آیه 19 سوره واقعه: تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) (←تفسیر آیه) |
(←معانی کلمات آیه) |
||
سطر ۴۱: | سطر ۴۱: | ||
</tabber> | </tabber> | ||
==معانی کلمات آیه== | ==معانی کلمات آیه== | ||
− | «لا | + | *'''لا يصدعون''': صدع: شكافتن. سر درد را از آن صداع گويند گويى سر را مىشكافد. «لا يصدعون»: به سر درد نمىافتند. |
+ | *'''ينزفون''': (از باب افعال). نزف و انزاف: خارج شدن و خارج كردن. لازم و متعدى هر دو آمده است «لا ينزفون» يعنى عقل خود را از دست نمىدهند (مست نمىشوند).<ref>تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج10، ص512</ref> | ||
== تفسیر آیه == | == تفسیر آیه == |
نسخهٔ کنونی تا ۲ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۱۶
<<18 | آیه 19 سوره واقعه | 20>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
نه هرگز از آنها (هر چه نوشند) دردسری یابند و نه مستی عقل و رنج خمار کشند.
که از نوشیدنش نه سردرد گیرند، و نه مست و بی خرد شوند،
[كه] نه از آن دردسر گيرند و نه بىخرد گردند.
از نوشيدنش نه سردرد گيرند و نه بيهوش شوند.
امّا شرابی که از آن درد سر نمیگیرند و نه مست میشوند!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
- لا يصدعون: صدع: شكافتن. سر درد را از آن صداع گويند گويى سر را مىشكافد. «لا يصدعون»: به سر درد نمىافتند.
- ينزفون: (از باب افعال). نزف و انزاف: خارج شدن و خارج كردن. لازم و متعدى هر دو آمده است «لا ينزفون» يعنى عقل خود را از دست نمىدهند (مست نمىشوند).[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
يَطُوفُ عَلَيْهِمْ وِلْدانٌ مُخَلَّدُونَ «17» بِأَكْوابٍ وَ أَبارِيقَ وَ كَأْسٍ مِنْ مَعِينٍ «18» لا يُصَدَّعُونَ عَنْها وَ لا يُنْزِفُونَ «19»
بر گردشان پسرانى هميشه نوجوان به خدمت مىگردند. با جامها و آبريزها و ظرفهايى از (شراب و نوشيدنىهاى گورا و) روان (پذيرايى مىنمايند). از آن نوشيدنىها نه سردرد مىگيرند و نه مست مىشوند.
تفسير نور(10جلدى)، ج9، ص: 422
وَ فاكِهَةٍ مِمَّا يَتَخَيَّرُونَ «20» وَ لَحْمِ طَيْرٍ مِمَّا يَشْتَهُونَ «21» وَ حُورٌ عِينٌ «22» كَأَمْثالِ اللُّؤْلُؤِ الْمَكْنُونِ «23»
و (براى آنان) ميوههايى از هر چه انتخاب كنند. و گوشت پرنده از هر نوع كه اشتها دارند. و زنانى سفيد روى، درشت چشم و زيبا، همچون مرواريد در صدف.
جَزاءً بِما كانُوا يَعْمَلُونَ «24»
پاداشى در برابر آنچه انجام مىدادند.
نکته ها
«اكواب» جمع «كوب» به جامِ بدون دسته و لوله گفته مىشود، نظير جامهاى نوشيدنى امروزى. «أَبارِيقَ» جمع «ابريق» ظرفى است كه لوله و دسته دارد نظير قورى. «كَأْسٍ» به ليوانِ لبريز از شراب و نوشيدنى گويند و «مَعِينٍ» به معناى نوشيدنى روان است.
«يُصَدَّعُونَ» از «صداع» به معناى سردرد است. (اينكه مىگويند: مصدّع شما نمىشوم، يعنى براى شما دردسر به وجود نمىآورم). «يُنْزِفُونَ» از «نزف» به معناى از دست دادن عقل است و در اصل به معناى خالى كردن تدريجى آب چاه است.
بهترين تعبير در مورد زنان بهشتى، مرواريد در صدف است، كه در عين زيبايى و درخشندگى، از دسترس نااهلان در امان و از نگاه نامحرمان به دور است. «حُورٌ عِينٌ كَأَمْثالِ اللُّؤْلُؤِ الْمَكْنُونِ»
پیام ها
1- مسئولين پذيرايى و شيوه پذيرايى بهشتيان، خصوصياتى دارد:
الف: هر لحظه در دسترس مىباشند. «يَطُوفُ»
ب: نوجوانانى با قيافهاى زيبا و دلپذيرند. «وِلْدانٌ»
ج: دلپذيرى آنان موسمى و لحظهاى نيست. «مُخَلَّدُونَ»
د: انواع وسايل پذيرايى را در دست دارند. «أكواب، أَبارِيقَ، كَأْسٍ»
جلد 9 - صفحه 423
ه: پذيرايى ابتدا با مايعات و نوشيدنىهاست. «كَأْسٍ مِنْ مَعِينٍ»
و: آنچه عرضه مىشود، آفاتى ندارد. لا يُصَدَّعُونَ ... لا يُنْزِفُونَ
ز: مواد پذيرايى، متعدّد و متنوّع و به انتخاب مهمان است. «فاكِهَةٍ مِمَّا يَتَخَيَّرُونَ»
ح: اولويّت با نوشيدنى، سپس ميوه و آنگاه غذاى گرم و مطبوع است. «مَعِينٍ، فاكِهَةٍ، لَحْمِ»
2- گوشت پرنده (گوشت سفيد)، بر گوشت چرنده (گوشت قرمز) برترى دارد. «لَحْمِ طَيْرٍ»
3- در نوع غذا، اشتها نقش اساسى دارد. «مِمَّا يَشْتَهُونَ»
4- زنانى بهشتىاند كه در عين زيبايى، عفيف و پاكدامن باشند. «حُورٌ عِينٌ كَأَمْثالِ اللُّؤْلُؤِ الْمَكْنُونِ»
5- تمام اسباب كاميابى، در بهشت فراهم است. فاكِهَةٍ ... لَحْمِ ... حُورٌ عِينٌ
6- كاميابىهاى بهشت، دائمى است. يَتَخَيَّرُونَ، يَشْتَهُونَ ... (فعل مضارع بر دوام و استمرار دلالت مىكند)
7- در شيوه تبليغ و دعوت به نيكىها، از نقش عمل در رسيدن به پاداشهاى اخروى، غفلت نكنيم. «جَزاءً بِما كانُوا يَعْمَلُونَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
لا يُصَدَّعُونَ عَنْها وَ لا يُنْزِفُونَ «19»
لا يُصَدَّعُونَ عَنْها: دردسر نكشند به سبب شرب آن، يعنى آن خمر را خمارى نباشد تا موجب صداع شود، و اين شراب طهور باشد، چنانچه در آيه ديگر فرمايد: «وَ سَقاهُمْ رَبُّهُمْ شَراباً طَهُوراً» «1». وَ لا يُنْزِفُونَ: و نه بىعقل و نه بىهوش و نه مست شوند از آن، بلكه عين لذت و كيف باشد.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
يَطُوفُ عَلَيْهِمْ وِلْدانٌ مُخَلَّدُونَ «17» بِأَكْوابٍ وَ أَبارِيقَ وَ كَأْسٍ مِنْ مَعِينٍ «18» لا يُصَدَّعُونَ عَنْها وَ لا يُنْزِفُونَ «19» وَ فاكِهَةٍ مِمَّا يَتَخَيَّرُونَ «20» وَ لَحْمِ طَيْرٍ مِمَّا يَشْتَهُونَ «21»
وَ حُورٌ عِينٌ «22» كَأَمْثالِ اللُّؤْلُؤِ الْمَكْنُونِ «23» جَزاءً بِما كانُوا يَعْمَلُونَ «24» لا يَسْمَعُونَ فِيها لَغْواً وَ لا تَأْثِيماً «25» إِلاَّ قِيلاً سَلاماً سَلاماً «26»
ترجمه
ميگردند گرد ايشان كودكانى كه هميشه بحال خوبى باقى هستند
با قدحها و تنگهاى بلور دستهدار و جامى از شراب ناب
نه سر درد ميگيرند از آن و نه مست ميشوند
و ميوه از آنچه اختيار نمايند
و گوشت پرنده از آنچه ميل كنند
و زنانى سفيد پوست سياه چشم
چون مرواريد در صدف پنهان
بجهت پاداش در مقابل آنچه ميكردند
نميشنوند در آن سخن بيهوده و نه نسبت بگناهى را
مگر گفتار سلام سلام را.
جلد 5 صفحه 128
تفسير
مقرّبان درگاه الهى كه در آيات سابقه شروع به بيان احوالشان شد پيشخدمتهائى دارند كه براى انجام اوامر ايشان حاضر و در اطراف تختهاى مرصع آنان در گردشند و مستفاد از بعضى روايات آنست كه آنها اطفالى هستند از اهل دنيا كه ثواب و گناهى نداشتند و خداوند در بهشت آنها را خدمتگزاران مقرّبان درگاه فرموده براى آنكه خدمت آنها گواراتر است و آنها هميشه بحال طراوت و تازگى باقى ميباشند و قمّى ره مخلّدون را بمسوّرون تفسير فرموده يعنى داراى سوار و دستبند و در روايت نبوى باطفال مشركين مخصوص شدهاند و بعضى آنها را غلمان بهشتى دانستهاند و در هر حال اينها با ظرفهائى از قبيل قدحها و تنگهاى دستهدار برّاق و جامها نوشابه و شراب طهور بهشتى را كه نه خمار و دردسر ميآورد و نه مستى و زوال عقل سقايت مينمايند براى ايشان و هر نوع ميوهئى را كه خواسته باشند و هر قسم كباب جوجه و مرغى را كه مايل باشند فورا در دسترسشان قرار ميدهند و حاضر ميكنند نزدشان در قدحها و در آنجا براى ايشان زنان سفيد پوست دست نخورده آهوى چشمانى هستند كه در لطافت و صفاء و بكارت و بهاء مانند مرواريدهاى تازه از صدف بيرون آمدهاند و بالاتر از همه آنكه تمام اينها را مستحقند كه بايشان داده شوند بپاداش اعمال صالحه و براى تحصيل علم و معرفتى كه در دنيا نمودهاند و آنجا صحبت لغو و بيهوده و چرند و بىاساس بهيچ وجه وجود ندارد كه كسى بزند يا بشنود و همچنين دروغ و غيبت و فحش و افترا و تهمت آنجا نيست آنجا فقط سلام و تعارف و تحيّت و خير مقدم و مباركباد بسلامتى و دوام نعمت رواج است كه با يكديگر معمول ميدارند و كلمه سلاما مفعول قيلا يا بدل يا صفت آنست و تكرار آن براى اشاره بافشاء سلام و كثرت وقوع آن در خارج است.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
عَلي سُرُرٍ مَوضُونَةٍ «15» مُتَّكِئِينَ عَلَيها مُتَقابِلِينَ «16» يَطُوفُ عَلَيهِم وِلدانٌ مُخَلَّدُونَ «17» بِأَكوابٍ وَ أَبارِيقَ وَ كَأسٍ مِن مَعِينٍ «18» لا يُصَدَّعُونَ عَنها وَ لا يُنزِفُونَ «19»
بر سريرهايي منظم و مرتب تكيه ميدهند چنانچه سلاطين بر تخت سلطنت تكيه ميدهند چون اينکه سابقين که انبياء و اوصياء انبياء هستند سلاطين اهل بهشت هستند زيرا اهل بهشت كساني هستند که متابعت اينها را كردهاند و در تحت فرمان آنها بودند.
جلد 16 - صفحه 396
مُتَقابِلِينَ که با هم محشور هستند و مقابل يكديگر تكيه دادهاند آنها هم به درجات مختلفه چنانچه ميفرمايد: تِلكَ الرُّسُلُ فَضَّلنا بَعضَهُم عَلي بَعضٍ بقره آيه 254.
يَطُوفُ عَلَيهِم وِلدانٌ مُخَلَّدُونَ غلمانهاي بهشت در حضور آنها خدمتگزار هستند و در تحت اوامر و فرمانهاي آنها رفت و آمد دارند.
بِأَكوابٍ وَ أَبارِيقَ وَ كَأسٍ مِن مَعِينٍ اكواب قدحهاي سرباز اباريق تنگهاي شربت كأس ليوان معين يكي از اقسام مشروبات بهشت لا يُصَدَّعُونَ عَنها شرابيست هيچگونه صداع و كسالت و مرض و ضعفي ندارد.
وَ لا يُنزِفُونَ مستي و بيهوشي و ذهاب عقل ندارد مثل شراب دنيا نيست که هم توليد مرض ميكند و هم عقل را زايل ميكند.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 19)- اما نه شرابی که عقل و هوش را ببرد و مستی آورد، بلکه هنگامی
ج5، ص74
که بهشتیان آن را مینوشند «از آن دردسر نمیگیرند و نه مست میشوند» (لا یُصَدَّعُونَ عَنْها وَ لا یُنْزِفُونَ).
تنها یک حالت نشئه روحانی توصیف ناپذیر به آنها دست میدهد که تمام وجودشان را در لذتی بینظیر فرو میبرد!
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج10، ص512
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم