آیه 49 سوره طور: تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) (←تفسیر آیه) |
(←معانی کلمات آیه) |
||
سطر ۴۱: | سطر ۴۱: | ||
</tabber> | </tabber> | ||
==معانی کلمات آیه== | ==معانی کلمات آیه== | ||
− | + | *'''ادبار''': پشت كردن.<ref>تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج10، ص381</ref> | |
== تفسیر آیه == | == تفسیر آیه == |
نسخهٔ کنونی تا ۳۱ مهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۶:۵۶
<<48 | آیه 49 سوره طور | 49>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و از شبانگاه هم پارهای به تسبیح خدا پرداز و هنگام فرو رفتن ستارگان هم (به نماز صبح) تسبیح خدا گوی.
و [نیز] پاره ای از شب و هنگام ناپدید شدن ستارگان [به سبب روشنایی صبح] خدا را تسبیح گوی.
و [نيز] پارهاى از شب، و در فروشدن ستارگان تسبيحگوى او باش.
و تسبيح گوى در پارهاى از شب و به هنگام ناپديد شدن ستارگان.
(همچنین) به هنگام شب او را تسبیح کن و به هنگام پشت کردن ستارگان (و طلوع صبح)!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
- ادبار: پشت كردن.[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ اصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ فَإِنَّكَ بِأَعْيُنِنا وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ حِينَ تَقُومُ «48»
براى (انجام) فرمان پروردگارت پايدارى كن، كه تو در ديد ما (و تحت حمايت ما) هستى و هنگامى كه (از خواب) بر مىخيزى، با ستايش پروردگارت او را به پاكى ياد كن.
وَ مِنَ اللَّيْلِ فَسَبِّحْهُ وَ إِدْبارَ النُّجُومِ «49»
پس پاسى از شب و به هنگام ناپديد شدن ستارگان، خدا را تسبيح كن.
نکته ها
اين سوره با سوگند به مكان مناجات شروع شد، «وَ الطُّورِ» و با فرمان مناجات پايان يافت. «وَ مِنَ اللَّيْلِ فَسَبِّحْهُ وَ إِدْبارَ النُّجُومِ»
جلد 9 - صفحه 300
با اينكه همهى اعمال و افكار انسانها زير نظر خداست، امّا خداوند به اولياى خود توجّه مخصوصى دارد، مثلًا به نوح عليه السلام مىفرمايد: ساخت كشتى تو زير نظر ماست. «اصْنَعِ الْفُلْكَ بِأَعْيُنِنا»* و به پيامبر اسلام مىفرمايد: تمام وجودت زير نظر ماست. «فَإِنَّكَ بِأَعْيُنِنا»
تسبيح از ستايش مهمتر است، فرمان تسبيح دوبار مطرح شد، ولى ستايش خداوند يكبار.
مراد از «إِدْبارَ النُّجُومِ»، هنگام طلوع فجر است كه ستارگان در نور صبح ناپديد مىشوند.
مفسّران، عبارتِ «مِنَ اللَّيْلِ فَسَبِّحْهُ» را به نمازشب در هنگام سحر تفسير كردهاند و در حديث مىخوانيم: مراد از «إِدْبارَ النُّجُومِ» دو ركعت نماز نافله قبل از نماز صبح است. «1»
پیام ها
1- در برابر افراد لجوج، بايد صبر و مقاومت كرد. آرى تبليغ دين در برابر تكذيبها و آزارها به صبر و حوصله نياز دارد. «وَ اصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ»
2- صبر اگر در راه اجراى فرمان الهى باشد، با ارزش است وگرنه يكدندگى و لجاجت و ضد ارزش محسوب مىشود. «وَ اصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ»
3- حكم و فرمان خداوند، در جهت تربيت و رشد انسان است. «لِحُكْمِ رَبِّكَ»
4- پيامبر نيز به حمايت خداوند نيازمند است. «فَإِنَّكَ بِأَعْيُنِنا»
5- آنچه انسان را صبور مىكند، آن است كه بداند زيرنظر خداست. «فَإِنَّكَ بِأَعْيُنِنا»
6- ياد خدا وستايش وتسبيح او، مايهى صبر و پايدارى است. وَ اصْبِرْ ... وَ سَبِّحْ
7- تسبيح خداوند بر ستايش او مقدّم است، اول بايد او را منزّه بدانيم، سپس ستايش كنيم.
8- مناجات شبانه، انسان را براى تلاش روزانه آماده مىكند. وَ اصْبِرْ ... وَ مِنَ اللَّيْلِ فَسَبِّحْهُ ...
9- براى دعا ونيايش، زمانهاى خاصّ آثار بيشترى دارد. حِينَ تَقُومُ وَ مِنَ اللَّيْلِ ... إِدْبارَ النُّجُومِ
«والحمدللّه ربّ العالمين»
«1» كافى ج 3 ص 444.
جلد 9 - صفحه 303
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ مِنَ اللَّيْلِ فَسَبِّحْهُ وَ إِدْبارَ النُّجُومِ (49)
وَ مِنَ اللَّيْلِ فَسَبِّحْهُ: و در بعضى از شب پس نماز گزار خداى را، مراد نماز مغرب و عشاء. نزد بعضى مراد نافله شب است و شبههاى نيست در آنكه نماز شب بر نفس دشوارتر است لذا آن را به ذكر ممتاز و مقدم داشت بر فعل. وَ إِدْبارَ النُّجُومِ: و نمازگزار در عقب برگشتن ستارگان، يعنى بعد از اخفاى آنها به روشنائى صبح. از حضرت امير المؤمنين عليه السّلام مروى است كه مراد نافله صبح است «1». و از حضرت باقر و صادق عليهما السّلام نيز مروى است «2». و از
«1» منهج الصادقين، ج 9، ص 67. و بحار الانوار 87 ص 312 روايت 7 بنقل از دعائم الاسلام.
«2» مجمع البيان ج 5 ص 170. و اين معنا از امام رضا عليه السّلام نيز مروى است بحار 87 ص 310 روايت 2 بنقل از تفسير قمى.
جلد 12 - صفحه 318
حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله مروى است: اين دو ركعت نماز بهتر است از آنچه آفتاب بر آن بتابد «1».
و از زراره و حمران و محمّد بن مسلم روايت است كه حضرت باقر و صادق عليهما السّلام بعد از تفسير اين آيه فرمود: حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله در شبى سه مرتبه برمىخواست و نظر در آفاق آسمان مىنمود و پنج آيه آخر سوره ال عمران از «ان فى خلق السموات و الارض ...» تا «انك لا تخلف الميعاد» قرائت، بعد از آن مشغول به نماز شب مىفرمود «2».
«1» منهج الصادقين ج 9 ص 67.
«2» مجمع البيان ج 5 ص 170.
جلد 12 - صفحه 319
سوره پنجاه و سوّم (و النّجم)
سوره و النجم: اين سوره مباركه در مكه معظمه نازل شده.
عدد آيات: شصت و دو آيه.
عدد كلمات: سيصد و شصت.
عدد حروف: يكهزار و چهار صد و پنج.
ثواب تلاوت: ثواب الاعمال. ابن بابويه رحمه اللّه عن الصادق عليه السّلام:
من كان يدمن قرائة و النّجم فى كلّ ليلة عاش محمودا بين النّاس و كان مغفورا له و كان محبوبا بين النّاس.
حضرت صادق عليه السّلام فرمايد: هر كه مداومت به خواندن سوره و النجم در هر روز يا در هر شب، زندگانى نمايد پسنديده ميان مردم، و باشد آمرزيده شده و دوست داشته شده ميان مردم «1». (با تذكرات سابقه).
«1» ثواب الاعمال (چ بيروت 1403 ق) ص 145.
جلد 12 - صفحه 320
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
أَمْ عِنْدَهُمُ الْغَيْبُ فَهُمْ يَكْتُبُونَ (41) أَمْ يُرِيدُونَ كَيْداً فَالَّذِينَ كَفَرُوا هُمُ الْمَكِيدُونَ (42) أَمْ لَهُمْ إِلهٌ غَيْرُ اللَّهِ سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا يُشْرِكُونَ (43) وَ إِنْ يَرَوْا كِسْفاً مِنَ السَّماءِ ساقِطاً يَقُولُوا سَحابٌ مَرْكُومٌ (44) فَذَرْهُمْ حَتَّى يُلاقُوا يَوْمَهُمُ الَّذِي فِيهِ يُصْعَقُونَ (45)
يَوْمَ لا يُغْنِي عَنْهُمْ كَيْدُهُمْ شَيْئاً وَ لا هُمْ يُنْصَرُونَ (46) وَ إِنَّ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا عَذاباً دُونَ ذلِكَ وَ لكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَعْلَمُونَ (47) وَ اصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ فَإِنَّكَ بِأَعْيُنِنا وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ حِينَ تَقُومُ (48) وَ مِنَ اللَّيْلِ فَسَبِّحْهُ وَ إِدْبارَ النُّجُومِ (49)
ترجمه
يا نزد آنان علم غيب است پس آنها مىنويسند
يا اراده دارند حيله و مكرى كنند پس آنانكه كافر شدند آنها كيد كرده شدگانند
يا براى آنها معبودى است غير از خدا منزّه است خداوند از آنچه شريك قرار ميدهند
و اگر بهبينند پارهاى از آسمان كه فرود آينده است مىگويند ابرى است متراكم
واگذارشان تا ملاقات كنند روزشان را كه در آن هلاك كرده ميشوند
روز كه بىنياز نميشوند و دفع نميكند از آنها مكرشان چيزى را و نه آنها يارى ميشوند
و همانا براى آنانكه ستم كردند عذابى است غير از اين ولى بيشترشان نميدانند
و صبر كن مر حكم پروردگارت را همانا تو در برابر ديدگان مائى و تسبيح گوى با حمد پروردگارت وقتى كه برميخيزى
و پارهاى از شب پس تسبيح گوى او را و هنگام بازگشتن ستارگان.
جلد 5 صفحه 80
تفسير
خداوند متعال در آيات سابقه احتمالاتى بعد از كلمه ام براى الزام كفّار مكّه بقبول دين اسلام ذكر فرموده بود و اينك تكميل فرموده آنرا بآنكه يا نزد آنها علم غيب است بمصالح و مفاسد امور دنيا و آخرتشان كه خودشان را محتاج به پيغمبر و امام نميدانند پس براى انتظام امورشان قانون مينويسند و معمول ميدارند چنانچه بنظر حقير رسيده يا مراد آنستكه آيا نزد آنها لوح محفوظ سماوى كه در آن مغيبات ثبت شده ميباشد پس آنان از روى آن نسخه بردارى ميكنند و بمردم خبر ميدهند كه گفته شده است يا ميخواهند كيد و مكرى نمايند نسبت بخاندان رسالت كه گفتهاند مراد اجتماعشان در دار النّدوه است بر ضرر پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم و خداوند مكر آنها را بخودشان مسترد فرمود و در بدر كشته يا اسير شدند و محتمل است اعمّ از آن و سقيفه بنى ساعده باشد كه براى بردن حق اهل بيت در آن مجتمع شدند و خداوند از آنها انتقام كشيده و خواهد كشيد يا آنها العياذ باللّه خداى ديگرى غير از خداى يگانه دارند كه آنها را از عذاب الهى حفظ نمايد كه اينطور تجرّى بمعصيت مينمايند منزّه است خدا از آنكه شريك داشته باشد و از آنكه بتها شريك او باشند و اعراض آنها از حقّ و غفلتشان از ياد خدا و عناد و لجاجشان بقدرى است كه اگر بهبينند پاره ابر تيره عذاب را كه از آسمان بر سرشان نازل است ميگويند ابر متراكم باران دار است چنانچه بنظر حقير رسيده يا اگر بهبينند قطعهاى از آسمان را كه ميخواهد بر سر آنها افتد ميگويند ابرى بهم پيوسته است چنانچه گفته شده اين جواب تقاضاى خودشان است كه گفتند اگر راست ميگوئى قطعهاى از آسمان را بر سر ما فرود آورد در هر حال كار عناد و لجاج كه به اين جا كشيد خداوند به پيغمبر خود دستور داد كه از ارشاد و هدايت آنها صرف نظر فرمايد و بگذارد به اين باشند تا بهبينند روزى را كه نفخه اوّل اسرافيل در آنروز براى مردن خلق مقرّر شده و بميرند و دست از عناد بردارند و هر كس بجزاى عملش برسد آنروز ديگر مكر و حيله بدرد نميخورد و بحال كسى فائده ندارد و كسى نميتواند با آنها يارى نموده عذاب خدا را از آنان دفع نمايد چون قابل شفاعت نيستند و بكسى اذن در شفاعت از آنها داده نميشود و از براى خصوص
جلد 5 صفحه 81
ستمكاران بمحمد و آل اطهار او صلوات اللّه عليهم اجمعين عذابى است غير از عذاب آخرت كه قمّى ره نقل فرموده آن در رجعت است بشمشير و سايرين بجنگ بدر و عذاب قبر و قحط سنين و غيرها تفسير نمودهاند در هر حال بيشتر آنها از آتيه خود خبر ندارند كه بعذاب الهى در دنيا گرفتار خواهند شد و اخيرا امر فرموده پيغمبر خود را بصبر و سكون و مدارا با قوم در برابر فرمان الهى و اذيّت و آزار آنها و مطمئن فرموده است آنحضرت را به اين كه تو در برابر چشم ما و محفوظ به حفظ ما ميباشى ما خود ناظر و نگهبان و نگهدار توايم و جمع اعين بمناسبت اضافه بضمير جمع و مبالغه در وجود اسباب حفظ است و نيز امر فرموده او را به تسبيح و اشتغال بحمد الهى وقتى كه برميخيزد براى نماز شب بقرائت پنج آيه از سوره آل عمران كه آخر آنها انّك لا تخلف الميعاد است و در بعضى از شب باشتغال بنماز شب و بعد از غايب شدن ستارگان و طلوع فجر كاذب باشتغال بنافله صبح چنانچه مستفاد از نقل قمّى ره و روايات متعدّده از پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم و ائمه اطهار است و با وجود اين باقوال مفسّرين اعتنا نخواهد شد و كلمه ادبار بصيغه جمع نيز قرائت شده و در ثواب الاعمال و مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه كسيكه سوره طور را قرائت نمايد خدا خير دنيا و آخرت را براى او جمع خواهد فرمود و الحمد للّه رب العالمين.
جلد 5 صفحه 82
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ اصبِر لِحُكمِ رَبِّكَ فَإِنَّكَ بِأَعيُنِنا وَ سَبِّح بِحَمدِ رَبِّكَ حِينَ تَقُومُ (48) وَ مِنَ اللَّيلِ فَسَبِّحهُ وَ إِدبارَ النُّجُومِ (49)
و صبر كن براي حكم پروردگار خود، پس بدرستي که تو در مقابل چشمهاي ما هستي و تسبيح كن بضميمه حمد پروردگارت در حيني که قيام ميكني و از قسمتي از شب را، پس تسبيح كن و در حال بر گشتن ستارهها.
وَ اصبِر لِحُكمِ رَبِّكَ از براي صبر سه درجه گفتند: درجه اول صبر بر بلاء و مصائب و گرفتاريها، زيرا انسان در معرض بلاء و مصائب بسيار واقع
جلد 16 - صفحه 317
ميشود بالاخص هر چه مقامش عاليتر باشد بلاهايش بيشتر و مصائبش زيادتر است
البلاء موكل بالانبياء ثم الاولياء ثم الامثل فالامثل
و صبر در موقعي صادق است که جزع و فزع نكند و نزد غير خدا شكايت كند و بداند که عين صلاح او است و خداوند در قرآن ميفرمايد: إِنَّما يُوَفَّي الصّابِرُونَ أَجرَهُم بِغَيرِ حِسابٍ زمر آيه 13 و يكي از صفات امير المؤمنين (ع) اصبر الصابرين است که از آن حضرت است که ميفرمايد:
(صبرت و في العين قذي و في الحلق شجي)
و در حق ابي عبد اللّه الحسين است
(لقد عجبت من صبرك ملائكة السماوات)
و هكذا نسبت بساير ائمه هدي در مقابل خلفاء جور و گفتند: حكمت نزول بليات و مصائب چند چيز است، يك امتحان است که در امتحان ثابت ميماند يا از دست ميرود و خداوند تمام بندگانش را امتحان ميكند نه براي اينكه بر خدا العياذ چيزي مستور باشد، بلكه بر خود بنده و بر ديگران مكشوف گردد، چنانچه ميفرمايد:
بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحِيمِ الم أَ حَسِبَ النّاسُ أَن يُترَكُوا أَن يَقُولُوا آمَنّا وَ هُم لا يُفتَنُونَ وَ لَقَد فَتَنَّا الَّذِينَ مِن قَبلِهِم فَلَيَعلَمَنَّ اللّهُ الَّذِينَ صَدَقُوا وَ لَيَعلَمَنَّ الكاذِبِينَ عنكبوت آيه 1 و 2 و من جمله از حكم كفاره گناهان است حتي گفتند: تب يك شب كفاره گناه يك سال است، و من جمله ارتفاع درجه است، و من جمله عين نعمت و تفضل است و بنده خيال ميكند بلاء و مصيبت است، و غير اينها از حكم و مصالح. درجه دوم: صبر مشقت و زحمت عبادت و اداء فرائض و نوافل مثل صلاة بالاخص صلاة ليل وقت آخر شب و صبر بر صوم و اداء حقوق واجبه از اخماس و زكوات و بذل و احسان في سبيل اللّه و بر تحصيل علم باحكام و ايصال برتبه اجتهاد و اعظم آنها در امر جهاد با كفار که نامش شجاعت است مثل صبر امير المؤمنين در غزوات، نه مثل كساني که فرار كردند يا تقاعد ورزيدند. درجه سوم: صبر بر ترك معاصي و جلوگيري از هواهاي نفساني و از خطورات و وساوس شيطاني و از ظلم و تعدي بديگران و از كشف و ساز و آواز و تجاهر بفسق و فجور و رفتن مجالس لهو و لعب و تماس با كفار و ارباب ضلال و امثال اينها.
فَإِنَّكَ بِأَعيُنِنا ما از تو غافل نيستيم و در كنف ما مصون و محفوظ هستي و
جلد 16 - صفحه 318
ما نگهبان تو هستيم از خطرات كفار و مشركين توكل بما داشته باش و اعتماد بما نما و وحشتي از اينکه دشمنان نداشته باش، و اطلاق اعين بر خداي متعال كنايه از احاطه قيوميت است، مثل اطلاق بصير و سميع، بلكه اطلاق عليم و قدير، زيرا مكرر بيان شده که خداي متعال صرف وجود است صفت زائد بر ذات ندارد و عين وجود و محض وجود و بحت وجود است غير متناهي ازلا و ابدا و سرمدا وَ نَحنُ أَقرَبُ إِلَيهِ مِن حَبلِ الوَرِيدِ ق آيه 15 ما يَكُونُ مِن نَجوي ثَلاثَةٍ إِلّا هُوَ رابِعُهُم وَ لا خَمسَةٍ إِلّا هُوَ سادِسُهُم وَ لا أَدني مِن ذلِكَ وَ لا أَكثَرَ إِلّا هُوَ مَعَهُم أَينَ ما كانُوا مجادلة آيه 8.
وَ سَبِّح بِحَمدِ رَبِّكَ حِينَ تَقُومُ در اينکه جمله اقوال زيادي گفتند: بالغ بر هفت قول.
«1» قيام ليل براي تهجد.
«2» قيام از نوم غيلولة براي صلاة ظهر.
«3» قيام بر صلوات مفروضه.
«4» قيام از مجالس که گفتند: كفاره هر مجلسي ذكر است.
«5» قيام بر صلوة فجر.
«6» قيام بر كليه صلوات.
«7» قيام بر نافله فجر.
اقول: تمام اينکه اقوال بدون مدرك است و تفسير برأي است. و كلمه حين تقوم مطلق است شامل هر قيامي ميشود، و آيه شريفه اشاره است به اينكه بر هر امري قيام كردي ابتداء ذكر الهي را بگو باعث سهولت آن امر و انجام او ميشود.
چنانچه در باب بسمله فرمودند
(کل امر ذي بال لم يبدء ببسم اللّه فهو ابتر)
و در حديث است
(ذكر اللّه حسن في کل حال)
و مراد از وَ سَبِّح بِحَمدِ رَبِّكَ خصوص سبحان اللّه و الحمد للّه نيست ظاهرا، بلكه مراد مطلق ذكر تسبيح است.
جلد 16 - صفحه 319
وَ مِنَ اللَّيلِ فَسَبِّحهُ و من براي تبعيض است يعني يك قسمت از شبرا، پس تسبيح كن، بعضي گفتند: مراد نماز مغرب و عشاء است، و بعضي گفتند:
نماز شب است که بر پيغمبر واجب بوده. اقول: بعيد نيست مراد مطلق عبادات باشد از نماز و ذكر و تلاوة و شاهد بر اينکه دعوي حديث شريفي است که از حضرت باقر و حضرت صادق (ع) زرارة و حمران و محمّد بن مسلم روايت كردهاند خلاصه مفادش اينكه حضرت رسالت سه مرتبه در شب از نصف شب تا صبح از بستر بر ميخواستند و پنج آيه از آخر سوره عمران تلاوت ميكرد که اول آن إِنَّ فِي خَلقِ السَّماواتِ وَ الأَرضِ و آخر آن إِنَّكَ لا تُخلِفُ المِيعادَ است، در مرتبه اول چهار ركعت از نماز شب ميخواندند بدو سلام، و در مرتبه ثانيه: چهار ركعت بهمين نحو و در مرتبه ثالثه: سه ركعت شفع و وتر، و از اينکه حديث بخصوص مفاد آيه مذكوره استفاده عموم ميشود که شامل نماز و ذكر و تلاوت ميگردد.
وَ إِدبارَ النُّجُومِ بعضي گفتند: دو ركعت نافله صبح است، بعضي گفتند: فريضه صبح است، و معني ادبار النجوم، غيبوبت ستارهها است بواسطه سفيدي صبح. اقول: از مجموع اينکه آيه شريفه استفاده ميشود که بنده بايد غافل از خدا نباشد صباحا و مساء ليلا و نهارا در هر حالي هست از نماز و ذكر و تلاوت قرآن غفلت و كوتاهي نكند و در هر حالي که هست خداوند حاضر و ناظر باقوال و افعال و اعمال او است و خداوند حافظ و نگهبان او است خدا از او غافل نيست او هم نبايد از خدا غافل باشد، و يكي از فوائد اينکه عمل از وساوس شيطان محفوظ ميماند. (ديو بگريزد از آن قوم که قرآن خوانند) و يكي از خطرات و تصادمات و بليات ارضي و سماوي مصون ميشود، و يكي قلب روشن ميشود توفيق ميآورد جلوگيري از معاصي ميشود ايمان قوت پيدا ميكند نامه عمل عبادي پر ميشود و نوراني ميگردد و اگر ما بوديم و فقط اينکه آيه شريفه ما را كافي بود که ميفرمايد:
فَاذكُرُونِي أَذكُركُم وَ اشكُرُوا لِي وَ لا تَكفُرُونِ بقره آيه 147. هذا آخر
جلد 16 - صفحه 320
ما اردنا ايراده في تفسير سورة الطور و يتلوها بتوفيق اللّه تفسير سورة النجم و بقية السور و الحمد للّه علي ما هدانا و له الشكر علي ما ابلينا و الصلاة و السلام علي نبينا و آله و اللعن علي اعدائنا و مبغضينا و معاندينا ابد الآبدين و دهر الداهرين و انا العبد المذنب المقصر السيد عبد الحسين المدعو بالطيب.
جلد 16 - صفحه 321
سورة النجم
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 49)- سپس در آخرین آیه میافزاید: همچنین «به هنگام شب او را تسبیح کن و به هنگام پشت کردن ستارگان» و طلوع صبح (وَ مِنَ اللَّیْلِ فَسَبِّحْهُ وَ إِدْبارَ النُّجُومِ).
زیرا عبادت و تسبیح و حمد خدا در دل شب، و در آغاز طلوع فجر، لطف و صفای دیگری دارد، و از تظاهر و ریا دورتر است، و آمادگی روحی برای آن بیشتر میباشد، چرا که کارهای مشغول کننده زندگی روزانه تعطیل است استراحت شبانه به انسان آرامش بخشیده، قال و غوغا فرو نشسته، و در حقیقت همزمان با وقتی است که پیامبر به معراج رفت، و در مقام «قاب قوسین» در آن خلوتگه راز قرار گرفت و با خدای خود به راز و نیاز پرداخت.
«پایان سوره طور»
ج4، ص575
سوره نجم [53]
اشاره
این سوره در «مکّه» نازل شده و 62 آیه دارد
محتوای سوره:]
این سوره به گفته بعضی نخستین سورهای است که پیامبر بعد از علنی کردن دعوت خود آن را آشکارا و با صدای بلند در حرم مکه تلاوت کرد، و مشرکان به آن گوش دادند، و همه مؤمنان آن روز و حتی مشرکان سجده کردند! به هر حال این سوره به خاطر «مکی» بودنش بحثهائی از اصول اعتقادی مخصوصا «نبوت» و «معاد» دارد، و با تهدیدهای کوبنده و انذارهای مکرر به بیداری کفار میپردازد.
محتوای این سوره را در هفت بخش میتوان خلاصه کرد:
1- در آغاز سوره بعد از سوگند پرمعنائی، از حقیقت وحی سخن میگوید و تماس مستقیم پیامبر صلّی اللّه علیه و آله را با پیک وحی «جبرئیل» روشن میسازد، و ساحت مقدس پیامبر صلّی اللّه علیه و آله را از این که چیزی جز وحی الهی بگوید مبرا میکند.
2- در بخش دیگری از این سوره از معراج پیامبر سخن گفته، و گوشههائی از آن را با عباراتی کوتاه و پرمعنی مجسم میکند.
3- سپس به خرافات مشرکان در زمینه بتها، و عبادت فرشتگان، و امور دیگری که جز از روی هوی و هوس نبود، پرداخته و آنها را سخت در این رابطه نکوهش میکند، و از پرستش آنها برحذر میدارد.
4- در بخش دیگری راه توبه را به روی این منحرفین و عموم گنهکاران باز
ج4، ص576
میکند، و آنها را به مغفرت واسعه حق نوید میدهد، و تأکید میکند که هر کس مسؤول اعمال خویش است و هیچ کس بار گناه دیگری را بر دوش نمیکشد.
5- برای تکمیل این اهداف در بخش دیگری از این سوره گوشههائی از مسأله «معاد» را منعکس میسازد، و دلیل روشنی برای این مسأله از آنچه در نشئه دنیا وجود دارد اقامه میکند.
6- مطابق معمول اشاراتی به سرنوشت دردناک اقوام پیشین که در طریق دشمنی با حق پافشاری و لجاج و عناد داشتند، میکند.
7- و سر انجام سوره را با امر به سجده و عبادت برای پروردگار پایان میبخشد.
ضمنا نامگذاری این سوره به «النجم» به خاطر نخستین آیه آن است.
فضیلت تلاوت سوره:]
در حدیثی از رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله میخوانیم: «هر کس سوره «النّجم» را بخواند خداوند به عدد هر یک از کسانی که به پیامبر ایمان آوردند و کسانی که او را انکار کردند ده حسنه به او عطا میکند».
مسلما چنین پاداشهای عظیمی از آن کسانی است که تلاوت این سوره را وسیلهای برای اندیشیدن، و سپس عمل، قرار دهند، و تعلیمات مختلف این سوره در زندگی آنها پرتوافکن شود.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج10، ص381
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم