دعای ۳۲ صحیفه سجادیه/ شرح‌ها و ترجمه‌ها (بخش چهارم)

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

فهرست دعاهای صحیفه سجادیه

متن دعای ۳۲ صحیفه سجادیه

شرح و ترجمه دعا:

بخش اول - بخش دوم - بخش سوم - بخش چهارم - بخش پنجم

اللَّهُمَّ وَ أَنْتَ حَدَرْتَنِی مَاءً مَهِیناً مِنْ صُلْبٍ مُتَضَایقِ الْعِظَامِ، حَرِجِ الْمَسَالِک إِلَی رَحِمٍ ضَیقَةٍ سَتَرْتَهَا بِالْحُجُبِ، تُصَرِّفُنِی حَالًا عَنْ حَالٍ حَتَّی انْتَهَیتَ بی ‌إِلَی تَمَامِ الصُّورَةِ، وَ أَثْبَتَّ فِی الْجَوَارِحَ کمَا نَعَتَّ فِی کتَابِک: نُطْفَةً ثُمَّ عَلَقَةً ثُمَّ مُضْغَةً ثُمَّ عَظْماً ثُمَّ کسَوْتَ الْعِظَامَ لَحْماً، ثُمَّ أَنْشَأْتَنِی «خَلْقاً آخَر» کمَا شِئْتَ.

حَتَّی إِذَا احْتَجْتُ إِلَی رِزْقِک، وَ لَمْ أَسْتَغْنِ عَنْ غِیاثِ فَضْلِک، جَعَلْتَ لِی قُوتاً مِنْ فَضْلِ طَعَامٍ وَ شَرَابٍ أَجْرَیتَهُ لِأَمَتِک الَّتِی أَسْکنْتَنِی جَوْفَهَا، وَ أَوْدَعْتَنِی قَرَارَ رَحِمِهَا.

وَ لَوْ تَکلُنِی یا رَبِّ فِی تِلْک الْحَالاتِ إِلَی حَوْلِی، أَوْ تَضْطَرُّنِی إِلَی قُوَّتِی لَکانَ الْحَوْلُ عَنِّی مُعْتَزِلًا، وَ لَکانَتِ الْقُوَّةُ مِنِّی بَعِیدَةً.

فَغَذَوْتَنِی بِفَضْلِک غِذَاءَ الْبَرِّ اللَّطِیفِ، تَفْعَلُ ذَلِک بی تَطَوُّلًا عَلَیّ إِلَی غَایتِی هَذِهِ، لَا أَعْدَمُ بِرَّک، وَ لَا یبْطِئُ بی ‌حُسْنُ صَنِیعِک، وَ لَا تَتَأَکدُ مَعَ ذَلِک ثِقَتِی فَأَتَفَرَّغَ لِمَا هُوَ أَحْظَی لِی عِنْدَک.

قَدْ مَلَک الشَّیطَانُ عِنَانِی فِی سُوءِ الظَّنِّ وَ ضَعْفِ الْیقِینِ، فَأَنَا أَشْکو سُوءَ مُجَاوَرَتِهِ لِی، وَ طَاعَةَ نَفْسِی لَهُ، وَ أَسْتَعْصِمُک مِنْ مَلَکتِهِ، وَ أَتَضَرَّعُ إِلَیک فِی صَرْفِ کیدِهِ عَنِّی.

وَ أَسْأَلُک فِی أَنْ تُسَهِّلَ إِلَی رِزْقِی سَبِیلًا، فَلَک الْحَمْدُ عَلَی ابْتِدَائِک بِالنِّعَمِ الْجِسَامِ، وَ إِلْهَامِک الشُّکرَ عَلَی الْإِحْسَانِ وَ الْإِنْعَامِ، فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ سَهِّلْ عَلَیّ رِزْقِی، وَ أَنْ تُقَنِّعَنِی بِتَقْدِیرِک لِی، وَ أَنْ تُرْضِینِی بِحِصَّتِی فِیمَا قَسَمْتَ لِی، وَ أَنْ تَجْعَلَ مَا ذَهَبَ مِنْ جِسْمِی وَ عُمُرِی فِی سَبِیلِ طَاعَتِک، إِنَّک خَیرُ الرَّازِقِینَ.

ترجمه‌ها

ترجمه انصاریان

الهی تو مرا به صورت آبی کم‌ارزش از پشتی که استخوانهایش درهم فشرده، و راههایش بس تنگ است، به تنگنای رحم که آن را به پرده‌ها پوشیده‌ای سرازیر کردی، در حالی که مرا از مرحله‌ای به مرحله دیگر گرداندی، تا وقتی که به کمال صورت رساندی، و اعضاء را در پیکر من برقرار نمودی، همان گونه که «در کتابت وصف فرمودی: نطفه، سپس علقه، آنگاه مضغه، سپس استخوان بندی، و بعد استخوان‌ها را به گوشت پوشاندی، و آنگاه مرا بدان گونه که خواستی به مرحله‌ای دیگر از آفرینش درآوردی،

تا آنجا که وقتی به روزی تو نیاز پیدا کردم، و از یاری احسانت بی‌نیاز نبودم، برایم روزی فراهم نمودی، از زیادی آن مقدار خوردنی و آشامیدنی کنیزت که مرا در اندرونش جای دادی و در رحم او به ودیعت سپردی،

و اگر مرا -ای خدای من- در چنین حالات به تدبیر خویشم وا می‌گذاشتی، یا ناچارم می‌کردی که از نیروی خود بهره گیرم، همانا که توان راهیابی به هدف از من کناره می‌گرفت، و نیرو و قوّت از من دور می‌شد،

پس به فضل و احسانت چون شخصی نیکوکار و دلسوز به من غذا دادی، و آنهمه لطف را از سر تفضل تا بدین پایه که رسیده‌ام همچنان درباره‌ام بجا می‌آوری، از خیرت محروم نمی‌گردم، و خوبی اِنعامت درباره‌ام به تأخیر نمی‌افتد، و با این وجود اعتمادم به تو محکم نمی‌شود، تا کوشش خود را در کاری که برایم نزد تو سودمندتر است به کار برم،

شیطان مهارم را در بدبینی و ضعف یقین به دست گرفته، از این رو از بدرفتاری او و پیروی نفسم از این موجود خطرناک شکایت دارم، و از چیرگی او بر خودم از تو پناه می‌جویم، و به تو زاری می‌کنم تا مکر او را از من بگردانی،

و از تو می‌خواهم که برای به دست آوردن روزی راهی آسان فرارویم قرار دهی. پس حمد تو را بر آنکه نعمت‌های بزرگ را آغاز نمودی، و شکر بر احسان و انعام را الهام فرمودی. پس بر محمد و آلش درود فرست، و روزیم را بر من آسان کن، و مرا به‌اندازه‌ای که برایم مقرر کرده‌ای قانع ساز، و به سهم خودم در آنچه قسمتم کرده‌ای خشنود کن، و آنچه از جسم و عمرم صرف شده در راه طاعت خود به حساب آر، که تو بهترین روزی دهندگانی.

شرح‌ها

دیار عاشقان (انصاریان)

بارالها تو مرا به صورت آبى بى مقدار از پشتى که استخوانهایش درهم فشرده و راههایش تنگست به تنگناى رحم که آن را به پرده ها پوشیده اى سرازیر کردى، در حالى که مرا از حالى به حال دیگرى گرداندى، تا آنگاه که به کمال صورت رساندى و اعضا را در پیکر من برقرار کردى همانگونه که در کتابت توصیف نمودى: نطفه، سپس علقه، و آنگاه مضغه، سپس استخوان بندى، بعد استخوآنهارا به گوشت پوشاندى، و آنگاه مرا چنانکه خواستى به مرحله دیگرى از آفرینش درآوردى، تا چون به رزق و روزى تو نیازمند شدم، و از دستگیرى فضلت بى نیاز نبودم، قوتى از مازاد خوردنى و آشامیدنى کنیز خود را که مرا در اندرون او جاى دادى، و در نهاد رحمش ودیعت نهادى تعیین کردى.

و اگر مرا اى پروردگار من در این احوال به تدبیر خودم وامى گذاشتى و به نیروى خود ناچار مى کردى هرآینه تدبیر از من برکنار، و نیرو از من دور مى بود، پس مرا به فضل خود همچون مهربان درستکار غذا و خوراک دادى، و آن همه لطف را از روى تفضل تا این پایه که رسیده ام همچنان درباره ام بجا مى آورى، از خیرت محروم نمى گردم، و حسن انعامت درباره ام به تعویق نمى افتد و با وجود این، اطمینانم به تو محکم نمى شود تا کوشش خود را در کارى که نزد تو برایم مفید است مصروف دارم.

شیطان مهار مرا در بدبینى و ضعف یقین به دست گرفته، از این رو از بدرفتارى او و پیروى از نفسم از او شکایت دارم، و از تسلّط او در دامن تو مى آویزم، و براى رد مکر او از خود به سوى تو زارى مى کنم و از تو مى خواهم که براى تحصیل روزیم راهى آسان فراهم سازى.

پس سپاس تو را بر آنکه نعمت هاى بزرگ را آغاز کردى، و شکر احسان و انعام را الهام فرمودى. پس بر محمّد و آل محمّد درود فرست، و روزیم را بر من سهل و آسان ساز و مرا به اندازه اى که برایم مقرر داشتى قانع ساز، و به سهم خودم در آنچه برایم قسمت فرمودى خشنود گردان، و آنچه را از بدن و عمرم صرف شده در راه طاعت خود محسوب دار، که تو بهترین روزى دهندگانى.