آیه 44 سوره طه: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(تفسیر آیه)
 
(۳ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۴۱: سطر ۴۱:
 
</tabber>
 
</tabber>
 
==معانی کلمات آیه==
 
==معانی کلمات آیه==
«لَیِّناً»: نرم و ملایم. «یَتَذَکَّرُ»: پند گیرد. یادآور گردد.
+
لينا: لين: نرمى راغب گويد: در اجسام به كار رود و در خلق و معانى ديگر به طور استعاره آيد.<ref>تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی</ref>
  
 
== تفسیر آیه ==
 
== تفسیر آیه ==
سطر ۵۰: سطر ۵۰:
  
 
{{ نمایش فشرده تفسیر|
 
{{ نمایش فشرده تفسیر|
 +
وَ اصْطَنَعْتُكَ لِنَفْسِي «41»
 +
 +
(اى موسى!) من تو را براى خودم ساخته و برگزيدم.
 +
 +
اذْهَبْ أَنْتَ وَ أَخُوكَ بِآياتِي وَ لا تَنِيا فِي ذِكْرِي «42»
 +
 +
(اكنون) تو وبرادرت با (معجزات و) آياتى كه من به شما داده‌ام برويد و در ياد (و رسالت) من سستى نكنيد.
 +
 +
اذْهَبا إِلى‌ فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغى‌ «43»
 +
 +
برويد به سوى فرعون كه او طغيان كرده است.
 +
 
فَقُولا لَهُ قَوْلًا لَيِّناً لَعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشى‌ «44»
 
فَقُولا لَهُ قَوْلًا لَيِّناً لَعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشى‌ «44»
  
سطر ۷۵: سطر ۸۷:
  
 
عدىّ‌بن حاتم مى‌گويد: اميرالمؤمنين عليه السلام هنگام برخورد با معاويه در صفّين، با صداى بلند فرمود: قسم به خداوند با معاويه و اصحاب او نبرد خواهم كرد، ولى به دنبال آن آهسته مى‌فرمود: ان‌شاءاللّه. گفتم: يا علىّ! شما با صداى بلند از نبرد سخن مى‌گوييد، ولى با صداى آهسته ان‌شاءاللّه مى‌گويى؟ فرمود: جنگ خدعه است و من درغگو نيستم، غرضم از اين كار برانگيختن يارانم براى جنگ است تا متفرّق نشوند. سپس حضرت اين آيه را گواه كار خود آورد كه خداوند به موسى گفت: فَقُولا ... لَعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ خداوند مى‌دانست فرعون متذكّر نمى‌شود، ولى به جهت برانگيختن موسى براى رفتن به سوى فرعون اين‌گونه سخن گفت. «4»
 
عدىّ‌بن حاتم مى‌گويد: اميرالمؤمنين عليه السلام هنگام برخورد با معاويه در صفّين، با صداى بلند فرمود: قسم به خداوند با معاويه و اصحاب او نبرد خواهم كرد، ولى به دنبال آن آهسته مى‌فرمود: ان‌شاءاللّه. گفتم: يا علىّ! شما با صداى بلند از نبرد سخن مى‌گوييد، ولى با صداى آهسته ان‌شاءاللّه مى‌گويى؟ فرمود: جنگ خدعه است و من درغگو نيستم، غرضم از اين كار برانگيختن يارانم براى جنگ است تا متفرّق نشوند. سپس حضرت اين آيه را گواه كار خود آورد كه خداوند به موسى گفت: فَقُولا ... لَعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ خداوند مى‌دانست فرعون متذكّر نمى‌شود، ولى به جهت برانگيختن موسى براى رفتن به سوى فرعون اين‌گونه سخن گفت. «4»
 
+
-------
 
«1». مريم، 52.
 
«1». مريم، 52.
  
سطر ۹۰: سطر ۱۰۲:
 
1- براى اهداف بزرگ بايد افرادى را تربيت كرد. «وَ اصْطَنَعْتُكَ لِنَفْسِي»
 
1- براى اهداف بزرگ بايد افرادى را تربيت كرد. «وَ اصْطَنَعْتُكَ لِنَفْسِي»
  
2- خداوند براى انبيا برنامه‌هاى خاصى دارد. «وَ اصْطَنَعْتُكَ لِنَفْسِي» 3- ابتدا خودسازى، آنگاه جامعه سازى. اصْطَنَعْتُكَ‌ ... اذْهَبْ‌
+
2- خداوند براى انبيا برنامه‌هاى خاصى دارد. «وَ اصْطَنَعْتُكَ لِنَفْسِي»  
 +
 
 +
3- ابتدا خودسازى، آنگاه جامعه سازى. اصْطَنَعْتُكَ‌ ... اذْهَبْ‌
  
 
4- اگر به عنوان مدير، كسى را براى كارى اعزام مى‌كنيم، بكوشيم كه روحيه او مالامال از عشق و احساس غرور و دلگرمى باشد. اصْطَنَعْتُكَ لِنَفْسِي‌ ... اذْهَبْ‌
 
4- اگر به عنوان مدير، كسى را براى كارى اعزام مى‌كنيم، بكوشيم كه روحيه او مالامال از عشق و احساس غرور و دلگرمى باشد. اصْطَنَعْتُكَ لِنَفْسِي‌ ... اذْهَبْ‌
  
گاهى بايد ديگران را احضار كرد، «وَ أْتُونِي مُسْلِمِينَ» «1» و گاهى بايد خود به طرف آنان رفت. «اذْهَبْ»
+
5- گاهى بايد ديگران را احضار كرد، «وَ أْتُونِي مُسْلِمِينَ» «1» و گاهى بايد خود به طرف آنان رفت. «اذْهَبْ»
  
 
6- در بعضى مراحل، نبايد پيك‌ها و پيام‌برها يك نفر باشد. «اذْهَبْ أَنْتَ وَ أَخُوكَ»
 
6- در بعضى مراحل، نبايد پيك‌ها و پيام‌برها يك نفر باشد. «اذْهَبْ أَنْتَ وَ أَخُوكَ»
سطر ۱۱۲: سطر ۱۲۶:
 
13- اميدها در نرمى است، وانتظارى از خشونت نمى‌رود. قَوْلًا لَيِّناً لَعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ ...
 
13- اميدها در نرمى است، وانتظارى از خشونت نمى‌رود. قَوْلًا لَيِّناً لَعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ ...
  
14- شروع تربيت وارشاد بايد از طريق گفتگوى صميمانه باشد. «2» «فَقُولا لَهُ قَوْلًا
+
14- شروع تربيت وارشاد بايد از طريق گفتگوى صميمانه باشد. «2» «فَقُولا لَهُ قَوْلًا لَيِّناً»
 
+
--------
 
«1». نمل، 31.
 
«1». نمل، 31.
  
سطر ۱۲۰: سطر ۱۳۴:
 
جلد 5 - صفحه 347
 
جلد 5 - صفحه 347
  
لَيِّناً» حتّى با سركش‌ترين افراد نيز بايد ابتدا با نرمى ولطافت سخن گفت.
+
حتّى با سركش‌ترين افراد نيز بايد ابتدا با نرمى ولطافت سخن گفت.
  
 
15- هرگز از هدايت ديگران مأيوس نشويد. لَعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ ...
 
15- هرگز از هدايت ديگران مأيوس نشويد. لَعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ ...
سطر ۱۳۵: سطر ۱۴۹:
  
  
فَقُولا لَهُ قَوْلاً لَيِّناً لَعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشى‌ (44)
+
وَ اصْطَنَعْتُكَ لِنَفْسِي (41)
  
بعد از آن دستور دعوت او را فرمايد:
+
نعمت هشتم: وَ اصْطَنَعْتُكَ لِنَفْسِي‌: و برگزيدم و خاص ساختم تو را براى محبت خود، يعنى تو را دوست خود گرفتم و به الطاف خود مخصوص گردانيدم.
  
فَقُولا لَهُ قَوْلًا لَيِّناً: پس سخن گوئيد مر فرعون را گفتنى نرم و ملايم بدون خشونت و درشتى. لَعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشى‌: براى اينكه پند يابد به كلام شما و
+
و يا براى وحى و اداى رسالت و نبوت خود تو را برگزيدم. يا اى موسى تو را اختيار فرمودم براى اقامه حجت خود و گردانيدم تو را ميان خود و بندگان تا آنكه تو در تبليغ رسالت و مخاطبه با بندگان و احتجاج بر ايشان، قائم مقام من باشى بر وحى، كه گويا من ايشان را مخاطب و احتجاج فرمايم.
  
جلد 8 - صفحه 275
+
زمخشرى در كشاف گفته: اين تمثيل حال موسى عليه السلام است به حال‌
  
معتقد شود به يگانگى بارى تعالى، يا بترسد از عذاب من. مراد آنست كه اگر صدق شما متحقق شود بر او و متذكر نگردد، پس لااقل متوهم خواهد شد و ترسان و هراسان شود. نزد بعضى معنى آنكه: به كلام نرم سخن گوئيد به اميد آنكه ايمان آورد يا از رفق و لين با او معامله آن كس كنيد كه او طمع ايمان دارد به او، اگرچه دانيد ايمان نخواهد آورد.
+
«1» سوره قمر، آيه 49.
  
تفسير برهان- ابن بابويه رحمه اللّه به اسناد خود از ابن ابى عمير كه به حضرت موسى بن جعفر عليهما السلام عرض كردم: خبر فرما مرا از قول خداوند به موسى‌ (اذْهَبا إِلى‌ فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغى‌ فَقُولا لَهُ قَوْلًا لَيِّناً ...) (لَعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشى‌) فرمود: اما فرمايش‌ (فَقُولا لَهُ قَوْلًا لَيِّناً) يعنى به كنيه ناميد او را، و بگوئيد يا «ابا مصعب». و اسم فرعون وليد بن مصعب بود. و اما فرمايش‌ (لَعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشى‌) فرمود براى آنكه موسى حريصتر باشد بر رفتن، و حال آنكه خداوند دانا بود كه متذكر نشود و نترسد مگر وقت ديدن عذاب چنانچه فرمود (حَتَّى إِذا أَدْرَكَهُ الْغَرَقُ قالَ آمَنْتُ ...) «1» تبصره: يكى از دستورات جامعه مبلغين براى مناظره كافرين و مخالفين، در اولين مرحله مكالمه به سخن لين مى‌باشد، يعنى با آنها بطور نرمى و ملايمت سخن رانند نه به درشتى و خشونت؛ زيرا تلطف در كلام، دامى است براى جذب نفوس و تأليف قلوب، و لذا خداوند تعالى موسى و هارون را به جهت دعوت آن ياغى طاغى به قول لين امر مى‌فرمايد كه شايد پندى بيابد.
+
«2» سفينة البحار، ج 1، ص 505 به نقل از بيضاوى.
 +
 
 +
جلد 8 - صفحه 273
 +
 
 +
كسى كه بعضى از ملوك، او را به جهت اهليت و قابليت به جوامع خصال و خصائص افعال، به خودش اختصاص دهد و او را مقرب درگاه خود گرداند كه هيچكس اقرب از او نباشد در منزلت و مكانت، و او را به كرامت و مرحمت خود نوازش نمايد به طورى كه براى نفس خود برگزيند كه ديدن او، ديدن او؛ و شنيدن او، شنيدن او و غير او را بر مكنون سرّ خود مؤتمن نداند «1». حاصل آنكه حق تعالى او را از ميان بندگان برگزيند و مقرب بارگاه عزت خود گرداند و زمام رسالت و تبليغ را در كف با كفايت او گذارد.
  
  
سطر ۱۹۹: سطر ۲۱۷:
 
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
 
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
 
{{نمایش فشرده تفسیر|
 
{{نمایش فشرده تفسیر|
فَقُولا لَه‌ُ قَولاً لَيِّناً لَعَلَّه‌ُ يَتَذَكَّرُ أَو يَخشي‌ (44)
+
وَ اصطَنَعتُك‌َ لِنَفسِي‌ (41)
 
 
‌پس‌ ‌او‌ ‌را‌ دعوت‌ كنيد و مكالمه‌ كنيد و بگوئيد ‌با‌ ‌او‌ كلام‌ و قول‌ نرم‌ و ملايم‌ ‌باشد‌ ‌که‌ متذكّر شود ‌ يا ‌ بترسد و خائف‌ شود.
 
 
 
(فَقُولا لَه‌ُ قَولًا لَيِّناً) ليّن‌ مقابل‌ خشن‌ ‌است‌ و ‌در‌ ‌هر‌ جا ‌به‌ مناسبت‌ ‌خود‌
 
 
 
جلد 13 - صفحه 36
 
 
 
اطلاق‌ ميشود ‌در‌ لباس‌ لباس‌ ليّن‌ و خشن‌ ‌در‌ پوست‌ بدن‌ ليّن‌ و خشن‌ نرم‌ و زبر ‌در‌ اخلاق‌ صفات‌ حميده‌ و اخلاق‌ رذيله‌ ‌در‌ فواكه‌ و مأكولات‌ و ‌غير‌ اينها و ‌من‌ جمله‌ ‌در‌ كلام‌ بالاخص‌ّ ‌در‌ تعليم‌ و ‌در‌ باب‌ هدايت‌ و ارشاد و دلالت‌ چنانچه‌ كفّار و مشركين‌ ‌در‌ زمان‌ حضرت‌ رسالت‌ آنهايي‌ ‌که‌ ‌از‌ روي‌ حقيقت‌ و واقعيّت‌ مشرّف‌ بشرف‌ اسلام‌ شدند مشاهده‌ اخلاق‌ و رفتار ‌آن‌ حضرت‌ ‌را‌ كردند ‌غير‌ ‌از‌ آنهايي‌ ‌که‌ بطمع‌ مال‌ و رياست‌ ‌ يا ‌ خوف‌ و دهشت‌ ايمان‌ آورده‌ بودند.
 
 
 
(لَعَلَّه‌ُ) گفتيم‌ ترديد ‌در‌ حق‌ باري‌ ‌تعالي‌ روانيست‌ ميداند ‌که‌ فرعون‌ متذكر و خوف‌ پيدا ميكند ‌ يا ‌ نميكند بلكه‌ بمعني‌ اتمام‌ حجّت‌ ‌است‌ ‌که‌ بايد متذكر شود و بترسد و راه‌ عذري‌ ‌بر‌ ‌او‌ باقي‌ نماند.
 
  
(يَتَذَكَّرُ أَو يَخشي‌) فرق‌ ‌بين‌ تذكر و خشية تذكر رو بخدا رفتن‌ ‌است‌ ‌در‌ تحصيل‌ عقائد حقّه‌ و تكميل‌ اخلاق‌ حسنه‌ و اطاعت‌ اوامر الهيّه‌ و خشيه‌ موجب‌ ازاله عقائد فاسده‌ و اخلاق‌ قبيحه‌ و اعمال‌ سيئه‌ ‌است‌.
+
بسيار مقام‌ بلندي‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌خدا‌ بفرمايد ‌من‌ ترا ‌براي‌ خودم‌ ‌بر‌ گزيدم‌ و لذا يكي‌ ‌از‌ صفات‌ رسالت‌ مصطفي‌ ‌است‌ و ‌در‌ حق‌ حضرت‌ آدم‌ صفي‌ اللّه‌ و اصطناع‌ و اصطفي‌ متقارب‌ المعني‌ ‌است‌ (اللّه‌ُ أَعلَم‌ُ حَيث‌ُ يَجعَل‌ُ رِسالَتَه‌ُ) انعام‌ آيه 124.
  
اولا فرمود يتذكر بلكه‌ ايمان‌ بياورد و اطاعت‌ كند و تسليم‌ اوامر الهيه‌ شود و ‌اگر‌ ايمان‌ نياورد ‌لا‌ اقل‌ دست‌ ‌از‌ ظلم‌ و تعدي‌ و دعوي‌ الوهيت‌ ‌بر‌ دارد مثل‌ بسياري‌ ‌از‌ كفّار و بالجمله‌ بايد اهل‌ ارشاد ‌از‌ انبياء و اولياء و علماء و آمرين‌ بمعروف‌ و ناهين‌ ‌از‌ منكر و هدايت‌ كنندگان‌ ‌با‌ كمال‌ ملايمت‌ ‌با‌ طرف‌ صحبت‌ كنند ‌که‌ حجّت‌ ‌از‌ ‌هر‌ جهت‌ ‌بر‌ ‌او‌ تمام‌ شود ‌که‌ خداوند ‌در‌ حق‌ ‌رسول‌ اكرم‌ صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و ‌سلّم‌ ميفرمايد (فَبِما رَحمَةٍ مِن‌َ اللّه‌ِ لِنت‌َ لَهُم‌ وَ لَو كُنت‌َ فَظًّا غَلِيظَ القَلب‌ِ لَانفَضُّوا مِن‌ حَولِك‌َ فَاعف‌ُ عَنهُم‌ وَ استَغفِر لَهُم‌ وَ شاوِرهُم‌ فِي‌ الأَمرِ فَإِذا عَزَمت‌َ فَتَوَكَّل‌ عَلَي‌ اللّه‌ِ إِن‌َّ اللّه‌َ يُحِب‌ُّ المُتَوَكِّلِين‌َ) آل‌ عمران‌ آيه 153.
+
(إِن‌َّ اللّه‌َ اصطَفي‌ آدَم‌َ وَ نُوحاً وَ آل‌َ إِبراهِيم‌َ وَ آل‌َ عِمران‌َ عَلَي‌ العالَمِين‌َ) آل‌ عمران‌ آيه 30 اصطناع‌ اتّخاذ و اختيار ‌است‌ ترا ‌براي‌ ‌خود‌ گرفتم‌ و اختيار كردم‌ (مهندسي‌ ‌که‌ بكل‌ نكهت‌ و بكل‌ جان‌ داد بهر ‌که‌ ‌هر‌ چه‌ سزاوار حكمت‌ ‌است‌ ‌آن‌ داد) و مراد نفسي‌ بمعني‌ شخص‌ معيّن‌ نه‌ اينكه‌ خداوند داراي‌ نفس‌ ‌باشد‌ نه‌ نفس‌ ملكوتي‌ و نه‌ نفس‌ انساني‌ و نه‌ حيواني‌ چون‌ ذات‌ مقدّس‌ ‌او‌ منزّه‌ ‌از‌ تركيب‌ و اجزاء ‌است‌ صرف‌ وجود و محض‌ وجود و بحت‌ وجود ‌است‌ و اطلاق‌ نفس‌ ‌بر‌ واحد شخصي‌ ‌در‌ قرآن‌ بسيار داريم‌ (مَن‌ قَتَل‌َ نَفساً بِغَيرِ نَفس‌ٍ أَو فَسادٍ فِي‌ الأَرض‌ِ فَكَأَنَّما قَتَل‌َ النّاس‌َ جَمِيعاً وَ مَن‌ أَحياها فَكَأَنَّما أَحيَا النّاس‌َ جَمِيعاً) مائده‌ آيه 35 و ‌غير‌ ‌اينکه‌ و وحدت‌ حقّه‌ حقيقيّة مختص‌ بذات‌ مقدس‌ ‌او‌ ‌است‌.
 
}}
 
}}
 
|-|
 
|-|
سطر ۲۲۲: سطر ۲۳۰:
 
]
 
]
  
(آیه 44)- سپس طرز برخورد مؤثر با فرعون را در آغاز کار به این شرح، بیان می‌فرماید: برای این که بتوانید در او نفوذ کنید و اثر بگذارید «با سخن نرم با او سخن بگویید، شاید متذکر شود یا از خدا بترسد» (فَقُولا لَهُ قَوْلًا لَیِّناً لَعَلَّهُ یَتَذَکَّرُ أَوْ یَخْشی).
+
(آیه 41)- سپس اضافه می‌کند: «من تو را برای خودم پرورش دادم و ساختم» (وَ اصْطَنَعْتُکَ لِنَفْسِی).
 +
 
 +
برای وظیفه سنگین دریافت وحی، برای قبول رسالت، برای هدایت و رهبری بندگانم، تو را پرورش دادم و در کورانهای حوادث آزمودم و نیرو و توان بخشیدم و اکنون که این مأموریت بزرگ بر دوش تو گذارده می‌شود از هر نظر ساخته شده‌ای!
 
}}
 
}}
 
|-|
 
|-|
سطر ۲۳۰: سطر ۲۴۰:
  
 
==تفسیر های فارسی==
 
==تفسیر های فارسی==
==={{ترجمه تفسیر المیزان|سوره=20 |آیه=44}}===
+
==={{ترجمه تفسیر المیزان|سوره=20 |آیه=41}}===
==={{تفسیر خسروی|سوره=20 |آیه=44}}===
+
==={{تفسیر خسروی|سوره=20 |آیه=41}}===
==={{تفسیر عاملی|سوره=20 |آیه=44}}===
+
==={{تفسیر عاملی|سوره=20 |آیه=41}}===
==={{تفسیر جامع|سوره=20 |آیه=44}}===
+
==={{تفسیر جامع|سوره=20 |آیه=41}}===
  
 
==تفسیر های عربی==
 
==تفسیر های عربی==
==={{تفسیر المیزان|سوره=20 |آیه=44}}===
+
==={{تفسیر المیزان|سوره=20 |آیه=41}}===
==={{تفسیر مجمع البیان|سوره=20 |آیه=44}}===
+
==={{تفسیر مجمع البیان|سوره=20 |آیه=41}}===
==={{تفسیر نور الثقلین|سوره=20 |آیه=44}}===
+
==={{تفسیر نور الثقلین|سوره=20 |آیه=41}}===
==={{تفسیر الصافی|سوره=20 |آیه=44}}===
+
==={{تفسیر الصافی|سوره=20 |آیه=41}}===
==={{تفسیر الکاشف|سوره=20 |آیه=44}}===
+
==={{تفسیر الکاشف|سوره=20 |آیه=41}}===
 
</tabber>
 
</tabber>
  

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۹ ژوئیهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۱۰

مشاهده آیه در سوره

فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَيِّنًا لَعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشَىٰ

مشاهده آیه در سوره


<<43 آیه 44 سوره طه 45>>
سوره : سوره طه (20)
جزء : 16
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

و با او کمال آرامی و نرمی سخن گویید، باشد که متذکر شود یا (از خدا) بترسد (و ترک ظلم کند).

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Speak to him in a soft manner; maybe he will take admonition or fear.’

معانی کلمات آیه

لينا: لين: نرمى راغب گويد: در اجسام به كار رود و در خلق و معانى ديگر به طور استعاره آيد.[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ اصْطَنَعْتُكَ لِنَفْسِي «41»

(اى موسى!) من تو را براى خودم ساخته و برگزيدم.

اذْهَبْ أَنْتَ وَ أَخُوكَ بِآياتِي وَ لا تَنِيا فِي ذِكْرِي «42»

(اكنون) تو وبرادرت با (معجزات و) آياتى كه من به شما داده‌ام برويد و در ياد (و رسالت) من سستى نكنيد.

اذْهَبا إِلى‌ فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغى‌ «43»

برويد به سوى فرعون كه او طغيان كرده است.

فَقُولا لَهُ قَوْلًا لَيِّناً لَعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشى‌ «44»

پس به نرمى با او سخن بگوييد، شايد متذكّر شود، يا (از خدا) بترسد.

جلد 5 - صفحه 345

نکته ها

«خَشِيتُ»، ترس برخاسته از معرفت واحساس عظمت در برابر ديگرى است.

خداوند درباره‌ى حضرت موسى عليه السلام تعبيرات خاصى بيان فرموده است:

الف: «قَرَّبْناهُ نَجِيًّا» «1» ما او را به هم‌رازى خود نزديك كرديم.

ب: «أَنَا اخْتَرْتُكَ» «2» من تو را برگزيده‌ام.

ج: «وَ لِتُصْنَعَ عَلى‌ عَيْنِي» «3» زير نظر من پرورش يابى.

د: «اصْطَنَعْتُكَ لِنَفْسِي» تو را براى خود ساختم.

در آيات قبل، دو معجزه‌ى تبديل عصا به اژدها ويد بيضا براى موسى عليه السلام مطرح شد، در اين آيه مى‌فرمايد: «بِآياتِي» يعنى معجزات ديگرى نيز به تو خواهيم داد.

در آيه‌ى 24 همين سوره، فرمان رسيد كه‌ «اذْهَبْ إِلى‌ فِرْعَوْنَ» به سوى فرعون حركت كن، امّا موسى عليه السلام از خداوند درخواست ياور نمود، اينك با استجابت خواسته‌ى او، در اين آيه مى‌فرمايد: «اذْهَبا إِلى‌ فِرْعَوْنَ».

عدىّ‌بن حاتم مى‌گويد: اميرالمؤمنين عليه السلام هنگام برخورد با معاويه در صفّين، با صداى بلند فرمود: قسم به خداوند با معاويه و اصحاب او نبرد خواهم كرد، ولى به دنبال آن آهسته مى‌فرمود: ان‌شاءاللّه. گفتم: يا علىّ! شما با صداى بلند از نبرد سخن مى‌گوييد، ولى با صداى آهسته ان‌شاءاللّه مى‌گويى؟ فرمود: جنگ خدعه است و من درغگو نيستم، غرضم از اين كار برانگيختن يارانم براى جنگ است تا متفرّق نشوند. سپس حضرت اين آيه را گواه كار خود آورد كه خداوند به موسى گفت: فَقُولا ... لَعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ خداوند مى‌دانست فرعون متذكّر نمى‌شود، ولى به جهت برانگيختن موسى براى رفتن به سوى فرعون اين‌گونه سخن گفت. «4»


«1». مريم، 52.

«2». طه، 13.

«3». طه، 39.

«4». كافى، ج 7، ص 460.

جلد 5 - صفحه 346

پیام ها

1- براى اهداف بزرگ بايد افرادى را تربيت كرد. «وَ اصْطَنَعْتُكَ لِنَفْسِي»

2- خداوند براى انبيا برنامه‌هاى خاصى دارد. «وَ اصْطَنَعْتُكَ لِنَفْسِي»

3- ابتدا خودسازى، آنگاه جامعه سازى. اصْطَنَعْتُكَ‌ ... اذْهَبْ‌

4- اگر به عنوان مدير، كسى را براى كارى اعزام مى‌كنيم، بكوشيم كه روحيه او مالامال از عشق و احساس غرور و دلگرمى باشد. اصْطَنَعْتُكَ لِنَفْسِي‌ ... اذْهَبْ‌

5- گاهى بايد ديگران را احضار كرد، «وَ أْتُونِي مُسْلِمِينَ» «1» و گاهى بايد خود به طرف آنان رفت. «اذْهَبْ»

6- در بعضى مراحل، نبايد پيك‌ها و پيام‌برها يك نفر باشد. «اذْهَبْ أَنْتَ وَ أَخُوكَ»

7- مبلغ بايد به ابزار ارشاد مجهز باشد. «بِآياتِي»

8- مبلغ بايد شجاع و مصمم و نفوذناپذير باشد. «وَ لا تَنِيا فِي ذِكْرِي» تا مبادا كاخ و قدرت و هيبت طاغوت، او را در انجام مأموريت مرعوب كند و از ياد خدا غافل شده و دست از صراحت لازم بردارد.

9- رمز موفقيت انسان، توجّه كامل و دائم به خداوند است. «لا تَنِيا فِي ذِكْرِي»

10- تبليغ، ارشاد، امربه معروف و نهى از منكر، ذكر و ياد خداست. «اذْهَبْ أَنْتَ وَ أَخُوكَ بِآياتِي وَ لا تَنِيا فِي ذِكْرِي»

11- يكى از بزرگ‌ترين اهداف و خدمات انبيا، مبارزه با طاغوت و برداشتن موانع راه خداپرستى است. «اذْهَبْ‌ .. إِنَّهُ طَغى‌»

12- گام اوّل در امر به معروف و نهى از منكر، بيان نرم است. «فَقُولا لَهُ قَوْلًا لَيِّناً»

13- اميدها در نرمى است، وانتظارى از خشونت نمى‌رود. قَوْلًا لَيِّناً لَعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ ...

14- شروع تربيت وارشاد بايد از طريق گفتگوى صميمانه باشد. «2» «فَقُولا لَهُ قَوْلًا لَيِّناً»


«1». نمل، 31.

«2». خداوند به پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله نيز مى‌فرمايد: با نرمى و ملاطفت با مردم رفتار كن. «فبما رحمة من‌اللّه لنت لهم ولو كنت فظاً غليظ القلب لانفضوا من حولك» آل‌عمران، 159.

جلد 5 - صفحه 347

حتّى با سركش‌ترين افراد نيز بايد ابتدا با نرمى ولطافت سخن گفت.

15- هرگز از هدايت ديگران مأيوس نشويد. لَعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ ...

16- وظيفه‌ى پيامبر تذكّر وارشاد است. «يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشى‌»

پانویس

  1. پرش به بالا تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی

منابع