زندگانی فاطمه زهرا (علیهاالسلام) (کتاب)

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

«زندگانى فاطمه زهرا (علیهاالسلام)»، اثر سید جعفر شهیدى (۱۳۸۶-۱۲۹۷ ش) به زبان فارسى است. نویسنده در این کتاب، ضمن بیان سرگذشت حضرت زهرا (سلام الله علیها)، به تشریح دو نکته مى‌پردازد: یکى نگهبانى از سنت رسول خدا (صلی الله علیه وآله) و دیگرى اجتهاد و تجدید نظر در نظام سیاسى و حقوق دینى.[۱]

محتوای کتاب

موضوع این کتاب گزارشى از زندگانى دختر پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) است، ولى آنچه در این مجموعه فراهم آمده، تنها سرگذشت زندگى شخصى نیست، رویدادهایى است آموزنده و عبرت‌آمیز؛ هرچند گزارش زندگى شخصیت‌هاى بزرگ و برجسته تاریخ خود درسى آموزنده است.[۲]

آنچه در این کتاب آمده، تحلیلى از چند حادثه شگفت است که قرن‌ها پیش از زمان ما رخ داده است، اما اگر قهرمانان این حادثه‌ها را از حادثه‌ها جدا کنیم، خواهیم دید آن حادثه‌ها در طول تاریخ حتى در زمان ما نیز، در گوشه‌اى از جهان رخ داده است و مى‌دهد. نویسنده، معقتد است اگر زمان و مکان رویدادهایى که درباره آن سخن مى‌گوییم، با ما فاصله بسیار دارد، آثارى که از آنها به‌جاى مانده، نه‌تنها دیرینگى نگرفته، بلکه تازگى خود را همچنان نگاه داشته است.[۳]

آن حادثه‌ها که نویسنده، کتاب را بر محور آن سامان داده است، دو جنبش متضادى است که پس از رحلت پیامبر(ص) در مدینه - مرکز استقرار و نشر دین اسلام - پدید گردید:

  • جنبشى که مى‌کوشید روش پیامبر(ص) را در اداره حوزه اسلامى دنبال کند و به تعبیر دیگر، مى‌خواست نگاهبان سنت رسول خدا(ص) باشد.
  • حرکت دیگرى که به گمان و یا به اجتهاد خویش، به تناسب پیشرفت زمان، تجدید نظر در نظام سیاسى و احیانا بعضى نظام حقوقى دین را ضرورى مى‌دانست و معتقد بود سنت‌گرایان، واقعیت را چنان‌که باید، درک نمى‌کنند و این دگرگونى متناسب با خواسته‌هاى عصر و به سود مسلمانان و موجب تقویت قدرت مرکزى و حفظ وحدت اسلام است.[۴]

نویسنده، خواهان اثبات آن است که حضرت فاطمه(س) و شوهرش و خاندان پیغمبر و تنى چند از یاران آنان، پیشروان حرکت نخستین بودند و گروهى (بیشتر مهاجران و کمتر انصار) رهبران حرکت دیگر. چنان‌که در لابه‌لاى متون کتاب خواهیم دید، رویدادهاى پى‌درپى، دختر پیامبر(ص) را ناچار ساخت که خود پیشرو سنت‌گرایان گردد. او با سخنرانى، اندرز، اعتراض، ناخشنودى نمودن و سرزنش، سنت‌شکنان و یا تجددطلبان را از عاقبت نامطلوب روشى که پیش گرفتند، آگاه ساخت.[۵]

نویسنده تأکید دارد برخلاف آنچه بعض نویسندگان نوشته‌اند و ظاهر بعض روایات هم شاید آن را تأیید کند، آنچه در آن روزها گفتند و کردند، جنبه شخصى ندارد. نه آن روز و نه این زمان، تنها سخن بر سر آن نبوده و نیست که: شخصیتى که سال ۳۵ هجرى زمامدار مسلمانان شد باید سال یازدهم به خلافت رسیده باشد؛ یا فلان مزرعه (فدک) را چرا گرفتند؟ و چه مبلغ درآمد داشته؟ به اعتقاد نویسنده، دقت در اسناد دست اول و سخنان على(ع) و فاطمه(ع) و فرزندانش(ع) و مطالعه روشى که در زندگانى پیش گرفتند، روشن مى‌سازد که این خاندان بدانچه نمى‌اندیشیده‌اند، مهترى یا مال‌دارى بوده است.[۶]

کتاب حاضر وظیفه ندارد این دو حرکت را تحلیل کند و درباره رفتار سران دو نهضت به داورى برخیزد، یا درباره آن دسته از مسلمانان که در چنان دوره پرآشوب مى‌زیستند قضاوت نماید، بلکه نویسنده کوشیده است تا حد ممکن گزارش خود را بر اساس سندهاى دست اول و یا نزدیک به دست اول تنظیم کند؛ چه، در این سندها احتمال دست‌خوردگى کمتر است و نیز تا آنجا که توانسته است گزارش‌ها را با قرینه‌هاى خارجى تطبیق کرده و بالاخره از میان گفته‌هاى گوناگون، آن را پذیرفته است که همه و یا اکثریت در قبول آن، هم‌داستانند و یا به‌گونه‌اى آن را تأیید مى‌کنند.[۷]

پانویس

  1. ر.ک: فهرست کتاب‌هاى منتشرشده بهمن‌ماه ۱۳۷۶، ص۴۶
  2. متن کتاب، ص۷
  3. ر.ک: همان
  4. همان، ص۸
  5. ر.ک: همان، ص۸-۹
  6. همان، ص۹
  7. ر.ک: همان، ص۱۰-۱۲

منابع

  • مقدمه و متن کتاب.
  • فهرست کتاب‌هاى منتشرشده بهمن‌ماه ۱۳۷۶، پایگاه مجلات تخصصى نور، مجله: کتاب ماه دین، شماره ۴ و ۵، اسفند ۱۳۷۶، (از ص۴۰ تا ۴۷).

متن کتاب

زندگانى فاطمه زهرا (سلام الله علیها)