تهجد: تفاوت بین نسخهها
جز (10پروژه: درج شناسه) |
|||
سطر ۱۳۶: | سطر ۱۳۶: | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
− | *[http://www.pajoohe. | + | *مصطفی همدانی، شب زنده داری و نماز شب، [http://www.pajoohe.ir دانشنامه پژوهه] تاریخ بازیابی: 9 اردیبهشت 1391. |
*فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهمالسلام، جمعى از پژوهشگران زیر نظر سید محمود هاشمى شاهرودى، جلد 2، ص 671. | *فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهمالسلام، جمعى از پژوهشگران زیر نظر سید محمود هاشمى شاهرودى، جلد 2، ص 671. | ||
نسخهٔ ۱۱ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۴۶
تهجد به معنای شب زندهدارى جهت اقامه نماز شب، تلاوت قرآن، ذكر خداوند و طلب مغفرت است. آیات و روایات اسلامی اثرات مادی و معنوی شگفت انگیزی را برای تهجد برشمرده اند.
محتویات
- ۱ تهجد
- ۲ انواع شبزندهداري
- ۳ فضيلت نماز شب
- ۴ فضيلت نماز شب در قرآن
- ۵ فضيلت نماز شب در روايات
- ۶ فضيلت نماز شب در كلمات علماي اخلاق
- ۷ آثار و فوايد نماز شب
- ۸ مقدمات نماز شب
- ۹ عوامل محروم كننده از نماز شب
- ۱۰ ارمغان سحرگاهی مومنان به سوی خدا
- ۱۱ آسيبشناسي شبزندهداري
- ۱۲ نماز شب یا تحصيل علم
- ۱۳ پانویس
- ۱۴ منابع
این دو عنوان اخلاقی(شب زنده داری و نماز شب) در منابع قرآنی، روایی و اخلاقی با تعابیری چون «تهجد»[۱]، به معني اعمالى كه پس از بيدار شدن از خواب گزارده مىشود.[۲] و «سهر»[۳] به معناي بيدار ماندن در شب و «قیام اللیل»[۴] به معناي به پاخواستن در شب براي عبادت مطرح شده است و بسيار ملازم هم هستند گرچه يكي نميباشند؛ زيرا واژههاي مذكور به معني عبادت در شبها (هر عبادتي گرچه خدمت به بيمار و شيردادن بچه) در فاصلهي پس از نماز عشاء تا اذان صبح است؛ گرچه از نظر زماني، نيمهي شب بهتر است.[۵] همان طور كه نماز شب، برترين اعمال شبزندهداران است.[۶]
تهجد
ریشه واژه تهجّد «ه ج د» از اضداد است كه هم به معناى در شب خفتن آمده و هم در شب بیدار بودن. مراد از آن در فقه، شب زندهدارى جهت اقامه نماز شب، تلاوت قرآن، ذكر خداوند و طلب مغفرت است.
واژه تهجّد در روایات و نیز كلمات فقها در خصوص نماز شب، زیاد بكار رفته است؛ به گونهاى كه مراد از آن هنگام اطلاق، همان نماز شب است. به كسى كه عمل تهجّد را بجا مىآورد «متهجّد» گویند.
خداوند در قرآن كریم رسول اكرم صلى الله علیه و آله را امر به تهجّد كرده[۷] كه مراد از آن نماز شب است.[۸] بر اساس این آیه كریمه، نماز شب بر پیامبر صلى الله علیه و آله واجب است و این حكم از اختصاصات آن حضرت به شمار مىرود.[۹] (رجوع شود به: اختصاصات النبى)
از این عنوان در فقه در باب صلات و صوم به مناسبت سخن رفته است. تهجّد به ویژه هنگام سحر جهت عبادت و تلاوت قرآن، استغفار، خواندن نمازهاى مستحب بخصوص نماز شب و غیر آن از اعمال عبادى، مستحب مؤكّد است؛[۱۰] چنانكه در شبهایى خاص، همچون شب جمعه،[۱۱] عید قربان و فطر،[۱۲] نیمه شعبان[۱۳] و شبهاى قدر[۱۴] استحباب ویژه دارد.
انواع شبزندهداري
علماي اخلاق چون مرحوم فيض [۱۵] و مرحوم ملكي تبريزي[۱۶] و جناب نراقي و امام خميني[۱۷] شبزندهداري را در چند مصداق عبادي چون دعا و قرائت قرآن و به ويژه نماز شب خلاصه كردهاند، اما حقیقت این است که در منابع اسلامی، مصادیق شبزندهداری بیشتر از نماز شب است:
- بيداري شب به ذكر خدا: قرآن كريم ميفرمايد: «در بخشى از شب او را تسبيح كن».[۱۸] و امام خميني از اساتيد خود نقل ميفرمايد: كارسازترين عمل در تأثر قلب، سجده طولانى در دل شب كه يك ساعت و يا لااقل سه ربع ساعت به درازا كشد و در آن گفته شود: لا اله الا أنت سبحانك انّى كنت من الظّالمين.[۱۹]
- بيداري شب به تلاوت قرآن: پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله فرمود: هر كس شبى ده آيه از قرآن بخواند از بىخبران شمرده نمىشود.[۲۰]
- بيداري شب به خدمت به خلق: وقتى امام صادق علیه السلام نماز عشا را بهجا مىآورد و پاسى از شب مىگذشت کیسهای پر از نان و گوشت و پول برمىداشت و آن را بر گردن خود حمل مىكرد و بين فقراي مدينه تقسيم ميكرد.[۲۱] در روايت است هر كه در راه حاجت برادر مؤمنش ساعتى از شب يا روز گام بردارد، خواه آن حاجت را برآورد يا نه، براى او از اعتكاف دو ماه بهتر است.[۲۲] همچنين در روایتی آمده است که مردى خدمت نبى اكرم صلی الله علیه و آله آمد و عرض كرد: «من مردى جوان هستم و جهاد را دوست دارم و مادرى دارم كه از آن اكراه دارد. فرمود: برگرد و با مادر خود باش، به خدائى كه مرا به حق برانگيخته است آرام گرفتن مادر تو با تو در يك شب بهتر است از يك سال جهاد در راه خدا».[۲۳]
- بيداري شب به تحصيل علم: نبى اكرم صلی الله علیه و آله فرمود: شبزندهداري درست نيست مگر در در سه چيز: طلب علم، تهجد و قرائت قرآن، بردن عروس به خانهي شوهر (كه مستحب است شب باشد نه روز).[۲۴]
- بيداري شب در اثر درد بيماري: امام باقر علیه السلام فرمود: شب بيداري يك شب در اثر بيماري، از عبادت يكسال برتر است.[۲۵]
- هر نوع شب بيداري در راه رضاي خدا: همان طور كه روايت است هر چشمي در قيامت گريان است مگر سه چشم: يكي از آنها چشمي است كه در راه خدا بيداري كشد.[۲۶]
- بيداري شب به نماز شب: نماز شب هشت ركعت است و هر دو ركعت به يك سلام ختم ميشود. سپس دو ركعت نماز شفع به يك سلام و يك ركعت نماز وتر است.[۲۷] نماز شب در سفر كه نافلههاى روز ساقط است، ساقط نشده[۲۸] و در همه حال براى مردم مستحب مؤكّد و براى پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله واجب بود.[۲۹]
فضيلت نماز شب
امام باقر علیه السلام از جد خود نقل فرمود كه براى خداى تعالى نداكنندهاى است كه در سحرها فرياد ميزند كه آيا خوانندهاى هست كه او را جواب دهم و حاجت و نيازمنديش را برآورم، استغفاركنندهاى ميباشد كه من او را بيامرزم، طلبكنندهاى هست كه او را عطا كنم.[۳۰]
امام خمينی ميفرمايد: سيره ائمه هدى علیهم السلام و مشايخ عظام و علماء اعلام بر مواظبت بر نماز شب بوده بلكه بيدارى در آخر شب را با قطع نظر از عبادت اهميت مىدادند.[۳۱] زيرا شب، هنگام انزواى از خلق و انقطاع از مشاغل روز است كه انسان را به خلوت و وحدت مىكشاند و خلوت و وحدت به توحّد مىرسانند و تا انسان به توحّد نرسيده است به ادراكات عقلى و سير انفسى نائل نمىگردد.[۳۲]
فضيلت نماز شب در قرآن
خداي متعال، مومنين را به وصف «استغفاركنندگان در سحرگاهان» ستوده است.[۳۳] چه اين استغفار سحرگاهي در نماز شب باشد چه در غير آن[۳۴] و به رسول گرامياش دستور داده است كه پاسى از شب را (از خواب برخيز، و) قرآن (و نماز) بخوان! اين يك وظيفه اضافى براى توست اميد است پروردگارت تو را به مقامى در خور ستايش برانگيزد![۳۵] و شبزندهداران را خردمنداني دانسته است كه خدا را در حال ايستاده و نشسته و آنگاه كه بر پهلو خوابيدهاند، ياد مىكنند.[۳۶]
و فرمود: مسلّماً نماز و عبادت شبانه پابرجاتر و با استقامتتر است.[۳۷]؛ زيرا نماز شب استوارترين و صائبترين سخن است، براى اين كه در نماز شب حضور قلب بيشتر و توجه به كلام دقيقتر است.[۳۸]
فضيلت نماز شب در روايات
در احاديث بسيار وارد است كه نماز شب شرف مؤمن است[۳۹] و زينت آخرت، چنانچه مال و اولاد زينت دنياست.[۴۰] حضرت رسول صلی الله علیه و آله در وصيتش به اميرالمؤمنين علیه السلام فرمود: كه بر تو باد به نماز شب خواندن و سه مرتبه اين كلام را تكرار كرد.[۴۱]
در روايت است كه هر كس در نماز وترش كه آخرين ركعت نماز شب است، هفتاد بار در حال ايستاده بگويد: "استغفراللَّه و اتوب اليه" و تا يك سال اين عمل را ادامه دهد خداى تعالى او را در درگاه خود از مصاديق "مستغفرين بالاسحار" به حساب آورده و آمرزش خداى تعالى برايش حتمى خواهد شد.[۴۲] و شايد مهمترين فضيلت نماز شب در این روايت باشد که امام صادق علیه السلام فرمود: از ما نيست كسي كه نماز شب نخواند.[۴۳]
فضيلت نماز شب در كلمات علماي اخلاق
آخوند ملا حسينقلي همداني ميگويد: از طالبان آخرت، احدى به مقامى از مقامات دينى نرسيد مگر آنان كه اهل تهجد و شب زندهدارى بودند.[۴۴]
شيخ انصارى به شاگردان دستور مىداد كه حتماً بايد نماز شب بخوانند و خيلى روى اين معنى تأكيد داشت.[۴۵]
علامه طباطبایی امر شانزدهم از امور ضروري براي سالك را شبزندهداري ميداند[۴۶] و نقل ميكند كه در آغاز ورودم به نجف يك روز درِ مدرسهاى ايستاده بودم كه مرحوم قاضى از آنجا عبور مىكردند، چون به من رسيدند دست خود را روى شانه من گذاردند و گفتند: «اى فرزند! دنيا مىخواهى نماز شب بخوان؛ و آخرت مىخواهى نماز شب بخوان!».[۴۷]
آثار و فوايد نماز شب
آثار معنوي و روحي
- رسيدن به مقام محمود[۴۸] زيرا اين معنا اختصاصى به حضرت رسول صلی الله علیه و آله ندارد، بلكه براى غير آن حضرت صلی الله علیه و آله نیز ميسور است، تفاوت بين آن حضرت صلی الله علیه و آله و ديگران در درجه كمال وجودى است، نه در اصل تكامل.[۴۹]
- از اسباب رسيدن حضرت ابراهيم به مقام خلّت (دوستي الهي)[۵۰]
- نزديك كننده به خداوند، پاككنندهي گناهان و بازدارنده از گناهان.[۵۱]
- ابوطالب مكى از برخي علما نقل ميكند كه هر كس چهل شب را خالصانه شبزندهداري كند، ملكوت آسمان را به او ارائه ميكنند.[۵۲]
- چيرگي روح بر قواى بدن و تقويت اراده كه كم كم زحمت آن كم مىشود و اطاعت بدن از نفس زياد مىشود، چنانچه مىبينيم اهل آن بدون زحمت انجام ميدهند.[۵۳]
- جبران نواقص نمازهاى يوميه دارد.[۵۴]
آثار مادي و جسمي
- زيبايي چهره: آنان که در شب با خدا خلوت ميكنند خدا آنان را به نور خود ميپوشاند.[۵۵]
- اداي قرض.
- از بين بردن اندوه
- از بين بردن درد از تن.[۵۶]
- تضمين كنندهي روزي روز[۵۷] بدون زحمت و رنج.[۵۸]
آثار و فوايد اجتماعي
شب زندهداران، شيران روز و راهبان شباند كه خداوند به وسيلهي انان عذاب را از امت برمي دارد.[۵۹] و اين خود بزرگترين خدمت اجتماعي آنان است.
خداي متعال در سوره مزمل (سوره المزمل: 2–9) به رسولش صلی الله علیه و آله امر مىكند که نماز شب بخواند، تا به اين وسيله آماده گرفتن مسئوليتى گردد كه بزودى به او محول مىشود و بتواند در برابر حرف هاى بيهودهاى كه دشمنان مىزنند و شاعر و كاهن يا ديوانهاش مىخوانند صبر كند و به نحوى پسنديده از آنان كنارهگيرى نمايد.[۶۰]
مقدمات نماز شب
مؤمن بايد از ابتداى روز و در اول شب به فكر تهيه اسباب شبزندهدارى باشد.[۶۱] بنابراين اين اسباب بر سه دسته هستند:
در طول روز:
از امور مهم، خواب در روز و در اول شب است.[۶۲] همانطور كه نبى اكرم صلی الله علیه و آله فرمود: از خواب قيلوله براى بيدارى يارى بخواهيد.[۶۳] همچنين نقل است پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله در اول شب پس از نماز عشا مىخوابيد. [۶۴] در روايت است كه شيعيان اهل بيت علیهم السلام اول شب ميخوابند.[۶۵]
قبل از خواب و هنگام خواب:
حالات اول شب در توفيق آخر شب مؤثر است لذا سزاوار است كه انسانى كه قصد تهجد دارد بر وظايف و آداب خوابيدن مواظبت داشته باشد تا توفيق قيام براى نماز شب نصيبش شود. بخشي از اين وظايف مهم عبارتند از:
- محاسبه نفس.
- با طهارت و ياد خدا به بستر رفتن
- قرائت ادعيه و اذكار قبل از خواب.[۶۶]
- خواست قلبي براي بيدار شدن: امام باقر علیه السلام فرمود: هر كس نيت كند كه هر ساعتى كه خدا بخواهد بيدار شود خدا همانا دو فرشته به او گمارد كه در آن ساعت او را بجنبانند.[۶۷]
بعد از بيدار شدن از خواب:
مرحوم قاضى به شاگردان خود دستور داده بود كه در ميان شب چون براى نماز شب برمىخيزيد چيز مختصرى تناول كنيد؛ مثل چاى يا دوغ يا يك خوشه انگور يا چيز مختصر ديگرى كه بدن شما از كسالت بيرون آيد و نشاط براى عبادت داشته باشيد.[۶۸]
عوامل محروم كننده از نماز شب
- تنبلي: حضرت نبى اكرم صلی الله علیه و آله فرمود: كسى نيست مگر اين كه در شبى دو مرتبه فرشتهاى او را از خواب بيدارش ميكند و ميگويد: بندهى خدا بنشين و به ياد خدا باش در مرتبهى سوم كه فرشته او را بيدار مىكند اگر آگاه نشد شيطان در گوشش ادرار ميكند.[۶۹]
- پرخوري سبب پرخوابي ميشود و پرخوابي نيز سبب از دست رفتن نماز شب میشود.[۷۰]
- مطلق گناهان[۷۱] به ويژه دروغ.[۷۲]
- در روايات آمده است كه بنده يك يا دو شب از تهجد و شب زنده دارى محروم مىگردد براى اين كه به خود عجب نكند.[۷۳]
ارمغان سحرگاهی مومنان به سوی خدا
امام باقر علیه السلام فرمود: نماز شب ارمغان مؤمن به سوى پروردگارش است پس ارمغانهاى خويش را براى پروردگارتان نيكو كنيد كه خدا جائزههاى شما را نيكو كند؛ زيرا كه اين ارمغان را نگهدارى نميكند مگر مؤمن درستكار راستگو.[۷۴]
در اين زمينه آداب و وظايف مفصل و دعاهاو مناجاتهايى از ائمه علیهم السلام رسيده است كه مضامين عالى و بلندى دارند و با شئون محضر پروردگار و احوال سالكين إلى اللّه از هر مرتبه و مقامى باشند مناسبت دارد[۷۵] و برخی از آنها عبارتند از: مسواك زدن و خود را معطر نمودن، [۷۶] نظركردن به آسمان و قرائت آيات آخر سوره آل عمران (190 – 194)[۷۷] حضور قلب در استغفارات و آنچه كه بر زبان مىآورد تا در مقام مناجات و گفتگوى با خدا دروغ نگويد.[۷۸]
آسيبشناسي شبزندهداري
- رياكاري در نماز شب: نوعی از رياى آشکار در نماز شب وجود دارد كه از ریای پنهان هم پنهانتر است و آن این است كه صاحبش را به عمل وادار نمىكند ولى انجام عمل را برايش آسانتر مىكند مثلا كسى كه اهل نماز شب است ولى بيدار شدن براى او مشكل است در صورتى كه گرفتار اين مرتبه ريا باشد هنگامى كه مهمان دارد براى بيدار شدن آمادگى بيشترى پيدا مىكند.[۷۹]
- تهجد بدون تفكر: دو ركعت متوسط با فكر بهتر است از ايستادن يك شب در صورتى كه قلب غافل باشد» خوشا خواب زيركان و افطار كردنشان[۸۰]
- كوتاهي در اداى فرائض و انجام واجبات.[۸۱]
- تکبر: نبى اكرم صلی الله علیه و آله وقتي فضايل نماز شب را ذكر نمودند در ادامه فرمود: پس قدر اين فرصت را بدانيد كه چه عاقبت خوبى است زمانى كه از عجب و ريا سالم بماند.[۸۲] البته مسرور شدن به تهجد با تواضع و فروتنى كردن براى خدا و شكر او بر اين توفيق و طلب زياده كردن عجب نيست و ممدوح است.[۸۳]
نماز شب یا تحصيل علم
استاد بزرگ اخلاق، مرحوم ملكي تبريزي ميفرمايد: بعضى از مردم هستند كه شيطان از سمت راست[۸۴] بر آنها وارد مىشود و آنها را به خيال اين كه مطالعه از شب زنده دارى افضل است از اين فضيلت عظمى بازميدارد و اين چيزى جز غرور و فريب نيست.
زيرا نماز شب يكي از مهمات در راه تهذيب نفس كه واجب عيني است ميباشد ولي تحصيل علم واجب كفايي است. مؤمن، نماز شب را در راه تحصيل علم از مطالعه كارسازتر مىبيند. همان گونه كه در بعضى از روايات به اين مطلب تصريح شده است که علم به كثرت تعلم و مطالعه نيست، بلكه علم نورى است كه خدا در دل هر يك از بندگان خود كه بخواهد مىافكند و شب زندهدارى و مناجات در شب، دل را نورانى مىگرداند و باعث ثبات نور در دل مؤمن مىشود.
پانویس
- ↑ الإسراء: 79.
- ↑ راه روشن (ترجمه المحجة البيضاء)، سيد محمدصادق عارف؛ مؤسسه چاپ و انتشارات آستان قدس رضوى، چاپ اول، 1372 هجرى شمسى، ج2، ص 79.
- ↑ كلينى، ابوجعفر محمد بن يعقوب؛ الكافي، دارالكتب الإسلامية - تهران - ايران، چاپ چهارم، 1407 ه.ق، ج1، ص 49.
- ↑ سوره آل عمران: 113.
- ↑ سيوطى جلال الدين؛ الدرالمنثور فى تفسير المأثور، كتابخانه آيت الله مرعشى نجفى - قم، 1404 ق، ج6، ص 117.
- ↑ قمى، على بن ابراهيم؛ تفسير قمى، دارالكتاب - قم، چاپ چهارم، 1367 ش، ص 168 و 169.
- ↑ سوره اسراء/ 79.
- ↑ تفسیر الصافى ج3، ص210؛ من لایحضره الفقیه ج1، ص484.
- ↑ جواهرالكلام، 2ج9، ص126.
- ↑ الجامع للشرائع/635؛ تذكرة الفقهاء ج2، ص297.
- ↑ مصباح المتهجد/262.
- ↑ نهایة الإحكام، ج2، ص68.
- ↑ كتاب السرائر، ج1، ص313.
- ↑ كشف الغطاء، ج4، ص16؛ وسائل الشیعة ج8، ص 17-19.
- ↑ فيض كاشانى، ملا محسن؛ المحجة البيضاء، چاپ دفتر انتشارات اسلامى، چاپ چهارم، 1417 هجرى، ج3، ص 342.
- ↑ ملكى تبريزى، ميرزا جواد آقا؛ أسرار الصلاة، تهران، انتشارات پيام آزادى، 1378، چاپ هشتم، ص 458.
- ↑ خمينى، روح الله؛ چهل حديث، مؤسسهى تنظيم و نشر آثار امام خمينى، چاپ بيستم، 1378، ص 203.
- ↑ (سوره طور: 49)
- ↑ امام خمينى، آداب الصلاة، قم، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى، چاپ هفتم، 1378، ص 164.
- ↑ كلينى، پيشين، ج2، ص 612.
- ↑ كلينى، پيشين، ج4، ص8.
- ↑ مجتبوى، سيد جلال الدين (مترجم)؛ علم اخلاق اسلامى، انتشارات حكمت، چاپ چهارم، 1377، ج2، ص 307.
- ↑ كلينى، ابوجعفر محمد بن يعقوب؛ الكافي، دارالكتب الإسلامية - تهران - ايران، چاپ چهارم، 1407 ه.ق، ج2، ص 160.
- ↑ سيد فضل الله راوندى؛ النوادر للراوندي، دارالكتاب - قم، چاپ: اول، بيتا، ص 13.
- ↑ طبرسى، حسن بن فضل؛ مكارم الأخلاق، انتشارات شريف رضى، چاپ چهارم، قم، 1412 هجرى، ص 358.
- ↑ كلينى، پيشين، ج2، ص 80.
- ↑ كمرهاى، محمدباقر؛ امالى شيخ صدوق - ترجمه كمرهاى، اسلاميه - تهران، چاپ: ششم، 1376 ش، ص 641.
- ↑ محمدباقر كمرهاى، پيشين، ص 645
- ↑ مهدوى كنى، نقطههاى آغاز در اخلاق عملى، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، چاپ هفتم، 1376، ج1، ص45.
- ↑ ديلمى حسن، پيشين، ج1، ص 92.
- ↑ امام خمينى، چهل حديث، مؤسسهى تنظيم و نشر آثار امام خمينى، چاپ بيستم، 1378، ص 202.
- ↑ حسن زاده آملى، نور على نور، انتشارات تشيع، چاپ ششم، 1376، ص 56.
- ↑ سوره آل عمران: 17 و سوره الذاريات: 18
- ↑ موسوى همدانى، سيد محمدباقر؛ ترجمه تفسير الميزان، دفتر انتشارات اسلامى جامعهى مدرسين حوزه علميه قم - قم، چاپ پنجم، 1374 ش، ج3، ص: 177.
- ↑ الإسراء: 79.
- ↑ سوره آل عمران: 191.
- ↑ سوره مزمل: 6.
- ↑ موسوى همدانى، سيد محمدباقر؛ پيشين، ج20، ص 99.
- ↑ كلينى، پيشين، ج2، ص 148.
- ↑ طوسى، ابوجعفر محمد بن حسن؛ تهذيب الأحكام، دارالكتب الإسلامية - تهران - ايران، چاپ چهارم، 1407 ه.ق، ج2، ص 120.
- ↑ شيخ حسن ديلمى، پيشين، ج1، ص 92.
- ↑ شيخ صدوق؛ ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، دارالرضى - قم، چاپ: اول، 1406ق، ص 171.
- ↑ حر عاملى، محمد بن حسن بن على؛ تفصيل وسائل الشيعة إلى تحصيل مسائل الشريعة، مؤسسه آل البيت عليهمالسلام - قم - ايران، چاپ اول، 1409 ه.ق، ج8، ص 162.
- ↑ ملكى تبريزى، ميرزا جواد آقا؛ پيشين، ص 462 و 463.
- ↑ طهراني، سيد محمدحسين حسيني؛ ولايت فقيه در حكومت اسلام (4-1)، علامه طباطبایی - مشهد مقدس، چاپ سوم، 1428 ه.ق، ج4، ص 96.
- ↑ طهراني، سيد محمدحسين حسيني؛ رسالة لُبّ اللباب فى سير وسلوك أولي الألباب، دارالمحجة البيضاء - بيروت، چاپ چهارم، 2010 – 1431، ص 132.
- ↑ طهراني، سيد محمدحسين حسيني؛ مهر تابان، علامه طباطبايى - مشهد مقدس، چاپ پنجم، 1423 ه.ق، ص 26.
- ↑ حسن زاده آملى؛ پيشين، ص130.
- ↑ امام خمينى؛ سرّ الصلاة، مؤسسهى تنظيم و نشر آثار امام خمينى، چاپ ششم، 1378، مقدمهي آيت الله جوادي آملي، ص 11 و 12.
- ↑ نورى، ميرزاحسين؛ مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، مؤسسه آلالبيت عليهمالسلام - بيروت - لبنان، چاپاول، 1408 ه.ق، ج 16، ص 244.
- ↑ راوندى، قطب الدين سعيد بن عبداللَّه بن حسين؛ دعوات الراوندي - سلوة الحزين، مؤسسه آل البيت عليهم السلام - قم - ايران، چاپاول، 1407 ه.ق، ص 77.
- ↑ مكى ابوطالب؛ قوت القلوب، دارالكتب العلمية، بيروت، چاپ اول، 1417 هجرى قمرى، ص 175.
- ↑ امام خمينى؛ چهل حديث، مؤسسهى تنظيم و نشر آثار امام خمينى، چاپ بيستم، 1378، ص 126.
- ↑ مهدوى كنى؛ پيشين، ص 338.
- ↑ ديلمى حسن؛ پيشين، ج1، ص 92.
- ↑ راوندى، قطب الدين سعيد بن عبداللَّه بن حسين؛ دعوات الراوندي - سلوة الحزين، مؤسسه آل البيت عليهم السلام - قم - ايران، چاپاول، 1407 ه.ق، ص 77.
- ↑ قمى، شيخ صدوق، محمد بن على بن بابويه؛ من لايحضره الفقيه، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم - قم - ايران، چاپ دوم، 1413 ه.ق، ج1، ص 471.
- ↑ ديلمى حسن؛ پيشين، ج1، ص 92.
- ↑ سيوطى، جلال الدين؛ الدرالمنثور فى تفسيرالمأثور، كتابخانه آيت الله مرعشى نجفى - قم، 1404 ق، ج3، ص 216.
- ↑ موسوى همدانى، سيد محمدباقر؛ پيشين، ج20، ص 94.
- ↑ ملكى تبريزى، ميرزا جواد آقا؛ پيشين، ص 465.
- ↑ همان.
- ↑ شيخ حسن ديلمى، پيشين، ج1، ص 91.
- ↑ راه روشن (ترجمه المحجة البيضاء)، پيشين، ج2، ص 518.
- ↑ قمى، شيخ صدوق، محمد بن على بن بابويه؛ من لايحضره الفقيه، پيشين، ج1، ص 479، ج1، ص481.
- ↑ ملكى تبريزى، ميرزا جواد آقا؛ پيشين، ص 467.
- ↑ قمى، شيخ صدوق، محمد بن على بن بابويه؛ من لايحضره الفقيه، پيشين، ج1، ص 479.
- ↑ طهرانى سيد محمد حسين حسينى؛ روح مجرد، علامه طباطبایی، مشهد مقدس، چاپ هشتم، 1425 ه.ق، ص 76.
- ↑ شيخ حسن ديلمى؛ پيشين، ج1، ص 91.
- ↑ نراقى، ملا احمد؛ معراج السعادة، انتشارات هجرت، چاپ پنجم، 1377، ص 314.
- ↑ كلينى، پيشين، ج2، ص 272.
- ↑ شيخ صدوق؛ ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، دارالرضى - قم، چاپ: اول، 1406 ق، ص 42.
- ↑ ملكى تبريزى، ميرزا جواد آقا؛ پيشين، ص 403.
- ↑ شيخ حسن ديلمى؛ پيشين، ج1، ص 92.
- ↑ ملكى تبريزى؛ پيشين، ص 472.
- ↑ برقى احمد بن محمد بن خالد؛ المحاسن، دارالكتب الإسلامية، قم، 1371 هجرى قمري، ج2، ص 559.
- ↑ راه روشن (ترجمه المحجة البيضاء)، پيشين، ج2، ص 507.
- ↑ ملكى تبريزى، ميرزا جواد آقا؛ پيشين، ص 473 و 474.
- ↑ شبر، سيد عبدالله؛ الأخلاق، ترجمهي جباران محمدرضا، قم، انتشارات هجرت، 1378، چاپ چهارم، 270.
- ↑ سيد رضى؛ نهج البلاغة، هجرت - قم، چاپ: اول، 1414 ق، ص 495.
- ↑ شبر، سيد عبدالله؛ الأخلاق، پيشين، ص، 327.
- ↑ شيخ حسن ديلمى؛ پيشين، ص 92.
- ↑ امام خمينى؛ چهل حديث، پيشين، ص 62.
- ↑ سپس از پيش رو و از پشت سر، و از طرف راست و از طرف چپ آنها به سراغشان مىروم و بيشتر آنها را شكرگزار نخواهى يافت!»(سوره اعراف: 17)
منابع
- مصطفی همدانی، شب زنده داری و نماز شب، دانشنامه پژوهه تاریخ بازیابی: 9 اردیبهشت 1391.
- فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهمالسلام، جمعى از پژوهشگران زیر نظر سید محمود هاشمى شاهرودى، جلد 2، ص 671.