دعای ۴۶ صحیفه سجادیه/ شرح‌ها و ترجمه‌ها (بخش دوم)

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

فهرست دعاهای صحیفه سجادیه

متن دعای ۴۶ صحیفه سجادیه

شرح و ترجمه دعا:

بخش اول - بخش دوم - بخش سوم - بخش چهارم

انْصَرَفَتِ الْآمَالُ دُونَ مَدَى کرَمِک بِالْحَاجَاتِ، وَ امْتَلَأَتْ بِفَیضِ جُودِک أَوْعِیةُ الطَّلِبَاتِ، وَ تَفَسَّخَتْ دُونَ بُلُوغِ نَعْتِک الصِّفَاتُ، فَلَک الْعُلُوُّ الْأَعْلَى فَوْقَ کلِّ عَالٍ، وَ الْجَلَالُ الْأَمْجَدُ فَوْقَ کلِّ جَلَالٍ.

کلُّ جَلِیلٍ عِنْدَک صَغِیرٌ، وَ کلُّ شَرِیفٍ فِی جَنْبِ شَرَفِک حَقِیرٌ، خَابَ الْوَافِدُونَ عَلَى غَیرِک، وَ خَسِرَ الْمُتَعَرِّضُونَ إِلَّا لَک، وَ ضَاعَ الْمُلِمُّونَ إِلَّا بِک، وَ أَجْدَبَ الْمُنْتَجِعُونَ إِلَّا مَنِ انْتَجَعَ فَضْلَک،

بَابُک مَفْتُوحٌ لِلرَّاغِبِینَ، وَ جُودُک مُبَاحٌ لِلسَّائِلِینَ، وَ إِغَاثَتُک قَرِیبَةٌ مِنَ الْمُسْتَغِیثِینَ. لَا یخِیبُ مِنْک الْآمِلُونَ، وَ لَا ییأَسُ مِنْ عَطَائِک الْمُتَعَرِّضُونَ، وَ لا یشْقَى بِنَقِمَتِک الْمُسْتَغْفِرُونَ.

ترجمه‌ها

ترجمه انصاریان

آرزوها پیش از رسیدن به نهایت کرمت، با حاجاتِ رواشده بازگشتند، و ظرف‌های طلب به فیض بخششت لبریز شدند و اوصاف به کنه وصف تو نرسیده از هم گسیختند، پس بدون شک برتری، برتر از هر برتری مخصوص توست و جلال امجد بر هر جلالی ویژه توست.

هر بزرگی در پیشگاهت کوچک است، و هر شریفی در جنب شرفت پست است، آنان که به غیر حضرتت رو آورده‌اند نومید شدند، و آنان که جز وجود تو خواسته‌اند به خسران نشستند، و آنان که به درگاه غیر تو شدند به تباهی رسیدند، و جز آنان که فضل تو را طالب شدند تهیدست ماندند.

درِ رحمتت برای تمام خواهندگان باز، و عطایت برای گدایان رایگان، و فریادرسی‌ات به فریادخواهان نزدیک است،

آرزومندان از تو نومید نمی‌شوند، و درخواست کنندگان از عطایت محروم نمی‌شوند، و مستغفران از عذاب تو تیره بخت نمی‌گردند.

شرح‌ها

دیار عاشقان (انصاریان)

چه داستان عجیبى است، و چه واقعه سنگینى اى مهربان خداى خبیر، ای صاحب هستى، اى تکیه گاه آفرینش، آرزوها پیش از رسیدن به منتهاى کرم تو با حاجت هاى روا شده بازگشتند، و جامهاى طلب به فیض بخشش تو لبریز شدند، و صفتها به کنه توصیف تو نرسیده از هم گسیختند.

پس والاترین مرات بر فراز هر والایى تو راست، و جلال اعظم و امجد ویژه توست، هر بزرگى در پیشگاه تو کوچک است، چون بزرگى و شخصیتش جلوه بزرگى توست و او از خود چیزى ندارد و ذاتاً کسى نیست و چیزى نمى باشد، و هر شریفى در جنب شرف تو پست است.

آن کس که به غیر تو روى آورده نومید گشته، چون هیچ چرخى در عالم به اراده غیر تو نمى چرخد، و هیچ حرکتى به غیر توجه تو انجام نمى گیرد، تمام هستى فقر محض است و رجوع به فقر محض بى تکیه بر تو جز نومیدى میوه و حاصل ندارد، آن هم میوه اى تلخ و حاصلى بى سود.

مولاى من، آن کس که جز تو طلبیده زیان برده، و هر کس به درگاه غیر تو فرود آمده تباه شده، و آبروى خود ریخته است.

جز تنعّم به غم یار عبث بود عبث *** هر چه کردیم جز این کار عبث بود عبث

هر چه جز مصحف آن روى غلط بود غلط *** جز حدیث لب دلدار عبث بود عبث

پى به منزلگه مقصود نبردیم آخر *** نطع این وادى خوانخوار عبث بود عبث

اشک خونین به نگاهى بخریدند از ما *** کوشش چشم گهربار عبث بود عبث

هرچه بردیم ز کردار هبا بود هبا *** هر چه بستیم ز گفتار عبث بود عبث

جنگ با نفس خطا پیشه خود مى بایست *** با کسان این همه پیکار عبث بود عبث

خویش را کاش در اول به خدا مى بستیم *** از خودى این همه آزار عبث بود عبث

هر چه گفتیم و شنیدیم خطا بود خطا *** غیر حرف دل و دلدار عبث بود عبث

جز دل سوخته و جان برافروخته فیض *** هر چه بردیم بدان یار عبث بود عبث

درِ رحمتت به روى همه خواهندگان باز، و عطایت براى سائلان رایگان، و فریادرسیت به آرزومندان نزدیک است، امیدواران از تو نومید نمى شوند، و طالبان از عطایت محروم نمى مانند، و استغفار پیشگان عذابت نچشند.