عترت: تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) (تغییرمسیر به اهل البیت) |
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) (ویرایش) |
||
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | + | {{خوب}} | |
+ | {{مدخل دائره المعارف|کتاب [[فرهنگ عاشورا(کتاب)|فرهنگ عاشورا]]}} | ||
+ | |||
+ | خاندان [[پیامبر اسلام|پیغمبر اکرم]] صلی الله علیه و آله، [[اهل البیت|اهل بیت]] عصمت و طهارت، [[ائمه اطهار|ائمه]] [[شیعه|شیعه]]؛ عترت به فرزندانى که از نسل کسى باشد گفته مىشود. از [[امیرالمومنین]] پرسیدند: «عترت» کیست؟ فرمود: من، [[امام حسن علیه السلام|حسن]]، [[امام حسین علیه السلام|حسین]] و [[ائمه اطهار|امامان]] نهگانه از فرزندان حسین علیه السلام که نهمین آنان [[امام زمان عجل الله فرجه الشریف|مهدى]] و قائم ایشان است، از [[قرآن]] جدا نمىشوند و قرآن از آنان جدا نمىشود، تا کنار حوض ([[کوثر|کوثر]]) بر پیامبر وارد شوند.<ref> سفینة البحار ، ج ۲ ، ص ۱۵۶.</ref> عترت پیامبر، همتاى قرآن کریمند و رسول خدا «قرآن و عترت» را به عنوان میراث و یادگار خویش براى امت معرفى کرده است: «انى تارک فیکم الثقلین، کتاب الله و عترتى اهل بیتى...».<ref> اثبات الهداة ، ج ۱ ، ص ۷۳۵ </ref> | ||
+ | |||
+ | اما «عترت» در لغت، قطعههاى درشت مُشک در نافه آهوست، نیز به معناى لعاب شیرین است. همچنین عترت به معناى فرزندان و نوادگان نسبى و نسل یک شخص است و به همین جهت به ذریه [[پیامبر اسلام|پیامبر]] از نسل [[امام علی علیه السلام|على]] و [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|فاطمه]]، عترت مىگویند. معناى دیگر عترت، ریشه درختى که بریده شده و دوباره روییده باشد. | ||
+ | |||
+ | مرحوم [[محدث قمى]] با توجه به همه معانى یاد شده براى عترت، چنین مىگوید: [[ائمه اطهار|ائمه]]، همچون قطعههاى بزرگ مشک از نافهاند و علومشان آب گوارا نزد اهل [[حکمت]] و اندیشه است و اینان درختى هستند که [[پیامبر اسلام|رسول خدا]] صلی الله علیه و آله ریشهاش، على تنهاش و ائمه از نسل او، شاخههاى این درخت و شیعیانشان برگ این درختند و علوم اهل بیت، میوه این درخت است.<ref>سفینة البحار ، ج ۲ ، ص ۱۵۷</ref> | ||
+ | |||
+ | از «ابن اعرابى» تعبیرهاى جالبى درباره عترت نقل شده است، وی مىگوید: «عترت به معناى شهر و مرکز است، [[اهل البیت|اهل بیت]] نیز مرکز اصلى [[اسلام]] اند. عترت، صخره عظیمى است که سوسمار، لانه خود را کنار آن قرار مىدهد تا با علامت قرار دادن آن، خانه خود را گم نکند. ائمه نیز هادیان خلقند. عترت ریشه درخت قطع شده است، اهل بیت نیز مورد ستم قرار گرفته، قطع و بریده شدند. عترت، به یک قطعه بزرگ مشک و نافه آهو گفته مىشود. آنان نیز در میان [[بنی هاشم|بنى هاشم]] و فرزندان [[ابوطالب علیه السلام|ابوطالب]]، همچون قطعه بزرگ نافه، خوشبویند. عترت، به چشمه زلال و گوارا و شیرین گفته مىشود. علوم اهل بیت نیز، نزد اهل خرد و فرزانگان، گواراتر از هر چیز است. عترت، به معناى باد است. آنان نیز همچون باد، سپاه و حزب خدایند. عترت، گیاهى متفرق است، مثل مرزنجوش. عترت پیامبر نیز مزارهاى پراکنده در هر سو دارند و برکاتشان در شرق و غرب جهان گسترده است. عترت، دوستان، طایفه و قبیله هر کس را گویند. اهل بیت نیز گروه و طایفه و رهط رسول الله صلی الله علیه و آله هستند.<ref>مجمع البحرین، طریحى، واژه «عتر». نزدیک به این بیان در «سفینة البحار» واژه عترت. </ref> | ||
+ | ==پانویس== | ||
+ | <references /> | ||
+ | |||
+ | ==منابع== | ||
+ | |||
+ | * جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، نشر معروف. | ||
+ | |||
+ | [[رده:اهل البیت]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۸ آوریل ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۵۴
خاندان پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله، اهل بیت عصمت و طهارت، ائمه شیعه؛ عترت به فرزندانى که از نسل کسى باشد گفته مىشود. از امیرالمومنین پرسیدند: «عترت» کیست؟ فرمود: من، حسن، حسین و امامان نهگانه از فرزندان حسین علیه السلام که نهمین آنان مهدى و قائم ایشان است، از قرآن جدا نمىشوند و قرآن از آنان جدا نمىشود، تا کنار حوض (کوثر) بر پیامبر وارد شوند.[۱] عترت پیامبر، همتاى قرآن کریمند و رسول خدا «قرآن و عترت» را به عنوان میراث و یادگار خویش براى امت معرفى کرده است: «انى تارک فیکم الثقلین، کتاب الله و عترتى اهل بیتى...».[۲]
اما «عترت» در لغت، قطعههاى درشت مُشک در نافه آهوست، نیز به معناى لعاب شیرین است. همچنین عترت به معناى فرزندان و نوادگان نسبى و نسل یک شخص است و به همین جهت به ذریه پیامبر از نسل على و فاطمه، عترت مىگویند. معناى دیگر عترت، ریشه درختى که بریده شده و دوباره روییده باشد.
مرحوم محدث قمى با توجه به همه معانى یاد شده براى عترت، چنین مىگوید: ائمه، همچون قطعههاى بزرگ مشک از نافهاند و علومشان آب گوارا نزد اهل حکمت و اندیشه است و اینان درختى هستند که رسول خدا صلی الله علیه و آله ریشهاش، على تنهاش و ائمه از نسل او، شاخههاى این درخت و شیعیانشان برگ این درختند و علوم اهل بیت، میوه این درخت است.[۳]
از «ابن اعرابى» تعبیرهاى جالبى درباره عترت نقل شده است، وی مىگوید: «عترت به معناى شهر و مرکز است، اهل بیت نیز مرکز اصلى اسلام اند. عترت، صخره عظیمى است که سوسمار، لانه خود را کنار آن قرار مىدهد تا با علامت قرار دادن آن، خانه خود را گم نکند. ائمه نیز هادیان خلقند. عترت ریشه درخت قطع شده است، اهل بیت نیز مورد ستم قرار گرفته، قطع و بریده شدند. عترت، به یک قطعه بزرگ مشک و نافه آهو گفته مىشود. آنان نیز در میان بنى هاشم و فرزندان ابوطالب، همچون قطعه بزرگ نافه، خوشبویند. عترت، به چشمه زلال و گوارا و شیرین گفته مىشود. علوم اهل بیت نیز، نزد اهل خرد و فرزانگان، گواراتر از هر چیز است. عترت، به معناى باد است. آنان نیز همچون باد، سپاه و حزب خدایند. عترت، گیاهى متفرق است، مثل مرزنجوش. عترت پیامبر نیز مزارهاى پراکنده در هر سو دارند و برکاتشان در شرق و غرب جهان گسترده است. عترت، دوستان، طایفه و قبیله هر کس را گویند. اهل بیت نیز گروه و طایفه و رهط رسول الله صلی الله علیه و آله هستند.[۴]
پانویس
منابع
- جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، نشر معروف.