نواب اربعه

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

نواب اربعه به نایبان خاص امام مهدی عجّل الله تعالی فرجه در دوران غیبت صغرى گفته می شود که چهار تن از علماى پارسا و بزرگ شیعه و بعضا از اصحاب با سابقه امامان پیشین بودند. با نزدیک شدن مرگ هر یک از نواب اربعه شخص دیگری از طرف امام زمان تعیین می گردید و نایب قبلی نایب بعدی را به شیعیان امام معرفی می نمود.

معرفی نواب اربعه

نُوّاب اربعه به ترتیب زمانى عبارت بودند از: ابوعمرو عثمان بن سعید عَمری، ابوجعفر محمد بن عثمان بن سعید عَمرى، ابوالقاسم حسین بن روح نوبختى و ابوالحسن على بن محمد سمرى.

نایب نخست، عثمان بن سعید عمرى

ابوعمرو عثمان بن سعید عَمری از یاران و شاگردان مورد وثوق امام دهم و یازدهم علیهم السلام و مردی جلیل ‌القدر و مورد اطمینان بود که از یازده سالگی در محضر امام هادی علیه السلام به خدمتگزاری و آموختن فقه و حدیث و تعالیم اسلامی اشتغال داشته است. او را با توجه به قبیله، «اسدی» و محل سکونت، «عسکری» و شغل، «سمان» یا «زیات» (روغن ‌فروش) نامیده‌اند.

امام هادی علیه السلام به احمد بن اسحاق فرمود: «این ابوعمرو [عثمان بن سعید] فردی امین و مورد اطمینان من است. آنچه به شما بگوید، از جانب من می‌گوید و آنچه به شما برساند، از طرف من می‌رساند».[۱]

عثمان بن سعید در سال ۲۶۵ يا ۲۶۶ ق وفات نمود. مزار وى، در غرب بغداد سمت رصافه، نزديك دجله، غرب بازار «ميدان» در مسجدى به نام خودش واقع است.[۲]

نایب دوم، محمد بن عثمان بن سعید عمرى

پس از وفات عثمان بن سعید، امام مهدی علیه السلام در نامه‌ای به محمد فرزند او مرگ پدر را تسلیت گفت و او را به جای پدرش منصوب کرد. محمد بن عثمان به رغم مخالفت ‌هایی که مدعیان دروغین نیابت با وی کردند و فشارهایی که خلفای آن دوران وارد می ‌ساختند، توانست وظایف نیابت ولی ‌عصر علیه السلام را به خوبی انجام دهد و نگذاشت غلات با ترفندهای دروغین، شیعیان را متوجه خود سازند و نیابت او را متزلزل کنند.

نایب دوم بیشترین مدت را در سمت نمایندگی امام زمان علیه السلام به خود اختصاص داد و حدود چهل سال نایب و رابط امام علیه السلام و شیعیان بود.

محمد بن عثمان همچون پدرش در نزد ائمه علیهم السلام جایگاهی ویژه داشته است. در حدیثی از امام حسن عسکری علیه السلام آمده است: «اَلْعمری وابْنَهُ ثِقتان...»؛[۳] «عثمان بن سعید و پسرش محمد بن عثمان هر دو ثقه و مورد اعتماد هستند».

محمّد بن عثمان در پايان جمادى الاُولى سال ۳۰۵ يا ۳۰۴ق درگذشت و در كنار مادرش به خاك سپرده شد. مزار وى در قسمت رصافه (شرق دجله) وسط شهر بغداد در محلّه اى به نام «شيخ خلاّنى» در خيابان «جمهورى» قرار دارد.[۴]

نایب سوم، حسین بن روح نوبختى

نایب سوم حضرت مهدی علیه السلام ابوالقاسم حسین بن روح نوبختی است، که در میان خاندان نوبختی، پس از ابوسهل، مشهورترین ایشان بشمار می ‌رود. وی که یکی از ده وکیل ابو جعفر محمد بن عثمان بن سعید عمرى _ نایب دوم _ در بغداد بود، از همان زمان جایگاه ویژه‌ای نزد شیعیان داشت. شیخ طوسی در این باره می ‌گوید: «او نزد شیعیان و دیگران، خردمندترین مردم بشمار می ‌رفت و اهل تقیه بود».

عباس اقبال می‌نویسد: «حسین بن روح؛ به تصدیق موافق و مخالف از فهمیده‌ترین و عاقلترین مردم روزگار بوده است.»[۵] «حسین بن روح؛ مدتی مقام وزارت مقتدر عباسی را عهده‌دار بود. وی به منظور هواداری از شیعیان در دستگاه خلافت نفوذ کرده بود. اما با روی کار آمدن "حامد بن عباس"، وزارت او با مشکلاتی مواجه شد و از سال ۳۱۲ تا ۳۱۷ در زندان بسر برد.[۶]

حسین بن روح به منظور حفظ تقیه، یکی از خدمتکاران خود را تنها به این دلیل که معاویه را لعن نمود، عزل و اخراج کرد.[۷] در مجلسی وی به جهت حفظ تقیه، خلفای راشدین را به نیکی یاد می کردند. این سخن موجب شد یکی از دوستانش ناخواسته تبسم کند. حسین بن روح پس از آن جلسه او را توبیخ کرد که چرا خندیدی؟ چه بسا این گونه برخورد کردن روش تقیه را به خطر اندازد.[۸] این مسئله نشان دهنده وضعیت خاص شیعیان و فشار و خفقانی است که از طرف دولت عباسی، شیعیان با آن مواجه بودند.

در خصوص صبر و مقاومت و رازداری حسین بن روح آمده است: «عده‌ای از ابوسهل نوبختی[۹] پرسیدند: تو چرا نائب خاص حضرت نشدی و به جای تو حسین بن روح به این منصب رسید؟ او گفت: ائمه علیهم السلام خود بهتر می‌دانند چه کسی لایق این مقام است. من آدمی هستم که با دشمنان زیاد رفت و آمد دارم و با آنها مناظره می‌کنم. اگر آنچه را "حسین بن روح" در مورد امام مهدی عجل الله تعالی فرجه می‌داند، من می‌دانستم، شاید در بحث‌هایم وقتی لجاجت دشمنانم را می‌دیدم، می‌کوشیدم دلایل بنیادی بر وجود امام ارائه دهم. در نتیجه محل اقامت او را برملا می‌ساختم. اما اگر حسین بن روح امام را زیر عبای خود پنهان کرده باشد، اگر بدنش را با قیچی قطعه قطعه کنند، تا امام را نشان دهد، هرگز عبای خود را کنار نمی‌زند و امام را نشان نخواهد داد.[۱۰]

حسين بن روح، پس از ۲۱ سال نيابت خاص امام مهدى عليه السلام در شعبان سال ۳۲۶ ق، رحلت كرد و در مقبره نوبختيان به خاك سپرده شد. او قبل از مرگ خويش، على بن محمّد سمرى را به امر امام مهدى عليه السلام به عنوان نايب چهارم ايشان معرفى كرد. قبر وى در بازار شورجه بغداد واقع است.[۱۱]

نایب چهارم، علی بن محمد سمری

آخرین نایب حضرت مهدی علیه السلام، علی بن محمد سَمُری است که به دلیل شدت مراقبت ‌های حکومت عباسی چندان آزادی عمل نداشت. مدت وکالت وی نیز از دیگران کمتر و نزدیک به دو سال بود. از ایشان هم در طول وکالت، کراماتی نقل کرده‌اند.

وی از سال ۳۲۶ تا سال ۳۲۹ هـ نائب خاص حضرت بود و در این سال از دنیا رفت. با رحلت او غیبت کبری امام زمان عجل الله تعالی فرجه آغاز شد.[۱۲] حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه در توقیعی که به وی نوشت، زمان درگذشت وی را اعلام کرد و به او دستور فرمود نائبی برای خود مشخص نکند. در بخشی از این توقیع آمده است:

«ای علی بن محمد خداوند پاداش برادران دینی تو را در مصیبت تو بزرگ دارد. تا شش روز دیگر خواهی مرد. پس امر حساب و کتاب خود را مرتب کن و درباره جانشینی این مقام نیابت به کسی وصیت مکن. زیرا غیبت دومی فرا رسیده است...».[۱۳]

سرانجام در نیمه شعبان سال ۳۲۹ قمری همان ‌گونه که حضرت علیه السلام خبر داده بودند، او وفات یافت و عصر غیبت کبری آغاز گشت.

على بن محمّد سمرى در رصافه بغداد، در نزديكىِ مسجد «براثا» به خاك سپرده شد.[۱۴]

مقام و مرتبه نواب اربعه

نواب اربعه در واقع نائبان خاص حضرت بوده‌اند که از سال ۲۶۰ هـ تا سال ۳۲۹ هـ واسطه بین آن حضرت و شیعیان بوده‌اند. این افراد در مرتبه‌ای از فضیلت و برتری بوده‌اند که از طرف امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و بعضاً از طرف امام هادی و امام عسکری علیهما السلام به عنوان وکلای ایشان انتخاب شده بودند.

نواب امام سؤالات کتبی و شفاهی مردم را به حضور امام زمان علیه السلام برده و سپس پاسخ را به شیعیان می ‌رسانیدند و همچنین، وجوه شرعی شیعیان را با وکالتی، که از امام داشتند، می ‌گرفتند و به حضرت تحویل می ‌دادند یا با اجازه ایشان مصرف می ‌کردند. آنان جمعی بودند که امام حسن عسکری علیه السلام در زمان حیات خود عدالت شان را تأیید فرمود و همه را به عنوان امین امام زمان علیه السلام معرفی کرد و بعد از خود، ناظر املاک و متصدی کارهای خویش گردانید، و آن ها را با نام و نسب به مردم معرفی نمود.

وظائف نواب خاص

نواب خاص، وظایفی بر عهده داشتند که عبارت بود از:

  • اول: پنهان نگه داشتن نام و مکان امام زمان علیه السلام و رفع شک و تردید درباره آن حضرت.
  • دوم: جلوگیری از به وجود آمدن فرقه ‌های انحرافی شیعیان.
  • سوم: پاسخ ‌گویی به پرسش ‌های فقهی و مشکلات علمی و عقیدتی.
  • چهارم: مبارزه با مدعیان دروغین نیابت.
  • پنجم: اخذ و توزیع اموال متعلق به امام.
  • ششم: سازماندهی وُکلا.

با توجه به وضوح موارد فوق و بی ‌نیازی آن ها از توضیح، تنها اشاره‌ای به مورد آخر، یعنی «سازماندهی وکلا» خواهیم داشت. سیاست تعیین وکیل برای اداره امور نواحی گوناگون و ایجاد ارتباط میان شیعیان و امامان، از روزگارِ امامان پیشین نیز در کار بود. در دوران غیبت، تماس مردم با امام زمان علیه السلام قطع گردید و محور ارتباط با امام علیه السلام نایبی بود که ایشان تعیین می ‌کرد.

مناطق شیعه ‌نشین تقریباً مشخص بود و بنا به ضرورت، در هر منطقه وکیلی تعیین می ‌شد و گاه چند وکیل در مناطق کوچکتر در سرپرستی وکیلی قرار داشتند که امام و بعد از او نواب برای آن ها تعیین می ‌کردند.

این وکلا اموالی را که بابت وجوه می ‌گرفتند، به شیوه‌های گوناگونی به بغداد، نزد نواب می ‌فرستادند و آن ها نیز طبق دستور امام علیه السلام در مواردی که لازم بود، به کار می ‌گرفتند. در مواردی ممکن بود برخی وکلا برای یک بار امام زمان علیه السلام را ملاقات کنند؛ چنان که محمد بن احمد قطان، که از وکیلان ابوجعفر ـ نایب دوم ـ بود به ملاقات امام علیه السلام نایل آمد. اما معمولاً آن ها تحت نظر نایب خاص امام، انجام وظیفه می ‌کردند. به نقل از احمد بن متیل قمی، ابوجعفر، ده وکیل در بغداد داشته که نزدیک ‌ترین آن ها به وی حسین بن روح بود.

از دیگر نزدیکان وی جعفر بن احمد بن متیل بود که بسیاری گمانشان بر این بود که وی به جانشینی ابوجعفر خواهد رسید. از روایتی دیگر برمی ‌آید که در برابر اموالی که به وکلا داده می ‌شد، قبوضی از آنان دریافت می‌ کرده‌اند، اما از نایب خاص چنین قبوضی دریافت نمی ‌‌شد و زمانی که ابوالقاسم، حسین بن روح را به جانشینی برگزید، دستور داد که از وی نیز قبوضی نخواهند.

همچنین، برخی از وکلا ساکن در اهواز، سامرا، مصر، حجاز، یمن و نیز مناطقی از ایران همچون خراسان، ری و قم بودند که اخبار آن ها به صورت جسته و گریخته، ذیل موضوعاتی دیگر در کتاب ‌های الغیبة از شیخ طوسی و کمال ‌الدین از شیخ صدوق ذکر شده است.

پانویس

  1. شیخ طوسی، الغیبة، تهران مکتبه نینوی الحدیثه، ص ۲۱۵.
  2. فرهنگ نامه زیارت عتبات بر پایه منابع معتبر، محمّدی ری شهری، ص 381
  3. طوسی، محمد بن حسن، پیشین، ص ۲۱۹.
  4. فرهنگ نامه زیارت عتبات بر پایه منابع معتبر، محمّدی ری شهری، ص 381
  5. اقبال، عباس؛ خاندان نوبختی، تهران، کتابخانه طهوری، ۱۳۵۷، ص ۲۲۱.
  6. همان، ص ۲۱۸-۲۱۷.
  7. طوسی، محمد بن حسن؛ پیشین، ص ۲۳۷.
  8. قمی، شیخ عباس؛ الکنی والالقاب، ج ۱، ص ۹۳.
  9. ابو سهل نوبختی، شیخ المتکلمین در بغداد بود و کتابهای زیادی نوشته است. وی امام حسن عسکری علیه السلام را هنگام وفات درک کرده و حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه را دیده است. (شیخ مفید، المسائل السرویه، المؤتمر العالمی لالفیة الشیخ المفید).
  10. طوسی، محمد بن حسن؛ پیشین، ص ۲۴۰.
  11. فرهنگ نامه زیارت عتبات بر پایه منابع معتبر، محمّدی ری شهری، ص 381
  12. نعمانی، محمد بن ابراهیم؛ کتاب الغیبه، تهران، مکتبه الصدوق، بی تا، ص ۱۷۰
  13. محمد بن علی بن بابویه، کمال الدین و تمام النهه، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، ۱۴۱۶، ج ۲، ص ۵۱۶
  14. فرهنگ نامه زیارت عتبات بر پایه منابع معتبر، محمّدی ری شهری، ص 381

منابع

  • "نواب اربعه"، دانشنامه پژوهه، تاریخ بازیابی: 7 آبان 1392.
  • مؤسسه در راه حق، پيشواى دوازدهم، صفحه 39.
  • سيره پيشوايان، مهدی پيشوايی، صفحه 675.
  • فرهنگ نامه زیارت عتبات بر پایه منابع معتبر، محمّدی ری شهری