٍ كَما أُرْسِلَ الْأَوَّلُونَ «5»
ترجمه
نزديك شد براى مردم حسابشان و آنها در بيخبرى اعراض- كنندگانند
نيامد آنها را هيچ موجب تذكرى از پروردگارشان تازه وارد مگر آنكه شنيدند آنرا و آنها بازى ميكردند
در حاليكه مشغول بود دلهاشان و پنهان داشتند راز گوئى را آنانكه ستم نمودند كه آيا اين باشد مگر انسانى مانند شما آيا ميآئيد نزد سحر با آنكه شما مىبينيد
گفت پروردگار من ميداند گفتار را در آسمان و زمين و او است شنواى دانا
بلكه گفتند فراهم آورده خوابها است بلكه افترا زده است آنرا بلكه او خيال باف است پس بايد بياورد براى ما معجزى چنانچه فرستاده شدند پيشينيان.
تفسير
- خداوند خبر داده بكفّار مكه كه قيامت و حساب مردم نزديك شد با آنكه آنها در غفلت از ياد مرگ و عذاب قيامت و معرض از ذكر خدا و آيات او و تفكر در خاتمه امر خودشانند و در مجمع فرموده كه خداوند وصف فرمود قيامت و حساب را بنزديكى براى آنكه يكى از علائم قيامت بعثت پيغمبر خاتم است چون آنحضرت فرمود مبعوث شدم من و قيامت مانند اين دو و گفتهاند اشاره بانگشت سبّابه و وسطى فرمود و از امير المؤمنين عليه السّلام نقل شده كه دنيا بسرعت ميگذرد و باقى نمانده از او مگر مختصرى و آنكه هر امر محقّق الوقوعى نزديك است و ميشود آنرا واقع خواند و بايد از براى وقوع آن آماده بود و در ميان انقراض اسلام و
جلد 3 صفحه 539
روز قيامت فاصلهاى نيست ولى نازل نشد براى آنها از جانب خداوند هيچ آيه و سورهاى كه موجب تنبّه و استبصار آنها بود تازه بتازه نو بنو مگر آنكه شنيدند و ملعبه خودشان قرار دادند و سخريّه و استهزاء كردند و اين نبود مگر براى آنكه دلهاى آنها بكلّى از ياد خدا غافل و مشغول بامور دنيا بود بطوريكه مجال تدبّر و تفكّر در آيات الهى را نداشتند و خيلى محرمانه با هم زير گوشى صحبت ميكردند كه مگر اين مدّعى نبوّت بشرى نيست مانند شما چرا ميرويد گوش بسخنان او ميدهيد با آنكه مىبينيد هر كس باو نزديك ميشود او را بسحر مجذوب خود ميكند و در اين راز گوئى پنهانى ظلم مينمودند بخودشان و به پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و مردم كه چنين نسبت ناروائى بآنحضرت ميدادند و خودشان و آنها را از فيض استماع قرآن و هدايت بحقّ باز ميداشتند گويا تصوّر مينمودند بشر عادى نميشود پيغمبر باشد و جاذبه قرآن را حمل بر سحرى مينمودند كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در زمان قرائت بكار ميبرد و ميخواستند محرمانه چارهجوئى كنند براى جلوگيرى از پيشرفت امر آنحضرت و خداوند دستور داد به پيغمبر خود كه بفرمايد و فرمود پروردگار من ميداند سخن هر سخنگوئى را در آسمان باشد يا در زمين آشكار بگويد يا پنهان و او شنوا است اقوال بندگان را و دانا است بأسرار و ضمائر آنان و بجاى كلمه قال جمعى از قرّاء قل قرائت نمودهاند و اين بيچارهها در موضوع پيغمبر متحيّر بودند گاهى ميگفتند ساحر است كه گذشت گاهى ميگفتند خوابهاى پريشان مىبيند و آنها را مانند ضغث كه دسته گياه مختلط از خشك و تر و قوى و ضعيف را گويند جمعآورى نموده و اضغاث كه جمع آنست از آن خوابها تحويل ما ميدهد و گاهى صريحا ميگفتند العياذ باللّه كذّاب است و افترا بخدا ميبندد و گاهى ميگفتند شاعر است و خيال بافى ميكند و نميدانستند چه بگويند و چگونه اعجاز قرآن را منكر شوند در خاتمه امر ناچار شدند كه بگويند ما اين معجزهاى را كه تو آوردى قبول نداريم اگر ميخواهى ما ايمان بياوريم بايد مانند ناقه صالح يا عصاى موسى يا احياء موتى خارق عادتى بدلخواه ما بياورى.
جلد 3 صفحه 540
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحِيمِ
اقتَرَبَ لِلنّاسِ حِسابُهُم وَ هُم فِي غَفلَةٍ مُعرِضُونَ «1»
نزديك شده است از براي جميع افراد ناس حساب آنها و آنها در غفلت هستند و اعراض ميكنند.
(اقتَرَبَ لِلنّاسِ حِسابُهُم): نوع مفسرين تفسير كردند بروز قيامت که يوم- الحساب است. بنا بر اينکه تفسير چون انسان هر چه پيش رود نزديكتر ميشود بروز باز پرس، و اينکه جمله رد كساني است که ميگويند: كو تا روز قيامت، امام زمان ظاهر شود، دوره رجعت پيش آيد، عالم برزخ طي شود تا روز قيامت بر پا گردد.
ولي جواب از اينکه، يكي فرمايش منسوب به پيغمبر است که فرمود:
اذا مات إبن آدم قامت قيامته. و موت نزديكترين اشياء است بانسان چنانچه از امير المؤمنين عليه السلام پرسيدند: نزديك چيست و نزديكتر چيست!- فرمود:
جلد 13 - صفحه 134
هر چه آينده است نزديك است، و مرگ از همه نزديكتر است، و همان شب اوّل قبر از او سؤال ميكنند، که يكي از ضروريات مذهب سؤال قبر است، و از همان وقت مردن جاي او را در بهشت يا جهنّم نشان ميدهند، و از همان وقت يا متنعم به نعم الهي يا معذّب بعذاب او ميشود.
و ثانيا: دنيا و عالم برزخ بنظر بسيار كوتاه ميآيد حتي پس از بعث ميگويند چنانچه گذشت در سوره قبل (طه آيه 102) (يَومَ يُنفَخُ فِي الصُّورِ وَ نَحشُرُ المُجرِمِينَ يَومَئِذٍ زُرقاً يَتَخافَتُونَ بَينَهُم إِن لَبِثتُم إِلّا عَشراً، نَحنُ أَعلَمُ بِما يَقُولُونَ إِذ يَقُولُ أَمثَلُهُم طَرِيقَةً إِن لَبِثتُم إِلّا يَوماً».
(وَ هُم فِي غَفلَةٍ مُعرِضُونَ): غفلت مقابل توجه است، مردم اصلا بفكر قيامت و حساب نيستند. پرده غفلت چشم آنها را بسته، پنبه غفلت گوش آنها را كر كرده. جز دنيا و زخارف آن چيزي در نظر ندارند- مرد آخر بين مبارك بندهاي است.
انسان بايد در كليه امور عواقب آن را مشاهده كند لذا اعراض ميكنند و گوش بفرمايشات انبياء و ائمه و علماء نميدهند. و از آنها دوري ميكنند. اينها ديگر قابل هدايت نيستند. بگذارد تا بميرد در عين خودپرستي.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 1)- این سوره با یک هشدار نیرومند به عموم مردم آغاز میشود، هشداری تکاندهنده و بیدار کننده، میگوید: «حساب مردم به آنها نزدیک شده، در حالی که آنها در غفلتند و روی گردانند» (اقْتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسابُهُمْ وَ هُمْ فِی غَفْلَةٍ مُعْرِضُونَ).
عمل آنها نشان میدهد که این غفلت و بیخبری سراسر وجودشان را گرفته و گر نه چگونه ممکن است انسان ایمان به نزدیکی حساب، آن هم از حسابگری فوق العاده دقیق، داشته باشد و این چنین همه مسائل را سرسری بگیرد و آلوده هر گونه گناه باشد؟
منظور از نزدیک شدن حساب و قیامت آن است که باقیمانده دنیا در برابر آنچه گذشته کم است، و به همین دلیل رستاخیز نزدیک خواهد بود (نزدیک نسبی) بخصوص این که از پیامبر اسلام (ص) نقل شده که فرمود: «بعثت من و روز قیامت مانند این دو است»! (به انگشت «سبابه» و «وسطی» که در کنار هم قرار دارند اشاره فرمود).
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم
- محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه.