آیه 146 سوره انعام: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{قرآن در قاب|وَعَلَى الَّذِينَ هَادُوا حَرَّمْنَا كُلَّ ذِي ظُفُرٍ ۖ وَمِنَ...» ایجاد کرد)
 
 
(۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۱ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۴۱: سطر ۴۱:
 
</tabber>
 
</tabber>
 
==معانی کلمات آیه==
 
==معانی کلمات آیه==
«ذِی ظُفُرٍ»: ناخندار. مراد درندگان دارای پنجه و پرندگان دارای چنگال است (نگا: تفسیرالمنار، سوره نساء / و سوره انعام / . برخی (ذی ظُفُر) را شامل حیواناتی می‌دانند که دارای سم یکپارچه باشند، و پرندگانی که انگشتهای پایشان با پرده به هم پیوسته باشد. «الْحَوایَا»: جمع حاوِیَة و حَوِیّة، مجموعه محتویات شکم حیوان است که به صورت یک کره می‌باشد و اَمْعاء در درون آن قرار دارد. «بِبَغْیِهِمْ»: به سبب ستمگری آنان. (نگا: نساء /  اعراف /  یونس / ، طه /  - ).
+
هادوا: هاد: يهودى شد. «هادوا» يهودى شدند. «هود» داخل شدن به يهوديت.
  
== تفسیر آیه ==
+
ظفر: (بر وزن شتر) ناخن، اعم از ناخن انسان و غير انسان. در قاموس قرآن گفته ام كه به مخلب (چنگال) ظفر نگويند.
 +
 
 +
شحوم: شحم: پيه. جمع آن شحوم است.
 +
 
 +
حوايا: حويه: روده. حوايا: روده ها. حوى به معنى جمع كردن است. چون روده در شكم جمع شده است، حويه و حوايا نام گذارى گرديده است.
 +
 
 +
بغيهم: يعنى در اصل به معنى طلب و در اينجا به معنى تجاوز و ظلم است (قاموس قرآن).<ref>تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی</ref>
 +
==تفسیر آیه==
 
<tabber>
 
<tabber>
 
  تفسیر نور=
 
  تفسیر نور=
سطر ۸۵: سطر ۹۲:
  
 
2- كيفر الهى منحصر در آخرت نيست، در دنيا هم هست. «جَزَيْناهُمْ بِبَغْيِهِمْ»
 
2- كيفر الهى منحصر در آخرت نيست، در دنيا هم هست. «جَزَيْناهُمْ بِبَغْيِهِمْ»
 
+
-------
 
«1». تفسير نمونه.
 
«1». تفسير نمونه.
  
سطر ۱۶۴: سطر ۱۷۱:
 
===برگزیده تفسیر نمونه===
 
===برگزیده تفسیر نمونه===
 
{{نمایش فشرده تفسیر|
 
{{نمایش فشرده تفسیر|
 +
(آیه  146)
 +
 +
'''محرمات بر یهود'''
 +
 +
در این آیه اشاره به قسمتی از محرمات بر یهود می کند تا روشن شود، که احکام مجعول و خرافی بت پرستان نه با آیین اسلام سازگار است و نه با آیین یهود، (و نه با آیین مسیح که معمولا در احکامش از آیین یهود پیروی می کند). لذا نخست می گوید: «بر یهودیان، هر حیوان ناخنداری را حرام کردیم» (وَ عَلَی الَّذِینَ هادُوا حَرَّمنا کلَّ ذِی ظُفُرٍ).
 +
 +
بنابراین، تمام حیواناتی که «سم چاک» نیستند اعم از چهارپایان  یا  پرندگان، بر یهود تحریم شده بود.
 +
 +
سپس می فرماید: «پیه و چربی موجود در بدن گاو و گوسفند را نیز بر آنها حرام کرده بودیم» (وَ مِنَ البَقَرِ وَ الغَنَمِ حَرَّمنا عَلَیهِم شُحُومَهُما).
 +
 +
و به دنبال آن، سه مورد را استثناء می کند، نخست «چربیهایی که در پشت این دو حیوان قرار دارد» (إِلّا ما حَمَلَت ظُهُورُهُما). «و چربیهایی که در پهلوها و لابلای امعاء قرار گرفته» (أَوِ الحَوایا). «و چربیهایی که با استخوان آمیخته شده است» (أَو مَا اختَلَطَ بِعَظمٍ).
 +
 +
ولی در پایان آیه تصریح می کند که اینها در حقیقت بر یهود حرام نبود، «اما به خاطر ظلم و ستمی که می کردند، از این گونه گوشتها و چربیها که مورد علاقه آنها بود به حکم خدا محروم شدند» (ذلِکَ جَزَیناهُم بِبَغیهِم).
 +
 +
و برای تأکید اضافه می کند: «این یک حقیقت است و ما راست می گوییم» (وَ إِنّا لَصادِقُونَ).
  
 
}}
 
}}
سطر ۱۸۶: سطر ۲۰۸:
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
<div style="font-size:smaller"><references/></div>
+
<div style="font-size:smaller"><references /></div>
  
 
==منابع==
 
==منابع==
* [[تفسیر نور]]، [[محسن قرائتی]]، [[تهران]]:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
+
 
* [[اطیب البیان فی تفسیر القرآن‌]]، [[سید عبدالحسین طیب]]، تهران:انتشارات اسلام‌، 1378 ش‌، چاپ دوم‌
+
*[[تفسیر نور]]، [[محسن قرائتی]]، [[تهران]]:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
* [[تفسیر اثنی عشری]]، [[حسین حسینی شاه عبدالعظیمی]]، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
+
*[[اطیب البیان فی تفسیر القرآن‌]]، [[سید عبدالحسین طیب]]، تهران:انتشارات اسلام‌، 1378 ش‌، چاپ دوم‌
* [[تفسیر روان جاوید]]، [[محمد ثقفی تهرانی]]، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
+
*[[تفسیر اثنی عشری]]، [[حسین حسینی شاه عبدالعظیمی]]، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
* [[برگزیده تفسیر نمونه]]، [[ناصر مکارم شیرازی]] و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
+
*[[تفسیر روان جاوید]]، [[محمد ثقفی تهرانی]]، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
* [[تفسیر راهنما]]، [[علی اکبر هاشمی رفسنجانی]]، [[قم]]:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش‌، چاپ پنجم‌
+
*[[برگزیده تفسیر نمونه]]، [[ناصر مکارم شیرازی]] و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
 +
*[[تفسیر راهنما]]، [[علی اکبر هاشمی رفسنجانی]]، [[قم]]:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش‌، چاپ پنجم‌
  
 
[[رده:آیات سوره انعام]]
 
[[رده:آیات سوره انعام]]
 
[[رده:ترجمه و تفسیر آیات قرآن]]
 
[[رده:ترجمه و تفسیر آیات قرآن]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۸ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۵۱

مشاهده آیه در سوره

وَعَلَى الَّذِينَ هَادُوا حَرَّمْنَا كُلَّ ذِي ظُفُرٍ ۖ وَمِنَ الْبَقَرِ وَالْغَنَمِ حَرَّمْنَا عَلَيْهِمْ شُحُومَهُمَا إِلَّا مَا حَمَلَتْ ظُهُورُهُمَا أَوِ الْحَوَايَا أَوْ مَا اخْتَلَطَ بِعَظْمٍ ۚ ذَٰلِكَ جَزَيْنَاهُمْ بِبَغْيِهِمْ ۖ وَإِنَّا لَصَادِقُونَ

مشاهده آیه در سوره


<<145 آیه 146 سوره انعام 147>>
سوره : سوره انعام (6)
جزء : 8
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

و بر یهودان، هر حیوان ناخن دار و از جنس گاو و گوسفند نیز پیه آنها را حرام کردیم مگر آنچه در پشت آنهاست یا به بعض روده‌ها یا به استخوانها آمیخته است. آنها چون ستم کردند ما به آن حکم آنها را مجازات کردیم، و البته سخنان ما راست است.

و هر حیوان ناخن دار، و پیه گاو و گوسفند را بر یهودیان حرام کردیم مگر چربی هایی که بر پشت یا روده های آنان است یا آنچه آمیخته و مخلوط با استخوان است؛ این [تحریم] را به سبب ستم کردنشان به آنان کیفر دادیم، و یقیناً ما راستگوییم.

و بر يهوديان، هر [حيوان‌] چنگال‌دارى را حرام كرديم، و از گاو و گوسفند، پيه آن دو را بر آنان حرام كرديم، به استثناى پيه‌هايى كه بر پشت آن دو يا بر روده‌هاست يا آنچه با استخوان درآميخته است. اين [تحريم‌] را به سزاى ستم‌كردنشان، به آنان كيفر داديم، و ما البتّه راستگوييم.

و بر يهود حرام كرديم هر حيوان صاحب ناخنى را و از گاو و گوسفند پيه آن دو را جز آنچه بر پشت آنهاست يا بر چرب‌روده آنهاست يا به استخوانشان چسبيده باشد. به سبب ستمكاريشان اينچنين كيفرشان داديم، و ما راستگويانيم.

و بر یهودیان، هر حیوان ناخن‌دار [= حیواناتی که سم یکپارچه دارند] را حرام کردیم؛ و از گاو و گوسفند، پیه و چربیشان را بر آنان تحریم نمودیم؛ مگر چربیهایی که بر پشت آنها قرار دارد، و یا در دو طرف پهلوها، و یا آنها که با استخوان آمیخته است؛ این را بخاطر ستمی که می‌کردند به آنها کیفر دادیم؛ و ما راست می‌گوییم.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

To the Jews We forbade every animal having an undivided hoof, and of oxen and sheep We forbade them their fat, except what is borne by their backs or the entrails, or what is attached to the bones. We requited them with that for their rebelliousness, and We indeed speak the truth.

And to those who were Jews We made unlawful every animal having claws, and of oxen and sheep We made unlawful to them the fat of both, except such as was on their backs or the entrails or what was mixed with bones: this was a punishment We gave them on account of their rebellion, and We are surely Truthful.

Unto those who are Jews We forbade every animal with claws. And of the oxen and the sheep forbade We unto them the fat thereof save that upon the backs or the entrails, or that which is mixed with the bone. That we awarded them for their rebellion. And lo! we verily are truthful.

For those who followed the Jewish Law, We forbade every (animal) with undivided hoof, and We forbade them that fat of the ox and the sheep, except what adheres to their backs or their entrails, or is mixed up with a bone: this in recompense for their wilful disobedience: for We are true (in Our ordinances).

معانی کلمات آیه

هادوا: هاد: يهودى شد. «هادوا» يهودى شدند. «هود» داخل شدن به يهوديت.

ظفر: (بر وزن شتر) ناخن، اعم از ناخن انسان و غير انسان. در قاموس قرآن گفته ام كه به مخلب (چنگال) ظفر نگويند.

شحوم: شحم: پيه. جمع آن شحوم است.

حوايا: حويه: روده. حوايا: روده ها. حوى به معنى جمع كردن است. چون روده در شكم جمع شده است، حويه و حوايا نام گذارى گرديده است.

بغيهم: يعنى در اصل به معنى طلب و در اينجا به معنى تجاوز و ظلم است (قاموس قرآن).[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ عَلَى الَّذِينَ هادُوا حَرَّمْنا كُلَّ ذِي ظُفُرٍ وَ مِنَ الْبَقَرِ وَ الْغَنَمِ حَرَّمْنا عَلَيْهِمْ شُحُومَهُما إِلَّا ما حَمَلَتْ ظُهُورُهُما أَوِ الْحَوايا أَوْ مَا اخْتَلَطَ بِعَظْمٍ ذلِكَ جَزَيْناهُمْ بِبَغْيِهِمْ وَ إِنَّا لَصادِقُونَ «146»

و بر يهوديان، هر (حيوان) ناخن دار را حرام كرديم و از گاو و گوسفند، پيه هر دو را بر آنان حرام ساختيم مگر آن مقدار كه بر پشت گاو و گوسفند يا همراه روده ومخلوط به استخوان است. اين (تحريم)، كيفر ماست به خاطر ظلمى كه مرتكب شدند و قطعاً ما راستگوييم.

جلد 2 - صفحه 574

نکته ها

در آيه‌ى قبل، محرّمات در اسلام و در اين آيه، محرمات يهود بيان شده، تا معلوم گردد كه عقائد خرافى مشركان، با هيچ يك از اديان آسمانى سازگار نيست. «1»

«ظُفُرٍ» به معناى ناخن است، امّا به سُمّ برخى حيوانات كه شكاف ندارد (مثل سمّ اسب يا نوك پاى شتر) نيز اطلاق شده است، از اين رو شتر و حيواناتى كه سُم‌چاك نيستند، چه چهار پايان چه پرندگان، بر يهود حرام است. «2»

«حوايا» جمع «حاويه»، به محتويات شكم گفته مى‌شود. «3»

در آيه‌ى 160 سوره نساء هم مى‌خوانيم: «فَبِظُلْمٍ مِنَ الَّذِينَ هادُوا حَرَّمْنا عَلَيْهِمْ طَيِّباتٍ أُحِلَّتْ لَهُمْ» حرام شدن برخى طيّبات بر يهود، به خاطر ظلم‌هاى آنان بوده است، بگذريم كه يهود نيز مانند مشركان پاره‌اى از چيزها را بر خود حرام كرده بودند. قرآن مى‌فرمايد: «كُلُّ الطَّعامِ كانَ حِلًّا لِبَنِي إِسْرائِيلَ إِلَّا ما حَرَّمَ إِسْرائِيلُ عَلى‌ نَفْسِهِ» «4»

تحريم بعضى خوردنى‌ها بر يهود، موقّت بود و توسّط حضرت عيسى عليه السلام بر طرف شد.

چنانكه در جاى ديگر مى‌خوانيم: «لِأُحِلَّ لَكُمْ بَعْضَ الَّذِي حُرِّمَ عَلَيْكُمْ» «5»

احكام الهى سه نوع است:

الف: داراى مصلحت يا مفسده‌ى واقعى است. مثل اكثر احكام.

ب: داراى جنبه آزمايشى است مثل فرمان ذبح حضرت اسماعيل.

ج: داراى جنبه‌ى كيفرى است، مثل همين آيه.

آرى، يكى از عذاب‌هاى خدا، تنگناهاى معيشتى است.

پیام ها

1- گاهى محدود ساختن غذاى متخلّفان و ياغيان، بلامانع است. حَرَّمْنا ... بِبَغْيِهِمْ‌

2- كيفر الهى منحصر در آخرت نيست، در دنيا هم هست. «جَزَيْناهُمْ بِبَغْيِهِمْ»


«1». تفسير نمونه.

«2». تورات، سِفر لاويان، فصل 11.

«3». تفسير نمونه.

«4». آل‌عمران، 93.

«5». آل‌عمران، 50.

تفسير نور(10جلدى)، ج‌2، ص: 575

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ عَلَى الَّذِينَ هادُوا حَرَّمْنا كُلَّ ذِي ظُفُرٍ وَ مِنَ الْبَقَرِ وَ الْغَنَمِ حَرَّمْنا عَلَيْهِمْ شُحُومَهُما إِلاَّ ما حَمَلَتْ ظُهُورُهُما أَوِ الْحَوايا أَوْ مَا اخْتَلَطَ بِعَظْمٍ ذلِكَ جَزَيْناهُمْ بِبَغْيِهِمْ وَ إِنَّا لَصادِقُونَ (146)

بعد از آن محرمات بر يهود را مى‌فرمايد:

وَ عَلَى الَّذِينَ هادُوا: و بر كسانى كه يهودند حَرَّمْنا كُلَّ ذِي ظُفُرٍ: حرام فرموديم هر جانورى كه ناخن دارد مانند سباع و طيور. در مجمع فرمايد: در معنى ظفر اختلاف است 1- نزد ابن عباس هر حيوانى كه منفرج الاصابع باشد مانند شتر و شترمرغ. 2- جميع درندگان و سگها و آنچه هر ظفر صيد كند 3- هر صاحب چنگال است از طير و هر صاحب سم از چهارپا و جنبنده‌ها وَ مِنَ الْبَقَرِ وَ الْغَنَمِ‌: و از گاو و گوسفند. حَرَّمْنا عَلَيْهِمْ شُحُومَهُما: حرام فرموديم ما بر ايشان پيه‌هائى كه در درون آنها بود (اضافه به جهت زيادتى ربط است).

إِلَّا ما حَمَلَتْ ظُهُورُهُما: مگر آنچه چسبيده بر پشت و پهلوى گاو و گوسفند از درون و بيرون‌ أَوِ الْحَوايا: و آنچه مشتمل است بر امعاء يعنى چربى كه ملصق است به روده‌هاى آنها أَوْ مَا اخْتَلَطَ بِعَظْمٍ‌: و آنچه آميخته شده به استخوان مثل دنبه و بناگوش و مغز استخوان‌ ذلِكَ جَزَيْناهُمْ بِبَغْيِهِمْ‌: اين محرمات را جزا داديم بسبب ظلم ايشان. على بن ابراهيم قمى فرمايد: ملوك بنى اسرائيل منع فقرا مى‌كردند از خوردن گوشت طير و چربيها، حق تعالى اشياء مذكوره را برايشان حرام نمود «1» وَ إِنَّا لَصادِقُونَ‌: و بدرستى كه ما صادقيم و راستگو در خبر دادن از همه اشياء يا در وعد و وعيد.

«1» تفسير قمّى، جلد اوّل، صفحه 220.

تفسير اثنا عشرى، ج‌3، ص: 397


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ عَلَى الَّذِينَ هادُوا حَرَّمْنا كُلَّ ذِي ظُفُرٍ وَ مِنَ الْبَقَرِ وَ الْغَنَمِ حَرَّمْنا عَلَيْهِمْ شُحُومَهُما إِلاَّ ما حَمَلَتْ ظُهُورُهُما أَوِ الْحَوايا أَوْ مَا اخْتَلَطَ بِعَظْمٍ ذلِكَ جَزَيْناهُمْ بِبَغْيِهِمْ وَ إِنَّا لَصادِقُونَ (146)

ترجمه‌

و بر آنانكه يهودى شدند حرام كرديم هر صاحب ناخنى را و از گاو و گوسفند حرام كرديم بر آنها پيه‌هاى آندو را مگر آنچه را برداشت پشتهاى آندو يا رودهها يا آنچه آميخته باشد باستخوان اين جزا داديم آنها را بسبب ظلمشان و بدرستيكه ما هر آينه راستگويانيم.

تفسير

خداوند بر يهود حرام فرمود هر حيوان ناخن دارى را از دوابّ و طيور و از گاو و گوسفند حرام فرمود بر آنها پيه آندو را مگر آنچه معلّق باشد بر پشت آنها يا

جلد 2 صفحه 394

مشتمل باشد بر رودهها يا ملتئم باشد با استخوان مانند دنبه و اين مجازات دنيوى خدا بود از آنها براى ظلم و عصيانشان در قتل انبياء و اكل مال مردم بباطل و ساير معاصى كه مرتكب ميشدند و الّا قبلا حلال بوده و كسانيكه مدعى هستند كه اينها هميشه حرام بوده دروغ گويند و خداوند راستگو است در اخبار و وعد و وعيد خود ..

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ عَلَي‌ الَّذِين‌َ هادُوا حَرَّمنا كُل‌َّ ذِي‌ ظُفُرٍ وَ مِن‌َ البَقَرِ وَ الغَنَم‌ِ حَرَّمنا عَلَيهِم‌ شُحُومَهُما إِلاّ ما حَمَلَت‌ ظُهُورُهُما أَوِ الحَوايا أَو مَا اختَلَطَ بِعَظم‌ٍ ذلِك‌َ جَزَيناهُم‌ بِبَغيِهِم‌ وَ إِنّا لَصادِقُون‌َ (146)

و ‌بر‌ كساني‌ ‌که‌ يهود هستند ‌يعني‌ بني‌ اسرائيل‌ ‌ما حرام‌ كرديم‌ ‌هر‌ حيوان‌ ناخن‌ و پنجه‌ دار ‌را‌ و ‌از‌ گاو و گوسفند حرام‌ كرديم‌ ‌بر‌ ‌آنها‌ پي‌ و چربي‌ ‌آنها‌ ‌را‌ مگر دنبه‌ ‌که‌ ‌در‌ عقب‌ ‌آنها‌ ‌است‌ ‌ يا ‌ چربيها ‌که‌ ‌در‌ اطراف‌ روده‌ها ‌است‌ ‌در‌ شكم‌ ‌ يا ‌ چربيها ‌که‌ اطراف‌ استخوان‌ ‌است‌ ‌که‌ اينها حرام‌ نبود ‌بر‌ ‌آنها‌ ‌اينکه‌ حكم‌ ‌را‌ ‌بر‌ ‌آنها‌ جزاء

جلد 7 - صفحه 232

تجاوزات‌ و تعديات‌ ‌آنها‌ فرموديم‌ و محققا ‌ما هراينه‌ راستگويانيم‌.

وَ عَلَي‌ الَّذِين‌َ هادُوا يكي‌ ‌از‌ ابناء يعقوب‌ يهودا ‌بود‌ بني‌ اسرائيل‌ ‌را‌ نسبت‌ باو دادند گفتند يهود و بسا ‌ يا ‌ ساقط ميشود هود ميگويند ‌يعني‌ كساني‌ ‌که‌ مسمي‌ باين‌ اسم‌ شدند ‌که‌ بني‌ اسرائيل‌ باشند حَرَّمنا كُل‌َّ ذِي‌ ظُفُرٍ پنجه‌ و چنگال‌دار چه‌ ‌از‌ سباع‌ ‌باشد‌ ‌ يا ‌ طيور ‌که‌ ‌اينکه‌ حيوانات‌ مطلقا بجميع‌ اجزاء ‌آنها‌ ‌بر‌ ‌آنها‌ حرام‌ كرديم‌ وَ مِن‌َ البَقَرِ وَ الغَنَم‌ِ و ‌از‌ گاو و گوسفند فقط حَرَّمنا عَلَيهِم‌ شُحُومَهُما شحم‌ پي‌ و چربي‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌از‌ ‌اينکه‌ دو حيوان‌ ‌بر‌ ‌آنها‌ حرام‌ ‌شده‌ إِلّا ما حَمَلَت‌ ظُهُورُهُما ‌که‌ ‌بر‌ گرده‌ ‌آنها‌ ‌باشد‌ مثل‌ اليه‌ ‌که‌ دنبه‌ ‌باشد‌ أَوِ الحَوايا پيهايي‌ ‌که‌ بروده‌ها ‌در‌ شكم‌ اينها ‌است‌ أَو مَا اختَلَطَ بِعَظم‌ٍ ‌که‌ اطراف‌ استخوانها ‌است‌ ‌که‌ ‌اينکه‌ سه‌ قسم‌ چربي‌ ‌از‌ مطلق‌ شحوم‌ استثناء ‌شده‌ و ‌بر‌ ‌آنها‌ حلال‌ ‌شده‌ و بقيه‌ شحوم‌ ‌بر‌ ‌آنها‌ حرام‌.

ذلِك‌َ جَزَيناهُم‌ بِبَغيِهِم‌ ‌اينکه‌ حكم‌ تحريم‌ يك‌ بار سنگين‌ و تضييق‌ و اصري‌ ‌بود‌ جزاي‌ تعديات‌ و تجاوزات‌ ‌آنها‌ وَ إِنّا لَصادِقُون‌َ كانّه‌ يهود انكار ‌اينکه‌ حكم‌ ‌را‌ كرده‌ بودند ‌که‌ همچه‌ تحريمي‌ ‌بر‌ ‌ما نبوده‌ خداوند بنون‌ تأكيد و لام‌ تأكيد بيان‌ ميفرمايد ‌که‌ ‌اينکه‌ حكم‌ صدق‌ و ‌ما راستگو هستيم‌.

اشكال‌‌-‌ احكام‌ تابع‌ حكم‌ و مصالح‌ بنده‌گان‌ ‌است‌ عقوبت‌ و جزاء منشأ حكم‌ نيست‌ جواب‌‌-‌ بسيار اشتباه‌ بزرگي‌ ‌است‌ حكم‌ و مصالح‌ بخصوصيات‌ و بوجوه‌ و اعتبار تغيير ميكند چه‌ بسا اخلاق‌ حسنه‌ و سيّئه‌ ‌ يا ‌ احسان‌ و ظلم‌ منشأ حسن‌ و قبح‌ ميشود و حكم‌ تابع‌ حسن‌ و قبح‌ ‌است‌ و احكام‌ شرعيه‌ و مبلغين‌ شرع‌ ‌از‌ انبياء و اوصياء و علماء اطباء روح‌ هستند چنانچه‌ اطباء جسم‌ ‌هر‌ مرضي‌ ‌را‌ يك‌ نحو معالجه‌ ميكنند اطباء روح‌ ‌هم‌ مختلف‌ ميشود معالجه‌ قسي‌ّ القلب‌ ‌با‌ رقيق‌ القلب‌ و يكي‌ ‌از‌ حكم‌ نسخ‌ شرايع‌ ‌هم‌ همين‌ ‌است‌ و خداوند عالم‌ بحكم‌ و مصالح‌ عباد ‌است‌ ‌او‌ بايد تعيين‌ كند.

233

برگزیده تفسیر نمونه


(آیه 146)

محرمات بر یهود

در این آیه اشاره به قسمتی از محرمات بر یهود می کند تا روشن شود، که احکام مجعول و خرافی بت پرستان نه با آیین اسلام سازگار است و نه با آیین یهود، (و نه با آیین مسیح که معمولا در احکامش از آیین یهود پیروی می کند). لذا نخست می گوید: «بر یهودیان، هر حیوان ناخنداری را حرام کردیم» (وَ عَلَی الَّذِینَ هادُوا حَرَّمنا کلَّ ذِی ظُفُرٍ).

بنابراین، تمام حیواناتی که «سم چاک» نیستند اعم از چهارپایان یا پرندگان، بر یهود تحریم شده بود.

سپس می فرماید: «پیه و چربی موجود در بدن گاو و گوسفند را نیز بر آنها حرام کرده بودیم» (وَ مِنَ البَقَرِ وَ الغَنَمِ حَرَّمنا عَلَیهِم شُحُومَهُما).

و به دنبال آن، سه مورد را استثناء می کند، نخست «چربیهایی که در پشت این دو حیوان قرار دارد» (إِلّا ما حَمَلَت ظُهُورُهُما). «و چربیهایی که در پهلوها و لابلای امعاء قرار گرفته» (أَوِ الحَوایا). «و چربیهایی که با استخوان آمیخته شده است» (أَو مَا اختَلَطَ بِعَظمٍ).

ولی در پایان آیه تصریح می کند که اینها در حقیقت بر یهود حرام نبود، «اما به خاطر ظلم و ستمی که می کردند، از این گونه گوشتها و چربیها که مورد علاقه آنها بود به حکم خدا محروم شدند» (ذلِکَ جَزَیناهُم بِبَغیهِم).

و برای تأکید اضافه می کند: «این یک حقیقت است و ما راست می گوییم» (وَ إِنّا لَصادِقُونَ).

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی

منابع