آیه 66 سوره مریم: تفاوت بین نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{قرآن در قاب|وَيَقُولُ الْإِنْسَانُ أَإِذَا مَا مِتُّ لَسَوْفَ أُخْرَجُ حَ...» ایجاد کرد) |
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) (←نزول) |
||
(یک نسخهٔ میانیِ همین کاربر نمایش داده نشده است) | |||
سطر ۴۴: | سطر ۴۴: | ||
==نزول== | ==نزول== | ||
− | کلبى گوید: این آیه درباره ابى بن خلف الجمحى نازل شده است. نامبرده استخوان پوسیده اى را در دست گرفت و آن را خرد کرده و به باد داد و گفت: محمد مى گوید: خداوند ما را بعد از [[مرگ]] زنده میکند یعنى این استخوانهاى پوسیده دوباره زنده خواهد گردید و بنا به نقل عطا از ابن عباس این آیه درباره ولید بن مغیرة به همین کیفیت نازل شده است | + | کلبى گوید: این آیه درباره ابى بن خلف الجمحى نازل شده است. نامبرده استخوان پوسیده اى را در دست گرفت و آن را خرد کرده و به باد داد و گفت: [[پیامبر اسلام|محمد]] مى گوید: خداوند ما را بعد از [[مرگ]] زنده میکند یعنى این استخوانهاى پوسیده دوباره زنده خواهد گردید و بنا به نقل عطا از ابن عباس این آیه درباره [[ولید بن مغیره|ولید بن مغیرة]] به همین کیفیت نازل شده است<ref> تفسیر مجمع البیان.</ref>.<ref>محمدباقر محقق، [[نمونه بينات در شأن نزول آيات]] از نظر [[شیخ طوسی]] و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص525.</ref> |
− | == تفسیر آیه == | + | ==تفسیر آیه== |
<tabber> | <tabber> | ||
تفسیر نور= | تفسیر نور= | ||
سطر ۵۵: | سطر ۵۵: | ||
وانسان مىگويد: آيا آنگاه كه مُردم، دوباره زنده (از قبر) خارج خواهم شد؟ | وانسان مىگويد: آيا آنگاه كه مُردم، دوباره زنده (از قبر) خارج خواهم شد؟ | ||
+ | |||
+ | أَ وَ لا يَذْكُرُ الْإِنْسانُ أَنَّا خَلَقْناهُ مِنْ قَبْلُ وَ لَمْ يَكُ شَيْئاً «67» | ||
+ | |||
+ | آيا انسان (در زنده شدن دوبارهى خود شك دارد؟ و) به ياد نمىآورد كه ما او را پيش از اين آفريدهايم، در حالى كه چيزى نبود؟ | ||
+ | |||
+ | ===نکته ها=== | ||
+ | |||
+ | اين آيه شبيه آيات 78 و 79 سورهى يس است كه شخصى با آوردن استخوانى پوسيده و خرد كردن آن مقابل پيامبر صلى الله عليه و آله، با پيامبر به بحث و گفتگو پرداخت و گفت: كيست كه استخوانهاى پوسيده را زنده كند؟ خداوند در پاسخ فرمود: (اى پيامبر!) بگو: همان كسى كه اوّل آفريد، پس از مرگ هم زنده مىكند، و او همه چيز را مىداند. «وَ ضَرَبَ لَنا مَثَلًا وَ نَسِيَ خَلْقَهُ قالَ مَنْ يُحْيِ الْعِظامَ وَ هِيَ رَمِيمٌ. قُلْ يُحْيِيهَا الَّذِي أَنْشَأَها أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ هُوَ بِكُلِّ خَلْقٍ عَلِيمٌ» | ||
+ | |||
+ | جلد 5 - صفحه 295 | ||
+ | |||
+ | از امام صادق عليه السلام درباره «خَلَقْناهُ مِنْ قَبْلُ وَ لَمْ يَكُ شَيْئاً» سؤال شد، حضرت فرمودند: يعنى نه در مرحلهى تقدير و نه در مرحله تكوين هيچ چيز نبود. راوى حديث دربارهى «لَمْ يَكُنْ شَيْئاً مَذْكُوراً» «1» پرسيد، حضرت فرمودند: يعنى مقدّر بود، ولى نامى از آن در ميان نبود. «2» | ||
+ | |||
+ | بنابراين، اين دو آيه از دو مرحلهى پيش از آفرينش انسان سخن مىگويد. | ||
+ | |||
+ | در حديث ديگرى نيز امام باقر عليه السلام در مورد «مِنْ قَبْلُ» فرمودند: نه در كتاب و نه در علم سخنى از او نبود. «3» | ||
+ | |||
+ | ===پیام ها=== | ||
+ | |||
+ | 1- باور نداشتن معاد، راه توجيه گناه وفرار از عبادت است. فَاعْبُدْهُ وَ اصْطَبِرْ لِعِبادَتِهِ ... يَقُولُ الْإِنْسانُ ... | ||
+ | |||
+ | 2- تعجّب از معاد وزنده شدن دوباره، مربوط به يك زمان و يك گروه خاص از انسانها نيست. «يَقُولُ الْإِنْسانُ» | ||
+ | |||
+ | 3- معاد، جسمانى است. «أُخْرَجُ» يعنى خارج شدن جسم از زمين. | ||
+ | |||
+ | 4- معاد، قهرى واجبارى است. «أُخْرَجُ» يعنى خروج قهرى وبدون اختيار. | ||
+ | |||
+ | 5- ترديد در معاد با توجّه به آفرينش ابتدائى خود، شگفتآور است. «أَ وَ لا يَذْكُرُ» | ||
+ | |||
+ | 6- توجّه انسان به اينكه اوّل نبوده و بعداً خلق شده است، براى قبول معاد كافى است. أَ وَ لا يَذْكُرُ الْإِنْسانُ ... | ||
+ | |||
+ | 7- منكران معاد، براى عقيدهى خود دليلى ندارند و تنها قيامت را بعيد مىدانند، ولى قرآن با دليل سخن مىگويد. «خَلَقْناهُ مِنْ قَبْلُ» | ||
+ | |||
+ | 8- آفرينش انسان از عدم، بسيار پيچيدهتر و به ظاهر مشكلتر از آفرينش مجدّد انسان پس از مرگ است. خَلَقْناهُ ... وَ لَمْ يَكُ شَيْئاً | ||
+ | ------ | ||
+ | «1». انسان، 1. | ||
+ | |||
+ | «2». كافى، ج 1، ص 147. | ||
+ | |||
+ | «3». بحار، ج 5، ص 84. | ||
+ | |||
+ | تفسير نور(10جلدى)، ج5، ص: 296 | ||
}} | }} | ||
سطر ۱۴۸: | سطر ۱۹۰: | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
− | <div style="font-size:smaller"><references/></div> | + | <div style="font-size:smaller"><references /></div> |
==منابع== | ==منابع== | ||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
+ | *[[تفسیر نور]]، [[محسن قرائتی]]، [[تهران]]:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم | ||
+ | *[[اطیب البیان فی تفسیر القرآن]]، [[سید عبدالحسین طیب]]، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم | ||
+ | *[[تفسیر اثنی عشری]]، [[حسین حسینی شاه عبدالعظیمی]]، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول | ||
+ | *[[تفسیر روان جاوید]]، [[محمد ثقفی تهرانی]]، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم | ||
+ | *[[برگزیده تفسیر نمونه]]، [[ناصر مکارم شیرازی]] و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش | ||
+ | *[[تفسیر راهنما]]، [[علی اکبر هاشمی رفسنجانی]]، [[قم]]:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم | ||
+ | *محمدباقر محقق، [[نمونه بینات در شأن نزول آیات]] از نظر [[شیخ طوسی]] و سایر مفسرین خاصه و عامه. | ||
[[رده:آیات سوره مریم]] | [[رده:آیات سوره مریم]] | ||
[[رده:ترجمه و تفسیر آیات قرآن]] | [[رده:ترجمه و تفسیر آیات قرآن]] | ||
[[رده:آیات دارای شان نزول]] | [[رده:آیات دارای شان نزول]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۹ ژوئن ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۱۰
<<65 | آیه 66 سوره مریم | 67>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و انسان (بیچاره در امر معاد شک کند و) گوید: آیا چون من بمیرم باز به زودی مرا از قبر بیرون آورده و زنده خواهند کرد؟!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
«إِذَا مَا»: هر زمان که. «حَیّاً»: زنده. حال است.
نزول
کلبى گوید: این آیه درباره ابى بن خلف الجمحى نازل شده است. نامبرده استخوان پوسیده اى را در دست گرفت و آن را خرد کرده و به باد داد و گفت: محمد مى گوید: خداوند ما را بعد از مرگ زنده میکند یعنى این استخوانهاى پوسیده دوباره زنده خواهد گردید و بنا به نقل عطا از ابن عباس این آیه درباره ولید بن مغیرة به همین کیفیت نازل شده است[۱].[۲]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ يَقُولُ الْإِنْسانُ أَ إِذا ما مِتُّ لَسَوْفَ أُخْرَجُ حَيًّا «66»
وانسان مىگويد: آيا آنگاه كه مُردم، دوباره زنده (از قبر) خارج خواهم شد؟
أَ وَ لا يَذْكُرُ الْإِنْسانُ أَنَّا خَلَقْناهُ مِنْ قَبْلُ وَ لَمْ يَكُ شَيْئاً «67»
آيا انسان (در زنده شدن دوبارهى خود شك دارد؟ و) به ياد نمىآورد كه ما او را پيش از اين آفريدهايم، در حالى كه چيزى نبود؟
نکته ها
اين آيه شبيه آيات 78 و 79 سورهى يس است كه شخصى با آوردن استخوانى پوسيده و خرد كردن آن مقابل پيامبر صلى الله عليه و آله، با پيامبر به بحث و گفتگو پرداخت و گفت: كيست كه استخوانهاى پوسيده را زنده كند؟ خداوند در پاسخ فرمود: (اى پيامبر!) بگو: همان كسى كه اوّل آفريد، پس از مرگ هم زنده مىكند، و او همه چيز را مىداند. «وَ ضَرَبَ لَنا مَثَلًا وَ نَسِيَ خَلْقَهُ قالَ مَنْ يُحْيِ الْعِظامَ وَ هِيَ رَمِيمٌ. قُلْ يُحْيِيهَا الَّذِي أَنْشَأَها أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ هُوَ بِكُلِّ خَلْقٍ عَلِيمٌ»
جلد 5 - صفحه 295
از امام صادق عليه السلام درباره «خَلَقْناهُ مِنْ قَبْلُ وَ لَمْ يَكُ شَيْئاً» سؤال شد، حضرت فرمودند: يعنى نه در مرحلهى تقدير و نه در مرحله تكوين هيچ چيز نبود. راوى حديث دربارهى «لَمْ يَكُنْ شَيْئاً مَذْكُوراً» «1» پرسيد، حضرت فرمودند: يعنى مقدّر بود، ولى نامى از آن در ميان نبود. «2»
بنابراين، اين دو آيه از دو مرحلهى پيش از آفرينش انسان سخن مىگويد.
در حديث ديگرى نيز امام باقر عليه السلام در مورد «مِنْ قَبْلُ» فرمودند: نه در كتاب و نه در علم سخنى از او نبود. «3»
پیام ها
1- باور نداشتن معاد، راه توجيه گناه وفرار از عبادت است. فَاعْبُدْهُ وَ اصْطَبِرْ لِعِبادَتِهِ ... يَقُولُ الْإِنْسانُ ...
2- تعجّب از معاد وزنده شدن دوباره، مربوط به يك زمان و يك گروه خاص از انسانها نيست. «يَقُولُ الْإِنْسانُ»
3- معاد، جسمانى است. «أُخْرَجُ» يعنى خارج شدن جسم از زمين.
4- معاد، قهرى واجبارى است. «أُخْرَجُ» يعنى خروج قهرى وبدون اختيار.
5- ترديد در معاد با توجّه به آفرينش ابتدائى خود، شگفتآور است. «أَ وَ لا يَذْكُرُ»
6- توجّه انسان به اينكه اوّل نبوده و بعداً خلق شده است، براى قبول معاد كافى است. أَ وَ لا يَذْكُرُ الْإِنْسانُ ...
7- منكران معاد، براى عقيدهى خود دليلى ندارند و تنها قيامت را بعيد مىدانند، ولى قرآن با دليل سخن مىگويد. «خَلَقْناهُ مِنْ قَبْلُ»
8- آفرينش انسان از عدم، بسيار پيچيدهتر و به ظاهر مشكلتر از آفرينش مجدّد انسان پس از مرگ است. خَلَقْناهُ ... وَ لَمْ يَكُ شَيْئاً
«1». انسان، 1.
«2». كافى، ج 1، ص 147.
«3». بحار، ج 5، ص 84.
تفسير نور(10جلدى)، ج5، ص: 296
پانویس
- پرش به بالا ↑ تفسیر مجمع البیان.
- پرش به بالا ↑ محمدباقر محقق، نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص525.
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم
- محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه.