آیه 95 سوره واقعه: تفاوت بین نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{قرآن در قاب|إِنَّ هَٰذَا لَهُوَ حَقُّ الْيَقِينِ|سوره=56|آیه =95}} {{مشخصات آیه...» ایجاد کرد) |
(←معانی کلمات آیه) |
||
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۴۱: | سطر ۴۱: | ||
</tabber> | </tabber> | ||
==معانی کلمات آیه== | ==معانی کلمات آیه== | ||
− | «هذا»: آنچه در این سوره راجع به سه گروه پیشتازان و دست راستیها و دست چپیها آمده است. «حَقُّ الْیَقِینِ»: عین واقعیت. حق و حقیقت. در قرآن عِلْمُ الْیَقِین | + | «هذا»: آنچه در این سوره راجع به سه گروه پیشتازان و دست راستیها و دست چپیها آمده است. «حَقُّ الْیَقِینِ»: عین واقعیت. حق و حقیقت. در قرآن عِلْمُ الْیَقِین و حَقُّ الْیَقِین آمده است. عِلْمُ الْیَقین، خبر راستینی است که انسان آن را میشنود و باور میدارد. عَیْنُ الْیَقین، آن است که انسان آن را میبیند. حَقُّ الْیَقِین، آن است که آن را با حواس ظاهری یا باطنی درک میکند. مثلاً اگر شخصی بگوید که در این ظرف سربسته، عسل است و تو هم او را راستگو بدانی، و یا مقداری از عسل بر دور و بر ظرف ریخته شده باشد، این علمالیقین است. اگر سرپوش ظرف را بردارند و عسل را در داخل آن ببینی، این عینالیقین است. و اگر مقداری را از آن انگشت بزنی و بخوری، این حقالیقین است که بالاتر از دوتای نخستین است. |
== تفسیر آیه == | == تفسیر آیه == | ||
سطر ۵۰: | سطر ۵۰: | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | {{ نمایش فشرده تفسیر| | ||
+ | فَأَمَّا إِنْ كانَ مِنَ الْمُقَرَّبِينَ «88» فَرَوْحٌ وَ رَيْحانٌ وَ جَنَّةُ نَعِيمٍ «89» | ||
+ | |||
+ | پس اگر او (محتضر) از مقرّبان باشد. راحت و رحمت و بهشت پر نعمت، روزى او خواهد بود. | ||
+ | |||
+ | وَ أَمَّا إِنْ كانَ مِنْ أَصْحابِ الْيَمِينِ «90» فَسَلامٌ لَكَ مِنْ أَصْحابِ الْيَمِينِ «91» | ||
+ | |||
+ | و امّا اگر از اصحاب يمين باشد، (به او گفته مىشود:) از طرف اصحاب يمين (كه هم فكران تو هستند) به تو سلام باد. | ||
+ | |||
وَ أَمَّا إِنْ كانَ مِنَ الْمُكَذِّبِينَ الضَّالِّينَ «92» فَنُزُلٌ مِنْ حَمِيمٍ «93» وَ تَصْلِيَةُ جَحِيمٍ «94» إِنَّ هذا لَهُوَ حَقُّ الْيَقِينِ «95» | وَ أَمَّا إِنْ كانَ مِنَ الْمُكَذِّبِينَ الضَّالِّينَ «92» فَنُزُلٌ مِنْ حَمِيمٍ «93» وَ تَصْلِيَةُ جَحِيمٍ «94» إِنَّ هذا لَهُوَ حَقُّ الْيَقِينِ «95» | ||
و امّا اگر از تكذيب كنندگان گمراه باشد، با آبى جوشان پذيرايى مىشود. | و امّا اگر از تكذيب كنندگان گمراه باشد، با آبى جوشان پذيرايى مىشود. | ||
+ | و ورود به دوزخ (جزاى اوست). همانا اين مطلب، حق و يقينى است. | ||
+ | |||
+ | فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظِيمِ «96» | ||
+ | |||
+ | پس به نام پروردگار بزرگوارت تسبيح كن. | ||
+ | |||
+ | ===نکته ها=== | ||
+ | |||
+ | «روح» به معناى راحت و آسايش و رحمت است. «رَيْحانٌ» به گياهان خوشبو و معطّر گفته مىشود، همچنين به معناى رزق و روزى نيز آمده است. «تَصْلِيَةُ» از «صلى» به معناى چشيدن، بريان شدن و افتادن است. | ||
+ | |||
+ | آغاز اين سوره، مردم را به سه دسته تقسيم كرد: «كُنْتُمْ أَزْواجاً ثَلاثَةً»: مقرّبان درگاه الهى، اصحاب يمين و اصحاب شمال، پايان سوره نيز سرنوشت اين سه گروه را تكرار مىكند. | ||
+ | |||
+ | هركس به ميزان قرب خود، پاداش دريافت مىدارد؛ چنانكه امام صادق عليه السلام فرمود: اگر محتضر از مقرّبان باشد، روح و ريحان در قبر و بهشت پر نعمت براى آخرت او مقرر | ||
+ | |||
+ | جلد 9 - صفحه 447 | ||
+ | |||
+ | مىشود. البتّه «مقربون» با توجّه به آيات 10 و 11، همان پيشتازان در ايمان و عمل صالح مىباشند. «وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ أُولئِكَ الْمُقَرَّبُونَ» | ||
+ | |||
+ | از اصحاب يمين در لحظه مرگ تنها رفع نگرانى مىشود تا قيامت پاداش دريافت كنند. | ||
+ | |||
+ | ظاهراً مراد از اصحاب يمين كسانى هستند كه نامه عملشان به دست راستشان داده مىشود كه در آيات 71 سوره اسراء و 19 سوره حاقّه و 7 سوره انشقاق از آنان با جمله «فَمَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ بِيَمِينِهِ»* نام برده است. مراد از اصحاب شمال نيز كسانى هستند كه نامه عملشان به دست چپشان داده مىشود. از امام باقر عليه السلام روايت شده كه منظور از «الْمُكَذِّبِينَ الضَّالِّينَ» مشركان مىباشند. «1» | ||
− | و ورود به | + | براى جمله «فَسَلامٌ لَكَ مِنْ أَصْحابِ الْيَمِينِ» چند معنا بيان شده است: |
+ | |||
+ | الف) به اهل بهشت (بدون آنكه شخص معيّنى در كار باشد) گفته مىشود: سلام بر تو. | ||
+ | |||
+ | ب) بهشتيان به پيامبر درود مىفرستند، بخاطر زحمات او كه آنان را به اين مقام رسانده است. | ||
+ | |||
+ | ج) پيامبر به خاطر رستگارى اين گروه در خير و سلامتى است. «2» | ||
+ | |||
+ | در آيه 51 خوانديم: «ثُمَّ إِنَّكُمْ أَيُّهَا الضَّالُّونَ الْمُكَذِّبُونَ، لَآكِلُونَ مِنْ شَجَرٍ مِنْ زَقُّومٍ» ولى در آيه 92 مىفرمايد: «وَ أَمَّا إِنْ كانَ مِنَ الْمُكَذِّبِينَ الضَّالِّينَ فَنُزُلٌ مِنْ حَمِيمٍ» چرا در آيه اول، ضالّين بر مكذّبين مقدّم شده و در پايان برعكس شده است؟ | ||
+ | |||
+ | پاسخ: به نظر مىرسد كه خطاب آيه اول در دنيا است كه انسان از انحراف و گمراهى به تكذيب كشيده مىشود، ولى در آخر سوره مسئله جان دادن مطرح است كه آغاز كيفر است و كيفر، از خلاف سنگين آغاز مىشود، تكذيب مهمتر از انحراف است. | ||
+ | |||
+ | در اين آيات، لحظات جان دادن سه گروه در كنار هم مطرح شده است تا انسان در اين نمايشگاه معنوى، كدام يك را انتخاب كند: فَرَوْحٌ وَ رَيْحانٌ وَ جَنَّةُ نَعِيمٍ ... فَنُزُلٌ مِنْ حَمِيمٍ وَ تَصْلِيَةُ جَحِيمٍ | ||
+ | |||
+ | براى پاداش مقرّبان و اصحاب يمين دليلى نيامده است، ولى براى كيفر كافران دليل آمده | ||
+ | |||
+ | «1». تفسير نورالثقلين. | ||
+ | |||
+ | «2». تفسير راهنما. | ||
+ | |||
+ | جلد 9 - صفحه 448 | ||
+ | |||
+ | كه چون مكذّب و ضالّ هستند. پس تنبيه، دليل مىخواهد ولى در لطف و محبت، كسى سراغ علّت نمىرود. «1» | ||
+ | |||
+ | امام صادق عليه السلام فرمود: پذيرايى با آب جوشان، در برزخ و قبر است و ورود به دوزخ، در قيامت است. «2» | ||
+ | |||
+ | اين سوره با ياد معاد آغاز و با نام معاد ختم گرديده است. | ||
+ | |||
+ | ===پیام ها=== | ||
+ | |||
+ | 1- مقرّبان، پس از جان دادن، بلافاصله به راحت و رفاه مىرسند. «فَرَوْحٌ وَ رَيْحانٌ» (حرف «ف» دلالت بر گذشت زمانى اندك مىكند.) | ||
+ | |||
+ | 2- مرگ براى مقرّبان، زمينهساز سه رحمت است: رهايى از غصّهها و سختىهاى دنيا «فَرَوْحٌ»، رسيدن به الطاف الهى «رَيْحانٌ» و رسيدن به كاميابى ابدى. «جَنَّةُ نَعِيمٍ» | ||
+ | |||
+ | 3- لحظات احتضار و مرگ و اخبار چگونگى جان دادن مقرّبان، اصحاب يمين و اصحاب شمال را باور كرده و جدّى بگيريم. «إِنَّ هذا لَهُوَ حَقُّ الْيَقِينِ» | ||
+ | |||
+ | 4- سختى جان دادن كفار و كيفر آنان با حميم و جحيم، حق و عادلانه است. | ||
+ | فَنُزُلٌ مِنْ حَمِيمٍ وَ تَصْلِيَةُ جَحِيمٍ ... إِنَّ هذا لَهُوَ حَقُّ الْيَقِينِ | ||
+ | |||
+ | 5- كيفر يك عمر انحراف و تكذيب، «الْمُكَذِّبِينَ الضَّالِّينَ» پذيرايى با نوشيدنى سوزان در جايگاهى آتشين است، «فَنُزُلٌ مِنْ حَمِيمٍ وَ تَصْلِيَةُ جَحِيمٍ» و خداوند از كيفر نابجا منزّه است. فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ ... | ||
+ | |||
+ | 6- وجود قيامت و نظام كيفر و پاداش، نشانه ربوبيّت خداوند در جهت تربيت انسان است كه ستايش پروردگار را مىطلبد. «فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظِيمِ» | ||
+ | |||
+ | «والحمدللّه ربّ العالمين» | ||
+ | |||
+ | «1» تفسير كبير فخررازى | ||
+ | |||
+ | «2» تفسير نورالثقلين | ||
+ | |||
+ | جلد 9 - صفحه 451 | ||
}} | }} | ||
سطر ۱۳۰: | سطر ۲۰۸: | ||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | ===برگزیده تفسیر نمونه=== | ||
{{نمایش فشرده تفسیر| | {{نمایش فشرده تفسیر| | ||
+ | (آیه 94)- و در پایان این سخن، میافزاید: «این مطلب حق و یقین است» (إِنَّ هذا لَهُوَ حَقُّ الْیَقِینِ). | ||
+ | |||
+ | «هذا» اشاره به احوال گروههای سهگانهای است که قبلا ذکر شده. | ||
+ | |||
(آیه 95)- «حال که چنین است: «پس به نام پروردگار بزرگت تسبیح کن» و او را منزه بشمار (فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّکَ الْعَظِیمِ). | (آیه 95)- «حال که چنین است: «پس به نام پروردگار بزرگت تسبیح کن» و او را منزه بشمار (فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّکَ الْعَظِیمِ). | ||
سطر ۱۳۷: | سطر ۲۱۹: | ||
«پایان سوره واقعه» | «پایان سوره واقعه» | ||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
}} | }} | ||
|-| | |-| |
نسخهٔ کنونی تا ۵ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۶:۱۴
<<94 | آیه 95 سوره واقعه | 96>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
این (وعد و وعید) البته یقین و حق و حقیقت است.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
«هذا»: آنچه در این سوره راجع به سه گروه پیشتازان و دست راستیها و دست چپیها آمده است. «حَقُّ الْیَقِینِ»: عین واقعیت. حق و حقیقت. در قرآن عِلْمُ الْیَقِین و حَقُّ الْیَقِین آمده است. عِلْمُ الْیَقین، خبر راستینی است که انسان آن را میشنود و باور میدارد. عَیْنُ الْیَقین، آن است که انسان آن را میبیند. حَقُّ الْیَقِین، آن است که آن را با حواس ظاهری یا باطنی درک میکند. مثلاً اگر شخصی بگوید که در این ظرف سربسته، عسل است و تو هم او را راستگو بدانی، و یا مقداری از عسل بر دور و بر ظرف ریخته شده باشد، این علمالیقین است. اگر سرپوش ظرف را بردارند و عسل را در داخل آن ببینی، این عینالیقین است. و اگر مقداری را از آن انگشت بزنی و بخوری، این حقالیقین است که بالاتر از دوتای نخستین است.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
فَأَمَّا إِنْ كانَ مِنَ الْمُقَرَّبِينَ «88» فَرَوْحٌ وَ رَيْحانٌ وَ جَنَّةُ نَعِيمٍ «89»
پس اگر او (محتضر) از مقرّبان باشد. راحت و رحمت و بهشت پر نعمت، روزى او خواهد بود.
وَ أَمَّا إِنْ كانَ مِنْ أَصْحابِ الْيَمِينِ «90» فَسَلامٌ لَكَ مِنْ أَصْحابِ الْيَمِينِ «91»
و امّا اگر از اصحاب يمين باشد، (به او گفته مىشود:) از طرف اصحاب يمين (كه هم فكران تو هستند) به تو سلام باد.
وَ أَمَّا إِنْ كانَ مِنَ الْمُكَذِّبِينَ الضَّالِّينَ «92» فَنُزُلٌ مِنْ حَمِيمٍ «93» وَ تَصْلِيَةُ جَحِيمٍ «94» إِنَّ هذا لَهُوَ حَقُّ الْيَقِينِ «95»
و امّا اگر از تكذيب كنندگان گمراه باشد، با آبى جوشان پذيرايى مىشود. و ورود به دوزخ (جزاى اوست). همانا اين مطلب، حق و يقينى است.
فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظِيمِ «96»
پس به نام پروردگار بزرگوارت تسبيح كن.
نکته ها
«روح» به معناى راحت و آسايش و رحمت است. «رَيْحانٌ» به گياهان خوشبو و معطّر گفته مىشود، همچنين به معناى رزق و روزى نيز آمده است. «تَصْلِيَةُ» از «صلى» به معناى چشيدن، بريان شدن و افتادن است.
آغاز اين سوره، مردم را به سه دسته تقسيم كرد: «كُنْتُمْ أَزْواجاً ثَلاثَةً»: مقرّبان درگاه الهى، اصحاب يمين و اصحاب شمال، پايان سوره نيز سرنوشت اين سه گروه را تكرار مىكند.
هركس به ميزان قرب خود، پاداش دريافت مىدارد؛ چنانكه امام صادق عليه السلام فرمود: اگر محتضر از مقرّبان باشد، روح و ريحان در قبر و بهشت پر نعمت براى آخرت او مقرر
جلد 9 - صفحه 447
مىشود. البتّه «مقربون» با توجّه به آيات 10 و 11، همان پيشتازان در ايمان و عمل صالح مىباشند. «وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ أُولئِكَ الْمُقَرَّبُونَ»
از اصحاب يمين در لحظه مرگ تنها رفع نگرانى مىشود تا قيامت پاداش دريافت كنند.
ظاهراً مراد از اصحاب يمين كسانى هستند كه نامه عملشان به دست راستشان داده مىشود كه در آيات 71 سوره اسراء و 19 سوره حاقّه و 7 سوره انشقاق از آنان با جمله «فَمَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ بِيَمِينِهِ»* نام برده است. مراد از اصحاب شمال نيز كسانى هستند كه نامه عملشان به دست چپشان داده مىشود. از امام باقر عليه السلام روايت شده كه منظور از «الْمُكَذِّبِينَ الضَّالِّينَ» مشركان مىباشند. «1»
براى جمله «فَسَلامٌ لَكَ مِنْ أَصْحابِ الْيَمِينِ» چند معنا بيان شده است:
الف) به اهل بهشت (بدون آنكه شخص معيّنى در كار باشد) گفته مىشود: سلام بر تو.
ب) بهشتيان به پيامبر درود مىفرستند، بخاطر زحمات او كه آنان را به اين مقام رسانده است.
ج) پيامبر به خاطر رستگارى اين گروه در خير و سلامتى است. «2»
در آيه 51 خوانديم: «ثُمَّ إِنَّكُمْ أَيُّهَا الضَّالُّونَ الْمُكَذِّبُونَ، لَآكِلُونَ مِنْ شَجَرٍ مِنْ زَقُّومٍ» ولى در آيه 92 مىفرمايد: «وَ أَمَّا إِنْ كانَ مِنَ الْمُكَذِّبِينَ الضَّالِّينَ فَنُزُلٌ مِنْ حَمِيمٍ» چرا در آيه اول، ضالّين بر مكذّبين مقدّم شده و در پايان برعكس شده است؟
پاسخ: به نظر مىرسد كه خطاب آيه اول در دنيا است كه انسان از انحراف و گمراهى به تكذيب كشيده مىشود، ولى در آخر سوره مسئله جان دادن مطرح است كه آغاز كيفر است و كيفر، از خلاف سنگين آغاز مىشود، تكذيب مهمتر از انحراف است.
در اين آيات، لحظات جان دادن سه گروه در كنار هم مطرح شده است تا انسان در اين نمايشگاه معنوى، كدام يك را انتخاب كند: فَرَوْحٌ وَ رَيْحانٌ وَ جَنَّةُ نَعِيمٍ ... فَنُزُلٌ مِنْ حَمِيمٍ وَ تَصْلِيَةُ جَحِيمٍ
براى پاداش مقرّبان و اصحاب يمين دليلى نيامده است، ولى براى كيفر كافران دليل آمده
«1». تفسير نورالثقلين.
«2». تفسير راهنما.
جلد 9 - صفحه 448
كه چون مكذّب و ضالّ هستند. پس تنبيه، دليل مىخواهد ولى در لطف و محبت، كسى سراغ علّت نمىرود. «1»
امام صادق عليه السلام فرمود: پذيرايى با آب جوشان، در برزخ و قبر است و ورود به دوزخ، در قيامت است. «2»
اين سوره با ياد معاد آغاز و با نام معاد ختم گرديده است.
پیام ها
1- مقرّبان، پس از جان دادن، بلافاصله به راحت و رفاه مىرسند. «فَرَوْحٌ وَ رَيْحانٌ» (حرف «ف» دلالت بر گذشت زمانى اندك مىكند.)
2- مرگ براى مقرّبان، زمينهساز سه رحمت است: رهايى از غصّهها و سختىهاى دنيا «فَرَوْحٌ»، رسيدن به الطاف الهى «رَيْحانٌ» و رسيدن به كاميابى ابدى. «جَنَّةُ نَعِيمٍ»
3- لحظات احتضار و مرگ و اخبار چگونگى جان دادن مقرّبان، اصحاب يمين و اصحاب شمال را باور كرده و جدّى بگيريم. «إِنَّ هذا لَهُوَ حَقُّ الْيَقِينِ»
4- سختى جان دادن كفار و كيفر آنان با حميم و جحيم، حق و عادلانه است. فَنُزُلٌ مِنْ حَمِيمٍ وَ تَصْلِيَةُ جَحِيمٍ ... إِنَّ هذا لَهُوَ حَقُّ الْيَقِينِ
5- كيفر يك عمر انحراف و تكذيب، «الْمُكَذِّبِينَ الضَّالِّينَ» پذيرايى با نوشيدنى سوزان در جايگاهى آتشين است، «فَنُزُلٌ مِنْ حَمِيمٍ وَ تَصْلِيَةُ جَحِيمٍ» و خداوند از كيفر نابجا منزّه است. فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ ...
6- وجود قيامت و نظام كيفر و پاداش، نشانه ربوبيّت خداوند در جهت تربيت انسان است كه ستايش پروردگار را مىطلبد. «فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظِيمِ»
«والحمدللّه ربّ العالمين»
«1» تفسير كبير فخررازى
«2» تفسير نورالثقلين
جلد 9 - صفحه 451
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم