دعای ۴۶ صحیفه سجادیه/ شرح‌ها و ترجمه‌ها (بخش سوم)

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

فهرست دعاهای صحیفه سجادیه

متن دعای ۴۶ صحیفه سجادیه

شرح و ترجمه دعا:

بخش اول - بخش دوم - بخش سوم - بخش چهارم

رِزْقُک مَبْسُوطٌ لِمَنْ عَصَاک، وَ حِلْمُک مُعْتَرِضٌ لِمَنْ نَاوَاک، عَادَتُک الْإِحْسَانُ إِلَى الْمُسِیئِینَ، وَ سُنَّتُک الْإِبْقَاءُ عَلَى الْمُعْتَدِینَ، حَتَّى لَقَدْ غَرَّتْهُمْ أَنَاتُک عَنِ الرُّجُوعِ، وَ صَدَّهُمْ إِمْهَالُک عَنِ النُّزُوعِ. وَ إِنَّمَا تَأَنَّیتَ بِهِمْ لِیفِیئُوا إِلَى أَمْرِک، وَ أَمْهَلْتَهُمْ ثِقَةً بِدَوَامِ مُلْکک.

فَمَنْ کانَ مِنْ أَهْلِ السَّعَادَةِ خَتَمْتَ لَهُ بِهَا، وَ مَنْ کانَ مِنْ أَهْلِ الشَّقَاوَةِ خَذَلْتَهُ لَهَا. کلُّهُمْ صَائِرُونَ إِلَى حُکمِک، وَ أَمُورُهُمْ آئِلَةٌ إِلَى أَمْرِک، لَمْ یهِنْ عَلَى طُولِ مُدَّتِهِمْ سُلْطَانُک، وَ لَمْ یدْحَضْ لِتَرْک مُعَاجَلَتِهِمْ بُرْهَانُک. حُجَّتُک قَائِمَةٌ لَا تُدْحَضُ، وَ سُلْطَانُک ثَابِتٌ لَا یزُولُ.

فَالْوَیلُ الدَّائِمُ لِمَنْ جَنَحَ عَنْک، وَ الْخَیبَةُ الْخَاذِلَةُ لِمَنْ خَابَ مِنْک، وَ الشَّقَاءُ الْأَشْقَى لِمَنِ اغْتَرَّ بِک. مَا أَکثَرَ تَصَرُّفَهُ فِی عَذَابِک، وَ مَا أَطْوَلَ تَرَدُّدَهُ فِی عِقَابِک، وَ مَا أَبْعَدَ غَایتَهُ مِنَ الْفَرَجِ، وَ مَا أَقْنَطَهُ مِنْ سُهُولَةِ الْمَخْرَجِ!! عَدْلًا مِنْ قَضَائِک لَا تَجُورُ فِیهِ، وَ إِنْصَافاً مِنْ حُکمِک لَا تَحِیفُ عَلَیهِ.

فَقَدْ ظَاهَرْتَ الْحُجَجَ، وَ أَبْلَیتَ الْأَعْذَارَ، وَ قَدْ تَقَدَّمْتَ بِالْوَعِیدِ، وَ تَلَطَّفْتَ فِی التَّرْغِیبِ، وَ ضَرَبْتَ الْأَمْثَالَ، وَ أَطَلْتَ الْإِمْهَالَ، وَ أَخَّرْتَ وَ أَنْتَ مُسْتَطِیعٌ لِلمُعَاجَلَةِ، وَ تَأَنَّیتَ وَ أَنْتَ مَلِی‏ءٌ بِالْمُبَادَرَةِ. لَمْ تَکنْ أَنَاتُک عَجْزاً، وَ لَا إِمْهَالُک وَهْناً، وَ لَا إِمْسَاکک غَفْلَةً، وَ لَا انْتِظَارُک مُدَارَاةً، بَلْ لِتَکونَ حُجَّتُک أَبْلَغَ، وَ کرَمُک أَکمَلَ، وَ إِحْسَانُک أَوْفَى، وَ نِعْمَتُک أَتَمَّ، کلُّ ذَلِک کانَ وَ لَمْ تَزَلْ، وَ هُوَ کائِنٌ وَ لَا تَزَالُ.

ترجمه‌ها

ترجمه انصاریان

سفره روزی‌ات برای عاصیان پهن است، و بردباریت شامل دشمنانت نیز می‌گردد، عادتت احسان به بدکاران است، و سنّتت رحمت بر تجاوزکاران، تا جایی که مدارایت اینان را از بازگشت به تو غافل نموده، و مهلت دادنت ایشان را از خودداری از گناه بازداشته،

حال آنکه تنها تو با آنان بردباری کرده‌ای تا به فرمانت بازآیند، و از آن رو به آنان مهلت داده‌ای که اطمینان به دوام سلطنتت داری، پس آن که اهل سعادت بود فرجام کارش را به سعادت بردی، و هر که تیره‌بخت بود به تیره‌بختی‌اش واگذاشتی،

همه سر به فرمان حکم حضرتت خواهند داشت و بازگشت کارشان به سوی فرمان تو خواهد بود، پادشاهیت با مهلت طولانیی که به آنان می‌دهی سستی نپذیرد، و از تأخیر محاکمه ایشان برهان و حجتت از میان نرود.

حجتت استوار و پابرجاست و باطل نگردد، و سلطنت ثابت است آن سان که زوال نپذیرد، پس وای بر آن که از تو روی برتابد، و نومیدی ذلّت بار از آن کسی است که از تو نومید گشته، بدترین تیره‌بختی‌ها برای کسی است که به تو مغرور شده،

چه عذاب‌های دردناکی که خواهد چشید! و چه‌اندازه سرگردانی درازی در عذابت خواهد داشت، و آرزوی گشایش از این کس چه دور است! و نومیدی او برای سهولت خروج از عذابت بسیار! تمام اینها بر اساس عدل در قضای غیرجائرانه تو، و از سر انصاف در حکم غیرظالمانه توست.

چرا که پی در پی اتمام حجت نمودی، و آنچه سزاوار اندرز و ارشاد بود بیان داشتی، و تهدیدت را اعلام فرمودی، و با لطف و محبت ترغیب به حقایق نمودی، و برای بیداری مردم مثلها آوردی، و به آنان مهلتِ طولانی دادی، و کیفر را به تأخیر انداختی در صورتی که بر شتاب در عذاب توانا بودی، و مدارا نمودی در حالی که قدرت بر عجله داشتی،

مدارایت از روی ناتوانی، و مهلت دادنت از باب سستی، و خودداریت از باب غفلت، و به تأخیر انداختنت از روی مدارا و سازش نبوده، بلکه به این خاطر است که حجتت رساتر، و بزرگواریت کاملتر، و احسانت فراگیرتر، و نعمتت تمامتر باشد، تمام اینها بوده و هست و خواهد بود.

شرح‌ها

دیار عاشقان (انصاریان)

خوان روزیت حتى براى گنهکاران گسترده، و حلم تو شامل دشمنان نیز هست، شیوه ات نیکى به بدرفتاران است، و روش و اخلاقت واگذاشتن تجاوز کاران به حال خویش مى باشد، تا آنجا که مدارایت ایشان را از بازگشت غافل نموده، و مهلت دادنت آنان را از باز ایستادن از معصیت باز داشته، تو مهلتشان دادى تا بازگردند، بدین جهت مهلتشان دادى که اطمینان به دوام سلطنتت دارى، پس هر کس که از اهل سعادت بود پایانش را چنان نمودى، و آن کس که از اهل شقاوت بود به خود واگذاشتى.

همه سر به فرمان تو دارند، و همه به سوى تو بازگردند، هر چه حکومت کنند سلطنت تو سست نگردد، و از تأخیر بازخواست ایشان دلیل و برهانت باطل نشود، حجت تو از پاى ننشیند، و سلطنت ثابت و استوار است.

پس واى بر آن کس که از تو روى برتابد، و نومیدى خوار کننده کسى راست که از تو نومید شده، و بدترین بدبختى ها براى کسى است که به تو مغرور گشته، چه عذاب هاى دردناک که خواهد چشید، و چه اندازه سرگشتگى وى در عقابت به طول مى انجامد، و چه دیر گشایش از گرفتارى خواهد یافت، و چه نومیدى از آسان رهیدن خواهد داشت!

همه اینها بر پایه عدل در قضاوت، و از سر انصاف در حکم است که هرگز ستم روا ندارى، چون اتمام حجت نمودى و آنچه شایسته اندرز و ارشاد بود رعایت فرمودى، تهدید خود اعلام نمودى، و تشویق ها از سر لطف داشتى، مَثَل ها راندى و مهلت وسیع دادى در حالى که بر شتاب در عقوبت توانا بودى، و مدارا نمودى حال آنکه مى توانستى عجله کنى، مداراى تو از روى ناتوانى و مهلت دادنت بر پایه سستى و خودداریت از باب بى خبرى و به تعویق انداختنت از روى سازش نبوده، بلکه براى این است که حجّتت رساتر و کرمت کاملتر و احسانت فراگیرتر و نعمتت تمام تر باشد، همه اینها بوده و هست و خواهد بود.